cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

متروکه

من مائده هستم. اندروید دولوپر هستم و عاشق شغلمم. ۲۳ سالمه. تهران زندگی می‌کنم. عاشق شدم و ازدواج کردم و خوشحال‌ترینم کنارش. از کد زدن لذت می‌برم، کتاب خوندن بهم آرامش میده، و اخیرا فهمیدم که شنا برام عمیقا لذت‌بخشه. خیلی خوش‌ اومدید =)))

Show more
Advertising posts
1 070
Subscribers
+424 hours
+47 days
+4330 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
یا مثلا میگه پرونده من هم وزن تونه. خیلی گنگه واقعا 😂
1960Loading...
02
میگه امشو خیلی حالم بده، عرق سگی برام شرابه =)))))))))))
2030Loading...
03
من کلا به نظرم لهجه خیلی چیز زیباییه. یه نمکی به صحبت آدما اضافه میکنه. ولی همیشه وقتی لهجه لری رو می‌شنیدم خیلی دلم می‌گرفت. بچه که بودم بابام با یه آقایی به مسئله خورده بود، و چندین سال دادگاه میرفتن، و پسره وقتی افتاد زندان، خونواده‌ش زیاد میومدن خونه ما واسه این که رضایت بگیرن. و خب توی ذهن من لهجه لری با اون صحبتا و اون روزا گره خورده. واسه همین تنها لهجه‌ای که از شنیدنش لذت نمی‌بردم لری بود. تااااا این مدت که این آهنگ بشه قرتی محسن لرستانی رو هی میذارن توی اینستاگرام روی کلیپای مختلف. و برای اولین بار دوست شدم با این لهجه =))) در حدی که الان بچه ننه محسن لرستانی داره پلی میشه 😂😭 واقعا هنر چقدر چقدر میتونه تاثیرگذار باشه روی علایق آدما.
2041Loading...
04
فاز کار کردن هم ندارم امروز. تسکم رو دوست ندارم. اون تیکه‌هایی از تسکام که توی بخشای Legacy کد بیسمون هست رو اصلا دوست ندارم برم سراغش. اغلب میوفتم توی دام ریفکتورای بزرگ. و دیگه ازش نمیتونم بیرون بیام. و بعد تسکی که گفتم سه روزه میزنم رو سه هفته‌ای تحویل میدم.
3040Loading...
05
کتاب بعدی‌ای که میخوام بخونم کتاب The manager's path هست. در مورد اینه که به عنوان یه سافتور انجینیر نردبان شغلیت چطوریه و روی هر پله ازت انتظار میره که چیکارا بکنی و این‌ها. من کتاب خوندن رو توی دو قسمت همیشه انجام میدم. یکی کتابای قبل خواب، که هر شب میخونمشون، روی کتابخوان میخونم که دیگه نیاز نباشه لامپ این‌ها روشن باشه و چشمام خسته شه که خوب بخوابم. یه قسمتش هم اون کتاب خوندنیه که ممکنه هر روز نرسم انجامش بدم، ولی مثلا اگه یکی دو ساعت تایم خالی پیدا کنم میشینم اون رو میخونم. این کتاب از اون قبل خوابیا میشه، از اون فیری تایمی‌ها فعلا دارم Wabi sabi رو میخونم ولی تموم که بشه میرم سراغ Thinking fast and slow امسال فازم خوب روی کتاب خوندن مونده. لذت بخشه خلاصه.
3147Loading...
06
کلا این کانال Escaping the ordinary به نظرم خیلی جای باحالیه. همینطوری خلاصه‌های کتاب رو تعریف میکنه، ولی خب به نظرم خیلی خوب و قشنگ و با تصویرسازی‌های خفن تعریف میکنه. و خیلی دیر به دیر ویدئو میده، ولی وقتی میده واقعا با کیفیتن. از دستش ندید خلاصه =))
3287Loading...
07
کتاب The psychology of money رو خوندم. به نظرم کتاب خوبی بود. و دید خوبی نسبت به پول میداد. از این نظر به نظرم متفاوت بود که دیدی که میداد واقع‌گرایانه بود نه ایده‌ال‌گرایانه. یعنی خطاهای انسانی و شناختی ما رو نسبت به پول شفاف می‌کرد خیلی جاها. ولی به نظرم خیلی کتاب طولانی ای بود. یه کانسپت ساده رو براش ۵۰ صفحه توضیح نوشته بود نویسنده. میفهمم که مثال و توضیح کمک کننده‌ست توی جا افتادن کانسپت، ولی خب یه جاهایی واقعا حوصله سربره. خلاصه که کتاب خوبی بود، ولی میشد توی نصف این حجم جمع بشه =)) https://www.youtube.com/watch?v=_5ecgEXLoCA&t=19s اینجا میتونید خلاصه‌ش رو ببینید.
