cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ایران بوم

نگرشی بر تاریخ و فرهنگ ایران زمین www.iranboom.ir

Show more
Advertising posts
3 137Subscribers
-224 hours
-87 days
+830 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

اشاره‎ای کوتاه به: نام خلیج‎فارس، از آغاز تا کنون 1.       در سنگ نبشته‎ی داریوش بزرگ، به نام: «دریایی که از پارس آید» ثبت شده است. فلادویوس آریانوس، مورخ یونانی در کتاب «آنا بازیس»، این دریا را به نام «پرسیکون کاای‏تاس» نوشته است. استرابون جغرافیا دان یونانی نیز نام «پرسیکون کاای‌‎تاس» را برای این دریا به کار برده است. ساسانیان آنرا دریای پارس می‎نامیده‎اند. «ابوعلی احمد بن‎رسته» صاحب کتاب «الاعلاق النفسیه» آن را خلیج فارس می‎نامد. جغرافی‎دانی بنام «سهراب» مولف کتاب «عجائب الاقالیم السبعه الی نهایه العماره» آن را دریای فارس می‎نامد. «ابوالقاسم عبیداله بن‎عبدالله بن‎احمد خرداد به خراسانی» نیز در کتاب «عجائب الهندوالبره و البحره و الجزائر» آن را دریای پارس نامیده است. «ابواسحق ابراهیم بن‎محمد الفارسی الاصظحری» از آن بنام دریای فارس یاد کرده است. «ابوالحسن علی‎ بن الحسین بن علی مسعودی» در دو کتاب خود به نام‎های «مروج الذهب معادن الجوهر» و «التنیه الاشراف»، آن را دریای پارس خوانده است. «طاهربن المطهر المقدسی» در کتاب «البدأ والتاریخ»، آنرا «خلیج فارس» نامیده است. «ابوریحان بیرونی» در دو کتاب «التفهیم لاوائل صناعه التنجم» و «قانون مسعودی»، نام این خلیج را دریای پارس و خلیج فارس آورده است. «ابوالقاسم محمد بن‎ حوقل» در کنارب «صوره الارض» آن را «بحر فارس» نامیده است. در کتاب «حدود العالم من المشرق الالمفرب» که به سال 372 تألیف گردیده نام خلیج فارس خلیج پارس یاد شده و بحر احمر یا دریای قلزم را خلیج عربی ثبت نموده است. «شمس الدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابوبکر شامی مقدسی» معروف به بشاری در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم»، آن را بحر فارس خوانده است. در کتاب جهان نامه‏ی تألیف محمد بن نجیب بکران، بحر پارس نامیده شده است. «بزرگ ابن شهریار را مهرمزی»، دریا نورد ایرانی سده‌‏ی چهارم خورشیدی در کتاب خود «عجائب الهند» نیز این دریا را، خلیج فارس نامیده است. «ابن ‎بلخی» در کتاب خود به نام «فارس نامه»، این دریا را خلیج فارس نامیده است. در دایره‎ المعارف «بستانی» نیز خلیج فارس، به همین نام ذکر شده و هم چنین «قاندیک یسوئی» در کتاب خود «المرأع الوضیته فی الکره الارضیه» و «اسماعیل علی مصری» هم در کتاب معروف خود «النخبه الازهریه فی الکره الارضیه»، نام خلیج فارس را بر این دریا اطلاق نموده‌‎اند. «جرجی زیدان لبنانی» در تألیف معروف خود «التمدن الاسلامی» که با مقدمه و تحقیق و تحشیه «دکتر حسین مونس استاد تاریخ دانشگاه قاهره» تجدید چاپ شده است و هم چنین «محمد فرید وجدی» در دایره المعارف اسلامی قرن بیستم، خلیج فارس یاد نموده‎اند و نام «خلیج فارس» در کتاب «الدلیل العراقی» که سالنامه‏ی رسمی سال 1936 دولت عراق بوده، کراراً به چشم می‎خورد. امین الریحانی در کتاب الملوک العرب و «شیخ حافظ وهبه» در کتاب «جزیره العرب»، خلیج فارس را به نام اصلی و معروف خود الخلیج الفارسی یاد نموده‎اند. «طه الهاشمی» رییس ستاد ارتش سابق عراق در کتاب خود «جغرافی العراق»، خلیج فارس را به نام اصلی آن «الخلیج الفارسی» قید کرده است. «لسترنج خاور شناس بزرگ» در کتاب قطوری که بوسیله‎ی دو نفر از نویسندگان عراق «بشیر فرنسیس» و «گورگیس عواد» تحت عنوان «بلدان الخلافه الشرقیه» که از انگلیسی به عربی ترجمه نموده‎اند و به هزینة «المجمع العلم العراقی»، چاپ و انتشار یافته است «خلیج فارس»، در سرتاسر آن کتاب پر بها، به نام حقیقی خود «الخلیج الفارسی» یاد شده است. و ... منبع: تاریخ سیاسی خلیج فارس - صادق نشات - شرکت نسبی کانون کتاب - تهران 1345 http://www.iranboom.ir/didehban/khalij-fars/3105-khalijfars-az-aghaz-takonon.html @iranboom_ir
Show all...
