34 983
Subscribers
-824 hours
-307 days
+38430 days
Posting time distributions
Data loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Publication analysis
Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 خبرنگار آمریکایی رفته نمایشگاه خودرو در چین. همزمان که ناامید شده از عقبماندگی برندهای خارجی، چه آمریکایی و چه اروپایی و چه ژاپنی، در تکنولوژی، از برندهای نوظهور چینی؛ همونجا به عنوان یک تاجر اشتباهش گرفتهاند و فکر کردن دنبال راهاندازی نمایندگی برای فروش برند چینی تو آمریکاست و در حد آویزان دنبال جلب توجهش بودن.
خودش متوجه کنتراست معنادار این دو نیست. رقابت به نفع مصرفکنندهست، و تعرفهبستن به خودروی چینی برای محافظت از برند داخلی یه سیاست از قبل شکستخوردهست. اما رقابت داخل بازار چین هم یک رقابت نرمال نیست. و گرنه برندی که تازه از تخم دراومده انقدر عطش ورود به بازار ناشناخته خارجی رو نداشت، که از روی همون عطش خبرنگار رو با تاجر اشتباه بگیره. اینها در همهچیز انقدر موازیکاری میکنند که عنش درمیاد و چوبش رو خودشون میخورند. بیستتا برند بیست تا ماشین مختلف بزنند که پلتفرم همهشون یکیه، عملا یک رقابت نیست. تراشیدن حاشیه سود همدیگهست. برای همین در بازار داخل دچار تنگی نفس میشن و دنبال هرروزنهای هستند که بتونند در خارج فعالیت کنند.
طنز سیستم دیکتاتوری اینه که کنترل و دخالت شکل حداکثری داره، اما عملا کسی هم بالاسر صنعت نیست که یه پلن بده که بضاعت کشور هرز نره. | 570 | 16 | Loading... |
02 متأسفانه آدم نمیشید. چه مدت طولانیه دارم میگم تفکیک کردن چیزها از همدیگه رو یاد بگیرید، ولی تأثیری نداشته.
هیچ یأسی در نوشتههای من نیست. اگه قرار بود باشه نوشته نمیشد ابتدا به ساکن. وقتی یکی بگه سنگ داره میاد پایین از ماشینهاتون پیاده بشین پناه بگیرید، در حال القای یأس نیست. در حال اشتراکگذاریه. | 1 246 | 31 | Loading... |
03 زکاتش اینه که به نمایندگان همون کشوری که هستید ایمیل بزنید و بگید برای اوکراین سلاح بفرستند. اگه جواب ندادند برید جلوی آفیسش اعتراض کنید. | 1 374 | 36 | Loading... |
04 اون موقعی که همه میگفتند گشت ارشاد جمع شد، گفتم نظام از حجاب عقبنشینی نخواهد کرد، و دارید میبینید که نکرده.
اما چادر یک بحث جداست، و حجم بلبشو در مملکت اجازه نداده زیاد بحث دربارهش ایجاد بشه. چادر مشکی به طور خاص، رسما شکست خورد. اما چادریها به جهاد شخصی دربارهش ادامه میدن. بیشتر اینها موافق تبلیغات حکومتی درباره حجاب نیستند، و بیشترش رو سخیف میدونند ، و حتی ممکنه با توحش گشت هم مخالف باشند. اما خودشون رو آخرین بنرمن میبینند (بنرمن یعنی کسی که بنر دستشه. بنر یعنی پرچم، لوگو، اونی که لشکر رو باش میشناختن). طوری که انگار داره از همه طرف بشون حمله میشه. هم از طرف دنیای بیرون از ایران، هم از طرف حکومت با به زعم خودشون «بدسلیقگی»هاش (که ترجمه نادرست «وای چرا فاشیسم خوب جواب نداد» است)، و هم از طرف نسل جدید که حرفشنو نیست، و لشکرشون پراکندهست، و چون پراکندهست این مهمه که بنرمن سرپا بمونه. بنابراین هویت چادرمحور خودشون رو علیرغم اقلیتتر شدن مجموعهشون، محکم میچسبند.
اما از یک سوال مهم طفره میرن: چرا از زمان انتشار اولیه ویروس این پوشش بیمعنی در ایران، تا الان که رسما با مرگ مواجه شده، زن چادری که رلمدل شده باشه، ظهور نکرد؟ این باید جلب توجه کنه که چرا در صدسال گذشته، حتی یک زن چادری که بتونه دیگران رو به خودش جذب کنه یا الگو بشه، ظهور نکرده.
در حالی که در تمام این دورانها، سوژه درباره محدودیت فیزیکی چادر بود، که البته واقعیت مستقلیه؛ اصل قضیه باید حول این مطلب میبود که محدودیت درباره ذهن فرد چادریه. زنی که چادریه فقط در حال اعلام اینکه محدودیتهای فیزیکی دارم نیست. حتی صرفا در حال اعلام اینکه تعصبی روی اعتقادات خاصی دارم، نیست. بلکه اعلامیه اصلی اینه: زن چادری، چون محدودیت ذهنی داشته، چادری هم است. در واقع چادر مشکی در طول یک قرن گذشته، مثل یک دستگاه غربالگری عمل کرد، که زن محدود رو تفکیک کرد از بقیه زنان، و در یک کتگوری جداگانه قرار داد. و این حالت خاصیه که زیاد پیش نمیاد تو تاریخ. | 2 910 | 93 | Loading... |
05 هشتاد میلیون مخاطب من نیستند، بحمدالله. دو سه هزار نفرند. تو همینها هم اگه دویست سیصدنفر بتونند فرار کنند غنیمته.
روی منفی چه کسشریست دیگر؟ من تو پوزیشن خاصی هستم که مختص خودمه، که هم این اشرار رو خوب میشناسم، شاید بهتر از هرکس دیگهای در ایران، و هم غرب رو خوب میشناسم. دارم برآیند چیزی که ازین ترکیب میدونم رو به بقیه میگم، و برآیندش اینه که: به گای سگ خواهید رفت، پس شبیه کسی که میدونه به گای سگ خواهد رفت عمل کنید. نمیخواید عمل کنید؟ نکنید. | 4 015 | 150 | Loading... |
06 شرکت ترکیهای که پیک موتوری خریدهای سوپرمارکتی بود بساطش رو از اروپا، و امروز از آمریکا جمع کرد، چون سرمایهگذاران بش گفتن ضرر و زیان بسه دیگه.
دقیقا بیزینسی که تو چین جواب میده، خارج چین داره جواب نمیده. چون این نوع از بیزینسها فقط تو حالتی که مقیاس تقاضا بالاست خوب کار میکنند. به محض اینکه تقاضا ازون حالت نجومی میاد پایین، همهچیز فرومیپاشه. بازار چین میتونه تقاضای نجومی رو حفظ کنه. که البته بدون حمایت دولتی هم نیست. با اینکه پیکهای چینی ماهی ۱۴۰۰ دلار در میارن (اگه مستأجر باشند یک چهارمش رو باید بدن اجاره)، اما باز تسهیلاتی براشون در نظر گرفته شده اخیرا.