29123Loading...
08
تولدم داره نزدیک میشه. بعد به علی میگم امسال میخوام یه لیست آماده کنم هر کی ازت سوسکی پرسید برای مائده چی بخریم کادو، تو از این لیسته یه چیزی بهشون بگه. بعد میگه لیستت چیه؟ گفتم ببییین تا الان میدونم که یه macbook pro m3 pro میخوام، دوست دارم که یه هدفون سونی Sony WH-1000XM5 هم داشته باشم، ساعتم هم به نظرم دیگه بد شده، یه سامسونگ واچ خوشگل هم حال میده، ایربادز سامسونگ هم باز به نظرم خیلی آپشن خوبیه. بعد اینطوری بود که عزیزم فکر نمیکنی لیستت یه خرده گرونه برای ملت؟ 😂/
4316Loading...
09
بعد راستش امشب داشتم فکر میکردم به این که خیلی فرق هست بین کسی که حامی مالی داره ولی تصمیم گرفته مستقل باشه، با کسی که حامی مالی نداره و چاره‌ای جز مستقل بودن نداره. اولی میدونه هر جا که دیگه نتونست، یکی کنار جاده وایساده، یه بطری آب بده دستش، بغلش کنه و تشویقش کنه به ادامه دادن، یا اصلا یه صندلی براش بذاره بگه بشین استراحت کن، دومی ولی میدونه هیچکس نیست کنار جاده. تو خودتی و خودت. و تا خود قله باید همینطوری بدوی. اگه تونستی برسی که دمت گرم حالا دیگه میتونی ازش لذت ببری، اما وسط جاده حق خسته شدن نداری، حق ایستادن نداری، کسی برای تو کنار جاده نایستاده که بتونی بهش تکیه کنی. همینه که هست. و با تمام احترامی که برای گروه اول قائلم، هیچوقت به نظرم استرس و دلهره گروه دوم رو، عذاب گروه دوم رو درک نخواهند کرد.
42414Loading...
10
امروز برای اولین بار توی زندگیم کفش پاشنه بلند خریدم بچه‌ها. و خودم باورم نمیشه از همین خرید ساده چقدر هیستوری جلو چشمم زنده شد. یعنی اینطوریم که روان آدمیزاد انگار یه سری چیزا رو هیچوقت فراموش نمیکنه. میذارتشون زیر خروارها خاک. ولی فراموش نمیکنه. کفشا رو که پوشیدم، هم خودم خیلی خوشم اومد هم علی. و هر دو اینطوری بودیم که چرا تا الان نپوشیده بودم؟ بهش که فکر کردم کلی خاطره مختلف توی سرم زنده شد. یکیش اینه که کلا من انگار یه زمانی آگاهانه یه سری بخشای زنونه خودم رو کشتم. نیاز بوده. شرایط سخت بوده. فرصت برای ناز و ظریف بودن نداشتم. فرصت برای رسیدگی به خودم نداشتم. پولش هم نداشتم. امشب داشتم فکر میکردم مثلا کجای زندگیم باید بیشتر روی این بخشای زنونه وجودم کار می‌کردم؟ دوران دانشجویی؟ که باید کار می‌کردم که از پس زندگی دانشجوییم بربیام؟ قبلش که باید کار می‌کردم که به زور از پس هزینه چهارتا کتاب کمک آموزشی برای کنکورم بربیام؟ کی واقعا وقتش بوده که من دو دقیقه بار زندگی رو بذارم زمین و به این زیبایی‌های کوچیک و ساده فکر کنم. و میدونی انگار چون نه پولش رو داشتم نه وقتش رو، ذهنم معنی نرسیدن رو برام عوض کرده. اینطوری بوده که تو که به اون ناناز بودنه و ظریف بودنه نمیرسی، بیا پس حتی انتخابش نکنیم و اینطوری به یاد بیاریمش که ما انتخابمون نبوده اونطوری باشیم. حالا فکر میکنم شخصیتم این مدلیه که کلا اگر شرایطش می‌بود هم از این دخترای صورتی‌ کفش پاشنه بلند پوش نمیشدم. ولی شاید بیشتر