cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

اندیشکده خرد

امیر دبیری مهر پژوهشگر و مدرس علوم انسانی مدیر موسسه «اندیشه و قلم » برای توسعه ایران کتابها: اسلام و دموکراسی در ایران ملک سلطانی و‌نگین سلیمانی فرزانگی و‌جهانداری خردمندی و پارسایی و… www.dabirimehr.ir

Show more
Advertising posts
4 238
Subscribers
-424 hours
+107 days
+7130 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
Media files
97919Loading...
02
وقاحت و‌بلاحت محض: این جماعت که جرات می کنند بخاطر چند دینار چنین ارزشهای انسانی و‌حقوق مردم کشورشان را مورد تمسخر قراردهند در صورتی که تیغ در دست بگیرند مانند نتانیاهو و پل پوت و صدام و قذافی و‌…با ارامش قتل عام و‌نسل کشی خواهند کرد.شرم بر چنین موجوداتی و انانکه تریبون و‌ فرصت برای تمسخر ارزشها در اختیارشان قرار می دهند. سخن بی شرمانه دیگر مجری تلویزیون موسوم به اوسکل نظام که بخشی از مردم ایران را حرام لقمه و‌نطفه حرام معرفی کرده بود نیز مصداق همین وقاحت و بلاهت و گستاخی است
10Loading...
03
امار رسمی تورم در ایران منتشر شده از سوی بانک مرکزی نشان می دهد در سال ۱۴۰۲ نرخ تورم ایران بالای ۵۲ درصد بوده که بالاترین نرخ تورم تاریخ ایران بوده .سیاست خالص سازی و دولت و مجلس برکشیده و بی اعتنایی به رای مردم و طرد نخبگان و شایستگان اینگونه خود را در اعداد نشان می دهد . جالبتر اینکه در ۳۰ سال اخیر پایین ترین نرخ تورم مربوط به سالهای ۱۳۷۹تا ۱۳۸۴ یعنی دولت سید محمد خاتمی، و سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ است که برجام امضا شده و تحریم ها کاهش یافت. فکر کنم حالا متوجه شده باشید مخالفان نشاط سیاسی و مشارکت مردم و مخالفین اصلاح سیاست خارجی و بهبود رابطه با جهان عملا و در واقع مستقیما دنبال افزایش فقر وفلاکت مردم بویژه طبقات ضعیف تر هستند تا امکان استفاده و چپاول بیشتر منابع محدود کشور را به نفع خود و وفاداران به خود را داشته باشند. مستکبرین و فرعون و قارون های زمانه ما این جماعت ریا کار و پرمدعا و سوپر انقلابی هستند. ای کاش همه بفهمند و‌کمتر فریب بخورند
1 20031Loading...
04
Media files
1 01013Loading...
05
چگونه می توان در عرصه سیاست اخلاقی زیست؟ عصاره فلسفه سیاسی مدرن در چند گزاره ساده ۱- حکومت ها اصالتی ندارند و محصول قرارداد اجتماعی شهروندان در بستر زمان هستند مشروعیت های دیگر همه ساختگی و برای توجیه سلطه و چپاول است. ۲- شهروندان نهاد دولت را تاسیس کرده‌اند تا از سه سرمایه انها پاسداری کند اول جان دوم مال و دارایی وسوم ازادی ها «جان لاک در این‌مورد از هابز جلو‌تر است و‌معتقد است شهروندان با تاسیس دولت، مسلوب الاختیار نیستندو همچنان واجد حقوق فردی ذاتی و مالکیت خودهستند.» ۳- حکومت تا زمانی مشروع و‌معتبر و لازم الاتباع است که پاسدار جان و دارایی و ازادی شهروندان باشد و اگر به سه آفت و‌آسیب زیر مبتلا شود دیگر مشروع نیست و براندازی و‌جایگزین کردن آن با دولت دیگر اخلاقی ترین کار ممکن است انقلابها زمانی شکل می گیرند که احساس مبادرت به این کاراخلاقی شیوع پیدا می کند. آفت اول