cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

تقریرات

علی‌اشرف فتحی و مجله تقریرات ارتباط با من: @aliashraffathi

Show more
Advertising posts
2 227
Subscribers
+524 hours
+217 days
+7230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

🔸تعطیلی روز جمعه چگونه وارد قانون اساسی شد؟ ✍🏻علی‌اشرف فتحی مجلس یازدهم در آخرین روزهای عمر خود به اصلاح قانون مدیریت خدمات کشوری رسیدگی می‌کند که مهم‌ترین بخش آن، تغییر روزهای تعطیل هفتگی است. یکی از مهم‌ترین موانع بر سر این تغییر، اصل هفدهم قانون اساسی است که روز جمعه را «تعطیل رسمی هفتگی» دانسته است. بنابر این افزوده شدن پنج‌شنبه یا شنبه به تعطیلات هفتگی، با این اصل قانون اساسی ناسازگار به نظر می‌رسد. رجوع به مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال 1358 می‌تواند مراد این اصل را شفاف‌تر کند. همان‌طور که قید «رجل» بودن رییس‌جمهور با رجوع به مشروح مذاکرات این مجلس و اطلاع از مراد تصویب‌کنندگان اصل یک‌صد و پانزدهم مشخص شد و شورای نگهبان اعلام کرد که زن نمی‌تواند رییس‌جمهور شود. در جریان بررسی اصل یک‌صد و پانزدهم مرحوم آیت‌الله منتظری؛ رییس مجلس خبرگان قانون اساسی و نماینده استان تهران در این مجلس تصریح کرده بود که «نمی‌توان مسلمات اسلام را زیر پا گذاشت و اسلام در چنین مسؤولیت‌های سنگینی گفته که کار باید به دست مردان باشد (صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج 1، اداره کل فرهنگی مجلس شورای اسلامی، آذر 1364، ج 3، ص 1768. جلسه 64، بیستم آبان 58). در جریان بررسی اصل هفدهم نیز ابتدا حرفی از تعیین روز جمعه به عنوان «تعطیل رسمی هفتگی» نبود و در ابتدای اصل پیشنهادی نیز شهر تهران به عنوان «مرکز حکومت جمهوری اسلامی ایران» مشخص شده بود. به پیشنهاد ابوالحسن بنی‌صدرو تصویب اکثریت مجلس، اشاره به شهر پایتخت کشور از قانون اساسی حذف می‌شود تا امکان تغییر پایتخت بدون نیاز به رفراندوم فراهم باشد (همان، ج 1، ص 595، جلسه 23، 29 شهریور 58). در ادامه جلسه، مرحوم آیت‌الله منتظری پیشنهاد می‌کند تعیین روز جمعه به عنوان «تعطیل رسمی» به این اصل افزوده شود. استدلال آقای منتظری این بود که «در قانون اساسی سابق هم اسمی از تاریخ [رسمی] برده نشده بود و یک محمدرضا[شاه]ی پیدا شد و آمد تاریخ [رسمی] ایران را تغییر داد. پس حال باید روز تعطیل را در قانون اساسی ذکر کنیم تا یک رییس‌جمهور غرب‌زده پیدا نشود و بیاید بگوید که چون در همه دنیا یکشنبه روز تعطیل رسمی است، ما هم می‌خواهیم در ایران روز یکشنبه را به جای روز جمعه تعطیل کنیم»(همان، ص 599). مرحوم حجت‌الاسلام دکتر سید عبدالله ضیائی‌نیا (نماینده استان گیلان) با پیشنهاد آقای منتظری مخالفت کرده و می‌گوید که این‌گونه مسائل به مجلس شورا مربوط است و نیاز نیست در قانون اساسی بیاید. حجت‌الاسلام محمدجواد حجتی کرمانی (نماینده استان کرمان) نیز به نکته مهمی اشاره می‌کند: «در قرآن آمده که روز جمعه روز کسب و کار است. چطور تعطیل باشد؟». آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی نماینده استان فارس هم از نمایندگان می‌خواهد که به تذکر حجتی کرمانی دقت کنند، اما دکتر بهشتی؛ نایب‌رییس مجلس به عنوان اداره‌کننده جلسه پاسخ می‌دهد که «در دنیا تعطیل بودن یک روز در هفته، یک امر مسلم است»(همان، ص 600). در ادامه هم آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی (نماینده استان سمنان) می‌گوید که اگر روز جمعه به عنوان «تعطیل رسمی هفتگی» در قانون اساسی بیاید، کسی بعدا نمی‌تواند روز یکشنبه را به جای جمعه تعطیل اعلام کند. بنابر این با پیشنهاد آقای منتظری و تصویب اکثریت، اصل هفدهم با شکل کنونی تصویب شده و روز جمعه به عنوان «تعطیل رسمی هفتگی» وارد قانون اساسی ایران می‌شود (همان، ص 601). با توجه به رویه شورای نگهبان و مذاکرات مربوط به این اصل در مجلس خبرگان قانون اساسی، افزوده شدن روز دیگری به عنوان تعطیل هفتگی رسمی خصوصا به استناد روال جهانی و رسم کشورهای غربی با مشکلاتی روبه‌روست. مگر آنکه چنین تفسیر شود که این اصل فقط از تعطیلی ثابت و همیشگی روز جمعه سخن گفته و حرفی از افزوده شدن یک روز تعطیل دیگر کنار روز جمعه نزده است. نکته دیگری که از مذاکرات مربوط به اصل هفدهم می‌شود فهمید، نوسان ذهن سران این مجلس است که رهبران انقلاب 57 نیز محسوب می‌شده‌اند. آنها از سویی به دنبال پیروی از رسم جهانی «تعیین تعطیلات هفتگی» و از سوی دیگر، نگران غرب‌زدگی مقامات آتی کشور بوده‌اند. این نوسان در سرتاسر قانون اساسی و مذاکرات این مجلس به چشم می‌خورد؛ تلاش برای استفاده از دستاوردهای دنیای مدرن، در عین هراس از غرب‌زدگی و تضعیف سنت. گفتمان چپ‌ اسلامی در پسِ این مباحثه‌ها به‌روشنی بر ذهن و زبان اغلب فقیهان و روشنفکران و سیاستمداران آن دوره مسلط بوده است. @taqriraat
Show all...
👍 19👏 1
مهدی سلیمانیه در نشست «طالقانی و تشیع اجتماعی؛ نگاهی به زندگی نامه ها» این نشست در اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی برگزار شد. این مبحث که برگرفته از رساله پسا دکتری مهدی سلیمانیه در دانشگاه زوریخ می باشد؛ در میان جمعی از دانشگاهیان و علاقمندان به این حوزه طرح گردید. شما در این فایل صوتی ارائه سلیمانیه را خواهید شنید. بخش های پرسش و پاسخ این نشست به مرور به صورت فایل صوتی و تصویری منتشر خواهد شد. #طالقانی_و_زمانه_ما #مجتمع_فرهنگی_آیت_الله_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #تشیع_اجتماعی #مهدی_سلیمانیه ———- https://taleghani.org telegram: @taleghani_zamaneh Instagram:@taleghani_zamaneh Twitter: @taleghanizamane
Show all...
👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
📗کتاب «فقه شیعه و تأمین اجتماعی» امسال در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده است. درباره این کتاب در اینجا توضیح داده‌ام. می‌توانید کتاب را از غرفه مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی (شبستان مصلی، راهروی 23، غرفه 540) تهیه کنید. همچنین می‌توانید آن را از طریق نمایشگاه مجازی کتاب (اینجا) خریداری کنید. @taqriraat
Show all...