زمان کرونا خیلیها پیشبینی میکردند اون وضعیت استارت تغییر سبک زندگیه و ملت دیگه همهچیزشون رو آنلاین میخرن. اما اینطور نشد. لایف استایل چین تعمیمپذیر نیست. | 4 336 | 57 | Loading... |
07 تکلیف یک ایرانی با دنیایی که در اون روسیه علیرغم همه جانفشانیها و هزینههای سنگینی که اوکراینیها برای دفاع پرداخت کردند، موفق به تسخیر این کشور شده، و اسراییل علیرغم همه فشارهای بینالمللی نتونسته حماس رو از بین ببره و جایگزینی براش بذاره، چیست؟
تنها تکلیف مشخص این خواهد بود که فرض رو بر این بذاره که ایران توسط این حکومت، که هیچ مانعی در برابر خودش نداره، به یمن ۲ تبدیل خواهد شد (از لحاظ سیاسی امنیتی همین الان پاکستانیزه شده، ولی اون چیزی که مردم به صورت روزانه حسش میکنند به یمن نزدیکتره). تکالیف مربوط به یک ایران یمنی چی هستند؟
به ترتیب امکانپذیری:
۱- فرار از کشور
۲- فرار از شهرهای بزرگ
۳- پیشقدم شدن در لاغر کردن زندگی. از کاهش وابستگی به هرچیزی که زیرساختش دست حکومته، مثل ماشین سواری؛ تا قابلیت جمع کردن همهچیز در یک ساک.
کی این برنامه و کلا این نوع دید رو جدی میگیره؟ هیچکس. چون ایرانی خودش رو در سکوی استادیوم میبینه، و نه روی چمن. | 6 242 | 488 | Loading... |
08 خیلی ته دلشون میخواد آمریکا یه پارک جنگلی یا موزه طبیعی باقی میموند. نه اینکه نوستالژی ژوراسیک داشته باشند. بلکه برای اینکه از مثال شدن آمریکا عصبانیاند. مثالی ازینکه بخش خصوصی میتونه کارهایی بکنه که دیکتاتورها با مورچههای کارگر هم نمیتونند انجام بدن. نزدیک ۲۰۰ هزار جایگاه سوخت در سراسر کشور، که فقط ۲۰ هزارتاش متعلق به غولهای نفتی هستند، و بقیه دست اشخاص و شرکتهای کوچکه، برای بعضیها عصبانیکنندهست. | 7 734 | 86 | Loading... |
09 Media files | 8 495 | 94 | Loading... |
10 اگه یه ماشین زمان وجود داشت و سوار میشدی و میرفتی به ۱۳۳۳ شمسی، و از ملت میپرسیدی فکر میکنید بیاد اون روز که حکومت اسلامی تشکیل بشه و کار به اونجایی برسه که اون حکومت رو جای خود خدا بذارن، اون هم نه فقط استعاری، بلکه تو جملاتی که فقط مختص خداست کلمه الله رو بردارن و نظام اسلامی رو بذارن؟ هیچکس پیدا نمیشد که بگه آره، کاملا محتمله.
یک آدم رندوم چی لازم داشت که بفهمه سر اون خط، به اینجا میرسید؟
چیزی که لازم بود بیرون بودن از دایره فکری مردم بود. و کسی نبود که بیرون از دایره باشه، و بنابراین کسی دنبالهش رو ندید.
فراتر از همه نظریات سیاسی که بری، نهایتا به این میرسی که هر ملتی حکومتش رو جای خدا قرار میده. اما خدای هر ملتی با خدای ملت دیگه فرق داره. چینیها، کمونیست باشند یا دموکرات، حکومتشون شکل خداشون میشه. و خداشون کاراکتر خاصی داره که به خود چینیها میخوره. ژاپنیها زیر سایه امپراتور که بودند، و حالا زیر سایه دموکراسی که هستند، دولتی دارند که شبیه خداشون بود. خدایی با کاراکتری که به هارمونی و آرامش و نظم اهمیت میده. دولت اسپانیا یه دولت سکولاره، ولی خیلی شبیه خدای مسیحیه. مسیحی که نان مجانی به مردم میده، و لباساشون رو میشوره، و دستشون رو میگیره و شفاشون میده، و اگه دعوایی بین مردم و پولدارها پیش اومد طرف مردم میایسته.
خدای عربستان چه خداییه؟ خدایی که عرب رو زنده میکنه، بیابانشون رو آباد میکنه، و به قبیله اهمیت میده. سعودیها همین نیستند؟
از خدای ایران هم همین در میاومد. اگه چندبار حکومت تشکیل میدیم و همشون همینقدر زشت درمیان، شاید باید به این واقعیت برسیم که خدامون همینقدر بدریخته. | 9 427 | 332 | Loading... |
11 با اینکه اینها در دانشکدههای مهندسی درس خوندن، و با اینکه فضای سیلیکونولی پر از راستگراهای خجالتیه، تحت تأثیر چپ آکادمیک هستند. یک نشانهش اینکه جرز دیوار رو هم میبینند یادشون میفته باید دلار رو شکست داد، یا گذاشت کنار! اون موقعی هم تب کریپتو گرفته بودشون و مصلحتی از بیتکوین دفاع میکردند، از حب بیتکوین نبود، از بغض دلار بود. در آلترناتیو ساختن برای دلار، اون بخش آزادیهای فردی که در نسخه کلاسیک کاپیتالیسم وجود داره براشون چندان مطرح نبود. پاش بیفته یه ایدههای فاشیستی به ذهن خلاقشون خطور میکنه که تو فانتزیهای موسولینی هم نبود. چیزی که براشون مطرح بود ستیز با دلار به عنوان نماد قدرت آمریکا بود، طوری که انگار ناراحتند و دلپیچه دارند که آمریکا قدرتی که داره رو داره.
و گرنه از خود بیکار جماعت بپرسی دوست دارید بابانوئل چی براتون بیاره، همشون میگن یه ساک پر از دلار. | 8 860 | 91 | Loading... |
12 مثل اینکه سم آلتمن هم نمیدونه درباره چی حرف میزنه.
ملت شغلشون رو از دست خواهند داد با هوش مصنوعی، پس بشون سهام عدالت توان پردازش کامپیوتری هوش مصنوعی بدیم که اگه خواستن بفروشن! | 8 774 | 116 | Loading... |
13 فقط ۱۶ درصد جواب درست زدند. وقتی کلمه «زیانده» و «درمان» تو یه جمله میاد، باید بفهمید آمریکاست، چون تو بقیه کشورها مهم نیست مرکز درمانی زیان بده یا نده، چون از جیب دولت برمیداره.
یه ذهنیتی وجود داره که در اون خدمات درمانی باید خیلی مماس به وضعیت خیریه باشند. یعنی اگه هزینهای هم گرفته بشه، باید بیشترش رو بدن به دکتر و پرستار، و سرمایهگذار یا هیچی برنداره، یا اگه برداره اندازه یه پول تو جیبی!
اما علاوه بر تئوری، که ممکنه یک استاد دانشگاه توضیح بده، به صورت کاملا فیزیکی تجربه شده که ممکنه حتی مرکز درمانی هم بزنی و پولت رو از دست بدی! چون این هم یک خدمته که به فروش میره و اگه مشتری نباشه، شکست میخوره. پس اونی که میخواد واردش بشه، باید ریسک کنه، و هرکی با پول خودش ریسک میکنه، و موفق شد، باید جایزهش هم ببره. یعنی از درآمد اون مرکز درمانی، باید بیشترش رو سرمایهگذار بذاره جیبش، نه دکتر. | 9 133 | 119 | Loading... |
14 Media files | 9 157 | 109 | Loading... |
15 Media files | 1 | 0 | Loading... |
16 ایلان ماسک به معادن روسیه وابستهست، و به بازار چین، و گرنه برای کسی که واکسن رو هم توطئه میبینه، کاری نداشت بیاد بگه چپ آلمان مزدور روسها و چینیها هستند تا نذارن برقیسازی اقتصاد به دست آمریکا پیش بره. بنابراین علیرغم میل باطنیش، نمیتونه وصلش کنه به خارجیها.
