cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

مدرسه علوم انسانی

🔹من یک معلم هستم. 🔹️شنونده ی خوبی باشیم. 🔹خوب زندگی کردن به آموزش نیاز دارد. 🔹علوم انسانی را برای بهتر زیستن بیاموزیم. 🔹️من کامل نیستم، همه ی حقیقت هم در نزد من نیست. 🔹مطالب منتشر شده فقط جهت تبادل اندیشه و تفکر است والزاماً نظر بنده نیست.

Show more
Advertising posts
17 721
Subscribers
+5924 hours
+3307 days
+1 55330 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
Ⓜ️ گور دخمه زرتشتیان یزد و تاثیر رسوم تدفین زرتشت در ادیان بعد از آن ▪️دکتر زند #تاریخ_ایران #زرتشتیان 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3538Loading...
02
Ⓜ️ معاهده الجزایر محمدرضا شاه و صدام حسین از نگاه سازمان سیا #تاریخ_معاصر #پهلوی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
71629Loading...
03
Ⓜ️ چه کنیم که عاقل‌تر باشیم؟! ۷ توصیه‌ی فلسفی یک روان‌شناس 🪧 از منظر فلسفی به این پرسش می‌توان پاسخ‌های متنوعی داد یا اساساً نحوه‌ی طرح پرسش را زیرسؤال برد.مقاله‌ای که اخیراً در نشریه‌ی مروری بر روان‌شناسی عمومی نگاشته شده یک روان‌شناس در دفاع از فلسفه‌ورزی برای همه‌ی سنین سخن می‌گوید. برداشت‌های کلی یک روانشناس از هفت بخش‌ مختلف فلسفه، در قالب چند "باید" و "نباید" جالب است. ➕ هر چه بیشتر هوش مصنوعی گسترش می‌یابد اهمیت فلسفه‌ورزی به مثابه‌ی نوعی شیوه‌ی زیستن، و نه صرفاً مجموعه‌ای از گزاره‌ها که فیلسوفان بیان کرده‌اند، بیشتر می‌شود. چاپ مقالاتی مانند این مقاله، در معتبرترین نشریه‌های علمیِ روان‌شناسی گواهی است از افزایش توجه علم به فلسفه. ➕ در شرح مقاله که در سایت روان‌شناسی روز آمده می‌خوانیم که عاقل شدن را باید به‌عنوان یک فرایند در نظر گرفت: فرایندی که فقط از طریق تجربیات زندگی به دست می‌آید: زیرا ما در مسیر خود با مشکلاتی که زندگی پیش رویمان می‌گذارد، دست و پنجه نرم می‌کنیم. عقلانیت یک خصیصه‌ی مشخص مانند یکی از خصیصه‌های شخصیتی نیست که آن را به‌سادگی بتوان سنجید یا به کسی نسبت داد یا کسی را از آن بی‌بهره دانست. عاقل کسی است که در ساحت‌های مختلف، عملکردهای بهتری نسبت به سایرین دارد. نویسنده بابت اینکه این ساحت‌ها را از هم تمییز دهد به سراغ فلسفه می‌رود. ▪️در این مقاله فلسفه‌ورزی در هفت ساحت قرار می‌گیرد که پرداختن به هر کدام بخشی از عقلانیت را در ما تقویت می‌کند:هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، اخلاق، زیباشناسی، ارزش‌شناسی، منطق، هرمنیوتیک. دعوی مقاله آن است که با تجزیه‌ی «عاقلانه عمل‌کردن» به این مؤلفه‌ها قدری از آن ابهام‌زدایی می‌شود. انسانی که فلسفه‌ورزی کند به معانی زیر عاقلانه‌تر عمل می‌کند. ➖ یک. انسان عاقل بهتر از سایرین می‌داند که چه می‌داند و چه نمی‌داند. ممکن است به نظر برسد که فرد عاقل همه چیز می‌داند، اما معرفت‌شناسی به ما می‌آموزد که همواره احتمالی برای خطا بودن دانسته‌ها باز بگذاریم. به عنوان مثال، عاقلانه است که به محدودیت‌های خود اعتراف کنیم. و عاقلانه نیست مدعی دانستن چیزی شویم که نمی‌دانیم، یا هرگز نمی‌توانیم بدانیم. وقتی حدسی می‌زنیم، هرچند حدسِ عالمانه‌ای‌ باشد، هرگز با اطمینان کامل از درستی آن سخن نگوییم. ➖ دو. انسان عاقل خیر دیگران را سرلوحه‌ی تصمیمات خود قرار می‌دهد. انسان عاقل چرخ را از نو اختراع نمی‌کند. جهان را به وسع خود می‌شناسد و از امکانات در دسترس در جهان برای رسیدن به اهداف خود بهره می‌گیرد. در این مسیر خودخواهانه، خیر دیگران را فراموش نمی‌کند. ➖ سه. انسان عاقل درست و نادرست را به خوبی درک می‌کند و به آن پایبند است. عاقل بودن به این معنی است که سخت تلاش کنیم تصمیماتی را دنبال کنیم که به هدفی ارزشمند کمک می‌کند. افراد نادان تمام تلاش خود را برای رسیدن به هدف، صرف نظر از عواقب آن برای دیگران انجام می‌دهند. ➖ چهار. قضاوت‌های انسان عاقل بر اساس تحلیل است و نه صرفاً احساسات درونی. هیچ‌گاه انسان عاقل در توجیه یک تصمیم «خطیر» نخواهد گفت «هرچند ممکن است غیرمنطقی باشد، اما دلم می‌گوید فلان کار را بکنم!» ➖ پنج. برای انسان عاقل زیبایی ارزشمند است. برای انسان عاقل ساده‌ترین لذات طبیعی از جمله دیدن غروب آفتاب در ساحلی آرام ارزشمند است. فقدان عقلانیتِ زیبایی‌شناسی باعث دردسرهای بزرگی می‌شود. [کارلسون، فیلسوفی که در زمینه‌ی زیباشناسی محیط زیست می‌نویسد، همنوا با دعوی این روان‌شناس معتقد است علت اصلی تخریب‌های گسترده در محیط زیست در دهه‌های اخیر ضعیف شدن ذائقه‌ی زیباشناسی مردم است.] ➖ شش.انسان عاقل موقعیت‌ها را بر اساس واقعیت‌های موجود ارزیابی می‌کند و نه آمال و آرزوهایش. ممکن است فرد عاقل آرزو کند که اعضای خانواده‌اش بهتر با هم کنار بیایند، اما وضعیت را آن‌طور که هست ارزیابی می‌کند. فرد نادان به امید و آرزوهای خود ادامه می‌دهد که شاید روزی اعضای خانواده به نحو معجزه‌آسایی با هم کنار بیایند. ➖ هفت. انسان عاقل از منطق و استدلال برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کند. عاقل‌بودن به این معنی است که بر حقایقی که از راه تجزیه و تحلیل شواهد رسیده‌ایم تکیه کنیم. افراد نادان اجازه می‌دهند که باورهایشان تعیین کنند که چه چیزی درست است. ▪️در جامعه‌ای که عموماً خردورزی تحقیر می‌شود فریب کسانی را که علیه منطقی‌بودن سخن می‌گویند نخوریم. همگان بلد هستیم به حرف دل، دل بسپاریم و عموماً نیز چنین می‌کنیم! اما فقط دسته‌ی کوچکی از ما معقول عمل می‌کنیم. 📝 دکتر هادی صمدی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
1 31049Loading...
04
Ⓜ️ آیا نظریه‌ی داروین با ایده‌ی آفرینش خدایی جمع شدنی‌ست ؟ ▪️عرفان کسرایی || سروش دباغ ▪️پرگار بی بی سی فارسی #پادکست #فلسفه_علم 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
1 44684Loading...
05
Ⓜ️ روانشناسی تکاملی 🔸🔹 شما در طول روز رفتارهای متفاوتی را از خود بروز می‌دهید؛ عوامل متعددی در شکل‌گیری این رفتارها نقش دارند. محیطی که کودکی خود را در آن گذراندید، چالش‌هایی که پشت سر گذاشتید و هورمون‌ها از جمله عواملی هستند که عادات و رفتارهایتان را شکل می‌دهند.زیست‌شناسی تکاملی یک گزینه‌ی دیگر به این لیست اضافه می‌کند: رفتارها و صفاتی که از اجدادتان به ارث برده‌اید! 🔸🔹 روانشناسی تکاملی چیست؟ روانشناسی تکاملی علمی است که به بررسی رفتارها، عواطف و افکار ما از دید زیست‌شناسی تکاملی نگاه می‌کند. بر اساس این علم رفتار‌ها و اخلاقیات امروز ما نتیجه‌ی سال‌ها دگرگشت است. چه رفتارها و عاداتی به اجداد ما کمک کرد تا زنده بمانند و تولیدمثل کنند؟ روانشناسی تکاملی میگوید این رفتارها و عادات نسل به نسل منتقل شده تا اکنون که به انسان امروزی رسیده است. 🔸🔹تاریخچه‌ی روانشناسی تکاملی می‌توان از چارلز داروین بعنوان اولین کسی که به روانشناسی تکاملی اشاره کرد یاد کرد. به طور کلی روانشناسی تکاملی بر پایه‌ی نظریه‌ی داروین و انتخاب طبیعی است.داروین در سال ۱۸۷۳ توضیح داد که بیان احساسات در انسان مانند ویژگی‌های جسمانی نتیجه‌ی دگرگشت هستند. داروین نشان داده بود که ویژگی‌های جسمانی جانداران به نحوی شکل می‌گیرند تا جاندار بتواند با شرایط و محیط زندگی‌ خود سازگار شود. علاوه بر ویژگی‌های جسمانی جاندار باید ذهنی داشته باشند که امکان زندگی در بدنش‌ را برایشان فراهم کند. برای مثال رفتارها و تمایلات یک خفاش برای جسم یک زرافه یا دلفین ابداً کاربردی نیست. 🔸🔹ویلیام جیمز در سال ۱۸۹۰ برای اولین بار در مقاله‌ی خود از عبارت روانشناسی تکاملی استفاده کرد. بر اساس گفته‌های ویلیام جیمز، بسیاری از رفتارهای انسان بر پایه‌ی غریزه است. برای مثال عطسه یک غریزه بود؛ یک پاسخ ذاتی به یک محرک آزار دهنده در مجرای تنفسی. در سال ۱۹۰۸ ویلیام مک ‌دوگال از ایده‌ی غریزه در کتاب “مقدمه‌ای بر روانشناسی اجتماعی” استفاده کرد. به نظر مک دوگال بسیاری از رفتارهای اجتماعی ما ناشی از غرایز ما هستند. طبق گفته‌های او یک محرک خاص باعث برانگیخته شدن یک حالت روحی می‌شود. این حالت روحی می‌تواند احتمال بروز یک سری رفتارها را در شخص افزایش دهد. برای مثال یک مشکل در جامعه حس خشم را در فرد برمی‌انگیزد. این خشم احتمال نشان دادن رفتارهای خشونت‌آمیز را توسط فرد افزایش می‌دهد. 🔸🔹در دهه‌ی ۱۹۲۰ نظریه‌ی “لوح سفید” مطرح شد. بر اساس این نظریه، ذهن انسان هنگام تولد همانند یک لوح سفید است و تنها تجربه‌های انسان است که رفتارش را شکل می‌دهد. در این دوران بحث غریزه به چالش کشیده شد و سپس از میان رفت. تفاوت‌های فرهنگی گسترده‌ای که میان مردمان سراسر دنیا وجود داشت نیز به این نظریه دامن میزد. نظریه‌ی لوح سفید در قرن بیستم نیز مطرح و محبوب بود. در نیمه‌ی دوم قرن بیستم اما نگاه دقیق‌تری به این مسئله شد. با وجود این تفاوت‌ها، سوگیری‌ها و تمایلات مشابه زیادی میان انسان‌های سراسر جهان وجود داشت. برای مثال مردان سراسر جهان به زنان که در اوج دوران باروری خود بودند، جذب می‌شدند. در مقابل زنان در سراسر دنیا به مردانی تمایل نشان می‌دادند که می‌توانستند امکانات بیشتری فراهم کنند(عموماً مردان بالغ‌تر). این الگو‌های رفتاری مشابه نشانگر یک اصل مهم میان تمامی موجودات بود. سرانجام در سال ۱۹۸۰ علم روانشناسی تکاملی شکل گرفت. امروزه روانشناسی تکاملی مدرن ترکیبی از علوم: ● اخلاق‌شناسی ● روانشاسی شناختی ● زیست‌شناسی تکاملی ● انسان‌شناسی ● روانشناسی اجتماعی #روانشناسی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
1 74939Loading...
