If anyone cares

الان هم لباسشویی روشن کردم. ولاگ می‌بینم و برای باشگاه آماده می‌شم.

دیشب یک عالمه سلف‌کر انجام دادم. هم پشت لبم رو شیو کردم و هم کل صورتم رو. بعد ژل آلوئه‌ورا زدم. یکم بعد ژل رو پاک کردم و ماسک پروبیوتیک گذاشتم. ماسک رو برداشتک، باز ژل و بعد هم کرطوب کننده ژدم و ابروهام رو شکل دادم. بعد هم یه راست خوابیدم.

پوستم رو ببینید چقدر بهتر شده.

اینم از ولاگ این هفته. خیلی خیلی خوشحال می‌شم ببینیدش و با دوستاتون شرش کنید. حتکا هم به چنلم سابسکرایب کنید چون دارم تلاش می‌کنم هفته‌ای دو تا ویدیو بذارم و واقعا دوست دارم بقیه ویدیوهام رو ببینن. بوس بهتون. https://youtu.be/dC8xuh7oIqY?si=pN6wJPifvA9Ge6wC

‏بخش بسیار بسیار عظیمی از رابطه، رابطه فرد با تصویر خودش از خودش در هنگام رابطه با شماست. شبانه در لامینور

من:

و خیلی دلم می‌خواد با خودم بیشتر تنها باشم. تصمیمم رو گرفتم. همش در خال نگاه کردن زندگی آدم‌های دیگه‌ام. حتی حین کمترین کارها، آشپزی یا لباس تا کردن، یا توی توییترم، یا دارم ولاگ یا سریال می‌بینم یا پادکست گوش می‌دم. با افکار خودم غریبه می‌شم کم کم و اصلا نمی‌خوام این اتفاق بیفته. چیزی که من رو من می‌کنه انرژی ذاتی منه. منظورم پرانرژی بودن نیست، منظورم اون هاله‌ایه که دورمه. اون آدمی که هستم و اون radiation ی که دارم. می‌خوام با خودم بیشتر در ارتباط باشم.

حقیقتا احساس زنده بودن می‌کنم البته. امروز، کمترین درد رو در هفته‌ی گذشته دارم.

خلاصه بگم براتون. آمپول‌ها رو هر دوازده ساعت یک بار زدم. به شدت درد داشتن، گویا به خاطر نوع آمپول. روز آخر تزریق، از شدت حالت تهوع چیزی نخوردم. ده ساعت کار کردم و توی راه برگشت بالا آوردم. مشخص شد بدنم به تزریق واکنش نشون داده و باید قطعش کنم. تا دو روز حالت تهوع شدید داشتم اما خبر خوب این بود که عفونتم قطع شد، البته فکر کنم. پریشب همراه با حالت تهوع بسیار زیاد و درد روده (که قبل از این نمی‌دونستم چجوریه) پریود شدم. اما خب، الان خیلی بهترم. خیلی زیاد.