اما اگه این هم میگفت باز میشد جوابش رو داد. جایی مثل آلمان که کارخانه اندیشهست، ایدئولوژی اسپانسر نمیخواد. اگه کسی اون وسط از خارجی پول هم بگیره، اشانتیون گرفته، نه دستمزد. مثل اینهایی که میرن حج، چون بش اعتقاد دارند، اما یه پولی هم میگیرن تا نائب یکی دیگه هم بشن که نمیتونه بره، و برای اون هم طواف کنند. چون کاسبها به نیابت طواف میکنند، معنیش این نیست که هر کی نائب شده، کاسبه. اینا میخوان کشورشون ماشین نسازه. حالا ممکنه برای اینکه اول کی رو هدف بگیرند، از کسی پول هم بگیرند. اما حکم اون طواف پولی رو داره. طواف خودشون پابرجاست، و فردا سراغ برند وطنی هم میرن. | 9 958 | 101 | Loading... |
17 وفتی مپ شفق قطبی هم داریم، که از قبل میگه چه مناطقی آسمان متفاوتی خواهند داشت، تنها چیز رندومی که باقی میمونه اینترکشن بین ذراته. که رنگ شرابی درمیاد، یا سبزآبی! هرچه این فرآیند «عادی شدن طبیعت» بیشتر پیش میره، میبینید که مجبورند از کلمات سنگینتری برای توصیفش استفاده کنند: «حیرتانگیز بود»، «نفسگیرترین چیزی بود که دیده بودم». طوری که انگار با توسل به ادبیات، سعی میکنند با این عادی شدن مبارزه کنند. | 9 801 | 120 | Loading... |
18 تلاش خیلی زیادی در سراسر دنیا در حال انجامه که اسراییل و روسیه رو مشابه هم جلوه بدن، که هر دو متجاوزند، و هر دو قلدربازی در میارن، و هر دو ضعیفکشی میکنند. قبلا درباره اینکه هیچکدوم اینها ربطی به اسراییل نداره، و اتفاقا طرف ضعیفتره، و از قضا اگه سوژه اشغال هم مطرح نبود باز هم همین بساط رو علیهش راه مینداختن، چون از نظرشون خود حیفا هم سرزمین اشغالیه! و به جایی هم تجاوز نکرد وقتی بش حمله شد، و الی آخر. اما اینها قسمت رویدادی قضیهست. یک شاهد خیلی بزرگتری وجود داره که این دو کشور ربطی بهم ندارند، و فراتر از رویدادهای روزمرهست: تا الان که دو سال و اندی از تجاوز به اوکراین میگذره شهروند روس دیدید بگه کشورم داره اشتباه میکنه؟ ندیدید. حتی در خارج از روسیه هم ندیدید. اما تا دلتون بخواد اسراییلی در داخل و خارج از اسراییل دیدید که گفته کشورم داره اشتباه میکنه. اون هم انقدر زیاد که متنوعند و هر کدوم کشورشون رو به دلیل جداگانه مرتکب اشتباه میدونند.
این فرق یک کشور استعمارگر و قلدرصفت است، با کشوری که هیچ کدوم اینها نیست.
این چرا مهمه؟ از کاری که دارند با اسراییل میکنند، با اینکه همان روسیه با ابعاد کوچکتر نیست، باید متوجه بشید که با شما هم همین کار رو خواهند کرد.
یک برنامه برای ذهن داشتم همیشه، و به بقیه هم توصیه میکنم داشته باشند: از تمامِ اطلاعات ورودی به ذهن، هرچه که خواندنی و دیدنی و شنیدنی هستند، باید استفاده کرد برای اینکه فهمید شر چطور کار میکند. | 10 340 | 225 | Loading... |
19 ممکن بود یه نفر پیدا کنی تو مراکش و با هم معامله کنید که حوله با استایل مراکشی ازش بخری و بستهبندی کنی و تو آمازون بفروشی. ممکن بود یه تولیدی تو ویتنام پیدا کنی که جاروبرقی پرتابل برای داخل ماشین بزنه به نام برند خودت، و تو آمازون بفروشی. ازونجایی که آش و جاش متعلق به آمازون بود، دیتا رو هم جمع میکرد تا ببینه چی داره خوب میفروشه، و میفهمید حوله مراکشی و جاروبرقی پرتابل داره خوب میفروشه. میرفت هم اون مراکشیه رو پیدا میکرد، هم اون تولیدی تو ویتنام رو، و بشون میگفت حالا من بتون سفارش میدم، با برند خودم. و بهتر از تو میفروخت، چون انقدری دیتا داشت که میدونست کدوم محله و کدوم روز از هفته و تو چه ساعتی احتمال داره سفارش بدن. اینجوری شد که عدهای گفتند مرگ بر سرمایهداری، باید مقررات وضع کنیم که ازین کارها نکنند، و بلا بلا بلا. چون نه تنها شرکت سوپر میلیاردر نون فروشندههای کوچک رو برید، بلکه ازشون به عنوان ابزار تحقیق و کشف استفاده کرد.
معمولا اینجور وقتها یه کاراکتر پلید میسازند برای اون شرکت بزرگتر، و یه کاراکتر مظلوم میسازند برای فروشندههای خرد. چون رابطه داستانی کاراکتر پلید و کاراکتر مظلوم، برای کودکان هم قابل فهمه.
اما شرکتها آدم نیستند. با اینکه قانون آمریکا به عنوان شخص در نظرشون میگیره. برای شرکتها این مهمه که عقب نمونند، و جواب سهامدار رو بدن.
اپل میدونست که مدلهای گرونتر آیفونش، نیاز به جذب طیف دیگهای از مشتریان داره تا بتونه دوام بیاره. بنابراین سعی کرد آیفون پرو رو به عنوان ابزار فیلمبرداری حرفهای معرفی کنه. اما اپ خود آیفون در حد و اندازه این ادعا نبود. یه شرکت استرالیایی که کار تخصصیش سینما و تلویزیونه، یه اپ کاملا مجانی داد که سطح کارایی آیفون پرو برای فیلمبرداری رو چند پله بالا برد. شرکت بزرگی مثل اپل که روی کوهی از پول نشسته باید چه میکرد؟ تحقیرآمیز نیست که یه شرکتی که صدها بار کوچکتره، در بالا بردن کارایی محصول خودت از خودت جلوتر باشه؟ قطعا تماشا کرد. و حالا خود اپل اپی ارائه میکنه که تقریبا همون کارها رو انجام میده، بعلاوه اینکه از توانایی آیپد جدید استفاده میکنه (کنترل و ویرایش خروجی چند آیفون در حال فیلمبرداری، به صورت زنده و همزمان). حالا باید گفت اپل نون اون شرکت استرالیایی رو برید؟ این حرف مسخرهست. اپل «مجبور» است کاری بیش از آنچه قبلا انجام میداده انجام دهد. گاهی این «بیش از آنچه قبلا» اصطکاک پیدا میکنه با کار واحدهای کوچکتر خودش، و گاهی پیدا نمیکنه.
