آزگار
نقدِ اقتصادسیاسیِ محیط زیست تماس با آزگار: @Azegaarr
Show more383
Subscribers
No data24 hours
-17 days
-230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
00:16
Video unavailableShow in Telegram
◽تپش قلب زمین، جاری رود، سبزی برگ، طراوت باران
@Azegaar
4.98 MB
👍 2
◾جزئیات ما را به تفکر وامیدارد
🖋️خسرو صادقی بروجنی
✔️آنچه در درمانگاه شاید مذهبیترین شهر ایران شاهد بودیم نمایی ملموس و تصویری از تقابل دو چیزی است که امروز با آن روبرو هستیم: یک سیستم فشل اقتصادی که بهداشت را هم کالایی کرده است، ساختار درمانی و بهداشتی ناکارآمد که اول از همه به جیب شهروندِ مشتریشده نگاه میکند
و
آنسوتر،
در کنار دیوار،
در پشت دیوار،
این اسلام سیاسی است که کمین کرده است؛ نوعی از ایدئولوژی مذهبی که با رفاهیات تو کاری ندارد بلکه همانندسازیِ ملت واحده تحت لوای اسلام شیعی و رعایت موبهمویِ سازوبرگ ایدئولوژیکاش اهمیت دارد.
فریادهای خشمگین و از سر استیصال آن زن، فریادهای مردمی است که هر روز زندگی خود را در میان این دو سنگ آسیاب تباهشده مییابند.
این چهارچوببندی ربط چندانی با آن نگاه «غیرمارکسی» ندارد که حوزه تولید و توزیع را از هم جدا میکند، اسلام سیاسی را امتناع «رشد» میداند و نولیبرالیسم را مانع توزیع.
نولیبرالیسم به مثابه رژیم انباشت سرمایه در دوران متأخر برای شکم سیری و از تفنن مزد و رفاه کمتر نمیدهد؛ همه چیز را کالایی میکند تا ارزش اضافه بیشتری کسب کند.
اسلام سیاسی از هوا نازل نشده و با تحولات صدساله اخیر و دخالت های امپریالیستی و «سرمایهداری متعارف» ارتباط ارگانیک دارد و فقدان آن به تنهایی ضامن «رشد» و «سرمایه گذاری خارجی» نیست و این دو نیز لزوماً به رفاه منتهی نمیشود که اگر میشد امروز بنگلادش جزو مرفهترین کشورهای جهان بود؛ همچنان که پاکستان و عربستان سعودی، هم این را دارند و هم آن را؛ هم سطح گستردهای از اسلام سیاسی را و هم «سرمایهداری متعارف معاصر» را. متعارف از حیث روابط «نرمال» با «جامعه جهانی»؛ از همان حیث که در کشور خودمان هم روزی جبهه مشارکت شعار «ایران برای همه ایرانیان» را برای جذب «سرمایه ایرانیان مقیم خارج» داد و دولت روحانی تلاش کرد با برجاماش سرمایههای جهانی را جذب کند.
#اسلام_سیاسی
#نولیبرالیسم
@Azegaar
👍 1👎 1
Repost from N/a
📈مزد و دست چلاق بازار
🖋️فریبرز مسعودی
✔️ بخشی از متن: چرا پس از سالها سرکوب مزد و رشد منفی آن تورم همواره در ارقام بسیار بالایی باقی مانده است؟
سالهای درازیست که اقتصاد ایران یکی از بالاترین تورمها و همزمان کمترین مزدها را در جهان دارد. آیا این همزمانی تورم بسیار بالا و پایینترین سطح مزد خط بطلانی بر ادعای رابطهی مستقیم افزایش مزد با تورم نمیکشد؟ چرا پس از سالها سرکوب مزد نه تنها تورم اقتصاد ایران کاهش نیافته بلکه روند افزایشی داشته است؟ کارشناسان نولیبرال پاسخی نمیدهند.