👍 8 1
🔸دین‌داری و دوراهی ستیز و سازش میرچا الیاده؛ دین‌پژوه برجستهٔ قرن بیستم در کتاب «مقدس و نامقدس» گفته که یک فرد غیر مذهبی، وارث و محصول یک گذشتهٔ مذهبی است و نمی‌تواند خود را از این گذشته جدا کند. از نظر الیاده، بیشتر بی‌دین‌ها رفتار ناخودآگاه مذهبی دارند (ترجمهٔ زنگوئی، ص ۱۵۰). در جامعه ما هم که با وجود کاهش دینداری هنوز نمی‌توان آن را جامعه‌ای غیر مذهبی دانست، در گفتگوها و مواجهه‌هایی که به عنوان یک طلبه با دانشجویان دانشگاه‌های مختلف تهران داشته‌ام، علاقهٔ بسیاری از آنان برای آشتی دادن دین با دنیای جدید را به‌وضوح لمس کرده‌ام. البته این تمایل جدیدی نیست و یک قرن قدمت دارد. دست‌کم از نخستین سال‌های تأسیس «دانشگاه» در ایران یعنی ۹۰ سال پیش، این تمایل وجود داشته و هنوز هم به نظر می‌رسد به پاسخ نهایی و روشنی نرسیده است. اگر در دهه‌های سی و چهل، نوشته‌های مهندس بازرگان و دکتر سحابی به بخشی از این پرسش‌ها پاسخ می‌داد، اما به‌تدریج با پیشروی مرزهای دانش، همان نوشته‌ها پرسش‌ها و ابهامات جدیدی تولید می‌کرد‌. امروز که دین‌گریزی بسترها و انگیزه‌های بیشتری پیدا کرده، دیگر کمتر کسی به سراغ راه‌حل‌های نوگرایان دینی می‌رود. جامعه مذهبی ما از خواندن و شنیدن اشباع شده و میل محسوسی به عمل‌گرایی ( پراگماتیسم) پیدا می‌کند‌. جوان مذهبی دهه چهل و پنجاه اگر از کارآمدی دین ناامید می‌شد بی‌درنگ به سمت مارکسیسم می‌رفت و ستیزه‌جو می‌شد. جوان امروز سر ستیز ندارد و به دنبال زندگی است. اگر از دین سرخورده شود، پاسخ سرگردانی‌اش را در پراگماتیسم می‌بیند و دست به گزینش عملگرایانه باورها و رفتارهای دینی می‌زند. تغییر واقعی در این بستر شکل می‌گیرد. آنها که هنوز هم چون روزگار جوانی‌شان همه چیز را در ستیز خلاصه می‌کنند، این تغییرات را نمی‌بینند یا مهم نمی‌دانند. عکس: سخنرانی در دفتر مطالعات فرهنگی دانشگاه صنعتی شریف، ششم اردیبهشت ۱۳۸۹ @taqriraat .
Show all...

👍 3😁 1
🔸اسلام یونانی ✍🏻علی‌اشرف فتحی یادداشت قبلی‌ام درباره احتمال تأثیرپذیری روایات اسلامی از صوفیه در کاربست استعاره بردگی در روابط شاگرد و استاد (اینجا) را باید با پاورقی مقاله‌ام در شماره 12 مجله تقریرات تکمیل کنم. این مقاله به مجادله تاریخی مهمی پرداخته که اسفند 1357 یعنی کمی پس از پیروزی انقلاب میان دکتر سید علی شایگان (از نخستین حقوقدانان ایرانی و از وزرای دولت مصدق) از یک سو، و امام خمینی و آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری از سوی دیگر درباره نسبت اسلام با زمان جدید رخ داده بود. در جریان آن مجادله، شایگان به روایتی اشاره می‌کند که به امام علی(ع) نسبت داده شده و در آن توصیه می‌شود که فرزندان خود را مطابق زمانه خودشان تربیت کنید و نه زمانه خودتان. ذیل این سخن شایگان نوشته بودم: «به نظر می‌رسد این جمله نخستین بار در شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید؛ شاعر و ادیب معتزلی و شافعی قرن هفتم به امام علی(ع) نسبت داده شده و آن هم به این صورت آمده: «لا تقسروا أولادكم على آدابكم فإنهم مخلوقون لزمان غير زمانكم»؛ یعنی فرزندان خود را وادار نکنید که طبق اخلاقیات و فرهنگ شما رفتار کنند، چون آنان برای زمان دیگری جز زمان شما آفریده‌ شده‌اند (ج 20، ص 267). پیش از ابن‌ابی‌الحدید، شهرستانی در قرن ششم آن را به سقراط