به خودم و ظاهرم رسیدگی می‌کردم. بعد یادم افتاد به یه خاطره از کودکیم. عروسی داییم بود. و من لباسم خیلی زشت بود. چون یه نفر از مکه برام سوغاتی آورده بود و مامانم سعی میکرد قانعم کنه که همین خوبه که دیگه برام لباس نخره. و من اینطوری بودم که باشه من اوکیم لباسم زشت باشه، ولی برام کفش بخرید. و بهم گفت کفش خیلی گرونه. و انگار من همیشه اینطوری با این فکره موندم که اوکی پس کفش پاشنه بلند داشتن یه چیز لاکچریه. حتی وقتی که دیگه برام خیلی خیلی راحت بوده خریدش هم، ذهنم اینطوری بوده که حتی بهش فکر نکرده. از لیست نیازها و خواسته‌هاش حذفش کرده. میدونی خیلی عجیبه. کلا همیشه سخته از فقر حرف زدن. اخیرا با آدمای مختلف صحبت کردم در مورد این قضیه. نه فقط فقر، کلا از پول نداشتن حرف زدن سخته. ولی من فکر میکنم توی شرایطی که آدما دارن خیلی چیزا رو عادی سازی میکنند و توی شرایطی که خیلی مردم فقیرند، باید عادی بشه حرف زدن از فقر. که لااقل آدما بتونن با حرف زدن ازش از غمشون بکاهن، خالی بشن، وگرنه که سگ توی پول نداشتن. من خوشحالم که از اون شرایط عبور کردم، و وقتی عبور کردم جرئت کردم ازش حرف بزنم. هم با همسرم و قبل از این که همسرم باشه با دوست پسرم، هم با دوستام، هم اینجا توی کانال، و حتی یه جاهایی با خود پدر و مادرم در مورد اشتباهاتی که کردند. و خوشحال‌ترم که واقعا مسیرم رو تونستم ازشون جدا کنم با سخت کار کردن. با واقعا سخت کار کردن. ولی خب واقعا یه وقتایی، حتی مرور اون روزا خیلی دردناکه. فکر کن. ۲۳ سالمه. و اولین باره کفش پاشنه بلند میخرم =)) و اگر کسی ۳ روز پیش ازم می‌پرسید چرا تا الان نپوشیدی؟ میگفتم نمیییییدونممم، خیلی سبک من نیییست راستش. چقدر آخه سبکت نیست زن؟ اونقدری که هیچوقت امتحانش نکنی؟ تو اصن هیچوقت به این جواب خودت شک نکردی؟
43523Loading...
11
یکی دو هفته آینده خیلی شلوغ پلوغ خواهد بود. هفته دیگه که تقریبا کلش رو سفرم. و اون یکی دو روزی که سفر نیستم هم باید برم لیزر و ناخنامو درست کنم و این‌ها برای عروسی. چون که از سفر که برمیگردیم دیگه خیلی وقت نیست برای این‌کارا. برای این سفره قراره دو شب اول رو کمپ کنیم، دو شب دوم هم یه ویلای استخردار گرفتیم وسط جنگل و قراره عشق و حال باشه. کلا سفر با این گروه از دوستام خیییلی خوش میگذره. خیلی واقعا منتظرم که برسه روزش. مخصوصا که من دستیار لیدرم 😂 برای عروسی هم لباسم رو اندازه گرفتم، امشب باید کفش بخرم، و باید آرایشگاه رو برم هماهنگ کنم. که شنبه فکر کنم برم. دیگه کار دیگه‌ای نمیمونه. 💃
4082Loading...
12
سلام سلامممم. من از غار تنهایی و افسردگیم بالاخره اومدم بیرون =))) بچه‌ها ولی هورمونا واقعا عجیبن. هفته پیش نمیتونستم از تخت پاشم چون به مردن فکر میکردم و خسته بودم از زندگی، امروز صبح کلی رقصیدم، بعدش با علی صحبت کردم کلی در مورد مسیر شغلی‌ای که میخوام استارت بزنم، بعدش با سپنتا صحبت کردم کلی و بمب انرژیم. و الان اینطوریم که خببب برم بقیه مقاله‌م رو بنویسم، یه خرده کورس ببینم، عصر ویدئوی یوتیوب ضبط کنم، و عصر برم صندل بخرم برای عروووسییی 🌱
4112Loading...
13
Every path we take, we're wandering in blindness In the end, nothing is Glorious or honorable
46710Loading...
14
Media files
53120Loading...
15