06
Ⓜ️ دوگانه‌ی عدالت و امنیت ➕ در کتاب "الجریمة" نجيب محفوظ هشت داستان کوتاه از این نویسنده بزرگ مصری و برنده نوبل ادبی می‌بینیم.داستان "جنایت" در این مجموعه که ساختار پیچیده‌ای دارد، واشکافی نمادهای جرم در یک جامعه است.نجیب محفوظ در این داستان می‌خواهد نشان دهد که در یک معضل اجتماعی مانند جرم و جنایت همه‌ی افراد خواه ناخواه شریک‌اند،چه با کنش‌های مستقیم خود و چه با سکوت‌شان. ➕ در این داستان هنگام حفاری برای پی‌ریزی یک تیمارستان با جسد مقتولی مواجه می‌شوند که پس از تحقیقات مشخص می‌شود بخش شرقی و غربی آن منطقه با وجود خصومت و رقابتی که بین آن‌ها برقرار است اما در برابر جنایتی که علیه مقتول صورت گرفته به‌صورت هم‌دستانه‌ای تبانی و سکوت کرده‌اند. ➖دادستان وقت که متوجه پیچیدگی و اطاله‌ی پرونده می‌شود تصمیم به مداخله‌ی شخصی و کشف این جنایت مرموز می‌گیرد و با لباس مبدل در آن محله به‌عنوان راننده تاکسی مشغول رفت‌و‌آمد می‌شود و به‌تدریج از صحبت‌های مسافران ساکن در منطقه متوجه جنایات متعددی می‌شود که همه با هم‌دستی مأموران امنیتی علیه افراد ناشناس منطقه و چپاول اموال‌شان صورت می‌گیرد. ➖اما دادستان به ناگاه از بررسی سرنخ‌های به‌دست آمده دست می‌شوید و تصمیم می‌گیرد محله را ترک کند چون ترسیده که مبادا خودش نیز قربانی جدید مأموران گردد. ➖در زمان ترک محله بین او و افسر پلیس منطقه که هویت راننده تاکسی یا همان دادستان برایش از اول فاش شده بود، محاوره‌ای رخ می‌دهد. دادستان به او می‌گوید: این همه جنایت در این ناحیه به این دلیل است که شما به وظایف خودتون عمل نمی‌کنید. افسر پلیس در پاسخ می‌گوید: وظیفه‌ی ما تأمین امنیت است نه کشف حقیقت. دادستان می‌گوید: آیا با نابودی عدالت می‌شود امنیت را برقرار کرد؟ و افسر در پاسخ تأکید می‌کند نه تنها عدالت که همه‌ی ارزش‌ها را باید در پای امنیت قربانی کرد. دادستان می‌گوید نفرین به این تفکر لعنتی تو! افسر می‌گوید: آن عدالتی که تو امیدواری محقق شود باید در امکان تحقق‌اش تردید کرد. دادستان می‌گوید: اما دیر یا زود عدالت برقرار خواهد شد. در نهایت افسر پلیس از دادستان می‌خواهد بدون آرمان‌گرایی‌های کاذب بیندیشد و به او بگوید در گزارش‌ خود چه خواهد نوشت؟ دادستان این‌جا جمله‌ی طلایی‌اش را می‌گوید که: من در گزارشم می‌نویسم که این‌جا همه‌ی ارزش‌ها نابود شده‌اند اما امنیت برقرار است. با همین منطق است که دوگانه‌ی امنیت/عدالت به مهمترین پارادوکس سیاسی روز تبدیل می‌شود. #فلسفه_سیاسی #فرهنگ 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
2 36055Loading...
07
Ⓜ️ بخشهای مبهم زندگی مسعود رجوی || پرونده مجاهدین خلق #تاریخ_معاصر #پهلوی #جمهوری_اسلامی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
2 184159Loading...
08
Ⓜ️ حرف هایی که شاید خیلی زود محقق بشه!! یا للعجب از این همه حماق!! #صدق_الله_العلی_العظیم 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 22768Loading...
09
Ⓜ️ لال باشیم، کور باشیم، کر باشیم و لیکن خر نباشیم....! ✖️ رائفی پور: حضرت عیسی درون کرمچاله هست و از زمان عروجش تا امروز ۱ ساعت از عمرش گذشته! #خرافات #پدرسوخته_بازی #تزویر 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 508108Loading...
10
‍Ⓜ️ این‌که دین، تعبّدی است، حرفِ غریبی است؛ حرفِ گرانی است. نمی‌شود راحت پذیرفت. چرا دین، تعبّدی است؟ پس این همه متکلّمین چه کار می‌کردند؟ 💎 چرا دین تعبّدی است؟ "دوستِ عزیزِ ما، جنابِ آقای مصطفی ملکیان، در مصاحبه‌ای که اخیراً داشتند، گفته بودند که گوهرِ دین یا گوهرِ دینداری، تعبّد است. اتفاقاً بنده با ایشان یک گفت‌وگویی هم بر سرِ همین داشتم، حضوراً. [...] در واقع ایشان از این طریق می‌خواهند خطی بکشند بینِ عرصه‌ی دین و عرصه‌ی عقلانیت که عرصه‌ی عدمِ تعبّد است. و حرفِ من به ایشان این بود و این‌جا هم سخن‌ام همین است که چنین خط‌کشی‌ای ناممکن است؛ ناممکن است. یعنی شما تقریباً در تمامِ عرصه‌های دیگر هم ـ در علم، در فلسفه ـ مخلوطی از تعبّد و تعقّل را می‌بینید. یک چنین چیزی که یک جا خالصِ تعبّد است و یک جا خالصِ تعقّل است، بنده سراغ ندارم و به وضوح می‌توان نشان داد که اصلاً این، هیچ‌جا اتفاق نیفتاده. [...] 💎 این‌که دین، تعبّدی است، حرفِ غریبی است؛ حرفِ گرانی است. نمی‌شود راحت پذیرفت. چرا دین، تعبّدی است؟ پس این همه متکلّمین چه کار می‌کردند؟ بالاخره به خیالِ خودشان، استدلال می‌کردند. عُقَلای قوم بودند. مگر این که ما بگوییم عقل، از بنده شروع شده و گذشتگان هر چه می‌گفتند، سفاهت بوده؛ که این هم خیلی ادعای غریبی و سنگینی خواهد بود. عقلانیت ـ همان طور که گفتیم ـ سیّال است. لذا همان عقلِ متکلّمانِ گذشته، عقل بوده واقعاً. بگذارید جورِ دیگری بگویم. حتا اگر آن‌ها خطای در استدلال می‌کردند، ولی استدلال می‌کردند. یک وقت یک کسی استدلال نمی‌کند، اصلاً تعبّدی، کورکورانه، چیزی را قبول می‌کند؛ یک وقت یک کسی استدلال می‌کند، ولو که در استدلال‌اش خطا بکند. ما کسی را که خاطیِ در استدلال است، نمی‌توانیم متعبّد بنامیم. متعبّد نبوده، عقل‌اش را به کار انداخته، استدلال هم کرده، البته خطا هم شأنِ عقل است. یعنی در همین تعقّل است که خطا پیش می‌آید. خطا کردن، کارِ عقلانی است، کارِ بشری است؛ حیوانات خطا نمی‌کنند، شک هم نمی‌کنند. همه‌ی این‌ها در واقع شؤونِ تعقّلِ آدمی است. [...] 💎 در خودِ علم که  ظاهر، آبجکتیوترین فرآورده‌ی عقلِ جدید است، آبجکتیوترین‌شان است، یعنی از فلسفه‌های جدید، حتا از فلسفه‌ی تحلیلی، تحلیلی‌تر است؛ در آن جا شما، دوشادوشِ هم، این تعبّد را می‌بینید، خرافه را هم می‌بینید، تعقّل را هم می‌بینید، همه‌ی این‌ها را با همدیگر می‌بینید. و اگر یک خدمتِ خوبی این فلسفه‌ی علم و تاریخِ علم به ما کرده، همین است که این‌ها را بر آفتاب افکنده و آشکار کرده. یک عده عالِم می‌بینید، عالِم است، ولی از همان اول که می‌آید، سرش را می‌اندازد پایین، هر چه که یادش می‌دهند، همان را می‌گوید، همان را تکرار می‌کند، همان را عمل می‌کند تا آخرِ عمرش. و همان normal science که آقای تامس کوهن در کتابِ انقلاب‌های علمی‌اش مطرح می‌کند، دقیقاً همین است دیگر. normal science یعنی علمِ تعبّدی. [...] یک norm ی پیدا می‌شود، paradigm به تعبیرِ او، episteme به تعبیرِ میشل فوکو؛ که تعبّدپرور است، دقیقاً به این معنا. [...] 💎 خطِ مرزِ پُررنگِ برجسته‌ و یک فرقِ فارقِ ستبری میانِ عرصه‌های دین و علم و فلسفه و عقل و این‌ها گذاشتن، فوق‌العاده مشکل است. [...] اگر یک مقولاتِ خشکی از این‌ها بسازیم ـ که واقعاً در عالَمِ خارج، نشانی از آن‌ها نیست ـ، این مقولاتِ خشک، بله، همیشه با هم دعوا دارند، با هم قهر اند، نه این سراغِ آن می‌رود و نه آن سراغِ این می‌آید. درست مثلِ موضوعاتِ علوم می‌مانَد که منطقیّین یک جوری تعریف می‌کنند این‌ها را که شما می‌گویید این‌ها مثلِ این که ارتباطی با هم ندارند. ولی امروزه این همه رشته‌های interdiscipline ، یعنی رشته‌های علمی که با هم مَزْج شده‌اند، merge شده‌اند، توی هم رفته‌اند، این‌ها این قدر پیدا شده که آدم می‌بیند چیزهایی که به نظر می‌آمد هیچ وقت به روی هم نگاه نخواهند کرد، این طور آشتی کرده‌اند و همدیگر را در آغوش گرفته‌اند." 📝 دکتر عبدالکریم سروش 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
2 83867Loading...
11
Ⓜ️ حشاشین و حسن صباح سردمدار فرقه اسماعیلیه در ایران چه کسانی بودند. ● این ویدئوی متفاوت از دکتر زند رو ببینید. #تاریخ_ایران 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 137272Loading...
12
Ⓜ️ نشانه‌ها و علل شورش ➕ "میشل فوکو" در درس‌گفتار "امنیت، قلمرو، جمعیت"، در جلسه‌ی دهم با به میان آوردن مقاله‌ای از "فرانسیس بیکن"(فیلسوف انگلیسی، ۱۵۶۱ – ۱۶۲۶م)، با عنوان "در باب فتنه و آشوب"، نکات چشم‌گیری را توضیح می‌دهد. منجمله از نشانه‌ها و علل شورش یاد می‌کند. "فوکو"، با تکیه بر مقاله‌ی بیکن شرح می‌دهد که فتنه و شورش را نباید پدیده‌ای خارق عادت، بلکه باید امری یکسره طبیعی و عادی تلقی کرد. آشوب، همچون طوفانی است که نامنتظره در می‌گیرد. زمانی رخ می‌دهد که انتظارش را نداریم. یعنی در زمانی که ظاهرا آرامش و سکون پا برجاست. "در لحظات تعادل و آرامش هیچ بعید نیست که چیزی در حال تکوین باشد یا در کار زاده شدن باشد". در نظر بیکن، گرچه جامعه به صورت پنهانی ملتهب می‌شود، اما می‌توان نشانه‌هایی از التهاب را از امواج خاموش جامعه استخراج کرد. 🏺 نشانه‌های شورش از نظر بیکن، عبارت است از: ●۱. رواج شایعات افترا و سخنانی علیه دولت و حکمرانان ●۲. واژگونی ارزش‌ها به مثابه‌ی راهنمای عمل ●۳. واژگونی ارزیابی‌ها. به این معنا که حتی کارهای ستودنی و ارزشمند حکومت بد تعبیر می‌شود. ●۴. لحن ضعیف فرامین حکمرانان. گویی در بیان فرامین "خجول " هستند. ●۵. تفسیر دلبخواهانه‌ی فرامین حکومت از سوی محریان. شخص دریافت‌کننده‌ی فرمان به جای اجرای فرمان، آن را تفسیر می‌کند و تفسیر خودش را ملاک عمل قرار می‌دهد. ●۶. نخبگان و اصحاب قدرت، صاحب منصبان و حتی نزدیکان حاکم، یعنی کسانی که حول حاکم گرد آمده‌اند آشکارا نشان می‌دهند از فرامین حاکم اطاعت نمی‌کنند، بلکه تابع منافع خویش هستند. ●۷. و آخرین نشانه این است که حاکم به جای مصلحت کلیت حکومت و جمهوریت، جانب یک حزب و یا گروه را می‌گیرد و از منافع آنها در برابر دیگران دفاع می‌کند. به سخن دیگر، مصلحت یک گروه و یا حزب را بر مصلحت حاکمیت ترجیح می‌دهد. 🏺چرا فتنه و شورش رخ می‌دهد؟ گرچه علل شورش متعدد و مختلف است اما بیکن بر دو علت اصلی تاکید می‌کند: ➖۱. ماده و علت اصلی شورش‌ها، "نخست فقر است، یا دست کم فقر مفرط. یعنی سطحی از فقر که دیگر قابل تحمل نیست". به گفته‌ی بیکن این گونه قیام‌ها برآمده از شکم است که  از همه‌ی قیام‌های دیگر بدتر است. زیرا حکومت با "لشگر گرسنگان"، روبرو می‌شود. ➖۲ علت دوم شورش‌ها، نارضایتی است. از نظر بیکن این علت مربوط است به عقیده و ادراک جامعه از وضیعیت خود و نسبتی که حاکمان با آنان برقرار می‌کند. گرچه میان فقر و نارضایتی نسبت مستقیم برقرار است، به این معنا که فقر، سبب نارضایتی می‌شود، اما این گونه نیست که هر نارضایتی به علت فقر باشد. ممکن است کسی فقیر نباشد اما از وضعیت خود، جامعه و یا شیوه‌ی حکمرانی ناراضی باشد. (نارضایتی، خودش علل متعدد دارد) 🪧  در نظر بیکن، "گرسنگی و عقیده"، "شکم و سر"، دو ماده‌ی قابل اشتعال‌اند که می‌تواند سبب کنش خشم‌گینانه و گاه آتشین مردمان گردد. اما چه وقت این فقر و نارضایتی به کنش عملی و بعضا قهر‌آمیز تبدیل می‌شود؟ به تعبیر دیگر، وقتی جامعه آماده‌ شعله‌ور شدن است، چه چیزی آن را به آتش می‌کشد؟ ▪️برای آن که جامعه‌ی آماده‌ی شورش به کنش مقابله و تخاصم برسد دو اتفاق باید رخ دهد: ❗️۱. اولا، چیزی مانند تغییر در رژیم مالیاتی، افزایش قیمت‌ها، کمیابی مایحتاج مردم، به قدرت رساندن و یا به منصب نشاندن افراد فرومایه و دگرگونی در توزیع منافع امتیازات و امکان‌ها رخ دهد.  این دسته از امور به تعبیر بیکن، معترضین را به وحدت می‌رساند و شکل واحدی از ناخرسندی را سبب می‌شوند. ❗️۲. و دوم این که نخبگان و مردم به اتحاد و ائتلاف برسند. از نظر بیکن، نخبگان و سرآمدان جامعه، مسئله‌ی اصلی حاکمان نیست، زیرا همواره حکومت می‌تواند با آن‌ها به توافق برسد. یا آنها را می‌خرند یا اعدام می‌کنند. "فرد نخبه سرش قطع می‌شود یا به رسالت خود خیانت می‌کند". مشکل اصلی حکومت، ناخرسندی مردم است. 🔘 راه حل چیست؟ بیکن دو راه پیش پای می‌گذارد: 🔹۱. "ترتیبی اتخاذ گردد ناخرسندی مردم هرگز به نقطه‌ای نرسد که تنها راه خروجی، انقلاب و شورش باشد" 🔹۲. راه دوم، قطع رابطه‌ی مردم و نخبگان است. به نحوی که مردم بی رمق و ناخرسند، نتوانند از میان نخبگان رهبری برای خود پیدا کنند. زیرا "قیام بی‌سر"، حتی اگر رخ دادنی باشد، ادامه دادنی نیست، خاموش می‌شود و راه به جایی نخواهد برد. 📝 علی زمانیان 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 23282Loading...