بنابراین:
۱- این گریز ناپذیر است، و
۲- مقرراتپذیر نیست | 11 016 | 200 | Loading... |
20 چیزهایی که قبلا نوشتم درباره منطق بازار و رقابت نفسگیر روی تایم آزاد مصرفکننده، آلانا پیرس داره درباره صنعت گیم میگه تو یوتیوب، و صدها هزار ویو میگیره. ترجیح من اینه که دیده نشم و مخاطب زیادی نداشته باشم، اما فارغ از ترجیحات شخصی من، این اختلاف زمین تا آسمان به خاطر تعامل ویدئوییه، یا یک دختر سکسی بودنش؟
کلیشه «مردها دنبال دختر سکسی خنگ هستن.. دختر سکسی که سر دربیاره از چیزها، ترن آفه» تطبیق با واقعیت نداره. میبینید که خوششون میاد از دختر سکسیای که سر در هم میآورد از بعضی چیزها. آماری ازش ندارم ولی کاملا واضحه بیشتر مخاطبینش پسر هستند. | 10 925 | 140 | Loading... |
21 نتیجه فایدهگرایی سعدی میشه این. چون در چارچوب منطق خودشون، اگه دروغی باعث گرایش بیشتر به دین و گرایش کمتر به دشمن بشه، از راستی که نتیجه معکوس بده بهتره. بنابراین اگه لازم باشه باید قسم هم خورد و درباره اروپا دروغ گفت.
چه در مثال سعدی، و چه در مثال مردیها، مثال اکستریم مطرح میشه تا مخاطب از کاربردهای متداول منحرف بشه. کاربرد دروغ مصلحتی در مواردی که زندگی یک فرد بش لنگه، خیلی نادره. کاربرد متداول همینه که ازین آخوند میبینیم. استفاده از مثالهای اکستریم یک تکنیک بلاغته، یک استدلال نیست. یعنی قابلیت این رو که قانعت کنه رو داره، اما قابلیت این رو که درست بودنش رو اثبات کنه، نداره. سعدی خدای بلاغت بود، نه استدلال. | 11 525 | 244 | Loading... |
22 این قطعه از حرف مردیها رو نگاه کنید، بعدش یه چیز مختصری دربارهش بنویسم.
https://t.me/mardihamorteza/602 | 10 462 | 202 | Loading... |
23 اون ژانر «ارباب ما ریده»، که قبلا دربارهش نوشته بودم، حالا به سطح مقامات و مسئولان خود حکومت رسیده. | 9 710 | 95 | Loading... |
24 خواستم بنویسم اسراییلیها میگن با دست خالی هم شده به جنگ ادامه میدیم، که یه شعاره، ولی خالی هم نیست، چون اگه هلشون بدی گوشه رینگ، فوقش از بمب بشکهای استفاده میکنند. اگه روسیه و سپاه تونستن بسازن، اینا هم میتونند بسازند.
متنم موند تو درفت، اومدم دیدم کانالهاشون دارن درباره همین حرف میزنند که پاش بیفته میریم سراغ بمب بشکهای! یعنی به ساعت نکشید.
یعنی این برای پنتاگون واضح نبود؟ البته که بود. اما تصمیم رو اهالی دانشگاه که به دولت راه پیدا کردهاند میگیرند. و توی فضای فکری و فرهنگی اونها، میمها نقش مهمی داره. توی میم، سلاح «پیشرفته» عامل سلطه «استعمارگر» (که خودش یه میم دیگهست) است. پس برای مهار کردنش باید سلاح پیشرفته رو ازش دریغ کرد. توی میم، چیزی درباره سوریه وجود نداشت.
الان این توضیح من رو تحویل یک استاد دانشگاه در آمریکا بدی، بش میخنده و دستش میندازه. اما متأسفانه وضع دنیا همینه. حتی وقتی بشون میگی که برنامه پوتین برای فتح یک هفتهای کیف، متأثر از میم بود، چشماشون از تعجب گرد میشه. | 9 690 | 108 | Loading... |
25 هنوز فکر میکنید هوبرمان میدونه داره درباره چی حرف میزنه؟ | 11 509 | 209 | Loading... |
26 حق با شماست، مثال درستی نیست، ولی با اینکه مثال درستی نیست مثال جالبیه، چون هرچی بیشتر فرو بری توش پیچیدهتر میشه. سیستم غربی تسلیحات، در اوپن بودن و داکیومنت داشتن کاملا متناظر لینوکسه، اما در سهولت استفاده و سبک لایسنسدهی کاملا متناظر ویندوز. تو استیبل بودن کاملا متناظر لینوکسه، و تو گستردگی طیف سیستمهایی که ساپورت میکنه، متناظر ویندوز.
ولی فاحشترین تفاوت در شفافیت و داکیومنتنویسیهاست. بین جهانسومیها مصطلح بود که میگفتند آلمانیها به همراه یک گیربکس، به اندازه یک فرقون دفترچه راهنما تحویلت میدن، و روسها برای یک ناوچه، یک برگه! | 12 726 | 118 | Loading... |
27 چرا ۹۹.۹۹ درصد؟ امکانش کاملا وجود داره. آمریکا سر منافعش با هیچکس تعارف نداره.
فعلا صنایع نظامی اسراییل بر مبنای این فرض که همکاری با آمریکا پایداره، توسعه پیدا کرده. قبلا هم موقعیتهایی پیش اومده که بخوان در این فرض تجدیدنظر کنند، اما نکردند.
اون چیزهایی که برای زدن حماس و حزبالله لازمه رو میتونند از چین و روسیه بخرند. ولی مسئله فقط خود یک سلاح نیست. مسئله زیرساختیه که اون سلاح لازم داره که شبکهای از تکنولوژیهای مختلفه. و اسراییل میخواد جزء شبکه غربی باشه. مثل اینه که یهو بخوای ویندوز رو بذاری کنار و همه کارات رو با لینوکس انجام بدی (صرفا یه مثاله).
مشکل خرید از چین اینه که هرچی سطح تکنولوژی سلاح بالاتر میره، هزینهش وارد محدودهای میشه که اگه یکم بذاری روش غربیش رو بخری به صرفهتر درمیاد. و گرنه الان چین ظرفیت مازاد هم برای تولید داره و باید الان خیلی بیشتر ازینها به دنیا صادر میکرد (ظرفیت مازاد داره چون سرمایهگذاری جنونآمیز برای تولید فلهای، دستور حزب بود. همونچیزی که تو بازار مسکن هم یقهشون رو گرفته). | 11 412 | 105 | Loading... |
28 یه فکت جانبی، برای اینکه ببینید چقدر دغدغههاتون توسط خودتون تنظیم نشده: فاصله هوایی تهران تا رفح، جایی که الان صدای ترق توروق میاد، دقیقا به اندازه فاصله تهران تا مناطقیه که روسیه در اوکراین اشغال کرده، و صدای بوم بوم میاد. | 11 486 | 110 | Loading... |
29 کدوم تسلیحات رو فعلا نمیخوان بفرستن اسراییل، که مثلاً توبیخ بشه؟ درسته، بمبهای هدایتشونده رو. که یعنی اگه کم آورد، از بمبهای معمولی استفاده خواهد کرد، که تلفاتش بیشتره.
