کانال رمان به مثابه فلسفه
اینجا رمان همچون "شکلی از اندیشیدن" پدیدار می شود عارف دانیالی. دکترای فلسفه غرب. @Arefdanyali :ارتباط با ادمین
Show more959
Subscribers
No data24 hours
-37 days
-130 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from عقل آبی | صدیق قطبی
.
«آن که با فروتران همچون برابران رفتار میکند در واقع موهبت انسان بودن را، که تقدیر از فرودستان دریغ کرده، به ایشان هدیه میکند. او با این کار_ تا جایی که برای یک مخلوق ممکن است_ کرامت راستین «آفریدگار» را بازتولید میکند.
این مسیحیترین فضیلت است. همان فضیلتی که کتاب مردگان مصری آن را با کلماتی به والایی کلمات انجیل توصیف میکند: هرگز انسانی را نگریاندهام. هرگز به آوایی متکبّرانه سخن نگفتهام. هرگز کسی را نترساندهام. هرگز گوش بر عدالت و حقیقت نبستهام.»...
چنین فضیلتی در حُکم ایمان واقعی به خدای راستین است.»
▪️(در انتظار خدا، سیمون وی، ترجمه بهزاد حسینزاده، ص۱۶۰_۱۶۱، نشر نی، ۱۴۰۳)
.
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
Repost from Chaosmotics | کائوسموتیکس
00:43
Video unavailableShow in Telegram
خاکسپاری میشل فوکو. دلوز در لحظهای کوتاه در حال سخنرانی در مراسم تدفین دیده میشود.
@chaosmotics
2.10 MB
Mohsen Namjoo - Bitaab (BandMusic) (1).mp3
Mohsen Namjoo - Bitaab (BandMusic) (1).mp311.57 MB
دارم نامههای کافکا به فلیسه را میخوانم.
اما نامهها یکطرفه هستند، نامههای زن به مرد گمشده است، فقط نامههای کافکا(مرد) باقی مانده، بازهم صدای زن ناپدید شده است.
صدای زن جایی بیرون از تاریخ است و ما هیچگاه نخواهیم فهمید که در مواجهه با نامههای وسواسگون کافکا، آن زن، فلیسه، با خود چه فکری میکرد.
شاید برای تاریخ مهم نیست زن باخود به چه میاندیشد.
بههمین سبب است که نامههای مرد(کافکا) را نگه داشت و نامههای زن(فلیسه) را نابود کرد.
اما نه!
زنان همیشه مراقب کردهاند از چیزهایی که از آنِ آنان نبوده است.
فلیسه نامههای مرد را نگه داشت، مرد اما نامه های فلیسه را گم کرده بود.
همانطور که درخت در تنهایی درختتر است،
آدم هم در تنهایی آدمتر است.
عباس کیارستمی
من فرد را دوست دارم،
اجتماع را دوست ندارم.
کافکا
نامه به فلیسه
ص ۶۳۱
یک متن خوب باید چگونه باشد؟
عباس معروفی:
چنان صیقلت میدهم
که لباس
روی تنت
لیز بخورد.
متن را باید آنقدر تکاند که تمام خردهریزههای آن بریزد، چنان صیقلی شود همچون بدن معشوقهی عباس معروفی!
همیشه برای من سوال بود که یک کتاب درباره کافکا باید از کجا شروع شود.
حالا فکر میکنم دقیقا از نقطهای که همیشه به بیتفاوتی نسبت به آن متهم شده: از حلبیآبادها!
جهانِ کافکایی پر است از این ساکنان حلبیها:
از آن دختران کثیف محاکمه تا ولگردان امریکا.
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.