اشاره‎ای کوتاه به: نام خلیج‎فارس، از آغاز تا کنون

«خلیج فارس» برای همیشه سومین خلیج بزرگ جهان در طول تاریخ نه تنها بخشی از جغرافیای ایران محسوب می‌شده و حاکمیت آن در دست ایرانی‌ها بوده است‌، بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی همواره با عناوینی نظیر خلیج فارس‌، خلیج عجم‌، دریای فارس‌ یا بحر فارس‌، شناخته شده است. دنباله نوشتار: http://www.iranboom.ir/didehban/khalij-fars/14889-khalijfars-baraye-hamishe.html https://telegram.me/iranboom_ir
Show all...
خلیج پارس، نامی جاویدان در پهنهٔ گیتی نگاهی کوتاه به تاریخچهٔ شکل‌گیری نام خلیج پارس شادروان لیلا صمدی @iranboom_ir خلیج پارس بر پایه‌ی برگه‌های موجود از هزاران سال پیش مورد استفاده‌ی بازرگانی و ‌نظامی مردمان جهان باستان قرار گرفته و همواره نقش بی‌مانندی ایفا کرده است. بر پایه‌ی سنگ‌نوشته‌ای که هنگام کندن آبراه سوئز از داریوش هخامنشی به دست آمده، این خلیج به نام پارسادرایا (دریای پارس) خوانده شده است. نام خلیج پارس یا دریای پارس از کهن‌روزگاران معروف بوده و هم‌زمان در دو تمدن کهن ایرانی و یونانی به کار می‌رفته است. به سخن دقیق‌تر، می‌توان گفت از هنگامی که بشر تاریخ‌نویسی را آغاز کرد دریای جداکننده‌ی فلات ایران از شبه‌جزیره‌ی عربستان، «دریای پارس» ‌یا «خلیج پارس» نامیده شده و در هیچ یک از ادوار تاریخی نام دیگری بر آن نهاده نشده است. دکتر فرهنگ مهر، تاریخ‌دان و پژوهش‌گر ایرانی، در کتاب «میراث استعماری: منازعه بر سر سه جزیره»، هویت تاریخی خلیج فارس را سلسله‌وار تشریح می کند. بنا بر پژوهش‌های ایشان، کلودیس پتلومیوس (بطلمیوس)، ریاضی‌دان و ستاره‌شناس سده‌ی دوم پیش از میلاد از نخستین دانشمندان دوران باستان بوده که به آبراه واقع در جنوب ایران، عنوان «دریای پارسی» (Sinus Persicus) را بخشیده است. در سده‌ی نخست میلادی، کئنتس کرتیکس رفوس، تاریخ‌دان بزرگ رومی، در آثار خود پیوسته از نام «دریای پارسی» (Aquarius Persico) استفاده کرده است. تقریباً در همان زمان، تاریخ‌دان یونانی، فلیویوس آریانوس، برای نخستین‌بار در تاریخ لقب «خلیج» را جهت هویت بخشیدن جغرافیایی به دریای واقع در جنوب فلات ایران به کار می‌گیرد. علاوه بر این او، همچون تمامی تاریخ‌دانان و دانشمندان زمان خود، پسوند «پارسی» را به «خلیج» اضافه می‌کند و آن را همواره «خلیج پارسی» معرفی می‌کند. در دوران اسلامی، جغرافی‌نویسان هر دو نام را از دو تمدن باستانی گرفتند و هم‌زمان مورد استفاده