shinomim
«آزاده باش هرچه که هستی عزیز من.» تو کانال میتونین سرچ کنین: #من #کارامه #توییتر #فیلم #سریال #پیشنهاد #انیمه #انیمیشن #لذتهای_کوچیک_دنیوی #کتاب #omg #سکسیمن #شبهای_روشن هشتکایی که تو کاناله💚
Show more196
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
دلم میخواد بنویسم و دلم میخواد ننویسم.... دلم میخواد نامه بنویسم، شرح حال این روزهامو، بنویسم و نامهام رو با جملههای مهم هرروزم شروع کنم.
دلم میخواد یه نفر نامههام رو بخونه و منتظرشون بمونه تا ببینه چی میشه این زندگیم. از کانالنویسی و روزمرهنویسی خستهام. از خیلی چیزها خسته و به خیلی چیزها امیدوارم. اصلا اینجای زندگیم نبودم تاحالا. اینجا خیلی همهچیز مبهم و درهم و عجیبه. تو زندگی همه کلافهایی هست که سردرگمن و آدمها میشینن بازشون میکنن. من زیر یه کوه از این کلافها گمم انگار. امروز کلی خبر غافلگیرکننده و بد شنیدم. حال جسمیم رو به راه نیست واقعا. حال روحیم از اون بدتر....
تازه اول راهه، میدونم. ولی گُمم. دلم میخواد مدتها ننویسم تا وقتی بتونم چیزِ خوبی بنویسم.
دلم میخواد نامهنگاری کنم اما چرا و برای که؟ شاید شروع به نوشتن یه کتاب کردم که همش نامه باشه... نمیدونم.
فقط نمیخوام تا یه مدت بنویسم....
نوشتن همیشه کمک بوده واسم، اما الان دیگه نمیتونه باشه.
حتی اینم نمیخواستم بگم، ولی با توجه به فضای دلهرهآور این روزها، گفتم بیخودی دچار ناراحتیتون نکرده باشم (چه تحویل گرفتم خودمو😂) که فکر کنین اتفاقی افتاده.
من همچنان زندگیمو ادامه میدم. تا جایی که بتونم مبارزه میکنم، سعی میکنم حالمو خوب کنم، برای رسیدن به تکتک آرزوهام تلاش میکنم و از پس مشکلات ریز و درشتی که یهو مثل بلا نازل شدن وسط زندگیم برمیام، مطمئنم!
به امید روزهای بهتر که بیام و ازشون بگم و طبق روال قدیم فقط چرت و پرت تفت بدم، نه، به امید روزهای بهتری که بیام و ازشون بگم و فقط از نور، روشنایی، زندگی، آزادی، آگاهی، شعور، انسانیت و هرچیزِ خوبِ دیگری بگم❤️
10600
Repost from پادداشت | AntiMemoir
۳۹. آرنیکا قائممقامی (۱۷) مثل هر دختر ایران بر بدن خود حق تام دارد و از بدنش در برابر آزار و آسیب محافظت میشود.
۴۰. مومن زندکریمی (۱۷) مجبور نیست که دو سال از عمر جوانی خود را صرف خدمت نظامی سربازی کند.
۴۱. علی مظفری (۱۷) در تیم والیبال سایپا هر روز بیش از پیش میدرخشد و رویای حضور در لیگ جهانی را در سر میبافد.
۴۲. مهدی حضرتی (۱۷) به هنگام حضور در اعتراضات امنیت جانی دارد و پیکرش هیچوقت پشت هیچ وانتی رها نمیشود.
۴۳. ستاره تاجیک (۱۷) مانند هر دختر افغانستانی دیگری که به ایران پناه آورده، در امنیت تام جانی با بنیادگرایی مبارزه میکند.
۴۴. سینا نادری (۱۷) مانند هر عضوِ گروهِ اقلیتیِ دیگر حق دارد زبان، فرهنگ و مذهب خود را به کار گیرد.
۴۵. امید صفرزهی (۱۷) به خاطر مشکلات مالی مجبور به ترک تحصیل نشده و مانند هر شهروند ایران دارای شناسنامه است.
