آهنگ زندگی
فضایی برای خواندن، شنیدن و دیدنِ متن، موسیقی، و فیلمِ کوتاه، الهامبخش و امیدآفرین آدرس مدیر کانال:👈 @Ehsanollahs
Show more262
Subscribers
No data24 hours
-27 days
-230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from شعر و ادبیات چامه
01:00
Video unavailableShow in Telegram
مستغنی از گل است، مزارِ شهیدِ عشق
ای غنچهلب، تو بر سر خاکم بیا بخند!
#بیدل_دهلوی
#روزنگار، ۳ خرداد، فتح خرمشهر در عملیات بیتالمقدس و روز مقاومت، ایثار و پیروزی
@chaame ⛵️
👍 1
▪️خرمشهر(۲ روز بعد از فتح خرمشهر این مطلب به وسیله استاد دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن نوشته شده)
تارک ایران، عروس ایران
هم بر خاک زندگی داری و هم بر آب، خاکت چون غبارِ نشسته بر ضریح است، و آبت چون اشکِ روشن.
کارون کاکُلِ خود را بر ساقِ تو میساید و بر ناخنهایِ تو بوسه میزند، ناخنِ حنابسته، چون عناب.
و نسیمی که بر تو میوزد نه از شرق است و نه از غرب، از بامِ عاشقان است که انگشتِ خود را بریدهاند و نمک بر آن پاشیده تا خوابشان نبرد.
خرمشهر،
دیدهبانِ دریچهٔ بلندِ صبح، پریِ دریایی، سیهچشمی که سر از پنجره بیرون آوردهای و دورِ دور را مینگری،
خرمنِ ناز پوشیده در چادرِ نیاز، چشمهایِ خود را مخوابان.
در تو چه میبینیم؟ از تو چه میشنویم، چه میبوییم؟ از سینهٔ پررازِ تو، صبر و وقارِ تو، بیگناهیِ خاموش چون مریمِ تو.
▪️ایران از پای نمیاُفتد، میتپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمیخیزد؛ مانندِ دُلفین جَست میزند و پیدا میشود و نهان میشود، و باز از نو پدیدار. هرکجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هرلباس، هرسیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.
هزاران هزار صدا در خرابههایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابههایِ دیگر نیز پیچیده است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان میآیند و میروند، غولان میآیند و میروند، دوالپایان پاورچین پاورچین میگذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، میماند.
خُرمشهر،
دیدهبانِ برجِ بلند، چشم از راه برمَدار، همه بازمیگردند؛ مرغها که از بانگِ خمپارهها رفتند بازمیگردند؛ مارها میروند و کبوترها میآیند. مغیلانها میخشکند و لالهها میرویند، و باز نخلها چترهایِ خود را خواهند جُنباند.
و ایران این لوکِ* پیرِ همیشه جوان، چون یالهایِ خود را تکان میدهد، بادیه میلرزد، رملها و صحراهایِ غَفر میلرزند، سرابها میلرزند، نوشندگانِ نفت که کبابِ سوسمار «مزهیِ» آنهاست، میلرزند.
لوکِ پیر دوکوهانه میغُرُنبد. و اقلیم از کوهانی به کوهان دیگر میافتد.
غباری برخاسته است و سواری در راه است.
۵ خردادِ ۱۳۶۱
استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
برگرفته از فصلنامهٔ هستی، تابستانِ ۱۳۷۲ خورشیدی، صص ۱۸۴–۱۸۳
*لوک: شترِ نرِ نیرومند که پیشروندهٔ کاروانِ شترهاست.
Photo unavailableShow in Telegram
ارتباط با کودکان جان و روح آدمی را صیقل میدهد، و انرژی و نشاطی را در ما میدمد که با هیچچیز دیگر برابر نیست. اگر چتین فرصای دست داد، از دستش ندهیم
👌 3
توصیه های یک بنده خدا البته با کمی ویرایش:
⭕️ زندگی کنید؛ فعلا بدون این سیاست!