قرار ‌دادند؛ پارسادرایا را «بحر فارس» و سینوس‌پرسیکوس را خلیج فارس نامیدند. در نوشته‌های جغرافی‌دانان و سفرنامه‌نویسان عرب و ایرانی همه‌جا با عنوان‌های «خلیج فارس»، «‌خلیج عجم»، «‌دریای فارس» ‌و یا «بحر فارس» از این پهنه یاد شده که گاه دریای عمان و فراتر از آن را نیز جزو محدود‌ه‌ی خلیج پارس آورده‌اند. به عنوان نمونه می‌توان از «المسالک و الممالک» ابن‌خردادبه، «‌البلدان» ابن‌فقیه، «‌مسالک الممالک» اصطخری (که از آن با عنوان دریای فارس یاد کرده و مرز آن را تا اقیانوس هند پیش برده)، مسعودی،‌ مقدسی،‌ ابن حوقل، ‌یاقوت حموی، ابوریحان بیرونی،‌ حمدالله مستوفی و گروه پرشمار دیگر یاد کرد. در «حدودالعالم» به عنوان کهن‌ترین کتاب جغرافیا به زبان پارسی که حدود هزار سال پیش نوشته شده، آمده است: «خلیج پارس از حد پارس برگیرد، با پهنای اندک تا به حدود سند». ابن بطوطه نیز در شرح سفر خود بر این پهنه، از آن با نام «دریای پارس» سخن می‌گوید. تنها دریای سرخ است که در برخی نوشته‌ها از جمله «تاریخ تمدن اسلام» ‌جرجی زیدان از آن به نام «خلیج ال ع ر ب ی» یاد شده است. جرجی زیدان، تاریخ‌نویس نامی معاصر عرب در همین کتاب تصریح می‌کند که کاربرد عبارت خلیج فارس در میان تاریخ‌نویسان و جغرافی‌دانان از سده‌ی سوم هجری و پسان‌تر عمومیت داشته کما این‌که المنجد، معروف‌ترین دایرت‌المعارف عرب از همان نخستین چاپ خود همیشه از نام خلیج فارس استفاده کرده است.  به این ترتیب، چه تاریخ‌نویسان و پژوهندگان خارجی دنیای قدیم چون هرودوت، ‌نئارخوس، ‌استرابون، کورسیوس رومی و چه پژوهندگان اسلامی، همگان در نوشته‌های خود از این پهنهٔ آبی به نام «خلیج پارس» یا «دریای پارس» یاد کرده‌اند. صرف‌نظر از برگه‌های تاریخی حتا اگر شرایط امروز را در نظر بگیریم، خود را با واقعیت‌های انکارناپذیری مواجه می‌بینیم، از جمله این‌که ایران هم‌اکنون هم طولانی‌ترین ساحل را در خلیج پارس دارد و پارس – به نشانه‌ی ایرانیان - بزرگترین قوم و جمعیت حاشیه‌ی خلیج پارس محسوب می‌شود و تنگه‌ی هرمز به عنوان مهم‌ترین بخش خلیج پارس به ایران نزدیک‌تر از هر کشور دیگری است. تمام مشخصه‌های جغرافیایی و جغرافیای انسانی، بامسما بودن عنوان «خلیج پارس» را اثبات می‌کند. دنباله نوشتار: http://www.iranboom.ir/didehban/khalij-fars/11454-khalij-pars-nami-javidan.html https://t.me/iranboom_ir/22130 ___ به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید https://telegram.me/iranboom_ir
Show all...
