Alora

خیلی "آخ یادم رفت" میشم هی.

عاشقشهستم 🍰✨✨✨

موبینا بعد از این که شاد ترین pre-تولد زندگیمو چند روز قبل برام گرفت و به زندگیم نور پاشید:::

‌ ‌باید همیشه به سمت دیگه ماجرا هم نگاه کرد‌. اینکه گاهی هیچ راه قشنگ یا مناسبی برای گفتن بعضی از حرف‌ها وجود نداره. اگه آدم مقابل‌مون بارها مسائل دشوار رو با ظرافت و به درستی مطرح کرده، به گونه‌ای که زخمی بر روان‌مون وارد نشده اما این‌بار بیان مسئله شکل متفاوتی داشته شاید باید به این نتیجه برسیم که راه بهتری وجود نداشته. بعضی مسائل شبیه یک حقیقت تلخ پزشکین. هراندازه برای گفتنشون به این در و اون در بزنیم در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیشه. در واقع هیچ شکل متفاوت بهتری برای گفتنشون وجود نداره. برای اینکه در این موقعیت‌ها وضعیت بهتری شکل بگیره، در قدم اول ما وظیفه داریم نسبت به شرایطی که داریم هوشیار باشیم و اگر اون رو نامناسب می‌بینیم تغییرش بدیم، حتی اگه هیچ سیگنالی از آدم‌های اطراف‌مون دریافت نکنیم. در قدم دوم باید متوجه نشونه‌ها باشیم. آدم‌‌ها گاهی برای سبک کردن حرف‌های سنگین اون رو در لفافه بیان می‌کنند. یا فقط از دور بهش اشاره می‌کنند. این مسئله می‌تونه به خاطر شجاعت ناکافی هم باشه، اما در حالت نرمال رفتاری برای محافظت از دوطرف هم هست. مسائلی که در رابطه مطرح می‌شن، حتی به شکل اشاره، حتما مهم بودن که مطرح شدن و اگر طرف مقابل با ساده‌انگاری یا انعطاف بیانشون می‌کنه به معنای بی‌اهمیت بودنشون نخواهد بود. قدم سوم حقیقت عریانه، که برخلاف دو مرحله اول معمولا ناخوشاینده (چه گفتن و چه شنیدنشون) و وقتی اتفاق می‌افته که آنچه باید در دو مرحله اول رخ می‌داد، نداده. یعنی ما متوجه ماجرا نبودیم، یا بودیم و برای برطرف کردنش یا تلاش در این جهت پیش‌خودحساب نبودیم. یا اصلا سیگنال‌ها رو دریافت‌ نکردیم و به اندازه کافی توجه نشون ندادیم. اینجا باید بدونیم وقتی مسائل رو به شکل راحت‌شون حل نمی‌کنیم، به شکل سخت و ناخوشایندشون برمی‌گردند سراغ‌مون. و خب اینجا حرف‌هایی رو می‌شنویم که دوست نداریم از آدم‌های عزیز زندگی‌مون بشنویم. شاید نمی‌خوایم باور کنیم از بیرون اون شکلی به نظر می‌رسیم یا به شکل نابخردانه‌ و صلبی دوست داریم به هر شکلی که هستیم پذیرفته بشیم! آدم‌ها اینجا دچار خطاها و اشتباهاتی هم می‌شن که گاهی خواسته و گاهی ناخواسته‌اند. مثلا فکر می‌کنند دیگه از چشم آدم رو به رو دوست داشتنی نیستند. درحالیکه با به وجود اومدن یک مسئله همه‌ی رابطه زیر سوال نمی‌ره و اصلا کسی که برای صحبت کردن میاد به دنبال حل مسئله و ادامه دوست داشتن فرد روبه روئه. بعضی‌ها هم از این روش به شکل خودآگاه برای ساکت کردن طرف مقابل و فرار از سختی‌ای که تغییر کردن می‌طلبه استفاده می‌کنند. که خب در ادامه تمام رابطه رو از بین می‌بره و یا به جدایی یا دروغگویی طرف مقابل ختم می‌شه. در نهایت به نظر من در روابط سالم و عمیق، فارغ از دو مرحله اول بیان حقیقت عریان می‌تونه همیشه درجریان باشه چون اون دونفر عزت نفس کافی برای دیدن واقعیت و در صورت امکان تغییر دادنش رو دارن. @grin1995

هزار ساله هیچیو چک نکردم. 🍰

"نهبابا بی‌حوصله چیه"

وقتی کسی رفتار ناخوشایندی باهات می‌کنه و بی‌هیچ تلاشی برای بخشیده شدن می‌بخشیش، منتظر باش دوباره همون رفتار رو تکرار کنه و باز هم بی‌هیچ تلاشی برای بخشیده شدن ببخشیش، چون اگر یاد گرفته بودی به خودت احترام بذاری همون بار اول می‌ذاشتی. این روند تکرار و تکرار و تکرار می‌شه و اگر هم روزی ازش خسته شی دیگه کاریش نمی‌شه کرد چون اون آدم یاد گرفته لازم نیست در پی اشتباهاتش تلاشی کنه برای دوباره به دست آوردن تو و توجه‌ات و وقتی چنین چیزی ازش بخوای رهات می‌کنه و می‌ره چون طبق آموخته‌های اون داری چیزی رو طلب می‌کنی که حقت نیست و لیاقتش رو نداری. برخوردت با اولین اشتباهی که آدم‌ها درباره‌ت مرتکب می‌شن، تنها برخوردی‌ه که تا آخر ازت می‌پذیرن.