۴۶. یاسر بهادرزهی (۱۷) مانند هر کودکِ دچارِ ناتوانیِ دیگر حق بهرهوری از بهترین شرایط ممکن برای حضور در جامعه را دارد.
۴۷. پارسا رضادوست (۱۷) حق تنفس در هوایی پاک و زندگی در محیطزیستی سالم و عاری از هر گونه آلودگی را دارد.
۴۸. امیرمهدی فرخیپور (۱۷) هر بار که در پارک لاله قدم میزند، امنیت روانی و جانی دارد و هرگز مورد سوءقصد قرار نمیگیرد.
۴۹. پویا شیدا (۱۷) به جای کار در نانوایی، مشغول آمادهسازی برای تجربهٔ تحصیلات دانشگاهی و دورههای کارآموزی است.
۵۰. نیما نوری (۱۷) از زندگی در ایران خشنود و کامیاب است و قصدی برای مهاجرت از ایران ندارد.
ما میتوانیم جهان فعلی را متوقف کنیم و برای کودکانِ آیندهٔ ایران جهانی موازی بسازیم. کافیست هر روز یک قدم بیاییم جلو.
@AntiMemoir
8000
Repost from پادداشت | AntiMemoir
۵۰ نام برای زندگی
اسامی کودکان و نوجوانان کشته شده توسط نیروهای نظامی و امنیتی ایران از ابتدای خیزش «زن، زندگی، آزادی»
در جهانی موازی...
۱. وانیار رحمانی (۲ روزه) هم مادر دارد هم عمری شاد و طولانی.
۲. میرشکار (۲) اسم کوچک و شناسنامه دارد.
۳. هلن احمدی (۷) در مسیر برگشت از مدرسه در سر خیال بازی با عروسکش را میپروراند و سرخوش است.
۴. مونا نقیب (۸) در جواب مریم که میپرسد «چرا افتادی؟» میگوید: «چیزیم نشده خواهرم، بازی میکردم؛ نگرانم نباش.»
۵. دیانا محمودی (۹) با دو پای کودکانه در دشتهای پیرانشهر میدود و قاصدکها را به نوبت فوت میکند.
۶. کیان پیرفلک (۱۰) روز و شبش پر است از شوقِ خیالِ ارائهٔ طرحهایش در جشنوارهٔ پژوهشی جابربنحیان.
۷. محمد رخشانی (۱۲) به جای رفتن به مدرسه کپری، هر روز به مدرسهای استاندارد میرود و از آزمایشهای علمی لذت میبرد.
۸. جواد پوشه (۱۲) هر وقت به دوچرخه فکر میکند، تصویر همشاگردیهای سوختبرش پیش چشمانش نقش نمیبندد.
۹. امید سارانی (۱۳) به پوشیدن جامک و پاجامک بلوچیش میبالد و مورد احترام و افتخار همهٔ ایرانیان است.
۱۰. سدیس کاشانی (۱۴) در سرتاسر زاهدانش هیچ کودکی را نمیشناسد که دچار سوءتغذیه باشد.
۱۱. محمدرضا سروری (۱۴) به سان دیگر پناهندگان و مهاجرانِ افغانستانیِ ساکن ایران از همهٔ حقوق انسانی برخوردار است.
۱۲. مبین میرکازهی (۱۴) به جاذبههای دیدنی و صنایع دستی شهرش خاش میبالد و از سودِ صنعتِ گردشگری بهرهمند است.
۱۳. علی براهویی (۱۴) از اهل سنت، به مانند هر شهروند ایرانی دیگر از آزادی عقیده و مذهب برخوردار است.
۱۴. پارمیس همنوا (۱۴) در کتابهای درسیاش، اثری از ترویج و تبلیغ ایدئولوژی و سیاست حاکم و تقدسگرایی او نمیبیند.
۱۵. اسرا پناهی (۱۴) در مدرسهای تحصیل میکند که مسئولینش حافظ سلامت و منافع دانشآموزان هستند، نه ناقض آنها.
۱۶. عادل بریچی (۱۴) حق اعتراض مدنی مسالمتآمیز دارد و این اعتراض شنیده میشود.
۱۷. آرتین رحمانی (۱۴) در سرزمینی زندگی میکند که او را با فراوانی منابع و وفورِ امکاناتِ رشد و تفریح کامیاب میکند.