نسبت داده (الملل و النحل، ج2، ص 406) و ابن منقذ کنانی در همان قرن، این سخن را به افلاطون نسبت می‌دهد (لباب الاداب، ص 237). ابن حمدون نیز در همین قرن، این سخن را با کمی اختلاف در کلمات به افلاطون نسبت داده است (التذکرة الحمدونیه، ج1، ص 256). پس از ابن ابی‌الحدید نیز ابن قیم جوزی در قرن هشتم، این جمله را به سقراط نسبت داده (إغاثة اللهفان من مصايد الشيطان، ج2، ص 265) و شیخ بهائی نیز در اوایل قرن یازدهم، آن را به «بعض الحکما» منسب کرده که می‌تواند حاکی از تردید وی در انتساب جمله به سقراط یا افلاطون باشد (کشکول، ج 2، ص 341). بنابر این در هیچ منبع شیعی، این روایت به امام علی(ع) نسبت داده نشده و احتمال انتساب جمله به امیرالمؤمنین بسیار ضعیف است». آنها که آثار فلاسفه مهم دوره کلاسیک یونان باستان یعنی سقراط (جمهور افلاطون)، افلاطون (قوانین) و ارسطو (سیاست) را خوانده‌اند، می‌دانند که تربیت فرزند جایگاه بسیار مهمی در آثار آنان دارد. دست‌کم می‌توان به مبنای مهم افلاطون و ارسطو اشاره کرد که معتقد بوده‌اند تربیت فرزند نه در راستای امیال والدین، بلکه باید مطابق نیازهای جامعه باشد و تربیت یک امر خصوصی نیست (نک: سیاست ارسطو، ترجمه حمید عنایت، چاپ 1349، ص 329 و قوانین افلاطون، ترجمه لطفی، انتشارات خوارزمی، ج 4، ص 2248). اگرچه ما ایرانیان پس از سقوط هخامنشیان به دست یونانیان، بیش از دو قرن تحت حاکمیت سرداران یونانی و تحت تاثیر عقاید و آداب آنان بوده‌ایم، اما به نظر می‌رسد مسلمانان عمدتا از قرن دوم با شروع ترجمه آثار یونانیان شیفته آنان شده و سخنان آنان را به پیشوایان دینی خود نسبت داده‌اند. همچون زمانه خودمان که برخی، هر سخنی را که زیبا و مفید می‌بییند به دکتر شریعتی و پروفسور سمیعی نسبت می‌‌دهند، گویا چنین وضعیتی نیز بین مسلمانان قرون دوم به بعد حاکم بوده و چون تدوین نخستین کتب روایی نیز از همین دوره بوده، این استحسان بر روایات دینی نیز اثر گذاشته است. حدود 9 سال پیش در یادداشتی که برای سایت جماران نوشتم، این پرسش را برای مدافعان اسلامی‌سازی علوم و دانشگاه‌ها مطرح کردم که اگر شما با مدافعان تفکیک مرزبندی دارید و مدافع بهره‌گیری از آثار فکری یونانیان باستان هستید، بنابر این نباید مدافع اسلامی‌سازی علوم و دانشگاه‌ها هم باشید. حال با این نمونه‌هایی که حاکی از اثرگذاری متون یونانی بر اسلامی است، به نظر می‌رسد باید تأمل و تفحص جدی در میزان این اثرگذاری داشت. مثلا آیا نگاه غلیظ یونانی‌ها علیه زنان و بردگان هم در نگاه مسلمانان و فرایند نقل روایات پیامبر و دیگر بزرگان دین اثر گذاشته است؟ پژوهش‌هایی چون مقاله جدید دکتر محمد قندهاری از همین ایده دفاع می‌کنند که شیفتگی عالمانی چون سید رضی نسبت به متون یونانی، در فرایند نقل روایات و تدوین کتبی چون نهج‌البلاغه و شکل‌گیری یا تقویت انگارهٔ نقصان عقل زنان اثرگذار بوده است. متون و نگاه فلسفی یونان باستان نه تنها بر مسلمانان و ایرانیان باستان، بلکه بر رومی‌ها، یهودی‌ها و مسیحیان نیز تاثیرات عمیقی گذاشته است. همان‌طور که می‌شود از یونانی‌گری یهودی حرف زد، یونانی‌گری اسلامی نیز جای کار و پژوهش جدی دارد. این یونانی‌گری منحصر به کتب فیلسوفان مسلمان نیست و همان‌گونه که اشاره شد، روایات و جهان‌بینی فقهی و اخلاقی را نیز متاثر ساخته است. @taqriraat
Show all...
