1 388
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
-230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from روایتِ روانبُد
زیستن نه بر پایهٔ دروغ
(بگذار دروغ از طریق من سلطه نیابد!)
نوشتهٔ آلکساندر سولژنیتسین
ترجمهٔ آبتین گلکار
نگاهنو، ش. ۱۳۹ (پاییز ۱۴۰۲)، صص. ۵۳-۵۸
امروز که خبر استعفای آقای گلکار از دانشگاه تربیت مدرس منتشر شد درجا یاد آخرین چیزی افتادم که از ایشان خواندهام با زیرعنوانِ «بگذار دروغ از طریق من سلطه نیابد!» با این پارهی درخشان:
«سادهترین کلیدِ رهاییِ ما، که به آن بیتوجهیم، در همینجاست: عدم مشارکتِ شخصی در دروغ! بگذار دروغ همهچیز را پوشانده باشد، بگذار دروغ بر همه چیز سلطه یافته باشد، ولی ما در کوچکترین کاری که از دستمان بر میآید راسخ باقی بمانیم: بگذار دروغ از طریق من سلطه نیابد! [...] از مردم دعوت نمیکنیم به میدانها بیایند و حقیقت را با صدای بلند فریاد کنند و جلو همگان بگویند چه فکر میکنند [...] راه ما این است: به هیچ شکل، آگاهانه، از دروغ پشتیبانی نکنیم! هرگاه مرز دروغ را دیدیم از این مرزِ قانقاریایی فاصله بگیریم!»
روایتِ روانبُد
زیستن_نه_بر_پایهی_دروغ_سولژنیتسین_آبتین_گلکار.pdf2.32 MB
Repost from تاریکجا
چهرهگشایی شاعر
مانا روانبد
نشسته در محرابِ پُرنقشِ
ایوانِ شرقیِ مشرف به کوههای برفی
در دلش خلسههای خوشی دمید
از دیدنِ آن تذهیبهای دَوَرانیِ خنجری در
زمینهی زردِ نخودیِ رقعهای که نوشته بود:
بیتکی خوش بفرستید تیمناً تبرکاً بنگاریم
در حاشیهی گردانِ صفحهی روییِ اسطرلابِ پولادیِ همایونی
منقوش به اسلیمیهای نازکِ طاووسگونهای
که در دلِ هم میرویند تا به مرکز دایره.
رقعه نهاد نوشت ـــــ
بر حاشیهاش طورِ تسلسل بنگارید:
در سیرِ فلکها، همه یکسان به رهند
بعد خط زد و نوشت:
در سیرِ فلکها، همه یکسان برهند
—جُنگِ کِناره، شمارهی ۱
❚❚❚
👎 1
Repost from N/a
جنگ کناره ــ۱
پاییز۱۴۰۲
۲۰۰صفحه وزیری
خرید آنلاین
فهرست:
◗یار شهریار ــــ سن ژونپرس/ابوالحسن نجفی
◗«در آینه به معما» و سه شعر دیگر ــــ حسن عالیزاده
◗در جستوجوی زمان گمشده و در جستوجوی زبانِ گمشدهی مارسل پروست ــــ مارسل پروست/ابوالحسن نجفی
◗گشایش بازی شاعر ــــ سالار عبده/قاسم هاشمینژاد
◗مردان پوک ــــ تـ. سـ. الیوت/کیوان طهماسبیان
◗ویتای ویرجینیا وولف ـــ احمد اخوت
◗دو چهرهگشایی از مرگ در پارهی آغازینِ عشق در سالهای وبایی ـــ گابریل گارسیا مارکز/نازی عظیما
◗از یادگارنامهی یک جویندهی بو: یک شعر از فردریش روکرت ــــ ایمان مسعودیفر
◗آپولون ــــ امین مدی
◗در جستوجوی آن پهنهی آبی ــــ آندره آسیمان/شادی نیکرفعت
◗پاساژها - یک پروژه ــــ والتر بنیامین/عماد مرتضوی
◗قصر رؤیا ــــ مانا روانبد
◗کی به گربهها غذا بدهد؟ ــــ بهومیل هرابال/کیوان حشمتی
◗مردی رفتهی خواب ــــ ژرژ پرک/محسن هاشمی، شبنم نیکرفعت
◗شرحه متن۲: ترسگفتار درس ــــ کیوان طهماسبیان
◗شیباری بر تن متن ــــ عماد مرتضوی
◗رؤیابین ــ قصهگو ــ دستیارــ شاعر؛
یا: «ازیادرفتهی فراموشنشدنیِ متن چیست؟» ـــ مانا روانبد
///جُنگِ کِناره///
Repost from تاریکجا
کاربرد «که» در فارسی گفتاری
ابوالحسن نجفی
از متن:
«که»، اعم از اینکه موصول یا حرفِ ربط یا قید باشد، معانی و کاربردهای مختلف دارد. لغتنامههای موجود این معانی را، تا جایی که به فارسی نوشتاری (فارسی ادبی و فارسی معیار) مربوط میشود، کموبیش بررسی کردهاند و «که» چون در عین حال واژهی دستوری است موردِ توجه دستورنویسان نیز بوده است. اما «که» معانی و موارد استعمال دیگری هم دارد که خاص زبان محاوره است و تاکنون، چنانکه باید، بررسی نشده است. هدف مقالهی حاضر توصیف و توضیح ویژگیها و کاربردهای «که» در زبان گفتاری امروز فارسی است.
—نامهی فرهنگستان، شمارهی ۳
❚❚❚
کاربرد «که» در فارسی گفتاری.pdf2.00 KB
👍 2
...اما این آسودگی خاطر، تمام و کمال نیست. انگار که امروز یا روزی دیگر میبایست دوباره شبهنگام بلند شویم و فرار کنیم و همه چیز را پشت سرمان رها کنیم. اتاقهای آرام و نامهها را، خاطرات و لباسها را.
کسی که یک بار رنج کشیده است، تجربهی درد را هرگز فراموش نمیکند. کسی که ویرانی خانهها را دیده است به وضوح تمام میداند که گلدانهای گل، تابلوها و دیوارهای سپید، اشیایی ناپایدارند. خوب میداند خانه از چه چیز ساخته شده است. یک خانه از آجر و گچ ساخته شده است و میتواند فرو ریزد. یک خانه خیلی محکم نیست. هر لحظه میتواند فرو ریزد. در پس گلدانهای آرام گل، پشت قوریهای چای، فرشها، کف اتاقها که با موم برق افتاده است، چهرهی دیگرِ واقعیِ خانه است. چهرهی بیرحم خانهی ویران شده.
دیگر از این جنگ سر برنخواهیم آورد. بیهوده است. دیگر آدمهای آرامی نخواهیم بود. آدمهایی که فکر کنند، مطالعه کنند و زندگیشان را در صلح بسازند. ببینید بر سر خانهمان چه آمده است. ببینید بر سر ما چه آمده است. هرگز آدمهای آسودهای نخواهیم بود.
فضیلتهای ناچیز
ناتالیا گینزبورگ
محسن ابراهیم
❤ 4
بی هیچ یادی
از زهدان تو سر برمیکشم
و میگریم
فرشتگان، خاموش، با من راه میپیمایند
اشیاء نفس ندارند
هر صدایی به سنگ بدل شده است:
سکوت آسمانهای مدفون.
نخستین آفریدهی تو
نمیداند، اما رنج میبرد.
سالواتوره کوازیمودو
در کار نادر نادرپور و جینالا بریولا کاروزو
❤ 5
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.