13
Ⓜ️ دیوید هیوم و تجربه گرایی #فلسفه #فلسفه_علم 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
2 278106Loading...
14
Ⓜ️ باارزش ترین #شرکتهایِ حالِ حاضر در دنیا بدونِ دریافتِ مجوز، بدونِ نظارتِ دولتی، و بدونِ دخالتِ مسئولین در گاراژ خانه راه افتادند و دنیا را دگرگون کردند. در ایران، هر سال هزاران میلیارد تومان به عده ای مسئولِ دولتی حقوق و پاداش و مزایا می دهیم تا جلوی کسب و کارهای کوچک و متوسط را به بهانه های مختلف (از جمله نداشتن مجوزهای لازم) بگیرند. بعد هم در عجبیم که چرا نرخ بیکاری بالاست و ‌رکود بر کشور حاکم است. #حکمرانی_غلط #اقتصاد_دستوری 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 16061Loading...
15
Ⓜ️ جلال آل‌احمد كتاب «غرب زدگي» را نوشت و خيامي كارخانه «ايران خودرو» را ساخت،كدام يك به حال مردم ايران مفيد تر بودند؟ ⭕️ از ادعاهای اصلی آل‌احمد در کتاب«غربزدگی» این است که غربی‌ها در جنگ‌های صلیبی با اقتباس از فنون و معارف اسلامی پس از «پنج شش قرن» به خداوندان فن و سرمایه و معرفت تبدیل شدند و پس از هشت قرن به خداوندان صنعت و ماشین و تکنولوژی. حتماً انتظار دارید او اثبات کند چگونه این فرایند رخ داد؟ واقعاً منتظرید آل‌احمد ادعایش را اثبات کند؟ مگر قرار است روشنفکر خودپیامبرپندارِ جهان‌سومی فرض بنیادین نظریه‌هایش را اثبات کند؟ او فقط از جایگاهی جبروتی امر می‌کند چنین و چنان است.او بر همین مبنا مطالبۀ اصلی‌اش را مطرح می‌کند. می‌گوید غرب به دلیل ترس از نیستی در برابر شرق بیدار شد و تعرض کرد، حالا ما باید از ترس نیستی بیدار شویم و تعرض کنیم یعنی حالا ما باید به غرب حمله کنیم. اما چگونه؟ ⭕️ کلیدواژۀ آل‌احمد مفهوم «ماشین» است.کلاً ماشین و هر چیز ماشینی را غربی می‌داند. بزرگ‌ترین مشکل او این است که ماشین را غربی‌ها ساخته‌اند. می‌گوید ماشین طلسمی است که غربی‌ها بر سینۀ ما آویختند تا ما را بترسانند و بدوشند! چاره را چه می‌داند؟ می‌گوید خودمان باید ماشین بسازیم! در واقع خودمان باید از نو چرخ را اختراع کنیم. به صراحت می‌گوید ماشین مانند اسب است، باید رام شود و ما تا خودمان ماشین را نسازیم راممان نمی‌شود. می‌گوید باید اقتصاد و آموزش و روشی «مستقل» ایجاد کنیم. اما وقتی می‌پرسیم چگونه؟ پاسخ می‌دهد: «دیگر از من نخواهید وارد جزئیات بشوم که من این‌کاره نیستم...» ⭕️ آل‌احمد یا خواب است یا خود را به خواب زده است! می‌گوید ما باید ترس را کنار بگذاریم و این طلسم را بگشاییم. اما صد سال پیش از او کسانی به این ضرورت پی بردند و برای همین دارالفنون تأسیس شد و دانشجو به غرب فرستادند، اما او اتفاقاً دشمن متعصب همان دولتمردانی است که در پی بومی‌سازی ماشین و علومند! او از هر ازفرنگ‌برگشته‌ای سخت بیزار است! از خودشان و علمشان! و تهوع‌آورترین مسئله برایش این است که ما از مستشاران غربی راه‌وچاه چیزی را بپرسیم. درست در زمانی که آل‌احمدِ همه‌چیزدان متن «غرب‌زدگی» را می‌نوشت، برادران خیامی ایران‌خودرو را پایه‌گذاری می‌کردند و چشم‌وچراغ صنایع ایران شدند، البته آل‌احمد قطعاً به این غربزده‌ها به دیدۀ تحقیر می‌نگریست، و از نظر او مشتي ارازل و بيكاره و بي بخار بر ايران حاكم بودند! ⭕️ آل‌احمد نویسندۀ بسیار توانایی است، و به جای استدلال، به شیوۀ ادبی آسمان‌وریسمان به هم می‌بافد. او شعبده‌بازی است که در میانۀ نمایش فکر می‌کند پیامبر است! عصا می‌اندازد تا اژدها شود، اما نمی‌شود؛ عصا بر نیل می‌زند تا رود بشکافد، اما آب از آب تکان نمی‌خورد، برای همین از همه خشمگین است و راهش تاختن به همه است! 📝 مهدی تدینی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 852132Loading...
16
برای یادگیری زبان خارجی، دو تا گزینه دم دسته. لغت بخونیم. گرامر بلد باشیم‌. و دقیقا همین تلاش‌ها باعث شدند که در جا بزنیم. روش بروز تری برای بهتر یاد گرفتن هست. که بصورت ساختار، در قالب زنجیره ای از کلمات مرتبط به هم، با سرعت بهتر، کیفیت بالاتر و انرژی وقت قابل قبول، به هدف برسیم. معجزه چانکی چانکی خوندن رو امتحان کنید. ┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄ @RADmentoring ┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄
2 34330Loading...
17
Ⓜ️ نابخردی‌های پیش‌بینی‌‌پذیر ▪️دن آریلی در این کتاب می‌گوید ذهن ما فاقد معیاری درونی برای ارزش‌گذاری چیزهاست.ما برای ارزش‌گذاری چیزی، بر مزیت نسبی آن چیز بر چیزی دیگر تمرکز می‌کنیم. با گوش دادن به خلاصه‌‌ این کتاب پی خواهید برد که: ●۱.اختلاس چگونه صورت می‌گیرد؟ ●۲.چرا مردم درمجموع بیشتر از مسئولان تخلف می‌کنند؟ ●۳.ضریب تقلب یا fudge factor (فاج فکتور) چیست و چگونه شکل می‌گیرد؟ ●۴‌.چگونه ازطریق ضریب تقلب تخلف‌های کوچکمان را توجیه می‌کنیم؟ ●۵.چگونه با افزایش ضریب تقلب اختلاس‌های کلان شکل می‌گیرند؟ ●۶.اثر مالکیت چیست؟ چرا ارزش کالاهایمان را بیش‌ازحد تخمین می‌زنیم؟ ▪️قابل‌پیش‌بینی‌بودن یکی از ویژگی‌های مهم خطاهای شناختی است.هرچند خطاهای شناختی به صورت ناخودآگاه، نظام‌مند،خودکار و به‌تکرار روی می‌دهند؛ می‌توان آنها را پیش‌بینی کرد.ما می‌توانیم خطاهای شناختی را پیش‌بینی کنیم؛ اما نمی‌توانیم از آنها پیشگیری کنیم،زیرا مانند جلبکی که در مکانی نمناک چسبیده در ذهن ما تثبیت شد‌ه‌اند.هرچه تلاش کنیم نمی‌توانیم از آنها خلاص شویم،صرفاً با تمرین می‌توانیم پیامدهایشان را کاهش دهیم. 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
2 85057Loading...
18
Ⓜ️ کژفهمی، علم چه چیز نیست. 🏷 علم شیوه‌ی نگرش به جهان است. این کار با مشاهده جهان خارج شروع می‌شود و دانشمندان با استفاده از آن فرضیه‌ای را جمع‌بندی می‌کنند تا مورد آزمایش قرار بگیرد.علوم جدید با نا آزمودنی‌ها از قبیل هدف نهایی جهان یا وجود موجودات ماورالطبیعه سروکار ندارند. همچنین علم را با پرسش‌های ارزشی از قبیل معیارهای زیبایی یا مسائل خیر و شر سروکاری نیست. معیار تصمیم گیری در مورد اینکه آیا یک گفته خاص در قلمرو علم هست یا خیر، حداقل در اصول، این‌است که بتوان آن‌را با مشاهده محک‌زد. گرچه شیوه‌های دیگری از جمله شیوه‌های مذهبی ،زیباشناختی و اخلاقی نیز برای نگرش به جهان وجود دارند، اما این شیوه‌ها علمی نیستند. زیرا اظهارات مبتنی بر این شیوه‌ها آزمودنی نیستند، اینها در نهایت بر عقیده، مذهب و ارزش‌های فرهنگی مبتنی هستند که قابل آزمودن و اثبات نیستند. 🏷 در مورد اینکه علم چگونه اثبات می شود، یکی از سرچشمه‌های جدی سوء تفاهم در مورد علم، همانا استفاده از واژه‌ی اثبات است، که بسیاری از دانشجویان در ریاضیات و به‌خصوص در هندسه با آن سروکار دارند. اثبات در منطق و ریاضی عبارت از استدلال از مرحله تعریف اولیه و فرضیات است. اگر از این پیش‌فرض‌ها منطقا نتیجه ای حاصل شود می‌گویند که آن نتیجه اثبات شده است.این فرایند به استدلال قیاسی موسوم است. 🏷 یک نمونه استدلال قیاسی به این شکل است: ● -خط راست کوتاهترین فاصله بین دو نقطه است. ● -پاره خط abکوتاهترین فاصله بین نقاط aوbاست. ● -پس abیک خط راست است. 🏷 اثبات قیاسی لزوما نیازمند پیش فرضهای واقعی نیست،بلکه فقط کافیست نحوه ی استدلال آن عاری از خطا باشد.همانطور که در مثال زیر آمده است یک عبارت می تواند به لحاظ منطقی معتبر،اما بدلیل غلط بودن پیش فرضها نادرست باشد. -انسان یگانه موحود ابزار ساز است. -سهره ی دارکوبی برای شکار ابزار می سازد. -پس سهره ی دارکوبی یک انسان است. نتیجه حاصله اگرچه یک پیامد منطقی است ولی عقل سلیم آن را نفی میکند. به طور کلی نتیجه گیریهای غلط خیلی سودمند نیستند. آن هم به خصوص در عرصه علم. 🏷 از آنجا که علم بر پایه مشاهدات استوار شده است نتیجه گیری هایش نیز تا آنجا درست است که پیش فرضهایش درست باشند.وقتی که بر مبنای مشاهدات به استدلال کمی می پردازیم به یک استدلال استقرایی می رسیم.بعنوان مثال می توانیم بگوییم که قو پرنده ای به رنگ سپید است.منظور واقعی ما این است که همه قو هایی که ما دیده ایم،سپید هستند.حال ممکن است ما با پرنده ای مواجه شویم که از همه نظر بسیار شبیه به قو باشد ولی سیاه رنگ باشند.همچون مواردی که بدلیل جهش ژنتیکی قو های یک منطقه به زنگ سیاه متولد می شوند. هرگز نمی توان دانست که چه موقع مشاهده بعدی ما با پرندهای مواجه شود که از همه نظر شبیه به قو ولی سیاه باشد. بنابراین 🏷 اثبات در استدلال قیاسی بسیار متفاوت با استدلال استقرایی می باشد در استدلال استقرایی قطعیت وجود ندارد. وقتی می گوییم چیزی با استقرا ثابت شده است یعنی به احتمال زیاد درست است. احتمالات نوعی بیان قطعیت یا عدم قطعیت است تخمینی از اینکه مشاهدات ما تا چه اندازه خوب و پیش‌بینی‌های ما تا چه اندازه مطمئن است. 🏷 گاهی که پیش‌بینی‌های ما با احتمال بالایی درست باشند فراموش می‌کنیم که عدم قطعیت آن را بیان کنیم و این خود سبب برخی سوءتفاهمات در نظریات علمی می‌شود به نوعی که مردم آن را به قطعیت صد در صد تعبیر می‌کنند. اگرچه علم با مشاهدات و استدلال استقرایی آغاز می شود استدلال قیاسی به کمک او می آید تا دریابند نتیجه گیری ها تا چه حد بر پایه عقل سلیم و منطق هستند. استدلال علمی به نحوی بسیار خوب این دو روش استدلال استقرایی و قیاسی را در هم ادغام و به کار بسته است. #فلسفه_علم 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 22149Loading...