👍 20
🔸در نکوهش استبداد استاد 🔺به بهانه روز معلم ✍🏻علی‌اشرف فتحی در ادبیات مذهبی ما برای تکریم معلمان و استادان، اغلب به سخنی منسوب به پیامبر(ص) یا امام علی(ع) اشاره می‌شود که مضمون آن ترسیم رابطه «ارباب-برده» بین استاد و شاگرد است و استعاره برده به معنای ضرورت اطاعت از معلم و استاد در نظر گرفته می‌شود. این سخن با عبارات مختلفی همچون «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا»، «من تعلمت منه حرفا صرت له عبدا» یا «أنا عبد منْ علّمنی حرفا واحدا» نقل شده و طبق جستجوی مختصری که داشتم، به نظر می‌رسد قدیمی‌ترین منبع برای این جمله، کتاب «تعليم المتعلّم فى طريق التعلّم» اثر برهان‌الدین زرنوجی؛ فقیه حنفی‌مذهب اهل بخارا باشد که این کتاب را در آخرین دهه قرن ششم هجری نوشته و در صفحات 8 و 9 از قول امام علی(ع) و بدون ذکر سلسله سند، نقل کرده که: «من برده کسی هستم که یک حرف به من بیاموزد؛ اگر خواست مرا بفروشد، اگر خواست آزادم کند و اگر خواست مرا به بردگی بگیرد». چند دهه بعد، همین مضمون به دو شکل در کتاب «آداب المتعلمین» آمده و از آنجا که این کتاب به خواجه نصیرالدین طوسی نسبت داده شده، میان شیعیان هم مورد اقبال قرار گرفته است.هرچند برخی پژوهشگران معاصر مثل جویا جهانبخش معتقدند که این کتاب را خواجه نصیر ننوشته و صرفا گزیده‌ای از کتاب زرنوجی است. نقطه عطف دیگر این مضمون را در پایان قرن نهم هجری در کتاب «عوالی اللئالی» ابن ابی جمهور اَحسائی می‌بینیم که او نیز از قضا همانند زرنوجی گرایش به تصوف داشته و در نقل روایات نیز سهل‌انگار بوده است. او این مضمون را به دو شکل متفاوت به پیامبر اسلام نسبت داده است. در جایی از قول پیامبر آورده که: «هر کس به فردی یک مساله را بیاموزد، او را به بردگی گرفته است». در ادامه روایت آمده که فردی از پیامبر می‌پرسد: «یعنی می‌تواند او را بفروشد؟». پیامبر نیز پاسخ داده که: «نه، می‌تواند به او دستور بدهد» (ج 4، ص 71). در اوایل کتاب نیز به شکل ساده‌تر «من تعلمت منه حرفا صرت له عبدا» آمده است (ج 1، ص 292). نکته اینجاست که این مضمون، نیم قرن پیش از کتاب ابن ابی جمهور، در تفسیر «غرائب‌ القرآن» نظام‌الدین قمی نیشابوری معروف به نظام اعرج، به یکی از علما نسبت داده شده است (ج 3، ص 361). جالب‌تر آنکه صاحب غرائب نیز با وجود شافعی‌مذهب بودن، همچون زرنوجی و ابن ابی‌جمهور به تصوف گرایش داشته است. به هر حال با نقل این روایت در عوالی‌اللئالی، مجلسی نیز آن را در بحار می‌آورد و سپس نراقی در جامع‌السعادات به آن اشاره می‌کند و در زمان ما نیز علمایی چون علامه طباطبایی، مرحوم مطهری و آقای مکارم به‌وفور به این استعاره بردگی به عنوان یک کلام حکیمانه برای بزرگداشت مقام معلم اشاره کرده‌‌اند (طباطبایی، تعالیم اسلام، ص 210). خلاصه آنکه اولا انتساب این مضمون به پیامبر اسلام و امام علی(ع) بسیار دشوار است و دوم آنکه رد پای صوفیه در نقل این مضمون با عبارات مختلف نشان می‌دهد که مضمون ارباب-برده با نظام مراد و مریدی رایج در میان اهل تصوف سازگار بوده و به مذاق آنان خوش آمده که چنین نظامی را برای رابطه استاد و شاگرد نیز ترسیم کنند. در جوامع استبدادزده که قرن‌ها به نظام اربابی خو کرده و در همه روابط (پدر و فرزندی، زن و شوهری، استاد و شاگردی، حاکم و مردم) استعاره بردگی را به کار می‌برده‌اند، شاید زمانی استبداد معلم و استاد همچون استبداد پدر و شوهر و حاکم، فوایدی برای گسترش و تقویت نظام دانش داشت، اما تضعیف فرهنگ نقد و گفتگوی علمی و خلاقیت را نیز باید از زیان‌های این‌گونه رابطه دانست. حفظ احترام استاد و معلم واجب است، همان‌گونه که حفظ احترام دانش‌آموز و دانشجو نیز واجب است. از این نظر فرقی میان آنها نیست. اما نه استبداد استاد و معلم پسندیده است و نه استبداد دانش‌آموز و دانشجو. استبداد اساسا مخرب است و زیان‌های فراوان آن به فواید اندکش می‌چربد. به‌ویژه در وادی دانش و اندیشه، جایی برای بردگی و مریدبازی نیست و مکانیزم حفظ حرمت و احترام باید به سود دانش تغییر کند. @taqriraat
Show all...
