cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

بهمنی قاجار

محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ

Show more
Advertising posts
2 586
Subscribers
-324 hours
+147 days
-730 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
فردوسی و ایران و ایرانی اهمیت فردوسی در تثبیت همیشگی ایران به عنوان هویت میهنی ماست ، از پس صدها سال مبارزات مستمر ایرانیان برای ماندگاری خود در برابر دشمنان و انیرانیان و پس از پیروزی ها و شکست ها و فراز و فرودهای بسیار ، فهم یک  ایرانی از خود ایرانی و چیستی این هویت به یاری فردوسی ممکن شد . ایرانی که روح و روان آن با اسطوره های پیشدادی و کیانی شکل گرفته بود و در ژرفای حافظه تاریخی خود هم  عظمت خیره کننده عصر هخامنشی و هم غم شکست در برابر اسکندر را داشت و در هزار سال عصر اشکانی و ساسانی مفهوم ایران را در برابر انیران و به ویژه دو مصداق بزرگ انیران یعنی روم و توران پابرجا و متمایز و نیرومند نگه داشته بود،  پس از نابودی شاهنشاهی ساسانی در یک نبرد مرگ و زندگی قرار گرفت ، پاسخ ایران به این نبرد تاریخی و تعیین کننده جنبش شعوبیه بود که نهضتی سیاسی و فرهنگی و تمدنی بود ، بار اصلی جنبه مدنی این جنبش بر عهده  نهضت شاهنامه نویسی بود که هم زبان و ادب فارسی دری  را به عنوان زبان پیوند و فرهنگ مشترک ایرانیان تثبیت می کرد و هم از  روح اسطوره ای و ذهنیت تاریخی ایرانی نمایندگی می کرد ، این نهضت با فردوسی به انجام رسید ، در حقیقت فردوسی تکمیل کننده و پیوند دهنده ماهیت اسطوره ای و تاریخی ایران از سویی و جایگاه شامخ زبان و ادب پارسی و جنبش سیاسی مشروعیت زدایی از خلافت بود . به گونه ای که می توان گفت : فردوسی دریایی بزرگ  بود که از پیوند چهار رودخانه خروشان اساطیر ایرانی ، تاریخ ایران ، زبان فارسی و مبارزه با  خلافت اسلامی پدیدار گردیده بود. ‌فردوسی با شامخ ترین و رساترین گونه زبان فارسی اساطیر ایرانی را به مثابه نمادهای پایدار فرهنگ و تمدن ایرانی زنده کرد ، نمادهایی چون دانش هوشنگ و عظمت جمشید و دادخواهی کاوه و دادگری فریدون و پیروز مندی و شکست ناپذیری رستم دستان،  پاکی و صلح طلبی سیاوش و ایرانمداری کیخسرو برای همیشه الگوی انسان ایرانی را ترسیم کردند و  اینان در کنار احیا حافظه تاریخی ایران ساسانی و تکیه بر تشیع به عنوان نفی کننده مشروعیت خلافت ، روح و روان و حتی پیکره ایران و ایرانی ساختند . بر این اساس ایرانی انسانی است با هویتی اسطوره ای و تاریخی و مشرب فرهنگی و مدنی مشخص که خود را متمایز از رومی و تورانی و تازی تعریف می کند ، ایرانی به میهن خود ایران که سرحدات تاریخی و فرهنگی و سیاسی آن از خون شهدای ایران رنگین شده است عشق می ورزد و دار و ندار و اساس و هویت و افتخار و زندگی او و همه چیزش در این جهان در یک کلام مقدس تعبیر می گردد: ایران. https://t.me/bahmanighajar
1 54630Loading...
فردوسی و ایران و ایرانی اهمیت فردوسی در تثبیت همیشگی ایران به عنوان هویت میهنی ماست ، از پس صدها سال مبارزات مستمر ایرانیان برای ماندگاری خود در برابر دشمنان و انیرانیان و پس از پیروزی ها و شکست ها و فراز و فرودهای بسیار ، فهم یک  ایرانی از خود ایرانی و چیستی این هویت به یاری فردوسی ممکن شد . ایرانی که روح و روان آن با اسطوره های پیشدادی و کیانی شکل گرفته بود و در ژرفای حافظه تاریخی خود هم  عظمت خیره کننده عصر هخامنشی و هم غم شکست در برابر اسکندر را داشت و در هزار سال عصر اشکانی و ساسانی مفهوم ایران را در برابر انیران و به ویژه دو مصداق بزرگ انیران یعنی روم و توران پابرجا و متمایز و نیرومند نگه داشته بود،  پس از نابودی شاهنشاهی ساسانی در یک نبرد مرگ و زندگی قرار گرفت ، پاسخ ایران به این نبرد تاریخی و تعیین کننده جنبش شعوبیه بود که نهضتی سیاسی و فرهنگی و تمدنی بود ، بار اصلی جنبه مدنی این جنبش بر عهده  نهضت شاهنامه نویسی بود که هم زبان و ادب فارسی دری  را به عنوان زبان پیوند و فرهنگ مشترک ایرانیان تثبیت می کرد و هم از  روح اسطوره ای و ذهنیت تاریخی ایرانی نمایندگی می کرد ، این نهضت با فردوسی به انجام رسید ، در حقیقت فردوسی تکمیل کننده و پیوند دهنده ماهیت اسطوره ای و تاریخی ایران از سویی و جایگاه شامخ زبان و ادب پارسی و جنبش سیاسی مشروعیت زدایی از خلافت بود . به گونه ای که می توان گفت : فردوسی دریایی بزرگ  بود که از پیوند چهار رودخانه خروشان اساطیر ایرانی ، تاریخ ایران ، زبان فارسی و مبارزه با  خلافت اسلامی پدیدار گردیده بود. ‌فردوسی با شامخ ترین و رساترین گونه زبان فارسی اساطیر ایرانی را به مثابه نمادهای پایدار فرهنگ و تمدن ایرانی زنده کرد ، نمادهایی چون دانش هوشنگ و عظمت جمشید و دادخواهی کاوه و دادگری فریدون و پیروز مندی و شکست ناپذیری رستم دستان،  پاکی و صلح طلبی سیاوش و ایرانمداری کیخسرو برای همیشه الگوی انسان ایرانی را ترسیم کردند و  اینان در کنار احیا حافظه تاریخی ایران ساسانی و تکیه بر تشیع به عنوان نفی کننده مشروعیت خلافت ، روح و روان و حتی پیکره ایران و ایرانی ساختند . بر این اساس ایرانی انسانی است با هویتی اسطوره ای و تاریخی و مشرب فرهنگی و مدنی مشخص که خود را متمایز از رومی و تورانی و تازی تعریف می کند ، ایرانی به میهن خود ایران که سرحدات تاریخی و فرهنگی و سیاسی آن از خون شهدای ایران رنگین شده است عشق می ورزد و دار و ندار و اساس و هویت و افتخار و زندگی او و همه چیزش در این جهان در یک کلام مقدس تعبیر می گردد: ایران. https://t.me/bahmanighajar
Show all...
بهمنی قاجار

محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ

👏 13👎 4 3
Go to the archive of posts