🔸فعلا چند روز سیاست نبینید، نشنوید، نگویید، بحث نکنید، توضیح ندهید، تحلیل نکنید و نخوانید
🔸اگر فرصت و امکانی هست، به طبیعت بروید
🔸به معنویات بپردازید؛ از مراجعه برای زیارت قبور متبرکه تا نماز و خواندن ادعیه مختلف
🔸فیلمهای غیر سیاسی و نوستالژیک مورد علاقه رو مرور کنید و ببینید
🔸موزیکهای غیر غمناک و حتی بیکلام گوش کنید
🔸کتابهای در صف خواندن و نیمهکاره را بخوانید و تمام کنید
🔸ورزش کنید؛ با خانواده پیادهروی کنید یا اگر حس و حالی بود، حرفهایتر تحرک داشته باشید
🔸با خانواده وقت بگذرانید؛ بدون بحث و مرور خاطرات و دعواهای سیاسی
🔸آشپزی کنید، فهرست کارهای عقب افتاده از تعمیر وسایل تا مرتب کردن خانه را در دستور کار بگذارید
🔸از اطرافیان بخواهید شما را همراهی کنند و هرگاه به طرف مباحث سیاسی فعلی و روز راه را کج کردید، به شما تذکر بدهند
🔸به میان مردم بروید و اگر توانمند هستید یک کار عام المنفعه را برای خود فرض و نذر کنید
🔸یک برنامه یا پروژه اقتصادی را شروع و پایهگذاری کنید، یا اگر صاحب چنین چیزی هستید، آن را گسترش بدهید
🔸 یک یا چند دوره آموزشی را در برنامه خود بگنجانید؛ از یاد گرفتن خطاطی و نقاشی، تا موسیقی و ...
🔸بههمراه بچهها برنامه کودک یا مستند حیات وحش نگاه کنید
🔸 برنامه خواب و بیداری خود را در یک چارچوب سخت قرار بدهید و خود را ملزم کنید تا دیرهنگام بیدار نباشید و اگر شد، صبح زود پس از نماز، نخوابید
🔸تا سرحد امکان فعلا از گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی فاصله بگیرید
🔸میتوانید دوره ختم قرآن یا مرور نهجالبلاغه را در وقتهای خود قرار بدهید، یا دوره حافظخوانی، مرور کتابها و متون کلاسیک را داشته باشید
🔸 ظرفیتهای غیر سیاسی اطرافیان را ببینید و با آن پتانسیلها، روابط خود را با حلقه دوستان بازتعریف کنید
🔸 در این ایام برای وقت گذراندن با دوستان و گعدههای قدیمی یا حتی جدید، برنامهریزی کنید، و قاعدتا پرداختن به مباحث سیاسی را فعلا برای خود در این جمعهای دوستانه ممنوع کنید
🔸برنامه رژیم غذایی خود را مرتب، منظم و برای هرچه سالمتر شدن بدن خود و خانواده تنظیم کنید
🔸تخیل کنید؛ به آرزوهای قدیمی خود فکر کنید و برای تحقق آن دسته از آرزوهایی که قابلیت تحقق دارند، برنامهریزی کنید
🔸خلاصه اندکی بدون سیاست، زندگی کنید!
👍 1👏 1
پیاله ای که تو را وارهاند از هستی
اگر به هر دو جهان می دهند، ارزان است
#صائب_تبریزى
👏 2
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی ...
شعر: حافظ
خواننده: استاد شجریان
دستگاه شور بیات کرد و زند
آهنگ: استاد پرویز مشکاتیان
سنتور: استاد پرویز مشکاتیان
تنبک: استاد ناصر فرهنگ فر
آلبوم: آستان جانان
😢 1
Repost from چراغداران
🔻آواز مخملی بنان همراه با شعر رهی معیری و آهنگسازی روح الله خالقی -منحصر به فرد-
ضبط این کار در فاصله ی سال های ۳۶ تا ۴۰ به همت روح الله خالقی در ارکستر بزرگ رادیو تهران صورت گرفته و خواننده ی آن استاد غلامحسین بنان است . این قطعه به نام "مرغ حق" نیز ثبت شده است . تاریخ ساخت این قطعه ، بین سال های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۵ و کلام آن از استاد رهی معیری است . ضبط این کار در فاصله ی سال های ۳۶ تا ۴۰ به همت روح الله خالقی در ارکستر بزرگ رادیو تهران صورت گرفته و خواننده ی آن استاد غلامحسین بنان است . قطعه ی "مرغ شب" یکی از زیباترین آثار ماندگار موسیقی ما در ۵۰ سال اول قرن حاضر است که ابتدا در سال های ۱۳۲۰ در قالب صفحه ی ۸۷ دور گرامافون ، با ارکستر کوچکی ضبط شد که آن نسخه اکنون در دسترس نیست .