منطقشون اینجوری کار میکنه. | 14 977 | 176 | Loading... |
30 شما سرتون شلوغه، من عوضتون همچنان دارم چک میکنم. هنوز نگفتن چجوری باید با جماعتی که هیچ میلی به زندگی عادی ندارند و هدفشون ریختن یهودیان در دریاست، مذاکره کرد، و چجوری باید باشون جنگید وقتی در مناطق پراترکم جمعیتی پشت زنها سنگر میگیرند، بدون اینکه تلفات ناخواسته ایجاد بشه.
اگه کسی چیزی گفت حواسم هست من، شما به کارتون برسید. | 15 667 | 277 | Loading... |
31 وقتی شوروی یوری گاگارین رو فرستاد فضا، دستگاه پروپاگاندا به عنوان صرفا کسی که یه کار فیزیکی غیرممکن رو انجام داده نشونش نمیداد. به شکل قدیسی که به معراج رفته نشونش میدادند.
با اوباشی که بر ما حاکمند وقتی مقایسه کنیم، باز اونها قابل تحملتر بودند. اونهایی که دین رو چنان عوضی میکنند که ازش یه مترسک مسخره در خدمت قلدرها درمیاد، خیلی خطرناکترند. ولی اونهایی که میگن با موتور و کامپیوتر جای پیامبران رو گرفتیم رو میشه تماشا کرد و لبخند زد. | 15 225 | 182 | Loading... |
32 توی فیلمها، مردمان نادان بچه رو بولی میکنند، و بش میگن ترسو، و بعد معلوم میشه ترسو نبوده و خیلی هم شجاع بوده، و به قهرمان شهرشون تبدیل میشه. یا بش میگن خنگ، و بعد معلوم میشه خنگ نبوده و خیلی هم نابغه بوده، و میره ناسا کار میکنه آخرش.
اما تو دنیای واقعی اینجوری نیست. چون مردم کور نیستند، و نابغه رو خنگ نمیبینند، و با عرضه رو بیعرضه نمیبینند. البته این موارد هم وجود داره، ولی نادره. در اکثر موارد، مردم دید مات دارند. یعنی یه چیزهایی میبینند، اما چون ماته دقیق نمیبینند، و با یه چیز دیگه اشتباهش میگیرند. مثلا به آدمی که باهوشه ولی میترسه خودش رو بروز بده، میگن خنگ. برای همین وقتی مسئله ترسش برطرف شد، باهوش بودنش هم رو میاد.
بنابراین اگه قبلا یا همین الان، چیزی بتون گفتن یا میگن یا چیزی حسابتون کردند یا میکنند، که نیستید، فکر نکنید کاملا برعکسه. به این فکر کنید که دارن چی رو نمیبینند. چون دارند یه چیزی میبینند بهرحال. | 12 638 | 368 | Loading... |
33 اگر از چپ دانشگاهی بپرسی «حالا واقعا جنوب چه جور جایی است؟»، در خود میماند.
اما من میتونم بش کمک کنم: جنوب جایی بود که شما خواستید وانمود کنید قدرت سیاسی و اقتصادی کشورتان را مدیون چاپیدن آن هستید، نه مدیون لیبرالیسم، و دموکراسی، و حقوق مالکیت، و روشنگری و اینها. حتی وقتی مهاجر از جنوب وارد کشورتان شد و رشد اقتصادی ایجاد کرد، گفتید داریم جنوب را فرار مغزها میکنیم! نگفتید همینکه میتوانیم اینهمه مهاجر راه بدهیم برای این است که لیبرالیسم باعث شد دیوانهبازی برای پرچم و ملیت و مذهب رسمی و اینها را بگذاریم کنار. و گرنه آپارتمان سی و دو متری در هوای همیشه ابری ارزشش را نداشت که با قایق بادی به اقیانوس بزنند!
حالا چه مرضی بود که نگویید قدرت و توسعه کشورتان را مدیون خودتان هستید، نه چاپیدن جنوبیها؟ چون این دعوا، دعوای خودتان نیست. آن را به ارث بردهاید. این همان دعوای روسها و فاشیستهای اروپا، با انگلیسیهاست، که هم با ایدههایشان مشکل داشتند و هم فکر میکردند در بازی غارت به آنها باختهاند. همین الان هم روسیه فکر میکند هرچقدر از اوکراین را ببلعد مقداری از باختش در غارتگریهای استعماری دویست سال پیش، جبران میشود، و یونان فکر میکند از کشتن هر شهروند غزه، چیزی به انگلیس میماسد، چون یک روزی که داشتند همین رفح را از چنگ ترکها در میآوردند، فرمانده نیروهای مصری، انگلیسی بود. | 13 779 | 218 | Loading... |
34 «اشغال» در ادبیات چپ، و مخصوصا چپ دانشجویی جایگاه ویژهای داره. مثل اشغال سفارت، که در ایران به یادگار گذاشتن. مثل اشغال والاستریت در آمریکا، و الان هم اشغال کتابخانه و پردیس فلان.
در همه موارد، بدون حتی یک استثناء، اشغال چپ شامل لوکیشنهایی میشه که هیچ دفاع فیزیکی ندارند. مثل تالار بورس، مثل تالار شورای شهر، مثل سالن کنفرانس دانشگاه، و مثل سفارت (عراقیها کشف کردن که اگه سفارت قرار باشه واقعا دفاع داشته باشه، چقدر سریع مسئله میتونه خونآلود بشه).
سالهاست که چپ محتوای قابل تأمل تولید نکرده. هرچه که الان دارند میراث کسانیه که در قرن بیستم علیه استعمار مینوشتند. و در محتوای اونها، گناه، با تعریفی که در مسیحیت داشت، با یک گناه سکولار جایگزین شده بود: «ضعیفکشی در جنوب!». جنوب در اینجا یعنی کشورهایی که هنوز مدرن نشدهاند و توسعه پیدا نکردهاند، و ضعیفند، که ممکنه در نیمکره جنوبی قرار گرفته باشند یا نگرفته باشند. در چارچوبی که کل دنیا رو به دو گروه ستمگر و ستمدید تقسیم میکنه، کارنامه ستمگر پر شده از ضعیفکشی جنوبیها. که البته برای لعاب دادن به موضعشون قصهپردازیهای زیادی هم کردند. از جمله همه اغراقها و دروغها و قلب واقعیتهایی که درباره استعمار به خورد خلقالله دادند، تا جایی که چنان در ذهن همه تثبیت شده که اگه زیر سوال ببری، متهمت میکنند به استعمارگرپرستی! (حتی غربپرستی هم نه، بلکه خود استعمارگرپرستی!).
پاسخ به این ضعیفکشی، تبدیل شد به ایجاد انعکاس در خانه! یعنی بگردیم ببینیم چه نهادی، چه مجموعهای، چه ساختمانی، چه لوکیشنی، ضعیفه، و بش حمله کنیم، تا نمایش اعمال قدرت و استیلا بر اون موجودیت ضعیف، اجرا بشه. این یکجور تعزیه زورگوییه.