اگر مزد را بخشی از هزینه تولید در نظر بگیریم، و هدف تولیدکننده را کسب حداکثر سود بدانیم، تلاش مزدبگیران برای افزایش مزد کشاکشی است بین کارگران بهعنوان فروشندهی نیروی کار برای کسب سود بیشتر از تولید و کارفرما بهعنوان خریدار نیروی کار. چنانچه اقتصاد خواندههای نولیبرال ما از دارودستهی مسعود نیلی، غنینژاد و دیگر همپالکیهای اینان هرگونه دخالت دولت در بازار، از جمله قیمتگذاری کالاها را بهعنوان سرکوب قیمتها و زیر پا گذاشتن قانون مقدس دست نامرئی بازار محکوم میکنند، چگونه است که سرکوب مزد را نه تنها مصداق دخالت دولت در بازار و بهاصطلاح اختلال در سیگنالدهی آن نمیدانند، بلکه به شدت از آن دفاع میکنند! سیاست سرکوب مزدها در بسیاری از جهات، به علت ترس از پیامدهای اجتماعی و هزینههای بسیاری که روی دست دولت خواهد گذاشت، باعث اکراه دولتها از اصلاح قیمتها ــ که بسیار مورد علاقهی این حضرات است ــ گردیده است؛ در صورتی که اگر دولت تن به افزایش و واقعی کردن مزد که در واقع همان بهای نیروی کار است بدهد، میتواند با همین استدلال قیمت سایر کالاهایی که غیر واقعی عرضه میشود از جمله سوخت را افزایش دهد. ولی ناگفته پیداست که در این جا پای منافع برخی کلان سرمایهداران پتروشیمیها، فولادیها و سیمانیها در میان است که نه خواهان واقعی کردن نرخ مزد هستند و نه سوخت و نه ارز، زیرا اینان هم از پایین بودن مزد سود کلان میبرند و هم از پایین بودن نرخ سوخت و هم از بالا بودن نرخ ارز!
برخی از ریشههای تورم در ایران
اقتصاددانان طرفدار دست نامرئی بازار با این استدلال که نقدینگی باعث افزایش تورم میشود، کاهش تورم را در گرو تحمیل برنامههای ریاضتی میدانند. این رویکرد نشاندهندهی توجه این اقتصاددانان به تنظیم بودجهی سالانه به جای تنظیم اقتصاد است، در همین مورد نیز بهدرستی چارهجویی نشده. زیرا طبق تعریف نقدینگی عبارت است از سپردههای بانکی به علاوه اسکناس ( به علاوه سرعت گردش پول). برپایهی دادههای رسمی 80 درصد نقدینگی کشور سپردههای بانکی هستند و 74 درصد سپردههای بانکی متعلق به یک درصد از سپردهگذاران است. در سوی دیگر میبینیم بسیاری از بنگاههای تولیدی بهویژه در دو سال اخیر از کمبود نقدینگی در رنج هستند، سفرهی مردم روز به روز کوچکتر و از مصرف کاسته میشود، دولتمردان و سیاستمداران بر طبل صرفهجویی و کم کردن میزان مصرف تودهی مردم میکوبند و رکود کامل بر بازار حاکم است. با این همه، تورم همچنان بالای 40 درصد و در بخش خوراکیها بالای 70 درصد است. اساساً در اقتصادی که دستکم در 50 سال اخیر همواره درگیر تورم بالا بوده، پولی در دست مزدبگیران باقی نمانده که نقشی در افزایش تورم داشته باشد! در عوض در سالهای پیش و پس از انقلاب شاهد سلطهی فزایندهی انواع انحصارها بر اقتصاد کشور بودهایم. بنابراین با توجه به نقش انحصارات در اقتصاد، به نظر میرسد متهم درجهی