19
Ⓜ️ داستان فوق العاده جذاب متشکرم چارلز! ➕ چند سال پیش هنگام اهدا یک جایزه معتبر که برنده آن یک خانم بود. او پشت تریبون رفت و در حالی که همه انتظار داشتند نطقی طولانی کند فقط یک جمله بسيار کوتاه گفت: چارلز متشکرم! جایزه اش را گرفت، آمد پایین و نشست. ➕ هیچکس منظور وی را متوجه نشد و در ذهن همه فقط یک سوال باقی ماند: چارلز کیست؟ مگر چقدر به این زن کمک کرده که بابت دریافت چنین جایزه معتبری فقط از او تشکر کرده و نامش را می آورد؟مدتی بعد وی به یکی از برنامه های پر بیننده تلویزیونی دعوت شد مجری برنامه از او خواست منظورش را از آن جمله بگوید و چارلز را به جهانیان معرفی کند. ➕ وی با لبخندی گفت: سالها پیش من زنی بودم که سواد دبیرستانی داشتم. خانه دار، الکلی و مادر سه کودک که هر سه کمتر از هفت سال سن داشتند. همسرم هم الکلی و بسیار هوسباز بود. هر شب بایک زن به خانه می آمد و گاه با چند زن که جلوی چشم بچه هایم مواد مصرف میکردند و من از ترس از دست دادن همسرم نه تنها به او اعتراضی نمی کردم بلکه همپای او و دوستانش می شدم. از فرزندانم به قدری غافل بودم که اگر دلسوزی همسایه ها نبود هیچکدام زنده نمی ماندند. تا اینکه یک روز ... ➕ همسرم مرا ترک کرد. بی هیچ توضیحی! و من تا امروز نمیدانم که کجا رفت و چرا. ولی یک واقعیت عریان جلوی چشمم بود: من زنی بودم که هنوز 30 سالم نشده بود. الکلی و منحرف بودم. سه فرزند و یک خانه اجاره ای داشتم و هیچ توانایی برای اداره زندگی نداشتم. ➕ روزها گذشت تا اینکه به خاطر نداشتن پول کافی مجبور به ترک الکل شدم و در کمال تعجب دیدم چقدر حالم بهتر است. به مرور کاری کوچک پیدا کرده و خودم زندگی خود و بچه هایم را اداره کردم. بچه ها به شدت احساس خوشبختی می کردند و من تازه می فهمیدم درحق آنها چه ظلمی کرده ام. وقتی دیدم بچه هایم با چه لذتی درس می خوانند و با من همکاری می کنند تا مبادا روزهای سیاه بازگردند من هم شروع به درس خواندن کردم و... ➕امروز این جایزه در دستان من است. همان دستانی که روزگاری نه چندان دور از مصرف الکل رعشه داشت و هرگز نوازشی نثار کودکانش نکرد. اگر همسرم مرا ترک نمی کرد هرگز به توانایی هایم پی نمی بردم. چون من ذاتا انسانی بی اراده و وابسته بودم. ➕ مجری پرسید: پس چارلز چه زمانی وارد زندگی ات شد و چگونه کمکت کرد؟زن پاسخ داد: او وارد زندگی من نشد، او خارج شد! چارلز همسر من بود. 🛜 تحلیل راهبردی: ➕ ماکسیم گورکی نویسنده انقلابی روسی جمله ای دارد که زیبا و هوشمندانه است: در کالسکه گذشته شما هیچ جا نمی توانید برسید! مساله همین جاست. ما اگر بخواهیم همه آن چه را که داریم همیشه با خود داشته باشیم همچون کودکی هستیم که در نهایت در کالسکه بی اراده و وابسته بزرگ خواهیم شد. بزرگ شدن و موفقیت با از دست دادن است که معنا پیدا می کند. ➕ شما هرگز نمی توانید لذت اقیانوس را درک کنید مگر اینکه شهامت از دست دادن آرامش ساحل را داشته باشید.از این پس هر گاه چیزی (یک پشتوانه قوی، اعتبار، شهرت، شبکه ارتباطی، پول و ...) را از دست دادید، دو راه دارید: یکی اینکه تا آخر عمر حسرت از دست دادن آن را به دوش بکشید و همچنان در ذهن خود به او وابسته بمانید و یک راه دیگر این است که بگویید: متشکرم چارلز.یعنی اینکه تا کنون برای موفقیت و آرامش و زندگی به تو وابسته بودم از امروز سعی می کنم مسیر دیگری پیدا کنم. بگذارید چارلزهای زندگی تان بروند. خدا بزرگ است و امکانات وسیعی در اختیار تک تک ما قرار داده است. 📄 دکتر مجتبی لشکربلوکی #توسعه #مدیریت 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
4 718160Loading...
20
Ⓜ️ داستان زندگی جلال الدین فارسی نامزد انتخابات ریاست جمهوری چگونه مرتکب قتل شد؟ #تاریخ_معاصر #جمهوری_اسلامی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 135163Loading...
21
Ⓜ️ این تصویر و افراد حاضر را مقایسه کنید با #پزشکان و #پرستاران ایرانی که از کشور مهاجرت می‌کنند!!؟ به عمق فاجعه پی خواهید برد... #صدق_الله_العلی_العظیم 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
5 943107Loading...
22
Ⓜ️ وقتی که الاغ شدم! ➕ تابستان سال ۱۳۸۹ بود. در حال رانندگی بودم حواسم نبود. یه دفعه یک ماشین با سرعت از کنارم رد شد و با بوق ممتد داد زد و گفت هی الاغ حواست کجاست. همانطور با سرعت رفت پشت چراغ قرمز ایستاد. چون خیابان خلوت بود منم رفتم کنارش ایستادم. شیشه‌های هر دو تامون پائین بود. ➕ یواشکی از کنار چشماش به من نگاه میکرد. منم مستقیم بهش نگاه میکردم. گفتم، آقا میدونستی الاغ ماده هست و خرها، نر هستند. تو باید به من میگفتی خر. دوم اینکه اگه من الاغم، حتما تو هم حضرت سلیمان هستی چون الان داری زبان الاغ‌ها رو میفهمی که باهات صحبت میکنم. سوم اینکه اصلا حواسم به تو نبود تو عالم خودم بودم... ➕ یک لبخندی زد و سه بار گفت معذرت میخوام. منم تو ماشین شکلات داشتم براش پرت کردم تو ماشینش. با اشاره اون، هر دو تا کناری ایستادیم و الان که با هم دوستیم یادمون نمیره که یک الاغ ما رو با هم آشنا کرد. 🛜 این ماجرا میخواد بگه که کلمه ای در زبان انگلیسی هست به نام reactive یعنی واکنش و کلمه دیگری هست به نام creative یعنی خلاقیت. اگر دقت کنیم با جابجایی حرف c یک واکنش تبدیل میشه به یک خلاقیت. یعنی میشد این موضوع تبدیل شه به یک دعوای خیابانی که آخرش هم منجر میشد به آشتی. هم وقتمون رو میگرفت هم هزینه ساز بود. ➕ پدرم میگفت وقتی آخرش تو کلانتری با هم آشتی میکنیم چرا الان آشتی نکنیم.میلیونها انسان در جنگ جهانی دوم کشته شدن ولی امروز کل اروپا هوای هم رو دارن و متحد هستند. ▪️نگاه راهبردی ● ۱- آخر هر جنگی صلحه. ● ۲- عاقل کسی است که از تهدید فرصت میسازه، ما هر دو تامون عاقل بودیم. ● ۳- فحش دادن دلیل کسانی است که حق با آنها نیست. ● ۴- وقتی کسی عصبانیت میکنه یعنی تونسته بر تو چیره بشه. ▪️نویسنده:!؟ 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
4 757182Loading...
23
Ⓜ️ ماهیت واقعی تندیس های بامیان و نشانه هایی از باورهای کهن ایرانی در این سرزمین باستانی ➕ در سال ۲۰۰۱ میلادی، طالبان دو تندیس تاریخی منسوب به بودا را تخریب کردند. این دو تندیس که در بین مردم محلی به اسم های سرخ بد و خنک بد به معنای بت سرخ و بت سفید شناخته می شدند، بزرگ ترین مجسمه های ایستاده بودا در دنیا بودند. اما در کنار روایت های شناخته شده درباره عظمت و بزرگی این دو تندیس، این باور وجود دارد که این دو، بازمانده هایی از باورهای بسیار کهن تر ساکنان بامیان بودند و به میتراپرستانی ربط دارند که پیش از بوداییان در این محدوده حضور داشتند. #تاريخ_جهان #افغانستان 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 50499Loading...
24
Ⓜ️ سوسیالیسم چیه و چطور جواب میده؟ || سوسیالیسم به زبان ساده #سوسیالیسم #فرهنگ 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 086202Loading...