این چند روز توی یه هاله‌ای از غم داره میگذره. این سری پی‌ام‌اس و به دنبالش خود پریود یکی دو هفته واقعا سختی رو برام ساختند. فردا هم روز خداحافظی همکارمه و در حالیکه دارم خودم همه هماهنگی‌های خرید کادو و کیک و همه چی رو انجام میدم، از ته دلم هم ناراحتم هم خوشحالم. و این چند رو نان استاپ به موسیقی‌های آقای Evgeny Grinko گوش دادم. باشد که آرامش روح ناآرامم باشه. خیلی زیباست کارای این مرد. دوست دارم یه زمانی بتونم بعضی از آثارش رو بنوازم. هنوز جوونیم، هنوز وقت هست برای رسیدن به انبوه آرزوها نه؟
5281Loading...
16
سلام رفقا همینطور که احتمالن اطلاع دارید ما در شرکتمون یه پوزیشن طراح محصول باز کردیم. کسی که قراره جای خود من بیاد در این تیم خفن و پروسه‌هارو پیش ببره. از طریق این لینک میدونید شرح این پوزیشن رو بخونید و براش اپلای کنید. امیدوارم به زودی ببینمتون❤️ https://jobinja.ir/companies/remotesynergy/jobs/Asyx?_gl=1*tk4ie3*_ga*MTYxOTA4NjI5Mi4xNzE2ODg4Mjgx*_ga_T8HC2S1534*MTcxNjg4ODI4MC4xLjEuMTcxNjg4ODQyNi40OC4wLjA.
5308Loading...
17
تعداد آدمای عزیزی که ایران برام مونده داره کمتر از رفته‌ها میشه. عجیبه واقعا روزگار ما
6234Loading...
18
امشب به اون یکی دوستم که اونم چند وقت پیش رفت ایتالیا میگم فکر کردن به این که اسلک رو باز میکنم و چتش دیگه اون بالا پین نیست، فکر کردن به این که هر روز نمیاد سلام کنه صبح بخیر بگه خیلی ناراحت کننده‌ست.
5811Loading...
19
امشب رفتم شام خداحافظی یکی از همکارام. یعنی نزدیک‌ترین همکارم. که داره میره آلمان. و دو ساله هر روز با این آدم دارم کار میکنم. و در ارتباطم. و در جریان اتفاقای زندگی هم بودیم و ... خیلی ناراحت کننده‌ست واقعا
6211Loading...
20
شبتون بخیر 💫
6753Loading...
21
از این کانسپت وابی سابی توی دیزاین هم استفاده میکنن. از المان هایی که شبیه رنگ‌های طبیعی زمین هستند، از چیزای نامتقارن، ناکامل، ناکافی. خیلی باحاله :)))
64213Loading...
22
بچه‌ها پذیرش این جمله خیلی خیلی کار سختیه. مخصوصا برای منی که یک عمر جنگیدم توی همه چی کامل باشم. توی همه چی پرفکت باشم. و یکی دو ساله تازه فهمیدم که پرفکت بودن الزاما چیز خوبی نیست. اتفاقا آسیب‌زاست. اتفاقا مانع لذته. و از اون موقع چقدر لذت به زندگیم افزوده شده. و خب ما از زندگی همین چیزاش یادمون میمونه دیگه. لحظه‌هایی که عمیقا زنده بودیم. حالا یا درد زنده نگهمون داشته یا شور و شعف و خوشحالی. ولی زنده زنده بودیم، همه حسامون رو داشتیم اون موقع‌ها. و به نظرم دنبال زمان، ثروت، و مقام دوییدن مانع اون لذته‌ست خیلی جاها. نمیگم نباید دنبالشون دوید، قطعا من همچنان خواهم دوید، ولی خب میگم باید بلد باشیم یه جاهایی بزنیم کنار. من هنوز بلد نیستم. دارم یاد میگیرم. امیدوارم شما هم اگر بلد نیستید یاد بگیریدش.
4838Loading...
23
I'm learning to be comfortable in the "almost there" rather than the "here I am"
5008Loading...
24
یا اینو ببین چه زیبا نوشته 🥲
4559Loading...
25
امشب وابی سابی رو شروع کردم، و دلم برای ایکیگای تنک شد :))) رفتم پینترست گردی ایکیگای 🥲
4317Loading...
26
