cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

Advertising posts
1 642
Subscribers
+224 hours
-17 days
+1630 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

👍 4
🖍گاهنامه مطالعات زنان حلقه تجریش شماره ۰۴: نان و گل های سرخ ۲ 🖌هیئت تحریریه: مائده میرزایی، ونوشه بحرانی،کالکتیو امکان، زهرا ابراهیمی آذر، آزاده حسینی، طلیعه حسینی، سید سجاد هاشمی نژاد، یاسمین انصاری 📎فایل گاهنامه را از سایت حلقه تجریش و یا از اینجا دانلود کنید. https://www.tajrishcircle.org/project04/ https://www.tajrishcircle.org/wp-content/uploads/2024/07/%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%DA%AF%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%AE-pdf
Show all...
بخشی از متن:من از ماه متنفرم-از آن هراسانم-چرا که وقتی بر صحنه‌های آشنا و دوست داشته‌ی به خصوصی می‌تابد آن‌ها را نامأنوس، وقیح و زننده می‌گرداند. در تابستانِ شبح‌گون به وقت تابش مهتاب بر دیرینه باغ بود، آنجا که من در آن سرگردان شدم؛ تابستانی شبح‌وار ازگل‌های رخوتناک[6] و دریایی نمدار از گیاهانی که رویاهایی نارام[7] و رنگارنگ با خود دارند. به هنگام قدم زدن از کنار جویبارِ کم‌ژرفای آبگینه[8]، آب‌لرزه[9]‌های غریبی می‌دیدم که به نور زرد آغشته بود، آب‌های سر به زیری[10] که گویی بر سیلان‌[11]هایی ناپایدار[12] به اقیانوس‌های غریبه‌ای که در این جهان نیستند کشیده می‌شدند. خموش و پرتلألو[13]، براق[14]و محنت‌بار[15]، آن آب‌های ماه‌زده[16] به ناکجا شتاب می‌کردند؛ چندی که از سیلاب‌گیر[17]‎‌های پناه‌گرفته[18]، شکوفه‌های سپیدِ نیلوفر یکی پس از دیگری در باد افیونیِ شب پرپر زده و به نومیدی در جویبار می‌افتادند، و پس از گذر گرداب‌گونِ دهشتناکی از زیر پلِ حکاکی‌شده‌ی طاقدار، با تسلیمِ شومِ چهره‌های ناکار و مرده به عقب خیره می‌شدند. و همانطور که در امتداد ساحل دویدم، و همواره دیوانه‌تر از ترس موجودات ناشناخته[19] و اغوای آن صورت‌های مرده، گل‌های خفته را با پا‌هایی بی‌پروا لگد‌مال می‌کردم، دیدم که باغ در زیر آن ماه پایانی ندارد؛ چرا که هرکجایی که در روز دیوار‌ها قرار داشتند، هم اکنون تنها دور‌نما‌ی تازه‌ای از درختان و ‌راه‌های باریک، گل‌ها و درختچه‌‌[20]ها، بت‌های سنگی و بتکده‌ها‌ی شرقی (پاگودا[21]ها)، و خمیدگی‌های جویبار زرد-فروزانِ[22] گذشته از کناره‌های پوشیده از علف و زیرگذر‌های پل‌های مرمرینِ غریب‌وش[23]، امتداد یافته بود. و لبان آن صورت‌های مرده اندوهناک و نجوا کنان، مرا به تعقیبِ خود فرمان ‌می‌داد، ناتوان از توقف قد‌هایم، تا به هنگامی که رود، رودخانه شد، و به میانه‌ی مرداب‌هایی از نی‌های رقصان[24] و شن‌زارهایی از ماسه‌های تابان[25] پیوست، (من بودم و) ساحل[26] دریایی بی‌نام و بیکران.
Show all...
🔥 2
📌پرونده ادبیات غریب ✏آنچه که ماه می آورد ▪اچ.پی.لاوکرافتین 📎دومین داستان لاوکرافت را در سایت حلقه تجریش مطالعه و یا فایل آن را از اینجا دانلود کنید. https://www.tajrishcircle.org/l2/ https://www.tajrishcircle.org/wp-content/uploads/2024/06/آنچه-که-ماه-می-آورد.pdf
Show all...