25
Ⓜ️ مغالطه‌ی شیب لغزنده مخالفت با حجاب اختیاری ➕ مغالطه‌ی شیب لغزنده (Slippery Slope Arguments) موقعی اتفاق می‌افتد که شخصی ادعا کند اتفاقی کوچک و به ظاهر بی‌اهمیت طی فرایندی زنجیره‌وار به اتفاقی به‌مراتب بزرگتر و مهمتر منجر خواهد شد و آن اتفاق نیز پیش‌زمینه‌ی اتفاقی بزرگتر خواهد بود و همه‌ی این اتفاقات منجر به اتفاق نهایی تکان‌دهنده‌ای خواهد شد. در این فرایند، ارتباط بین هر اتفاق به مرور سست‌تر و غیرمحتمل‌تر می‌شود. معمولا اتفاقات بسیاری در این مغالطه دخیل هستند، اما فقط حضور دوتای آن‌ها الزامی است. این دو اتفاق عموما با عبارت "بعدش یهو می‌بینی"و مشتقات آن به یکدیگر وصل می‌شوند. ● مثال اول ما نمی‌تونیم اجازه بدیم بچه‌مون از کمد بیاد بیرون، چون تا بیاد بیرون می‌خواد بره تو خونه پرسه بزنه. اگه تو خونه پرسه بزنه، اون‌وقت هوس می‌کنه بره بیرون تو محله پرسه بزنه. اگه بره تو محله پرسه بزنه، بعدش یهو می‌بینی ممکنه یه بچه‌دزد با ماشین ون بیاد او را بدزدد و به یه سری سوء‌استفاده‌گر جنسی تو یه کشور دیگه بفروشدش. برای همین بهتره تو کمد نگهش داریم. ● در این مثال در ابتدا رابطه‌ی بین علت و معلول معقول است؛ بله، اگر به یک کودک اجازه دهید از اتاقش بیرون بیاد، به‌هرحال بدش نمی‌آید در خانه هم بچرخد، اگر در محیط خانه بچرخد، شاید بعدش بخواهد اجازه‌ی بیرون رفتن هم داشته باشد، ولی نه لزوما "پرسه‌زدن در محله". از این‌جا به بعد حدسیات به‌شدت غیرمحتمل می‌شوند. احتمال دزدیده‌شدن او توسط یک بچه‌دزد با ون و فروختن او به سوءاستفاده‌گران جنسی در کشوری دیگر تقریبا صفر است. اگر بحث اخلاقیات و قانون را کنار بگذاریم، آیا حبس‌کردن کودک در کمد براساس چنین احتمالات ناچیزی ارزشش را دارد؟ ● مثال دوم اگر بپذیری که داستان آدم و حوا "تمثیلی" بود، خواه‌ناخواه به این نتیجه می‌رسی که بیشتر داستان‌های عهد عتیق نیز تمثیلی هستند. وقتی به این نتیجه برسی،داستان‌های عیسی مسیح در عهد جدید نیز چندان حقیقی به‌نظر نخواهند رسید، این باعث می‌شود فرض را بر این بگیری که رستاخیز عیسی هم "روحانی" بود. وقتی به این باور برسی، دیگر مسیحی نخواهی بود، بلکه به ملحدی کثیف تبدیل می‌شوی که اخلاقیات سرش نمی‌شود و بعدش یهو می‌بینی با حیوانات طویله رابطه‌ی جنسی برقرار می‌کند. پس بهتر است باور کنی که داستان آدم و حوا همان‌طور که در کتاب مقدس توصیف شده اتفاق افتاده است.معنای جدیدی پیدا کند. ▪️بنابراین پذیرفتن "تمثیلی"‌بودن داستان آدم و حوا تقریبا (متاسفم که نمی‌توانم با اطمینان‌خاطر، کلمه‌ی تقریبا را به‌کار نبرم) هیچ‌وقت به جماع با حیوانات منتهی نمی‌شود. ● استثناء: وقتی زنجیره‌ای از اتفاقات رابطه‌ی علی‌معلولی انکارناپذیری داشته باشد، مثل روابط ریاضی، منطقی یا فیزیکی، مغالطه‌‌ای در کار نیست.مغالطه‌ی توسل به حد نهایی (Appeal to Extremes) معادلی جایگزین برای این مغالطه است. ● مثال سوم این مثال‌ها و زیرعنوان "مخالفت با حجاب اختیاری" در کتاب نیست و توسط ما در کانال به آن اضافه شده است.مخالفان حجاب اختیاری می‌گویند اگر حجاب اختیاری شود، خانم‌ها فردا می‌خواهند تیشرت هم بپوشند و بعد هم دامن کوتاه و بعد هم بیکینی و بعدش یهو می‌بینی می‌خواهند برهنه شوند (این‌ها از آزادی حجاب، برهنگی را می‌خواهند).یا طالبان می‌گوید خانم‌ها باید در خانه باشند، چون اگر آمدند بیرون بعدا طلب شغل هم می‌کنند و بعدا هم طلب چادر و بعد هم طلب مانتو و نهایتا حجاب اختیاری و بعدش یهو می‌بینی به برهنگی رسیدند.یا در ایران پیش از انقلاب برخی روحانیون ارشد با حق رای خانم‌ها مخالف بودند چون می‌گفتند اگر حق رای داشته باشند بعدا خودشان هم می‌خواهند کاندیدای نمایندگی شوند و بعد هم کاندیدای وزارت و بعد هم بالاتر. ▪️مغالطه به‌زبان آدمیزاد || بو بنت؛ ترجمه فربد آذسن #سوگیری_شناختی #تفکر_نقاد 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 23572Loading...
26
Ⓜ️ دختر جبر || داستان زندگی مریم میرزاخانی #فرهنگ 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 984163Loading...
27
Ⓜ️ این تصویر و افراد حاضر را مقایسه کنید با #پزشکان و #پرستاران ایرانی که از کشور مهاجرت می‌کنند!!؟ به عمق فاجعه پی خواهید برد... #صدق_الله_العلی_العظیم 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
20Loading...
28
Ⓜ️ رامین رامبد || مسئله مرزبندی علم و شبه علم #پادکست #فلسفه_علم #تفکر_نقاد 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 33980Loading...
29
Ⓜ️ "هر چه در زمان حال زندگی کنیم هم لذات زندگی‌مان افزایش می‌یابد و هم از آلام و درد و رنج‌های زندگی کاسته می‌شود. " ‼️ جسم ما همیشه در حال زندگی می‌کند، اما ذهن و روان ما اینگونه نیستند.روان‌شناسان می‌گویند اغلب ما به‌ندرت، یک‌ربع درشبانه‌روز، در زمان حال زندگی می‌کنیم. غالباً ذهن و روان ما در گذشته و آینده سیر می‌کند. سیر در گذشته و آینده دو ضرر بسیار بزرگ دارد. اگر شما زندگی اینجایی و اکنونی داشته باشید مرتکب هیچ رفتار ضداخلاقی یا رذیلت غیراخلاقی نمی‌شوید. هر رفتار یا رذیلت ضداخلاقی، برآمده از پروازی به گذشته یا آینده است. مثلاً مقاله‌ی شما برای داوری به دست من می‌رسد، اگر به گذشته برگردم و ببینم در حق من یا یکی از بستگانم لطفی کرده‌اید، از انصاف عدول می‌کنم و مقاله‌ی شما را به‌رغم فقدان صلاحیت، تأیید می‌کنم. یا با نظر به آینده، به چشم‌داشت منفعتی که از جانب شما متوجه من ممکن است بشود، از انصاف عدول کنم. ‼️ انتقام‌جویی، همیشه ناظر به گذشته است.خشم و کینه و نفرت نسبت به کسی هم مرتبط به یادآوری گذشته است. دزدی هم ناشی از خوف فقر در آینده است. بعید است که کسی همین حالا از گرسنگی در شُرُف مرگ باشد و دست به دزدی بزند. وگرنه ضروریات زندگی، ممنوعات را مباح می‌کند و دزدی او، اصلاً کار خلافی نبوده است. دزدی می‌کند چون به آینده فکر می‌کند و در وضع معیشت خانواده‌ی خود در آینده سیر می‌کند. اگر حافظه‌ی ما از آینده بُریده می‌شد، تنها کسانی دزدی می‌کردند که از گرسنگی در حال مرگ بودند. ‼️ ابداع ارزشمند راولز(فیلسوف امریکایی) در عرصه‌ِ‌ی سیاست، دفاع از «حجاب بی‌خبری» بود. او می‌گفت تنها راه اینکه دریابیم قانونی عادلانه است، این است که قانون‌گزاران از یاد ببرند که چه کسی هستند. جوری قانون وضع کنند که گویا بی‌خبرند از اینکه دانشجو هستند یا استاد، مرَدند یا زن، کارفرما هستند یا کارگر، شهری‌اند یا روستایی... از یاد ببرند که مسلمانند یا غیرمسلمان. آن‌وقت قانونی را تصویب می‌کردند که منصفانه است. ‼️ مثل این است که کیکی را می‌خواهید بین دو دخترتان تقسیم کنید. به یک دخترتان می‌گویید که کیک را قسمت کند با این آگاهی که انتخاب هر یک از نیمه‌ها به اختیار خواهرش باشد. آن‌وقت دخترتان به دقت هرچه تمام و در نهایت انصاف، کیک را نیمه می‌کند چون می‌داند انتخاب هر یک از نیمه‌ها به عهده‌ی او نیست.اگر من از گذشته و آینده‌ام ببُرم، در هر اقدامی روش عادلانه را در پیش می‌گیرم. این از جهت خوبی و اخلاقی بودن زندگی. ‼️اما اینجایی و اکنونی بودن در خوشی زندگی تأثیر فراوان دارد. هر چه در زمان حال زندگی کنیم هم لذات زندگی‌مان افزایش می‌یابد و هم از آلام و درد و رنج‌های زندگی کاسته می‌شود. اگر من هم‌اکنون درد دندان داشته باشم و یاد گذشته و آینده نکنم، فقط درد همان لحظه را متحمّل می‌شوم. اما اگر یادم بیاید که در گذشته هر وقت دندان‌درد می‌گرفتم تا سه‌روز امتداد می‌یافت، درد دندان، در همین زمان هم مضاعف می‌شود. یا اگر توجه کنم که از امشب که درد دندان گرفته‌ام تا فردا صبح که پیش دندان‌پزشک می‌روم ساعت‌ها باید این درد را تحمل کنم، بر دردورنج‌ام افزوده می‌شود. ‼️ در باب خوشی‌های زندگی هم، به همین روال است. اگر شما میهمان من شدید و پای سُفره‌ی رنگین من نشستید، ولی ذهن‌تان به یاد رنج‌های گذشته و آینده‌ی مادر بیمارتان باشد، لذت کافی نمی‌برید. بنابراین این، اینجایی زیستن هم برای خوبی زندگی مفید است و هم خوشی زندگی. به فعلیت رسیدن پتانسیل امور لذت‌بخش، به وضع و حال درونی شما بستگی دارد و همچنین امور دردآور و رنج‌افزا. لذت‌بخشی یک خُرما بستگی دارد به اینکه چه کسی آن را می‌خورد. ‼️ در گفتارهای کنفوسیوس آمده است که او وقتی مغضوب امپراطور چین و محکوم به اعدام شد، شب قبل اعدام که در زندان بود، به هم‌بندی خود ‌گفت ببین این پروانه وقتی بال‌هایش را باز می‌کند چه رنگی پیدا می‌کند و وقتی بال‌هایش را می‌بندد چه رنگی هم‌بندی او گفت من گمان می‌کردم آدم فرزانه‌ای باشی اما می‌بینم ابلهی بیش نیستی. چگونه با اطلاع از اینکه فرداروز اعدام می‌شوی می‌توانی به این دل‌ خوش کنی؟ کنفوسیوس گفت من نمی‌گذارم مُردن فردایم مانع لذت بُردن از اکنونم شود. ضمن اینکه اگر می‌دانستم این لذت نبُردن، موجب تخفیف مجازات و مرگ من می‌شود از آن چشم‌پوشی می‌کردم، اما وقتی‌ می‌دانم تأثیری ندارد، چرا از همین مقدار لذت، خودم را محروم کنم. کنفوسیوس توانست آینده را از ذهن خودش بیرون ببرد. ▪️ استاد مصطفی ملکیان || سخنرانی دوازده آموزه ی مشترک عارفان ( دوازده گام عرفان عملی ) 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 920131Loading...
30
Ⓜ️ خودکفایی یعنی خودویرانگری! ➕ سالیان درازی واژه خودکفایی از یک استراتژی اقتصادی به هدفی مقدس و آرمانی تبدیل شده و همواره مخالفان آن متهم به لیبرال بودن شده اند . اینکه چطور ممکن است منطق دو دوتا چهارتای اقتصادی را بتوان با زور و ضرب بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک به کنار نهاد و در عین حال به کارآمدی و بهره وری اقتصادی رسید سوالی است که موافقان خود کفایی به دور از شعار گوئی های معمول باید به آن پاسخ دهند . در نیمه دوم قرن بیستم دو استراتژی توسعه اقتصادی با دو رویکرد متفاوت در دستور کار دولت‌ها ی در حال توسعه قرار گرفت . استراتژی جایگزینی واردات (خود كفائي) و دیگری استراتژی توسعه صادارت ، كشورهاي آمريكاي لاتين استراتژی اولی و کشورهای آسیای جنوب شرقی دومی را انتخاب کردند.تمام کشورهایی که استراتژی جایگزینی واردات را انتخاب کردند شکست خوردند ولی آسیای جنوب شرقی ها موفق شدند . دلیل شکست یکی و موفقیت دیگری ساده بود . در ذات جایگزینی واردات ناکارآمدی نهفته است زیرا تولید نه بر مبنای مزیت ها بلکه بر مبنای نیازها انجام می‌شود ، بر اساس سیاست خود کفائی اقلام زیادی با چند برابر قیمت تمام شده جهانی تولید می‌شوند ولی بر مبنای توسعه صادرات ، تولید صرفاً براساس مزيت هاست . ➕ حتی آمریکا و چین با دارا بودن سهم ۲۴‎ و ۱۵‎ درصدی از اقتصاد دنیا قادر به تحقق خودکفایی در اقتصاد خود نیستند چه رسد به اقتصاد کمتر از ۱ درصدی ایران . هیچ کشوری وجود ندارد که در تولید همه یا تعداد زیادی از کالاها دارای مزیت باشد. شرایط جغرافیایی ، منابع طبیعی در دسترس ، سطح تکنولوژی و مهارتهای انسانی ، وضعیت شاخصها و ساختار اقتصادی و سیستم آموزشی هر کشور مزیت آنرا در تولید کالاهای خاصی تعیین می‌کند . ➕ آلمان غول بزرگ تكنولوژی دنیا گوشی تلفن همراه تولید نمی کند ؛ ژاپن سومین اقتصاد دنیا هواپیمای مسافربری نمی سازد و سوئیس پیشرفته در سودای ساخت اتومبیل نیست ! چرا ؟ آیا توانایی تکنولوژی آنها قادر به تولید این محصولات نیست ؟ حتماً صلاح آنها علیرغم دارا بودن توانایی در تولید این محصولات در تولید کالاهای دیگری است . اما كشور ما با حجم اقتصادي به مراتب كوچکتر و سطح تکنولوژی نازل تر در تکافوی تولید سنجاق میخی تا کشتی های اقیانوس پیما است و بجز اندک اقلامی که در تولید آنها دارای مزیت نسبی و مطلق است در مابقی با قیمت تمام شده چند برابر قیمت های جهانی مشغول هدر دادن منابع محدود كشور است . ➕ اگر با صرف اين همه هزينه و از دست دادن بسیاری از فرصتها براي رسيدن به هدف خودكفائي با توجه به مشكلات دائمی ما در روابط بین الملل توفيقي نسبي كسب مي شد تا حدودي قابل قبول بود ، ولی متاسفانه در این مورد هم چوب و هم پیاز را خوردیم . با اعلام خبر اعمال تحریم های جدید به یکباره همه چیز از پوشک بچه تا خودرو جهش قیمت داشتند ، استدلال برای موج گرانی بسیار ساده بود “ افزایش قیمت ارز “ . اگر سیاست خودکفایی ما موثر بوده چرا با اعلام خبر تحریم سونامی گرانی ها ایجاد می‌شود ؟ ➕حتماً موافقان سیاست خودکفایی مدعی می‌شوند ما برنامه خودکفایی را به دليل نفوذ أفكار ليبرالی در نظام تصمیم گیری جدی نگرفته و اجرا نکردیم ، فرض می‌کنیم این ایراد بجا باشد ، موافقان از میان ۲۰۰ کشور موجود دنیا فقط یک نمونه موفق در استراتژی خودکفایی را معرفی کنند . موافقان همچنین خواهند گفت به دلیل شرایط خاص سیاسی ایران در روابط بین الملل ما انتخابی غیر از خودکفایی نداریم ، اگر این استدلال را قبول کنیم لاجرم باید بپذیریم که ما هیچوقت اقتصادی قدرتمند و پویا نخواهیم داشت و تا ابد باید با اقتصادی معیشتی (بخور و نمیر) بسر ببریم . 📝 غلامرضا مصدق #اقتصاد_دستوری #حکمرانی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
4 458110Loading...