ولی حس میکنم این حال خوبه خیلی سطحی. درونی خشمگینم خیلی. جلسه قبل به تراپیستم گفتم دیگه ماهی یه بار بیام. گفت حالا فعلا هر دو هفته بیا، بعد اگه حس کردیم اوضاع خوبه بکنیم هر ماه :))) و من همین دو هفته شدنش هم پشیمونم. انقدر از سر کار و شرایط ایران و غیره و غیره خشمگینم که منتظر تراپیم فقط :)))
4621Loading...
27
برای این یه ویدئوی معرفی ساختم که همسفرامون خیییلی حال کردن باهاش. و در نهایت تصمیم شد ترکمن صحرا. امیدوارم هنوز سرسبز باشه و این بارندگی‌ها سبزه‌ها رو زنده نگه داشته باشن 🥹 قشنگ به امید این سفره زنده‌م. 😍
4692Loading...
28
امروز خیلی خیلی کار کردم. و وقتی داشت بارون میومد کار کردم. برای همین به خودم یه باملند، یه شام خوشمزه، و یه پیپ بدهکارم ( اگه باز جانماز آب نمیکشن دوستان 😂).
4653Loading...
29
واقعا ای آی معجزه‌ست. این GPT اندازه یه روز کاری کاااامل برای من زمان سیو کرد. فلجم اصن کااامل بدون جی پی تی.
4585Loading...
30
حالا بعد از این همه خبر بد، من مسئول برنامه‌ریزی سفر برای ۸ نفر آدم شدم 😁 و این خیلییی هیجان‌انگیزه. باید تا امشب در مورد این سه تا مقصد و مسیرهاشون و آب و هواشون به اطلاعاتی جمع و جور کنم تا کمک کنم به تصمیم گیری جمع. خیلی هیجان انگیزه. 😭😭 کردستان، لرستان، ترکمن صحرا
5204Loading...
31
Media files
30Loading...
32
یعنی یک سال و نیم به طور کلی عدد زیادی نیست. ولی یک سال و نیمی که هر روزت اینطوریه که میری بیرون چهره سیاه و زشت یه سری نظامی تفنگ به دست میبینی سر میدون موقع رانندگی همش نگران اینی شالت بیوفته، و مجبور شین ماشین رو ببرین پارکینگ و به همسرت که مثلا سرباز امریه‌ست مرخصی نمیدن پس نمیتونین ببرین پس بگایی پشت بگایی بعد داری برای خودت برمیگردی خونه، شالت از سرت میوفته، یهو یه موتور گشت از اینور یکی از اونور و یه ون از پشت محاصره‌ت میکنن. که چرا شالت افتاده؟ اونم توی یه کوچه تاریییک خلوت. بله دوستان برای دوست من اتفاق افتاده. و جدیدا دیگه توی خیابونای اصلی این کارا رو نمیکنن. بلکه توی فرعی دخترای مردم رو خفت میکنن. بعد میگی عیب نداره میام یه خرده یوتیوب اینستاگرام اینا چیل میکنم حالم خوب میشه. بعدش میبینی آخوند زپرتی که اندازه ۶ کلاسم سواد نداره، برداشته ریده توی اینترنتی که یه سری مهندس تحصیل‌کرده خفن ساختنش. که باز ریده میشه توی اعصابت. همه اینا چرا؟ چون‌ چندین سال پیش توی مغز اغلب پدربزرگامون ریده بودن. این شد که اسلام رو به یه کشور پیشرفته خفن روبه رشد ترجیح دادن. واقعا خاک تو سرشون.
5184Loading...
33
و حتی تصور اینکه یک و نیم فاکین سال دیگه باید با این خیکی‌ها توی یه کشور زندگی کنم کشنده‌ست. دلم میخواد بشینم ساعت‌ها براش زار بزنم.
4851Loading...
34
و امروز شنیدم که آقا به خاطر این که دیشب هیئت بوده امضا نکرده رو برگه رو. اولا که این چه عبادتیه وقتی کار مردم گیرته؟ یه مشت آدم لاشی لاشخور تن پرور ریاکارن بخدا. از اونور هم آسیاتک هم ایرانسل اینترنتشون ترکیده. فلذا وی پی ان شرکت هم ترکیده. فلذا من به استیج خودمون نمیتونم وصل شم. یعنی در ساعات آغازین شنبه آلردی از آخوند خسته‌م.
5093Loading...
35
سیستم اداری ایران وااااقعاااا داغونه. دیگه نظامیش از اونم داغون‌تر. ما سر قضایای سربازی، یه امضا از یه نفر نیازه که بگیریم. یه روز هیئته، یه روز نیست، یه روز گوشیش خاموشه، یه هفته غیب شده، یه روز نماز جماعته، یه روز یادش می‌ره، یه روز دیگه باز هیئته، یه روز خاکسپاری رئیسیه. بابا مرد پارمون کردیییی، بده اون امضای لامصب رو. ببین بدون شوخی، یک فاکین ماهه این برگه روی میز این مرده.