۷ اردیبهشت ۱۳۳۰، دکتر محمد مصدق با رای نمایندگان مجلس شانزدهم به نخست‌وزیری ایران انتخاب شد. ۷۹ نماینده به مصدق رای مثبت دادند. @iranboom_ir
Show all...
سعدی، سخنگوی ضمیر آگاه ایرانی دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن @iranboom_ir تاریخ اندیشه  ایران، هیچ معلم عشقی بهتر از سعدی نداشته است و شاید بشود جرات کرد و گفت که در تاریخ مهر در سراسر جهان، گوینده دیگری نیست که به ظرافت سعدی رابطه عاشقانه انسان با انسان را سروده باشد. سعدی هر چه را می دید و می شنید و می خواند، فشرده می کرد، جوهرش را می گرفت، مانند بادام که روغنش را بگیرند و در چند قطره می افشاند. این است حاصل کار سعدی شیراز. ز خلق، گوی لطافت تو برده ای امروز  به خوبرویی و سعدی به خوب گفتاری   وقتی به سراغ سعدی می رویم، چنان است که گویی به باغ دلگشایی قدم می نهیم؛ زیرا سعدی علاوه بر آنچه هست، تقریباً شادترین شاعر ایران هم هست. شاعری است که کمتر ما را در دست اندازهای زمین و آسمان می اندازد، و یا در دست اندازهایی که وجدان ما را به تب و تاب افکند. خیلی آرام بیان می کند و در واقع می خواهد ما را آرام به راه راست بیاورد. نزدیک هفتصد سال سعدی در ایران معلم اول بوده. به عنوان یک مصلح اجتماعی می توان گفت که درس دهنده به همه خانواده ها بوده. حالا اگر درسش را گوش نکرده اند، مسأله دیگری است. او درس خود را داده، مردم هم خوانده اند و تکرار کرده اند، از مکتب خانه ها تا بالاترین مجامع ایران بوده است. اما چه شد که طی این هفتصد سال حاضرترین فرد در متن جامعه ایران بوده است. اما چه شد که طی این پنجاه سال اخیر آن طور که می بایست، به مقام سعدی توجه نشد؟ کسان دیگری به عللی بیشتر در متن توجه بودند، بیشتر کتاب درباره شان نوشته شد، بیشتر بحث و حرف درباره آنها صورت گرفت، مثل حافظ و مولوی و فردوسی. از این چهار بزرگ، از سعدی کمتر حرفش زده شد. برای این موضوع چند علت هست: یکی اینکه از زمانی که بیشتر سیاسی شدیم، یعنی از شهریور 20 که ایران ر اشغال قرار گرفت، قشری از جامعه ایران یکدفعه سیاسی شد، گروههای مختلف، مرامها و حزبهای مختلف و زیر و بمهای مختلف پیش آمد، و کسانی که خود را “پیشرو” می دانستند، سعدی خیلی به مذاقشان خوش نمی آمد؛ زیرا او را چنان که باید قاطع نمی دیدند که یک جهت را در پیش بگیرد؛ مثلاً تکلیف با مولانا روشنتر است، یا فردوسی، یا حتی حافظ. سعدی چون همه جانبه است، همه مسائل بشری را مطرح کرده، هیچ جهتی را به تنهایی نگرفته و قصدش واقعاً یک تربیت ساده اجتماعی برای جامعه بوده، باب طبع کسانی که بیشتر یک جهتی فکر می کردند، نبوده. سیاست، قاطع است. یک حزب می گوید این باید بشود و آن نباید بشود، یک مرام نیز همین گونه فکر می کند. فکر یک جهتی باعث می شود که انسانها پیشوایان فکری خود را آسانتر در جهت معینی انتخاب کنند، تا آنها کمک کنند به نظریه ای که آن حزب یا آن دسته و گروه به آن دلبسته است. این است که سعدی چنان که باید، باب طبع چپ روها و کسانی که اندیشه تند را دنبال می کردند و خواه ناخواه روی نظریاتشان تعصب داشتند، نبود. آنها هم چون تبلیغات وسیعی داشتند، در دیگران و به خصوص جوانها اثرگذار شدند. البته نمی گویم زیاد چنین شد، پیش اهل نظر همیشه سعدی، سعدی بوده؛ اما نزد کسانی که با سیاست تند سروکار داشته اند، کمی نادیده گرفته شده؛ و حتی کسانی سبکسرانه این جسارت را به خود دادند که لطیف ترین سخنور زبان فارسی را “ناظم” بخوانند، نه شاعر!  