Samadi, Ali Hussein -official Channel
سلام علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی هستم. دراین راستا دنبال بررسی و درک پویایی تعییرات نهادی می باشم. ارتباط: @ahsamadi1970 ۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵ [email protected]
Show more- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Data loading in progress...
Social Welfare Quarterly26 - فصلنامه رفاه اجتماعي
یکی از وظایف اصلی دولتها در چارچوب حکمرانی، ترویج و تعمیم (تامین نیازها و بصیرتسازی) است که دستیابی به علوم و فنون یکی از این موارد است. وظیفه دیگر دولتها در این چارچوب، تنظیمگری است که تنظیم مقررات برای بهرهمندی بیشتر از آثار مثبت گسترش علم و فناوری و کاستن از آثار احتمالی منفی از آن جمله است. بحث فنی این فناوریها نیز مهم است؛ اما مهمتر از آن، اثری است که بر عرصههای مختلف زندگی افراد میگذارد. گسترش علم و فناوری در کل مثبت ارزیابی میشود، اما نباید از آثار منفی احتمالی آن غافل شد.
سلام علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی هستم. دراین راستا دنبال بررسی و درک پویایی تعییرات نهادی می باشم. ارتباط: @ahsamadi1970 ۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵ [email protected]
▪️معرفی کتاب: توسعه به مثابه توانمندسازی حکومت توسط سید علیرضا بهشتی شیرازی (مدیرعامل انتشارات روزنه) اطلاق اصطلاح توانمندسازی برای د
این مقاله ادای احترامی است به یکی از مهمترین اندیشمندان اقتصاد، مانسر اولسون که نزدیک به 60سال از تئوری مهم او یعنی «منطق اقدام جمعی» میگذرد. این تئوری در سال1965 بهدلیل استفاده از استدلال اقتصادی درباره معضل کنش جمعی فراگیر بود. اولسون اعتقاد دارد در گروههای بزرگ بهدلیل اینکه سهم هر شخص از کل منافعی که قرار است گروه برای کسب آن اقدام جمعی انجام دهد، ناچیز است و هماهنگی و نظارت پر هزینه بوده و معمولا منافع بهصورت برابر توزیع میشود هر شخص انگیزه زیادی برای سواری مجانی و عدم مشارکت در اقدام جمعی دارد. در گروههای بزرگ چون شخص اعتقاد دارد مشارکت یا عدم مشارکت او تاثیری در اقدام جمعی ندارد از این کار سرباز میزند و گاهی اوقات همه اینطور فکر میکنند! و کالای جمعی فراهم نمیشود. گروههای کوچک و توزیع نابرابر منافع از علل مهم حل مشکل اقدام جمعی هستند؛ زیرا مصائب گروههای بزرگ را ندارند.
در چند ماه اخیر، خبرهای مرتبط با محافل دانشگاهی بسیاری را در بهت فروبرده است. پژوهشگرانی که به صورت پیشفرض باید به دنبال کشف حقیقت باشند، اکنون به انواع دادهسازیها و سرقتهای ادبی متهم هستند. شاید خوشبینانه فکر کنید که دادهسازی مختص رشتههایی خاص در علوم انسانی است. اما شوربختانه، حتی محققانی که روی سرطان کار میکنند نیز متهم به دادهسازی هستند. از قضا این پدیده صرفا مختص دانشگاههایی که میخواهند سریعتر در رتبهبندیهای معتبر دانشگاهی ترقی کنند نیست و شاید تعجب کنید که حتی دانشگاه هاروارد هم از این آفت در امان نبوده است!