4990Loading...
یا مثلا میگه پرونده من هم وزن تونه. خیلی گنگه واقعا 😂
Show all...
🔥 5👍 1
میگه امشو خیلی حالم بده، عرق سگی برام شرابه =)))))))))))
Show all...
من کلا به نظرم لهجه خیلی چیز زیباییه. یه نمکی به صحبت آدما اضافه میکنه. ولی همیشه وقتی لهجه لری رو می‌شنیدم خیلی دلم می‌گرفت. بچه که بودم بابام با یه آقایی به مسئله خورده بود، و چندین سال دادگاه میرفتن، و پسره وقتی افتاد زندان، خونواده‌ش زیاد میومدن خونه ما واسه این که رضایت بگیرن. و خب توی ذهن من لهجه لری با اون صحبتا و اون روزا گره خورده. واسه همین تنها لهجه‌ای که از شنیدنش لذت نمی‌بردم لری بود. تااااا این مدت که این آهنگ بشه قرتی محسن لرستانی رو هی میذارن توی اینستاگرام روی کلیپای مختلف. و برای اولین بار دوست شدم با این لهجه =))) در حدی که الان بچه ننه محسن لرستانی داره پلی میشه 😂😭 واقعا هنر چقدر چقدر میتونه تاثیرگذار باشه روی علایق آدما.
Show all...
👍 1
فاز کار کردن هم ندارم امروز. تسکم رو دوست ندارم. اون تیکه‌هایی از تسکام که توی بخشای Legacy کد بیسمون هست رو اصلا دوست ندارم برم سراغش. اغلب میوفتم توی دام ریفکتورای بزرگ. و دیگه ازش نمیتونم بیرون بیام. و بعد تسکی که گفتم سه روزه میزنم رو سه هفته‌ای تحویل میدم.
Show all...
کتاب بعدی‌ای که میخوام بخونم کتاب The manager's path هست. در مورد اینه که به عنوان یه سافتور انجینیر نردبان شغلیت چطوریه و روی هر پله ازت انتظار میره که چیکارا بکنی و این‌ها. من کتاب خوندن رو توی دو قسمت همیشه انجام میدم. یکی کتابای قبل خواب، که هر شب میخونمشون، روی کتابخوان میخونم که دیگه نیاز نباشه لامپ این‌ها روشن باشه و چشمام خسته شه که خوب بخوابم. یه قسمتش هم اون کتاب خوندنیه که ممکنه هر روز نرسم انجامش بدم، ولی مثلا اگه یکی دو ساعت تایم خالی پیدا کنم میشینم اون رو میخونم. این کتاب از اون قبل خوابیا میشه، از اون فیری تایمی‌ها فعلا دارم Wabi sabi رو میخونم ولی تموم که بشه میرم سراغ Thinking fast and slow امسال فازم خوب روی کتاب خوندن مونده. لذت بخشه خلاصه.
Show all...
👍 1 1
کلا این کانال Escaping the ordinary به نظرم خیلی جای باحالیه. همینطوری خلاصه‌های کتاب رو تعریف میکنه، ولی خب به نظرم خیلی خوب و قشنگ و با تصویرسازی‌های خفن تعریف میکنه. و خیلی دیر به دیر ویدئو میده، ولی وقتی میده واقعا با کیفیتن. از دستش ندید خلاصه =))
Show all...
کتاب The psychology of money رو خوندم. به نظرم کتاب خوبی بود. و دید خوبی نسبت به پول میداد. از این نظر به نظرم متفاوت بود که دیدی که میداد واقع‌گرایانه بود نه ایده‌ال‌گرایانه. یعنی خطاهای انسانی و شناختی ما رو نسبت به پول شفاف می‌کرد خیلی جاها. ولی به نظرم خیلی کتاب طولانی ای بود. یه کانسپت ساده رو براش ۵۰ صفحه توضیح نوشته بود نویسنده. میفهمم که مثال و توضیح کمک کننده‌ست توی جا افتادن کانسپت، ولی خب یه جاهایی واقعا حوصله سربره. خلاصه که کتاب خوبی بود، ولی میشد توی نصف این حجم جمع بشه =)) https://www.youtube.com/watch?v=_5ecgEXLoCA&t=19s اینجا میتونید خلاصه‌ش رو ببینید.
Show all...
The Psychology of Money in 20 minutes