۱۸. سپهر مقصودی (۱۴) به همراه دیگر کودکان ایذه حقِ بازی کردن دارد؛ نه آنکه شهرش حتی یک چرخوفلک نداشته باشد.
۱۹. امیرحسین بساطی (۱۵) در اینترنت حضوری شاد و پویا دارد و خانوادهاش از این طریق هرگز لحظهٔ جاندادن او را نمیبینند.
۲۰. امیرعلی فولادی (۱۵) در استان خودش کرمانشاه، همان کیفیتی از تسهیلات و خدمات را تجربه میکند که در تهران.
۲۱. پدرام آذرنوش (۱۶) در کهگیلویه و بویراحمدی زندگی میکند که کودکانش ناچار به کولبری آب نیستند.
۲۲. سارینا اسماعیلزاده (۱۶) از کشورش انتظاری جز رفاه مردم و تجربهٔ زندگی نرمال ندارد و این انتظار حتما برآورده میشود.
۲۳. امیرمحمد نوروزی (۱۶) دغدغهای ندارد جز آنکه هرچه زودتر در تیم فوتبال شهرش، ملوان بندر انزلی حرفهای بازی کند.
۲۴. سامر هاشمزهی (۱۶) مانند همه کودکان ایران، حق دسترسی برابر و موثر به اینترنت و دنیای دیجیتال دارد.
۲۵. سارینا ساعدی (۱۶) حقِ آزادیِ انتخابِ پوشش دارد و از این حقِ پایهای او حراست میشود.
۲۶. ابوالفضل آدینهزاده (۱۶) از روبهروی دانشگاه فردوسی مشهد که میگذرد، رویای صعود از پلههایِ ترقیِ علم را در سر میبافد.
۲۷. زکریا خیال (۱۶) هر زمان که دلش میگیرد به آغوش مادر رفته و هر بار با لالایی تسلابخشِ مادر به خواب میرود.
۲۸. سیاوش محمودی (۱۶) فرزندِ لیلا، هر روز عصر به ورزشگاه مرغوبکار نازیآباد میرود و با سایر بچهمحلها ورزش میکند.
۲۹. نیکا شاکرمی (۱۶) مانند همه دختران ایران زمین، حق و فرصت آواز خواندن، رقصیدن و خوشی دارد.
۳۰. امین معرفت (۱۶) در اشنویه حق و امکان تحصیل به زبان مادری خود را دارد؛ بهسان همه کودکان اقلیتهای زبانی.
۳۱. محمداقبال نایبزهی (۱۶) از نه سالگی مشغول به کار سخت و طاقتفرسای کارگریِ ساختمان نیست.
۳۲. عبدالله محمودپور (۱۶) تابستانش را به جای کار برای تامین هزینهٔ تحصیل در ارومیه، به شرکت در کلاس مهارتی میگذراند.
۳۳. امید نارویی (۱۶) برای خرید نان که از خانه خارج میشود، برای خودش بستنی میخرد و به جای گلوله بستنی میخورد.
۳۴. مهدی موسوی نیکو (۱۶) و سایر کودکان زنجانی هر روز در معرض خطر کمبود آب آشامیدنی نیستند.
۳۵. نیما شفیقدوست (۱۶) حق دسترسی به بالاترین استاندارد مراقبتِ بهداشتی را، در عین حفظشدن حریمخصوصیش دارد.
۳۶. کومار درافتاده (۱۶) دیگر برای زیستن در خاورمیانه حسرتی ندارد و مزهٔ آزادی و جمهوری واقعی را در کنار پدرش میچشد.
۳۷. احسان علیبازی (۱۶) در کشوری رشد میکند که از او در برابر خشونت، سوءاستفاده، نادیدهگرفتهشدن محافظت میکند.
۳۸. مهسا موگویی (۱۶) بدون حجاب اجباری در مسابقات جهانی تکواندو حاضر شده و مسابقاتش از شبکهٔ ورزش پخش میشود.
