دیرپای خُجَسته
روزنوشت و خیالنوشت اینجانب، که از نورِ ماه تزریق میکند برای بقایش.🌙 بخشی از مشاهداتم رو مینویسم. برخی واقعی، برخی به مدد خیال و بعضیمواقع هر دو توامان باهم. http://t.me/HidenChat_Bot?start=1124741729
Show more1 808
Subscribers
-424 hours
-57 days
-4030 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from پاتوقهای دیالوگوس
عرض ادب و ارادت خدمت شما همراهان گرامی.
استقبال شما از طرح جمعخوانی تابستان بیپایان بینظیر بود. و ما بابت حضور تکتک شما بینهایت ذوقزدهایم.
خوشحالیم که از سرتاسر جهان اقدام به شرکت در جلسات کردهاید و همراه شما تا پایان جلسه خواهیم بود.
همچنان در هر دو بخش حضوری و آنلاین امکان ثبتنام هست. جلسهی اول یکشنبه ۲۴ تیر از ساعت ۱۸:۰۰ شروع خواهد شد که جلسهی معارفه و مقدمه خواهد بود و به نوعی آنرا جلسهی صفر مینامیم. در این جلسه تمام برنامههای پیشرو نیز ارائه خواهد شد.
تمام جلسات ضبط میشوند برای جاماندهها.
از یکشنبهی هفتهی بعد شروع همخوانی و طرحها را خواهیم داشت.
برای پرداخت هزینهها نیز شرایط چند بخشی و قسطی نیز فراهم است، اولویت ما ترویج و تاکید بر امر کتابخوانی و تامل در آن است.
برای ثبتنام میتوانید به آیدی زیر پیام دهید:
@patoqadmin
مانا باشید.🌱
Repost from پاتوقهای دیالوگوس
Photo unavailableShow in Telegram
نشر ایرانبان با همکاری پاتوق کتاببازها برگزار میکند:
نشست تحلیل و بررسی کتابِ دره و سیل.
با حضور شهلا انتظاریان، مترجم کتاب
اورانوس قطبینژاد آسمانی، رواندرمانگر
محمدرضا فرهادی، منتقد
نیلوفر تیموریان، مدیر نشر ایرانبان
و جمعی از اهالی ادبیات قرار از دور هم بیایم از یک رمان جدی در حوزهی نوجوان و مسئلهی اضطراب پس از سانحه صحبت کنیم.
شرکت در جلسه رایگان اما نیاز به نامنویسی دارد.
برای حضور در جلسه به آیدی زیر پیام بدهید.
@patoqadmin
تاریخ: جمعه ۲۲ تیر.
ساعت برگزاری: ۱۸:۰۰
مکان برگزاری: تهران، پایینتر از میدان ونک، روبهروی ۱۲ گاندی، ساختمان خورشید، طبقه هکف، مجتمع فرهنگی کافکتاب.
ib-ds15 :کد تخفیف کتاب دره و سیل
از امروز تا یک ماه دیگر میتوانید کتاب دره و سیل را با این کد تخفیف از سایت ایرانبان بخرید و با ارسال رایگان دریافت کنید.
شاید با این متنِ تا سرخی من چه باشد دوباره بخوام تو ویرگول آزادانه بنویسیم.
تا سرخی من چه باشد؟! - ویرگول
:غم بعد از اجرا عنصری تکراری، مخاطب به چه میاندیشد بعد از اجرای یک تراژدی تمام و کمال؟من، محمدرضا فرهادی در گرمای کلافهکنندی تیرماه هزار…
چطور ممکنه یک شعر دقیقن جوری خونده بشه که نفس شعر کاملن ادا شده باشه؟ بارها شنیدمش و بارها احساسات بالا اومدن و هیج از تازگی قطعه برای من که مخاطبِ سادهلوحم کم نشده.
حورا میگفت پادشاهی(کرئون) میآید و حق سوگواری گرفتن را از آنتیگونه میگیرد.
پرسش ابن است که او چرا باید این کار را کند؟ مگر حقِ سوگواری دادنی و گرفتنیست؟ چرا هزاران سال این اتفاق میافتد؟ در واقعه عاشورا هم این اتفاق بعد از حوادث میافتد. و همینگونه تا دورهی معاصر. مادران و خواهران دادخواهی که اجازه سوگواری ندارند، بر ایشان ممنوع شده. این اجازه ندادن سوگواری چه میدهد به قدرت؟ چه میگیرد از سوگوار؟
از یک رهایی شدن علیه جبار باید حرف زد و آنتیگونهها یک در هزار میان. باید غلبه کنند بر خیلی چیزها. کار به هیچوجه آسان نیست. اما بین آن هزار آنتیگونه میماند و تبدیل به نماد میشود. نمادی علیه ستم و زورگویی و قلدری. خواه این جباریت درون خودمان باشد، آنگاه چگونه میتوان آنتیگونه شد؟
Repost from دیرپای خُجَسته
آنتیگونه: و ما را، من و جنونم را به خود واگذار، تا دل به دریا زنیم.
سوفوکل ترجمه شاهرخ مسکوب
فضای مترو شلوغ است. پر از همهمه. هنوز قطار نیامدی. صدای مردی ایستاده کنار من به گوشم میرسد. زمزمه میکند. موبایل در دست آوازی میخواند که بس دلنشیت است. چشمانم را میبندم و میشنوم:
چه محفل آرایی چه شیرین سخنی
نمی کنم باور که مهمان منی
نمی کنم باور که با خنده خود
سکوت سنگین را چنین می شکنی
قدم نهادی در خانه من
شد از تو روشن کاشانه من
سبو بیفکن پیاله بشکن، که باده مستی ندهد
خوشا به حالی که خود مجالی، به می پرستی ندهد
تو نور چشمان منی بر دو چشمم قدمت
مرو از این خانه مرو تا نمیرم زغمت
به کنارم تو بمان، به شام تارم تو بمان
تو بمان با من عاشق که به سر
همه سودای تو دارم تو بمان
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.