This video was inspired by Morgan Housel’s amazing book “The Psychology of Money” I hope this short video inspires you to put down your phone (and social media) for a few hours and go out and grab a copy of this book for yourself. Check out Morgan Housel’s book here 📕The Psychology of Money

https://amzn.to/3ZdJQq1

If you are more into Audiobooks, here is a link to that. You can get two of these books for free if you sign up for a free Audible trial with the link below. 🎧Grab The Psychology of Money audiobook here on an Audible trial with 2 free books

https://amzn.to/3A5r32l

What is The Psychology of Money about? You may think of money as just numbers, spreadsheets, math or an equation that needs to be solved, but the real financial decisions are made away far from calculators, around dinner tables - with ego, pride, fear and personal history. The true nature of money is the dance between the cold arithmetic of a spreadsheet and human nature. When it comes to money we are complicated creatures and financial success is not so much about how much you know but how you behave. ★★★ Would you like to Support us? ★★★ Get products designed with love here 🙂

https://shop.escapingordinary.net/collections/all

Mind Trap decks

https://shop.escapingordinary.net/products/54-cognitive-bias-flashcards-1

(TIMESTAMPS) (00:00) Financial DNA (You aren’t Crazy) (02:51) Compound Kings (Buffett’s dirty little secret) (05:56) Pessimism & Money (07:40) Two Forgotten Elements (A story) (10:18) The Key to Happiness (11:21) Tail Events (15:02) Beyond Bling (True Wealth VS Being Rich) (16:30) The Real Price (19:13) Hedonic Treadmills (enough?) 🍿Here are some other videos from the channel you may be interested in watching… 📽️21 Mind Traps - Master your most common thinking errors -

https://youtu.be/nYYkRaU0xh8

📽️Atomic Habits (Detailed Summary)

https://youtu.be/PZ7lDrwYdZc

📽️Rich Dad Poor Dad | (Detailed Summary)

https://youtu.be/eDa1U9qJKxo

📽️The Laws of Human Nature (Detailed Summary)

https://youtu.be/uhWzVdGmX2w

📽️The 7 Habits of Highly Effective people (Detailed Summary)

https://youtu.be/A-LJ6wvk7Cw

📽️The Four Agreements (Detailed Summary)

https://youtu.be/gpwuq5wOvwI

📽️Limitless by Jim Kwik (Detailed Summary)

https://youtu.be/naEkf_As9kU

Thankyou for watching. Please Subscribe, it helps a lot! :)