@AntiMemoir
6300
این نامه را برایت
از خاک کوچههای سرد
با خون سرخ خود نوشتم
تا روید خندهها ز درد
چون روز دیگر آید
روحم جان سبزههاست
خورشید جاودان آزادی
نور آسمان ماست
سوگند به خون همرهانم
سوگند به اشک مادران
هرگز به تیغشان نمیرد
فریاد جاودان ما
ما سیل خون آبان
با بیعدالتی عجین
تنها گناهمان خروش خشمی بود
در جواب کین
جسم و جان بیپناهم
آماج تیر ظالمان
مغرور و سربلندم و
میبالم بر انقلابمان
سوگند به عاشقان ایران
سوگند به شور زاهدان
از راه رفته برنگردم
تا روز کوچ غاصبان
سوگند به خون همرهانم
سوگند به اشک مادران
هرگز به تیغشان نمیرد
فریاد جاودان ما
@AntiMemoir
5800
به نام دختران سرزمین آفتاب
به نام رهروان حق، به نام انقلاب
به پاس خون سرخ، به رأی زندگی
قسم به ظلم رفته بر تن زنانگی
گذر کن از تمام روزهای غرق خواب
گذر کن از تمام لحظههای اضطراب
ز طوق بندگی، به شوق زندگی
برون شو از جهان سرد و تلخ بردگی
دست در دست هم، دریا میشویم
طوفان میشویم، میخروشیم
دست در دست هم، مشتهای محکمیم
فریاد میزنیم، آزادی
برای گیسوان دختران انقلاب
برای مردمان من، به رسم انتخاب
نترس و دم بزن
برای حق زن
بیا برافکنیم درفش جور اهرمن
که فردای روشنی در انتظار ماست
فسانهی گذشته بر لبان بچههاست
طنین خندهها، بلند و یک صداست
شعار زن، زندگی، پیام نسل ماست
دست در دست هم، دریا میشویم
طوفان میشویم، میخروشیم
دست در دست هم، مشتهای محکمیم
فریاد میزنیم، آزادی
ای آزادی، ای آزادی
زن زندگی آزادی
@AntiMemoir
5900
روزهایی بود که مست قدرت بودید، روزنامه به روزنامه را به مسلخ می بردید ، کرور کرور خبرنگار رو ساکن اوین می کردید. هر صدای مخالفی رو از صدا و سیما حذف کردید.پیکر نویسنده های وطن را کارد آجین کردید و فضای گفت و گو را حذف و گفت و گفت را انتخاب کردید.فکر کردید که با خفقان حرف شما را خواهند پذیرفت.تیر آخر را به اعتماد عمومی آن موشک منحوس زد و آن دروغ هایی که گفتید و باز هم به اشتباه تصور کردید عیان نخواهد شد.
و حالا آن روزی است که نیازمند آن اعتماد عمومی هستید.همان اعتمادی که باید در قلم نیلوفر حامدی و محمدی و اشتری/به جامعه تزریق می شدتا التهاب آرام شود و به درمان فکر کنید.همان که شبکه های خصوصی داخلی و آزاد باید امروز نقش مبین داشت و اکنون نیستند.حالا شما مانده آید با بی اعتمادی.
نه اعتراف اجباری تان را می پذیرند ، نه قسم و آیه تان را. نه اعتباری برای کسی که اوضاع را آرام کند باقی ماندهو شما مانده آید و مردم خشمیگن که قصد آرام شدن ندارند. شما مانده آید بی اعتبار. با سرمایه ی اجتماعی که در راستای قدرت قربانی کردید.
#توییتر
6200
به امید اینکه فوتبالدوستان جهان در قطر با چهرهی واقعی اسلام رحمانی آشنا بشن، به کاملترین دین جهان ایمان بیارن و معنویت اسلام در سرتاسر جهان فراگیر بشه.
6200
غربیها کونشون از ممنوعیت الکل در استادیومهای قطر باد کرده .خوبتون شد یه چند روز اینجوری زیر سایه اسلام عزیز زندگی کنید تا با اسلاموفوبیا و اسلام فرهنگ خاورمیانهست دیگه نگایید مارو.
کاش مقامات قطر به شیوه حضرت کنیز و غنائم هم بگیرن تا اسلام کامل اجرا بشه.