31
Ⓜ️ چرا شادی را ممنوع کردند؟ ▪️بگیر و ببند. گشت و باتون و دستبند. حذف رقص و ساز و طرب. همه برای ساقط کردن شادی. زور و اجباری که برای زن‌ها شدیدتر هم هست؛ در نوع پوشش و حتی رنگ لباس‌هایشان. به شهر که نگاه کنید، در خودروها و خانه‌ها هم رنگی نمی‌بینید؛ خاکستری و تیره، مثل رنگ عبای آخوندها، یک‌دست و تهی از رنگ.شادی روزگاری دور در تاریخ ایران ارج و قربی داشته و برای پایدار ماندن و برقراری‌اش جشن‌ها ترتیب داده می‌شد. چرا امروز به این حال و روز افتاده؟ ▪️متن، تدوین و گویندگی: محسن ظهوری ▪️توصیه می کنم ببينيد. #حکمرانی_غلط #تاریخ_ایران #تاریخ_معاصر 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
4 473221Loading...
32
Ⓜ️ رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و #مدیر_حوزه‌های_علمیه سراسر کشور با هدف هم‌فکری و هم‌افزایی، حمایت و همکاری دو مجموعه و نیز بهره‌مندی از امکانات و توانمندی‌ها و ظرفیت‌های علمی و ... دو طرف، تفاهم‌نامه امضا کردند./ ایسنا #صدق_الله_العلی_العظیم 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
4 29173Loading...
33
Ⓜ️ ویدیویی مربوط به سال ۱۳۷۴ و تقدیر #هاشمی_رفسنجانی از مریم میرزاخانی که یکی از برندگان مدال المپیاد جهانی بود.نجفی که آن زمان وزیر آموزش و پرورش بود وی را معرفی می کند. ▪️پی نوشت: مریم میرزاخانی که رفت، به امید روزی که نگاه ایدئولوژیک از روی نظام آموزش ما برداشته شود و شایسته سالاری و تخصص جای تعهد و وفاداری را بگیرد. #حکمرانی_غلط 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
4 28394Loading...
34
‌Ⓜ️ زندگی در این شرایط ‼️ یک کوبایی شاغل با درآمدش نمیتوانست یک لیوان قهوه در هتلِ ملت بخرد. یک بار ناخودآگاه به یک کوبایی تحصیلکرده گفتم:‌ «زندگی با این حال و روز باید سخت باشد.» با ترکیبی از اندوه و چندش پاسخ داد: «نه، سخت نیست. غیرممکن است.» ‼️ فیدل کاسترو دیکتاتور کمونیست چند سال پیش در سن ۹۰ سالگی از دنیا رفت. در طول دهه های گذشته بسیاری او را مظهر نظم نوینی در جهان دانسته اند که مردمانش را از سلطه امریکایی ها رهانیده و به سمت خودکفایی پیش رفت. حال آنکه حقیقت چیز دیگری است. حقیقت این است که کاسترو مظهر یک طاعون اقتصادی بود که بر جزیره کوبا نازل شد. نه تحریم امریکا و نه هیچ عامل خارجی دیگری به اندازه تصمیمات و درک غلط او از مفاهیم اقتصادی و پیروی از توهمات سوسیالیستی به زندگی مردم کوبا آسیب نرساند. ‼️ در نتیجه سیاستهای سوسیالیستی در تمام دوره کاسترو که قریب به ۵۵ سال به طول انجامید کشور کوبا تقریبا هیچ رشد اقتصادی ای به خود ندید. اتفاقات مثبت و نادری که در عرصه اقتصاد کوبا افتاد نتیجه سهل گیری دستورات و سیاستهای کاسترو بودند ‼️کاسترو ۱۱ میلیون نفر مردم کوبا را در حالی ترک کرد که وضع معیشت و زندگی آنها از زمان روی کار آمدن او بمراتب وخیم تر بود. این در حالی است که در طول دوره حکومت داری کاسترو دنیا با سرعت از سد فقر و گرسنگی گذر کرد و میلیاردها نفر در دنیا از فقر مطلق نجات یافتند. ‼️در زمان به قدرت رسیدن کاسترو به سال ۱۹۵۹ سرانه تولید ناخالص داخلی کوبا ۲۰۶۷ دلار بود. سایر کشورهای امریکای لاتین در آن زمان وضعیت مشابهی داشتند چنان که سرانه اکوادور ۱۹۷۵ دلار، جاماییکا ۲۵۴۱ دلار، پاناما ۲۳۲۲ دلار، و پورتو ریکو ۳۲۳۹ دلار بود. آمار بدست آمده در سال ۱۹۹۹، یعنی چهل سال بعد سرانه تولید ناخالص داخلی کوبا را ۲۳۰۷ دلار نشان میدهد. این در حالی است که در همین دوره سرانه اکوادور به ۳۸۰۹، جاماییکا به ۳۶۷۰، پاناما به ۵۶۱۸ دلار، و پورتو ریکو به ۱۳۷۳۸ دلار رسیده است.باری، امروز کوبا، چهارسال پس از مرگ کاسترو، در قرن بیست و یکم ویرانه ای بیش نیست که در آن جراحان برای گذران زندگی مسافرکشی میکنند. ‼️واقعیت اما چیز دیگری است. در حقیقت کاسترو مردمان کشورش را برای چندین دهه قربانی آزمون و خطای گران قیمتی کرد که معلوم بود کار نمیکند. اما او که در ثروت و رفاه زندگی میکرد نگران مردم فقیر کشورش نبود و همان مسیر را ادامه داد. ‼️در سال ۱۹۹۱ کشور آلبانی که پس از فروپاشی به تازگی از چنگال کمونیسم رها شده بود وضعی بمراتب وخیم تر از کوبای آن سالها داشت چنانکه در ۱۹۹۱ سرانه تولید ناخالص داخلی آلبانی ۱۸۳۵ دلار و سرانه کوبا ۲۵۹۰ دلار بود. در حالیکه کوبای کاسترو به مسیر ویرانگرش ادامه داد آلبانی به اقتصاد بازار روی آورد. در سال ۲۰۱۰، یعنی تنها ۲۰ سال بعد سرانه آلبانی به ۵۳۷۵ دلار رسیده بود.بهترین درسی که از دوران و عملکرد فیدل کاسترو میتوان گرفت این است که سوسیالیسم کار نمیکند و نتیجه ای جز فقر و فلاکت از خود بجا نخواهد گذاشت. ‼️از دیگر کشورهای منطقه هم میتوان درسی جالب آموخت. هرچه کشورها به اقتصاد بازار اقبال بیشتری نشان داده و از اقتصاد برنامه ریزی شده فاصله گرفته اند بهمان نسبت وضعیت معیشت مردم در آنها بهبود یافته است. حتما بین اعداد مطرح شده در این مطلب تنها سرانه ۵ رقمی نظر شما را نیز بخود جلب کرده است. بله، درست حدس زدید، از بین کشورهای مورد اشاره پورتو ریکو بیشترین اقبال را به اقتصاد بازار داشته و در نتیجه اش وضع معیشت مردمانش امروز چندین برابر بهتر از مردمان کشورهای منطقه است. 📝 محمد ماشین چیان #حکمرانی #اقتصاد 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
4 64386Loading...
35
Ⓜ️ جنگ یک روزه صدام حسین با شاه در اروند رود و شکست کامل عراق #تاریخ_معاصر #پهلوی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 619178Loading...
36
Ⓜ️ چرا بنظر می آید که خرافات کار می‌کند؟ ➕ علت اعتقاد به خرافات ندانستن علل وقوع پدیده هاست. وقتی فردی علل وقوع پدیده‌ها را نمی‌داند (چه پدیده‌های طبیعی و چه پدیده‌های اجتماعی) به نظرش تصادفی و بختکی می‌نماید.ناگهان باران می‌آید و ناگهان برف. طوفان و سیل و زلزله و بیماری نیز همگی از ناکجا بر سر انسان‌ها خراب می‌شوند. قرن‌ها دهقان‌ها با علم به این واقعیت زندگی کرده‌اند که سرنوشت‌شان در سال بعد نامعلوم است. یکسال آفت می‌آید یکسال خشکسالی و یکسال رونق و برکت. ➕ انسان سنتی علاقه‌ای ندارد که در یک جهان کاملاً تصادفی و بختکی زندگی کند و البته چون علل وقوع پدیده‌ها را هم نمی‌داند، پس باید برای آن عللی بتراشد.اما در جهان امروزی انسان‌ها علل وقوع بسیاری از پدیده‌های طبیعی را می‌دانند یا دست کم می‌دانند که توضیح علمی برای آن‌ها وجود دارد حتی اگر خودشان به آن وقوف نداشته باشند. با این حال انواع و اقسام خرافات مانند طالع‌بینی، فال‌بینی و کف‌بینی و راه‌های درمانی متعدد وجود دارد. ➕ هر جا انسان خود را ناتوان می‌بیند مانند برخورد با بیماری‌های لاعلاج بلافاصله دست به دامن خرافات می‌شود. بسیاری از مردم حتی به وضوح می‌گویند که این را از سر ناچاری انجام می‌دهند یا برای اینکه هر کاری کرده باشند و هر راهی را رفته باشند.با تمام این‌ها باز کسانی هستند که اصرار دارند برخی از خرافات واقعی به نظر می‌رسند. برای مثال فرد با خواندن طالع‌بینی و ویژگی‌های فردی که در آن ماه به دنیا آمده است یا اتفاقاتی که آن ماه بر سر وی خواهد آمد با تعجب اذعان می‌کند که بسیاری از آن‌ها درست بوده است. ➕ مسلماً منطقی نیست که افرادی که در یک ماه یا سال به دنیا می‌آیند سرنوشت و ویژگی‌های شخصیتی یکسان و مشابهی داشته باشند. اما با این حال گاهی خرافات واقعی به نظر می‌رسند. چرا اینطور است؟ به این دلیل که ما به صورت منطقی و دقیق با مسائل برخورد نمیکنیم. ما خرافات را مورد مطالعه دقیق و آزمایش قرار نمی‌دهیم بلکه فقط وقتی (ظاهرا) که به وقوع می‌پیوندند متوجه آن‌ها می‌شویم. برای مثال وقتی کسی از چیزی تعریف می‌کند ما معتقدیم که اگر چشمش شور باشد این تعریف بلایی بر سر آن چیز یا فرد خواهد آمد. مسلماً در این خرافه اعتقاد بین سخن و واقعیت خلط شده است و تصور می‌کند که ارتباط جادویی بین حرف زدن از چیزی و تأثیر گذاردن بر آن چیز وجود دارد. اما جدای این، ما فقط وقتی به این خرافه توجه می‌کنیم که واقعاً این اتفاق می‌افتد. ➕ هزاران بار ما از یکدیگر تعریف و تمجید می‌کنیم و اتفاقی هم برای آن فرد نمی‌افتد اما وقتی یکبار که از کسی تعریف کردیم و بلایی سر آن فرد آمد ما متوجه این خرافه می‌شویم و در واقع این خرافه تداعی می‌شود. مواقعی که پس از تعریف و تمجید هیچ اتفاقی نمی‌افتد آن را به عنوان دلیلی بر رد این خرافه قلمداد نمی‌کنیم و حتی اصلاً این خرافه را به یاد نمی‌آوریم. اما وقتی تمجید با اتفاق بد همراه می‌شود بلافاصله آن را دلیلی بر صحت خرافه می‌دانیم. ➕ مشخصاً ما در اینجا کاملاً غیرمنطقی برخورد کرده‌ایم چون فقط براساس تداعی و نه مشاهده عمل کرده‌ایم و همچنین فقط موارد تأیید خرافه را شمرده‌ایم و نه موارد رد آن را. همین اتفاق در مورد طالع‌بینی می‌افتد. مشخصاً فرد با خواندن طالع روزانه یا ماهانه خود تصور می‌کند که بعضی از آن‌ها با وضعیت کنونی‌اش مطابقت دارد. به این علت که این طالع‌بینی‌ها از عمد به طوری با ابهام و کنایه نوشته شده‌اند تا شما بتوانید از ان تعبیر دلخواه خود را بکنید. در این طالع‌بینی‌ها می‌خوانید که همیشه مشکلی است که بزودی باید حلش کنید. کسی هست که باید بزودی چیزی را به او بگوئید. می‌خواهید تصمیم بزرگی بگیرید اما مردد هستید و غیره. ➕ ما همیشه در حال انجام این کارها هستیم. ما همیشه در حال تصمیم گرفتن صحبت کردن با دیگران و حل مشکلات روزمره هستیم. مشخص است که با خواندن این متون بلافاصله ما یاد مشکلات صحبت‌ها و تصمیمات روزمره خودمان می‌افتیم و این تصور به ما دست می‌دهد که گویی متن از وجود مسائل روزمره ما خبر دارد. 📝 (با کمی دخل و تصرف) از امین قضایی #فلسفه_علم #خرافات 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 77589Loading...