در زمان جنبش وال استریت نوشتم که اگه اینها جدی بودند باید ساختمانهای فدرالرزرو رو اشغال میکردند، نه والاستریت رو. چون اگه موضع خودت و دوستان لزبینات و استاد راهنمات اینه که آمریکا استیلای اقتصادی داره بر ضعفا، باید بری سراغ اونجایی که دارن دلار رو چاپ میکنند، نه اونجایی که دارن با دلار معامله میکنه. چرا این تفکیک به ذهنشون خطور نمیکرد؟ چون با اینکه ساختمان معاملات رو ضعیف میبینه، خود معاملهگران رو قویترینها میبینه. که یه عده نشستن اونجا گوشی دستشونه و دارن تلفنی میلیاردها دلار پول جابجا میکنند و «خون کودکان» هم براشون مهم نیست. این تصویر رو از کجا آورده؟ از روزنامه، مجله، بورد دانشگاه، قصههایی که پروفسور کمونیست براش تعریف کرده، وبلاگها، و مجموعا: میمهای اینترنتی! توی میم، یکم سخته که توضیح داده بشه دلار چجوری دلار شد، مخصوصا وقتی خود اقتصادخوندهها هم دقیقا نمیدونند و بعضا میساینفورمیشن تحویل ملت میدن. ولی آسونه بگی «دولت آفریقایی ملت رو کشت، فرداش اکسونموبیل با وزارت نفتشون قرارداد بست، و سهامش رفت بالا، پس سهامدارانش نون تو خون مردم زدن». | 13 318 | 247 | Loading... |
35 کل رشد تقاضا برای بنزین در سال جاری، ۳۰۰ هزار بشکه در روز پیشبینی میشه. در حالی که بعد از کرونا، رشد ۷۰۰ هزار بشکهای رو دید. کاهش مصرف که خودروهای برقی و هیبرید ایجاد کردهاند، به قدری بزرگه که یه تکون جهانی در حد کرونا فقط یه لگد موقت بش میزنه.
این رشد کم، یعنی پایین اومدن حاشیه سود، و پایین اومدن حاشیه سود یعنی کاهش رغبت برای سرمایهگذاری جدید. اگه همین فردا هم آخوندها برن، کسی حاضر نمیشه بیاد ایران و صنعت نفت رو کنفیکون کنه. اون هم برای کشوری که بیشتر ازش سایزش داره مصرف میکنه، و نمیتونه به قیمت بفروشه. | 13 130 | 219 | Loading... |
36 لازم نیست سراغ بیماریهای عجیب برید.
همینکه شما دارید میبینید، یک حالت غیرعادیه. خود اینکه چشم میتونه کار بکنه، غیرعادیه.
یه الگوریتم میتونم بتون بدم تا هروقت حس بدبختی داشتید ازش استفاده کنید: چشماتون رو ببندید. دوباره باز کنید. باز دنیا رو میدیدید؟ پس خوشبختید.
پوئینت اینه که خوشبختی رو باید هر لحظه چک کنی، نه در یک پرانتز زمانی که سر و تهش معلوم نیست. اینکه تو متون قدیم نوشتهاند که همه ذرات عالم ذکر میگن، یه فرم ریچواله که در قالب ادبیات برای همین لحظهمحوری ساختن. ذکر یعنی داره هر لحظه چک میکنه که هستم؟ آره، پس ایول!
چرا این ذکر برامون کافی نیست؟ چون ما مغزمون انقدری توسعه پیدا کرد که مثل بقیه موجودات به بودن قانع نیستیم، و دلمون میخواد خدا باشیم. | 13 073 | 387 | Loading... |
37 قرار بود همه ساعت چهار بیدار بشن. من و اون باید ساعت سه و نیم بیدار میشدیم تا بریم آشپزخونه پادگان. سه و بیست و پنج دقیقه رسیدیم اونجا و یابویی که توی آشپزخونه میخوابید هنوز بیدار نشده بود تا در رو باز کنه. دوتایی نشستیم و زانوهامون رو بغل کردیم، که به خاطر سرما عملا زانوهامون دستامون رو بغل کرد، در حالی که نزدیک به دیوار بودیم اما بش تکیه نداده بودیم، چون سیمان از هوا سردتر بود، اما اینکه به چیزی تکیه نداده باشیم هم حس تنهایی در برابر سوز رو میداد.
بدون هیچ مقدمهای سکوت رو شکست و گفت الان هیچ مانعی جلوم نیست که این یابو که هنوز خوابه رو بکشم، و کسی هم نمیفهمه. و دوباره به سکوت اجازه داد حکمفرما بشه. مثل حالتی که انگار صدا بم دیر رسیده باشه، با تأخیری محسوس گفتم هیچ انگیزهای ندارم که بری بکشیش و برگردی و بشینی همینجا و بپرسم این چه کاری بود کردی. و دوباره به سکوت اجازه دادم حکمفرما بشه.
تمام اون روز نمیتونستیم به اون پنج دقیقه فکر نکنیم. چون بدون اینکه کاری کرده باشیم جای یک قاتل بودیم. و تنها چیزی که ما رو جای قاتل قرار داد، «پنج دقیقه کمتر خوابیدنِ هدر رفته» بود. و این آدم رو با هیولا بودن خودش آشنا میکنه، در عین حال که فلاکتش رو یادآوری میکنه. فلاکتِ بدبختِ بدن بودن. | 13 178 | 337 | Loading... |
38 وقتی یه کار عجیب از عدهای سر میزنه، تازه عدهای دیگه میفهمند که عه ذهن انسان اینجوری هم میتونه کار کنه. اما من سعی کردم از قبل بفهمم چجوری کار میکنه، تا بعدا از چیزی تعجب نکنم. در طی کشف اینکه ذهن چجوری کار میکنه، سنگینترین چیزی که باش مواجه خواهی شد حرکت در جهت خلاف منافع به دلیل جابجا شدن اولویتهاست! مثلا ماسک نمیزنه، با اینکه در معرض خطر حجم زیادی از ویروس در فضاست (که حتی یک درصد تغییر در مقدار دریافتی روی سرنوشتش اثر میذاره)، چون اونایی که میگن باید ماسک زد آدمهای بیخودی هستند! که یعنی اولویت، از بیمار نشدن، تغییر پیدا کرده به حرص آدمهای بیخود را درآوردن! وقتی توصیه میکنی درس بخون، میگه خودت چرا نخوندی؟ که یعنی اولویت، از کسب مهارت، که بعدا قراره تعیین کنه تو آپارتمان بخوابه یا رو نیمکت پارک، خارج شده، دو پله رفته پایینتر، و اولویت یک به مسابقه کلامی با توصیهکننده اختصاص پیدا کرده. وقتی میگی خر نباش و برای جراحی پا نشو بیا ایران، اینجا کلیه رو به جای آپاندیس درمیارن و مریض به خاطر عفونت بیمارستانی فوت می کنه، نه به خاطر دراومدن کلیه و آپاندیس، شروع میکنه بد گفتن از سیستم درمان کانادا! که یعنی اولویت، که باید دوری کردن از ریسکهای حیاتی باشه، جاش رو داده به اولویت قیمتی، و در پله دوم هم قیاسهای معالفارق کلیشهای «اینجا و آنجا»، و دوری کردن از ریسک حیاتی رفته پله سوم!