یک تورم در ایران انحصارها و پس از آن صاحبان داراییها هستند که دست بر قضا مخالف سرسخت افزایش مزد هستند. نرخ ارز نیز رابطهی پیچیدهی علت و معلولی با تورم دارد. در این سالها همواره شاهد بودهایم با جهش نرخ ارز قیمت برخی از کالاها که از نرخ ارز تاثیر میپذیرند بالا میروند و در اثر این افزایش، قیمت اسمی سایر کالاها نیز بالا میرود، دولت تنها با مداخله در نرخ ارز و تثبیت آن برای دورههای معینی باید به مارپیچ افزایش نرخ ارز ــ افزایش تورم و افزایش تورم ــ افزایش نرخ ارز پایان دهد. همچنین با در پیش گرفتن سیاست مالی به سمت سرمایهگذاری مولد، کنترل شدید قیمت داراییها از جمله زمین و مسکن، افزایش بهای سوخت و بهرهی مالکانه معادن، کنترل صادرات و واردات برای جلوگیری از واردات کالاهای مصرفی و صدور کالاهای مورد نیاز جامعه و مواد اولیه و نیمه خام به کاهش قیمت کالاهای ساخت داخل که نیاز ارزی دارند کمک میکند. عامل بسیار مهم دیگر موضوع اشتغال است. بیشک سیاست اصلی دولت بایستی افزایش سطح اشتغال و رساندن آن به اشتغال کامل باشد زیرا هیچ سیاست مالی و پولی بدون افزایش سطح اشتغال و بالا بردن تولید ناخالص سرانه توانایی واقعی کاهش تورم در حد معقول را نخواهد داشت.
🖇️متن کامل⬅️ اینجا
#تورم
#حداقل_حقوق
@bazarinvisiblehand
Repost from N/a
📈مزد و دست چلاق بازار
🖋️فریبرز مسعودی
اگر مزد را بخشی از هزینه تولید در نظر بگیریم، و هدف تولیدکننده را کسب حداکثر سود بدانیم، تلاش مزدبگیران برای افزایش مزد کشاکشی است بین کارگران بهعنوان فروشندهی نیروی کار برای کسب سود بیشتر از تولید و کارفرما بهعنوان خریدار نیروی کار. چنانچه اقتصاد خواندههای نولیبرال ما از دارودستهی مسعود نیلی، غنینژاد و دیگر همپالکیهای اینان هرگونه دخالت دولت در بازار، از جمله قیمتگذاری کالاها را بهعنوان سرکوب قیمتها و زیر پا گذاشتن قانون مقدس دست نامرئی بازار محکوم میکنند، چگونه است که سرکوب مزد را نه تنها مصداق دخالت دولت در بازار و بهاصطلاح اختلال در سیگنالدهی آن نمیدانند، بلکه به شدت از آن دفاع میکنند! سیاست سرکوب مزدها در بسیاری از جهات، به علت ترس از پیامدهای اجتماعی و هزینههای بسیاری که روی دست دولت خواهد گذاشت، باعث اکراه دولتها از اصلاح قیمتها ــ که بسیار مورد علاقهی این حضرات است ــ گردیده است؛ در صورتی که اگر دولت تن به افزایش و واقعی کردن مزد که در واقع همان بهای نیروی کار است بدهد، میتواند با همین استدلال قیمت سایر کالاهایی که غیر واقعی عرضه میشود از جمله سوخت را افزایش دهد. ولی ناگفته پیداست که در این جا پای منافع برخی کلان سرمایهداران پتروشیمیها، فولادیها و سیمانیها در میان است که نه خواهان واقعی کردن نرخ مزد هستند و نه سوخت و نه ارز، زیرا اینان هم از پایین بودن مزد سود کلان میبرند و هم از پایین بودن نرخ سوخت و هم از بالا بودن نرخ ارز!