37
Ⓜ️ نقد کتاب «تفکر سریع و کند» شواهد چقدر از دنیل کانمن حمایت می کنند؟ ▪️یکی از آفاتی که در جامعه علمی با آن مواجهیم مطالعه كتاب بدون نقد محتوای آن است. اگرچه این سو و آن سو شاهد چنین نقدهایی هستیم؛ اما «نقد» همچنان جایگاه خود را نیافته است اگر نویسنده یا مترجم کتاب معروف نیز باشد این مشکل دو چندان می‌شود. «تفکر سریع و آهسته» از جمله کتابهایی است که در بازار ایران شهرت زیادی به دست آورده است. دستکم چهار ترجمه از این کتاب در بازار کتاب ایران وجود دارد جلسات کارگاهها و سخنرانیهای بسیاری در توضیح کتاب برگزار شده اند و بر مبنای همین کتاب راه حل های بسیاری نیز از سوی متخصصان و غیر متخصصان عرضه شده است. اما کمتر به این پرداخته شده است که تا چه حد می‌توان به مطالعات تجربی منتشر شده در این کتاب اعتماد کرد. ● به نظرم آنچه بیش از هر چیز در فضای فکری ایران و در میان جامعه روان شناسان به آن نیاز داریم ابتدا فهم همدلانه اثر و سپس نقد رادیکال آن است. در اینجا تلاش شده است بهانه درگذشت دنیل کانمن این کتاب مورد نقد قرار‌گیرد. ▪️دکتر نیما اورازانی (روانشناس اجتماعی) #تفکر_نقاد 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 17488Loading...
38
Ⓜ️ اسرار آتش 1500 ساله زرتشتیان در ایران #تاریخ_ایران #زرتشتیان 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
3 250112Loading...
39
Ⓜ️ #هولاکوخان از علمای زمانه‌اش سوال پرسید که آیا «حاکمِ عادلِ کافر» بهتر است یا «حاکم مسلمان ظالم»؟ سید‌بن‌طاووس در پاسخ برایش نوشت که: ● کافر عادل بهتر از مسلمان ظالم است! حاکم ظالم مسلمان، اسلامش برای خودست و ظلمش برای مردم و حاکم عادل کافر، کفرش برای خودش است،عدلش برای مردم! ● وای بر ما و وای بر مسلمانی ما!!! #تزویر #پدرسوخته_بازی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
4 110115Loading...
40
Ⓜ️ مهارت تفکر نقادانه چگونه در برابر خطاهای شناختی سد می‌زند؟ ■ تدریس: دکتر حامد صفایی‌پور #تفکر_نقاد #پادکست 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
2 803112Loading...
13:40
Video unavailableShow in Telegram
Ⓜ️ گور دخمه زرتشتیان یزد و تاثیر رسوم تدفین زرتشت در ادیان بعد از آن ▪️دکتر زند #تاریخ_ایران #زرتشتیان 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Show all...
5👍 1
17:50
Video unavailableShow in Telegram
Show all...
👍 7
Ⓜ️ چه کنیم که عاقل‌تر باشیم؟! ۷ توصیه‌ی فلسفی یک روان‌شناس 🪧 از منظر فلسفی به این پرسش می‌توان پاسخ‌های متنوعی داد یا اساساً نحوه‌ی طرح پرسش را زیرسؤال برد.مقاله‌ای که اخیراً در نشریه‌ی مروری بر روان‌شناسی عمومی نگاشته شده یک روان‌شناس در دفاع از فلسفه‌ورزی برای همه‌ی سنین سخن می‌گوید. برداشت‌های کلی یک روانشناس از هفت بخش‌ مختلف فلسفه، در قالب چند "باید" و "نباید" جالب است. ➕ هر چه بیشتر هوش مصنوعی گسترش می‌یابد اهمیت فلسفه‌ورزی به مثابه‌ی نوعی شیوه‌ی زیستن، و نه صرفاً مجموعه‌ای از گزاره‌ها که فیلسوفان بیان کرده‌اند، بیشتر می‌شود. چاپ مقالاتی مانند این مقاله، در معتبرترین نشریه‌های علمیِ روان‌شناسی گواهی است از افزایش توجه علم به فلسفه. ➕ در شرح مقاله که در سایت روان‌شناسی روز آمده می‌خوانیم که عاقل شدن را باید به‌عنوان یک فرایند در نظر گرفت: فرایندی که فقط از طریق تجربیات زندگی به دست می‌آید: زیرا ما در مسیر خود با مشکلاتی که زندگی پیش رویمان می‌گذارد، دست و پنجه نرم می‌کنیم. عقلانیت یک خصیصه‌ی مشخص مانند یکی از خصیصه‌های شخصیتی نیست که آن را به‌سادگی بتوان سنجید یا به کسی نسبت داد یا کسی را از آن بی‌بهره دانست. عاقل کسی است که در ساحت‌های مختلف، عملکردهای بهتری نسبت به سایرین دارد. نویسنده بابت اینکه این ساحت‌ها را از هم تمییز دهد به سراغ فلسفه می‌رود. ▪️در این مقاله فلسفه‌ورزی در هفت ساحت قرار می‌گیرد که پرداختن به هر کدام بخشی از عقلانیت را در ما تقویت می‌کند:هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، اخلاق، زیباشناسی، ارزش‌شناسی، منطق، هرمنیوتیک. دعوی مقاله آن است که با تجزیه‌ی «عاقلانه عمل‌کردن» به این مؤلفه‌ها قدری از آن ابهام‌زدایی می‌شود. انسانی که فلسفه‌ورزی کند به معانی زیر عاقلانه‌تر عمل می‌کند. ➖ یک. انسان عاقل بهتر از سایرین می‌داند که چه می‌داند و چه نمی‌داند. ممکن است به نظر برسد که فرد عاقل همه چیز می‌داند، اما معرفت‌شناسی به ما می‌آموزد که همواره احتمالی برای خطا بودن دانسته‌ها باز بگذاریم. به عنوان مثال، عاقلانه است که به محدودیت‌های خود اعتراف کنیم. و عاقلانه نیست مدعی دانستن چیزی شویم که نمی‌دانیم، یا هرگز نمی‌توانیم بدانیم. وقتی حدسی می‌زنیم، هرچند حدسِ عالمانه‌ای‌ باشد، هرگز با اطمینان کامل از درستی آن سخن نگوییم. ➖ دو. انسان عاقل خیر دیگران را سرلوحه‌ی تصمیمات خود قرار می‌دهد. انسان عاقل چرخ را از نو اختراع نمی‌کند. جهان را به وسع خود می‌شناسد و از امکانات در دسترس در جهان برای رسیدن به اهداف خود بهره می‌گیرد. در این مسیر خودخواهانه، خیر دیگران را فراموش نمی‌کند. ➖ سه. انسان عاقل درست و نادرست را به خوبی درک می‌کند و به آن پایبند است. عاقل بودن به این معنی است که سخت تلاش کنیم تصمیماتی را دنبال کنیم که به هدفی ارزشمند کمک می‌کند. افراد نادان تمام تلاش خود را برای رسیدن به هدف، صرف نظر از عواقب آن برای دیگران انجام می‌دهند. ➖ چهار. قضاوت‌های انسان عاقل بر اساس تحلیل است و نه صرفاً احساسات درونی. هیچ‌گاه انسان عاقل در توجیه یک تصمیم «خطیر» نخواهد گفت «هرچند ممکن است غیرمنطقی باشد، اما دلم می‌گوید فلان کار را بکنم!» ➖ پنج. برای انسان عاقل زیبایی ارزشمند است. برای انسان عاقل ساده‌ترین لذات طبیعی از جمله دیدن غروب آفتاب در ساحلی آرام ارزشمند است. فقدان عقلانیتِ زیبایی‌شناسی باعث دردسرهای بزرگی می‌شود. [کارلسون، فیلسوفی که در زمینه‌ی زیباشناسی محیط زیست می‌نویسد، همنوا با دعوی این روان‌شناس معتقد است علت اصلی تخریب‌های گسترده در محیط زیست در دهه‌های اخیر ضعیف شدن ذائقه‌ی زیباشناسی مردم است.] ➖ شش.انسان عاقل موقعیت‌ها را بر اساس واقعیت‌های موجود ارزیابی می‌کند و نه آمال و آرزوهایش. ممکن است فرد عاقل آرزو کند که اعضای خانواده‌اش بهتر با هم کنار بیایند، اما وضعیت را آن‌طور که هست ارزیابی می‌کند. فرد نادان به امید و آرزوهای خود ادامه می‌دهد که شاید روزی اعضای خانواده به نحو معجزه‌آسایی با هم کنار بیایند. ➖ هفت. انسان عاقل از منطق و استدلال برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کند. عاقل‌بودن به این معنی است که بر حقایقی که از راه تجزیه و تحلیل شواهد رسیده‌ایم تکیه کنیم. افراد نادان اجازه می‌دهند که باورهایشان تعیین کنند که چه چیزی درست است. ▪️در جامعه‌ای که عموماً خردورزی تحقیر می‌شود فریب کسانی را که علیه منطقی‌بودن سخن می‌گویند نخوریم. همگان بلد هستیم به حرف دل، دل بسپاریم و عموماً نیز چنین می‌کنیم! اما فقط دسته‌ی کوچکی از ما معقول عمل می‌کنیم. 📝 دکتر هادی صمدی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Show all...
👍 10 1
53:51
Video unavailableShow in Telegram
Ⓜ️ آیا نظریه‌ی داروین با ایده‌ی آفرینش خدایی جمع شدنی‌ست ؟ ▪️عرفان کسرایی || سروش دباغ ▪️پرگار بی بی سی فارسی #پادکست #فلسفه_علم 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Show all...