علت دوم این بود که سعدی جامعه ایرانی را واگو و ترجمانی می کند؛ یعنی آینه ای است در برابر ما. بدیهی است که او به این بسنده نمی کند. “مایی” که او می خواهد، آن است که بهتر از آنچه هست باشد، عیبهایش تا حد امکان کاهش گیرد. البته او اینقدر واقع بین هست که بداند بشر بی عیب نمی شود. کمال وجود ندارد و هر انسانی یک مقدار در معرض لغزش است؛ اما تا حد ممکن او می خواهد به طور نسبی جامعه را اصلاح کند. بنابراین آینه وجودی جامعه ایرانی است. عیبها و حسنهایش، هر دو را می گوید و ما البته در این پنجاه ساله که دگرگونی سیاسی را می خواسته ایم، این را خیلی خوش نداشته ایم. گذشتگان ما قدر این سخنها را می دانستند، و برایشان مسأله ای نبود. ما که در معرض فرهنگ غرب و چپ قرر گرفته بودیم - و عوارض بعدی اش را هم به نوعی دیدیم- خوش نداشتیم که قیافه خودمان ر در آینه سعدی نظاره کنیم. گرایش بر آن بود که اندیشه های حزبی و سیاسی جامعه را پیش ببرد، تا اینکه یک فرد اخلاقی بخواهد آن را اصلاح کند.  سومین نکته این است که اصلاح کردن فردی خود، قدری مشکل تر است تا دنباله روی از یک مرام و یک روش. این یکی آسانتر است؛ زیرا افراد جمع می شوند، دنبال هم راه می افتند، چند شعار را مدنظر قرار می دهند و امید دارند که آن فکر خود را بر کرسی بنشانند، در حالی که اصلاح فردی و اصلاح شخصی و اخلاقی کار آسانی نیست. دنباله نوشتار: http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/5048-sadi-sokhangoi-zamir-agah-irani.html https://telegram.me/iranboom_r
Show all...
برگی از شاهنامه  حکیم فردوسی بنیاد نهادن کتاب؛ دل روشن من چو برگشت ازوی سوی تخت شاه جهان کرد روی که این نامه را دست پیش آورم ز دفتر به گفتار خویش آورم بپرسیدم از هر کسی بیشمار بترسیدم از گردش روزگار مگر خود درنگم نباشد بسی بباید سپردن به دیگر کسی و دیگر که گنجم وفادار نیست همین رنج را کس خریدار نیست برین گونه یک چند بگذاشتم سخن را نهفته همی داشتم سراسر زمانه پر از جنگ بود به جویندگان بر جهان تنگ بود ز نیکو سخن به چه اندر جهان به نزد سخن سنج فرخ مهان اگر نامدی این سخن از خدای نبی کی بدی نزد ما رهنمای به شهرم یکی مهربان دوست بود تو گفتی که با من به یک پوست بود مرا گفت خوب آمد این رای تو به نیکی گراید همی پای تو نبشته من این نامهٔ پهلوی به پیش تو آرم مگر نغنوی گشاده زبان و جوانیت هست سخن گفتن پهلوانیت هست شو این نامهٔ خسروان بازگوی بدین جوی نزد مهان آبروی چو آورد این نامه نزدیک من برافروخت این جان تاریک من @iranboom_ir
Show all...
