پی دی اف رمان

۲۰۲۱

#رمان: #قطعه_ی_بیست_و_سه #ژانر: #عاشقانه #تخیلی #ترسناک #نویسندہ: #فریال #خلاصه: داستان در مورد دختری به اسم شیدا هستش که توی آپارتمانش تنها زندگی میکنه پشت خونش یه قبرستون کهنه هستش که همیشه به اونجا سر میزنه و...

📚رمان: #آغوش_امن_تو👆 ✍️نویسنده : #محمد 💫ژانر : #لیتل_گرل #مامی #گرایشی 📄خلاصه : ندارد❌

#سوپرایز #پرطرفدار 📚رمان: #نهلان 👆 ✍️نویسنده: #زهرا_ارجمندنیا 💫ژانر: #عاشقانه_اجتماعی 📄خلاصه:  نهلان روایت زندگی زنی به نام تابان میباشد که بعد از پشت سر گذاشتن دوره ای تاریک از زندگی خود ، در کنار پسر کوچکش روزهای آرامی را می‌گذراند و برای ساختن آینده ای روشن تلاش می‌کند ، تا این که ورود مردی به نام حنیف زندگی دو نفر آن ها ، به مرور همه چیز تغییر داده و .... تابان زنی است که روزگار پذیرای مسئولیت های سنگینی کرده است ! مسئولیت هایی که به دوش کشیدنشان راحت نیست اما تابان قوی تر و سر سخت تر از این حرفاست !

#رمان : #ارباب_بی_برده #ژانر : #اربابی #درام #خشن #بزرگسالانه نویسنده : #فرناز_احمدلی #خلاصه: هانا دانشجوی پزشکیه و واسه پایان نامش باید یک سال توی یه روستا به عنوان دکتر کار کنه روستایی که توسط ارباب آدان مردی که همه ازش می ترسن و حساب می برن اداره میشه مردی خشن و ترسناک که عقایدش کاملا با هانای ما فرق می کنه........ همه چیز با گیر کردنشون تو کلبه چوبی تغییر می کنه صیغه ای که بینشون خونده میشه زندگی هانارو زیرو رو می کنه......... #محدودیت‌سنی

📚رمان : #مامی_خبیث_من👆 ✍️نویسنده : #R.h 💫ژانر : #مامی #لیتل_بوی #bdsm #مامی_لیتل #لیتل #مامی_لیتل_بوی #عاشقانه 📄خلاصه : دختر و پسری که به اجبار باهم ازدواج می کنن ولی نمی دونن پارتنر های مجازی هم...

💜رمان : #چادر_سیاه_حشری{#تسلیم_شهوت} 💜ژانر: #عاشقانه 💜نویسنده: #رها خلاصه: سارینا دختریه که به اجبار پدرش مجبوره چادر سرش کنه. پدرش با خیانتی که در بچگی سارینا مرتکب شد و موجب فوت زنش شد، بذر کینه رو نسبت به خودش و مسائل مذهبی در دل سارینا کاشت. سارینا تبدیل به فاحشه‌ای زیر چادر میشه و قصد داره چوب رسوایی به آبروی پدرش بزنه. بنابراین از فاحشگی فراتر میره و...

📚رمان : #افعی👆 💫ژانر: #عاشقانه #خیانتی ✍️نویسنده : #گیسو_خزان 📄خلاصه: هانا دختر تپل و مهربون و در عین حال شیطونی که بعد از قبولی در دانشگاه مجبور به تنها زندگی کردن در شهری دور از خانواده می شه و به استاد  جوون و مغرورش دل می بنده.. تا اینکه می بینه استادشم توجهش بهش جلب شده ولی زیاد طول نمی کشه که می فهمه اون آدم تمایلات خاص و عجیبی داره...