👍 18👎 3 3🔥 1
مقاله: فصلنامه شهر قانون سال سوم، شماره نهم، بهار 1393 گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین سید محمدرضا احمدی بروجردی درباره جایگاه و عملکرد آیت الله العظمی بروجردی: «آیت الله بروجردی در مسائلی که روشن نبود دخالت نمی کرد» مصاحبه از: علی اشرف فتحی کتابخانه مسجد اعظم @boroujerdilib
Show all...
👍 6👎 2
🔶مسأله‌ای به‌نام «زن بودن» خانم معصومه حائری یزدی؛ عروس ارشد امام خمینی و دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی در سن ۸۶ سالگی درگذشت. وی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی بود و در چند دههٔ گذشته حضور رسانه‌ای چندانی نداشت. در گزارش تفصیلی شماره ۱۳ مجله تقریرات دربارهٔ مواضع علمای شیعه در زمینهٔ حق رأی زنان آمده که مرحوم شیخ مرتضی حائری یزدی؛ فرزند آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی (پایه‌گذار حوزهٔ معاصر قم)، از امضاکنندگان بیانیهٔ ۹ امضایی علمای تراز اول قم دربارهٔ حق رأی زنان در اسفند ۱۳۴۱ و نویسندهٔ متن آن بود و در جلسهٔ ۲۷ شهریور ۱۳۵۸ مجلس خبرگان قانون اساسی نیز در سخنان کوتاهی بر مخالفت خود با حضور زنان در انتخابات تأکید کرده و گفته بود: «موضوع دیگر مربوط به زن‌هاست که از مطاوی احکام اسلامی چنین معلوم می‌شود که نماز جمعه و جهاد از زن برداشته شده و با اینکه نماز خواندن در مسجد ثواب بسیار زیادی دارد ... طبق روایتی که در عروة‌الوثقی است که خود بنده آن را دیده‌ام، اگر زن نماز را در منزل خودش بخواند افضل از مسجد است. یکی از علمای قم یک نامه‌ای برای بنده نوشته است و نامه‌ای هم از مدرسین خارج رسیده است که شصت روایت را جمع کرده که زن‌ها حق تصدی امورات و ولایت و حکومت و این کارها را ندارند. حالا کاری به این حرف‌ها ندارم. عرض من این است که بیش از این به اختلاط زن و مرد کمک نکنید. ما هر دو زمان را درک کرده‌ایم. در سابق که زن‌ها در منزل بودند دیدیم که چه‌جور خانه را اداره می‌کردند، چه صفایی بود، بچه‌ها خوب تربیت می‌شدند، ملاحظه رفاقت و دوستی بچه‌ها می‌شد، ملاحظه نشست و برخاست بچه‌ها می‌شد که دروغ نگویند و مرتکب کارهای بد نشوند. حالا خانم به اداره می‌رود و مرد هم سر کار خود می‌رود. در این میان بچه بدون سرپرست می‌ماند. بنده کسی را خدای‌نکرده متهم به بی‌عفتی نمی‌کنم، ولی قهرا اتفاق می‎‌افتد. چون زن‌ها مختلف هستند و خوب و بد در همه هست ... مردی که از صبح تا شب برای تهیه مایحتاج زندگی تلاش می‌کند، این تلاش برای زن و بچه‌اش می‌باشد و دلش برای زن و بچه‌اش بیشتر از خودش می‌سوزد. در موقع رأی دادن مگر ملاحظه مصالح زن و بچه‌اش را نمی‌کند؟ اسلام نخواسته که اختلاط بین زن و مرد باشد و اصولا اختلاط بین زن و مرد خوب نیست» (صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ج ۳، ص ۶۱۱). مجلس خبرگان قانون اساسی اگرچه زنان را از حضور در منصب ریاست جمهوری محروم کرد، ولی حق رأی را از آنان نگرفت و تذکر آیت‌الله حائری را مسکوت گذاشت. @taqriraat .