5👍 4🔥 2🤬 1
Ⓜ️ روانشناسی تکاملی 🔸🔹 شما در طول روز رفتارهای متفاوتی را از خود بروز می‌دهید؛ عوامل متعددی در شکل‌گیری این رفتارها نقش دارند. محیطی که کودکی خود را در آن گذراندید، چالش‌هایی که پشت سر گذاشتید و هورمون‌ها از جمله عواملی هستند که عادات و رفتارهایتان را شکل می‌دهند.زیست‌شناسی تکاملی یک گزینه‌ی دیگر به این لیست اضافه می‌کند: رفتارها و صفاتی که از اجدادتان به ارث برده‌اید! 🔸🔹 روانشناسی تکاملی چیست؟ روانشناسی تکاملی علمی است که به بررسی رفتارها، عواطف و افکار ما از دید زیست‌شناسی تکاملی نگاه می‌کند. بر اساس این علم رفتار‌ها و اخلاقیات امروز ما نتیجه‌ی سال‌ها دگرگشت است. چه رفتارها و عاداتی به اجداد ما کمک کرد تا زنده بمانند و تولیدمثل کنند؟ روانشناسی تکاملی میگوید این رفتارها و عادات نسل به نسل منتقل شده تا اکنون که به انسان امروزی رسیده است. 🔸🔹تاریخچه‌ی روانشناسی تکاملی می‌توان از چارلز داروین بعنوان اولین کسی که به روانشناسی تکاملی اشاره کرد یاد کرد. به طور کلی روانشناسی تکاملی بر پایه‌ی نظریه‌ی داروین و انتخاب طبیعی است.داروین در سال ۱۸۷۳ توضیح داد که بیان احساسات در انسان مانند ویژگی‌های جسمانی نتیجه‌ی دگرگشت هستند. داروین نشان داده بود که ویژگی‌های جسمانی جانداران به نحوی شکل می‌گیرند تا جاندار بتواند با شرایط و محیط زندگی‌ خود سازگار شود. علاوه بر ویژگی‌های جسمانی جاندار باید ذهنی داشته باشند که امکان زندگی در بدنش‌ را برایشان فراهم کند. برای مثال رفتارها و تمایلات یک خفاش برای جسم یک زرافه یا دلفین ابداً کاربردی نیست. 🔸🔹ویلیام جیمز در سال ۱۸۹۰ برای اولین بار در مقاله‌ی خود از عبارت روانشناسی تکاملی استفاده کرد. بر اساس گفته‌های ویلیام جیمز، بسیاری از رفتارهای انسان بر پایه‌ی غریزه است. برای مثال عطسه یک غریزه بود؛ یک پاسخ ذاتی به یک محرک آزار دهنده در مجرای تنفسی. در سال ۱۹۰۸ ویلیام مک ‌دوگال از ایده‌ی غریزه در کتاب “مقدمه‌ای بر روانشناسی اجتماعی” استفاده کرد. به نظر مک دوگال بسیاری از رفتارهای اجتماعی ما ناشی از غرایز ما هستند. طبق گفته‌های او یک محرک خاص باعث برانگیخته شدن یک حالت روحی می‌شود. این حالت روحی می‌تواند احتمال بروز یک سری رفتارها را در شخص افزایش دهد. برای مثال یک مشکل در جامعه حس خشم را در فرد برمی‌انگیزد. این خشم احتمال نشان دادن رفتارهای خشونت‌آمیز را توسط فرد افزایش می‌دهد. 🔸🔹در دهه‌ی ۱۹۲۰ نظریه‌ی “لوح سفید” مطرح شد. بر اساس این نظریه، ذهن انسان هنگام تولد همانند یک لوح سفید است و تنها تجربه‌های انسان است که رفتارش را شکل می‌دهد. در این دوران بحث غریزه به چالش کشیده شد و سپس از میان رفت. تفاوت‌های فرهنگی گسترده‌ای که میان مردمان سراسر دنیا وجود داشت نیز به این نظریه دامن میزد. نظریه‌ی لوح سفید در قرن بیستم نیز مطرح و محبوب بود. در نیمه‌ی دوم قرن بیستم اما نگاه دقیق‌تری به این مسئله شد. با وجود این تفاوت‌ها، سوگیری‌ها و تمایلات مشابه زیادی میان انسان‌های سراسر جهان وجود داشت. برای مثال مردان سراسر جهان به زنان که در اوج دوران باروری خود بودند، جذب می‌شدند. در مقابل زنان در سراسر دنیا به مردانی تمایل نشان می‌دادند که می‌توانستند امکانات بیشتری فراهم کنند(عموماً مردان بالغ‌تر). این الگو‌های رفتاری مشابه نشانگر یک اصل مهم میان تمامی موجودات بود. سرانجام در سال ۱۹۸۰ علم روانشناسی تکاملی شکل گرفت. امروزه روانشناسی تکاملی مدرن ترکیبی از علوم: ● اخلاق‌شناسی ● روانشاسی شناختی ● زیست‌شناسی تکاملی ● انسان‌شناسی ● روانشناسی اجتماعی #روانشناسی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Show all...
👍 8
Ⓜ️ دوگانه‌ی عدالت و امنیت ➕ در کتاب "الجریمة" نجيب محفوظ هشت داستان کوتاه از این نویسنده بزرگ مصری و برنده نوبل ادبی می‌بینیم.داستان "جنایت" در این مجموعه که ساختار پیچیده‌ای دارد، واشکافی نمادهای جرم در یک جامعه است.نجیب محفوظ در این داستان می‌خواهد نشان دهد که در یک معضل اجتماعی مانند جرم و جنایت همه‌ی افراد خواه ناخواه شریک‌اند،چه با کنش‌های مستقیم خود و چه با سکوت‌شان. ➕ در این داستان هنگام حفاری برای پی‌ریزی یک تیمارستان با جسد مقتولی مواجه می‌شوند که پس از تحقیقات مشخص می‌شود بخش شرقی و غربی آن منطقه با وجود خصومت و رقابتی که بین آن‌ها برقرار است اما در برابر جنایتی که علیه مقتول صورت گرفته به‌صورت هم‌دستانه‌ای تبانی و سکوت کرده‌اند. ➖دادستان وقت که متوجه پیچیدگی و اطاله‌ی پرونده می‌شود تصمیم به مداخله‌ی شخصی و کشف این جنایت مرموز می‌گیرد و با لباس مبدل در آن محله به‌عنوان راننده تاکسی مشغول رفت‌و‌آمد می‌شود و به‌تدریج از صحبت‌های مسافران ساکن در منطقه متوجه جنایات متعددی می‌شود که همه با هم‌دستی مأموران امنیتی علیه افراد ناشناس منطقه و چپاول اموال‌شان صورت می‌گیرد. ➖اما دادستان به ناگاه از بررسی سرنخ‌های به‌دست آمده دست می‌شوید و تصمیم می‌گیرد محله را ترک کند چون ترسیده که مبادا خودش نیز قربانی جدید مأموران گردد. ➖در زمان ترک محله بین او و افسر پلیس منطقه که هویت راننده تاکسی یا همان دادستان برایش از اول فاش شده بود، محاوره‌ای رخ می‌دهد. دادستان به او می‌گوید: این همه جنایت در این ناحیه به این دلیل است که شما به وظایف خودتون عمل نمی‌کنید. افسر پلیس در پاسخ می‌گوید: وظیفه‌ی ما تأمین امنیت است نه کشف حقیقت. دادستان می‌گوید: آیا با نابودی عدالت می‌شود امنیت را برقرار کرد؟ و افسر در پاسخ تأکید می‌کند نه تنها عدالت که همه‌ی ارزش‌ها را باید در پای امنیت قربانی کرد. دادستان می‌گوید نفرین به این تفکر لعنتی تو! افسر می‌گوید: آن عدالتی که تو امیدواری محقق شود باید در امکان تحقق‌اش تردید کرد. دادستان می‌گوید: اما دیر یا زود عدالت برقرار خواهد شد. در نهایت افسر پلیس از دادستان می‌خواهد بدون آرمان‌گرایی‌های کاذب بیندیشد و به او بگوید در گزارش‌ خود چه خواهد نوشت؟ دادستان این‌جا جمله‌ی طلایی‌اش را می‌گوید که: من در گزارشم می‌نویسم که این‌جا همه‌ی ارزش‌ها نابود شده‌اند اما امنیت برقرار است. با همین منطق است که دوگانه‌ی امنیت/عدالت به مهمترین پارادوکس سیاسی روز تبدیل می‌شود. #فلسفه_سیاسی #فرهنگ 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Show all...
👍 22 1
33:22
Video unavailableShow in Telegram
Ⓜ️ بخشهای مبهم زندگی مسعود رجوی || پرونده مجاهدین خلق #تاریخ_معاصر #پهلوی #جمهوری_اسلامی 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Show all...
👍 10👎 2👏 1
Photo unavailableShow in Telegram
Show all...
🤬 36👍 6👎 5🤯 5👌 2🍌 2
01:02
Video unavailableShow in Telegram
Ⓜ️ لال باشیم، کور باشیم، کر باشیم و لیکن خر نباشیم....! ✖️ رائفی پور: حضرت عیسی درون کرمچاله هست و از زمان عروجش تا امروز ۱ ساعت از عمرش گذشته! #خرافات #پدرسوخته_بازی #تزویر 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Show all...
😁 28🤮 12👍 6🤣 6🤬 4🍌 4🤡 2 1
‍Ⓜ️ این‌که دین، تعبّدی است، حرفِ غریبی است؛ حرفِ گرانی است. نمی‌شود راحت پذیرفت. چرا دین، تعبّدی است؟ پس این همه متکلّمین چه کار می‌کردند؟ 💎 چرا دین تعبّدی است؟ "دوستِ عزیزِ ما، جنابِ آقای مصطفی ملکیان، در مصاحبه‌ای که اخیراً داشتند، گفته بودند که گوهرِ دین یا گوهرِ دینداری، تعبّد است. اتفاقاً بنده با ایشان یک گفت‌وگویی هم بر سرِ همین داشتم، حضوراً. [...] در واقع ایشان از این طریق می‌خواهند خطی بکشند بینِ عرصه‌ی دین و عرصه‌ی عقلانیت که عرصه‌ی عدمِ تعبّد است. و حرفِ من به ایشان این بود و این‌جا هم سخن‌ام همین است که چنین خط‌کشی‌ای ناممکن است؛ ناممکن است. یعنی شما تقریباً در تمامِ عرصه‌های دیگر هم ـ در علم، در فلسفه ـ مخلوطی از تعبّد و تعقّل را می‌بینید. یک چنین چیزی که یک جا خالصِ تعبّد است و یک جا خالصِ تعقّل است، بنده سراغ ندارم و به وضوح می‌توان نشان داد که اصلاً این، هیچ‌جا اتفاق نیفتاده. [...] 💎 این‌که دین، تعبّدی است، حرفِ غریبی است؛ حرفِ گرانی است. نمی‌شود راحت پذیرفت. چرا دین، تعبّدی است؟ پس این همه متکلّمین چه کار می‌کردند؟ بالاخره به خیالِ خودشان، استدلال می‌کردند. عُقَلای قوم بودند. مگر این که ما بگوییم عقل، از بنده شروع شده و گذشتگان هر چه می‌گفتند، سفاهت بوده؛ که این هم خیلی ادعای غریبی و سنگینی خواهد بود. عقلانیت ـ همان طور که گفتیم ـ سیّال است. لذا همان عقلِ متکلّمانِ گذشته، عقل بوده واقعاً. بگذارید جورِ دیگری بگویم. حتا اگر آن‌ها خطای در استدلال می‌کردند، ولی استدلال می‌کردند. یک وقت یک کسی استدلال نمی‌کند، اصلاً تعبّدی، کورکورانه، چیزی را قبول می‌کند؛ یک وقت یک کسی استدلال می‌کند، ولو که در استدلال‌اش خطا بکند. ما کسی را که خاطیِ در استدلال است، نمی‌توانیم متعبّد بنامیم. متعبّد نبوده، عقل‌اش را به کار انداخته، استدلال هم کرده، البته خطا هم شأنِ عقل است. یعنی در همین تعقّل است که خطا پیش می‌آید. خطا کردن، کارِ عقلانی است، کارِ بشری است؛ حیوانات خطا نمی‌کنند، شک هم نمی‌کنند. همه‌ی این‌ها در واقع شؤونِ تعقّلِ آدمی است. [...] 💎 در خودِ علم که  ظاهر، آبجکتیوترین فرآورده‌ی عقلِ جدید است، آبجکتیوترین‌شان است، یعنی از فلسفه‌های جدید، حتا از فلسفه‌ی تحلیلی، تحلیلی‌تر است؛ در آن جا شما، دوشادوشِ هم، این تعبّد را می‌بینید، خرافه را هم می‌بینید، تعقّل را هم می‌بینید، همه‌ی این‌ها را با همدیگر می‌بینید. و اگر یک خدمتِ خوبی این فلسفه‌ی علم و تاریخِ علم به ما کرده، همین است که این‌ها را بر آفتاب افکنده و آشکار کرده. یک عده عالِم می‌بینید، عالِم است، ولی از همان اول که می‌آید، سرش را می‌اندازد پایین، هر چه که یادش می‌دهند، همان را می‌گوید، همان را تکرار می‌کند، همان را عمل می‌کند تا آخرِ عمرش. و همان normal science که آقای تامس کوهن در کتابِ انقلاب‌های علمی‌اش مطرح می‌کند، دقیقاً همین است دیگر. normal science یعنی علمِ تعبّدی. [...] یک norm ی پیدا می‌شود، paradigm به تعبیرِ او، episteme به تعبیرِ میشل فوکو؛ که تعبّدپرور است، دقیقاً به این معنا. [...] 💎 خطِ مرزِ پُررنگِ برجسته‌ و یک فرقِ فارقِ ستبری میانِ عرصه‌های دین و علم و فلسفه و عقل و این‌ها گذاشتن، فوق‌العاده مشکل است. [...] اگر یک مقولاتِ خشکی از این‌ها بسازیم ـ که واقعاً در عالَمِ خارج، نشانی از آن‌ها نیست ـ، این مقولاتِ خشک، بله، همیشه با هم دعوا دارند، با هم قهر اند، نه این سراغِ آن می‌رود و نه آن سراغِ این می‌آید. درست مثلِ موضوعاتِ علوم می‌مانَد که منطقیّین یک جوری تعریف می‌کنند این‌ها را که شما می‌گویید این‌ها مثلِ این که ارتباطی با هم ندارند. ولی امروزه این همه رشته‌های interdiscipline ، یعنی رشته‌های علمی که با هم مَزْج شده‌اند، merge شده‌اند، توی هم رفته‌اند، این‌ها این قدر پیدا شده که آدم می‌بیند چیزهایی که به نظر می‌آمد هیچ وقت به روی هم نگاه نخواهند کرد، این طور آشتی کرده‌اند و همدیگر را در آغوش گرفته‌اند." 📝 دکتر عبدالکریم سروش 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Show all...
👍 15👎 3👏 1