|• نگاه •|
روانشناسی خوانده، عاشق ادبیات، دوستدار انسانها، علاقهمند به روابط انسانی. . و نگاه من زمانی که از تو مینویسم، میخندد. .
Show more528
Subscribers
No data24 hours
+167 days
+2730 days
Posting time distributions
Data loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Publication analysis
Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 از این درک کردنها و مراعات کردنهای بیخود که نمیذاره سر بقیه داد بزنم تا هر چی دلشون نخواد به من بگن بعضی وقتا بیزار میشم. | 64 | 1 | Loading... |
02 برنامه من هم برای نمایشگاه کتاب، نخریدن کتابه. چون پول ندارم.😌 | 114 | 1 | Loading... |
03 امروز متوجه شدم این امیدی که به دنیا دارم. این کنار اومدن و سازش عجیبی که بعضی وقتا از خودم نشون میدم کاملا ریشه ژنتیکی و ارثی داره. این طور که وقتی برای مامانم از کسی که ایم چند وقت خیلی اذیتم کرده حرف زدم بهم گفت حالا صبر کن شاید تغییر کرد! و بعد دیدن تمام طول زندگیم، علیالخصوص در مورد کسایی که دوستشون داشتم، با این امید و باور ادامه دادم که شااااید تغییر کردن. | 132 | 2 | Loading... |
04 فقط دیوونهها برای چیزهایی که مطمئن هستن بهش نمیرسن تلاش میکنن و خب، من هیچ وقت خودم رو آدم عاقلی نمیدونستم...
🎬 Big Fish (2003) | 132 | 4 | Loading... |
05 من نگفتم کار خانه بده. خودم توی خانه کار میکنم و اتفاقا خیلی هم کار دشوار و بسیار با ارزشیه. حضرت زهرا (س) در خانه بودند، در اجتماع هم بودند. حضرت زینب (س) هم همینطور. حضرت خدیجه (س) هم همینطور. اشتباه ماعه که فقط یه جنبه شخصیت افراد رو میبینیم و اون رو تبدیل به ارزش صرف میکنیم. | 84 | 0 | Loading... |
06 هر وقت خواستی «در خانه کار کردن زن» رو «تقلیل در نقش زن» جا بزنی یادت باشه حضرت زهرا س در خانه کار میکرد. | 83 | 0 | Loading... |
07 خیلی از اتفاقات مهم و خوب زندگیم برای این نمیشن که مجبورم تلفن بزنم و نمیزنم. خدایا پس کی قراره دورهی تماس تلفنی تموم شه؟ | 149 | 2 | Loading... |
08 اگه قراره نقش زن رو تقلیل بدید به در خانه نشستن، بچهداری کردن و خانهدار بودن، پس باید بستر این رو فراهم کنید که خانواده بینیاز از کسب درآمد زن باشه. اگر نمیتونید که نمیتونید نمیفهمم ایجاد ارزشهای نامعقول و دستکاری کردن وجدان زنانی که مسلمان هستند ولی برای گذراندن زندگی مجبورند کار کنن یا نه اصلا میخواهند نقشی در اجتماع داشته باشن یعنی چی؟
بگذریم که اصل ارزش من در آوردی ج.ا از بیخ اشتباهه. زنی که در اجتماع نباشه بیسواد و دگم میشه. و به تبع این نه مادر خوبی میشه نه همسر خوبی. | 172 | 5 | Loading... |
09 چهار از پنج./ | 151 | 0 | Loading... |
10 دوستت دارم و از گفتن آن به تو واهمه ندارم، دوستت دارم و اگر برایت ملالآور نباشد بارها برایت میگویمش
دوستت دارم حتی اگر وصالی نباشد، دیداری نباشد، لمسی نباشد
دوستت دارم از هرکسی و از هرچیزی بیشتر، آنچنان که تاکنون هیچچیز را بیشتر از تو دوست نداشتهام
دوستت دارم حتی زمانی که خودم را دوست ندارم، تو را دوست دارم حتی زمانی که خودت را دوست نداری
دوستت دارم، از امتداد روشنایی روز تا تاریکی شب، دوستت دارم به نومیدی شاخهای تکیده و به لطافت برگی باراندیده
تو را همچون گنجینهای در قلبم گنجاندهام و دوستت دارم
دوستت دارم و اگر شنیدنش تسکیندهنده باشد، باز هم میگویمش
دوستت دارم، با کاربلدی و با نابلدی دوستت دارم
دوستت دارم حتی اگر روزی فرصتش نشد به تو یادآوری کنم که دوستت دارم و اگر روزی جلوی راهت قرار گرفتم و با گریه به تو گفتم دوستت دارم، متحیر نشو | 148 | 5 | Loading... |
11 اگه سوالی دارید توی ناشناس میتونید بپرسید. | 168 | 1 | Loading... |
12 همین امروز داشتم میگفتم دختر بودن واقعا سخت و پیچیدهست. ولی اگه سرنوشت من این بوده، خوشحالم. و اگر یه جایی یه روزی انتخاب کردم که دختر باشم، از انتخابم راضیام.