2
تولدم داره نزدیک میشه. بعد به علی میگم امسال میخوام یه لیست آماده کنم هر کی ازت سوسکی پرسید برای مائده چی بخریم کادو، تو از این لیسته یه چیزی بهشون بگه. بعد میگه لیستت چیه؟ گفتم ببییین تا الان میدونم که یه macbook pro m3 pro میخوام، دوست دارم که یه هدفون سونی Sony WH-1000XM5 هم داشته باشم، ساعتم هم به نظرم دیگه بد شده، یه سامسونگ واچ خوشگل هم حال میده، ایربادز سامسونگ هم باز به نظرم خیلی آپشن خوبیه. بعد اینطوری بود که عزیزم فکر نمیکنی لیستت یه خرده گرونه برای ملت؟ 😂/
Show all...
14👍 1
بعد راستش امشب داشتم فکر میکردم به این که خیلی فرق هست بین کسی که حامی مالی داره ولی تصمیم گرفته مستقل باشه، با کسی که حامی مالی نداره و چاره‌ای جز مستقل بودن نداره. اولی میدونه هر جا که دیگه نتونست، یکی کنار جاده وایساده، یه بطری آب بده دستش، بغلش کنه و تشویقش کنه به ادامه دادن، یا اصلا یه صندلی براش بذاره بگه بشین استراحت کن، دومی ولی میدونه هیچکس نیست کنار جاده. تو خودتی و خودت. و تا خود قله باید همینطوری بدوی. اگه تونستی برسی که دمت گرم حالا دیگه میتونی ازش لذت ببری، اما وسط جاده حق خسته شدن نداری، حق ایستادن نداری، کسی برای تو کنار جاده نایستاده که بتونی بهش تکیه کنی. همینه که هست. و با تمام احترامی که برای گروه اول قائلم، هیچوقت به نظرم استرس و دلهره گروه دوم رو، عذاب گروه دوم رو درک نخواهند کرد.
Show all...
👍 17 5
امروز برای اولین بار توی زندگیم کفش پاشنه بلند خریدم بچه‌ها. و خودم باورم نمیشه از همین خرید ساده چقدر هیستوری جلو چشمم زنده شد. یعنی اینطوریم که روان آدمیزاد انگار یه سری چیزا رو هیچوقت فراموش نمیکنه. میذارتشون زیر خروارها خاک. ولی فراموش نمیکنه. کفشا رو که پوشیدم، هم خودم خیلی خوشم اومد هم علی. و هر دو اینطوری بودیم که چرا تا الان نپوشیده بودم؟ بهش که فکر کردم کلی خاطره مختلف توی سرم زنده شد. یکیش اینه که کلا من انگار یه زمانی آگاهانه یه سری بخشای زنونه خودم رو کشتم. نیاز بوده. شرایط سخت بوده. فرصت برای ناز و ظریف بودن نداشتم. فرصت برای رسیدگی به خودم نداشتم. پولش هم نداشتم. امشب داشتم فکر میکردم مثلا کجای زندگیم باید بیشتر روی این بخشای زنونه وجودم کار می‌کردم؟ دوران دانشجویی؟ که باید کار می‌کردم که از پس زندگی دانشجوییم بربیام؟ قبلش که باید کار می‌کردم که به زور از پس هزینه چهارتا کتاب کمک آموزشی برای کنکورم بربیام؟ کی واقعا وقتش بوده که من دو دقیقه بار زندگی رو بذارم زمین و به این زیبایی‌های کوچیک و ساده فکر کنم. و میدونی انگار چون نه پولش رو داشتم نه وقتش رو، ذهنم معنی نرسیدن رو برام عوض کرده. اینطوری بوده که تو که به اون ناناز بودنه و ظریف بودنه نمیرسی، بیا پس حتی انتخابش نکنیم و اینطوری به یاد بیاریمش که ما انتخابمون نبوده اونطوری باشیم. حالا فکر میکنم شخصیتم این مدلیه که کلا اگر شرایطش می‌بود هم از این دخترای صورتی‌ کفش پاشنه بلند پوش نمیشدم. ولی شاید بیشتر به خودم و ظاهرم رسیدگی می‌کردم. بعد یادم افتاد به یه خاطره از کودکیم. عروسی داییم بود. و من لباسم خیلی زشت بود. چون یه نفر از مکه برام سوغاتی آورده بود و مامانم سعی میکرد قانعم کنه که همین خوبه که دیگه برام لباس نخره. و من اینطوری بودم که باشه من اوکیم لباسم زشت باشه، ولی برام کفش بخرید. و بهم گفت کفش خیلی گرونه. و انگار من همیشه اینطوری با این فکره موندم که اوکی پس کفش پاشنه بلند داشتن یه چیز لاکچریه. حتی وقتی که دیگه برام خیلی خیلی راحت بوده خریدش هم، ذهنم اینطوری بوده که حتی بهش فکر نکرده. از لیست نیازها و خواسته‌هاش حذفش کرده. میدونی خیلی عجیبه. کلا همیشه سخته از فقر حرف زدن. اخیرا با آدمای مختلف صحبت کردم در مورد این قضیه. نه فقط فقر، کلا از پول نداشتن حرف زدن سخته. ولی من فکر میکنم توی شرایطی که آدما دارن خیلی چیزا رو عادی سازی میکنند و توی شرایطی که خیلی مردم فقیرند، باید عادی بشه حرف زدن از فقر. که لااقل آدما بتونن با حرف زدن ازش از غمشون بکاهن، خالی بشن، وگرنه که سگ توی پول نداشتن. من خوشحالم که از اون شرایط عبور کردم، و وقتی عبور کردم جرئت کردم ازش حرف بزنم. هم با همسرم و قبل از این که همسرم باشه با دوست پسرم، هم با دوستام، هم اینجا توی کانال، و حتی یه جاهایی با خود پدر و مادرم در مورد اشتباهاتی که کردند. و خوشحال‌ترم که واقعا مسیرم رو تونستم ازشون جدا کنم با سخت کار کردن. با واقعا سخت کار کردن. ولی خب واقعا یه وقتایی، حتی مرور اون روزا خیلی دردناکه. فکر کن. ۲۳ سالمه. و اولین باره کفش پاشنه بلند میخرم =)) و اگر کسی ۳ روز پیش ازم می‌پرسید چرا تا الان نپوشیدی؟ میگفتم نمیییییدونممم، خیلی سبک من نیییست راستش. چقدر آخه سبکت نیست زن؟ اونقدری که هیچوقت امتحانش نکنی؟ تو اصن هیچوقت به این جواب خودت شک نکردی؟
Show all...
39👍 4