The Rebel
273Subscribers
+124 hours
No data7 days
-630 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
گفته بودم چقدر از رانندگی خارج شهر خوشم میاد؟ بشینی پشت فرمون و هر آهنگی که دلت خواست بذاری و انقدر گاز بدی تا برسی به مقصدت. دیگه اگه خود مقصد هم دوست داشتنی باشه که چه بهتر!
برام مهم هم نیست که پشت فرمون پرایدم و ۱۰۰ تا بیشتر نمیتونم پر کنم.
همینکه امروز بعد چند ماه ماشین رو از شرکت برداشتم و تا دهکده گل رفتم، برای از ته دل شاد و سرحال بودنم کافیه.
و البته فکر نکنید خودم رو جدا از ساکنین اون مجتمع میدونم. منم یکی از شماهام که میتونه اون همه فریاد رو نادیده بگیره چون بهونههاش رو پیدا کرده.
من خیلی خامتر ازونم که راه رهاییمون رو پیدا کنم، خیلی جوندوستتر ازون که جون خودم رو فدا کنم، خیلی خستهتر ازون که منم فریاد بکشم. خیلی ناامیدتر ازون که استوری بذارم و هشتگ بزنم!
من فقط میتونم اسمها و کلمهها رو حفظ کنم. من فقط بلدم با هر بار شنیدن اسم مهرشاد و سارینا و خدانور و نوید بغض کنم!
💔 1
چند سال پیش تو یکی از کتابای روانشناسیم داستان یه حادثه رو خوندم که اون لحظه برام اهمیتی نداشت ولی امشب دوباره یادش افتادم.
میگفت آخرای شب تو یه مجتع بزرگ صدای یه زن شنیده میشه که از بقیه با داد و فریاد کمک میخواسته. یه صدای تهدید آمیز دیگه هم بوده که زن رو تهدید به مرگ میکرده. همه مجتمع اون شب از پشت پنجره پایین رو نگاه میکردن ولی آخرش هیچ کس نرفته بود کمک اون زن.
لابد پیش خودشون فکر میکردن یکی دیگه قراره بره اون پایین.
اون موقع این داستان برام معنایی نداشت؛ ولی الان که فکر میکنم میبینم با اینکه اینجا شبانه روز صدای فریاد به گوش میرسه، همه خودشون رو میزنن به نشنیدن.
توماج که احتمالا داغش به دلمون بشینه،
زنهامون که اسمشون شعار ما بود،
سربازی، کردها و بلوچها، حتی کوه و جنگلها
همه شون دارن فریاد میزنن....
👍 2
تو دوره درمانم، دوتا عمل سرپایی چند ساعتهام اینجا بود و هزینههای درمانی همچین بیمارستانی برای هر عمل، بیست میلیون پشکل شد!
خدمات درمانی به شدت افتضاحی هم داشت و اصلا به خاطر همین بود که دوبار عمل شدم! صرفا امکانات رفاهی خوبی داره که خب بخوره تو سرشون!
Repost from توییتر دانشگاه تهرانی ها
برای پرینتهای حسابداری کاغذ یکرو سفید خریدم، ۹۰۰هزار تومان، ۳۵ کیلو کاغذ باطله. شوکه شدم وقتی دیدم همه کاغذها اطلاعات بیماران یکی از معروفترین بیمارستانهای مشهده!!! حریم خصوصی مریض چهقدر بیارزشه؟ از اطلاعات دقیق بیماری تا شماره ملی و آدرس کاربر، پزشک،…
#حریم_خصوصی
-Morteza Hadavi-
@uttweet
👍 2
بازم دارم غرق میشم ولی دیگه نایی برام نمونده که بخوام دست و پا بزنم. شاید بهتر باشه تسلیم بشم این بار!
❤ 2
Repost from توییتر فارسی
تو اروپا حتی لانگ دیستنس هم آسونه. عصری سوار قطار میشی از بروکسل میری آمستردام عشقتو میبینی با قطار فردا صبح برمیگردی. تو ایران طرف شهر بغلی هم که باشه باید از سه تا کویر و دو تا رشتهکوه عبور کنی تا خسته و کوفته برسی اونجا تازه.
»زویی گلَس«
@OfficialPersianTwitter
🤝 3