Show all...

👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
. 🔰مدرسۀ مطالعات دین باشگاه‌اندیشه با همکاری انعکاس برگزار می‌کند: گفت‌وگو پیرامون کتاب ِ انگارۀ بت‌پرستی و پیدایش اسلام: از جدل تا تاریخ نوشتهٔ جرالد هاوتینگ 👤با حضور برخطِ محسن گودرزی استادیار دپارتمان مطالعات دین دانشگاه هاروارد علی آقایی پژوهشگر پسادکتری در دانشگاه پادربورن اعظم پویا دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه تهران، مترجم کتاب مریم پیروان پژوهشگر مطالعات قرآنی، مترجم کتاب 📆دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ⏱ساعت ۱۸:۳۰ 🌐برگزاری برخط در پلتفرم زوم 🔗پیوند حضور در نشست: https://northwestern.zoom.us/j/95398526671 🏷حضور برای عموم آزاد و رایگان است 📝دربارۀ نشست را این‌جا بخوانید. #مطالعات_دین #اسلام_نخستین #بت‌پرستی #هاوتینگ #گودرزی #آقایی #پویا #پیروان #انعکاس #باشگاه_اندیشه @diinschool | @bashgahandishe | @inekas
Show all...
👍 2
. 📝دربارۀ نشست گفت‌وگوی برخط پیرامون کتاب انگارۀ بت‌پرستی و پیدایش اسلام برخی اسلام‌شناسان بر این باورند که مشرک وصفی برای معرفی بت‌پرستان نیست؛ بلکه وسیله‌ای برای تمایزگذاری مسلمانان میان خود و دیگر یکتاپرستان مسیحی و یهودی است. افزون بر این، تفسیر مشرک به بت‌پرست را نه از قرآن، که می‌توان از احادیث برداشت کرد. جرالد هاوتینگ (زادهٔ ۱۹۴۴) مورخ و اسلام‌شناس انگلیسی و استاد بازنشسته مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی (سواس) یکی از پژوهشگرانی است که به این دیدگاه باور دارد. او در کتابش با عنوان The Idea of Idolatry and the Emergence of Islam: From Polemic to History که انتشارات دانشگاه کیمبریج منتشر کرده، می‌گوید اگر دیگریِ مسلمانان در شبه‌جزیره در قرآن مشرک خطاب شده‌اند صرفاً از روی جدل و به این دلیل فاصلهٔ باورها و آیین‌هایشان از توحید حقیقی بود. هاوتینگ معتقد است این تمایزگذاری میان ادیان پیشین نیز وجود داشته است. او این دیدگاه را قابل‌دفاع‌تر از دیدگاهی می‌داند که به بت‌پرستی به‌عنوان معیار شرک قائل‌ است. در نشست پیش‌رو، اعظم پویا و مریم پیروان مترجمان کتاب انگارهٔ بت‌پرستی و پیدایش اسلام: از جدل تا تاریخ اثر هاوتینگ از انگیزهٔ انتخاب این کتاب برای ترجمه، دشواری‌های فرآیند ترجمه‌اش و مدعاهای نویسنده در کتاب می‌گویند. محسن گودرزی برخی استدلال‌های هاوتینگ را تقریر و در آن مناقشه می‌کند. علی آقایی نیز افزون بر اثر مؤلف، دست‌رنج مترجمان را به بحث و بررسی می‌گذارد. #مطالعات_دین #اسلام_نخستین #بت‌پرستی #هاوتینگ #گودرزی #آقایی #پویا #پیروان #انعکاس #باشگاه_اندیشه @diinschool | @bashgahandishe | @inekas
Show all...
👍 2