فکر کن تماشاچی از آلمان و هلند نشسته تو استادیوم داره شربت بیدمشک میخوره:-)))))
فکر کن دقیقه ۹۰ ورود زنان هم ممنوع کنه. هرکی میره بلیط داره هم بهش اسپری فلفل میزنن جلو در.
بین دو نیمه هم قرآن پخش کنن:-)))
توی خیابونهای اطرافم از این حجابی گرلز ها میان با ون به دخترا میگن: خانمم یه لحظه تشریف میارید.
آخر برنامه هم اعلام کنن از این به بعد اسم world cup رو به Prophet Muhammad تغییر میدیم. هرکی هم مخالف باشه الله و اکبر✊🏻
توی افتتاحیه هم مراسم ازدواج یه نفر با ۴ تا زن رو جشن میگیرن احسان علیخانی هم دعوت میکنن از همه عروسها بله بگیره.
چیردنسر هم از پاکستان یه سری مرد میارن رقص شمشیر کنه. رقص سنتی شمشیر مثل صدر اسلام!
از اونجایی که اسلام یا با شمشیر گسترش یافته یا با جاکش بازی، یهو پشت بلندگو اشهد بگن و به تماشاچی ها بگن تکرار کنید؛ اینا هم سادهن میگن یهو یه ملا میپره وسط زمین میگه ۶۰هزار نفرتون مسلمون شدید دیگه. خواهرا حجاب سر کنید آقایون از درب غربی باید خارج شید یکی وایستاده واسه ختنه:-))
قبل خروج هم تست بارداری میگیرن هرکی حامله بود بچش مسلمون محسوب میشه چون بازی تو زمین اسلام بوده :-)
موقع ورود تو فرودگاه سر پاسپورت چک ۱۰۰۰ ریال قطری میگن باید واریز کنی. میگه چرا؟ میگه این بابت جزیهست:-))
جلوی پای آقا مسی گوسفند قربونی میکنن بالاخره آخرین جام جهانیشه.
واسه انتخاب بهترین بازیکن زمین هم به روش محمد میسپارن به یه شتر. میفرستن تو زمین رو هرکی نشست اون میشه بهترین:-))
ساعت بازی ۷ شبه میگن ۵ درهای ورزشگاه بسته میشه همه باید قبل ۵ داخل باشن واسه اقامه نماز جماعت مغرب و عشا:-))
محمد صلاح رو میذارن جلوی زمین امام جماعت کریم بنزما هم مکبر میشه:-)
#توییتر
6303
Repost from مملکته
◾️وقتی حتی نمیدونی ایذه کجاست.
dura_viiauuant
▫️یه کام دیگه بگیری ایذه رفته توی کالیفرنیا.
prime_factor_
▫️کلا ۸۰ درصد این فرقه جمع بزنی ده تا کلمه بیشتر بلد نیستن و تروریست و سعودی و داعش و دشمن رو بگیری ازشون دیگه چیزی وجود نداره.
Shibalub
@mamlekate
5900
Repost from ماریجُوانا
مادرم پریروز بعد از شنیدن خبرهای کشتار گسترده حالش بد شده و بردنش درمانگاه. مخصوصا چون اقوامی تو بوکان و مهاباد داریم حجم خبرهای واقعی اونجا رو بیشتر میبینه.
دیروز باهاش حرف زدم و گفتم نتیجهی حرفها رو برای دوستایی که اینجا هم تحت ترومای اخبار قرار میگیرن بگم:
یک اصل انکار ناپذیر رو قبول کنید. ما داخل مرزهای حکومتی جانی و قاتل گیر افتادیم. وقتی این اصل رو نپذیرفتید هر خبر قتلی براتون یک شوک سهمگین میشه. بپذیرید که جنگه و دشمن ما هیچ ابایی از کشتار نداره.
سخته اما خب تا زمانی که اینو نپذیرفتم قتل جوونهامون بجای اینکه خشمگینمون کنه و ما رو بیشتر هل بده به سمت انتقام، باعث میشه از شوک نپذیرفتن حجم جنایت فلج شیم و مثل وضعیت مادر من خود شرایط تبدیل به یک بحران شه. ما سالهای بعد از آزادی ایران رو وقت داریم برای عزا، الان وقت جنگ و برداشتن دست این جانیان از روی گلومونه.
5100