👍 1
لنینیسم و نقد هنری نوشته: میخاییل لیفشیتس ترجمه: ناصر بایزیدی #طبیعت_گرایی_دیالکتیکی
Show all...
لنینیسم_و_نقد_هنری_میخاییل_لیفشیتس.pdf5.69 KB
👍 4
Repost from نقد
Photo unavailableShow in Telegram
پیروزی سیاستِ زندان و شکنجه و گروگان‌گیری و آدم‌ربایی بر ژست دروغین «دموکراسی» و دولت مبتنی بر قانون و استقلال قوه‌ی قضایی: معامله‌ی جمهوری اسلامی و دولت سوئد با موفقیت به آزادی شکنجه‌گر و زندان‌بانی به نام «حمید نوری» منجر شد. مبارک منادیان «دموکراسی» و «حقوق بشر»! 🖋@naghd_com
Show all...
👍 13😱 1
بخشی از متن:آن‌ها که درباره‌ی سوبژکتیویته‌های نئولیبرال و پسافمینیست پژوهش می‌کنند، استدلال کرده‌اند که خودسازی مستمر و نظارت بر خود به راهبردهای زندگی روزمره‌ی بسیاری از زنان تبدیل شده است. هم‌چنین گوشزد می‌کنند که این راهبردها دوستی‌های زنان را نیز مجدداً سامان می‌دهند، به‌نحوی که اکنون یک زمینه‌ی عمل مهم برای زنان این است که از یک‌دیگر در برابر کارهای اضطراب‌آوری که با هدف به کمال رساندن خود صورت می‌گیرند، حمایت کنند. ما با استفاده از داده‌های گفتگومحورِ نمونه‌ای از زنان آتی‌روا[2]ی نیوزیلند، این ادعاها را بررسی می‌کنیم و شرح می‌دهیم که نمونه‌ی زنان ما دوستی‌های خود را چگونه توصیف می‌کنند، آن‌ها این دوستی‌ها را نه چندان به‌عنوان محلی برای توسعه و تکمیل خویشتن نئولیبرال، بلکه به‌عنوان محلی برای فراغت از قراردادهای سودآورانه‌ی بی‌امان می‌بینند- محلی برای آسودگی خاطر، گریز و پناه‌بردن. ما در پی آن نیستیم که بگوییم گزارش‌ها از سوبژکتیویته‌های نئولیبرال و پسافمینیست دقیق نیستند یا این‌که این شیوه‌های خودسازیْ ربطی به شرکت‌کنندگان پژوهش ما ندارند، بلکه استدلال ما این است که محیط گفتمانی دوستی‌های صمیمانه‌‌ی زنان متکثر است و تأکیدات نئولیبرال را با ضدروایت‌های بالقوه واژگون‌کننده می‌آمیزد.
Show all...
👍 1
🖍فصلنامه مطالعات حلقه تجریش شماره ۰۳: نان و گل های سرخ ۱ 🖌بودن حتا اگر بد بودن ▪ماری مارتینوسن، مارگارت وترل، ویرجینیا براون ▪طلیعه حسینی و شیرزاد احمدی وند 📎مقاله را در سایت حلقه تجریش مطالعه و یا فایل آن را از اینجا دانلود کنید. https://www.tajrishcircle.org/jou33/ https://www.tajrishcircle.org/wp-content/uploads/2024/05/بودن-حتا-اگر-بد-بودن.pdf 📌فایل کل فصلنامه را نیز می توانید از لینک زیر دریافت کنید: https://www.tajrishcircle.org/wp-content/uploads/2023/08/نان-و-گل-های-سرخ-1.pdf
Show all...

👍 3
بایگانی‌ متون فرهنگی و هنری فرزاد عظیم‌بیک. نقد، نظر، گزارش، ترجمه، جستار کوتاه، و روزانه‌نویسی؛ به‌همراه بازتاب و بازنشر آثار و گفتار دیگران. https://t.me/farzadazimbeiknotes
Show all...
یادداشت‌ها

بایگانی‌ متون فرهنگی و هنری فرزاد عظیم‌بیک. نقد، نظر، گزارش، ترجمه، جستار کوتاه، و روزانه‌نویسی؛ به‌همراه بازتاب و بازنشر آثار و گفتار دیگران.

3👍 1
بخشی از متن:در مقاله “زمینه نظریه تعهد[2] سیاسی نزد هابز[3]“، کوئنتین اسکینر دو استدلال پیش می کشد. نخست اینکه هابز در سراسر قرن هفدهم در انگلستان، فرانسه و هلند پیروان زیادی داشته است. با این برداشت موافقم. هابز پژوهان از این جهت وامدار اسکینر هستند که او اهتمام بسیاری به تصحیح اسناد تاریخی این دوره داشته است. دومین تز اسکینر دو پاره دارد. نخست اینکهکه هابز معتقد بود “تعهد به اطاعت از یک دولت خاص ناشی از هیچ گونه فرمان دینی نیست، بلکه صرفاً نتیجه یک منفعت­سنجی خودمدارانه توسط هر شهروند است”; و دوم اینکه طبیعت انسان “اساساً ضد اجتماعی” است (اسکینر، 1972، صفحات 116 و 118). با بخش دوم در مقام بیان مختصری از دیدگاه هابز موافقم و بحث بیشتری درباره آن ندارم. اما بخش اول را به بحث می­گذارم، چراکه معتقدم که خطایی رخ داده است. در این نوشته صرفا کیفیت شواهدی را که اسکینر برای نظریه خود ارائه می‌دهد، بررسی می‌کنم. مسئله مخاطره انگیز در این بحث روش صحیح برای تعیین یک تفسیر است. در مقدمه و فصل دوم بیان کردم که مبنای یک تفسیر خوب از مقصود یک گوینده، تابعی از آن چیزی است که او قصد دارد به مخاطب منتقل کند و این مقصود تحت تأثیر معنای کلمات او و زمینه‌ای است که در بستر آن کلمات صادر می شوند. به منظور تفسیر صحیح از مقصود یک مولف باید بر معنای کلماتی که او استفاده می‌کند و زمینه‌ای که در آن این کلمات را به کار می‌برد، تمرکز کرد. من این کار را به شکلی بی واسطه با تحلیل متون خود هابز از مجرای زمینه‌ دینی، سیاسی و تاریخی‌ای که او دربستر آن می‌نوشت انجام دادم. اما اسکینر از این رویه پیگیری نمی کند. او استدلال خود را بر اساس همه متن‌های هابز ارائه نمی‌دهد. بلکه او ادعا می‌کند که مقصود هابز همان چیزی است که هم­عصران او آن را تفسیر کرده‌اند. به عبارت دیگر، تفسیر اسکینر از مقصود هابز، اگر نگوییم توسط تفسیر هم عصران هابز تعیین می‌شود، دستکم به دست آنها محدود و مقید می‌شود.
Show all...
3
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.