برخی از ریشههای تورم در ایران
اقتصاددانان طرفدار دست نامرئی بازار با این استدلال که نقدینگی باعث افزایش تورم میشود، کاهش تورم را در گرو تحمیل برنامههای ریاضتی میدانند. این رویکرد نشاندهندهی توجه این اقتصاددانان به تنظیم بودجهی سالانه به جای تنظیم اقتصاد است، در همین مورد نیز بهدرستی چارهجویی نشده. زیرا طبق تعریف نقدینگی عبارت است از سپردههای بانکی به علاوه اسکناس ( به علاوه سرعت گردش پول). برپایهی دادههای رسمی 80 درصد نقدینگی کشور سپردههای بانکی هستند و 74 درصد سپردههای بانکی متعلق به یک درصد از سپردهگذاران است. در سوی دیگر میبینیم بسیاری از بنگاههای تولیدی بهویژه در دو سال اخیر از کمبود نقدینگی در رنج هستند، سفرهی مردم روز به روز کوچکتر و از مصرف کاسته میشود، دولتمردان و سیاستمداران بر طبل صرفهجویی و کم کردن میزان مصرف تودهی مردم میکوبند و رکود کامل بر بازار حاکم است. با این همه، تورم همچنان بالای 40 درصد و در بخش خوراکیها بالای 70 درصد است. اساساً در اقتصادی که دستکم در 50 سال اخیر همواره درگیر تورم بالا بوده، پولی در دست مزدبگیران باقی نمانده که نقشی در افزایش تورم داشته باشد! در عوض در سالهای پیش و پس از انقلاب شاهد سلطهی فزایندهی انواع انحصارها بر اقتصاد کشور بودهایم. بنابراین با توجه به نقش انحصارات در اقتصاد، به نظر میرسد متهم درجهی یک تورم در ایران انحصارها و پس از آن صاحبان داراییها هستند که دست بر قضا مخالف سرسخت افزایش مزد هستند. نرخ ارز نیز رابطهی پیچیدهی علت و معلولی با تورم دارد. در این سالها همواره شاهد بودهایم با جهش نرخ ارز قیمت برخی از کالاها که از نرخ ارز تاثیر میپذیرند بالا میروند و در اثر این افزایش، قیمت اسمی سایر کالاها نیز بالا میرود، دولت تنها با مداخله در نرخ ارز و تثبیت آن برای دورههای معینی باید به مارپیچ افزایش نرخ ارز ــ افزایش تورم و افزایش تورم ــ افزایش نرخ ارز پایان دهد. همچنین با در پیش گرفتن سیاست مالی به سمت سرمایهگذاری مولد، کنترل شدید قیمت داراییها از جمله زمین و مسکن، افزایش بهای سوخت و بهرهی مالکانه معادن، کنترل صادرات و واردات برای جلوگیری از واردات کالاهای مصرفی و صدور کالاهای مورد نیاز جامعه و مواد اولیه و نیمه خام به کاهش قیمت کالاهای ساخت داخل که نیاز ارزی دارند کمک میکند. عامل بسیار مهم دیگر موضوع اشتغال است. بیشک سیاست اصلی دولت بایستی افزایش سطح اشتغال و رساندن آن به اشتغال کامل باشد زیرا هیچ سیاست مالی و پولی بدون افزایش سطح اشتغال و بالا بردن تولید ناخالص سرانه توانایی واقعی کاهش تورم در حد معقول را نخواهد داشت.