۳۱ سال پیش در ۶ اردیبهشت ماه ۱۳۷۲، حسینعلی هروی ـ حافظ‌پژوه و شارح غزل‌های حافظ، مترجم و استاد دانشگاه ـ درگذشت. یادش گرامی باد. @iranboom_ir
Show all...
۱۰ اردیبهشت (روز خلیج فارس)؛ از وحدت ملی تا تضمین امنیت ملی روزبه پارساپور مدیر عامل مرکز مطالعات خلیج فارس @iranboom_ir موارد بیان شده تنها بخشی از صدها مورد هجمه به هویت و مبانی فرهنگی مردم ایران است. همین مسئله باعث می‌شود ما با تکیه بر وحدت و همگرایی داخلی بتوانیم بر این فتنه های بین المللی غلبه نماییم. وحدت و همگرایی ملی یکی از مباحث پایه‌ای جوامع بشری و همچنین یکی از بحران هایی است که پیشرفت جوامع توسعه نیافته را منوط به عبور از این نخستین گام توسعه یافتگی تعریف می‌کند. کشوری که دچار بحران یکپارچگی باشد هیچ گاه  نخواهد توانست راه رشد، تعالی و سعادت و کمال را طی کند؛ چرا که قومگرایی و فرقه گرایی در درون آن جامعه هر کدام خود را تافته ای جدا بافته از کل احساس نموده و به یک هویت جامع و مشترک که کل کشور و قلمروی سرزمینی آن را در بر می گیرد، باور ندارند. بنابراین چنین جامعه ای دایماً درگیر مسایل داخلی و فرسایشی خواهد شد و انرژی و سرمایه های مادی و معنوی جوان آن جامعه بجای آنکه صرف رشد، شکوفایی و بالندگی هزینه  گردد به صورت بیهوده ای صرف اختلافات داخلی هزینه میشود که میتواند در نهایت به نزاع داخلی و نا امنی بلندمدت نیز بیانجامد. ایرانیان بر خلاف بسیاری از کشورهای قراردادی که بر پایه یک تفاهم مشترک جمعی کنار یکدیگر قرار گرفته و تشکیل ملت داده اند، از 500 پیش از میلاد با مدیریت هوشمندانه کوروش بزرگ تا کنون واژه ملت را در خود تعریف کرده و تشکیل یک هویت مشترک جمعی داده اند و این همگرایی تاریخی را تا کنون به زیبایی و ظرافت خاصی حفظ کردند. گرچه در عصر معاصر دشمنان این مرز و بوم تلاش بی قفه ای داشتند که به این همگرایی ملی از درون آسیب بزنند و با ساختن فرقه هایی همچون: فرقه دموکرات آذربایجان، تروریست های داعش و جیش العدل، فرقه دموکرات کردستان، جبهه خلق عرب اهواز، جبهه آزادی بخش بلوچستان، پانترکیسم و... میخواستند سناریو جنگ داخلی در ایران را رقم بزنند و ملت ایران را مقابل یکدیگر قرار بدهند، اما درایت و فهم مشترک ملی و همگرایی تاریخی مردم ما این فتنه ها را نقش بر آب کرد. اما از آنجا که این راهبردهای ضد ایرانی همچنان ادامه دارد، ضروری است که متناسب با این شیطنت ها برنامه ریزی های دقیقی تدوین و با آن مقابله نمود. لذا امروزه همگرایی و وحدت ملی مردم ایران از شیعه و سنی گرفته تا مسیحی و ارمنی و زرتشتی و آذری و کرد و لر و بلوچ و... در خصوص مسئله خلیج فارس زمینه ساز یکپارچگی ملی خاصی شده است که آحاد ملت را به یکدیگر نزدیک تر نموده و این ذهنیت را در میان مردم ایران نهادینه کرده است که جعل نام خلیج فارس به معنای تجاوز به هزاران سال فرهنگ و تمدن مشترک آنهاست. به همین دلیل می‌توان به جرات بیان کرد که مسئله خلیج فارس یکی از مولفه های مهم و ارزشمند همگرایی ملی کشور بشمار می‌رود که با تکیه بر آن میتوان امنیت ملی را نیز تقویت نمود. http://www.iranboom.ir/didehban/khalij-fars/14880-10ordibehesht-az-vahdatmelli-ta-tazmn-amniat-melli.html https://telegram.me/iranboom_ir
Show all...