روزتون مبارک ❤️ | 180 | 3 | Loading... |
13 اگه خوندید و دوست داشتید نظر بدید: | 167 | 0 | Loading... |
14 [۱]
یکی از ماهیهای عیدمان توی تنگ داشت لَقلَق میزد. هی چرتش میبرد میزدی به تنگ تکان میخورد. نفسهای آخرش را میکشید. همزمان هم تلاش میکرد یک جوری خودش را به زندگی وصل کند. نگاه که میکردم دلم ریش میشد. به دوستم گفتم این که مُرد تو جنازهاش را توی باغچه بنداز. من دلش را ندارم. قبول کرد. نمیتوانستم نگاهم را از تنگ بردارم. یک گوشه نشسته بودم منتظر بودم بمیرد. اینطوری تکلیفم مشخص میشد. نمیشد ماهی هی برای خودش چرت بزند من هم لنگ در هوا بمانم که بالاخره دلم از مردنش ریش شود یا مثل زمانهای دیگر نگاهم سمت آن قسمت از خانه نرود.
[۲]
ما احتمالا از آن دسته از آدمهای بسیار عادی زمانهمان بودیم. یک روز به دنیا آمده بودیم. میدانستیم یک روز هم خواهیم مرد. این وسطها پا به عرصه میگذاشتیم. چهارتا کتاب میتکاندیم و میگفتیم درس خواندهایم. ازدواج میکردیم و هر کدام دو سه تا اثر از خودمان به جا میگذاشتيم که صدایش میکردند بچه. آن قدر عادی که اصلا در هزارتوی تاریخ گم میشدیم. کسی به ما فکر نمیکرد. کسی برایمان یادبود نمیگرفت. فراموش میشدیم انگار اصلا از اول هم در دنیا وجود نداشتیم.
[۳]
من اما هر زمان در آینه را نگاه میکردم او را میدیدم. هر وقت از آینه ماشین، عقبیها را تماشا میکردم او را میدیدم. هر وقت دلم میگرفت او را میدیدم. هر بار میخندیدم او را میدیدم. هر بار گریه میکردم او را میدیدم. همه آثار به جا مانده از من از او نشات میگرفت. من لابهلای تاریخی فراموش میشدم که او نوشته بود. همه چیز او بود. حتی وقتی روبهرویم مینشست به او فکر میکردم. نفهمیدم دنیا برای من از چه زمانی به پایان رسید. اما من دیگر من نبودم، او شده بودم. با این تصور خودم را تافته جدا بافته زندگی میدانستم. احتمالاّ برای همه یک روزی پیش میآید بین روزمرگیهای زندگیشان اتفاق خارقالعادهای میافتد که فکر میکنند دیگر از زمین جدا شدهاند. و درست وقتی در آسمان پرواز میکنند بالهای نامرئیشان پودر میشود با سر به زمین میخورند.