🖇️متن کامل⬅️ اینجا
#تورم
#حداقل_حقوق
@bazarinvisiblehand
Repost from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ مزد، تورم، نقدینگی در ایران امروز
3 مارس 2024
نوشتهی: فریبرز مسعودی
🔸 اقتصاد ایران سالهای پیاپی و دور و درازی است که درگیر تورم بالاست، تورمی که در برخی سالها حیات و ممات مزدبگیران را نشانه رفته است. تورم دههی 50 خورشیدی در اعتراضهایی که به انقلاب 57 منتهی شد تاثیر داشت، و از آن پس نیز به ویژگی اقتصاد ایران تبدیل شده و همواره بر زندگی مزدبگیران سایه افکنده است. اگرچه مسئلهی مزد همواره موضوع کانونی کشمکش کارگران با کارفرمایان بوده، اما در سالهایی که تورم بالاست افزایش سالانهی حداقل مزد نقش انکارناپذیری در زندگی مزدبگیران مییابد. در چنین دورههایی که تورم بالاست، مخالفت کارشناسان اقتصادی نولیبرال با افزایش مزد بر دو محور قرار دارد:
یک) افزایش مزد یعنی افزایش تقاضا برای کالا و افزایش تقاضا یعنی تورم؛
دو) افزایش مزد یعنی افزایش نقدینگی و افزایش نقدینگی یعنی تورم؛
در این نوشته به رد این دو استدلال که هر دو از یک آبشخور (رابطهی نقدینگی با تورم) تغذیه میکنند، پرداخته و در پایان با شرح کوتاهی دربارهی ریشههای تورم در ایران به چند راهکار اساسی اشاره میکنیم.
🔸 یک استدلال این است که هرگونه افزایش مزد به علت رشد نقدینگی باعث افزایش تورم میشود. هیچ نظریهی اقتصادی مبنی بر رابطهی نقدینگی با تورم وجود ندارد. دکتر پسران، استاد بازنشستهی اقتصاد دانشگاه کمبریج، در گفتوگو با اکو ایران توضیح میدهد: «این نقدینگی نتیجهی تورم است نه عامل آن.» همچنین به نظر او، دولت به علت افزایش تورم ناچار به افزایش مزدهاست، در واقعیت نیز افزایش مزدها در پی افزایش تورم برای سال آینده انجام میشود نه پیش از آن. بهطور کلی موضوعی که از سوی این کارشناسان اقتصادی به عمد نادیده گرفته میشود این است که در اقتصاد تقاضا برای پول از پیش ایجاد شده یا به عبارتی عرضهی پول پس از تقاضا انجام میشود نه پیش از تقاضا، بنابراین رابطهی افزایش مزد با تورم مردود است. البته بنا به آنچه در بخش پیش استدلال کردیم افزایش مزد منجر به افزایش تقاضای موثر میشود، اما در جاهایی این افزایش مزدها میتواند به تورم دامن بزند که در ازای آن تولید ــ مستقیم یا غیرمستقیم ــ انجام نشده باشد، همچون مزد بخش بزرگی از دستگاه بوروکراسی هیئت حاکم که دست بر قضا سهم بیشتری از مزد دارند، مانند نیروهای نظامی و انتظامی، دستگاههای تبلیغاتی از صدا و سیما گرفته تا تبلیغات اسلامی و شورای نگهبان و انواع شوراهای بیخاصیت دیگر.
🔸 پرسشی که اکنون پیش میآید و این کارشناسان اقتصادی برای آن پاسخی ندارند این است که چرا پس از سالها سرکوب مزد و رشد منفی آن تورم همواره در ارقام بسیار بالایی باقی مانده است؟ سالهای درازیست که اقتصاد ایران یکی از بالاترین تورمها و همزمان کمترین مزدها را در جهان دارد. آیا این همزمانی تورم بسیار بالا و پایینترین سطح مزد خط بطلانی بر ادعای رابطهی مستقیم افزایش مزد با تورم نمیکشد؟ چرا پس از سالها سرکوب مزد نه تنها تورم اقتصاد ایران کاهش نیافته بلکه روند افزایشی داشته است؟
🔹متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3XY
#فریبرز_مسعودی
#تورم #دستمزد #رکود_اقتصادی، #نقدینگی
👇🏽
🖋@naghd_com
مزد، تورم، نقدینگی
در ایران امروز نوشتهی: فریبرز مسعودی سالهای درازیست که اقتصاد ایران یکی از بالاترین تورمها و همزمان کمترین مزدها را در جهان دارد. آیا این همزمانی تورم بسیار بالا و پایینترین سطح مزد خط بطلان…
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.