به پیشواز دهم اردیبهشت ماه ، روز ملی خلیج فارس تا همیشه - ۴ @iranboom_ir
Show all...
ادای دین به مردی که ایران را از یاد نبرد / دکتر #استاد_محمد_علی_اسلامی_ندوشن ۸ نوشتارهای استاد محمدعلی اسلامی ندوشن در ایرانبوم ۲: https://t.me/iranboom_ir/38216 بعد از حافظ در گفتگو با دکتر محمد‌علی اسلامی ندوشن - 1 http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/3052- بعد از حافظ در گفتگو با دکتر محمد‌علی اسلامی ندوشن ـ 2 http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/3067- بعد از حافظ در گفتگو با دکتر محمد‌علی اسلامی ندوشن - 3 http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/3127- بعد از حافظ در گفتگو با دکتر محمد‌علی اسلامی ندوشن ـ 4 http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/3298- از فکر چه خبر؟ - دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/7739- وداع با کتاب - وداعی به شیرینی وصال http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/5131- سفر به مصر - 1 http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/4450- سفر به مصر - 2 http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/4535- سفر به مصر - 3 http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/4613- سفر به مصر - 4 http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/4812- چین در سه آهنگ http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/8687- سفر دیگری به کانادا 1 http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/7738- بار دیگر نگاهی بر کانادا http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/5279- سفر دیگری به کانادا 2 - دکتر محمد علی اسلامی ندوشن http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh/7736- معرفی کتابهای (یزد دیروز - بررسی منطقۀ ندوشن - نوشته‌هائی دربارۀ محمّد بهمن بیگی) http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/7737- «شاهنامه» کتاب اول ایران است http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2242- فردوسـی و هومـر http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/902- خرمشهر و چهار سروده از سه بزرگ http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/2327- شاهنامه بر اشعار خیام تأثیر‌گذار بوده است http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/712- بس بگردید و بگردد روزگار http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/5287- قلم و آنچه می‌نویسد http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/11360- نکو داشت دکتر شیرین بیانی http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/khabar/266- پاسخ به یک چرای بزرگ http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/4311- @iranboom_ir
Show all...
ایران بوم

استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن درگذشت استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، نویسنده، شاعر، منتقد ادبی و چهره فرهنگی پیشکسوت در روز دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ در ۹۷ سالگی درگذشت. محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد بود. او دانش‌آموخته دکترای حقوق بین‌الملل از دانشگاه سوربن فرانسه بود و استاد پیشین دانشگاه تهران، که علاوه بر درس‌های حقوقی، به تدریس نقد ادبی، سخن‌سنجی و ادبیات تطبیقی نیز می‌پرداخت. اسلامی ندوشن سال‌ها زندگی خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد و آثارش به‌صورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینه‌های گوناگون اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است. برخی از کتاب‌های محمدعلی اسلامی ندوشن عبارت‌اند از: «ماجرای‌ پایان‌ناپذیر حافظ»، «چهار سخنگوی‌ وجدان‌ ایران»، «تأمّل‌ در حافظ»، «زندگی‌ و مرگ‌ پهلوانان‌ در شاهنامه»، «داستان‌ داستان‌ها»، «سرو سایه‌فکن»، «ایران‌ و جهان‌ از نگاه‌ شاهنامه»، «نامه‌ نامور»، «ایران را از یاد نبریم»، «به‌ دنبال‌ سایه ‌همای»، «ذکر مناقب‌ حقوق‌ بشر در جهان‌ سوم»، «سخن‌ها را بشنویم»، «ایران‌ و تنهائیش»، «ایران‌ چه‌ حرفی‌ برای‌ گفتن‌ دارد؟»،…