[۴]
معلق بین زمین و آسمان مانده بودم. همه چیز به آرامی پیش میرفت. من یکی از معمولیترین آدمها بودم. یک بار دوستم به من گفت معمولی بودن خیلی هم بهتر است. من مزیتی نمیدیدم. همهش تلاش میکردم دور شوم از برچسب عادی بودن. در حال سقوط که بودم، خودم را سفت گرفته بودم. لَقلَق میزدم به زندگی وصل شوم. نمیشد. نگاهم به ساعتها و زمانهایی که میرفت خشک شده بود. روی هوا معلق مانده، رها شده، گم شده و مُرده باقی ماندم. | 160 | 0 | Loading... |
15 Media files | 137 | 1 | Loading... |
16 - نمیخوام برای تو یه خاطره باشم. نمیخوام یه صدا توی سرت باشم. نمیخوام از طریق هنرم زنده بمونم. دلم میخواد توی آپارتمانم زندگی کنم. میخوام توی آپارتمانم با تو زندگی کنم. میخوام با هم شاد باشیم.
#دیالوگ
| The worst person in the world | | 166 | 1 | Loading... |
17 بعضی مواقع خیلی دلم میخواد با یه اسم فیک و اکانت فیک یه دنیای دیگهای برای خودم داشته باشم و کسی منو نشناسه. البته همین رو در دنیای واقعی هم دوست دارم. جایی باشم که غریبه محسوب شم. با آدمایی که چیزی از من نمیدونن. و این بار خودم رو یه جور دیگهای به بقیه بشناسونم. | 163 | 1 | Loading... |
18 میگفت من میخواستم اونقدری دوستش داشته باشم که نذارم کسی دیگه اذیتش کنه. ولی خودم بیشتر از همه اذیت شدم. | 181 | 2 | Loading... |
19 بابام زنگ زد روز دخترو تبریک گفت یادم افتاد روز دختره. :)) | 212 | 0 | Loading... |
20 《باید بپذیری شرایط عوض شده》یعنی من عوض شدم و دیگه تو رو نمیخوام ولی میتونی تو لیست آب نمکها باشی اگه یه موقع دیگه کسی نبود بیام پیش تو. | 212 | 5 | Loading... |
21 کل هفته منتظر بودم امروز شه ولی حال ندارم از جام پاشم. | 213 | 0 | Loading... |
22 کی اول صبی برام شارژ خریده؟ | 36 | 0 | Loading... |
23 بعضی از حسا فقط یک بار تجربه میشن. یک بار برای همیشه. | 220 | 1 | Loading... |
24 اکثر مواقع میگم تنبلم، حوصله انجام کاری رو ندارم یا بلد نیستم. نه برای اینکه واقعا تنبل و نابلد باشم. چون حوصله ندارم برای کسی توقعی پیش بیاد. حوصله نزدیک شدن آدمها رو ندارم. ترجیح میدم تو دنیای خودم باشم. | 222 | 2 | Loading... |
25 خیلی زور داره یکی با بقیه برات فرق کنه ولی تو براش مثل همه باشی. | 267 | 8 | Loading... |
26 . | 224 | 0 | Loading... |
27 گفتم عقب نیفتم. 😁 | 233 | 1 | Loading... |
28 من بسیار آدم «خیلی صبر میکنم، ولی یکدفعه ول میکنم میرم» ای هستم | 201 | 5 | Loading... |
29 بات یا برنامه خوبی برای دانلود از اینستاکرام میشناسید؟ | 48 | 1 | Loading... |
30 خب خوبه. پیاماس که تموم میشه همون احمق سابق میشم | 265 | 1 | Loading... |
31 پیج این دختر رو میبینم. ازدواج کرد. مهاجرت کرد. اونجا چند سال به ظاهر خوشبخت زندگی کرد. جدا شد. نابود شد. ذره ذره از ته چاه خودش رو کشوند بالا. گذشت. گذر کرد. و دیشب دوباره ازدواج کرد. و معلوم نیست دوام این یکی چقدر باشه. معلوم نیست تهش چی باشه. با خودم میگم آدمها چه مسیر طولانیای رو طی میکنن. چقدر بالا و پایین. چقدر ته چاه افتادن. چقدر تلاش برای گذشتن. اونوقت چرا ما ته چاه خودمون بمونیم؟ چرا ما نپذیریم و گذر نکنیم؟ چه دلیلی مهمتر از خود زندگی که معلوم نیست چه خوابی برامون دیده. | 289 | 3 | Loading... |
32 انقد وسواس به خرج نده. سند کن اون لامصبو بره.