حتمن براتون پیش اومده به یکی بگین من فلان کار رو به خاطر تو کردم و طرف جواب بده خب نمی‌کردی مگه من ازت خواستم؟ بعد شما پیش خودتون فکر کنین چه بی‌چشم و رو. خب باید بگم که نه؛ اون بی‌چشم و رو نیست و مشکل از شماست. تا وقتی کسی کاری ازتون نخواسته انجامش ندین، وقتی هم خواست فکر نکنین چون ازم خواسته باید انجامش بدم. حق انتخاب برای خودتون قائل شین؛ وقتی فکر کنین وظیفه‌تونه طرف هم فکر می‌کنه وظیفه‌تونه پس در آینده هم خبری از قدردانی و ظرفیت نه شنیدن نخواهد بود.

بلند شین برین رأی بدین. بلند شین به کسی که به گشت ارشاد گفته آره، به فیلترینگ گفته ایول، و پول وی‌پی‌ان شما باقالی پلوی رو میزشه، به کسی که درباره ی مسافرای سوخته ی قطار میگه "نگران نباشین بیمه هستن"، به قطعی برق وسط تابستون و "مردم باید تحمل کنند چاره نداریم" های دولت امیدِ چند سال پیش، بگید نه. برید ببینید این آدمی که میاد میگه من حرف دل مردمو می‌زنم داره فقط از یه تعداد آدم ساده سوءاستفاده می‌کنه که بعداً بدترشو سرشون بیاره. خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم به هشت سال اسف بار دیگه نگید آره. بی‌تفاوت نباشید. بین بد و بدتر بذارید بد رأی بیاره. بیخیال جمهوری غیراسلامیمون! همین یه بار تو انتخاب سایز چیزی که قراره بره تومون شرکت کنید یه ریزه زور بزنید برای رأی دادن، باقیش با خدا. #جلیلی

این پستو خوب بخونید و حتما کپشن رو هم بخونید. چند وقت پیش، تو بخش انکولوژی بودم که با یکی از اینترنای دیگه یه صحبتی کردیم در مورد ارجحیت احساسات یا آمار و ارقام در بررسی حقیقت! من معتقدم آمار و ارقام و حواس ما هر دو مهمن اما امار و ارقام بخشای زیادی از حقیقت رو که از دیده ما پنهانن نشون میدن، همون موقع یه مثال زدم بیماری رو فرض کنید که بخاطر درد شکم با نسخه یه پزشک صرفا مسکّن مصرف میکرده و حالش خوب بود که یه دفعه همین که قرصاش تموم میشه یه درد شدید امانش رو میبره، دکتر قبلیش نیست و میره پیش یه پزشک دیگه، اون پزشک جدید یه سری ازمایش میفرسته و مشخص میشه که بیمار کنسر (سرطان) داره. براش شیمی درمانی شروع میکنه. بعد یه مدت بیمار با شکایت میاد پیش دکتر و میگه «تو چجور دکتری هستی، من قبلا فقط شکم درد داشتم، اما الان حالت تهوع و استفراغ و تب و لرز و ریزش مو و.... هم دارم، دکتر قبلی حالمو خوب کرده بود باز باید میرفتم پیش همون» از رفیقم پرسیدم، بیمار چیزی که حس میکنه رو داره عینا میگه اما درست میگه؟ خب نه، اگر ازمایش بگیریم ازش «امار و ارقام» یکسری از تومورمارکر ها نشون میدن که بیماری این مریض رو به بهبوده، اگر همه چیز حس میشد دیگه نیازی به آمار و ارقام نبود خیلی از آمار های کشوری هم همینطورن، از زیرساخت های کشور خبر میدن، ما با زیرساخت ها زندگی نمیکنیم، پس حسشون نمیکنیم،ما با روساخت ها زندگی میکنیم، و کیفیت این روساخت ها حاصل زیرساخت های سال ها پیشن که زمانی فقط داخل آمار و ارقام بودن دقیقا مثل بیمار سرطانی که شاید با شیمی درمانی حالش حتی بدترم شده باشه، ولی امروز هیچکدوم از اون علایم رو نداره. پس مسکّن ها رو بعنوان درمان انتخاب نکنید چون شاید حس خوبی داشته باشید ولی آمار و ارقام حیاتی تون تا جایی نابود میشه که ناگهان مرگ به سراغتون میاد #انتخابات #پزشکیان #رئیسی #جلیلی #ظریف