اگه بپذیری که واقعیت شامل این طرز کارکرد ذهن هم میشود، تکالیفت به کلی تغییر میکنه. و میشه حدس زد کسانی که در طول تاریخ تونستند مردم رو اونجور که میخواستند هدایت کنند، چه از خوبها بوده باشند و چه از شیاطین، این رو میدونستند. | 14 943 | 421 | Loading... |
39 کشورهایی که درباره راهاندازی رمزارز ملی های و هوی راه انداختند، هنوز هیچ کار موثری در راهاندازیش انجام ندادن و هنوز مردمشون از پول نقد استفاده میکنند. اما کشوری مثل اوکراین، که هیچ سر و صدایی درباره رمزارز ملی نداشت، بدون اینکه حتی راهاندازیش کنه، و فقط با صد در صد الکترونیکی کردن همهچیز، داره همون استفادهای رو میکنه که قرار بود اون کشورهایی که درباره رمزارز ملی های و هوی میکردند، اون استفاده رو بکنند، یعنی: محدود کردن برداشت از حساب برای مردانی که در سن اعزام به جبهه هستند. سر و صدا درباره بزرگترین اقتصادهای دنیا بود، اما فقیرترین کشور اروپا، و از روشهای متداول، و نه تکنولوژی جدید، اجراییش کرد.
یک شاهد فیزیکی دیگه برای اینکه «نه سایز اقتصاد و نه سطح تکنولوژی، به اندازه ساختار سیاسی، در محدود کردن آزادیها تعیینکننده نیستند». که اگه اونطرفی بخونیش میشه اینجوری: با تکنولوژی یا اقتصاد بزرگ، نمیشه جلوی ساختار سیاسی بد رو گرفت. که اگه صریحتر بخونیش میشه اینجوری: اگه لازمه تو کشورت کار سیاسی انجام بدی، تا یه ساختار بهتر بسازی، با هیچچیز دیگه و با هیچکار دیگهای نمیتونی این وظیفه رو دور بزنی، که بعد بتونی بگی چون امکانات ایکس و ایگرگ رو داریم، دیگه لازم نیست اون کار سیاسی سخت و تلخ رو انجام بدیم. چون آش کشک خالته، نخوری پاته، بخوری هم پاته. | 13 912 | 173 | Loading... |
40 تشخیص اینکه داری گسلایت میشی خیلی سخته، ولی حالت بدتر اینه که انبوهی از آدمها توش دخیل باشند. در اون صورت چطور میشه فهمید کی نرماله؟
هرروز داره تیترهای خبری که میگه بیشتر مردم اختلال روانی دارند، آپدیت میشه، و با هر آپدیت درصد بالاتری اعلام میشه. من که نیازی به این درصدها نداشتم، چون از خیلی قبلتر تخمینهای خودم رو داشتم. اما حالا سوالی که برای خودم ساخته بود، برای دیگران هم باید پیش بیاد: وقتی همه روانیاند، کی تعیین میکنه سالم بودن یعنی چطور بودن؟ چون در حالتی که کافکا میتونست بهتر از من ترسیمش کنه، یه تناقض دارک داره: تنها آدم سالم بین میلیونها روانی بودن، طبعا حالت پیامبرانه ایجاد میکنه، و همزمان حالت پیامبرانه میتونه شیزوفرنیک باشه. یعنی نه اقدام خاصی از جمع روانی، بلکه صرفا زیاد بودنشون، میتونه طوری گسلایتت کنه که مشکوک بشی که اونی که روانیه تویی. | 15 726 | 392 | Loading... |
خبرنگار آمریکایی رفته نمایشگاه خودرو در چین. همزمان که ناامید شده از عقبماندگی برندهای خارجی، چه آمریکایی و چه اروپایی و چه ژاپنی، در تکنولوژی، از برندهای نوظهور چینی؛ همونجا به عنوان یک تاجر اشتباهش گرفتهاند و فکر کردن دنبال راهاندازی نمایندگی برای فروش برند چینی تو آمریکاست و در حد آویزان دنبال جلب توجهش بودن.
خودش متوجه کنتراست معنادار این دو نیست. رقابت به نفع مصرفکنندهست، و تعرفهبستن به خودروی چینی برای محافظت از برند داخلی یه سیاست از قبل شکستخوردهست. اما رقابت داخل بازار چین هم یک رقابت نرمال نیست. و گرنه برندی که تازه از تخم دراومده انقدر عطش ورود به بازار ناشناخته خارجی رو نداشت، که از روی همون عطش خبرنگار رو با تاجر اشتباه بگیره. اینها در همهچیز انقدر موازیکاری میکنند که عنش درمیاد و چوبش رو خودشون میخورند. بیستتا برند بیست تا ماشین مختلف بزنند که پلتفرم همهشون یکیه، عملا یک رقابت نیست. تراشیدن حاشیه سود همدیگهست. برای همین در بازار داخل دچار تنگی نفس میشن و دنبال هرروزنهای هستند که بتونند در خارج فعالیت کنند.
طنز سیستم دیکتاتوری اینه که کنترل و دخالت شکل حداکثری داره، اما عملا کسی هم بالاسر صنعت نیست که یه پلن بده که بضاعت کشور هرز نره.
Photo unavailableShow in Telegram
متأسفانه آدم نمیشید. چه مدت طولانیه دارم میگم تفکیک کردن چیزها از همدیگه رو یاد بگیرید، ولی تأثیری نداشته.
هیچ یأسی در نوشتههای من نیست. اگه قرار بود باشه نوشته نمیشد ابتدا به ساکن. وقتی یکی بگه سنگ داره میاد پایین از ماشینهاتون پیاده بشین پناه بگیرید، در حال القای یأس نیست. در حال اشتراکگذاریه.
Photo unavailableShow in Telegram
زکاتش اینه که به نمایندگان همون کشوری که هستید ایمیل بزنید و بگید برای اوکراین سلاح بفرستند. اگه جواب ندادند برید جلوی آفیسش اعتراض کنید.
اون موقعی که همه میگفتند گشت ارشاد جمع شد، گفتم نظام از حجاب عقبنشینی نخواهد کرد، و دارید میبینید که نکرده.
اما چادر یک بحث جداست، و حجم بلبشو در مملکت اجازه نداده زیاد بحث دربارهش ایجاد بشه. چادر مشکی به طور خاص، رسما شکست خورد. اما چادریها به جهاد شخصی دربارهش ادامه میدن. بیشتر اینها موافق تبلیغات حکومتی درباره حجاب نیستند، و بیشترش رو سخیف میدونند ، و حتی ممکنه با توحش گشت هم مخالف باشند. اما خودشون رو آخرین بنرمن میبینند (بنرمن یعنی کسی که بنر دستشه. بنر یعنی پرچم، لوگو، اونی که لشکر رو باش میشناختن). طوری که انگار داره از همه طرف بشون حمله میشه. هم از طرف دنیای بیرون از ایران، هم از طرف حکومت با به زعم خودشون «بدسلیقگی»هاش (که ترجمه نادرست «وای چرا فاشیسم خوب جواب نداد» است)، و هم از طرف نسل جدید که حرفشنو نیست، و لشکرشون پراکندهست، و چون پراکندهست این مهمه که بنرمن سرپا بمونه. بنابراین هویت چادرمحور خودشون رو علیرغم اقلیتتر شدن مجموعهشون، محکم میچسبند.
اما از یک سوال مهم طفره میرن: چرا از زمان انتشار اولیه ویروس این پوشش بیمعنی در ایران، تا الان که رسما با مرگ مواجه شده، زن چادری که رلمدل شده باشه، ظهور نکرد؟ این باید جلب توجه کنه که چرا در صدسال گذشته، حتی یک زن چادری که بتونه دیگران رو به خودش جذب کنه یا الگو بشه، ظهور نکرده.