#گفتوگویدرونی | 203 | 0 | Loading... |
33 تماشاکنتوایندردوبهدنیایمنآوردی | 320 | 2 | Loading... |
34 اگه کسی رو دوست دارید چند وقت یک بار اینو بهش بگید. راه دوری نمیره. | 259 | 3 | Loading... |
35 هیچ کس نمیتونه هیچ وقت اطلاعات دقیقی از شرایط موقعیت بقیه به دست بیاره. حتی توصیفهای شخصی آدمها از احساسات و رفتارهاشون اکثر مواقع ناقصه. آدم انقدر از شرایط، رفتارها، موقعیتها و حتی هورمونهای خودش تاثیر میپذیره که ممکنه همین حالا یک حسی رو تجربه کنه و فردا دقیقا نقطه مقابل اون باشه. به نظرم ما هیچ وقت نمیتونیم دقیقا در محل زاویه دید بقیه قرار بگیریم. برای همین نمیتونیم ببینیم اتفاقات رو چجوری میبینن، چجوری تحمل میکنن، چجوری هضم میکنن و در نهایت چجوری با دنیا کنار میآن یا چجوری سعی میکنن از خودشون محافظت کنن. این بدیهیه که خیلیا به خاطر زخم.هاشون روشهای اشتباهی رو در برخورد با ما انتخاب میکنن. پرخاشگر، بیثبات، کنترلگر و عصبی و خودخواه میشن. یا برای نیازهای ما ارزشی قائل نیستن. درسته، اینها رفتارهای سمیای هستن. اما همونطور که گفتم اینها فقط ممکنه رفتارهای سمیای باشن. یه طرف ماجرا هم ما هستیم. مگه چقدر تلاش کردیم به طرف مقابلمون بفهمونیم رفتارش اشتباهه؟ چند بار مرزهامون مشخص کردیم؟ اصلا تا حالا گفتوگویی داشتیم با کسی که از رفتارهاش اذیت میشیم؟ به هر حال همیشه ساختن یک رابطه خوب طول میکشه. حتی سالها. ولی ما همیشه دوست داریم مسیرهای کوتاه رو بریم. حذف کنیم. رد کنیم. بریم. و این چیزا. | 318 | 3 | Loading... |
36 درسته که اینستاگرام کلا سمه ولی نمونه نه چندان بدی از جامعه اس.
ما ایرانیهای خوبیهای خیلی مهمی داریم اما بالاخره بدیهایی هم داریم، مثلا خیلی اهل پذیرفتن مسئولیت (شاید آدم سمی منم نه بقیه، پس به جای حذف آدما روی خودم کار کنم) و توانایی خاکستری دیدن آدما، فرهنگ، جامعه، اتفاقات و دنیا رو نداریم یا کم داریم.
پس این دوران گذار حالا حالا ها هست، کار راحتتر هم حذف بقیه اس خب، آدمیزاد هم ترجیح میده به راحتیها بچسبه تا فکر کردن به چیزای پیچیده.
@yekravanshenaas
https://t.me/felfelfarangi/3865 | 187 | 1 | Loading... |
37 دوران گذار از 《همه آدمها سمیان و باید حذف بشن.》تا 《همه آدمها اخلاق بد دارن و باید به صورت مجموعهای از خوبیا و بدیها بهشون نگاه کرد.》خیلی داره طولانی میشه. نگران کنندهست این جوّ مثل اصطلاحات وایرال شده توی اینستاگرام زود از مُد نیفتاده. | 427 | 10 | Loading... |
38 سه از پنج./ | 432 | 0 | Loading... |
39 پریشبا اینو دیدم. واقعا به طرز استادانهای به موضوع زوال عقل و آلزایمر پرداخته بود. و من فکر نمیکردم انقدر جذابیت داشته باشه. فکر میکردم یه درام معمولی و سادهست. ببینید حتما
| The father |
#فیلم | 494 | 14 | Loading... |
40 نمیدونم این شخصیتی که دو هفته اول ماه دارم واقعیه یا اونی که دو هفته دوم ماه دارم. | 389 | 1 | Loading... |
از این درک کردنها و مراعات کردنهای بیخود که نمیذاره سر بقیه داد بزنم تا هر چی دلشون نخواد به من بگن بعضی وقتا بیزار میشم.
