شبانه نویس
شب های بی خوابی را اگر نوشته ای نوشتیم در اینجا بایگانی می کنیم ،اینجا سرزمین سکوت کردن و گذشتن است و اگر خواستید ناشناس حرفی بزنید http://t.me/BChatPlusBot?start=sc-08HcggI0cFcZ لینک نخستین پست https://t.me/shabanehayema/4
Show more730
Subscribers
-124 hours
+87 days
+2530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
بابا میگفت: از مردی که شکمداشته باشه خوشم نمیاد؛ دیدگاهش این بود: شکم برای مرد، نشان بیعاریه
اصلا بین بختیاریها؛ "تِلین" واژهی تحقیرآمیزیه که معادل فارسیش میشه شکمگنده
و مرد شکم گنده مردیه که اهل کار و زحمت و دهقانی نیست..
و بیکاری و تنپروری بین این مردم بشدت نکوهیده و ضد اخلاقه
یه مدت گشتم ببینم ریشه این ماجرا از کجا شکل گرفته تا رسیدم به اشتراکات فرهنگی بین زرتشتیان و بختیاریها.
که بجز لباس زنها؛ بجز هدایای اخرین پنجشنبهی سال برای مردگان و بجز چندین باور ریز و درشت دیگر که مشترک اما در حال کمرنگ شدن هستند در دین زرتشت نیز بیکاری و دروغ گناه محسوب میشن؛ و بشدت نهی شدهاند
یه بار گشتم دنبال اینکه عزیزان زرتشتی چرا روزه نمیگیرند؛ دیدم نوشتهاند: روزه چون توان کار و باروری مردمان را میکاهد، پیروان از این کار منع شدهاند.!
یعنی تا اینحد.....
خلاصه برای اینکه نگین شبانهنویس تا چشممون بیکار دید؛ متن دراز نوشت؛ میگذریم و کوتاه میکنیم و بر میگردیم سمت شکم...
که هربار بر اثر نوشیدن چای زیاد و نشستن پشت میز و بیتحرکی بینیم پیراهنم از ناحیهی میانی بدن به سمت جلو متمایل شده...میدوم سمت باشگاه؛ که با وزنه و تردمیل جبرانش کنم....
اما به قول بهرنگ علوی چربی دور شکم از سگ وفادارتره..مگه میره لامصب!!
#ورزش_شبانه
❤ 13👍 2👎 1
هر کی گفت زندگی یه خط صافِ بدون چاله چوله است ازش دور شید.
حقیقت نمیگه..
#زندگی
👍 4
یه سریهاتون رو میخونم، عجیب به دلم میشینید؛ عجیب از این بابت که با تمام سختی و ناکامی و محدودیتها، میبینیم برخلاف موج شنا میکنید، پیش میرید و موفق هم هستید
خیلیهاتون بهم امید میدین و از این امید دلخوش و امیدوار به آیندهام.
یه عده هم توی پیلهی افسردگی فرورفتهاند که مثل روز برام روشنه اونها هم آیندهشون رو خوب خواهند ساخت..
چرا؟
چون مسیرشون مسیر درستیه...فقط دست و پا و روحشون کمی زخمی.....
و این همون راهی است که خودم ازش گذر کردم...بلدمش!
#راه
❤ 11
شبت رو با خیال راحت بسپار به استاد 🤍
『@silent_drream
Abolfazl-Baratzadeh-Ghorbani-Mix-1-128.mp318.10 MB
Abolfazl-Baratzadeh-Ghorbani-Mix-2-320.mp344.53 MB
گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم
که من چه یادی دارم،
چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟
و چرا آدم ها در یاد من زندگی میکنند
و من در یاد هیچکس نیستم؟
#عباس_معروفی
❤ 11
دیروز، یکگام برای بازنشستگیپیش از موعد برداشتم.
آدم نق زن و معترضی نیستم اما مدتی هست که احساس درجا زدن میکنم زیرا قوانین دستوپاگیر آنچنان زیاد شده که اختیارمون به کمترین میزان ممکن رسیده است.
بازنشستگی پیش از موعد خیلی هم ساده نیست؛ مخصوصا دل کندن از شرکت و میز و جایگاه و دوستانت...
اما وقتی تصمیم به رفتن گرفتی؛ باید دل بکنی و بری..
#روزمره
❤ 7🤔 3🥴 2👍 1
Repost from N/a
سخته ولی مثل همه ی سختی هایی که رد شدن اینم می گذره.
دووم آوردن سخته. خیلی سخته. مخصوصا با پذیرش حقایق.
❤ 1
Repost from آهیات؛🌱
Photo unavailableShow in Telegram
دریا میتوانست آیهای از یک سوره باشد.
❤ 1
عکس خانممنصوری رو گذاشتم؛ نخواستم توضیحی بدم اما فکر کنم لازمه بهتون بگم؛ اندک گشایشی که امروز ایجاد شده تا حدی مدیون هوش و سیاست این بانوی فرهیخته است.
انتخابات ۱۴۰۰ و انتخابات مجلس اخیر رو شرکت نکرد، گفت: نمایندهای نداریم..
و برای انتخابات دیروز؛ پیش از تایید صلاحیتها یک لیست سه نفر بیرون دادند که در صورت حضور هرکدام از اینها، هستیم وگرنه خودتونید و انتخابات ده درصدی!
که از اونسه، یکی تایید و در نهایت برنده هم شد...
اینجا نوشتم که یادمون باشه؛ چقدر جای زنان روشنفکر و نیرومند در عرصهی سیاست خالی است...
فیالحال به وجود این بزرگوار افتخار کنیم، تا بعدش ببینیم چی میشه...
#آذر_منصوری
🤡 2❤ 1🤣 1
Repost from 🍃زندگینگارهی یک پزشک 🍃
از بیمارستان که برگشتم خانه یکراست رفتم حیاط پشتی. بوتههای گوجهفرنگی همه سیاه شدهبودند. نشستم روی زمین و زدم زیر گریه.
مادر گفت «خجالت بکش. گریه برای چند تا گوجهفرنگی کوفتی؟!»
#کتاب
#چراغها_را_من_خاموش_میکنم
#زویا_پیرزاد
❤ 1
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.