نسخه ی حاضر که از آرشیو شخصی و دست ساز استاد روح الله خالقی خدمت شما تقدیم می شود در آغاز صدای خود او را دارد که آهنگ را معرفی می کند. آهنگ از استاد موسی معروفی، شعر از شاعران عاشقان رهی معیری، تنظیم استاد خالقی و صدای بی مانند بنان آواز ایران. این قطعه در آواز دشتی است و استاد معروفی به آن علاقه ی خاصی داشته است . نکته ی جالبی که در این اثر به گوش می رسد ، استفاده از افکت فلوت ، بهصورت تداعی ناله ی مرغ حق یا مرغ شب است و مثل یک ترجیع بند و صدایی که خبر از دردی تکرار شونده می دهد ، در طول قطعه ی ارکسترال تکرار می شود .
https://www.youtube.com/watch?v=0WWcfBXyumc
مرغ حق خواند هر دم، در دل شب ای ماه، کز شب عاشق آه
چشم جهان خفته، عاشق خون گرید
کی داند هر دل کو را، سوز محبت نیست، اشک محبت نیست
گریه ز دل خیزد، بی دل چون گرید؟
شب تاری به بیداری، مرغ شب آهنگم
کند با شب حکایتها آه دل تنگم
وای وای وای
از شبهای سیاه من
جز شب کیست؟
در عشق تو، گواه من
جفا کردی وفا کردم
ستم راندی دعا کردم
برو برو یارا از دل ما را، که بدخو یاری «کینه عاشق در دل داری »
مرغ شب می نالد، تا به سحرگه با من، آتشم زند به خرمن
گردش عالم گر نکند طی شام غم را
آه رهی آخر سوزد عالم را
📟 گسترش دهید و دوستان را فرا بخوانید
به مجموعه "چراغداران" بپیوندید:
🔹 چراغداران: https://t.me/Chraghdaran
🔸گروه چراغداران: t.me/cheraghdaran
🔺سخن و سخنوران: https://t.me/SokhanoSokhanvaran
🏛 دوربین: https://t.me/DourbinTarikh
Repost from شفیعی کدکنی
00:34
Video unavailableShow in Telegram
+ اگر یک رباعی بخواهید بخونید که چکیدهٔ خیام باشه، کدوم رباعیشه؟
_ جامیست که عقلآفرین میزنَدَش...
#خیام
❤ 1
Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
در نشست «فارسیگرایی در حوزه تمدنی زبان فارسی» مطرح شد؛
زبان فارسی هویتبخش و حافظ تمدنی کهن است
سخنرانان در نشست «فارسی گرایی در حوزه تمدنی زبان فارسی» بر توجه به حفظ و توسعه این زبان و همچنین شناسایی تهدیدهای آن تاکید کردند، چرا که زبان فارسی هویت بخش و حافظ تمدنی کهن است.
https://ketab.ir/News/30932
❤ 1
✨بزرگ شدیم✨
از هیچ کار کودکیام پشیمان نیستم
جز آرزوی بزرگ شدن...
بزرگ شدیم و فهمیدیم كه دارو
آبمیوه نبود!
بزرگ شدیم و فهمیدیم بابابزرگ
دیگر هیچگاه بازنخواهد گشت،
آنطور كه مادر گفته بود!
بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهایی
ترسناكتر از تاریكی هم هست...
بزرگ شدیم...
به اندازهای كه فهمیدیم پشت هر
خندهی مادر هزار گریه بود!
و پشت هر قدرت پدر یك بیماری نهفته...
بزرگ شدیم و یافتیم كه مشكلاتمون
دیگر در حد یك شكلات،
یك لباس یا كیف نیست...
و اینكه دیگر دستهایمان را برای
عبور از جاده نخواهندگرفت، و
یا حتی برای عبور از پیج و خمهای زندگی!
بزرگ شدیم و فهمیدیم كه این تنها
ما نبودیم كه بزرگ شدیم، بلكه والدین ماهم همراه با ما بزرگ شدهاند و چیزی نمانده كه بروند!
و یا هماكنون رفتهاند...
خیلی بزرگ شدیم وقتی فهمیدیم
سختگیریِ مادر، عشق بود،
غضبش عشق بود،
و تنبیهاش عشق...
خیلی بزرگ شدیم وقتی فهمیدیم
پشت لبخند پدر، خمیدگی قامتِ اوست...