❤ 4🆒 1
امروز متوجه شدم این امیدی که به دنیا دارم. این کنار اومدن و سازش عجیبی که بعضی وقتا از خودم نشون میدم کاملا ریشه ژنتیکی و ارثی داره. این طور که وقتی برای مامانم از کسی که ایم چند وقت خیلی اذیتم کرده حرف زدم بهم گفت حالا صبر کن شاید تغییر کرد! و بعد دیدن تمام طول زندگیم، علیالخصوص در مورد کسایی که دوستشون داشتم، با این امید و باور ادامه دادم که شااااید تغییر کردن.
❤ 8🆒 1
Repost from مووی کاتیج
Photo unavailableShow in Telegram
فقط دیوونهها برای چیزهایی که مطمئن هستن بهش نمیرسن تلاش میکنن و خب، من هیچ وقت خودم رو آدم عاقلی نمیدونستم...
🎬 Big Fish (2003)
❤ 4
من نگفتم کار خانه بده. خودم توی خانه کار میکنم و اتفاقا خیلی هم کار دشوار و بسیار با ارزشیه. حضرت زهرا (س) در خانه بودند، در اجتماع هم بودند. حضرت زینب (س) هم همینطور. حضرت خدیجه (س) هم همینطور. اشتباه ماعه که فقط یه جنبه شخصیت افراد رو میبینیم و اون رو تبدیل به ارزش صرف میکنیم.
❤ 8
هر وقت خواستی «در خانه کار کردن زن» رو «تقلیل در نقش زن» جا بزنی یادت باشه حضرت زهرا س در خانه کار میکرد.
❤ 1
خیلی از اتفاقات مهم و خوب زندگیم برای این نمیشن که مجبورم تلفن بزنم و نمیزنم. خدایا پس کی قراره دورهی تماس تلفنی تموم شه؟
❤ 3🆒 2
Photo unavailableShow in Telegram
اگه قراره نقش زن رو تقلیل بدید به در خانه نشستن، بچهداری کردن و خانهدار بودن، پس باید بستر این رو فراهم کنید که خانواده بینیاز از کسب درآمد زن باشه. اگر نمیتونید که نمیتونید نمیفهمم ایجاد ارزشهای نامعقول و دستکاری کردن وجدان زنانی که مسلمان هستند ولی برای گذراندن زندگی مجبورند کار کنن یا نه اصلا میخواهند نقشی در اجتماع داشته باشن یعنی چی؟
بگذریم که اصل ارزش من در آوردی ج.ا از بیخ اشتباهه. زنی که در اجتماع نباشه بیسواد و دگم میشه. و به تبع این نه مادر خوبی میشه نه همسر خوبی.
❤ 16
Repost from Saved Messages
دوستت دارم و از گفتن آن به تو واهمه ندارم، دوستت دارم و اگر برایت ملالآور نباشد بارها برایت میگویمش
دوستت دارم حتی اگر وصالی نباشد، دیداری نباشد، لمسی نباشد
دوستت دارم از هرکسی و از هرچیزی بیشتر، آنچنان که تاکنون هیچچیز را بیشتر از تو دوست نداشتهام
دوستت دارم حتی زمانی که خودم را دوست ندارم، تو را دوست دارم حتی زمانی که خودت را دوست نداری
دوستت دارم، از امتداد روشنایی روز تا تاریکی شب، دوستت دارم به نومیدی شاخهای تکیده و به لطافت برگی باراندیده
تو را همچون گنجینهای در قلبم گنجاندهام و دوستت دارم
دوستت دارم و اگر شنیدنش تسکیندهنده باشد، باز هم میگویمش
دوستت دارم، با کاربلدی و با نابلدی دوستت دارم
دوستت دارم حتی اگر روزی فرصتش نشد به تو یادآوری کنم که دوستت دارم و اگر روزی جلوی راهت قرار گرفتم و با گریه به تو گفتم دوستت دارم، متحیر نشو
❤ 10