cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ویراستکار

تاریخ راه‌اندازی: 26دی1396 «فاطمه / سوفیا منشی‌پور، کارشناس‌‌ارشد زبان و ادبیات فارسی، ویراستار، نویسنده‌ و تهیه‌کنندهٔ رادیو» ارتباط با مدیر کانال @Monshipour اینستاگرام @virastkar

Show more
Advertising posts
239
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
-530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

#اطلاعیه۲ درود بر دوستان گرامی. دوره‌های ویژهٔ «پرنیان سخن» از اول تابستان آغاز می‌شود. ما را به دوستان و علاقه‌مندان به ادبیات غنی پارسی معرفی کنید. #سوفیا_منشی_پور @Parneyanesokhan
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
📗 نسخۀ پیشنهادی دستور خط و فرهنگ املایی فارسی غیررسمی، در ٢۵ اردیبهشت ١۴٠٣، روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم #فردوسی، منتشر شد. 📢 پیشنهادهای اصلاحی خود را تا پایان خرداد ۱۴۰۳ به گروه زبان و رایانۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی ارسال فرمایید. نشانی رایانامه: [email protected] 🗞 متن خبر در وبگاه فرهنگستان: 🔗 https://apll.ir/?p=16030 📄 نسخۀ پی‌دی‌اف کتاب در وبگاه فرهنگستان و در اینجا 👇🏼در دسترس است. @cheshmocheragh
Show all...
00:04
Video unavailableShow in Telegram
. ۱. آنک «عسل» اندوخته دارد «مگس نحل» «شهد» لب شیرین تو زنبورمیان را *** ۲. «زنبور» اگر میانش باشد بدین لطیفی حقا که در دهانش این «انگبین» نباشد *** ۳. سعدی چو مرادت «انگبین» است واجب بود احتمال زنبور *** «مگس نحل» همان «زنبور عسل» است. «انگبین» برابر فارسی عسل و شهد است. سعدی بارها از زنبور و مگس‌ در اشعارش بهره برده‌است؛ شعرهایی که چون انگبین (عسل / شهد) به کام ما شیرین است و در یادها خوش می‌نشیند. به گمانم، سعدی بیش از شاعران دیگر، به این دو حشره توجه داشته‌است. بیت سوم یادآور این مَثل معروف است: هرکه طاووس خواهد، جور هندوستان کشد. (احتمال: تحمل کردن) #آموزش #سعدی #عسل #شهد #انگبین #زنبور #مگس #زنبورعسل #سوفیا_منشی_پور #ویراستکار
Show all...
Show all...
شاهنامه سرشار از فلسفه زندگی افراد مختلف است

یک کارشناس‌ارشد زبان و ادبیات پارسی گفت: شاهنامه داستان و افسانه نیست، بلکه منشوری برای بهتر زیستن همه نسل‌های ایرانیان است.

جواب فردوسی به ابوالقاسم کُرّکانی برگرفته از کتاب سرچشمه‌های فردوسی شناسی، صفحه 377-378 دکتر محمدامین ریاحی از مجالس النفائس حکیم شاه محمد قزوینی، تذکره‌ی مجالس النفائس امیر علیشیر نوایی را در سال‌های 927 تا 929 ه.ق در استانبول از ترکی جغتایی به فارسی ترجمه کرده، و فصلی به نام بهشت هشتم شامل شرح حال و نمونه‌ی اشعار شاعرانی که در متن کتاب نبوده، بر آن افزوده است. در این فصل شرح حال فردوسی هم از منابع معروف گرفته شده که چیز تازه‌یی ندارد جز آنکه در حکایت نماز نخواندن شیخ ابوالقاسم کُرّکانی بر جنازه‌ی فردوسی که در منابع از اسرار نامه‌ی عطار نقل شده، نکته‌یی را افزوده که بیان احساس دوستداران فردوسی بوده، و نیز با این تصرف لطف حکایت را به نهایت رسانیده است. قسمت حاوی حکایت را می‌آوریم: فردوسی، نام او ابوالقاسم حسن بن علی طوسی است، و سلطان شعر است و شاهنامه شاهد سلطنت اوست. و چون فردوسی وفات کرده، شیخ ابوالقاسم کُرّکانی (1) بر او نماز نکرده، و عذر گفته که او مداح کفار بوده، و بعد از آن به کشف مشاهده کرده که فردوسی در بهشت فردوس با حور در قصور است. شیخ به او گفته: به چه چیز خدای – تعالی – تو را آمرزید، و در جنت ساکن گردانید؟ فردوسی گفته: به دو چیز: یکی به آنکه تو بر من نماز نکردی!، و یکی آنکه این بیت در توحید گفته‌ام که: جهان را بلندی و پستی تویی ندانم چه‌ای، هر چه هستی تویی... (2) پی‌نوشت‌ها: 1. نسخه: گرگانی 2. مجالس النفائس، تصحیح علی اصغر حکمت، چ 2، 1363 ه.ش، ص ص 343-344، نیز: توضیح ذیل بخش 9 (عطار و فردوسی). http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/4482-javab-ferdosi-be-abolghasem-korkani.html ____ لطفا به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید. https://telegram.me/iranboom_ir
Show all...
جواب فردوسی به ابوالقاسم کُرّکانی