خودکامگی است یعنی دولت به هر بهانه ای به جان و دارایی و ازادی شهروندان تجاوز کند و‌ مردم احساس امنیت خاطر و زندگی خود را از دست بدهند. جالب است بدانید هابز معتقد بود اگر مردم بخشی از ازادی طبیعی خود را به دولت می بخشند بخاطر کسب امنیت است بنابراین وقتی امنیت شهروندان سلب شود قرار اجتماعی خود به خودملغی است. از این منظر دولتها نه تنها حق دخالت در سبک زندگی مردم و‌مصادره و‌توقیف اموال انها را به هیچ وجه ندارند حتی حق اعدام انها را هم ندارند زیرا اعدام تعدی به خط قرمز یعنی جان شهروندان است. جالب است بدانید در این فلسفه سیاسی ، بزه کاران معلول بزه بزرگتر یعنی محیط و نظام تربیتی نادرست هستند نه علت آن . بنابراین بزه کاران و خلاف کاران ناگزیر و از سر ترحم -نه انتقام -باید محدود و مجازات شوند.(حساب جانیان و اشرار جداست که کمیت بسیار محدودی دارند و منطقا استثنا محسوب می شوند نه قاعده) آفت دوم بی کفایتی و ناکارامدی است یعنی دولت گاهی به جان و دارایی و ازادی شهروندان تجاوز نمی کند اما توان و قدرت حفاظت از انها را ندارد مانند ناتوانی در کنترل تورم یا ناتوانی در برابر اشرار و دشمنان . با این منطق حتی قوانینی که جان و‌دارایی و ازادی شهروندان را تهدید کند منبطل است یعنی از اول باطل بوده و‌نیازی به ابطال و الغا و انقضا ندارد. بنابر این ادعای «قانون بد از بی قانونی بهتر است » وجاهتی ندارد. آفت سوم نقد ناپذیری و اصلاح ناپذیری است حکومتی که خودکامگی و بی کفایتی خود را نپذیرد و‌ نقدها را گوش نکند عملا سند نامشروع بودن خود را امضا کرده است زیرا پذیرفته که خودکامه و بی کفایت است اما اراده و توان خروج از این تباهی را ندارد و احتمالا برای حفظ قدرت به هر عمل غیر قانونی و غیر اخلاقی و بی قاعده ای متوسل می شود و شیپور جنگ علیه مردم را نواخته است .در این صورت داشتن قدرت برای دولت نوعی تصرف عدوانی در حقوق و مالکیت شهروندان است و کشور در واقع در تصرف و اشغال نهادی غاصب و نامشروع است. با همین چارچوب نظری ساده فارغ از تبلیغات سیاسی فریبکارانه دولت ها و‌ اپوزیسیون انها در جای جای جهان از غرب تا شرق و به دور از ایسم های دروغین و ایدئولوژیهای ساختگی ، می توان مناسبات ملت- دولت در جهان کنونی را تحلیل کرد و دولتهای مشروع و نامشروع را از هم متمایز نمود و سپس تفاوت اعتراض یا براندازی اخلاقی را با براندازی آنارشیک و غیر اخلاقی فهمید و با روشنی واطمینان خاطر ، در زندگی اخلاقی در عرصه سیاست داشت امیر دبیری مهر
1 06120Loading...
06
‏ ‏در مناظره اخیر با شاگرد اقای مصباح یزدی گفتم چرا باید موسسه مرحوم مصباح تقریبا روزی دو میلیارد تومان از بیت المال بودجه بگیرد اما موسسه اندیشه و قلم که مروج عقلانیت است سالی دو ریال هم کمک اخذ نمی کند. یک واقعیت بود که طرف مناظره را اشفته کرد و مدعی شد این رقم ها واقعی نیست ‏عرض کردم آری واقعی نیست و اگر هزینه های غیرمستقیم که دیگر نهادها برای ترویج اندیشه های مرحوم مصباح خرج می کنند را محاسبه کنیم بسیار بیشتر است! بماند که امروز دولت هک در ریل افکار ایشان حرکت می کند این هزینه را هم باید محاسبه کنید
7608Loading...