در حالی که در تمام این دورانها، سوژه درباره محدودیت فیزیکی چادر بود، که البته واقعیت مستقلیه؛ اصل قضیه باید حول این مطلب میبود که محدودیت درباره ذهن فرد چادریه. زنی که چادریه فقط در حال اعلام اینکه محدودیتهای فیزیکی دارم نیست. حتی صرفا در حال اعلام اینکه تعصبی روی اعتقادات خاصی دارم، نیست. بلکه اعلامیه اصلی اینه: زن چادری، چون محدودیت ذهنی داشته، چادری هم است. در واقع چادر مشکی در طول یک قرن گذشته، مثل یک دستگاه غربالگری عمل کرد، که زن محدود رو تفکیک کرد از بقیه زنان، و در یک کتگوری جداگانه قرار داد. و این حالت خاصیه که زیاد پیش نمیاد تو تاریخ.
Photo unavailableShow in Telegram
هشتاد میلیون مخاطب من نیستند، بحمدالله. دو سه هزار نفرند. تو همینها هم اگه دویست سیصدنفر بتونند فرار کنند غنیمته.
روی منفی چه کسشریست دیگر؟ من تو پوزیشن خاصی هستم که مختص خودمه، که هم این اشرار رو خوب میشناسم، شاید بهتر از هرکس دیگهای در ایران، و هم غرب رو خوب میشناسم. دارم برآیند چیزی که ازین ترکیب میدونم رو به بقیه میگم، و برآیندش اینه که: به گای سگ خواهید رفت، پس شبیه کسی که میدونه به گای سگ خواهد رفت عمل کنید. نمیخواید عمل کنید؟ نکنید.
Photo unavailableShow in Telegram
شرکت ترکیهای که پیک موتوری خریدهای سوپرمارکتی بود بساطش رو از اروپا، و امروز از آمریکا جمع کرد، چون سرمایهگذاران بش گفتن ضرر و زیان بسه دیگه.
دقیقا بیزینسی که تو چین جواب میده، خارج چین داره جواب نمیده. چون این نوع از بیزینسها فقط تو حالتی که مقیاس تقاضا بالاست خوب کار میکنند. به محض اینکه تقاضا ازون حالت نجومی میاد پایین، همهچیز فرومیپاشه. بازار چین میتونه تقاضای نجومی رو حفظ کنه. که البته بدون حمایت دولتی هم نیست. با اینکه پیکهای چینی ماهی ۱۴۰۰ دلار در میارن (اگه مستأجر باشند یک چهارمش رو باید بدن اجاره)، اما باز تسهیلاتی براشون در نظر گرفته شده اخیرا.
زمان کرونا خیلیها پیشبینی میکردند اون وضعیت استارت تغییر سبک زندگیه و ملت دیگه همهچیزشون رو آنلاین میخرن. اما اینطور نشد. لایف استایل چین تعمیمپذیر نیست.
تکلیف یک ایرانی با دنیایی که در اون روسیه علیرغم همه جانفشانیها و هزینههای سنگینی که اوکراینیها برای دفاع پرداخت کردند، موفق به تسخیر این کشور شده، و اسراییل علیرغم همه فشارهای بینالمللی نتونسته حماس رو از بین ببره و جایگزینی براش بذاره، چیست؟
تنها تکلیف مشخص این خواهد بود که فرض رو بر این بذاره که ایران توسط این حکومت، که هیچ مانعی در برابر خودش نداره، به یمن ۲ تبدیل خواهد شد (از لحاظ سیاسی امنیتی همین الان پاکستانیزه شده، ولی اون چیزی که مردم به صورت روزانه حسش میکنند به یمن نزدیکتره). تکالیف مربوط به یک ایران یمنی چی هستند؟
به ترتیب امکانپذیری:
۱- فرار از کشور
۲- فرار از شهرهای بزرگ
۳- پیشقدم شدن در لاغر کردن زندگی. از کاهش وابستگی به هرچیزی که زیرساختش دست حکومته، مثل ماشین سواری؛ تا قابلیت جمع کردن همهچیز در یک ساک.
کی این برنامه و کلا این نوع دید رو جدی میگیره؟ هیچکس. چون ایرانی خودش رو در سکوی استادیوم میبینه، و نه روی چمن.
خیلی ته دلشون میخواد آمریکا یه پارک جنگلی یا موزه طبیعی باقی میموند. نه اینکه نوستالژی ژوراسیک داشته باشند. بلکه برای اینکه از مثال شدن آمریکا عصبانیاند. مثالی ازینکه بخش خصوصی میتونه کارهایی بکنه که دیکتاتورها با مورچههای کارگر هم نمیتونند انجام بدن. نزدیک ۲۰۰ هزار جایگاه سوخت در سراسر کشور، که فقط ۲۰ هزارتاش متعلق به غولهای نفتی هستند، و بقیه دست اشخاص و شرکتهای کوچکه، برای بعضیها عصبانیکنندهست.
بدون اینکه گوگل کنید، شهرستان هریس تگزاس، که شهر هیوستون رو تو خودش داره، با ۴ و نیم میلیون نفر جمعیت، چند جایگاه سوخت داره؟Anonymous voting
- ۴۰
- ۱۴۰
- ۴۰۰
- ۴۰۰۰
اگه یه ماشین زمان وجود داشت و سوار میشدی و میرفتی به ۱۳۳۳ شمسی، و از ملت میپرسیدی فکر میکنید بیاد اون روز که حکومت اسلامی تشکیل بشه و کار به اونجایی برسه که اون حکومت رو جای خود خدا بذارن، اون هم نه فقط استعاری، بلکه تو جملاتی که فقط مختص خداست کلمه الله رو بردارن و نظام اسلامی رو بذارن؟ هیچکس پیدا نمیشد که بگه آره، کاملا محتمله.
یک آدم رندوم چی لازم داشت که بفهمه سر اون خط، به اینجا میرسید؟
چیزی که لازم بود بیرون بودن از دایره فکری مردم بود. و کسی نبود که بیرون از دایره باشه، و بنابراین کسی دنبالهش رو ندید.
فراتر از همه نظریات سیاسی که بری، نهایتا به این میرسی که هر ملتی حکومتش رو جای خدا قرار میده. اما خدای هر ملتی با خدای ملت دیگه فرق داره. چینیها، کمونیست باشند یا دموکرات، حکومتشون شکل خداشون میشه. و خداشون کاراکتر خاصی داره که به خود چینیها میخوره. ژاپنیها زیر سایه امپراتور که بودند، و حالا زیر سایه دموکراسی که هستند، دولتی دارند که شبیه خداشون بود. خدایی با کاراکتری که به هارمونی و آرامش و نظم اهمیت میده. دولت اسپانیا یه دولت سکولاره، ولی خیلی شبیه خدای مسیحیه. مسیحی که نان مجانی به مردم میده، و لباساشون رو میشوره، و دستشون رو میگیره و شفاشون میده، و اگه دعوایی بین مردم و پولدارها پیش اومد طرف مردم میایسته.
خدای عربستان چه خداییه؟ خدایی که عرب رو زنده میکنه، بیابانشون رو آباد میکنه، و به قبیله اهمیت میده. سعودیها همین نیستند؟
از خدای ایران هم همین در میاومد. اگه چندبار حکومت تشکیل میدیم و همشون همینقدر زشت درمیان، شاید باید به این واقعیت برسیم که خدامون همینقدر بدریخته.