‍ شاهنامه ستایش شاهان نیست؛ ستایشِ مردمِ ایران است. #شاهنامه تاریخ و سیرت شاهان است اما بر خلاف آنچه گاهی برخی خام‌اندیشان و نا‌آگاهان و مغرضان پنداشته و گفته‌اند، ستایش شاهان نیست، ستایش ایران و مردم ایران است. ستایش همهٔ نیکان و دلاوران و خردمندان است. شاهان سلطنت می‌کردند اما  قدرت مطلقهٔ حکومت به دست آنان نبود. شهریاری رشته‌ای بود که ایرانیان را به هم می‌پیوست و مرزهای ایران و سنن و آیین و فرهنگ ایران را نگاهبانی می‌کرد و رمز قدرت و شوکت ایران بود. شاهنامه مجموعهٔ تجارب تاریخی ایرانیان در ادارهٔ صحیح اجتماع و تأمین آسایش مردم است. خرد و دانش و ژرف‌بینی و باریک‌نگری حکیم فردوسی سبب گردیده که شاهکار او به صورت آیین کشورداری و درس فرمانروایی خردمندانه‌ای درآید و منطبق با اصول صحیح مدیریت باشد. حتی امروز هم فرمانروایان و زمامداران در همهٔ جهان حتی یک فرماندار و بخشدار ناحیه‌ای کوچک می‌تواند از شاهنامه نکاتی در مدیریت توأم با عدالت بیاموزد. در میان پنجاه پادشاه ایرانی شاهنامه، شاهانِ خوب هستند، شاهانِ بد هم هستند. فردوسی شاهان خوب را می‌ستاید و شاهانِ بد را می‌نکوهد. شاهِ خوب گوش به فرمان سروش دارد و فرّ کیانی یا فرّ ایزدی (تأیید خداوندی) با اوست و در دادگری و آبادی کشور و آسایش مردم می‌کوشد. شاهِ بد گوش به اهرمن و جادو می‌سپارد و فرّ ایزدی از او دور می‌شود و مردم هم از او بر می‌گردند. از نمونه‌های شاهان خوب، فریدون، کیخسرو، بهرام گور، نوشیروان و نمونه‌های شاهان بد، ضحّاک و کیکاوس و گشتاسب و هرمز و شیرویه هستند. آنچه فردوسی دربارهٔ فریدون می‌گوید خطاب به همهٔ فرمانروایان است: فریدونِ فرخ فرشته نبود به مُشک و به عنبر سرشته نبود به داد و دِهِش یافت این نیکوی تو داد و دهش کن فریدون توی برگرفته از: کتاب فردوسی، استاد دکتر محمدامین ریاحی، ۱۳۸۷، طرح نو، صص ۲۰۸- ۲۰۷. @kheradsarayeferdowsi
Show all...
گویند که معلمی از بینوایی در فصل زمستان دراعهٔ کتان یکتا پوشیده بود. مگر خرسی را سیل از کوهستان در ربوده بود؛ می‌گذرانید و سرش در آب پنهان. کودکان پشتش را دیدند و گفتند: استاد، اینک پوستینی در جوی افتاده است و تو را سرماست، آن را بگیر. استاد از غایت احتیاج و سرما درجَست که پوستین را بگیرد، خرس تیزچنگال در وی زد. استاد در آب گرفتار خرس شد. کودکان بانگ می‌داشتند که ای استاد، یا پوستین را بیاور و اگر نمی‌توانی، رها کن، تو بیا‌. گفت: من پوستین را رها می‌کنم، پوستین مرا رها نمی‌کند، چه چاره کنم!؟ فیه ما فیه، جلال‌الدین بلخی، فصل ۲۵. #روز_معلم #آموزگار #ویراستکار @virastkar
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
#واژه‌شناسی #آموزش #ادبیات_فارسی #زبان_فارسی #ویراستکار @virastkar
Show all...