07
Media files
6697Loading...
08
❇️آقای مصباح به حق انتقاد مردم از رهبر هم معتقد بود 🗣دکتر مهدی ابوطالبی: 🔹معتقدم آقای مصباح علاوه بر مطهری زمان، مطهری امام هم بود. ایدئولوگ اصلی انقلاب اسلامی رهبر آن، امام خمینی است و من تفاوتی بین گفتمان امام و گفتمان آیت‌الله مصباح نمی‌بینم. گفتمان اصلی انقلاب تغییر نکرده، هرچند معتقدم برخی دولت‌ها مثل دولت اصلاحات آن را پیگیری نکردند. 🔹به آقای مصباح جفا شد و اندیشه او عمدتاً به صورت سیاسی و غیرعلمی طرح و نقد شد. آیت‌الله مصباح آزاداندیش بود و با روی باز با اندیشه‌ها برخورد می‌کرد و حاضر به گفتگو هم بود، اول انقلاب با کمونیست‌ها و بعد با آقای حجتی کرمانی مناظره کرد. در موسسه ایشان خیلی از مخالفانش حضور داشتند. 🔹معتقدم دیدگاه‌های آیت‌الله مصباح و شهید مطهری تفاوت چشمگیری با هم ندارند. 🔹برخی منتقدان که اندیشه آقای مصباح را خوانده‌اند، می‌گویند ایشان رای مردم را در تشکیل حکومت قبول دارد و در ادامه قبول ندارد که البته من معتقدم ایشان در همه جا برای رای مردم ارزش قائل است و برای مردم حق نظارت بر حاکمان و سوال کردن از آنها را قائل است. 🔹شهید مطهری میگفت غیر از خدا کسی حق وضع قانون ندارد. آقای مصباح هم معتقد بود فقط در مواردی که اسلام قوانین ثابت و دائمی وضع نکرده، حکومت و مردم اجازه دارند در چهارچوب مبانی ارزشی قانونگذاری کنند. 🔹مطهری و مصباح هر دو معتقد بودند قانون باید طبق ضوابط اسلامی باشد و البته رای مردم و قانون خدا در طول یکدیگرند. آقای مصباح ‌می‌گوید حاکم دینی نمی‌تواند با زور و استبداد حاکمیت خود را تحمیل کند. اندیشه مطهری و مصباح در کلیت متفاوت نیست، فقط در جزئیات نحوه انتخاب ولی فقیه ممکن است تفاوت داشته باشد. 🔹آقای مصباح به حق انتقاد از رهبر هم معتقد بود، اما آن را نیازمند شرایطی می دانست. 📡@andisheqalam
3663Loading...
09
⭕️سطح اندیشه ورزی جمهوری اسلامی از مطهری و بهشتی و طالقانی، به مصباح و صدیقی و علم‌الهدی تنزل یافته   🎙دکتر امیر دبیری مهر: 🔹مرحوم آقای مصباح را متفکر و فیلسوف اثرگذاری می دانم که هاله ای از تجلیل اغراق گونه و انکار غیرمنصفانه مانع شناخت واقعیت اندیشه او شده است. 🔹اندیشه آقای مصباح به دو دلیل به درستی شناخته نشد: یکی حامیانی که با قدیس سازی اجازه نقدش را ندادند و دوم مخالفان که نوعاً با رویکرد سیاسی بویژه در اواخر دهه هفتاد به نقد مواضع سیاسی او پرداختند.    🔹الان انقلاب و جمهوری اسلامی از اندیشمندانی چون مطهری، بهشتی، طالقانی و شریعتی رسیده‌ به آقایان مصباح، صدیقی، علم الهدی و پناهیان و این باعث شده از مسائل اساسی مانند توسعه و عدالت به مسائل فرعی و انحرافی نظیر درگیری بر سر حجاب برسیم و این عین ارتجاع است.   🔹منکر شباهتهای مطهری و مصباح نیستم ولی تفاوتهای آنها بسیار بیشتر است. مرحوم مصباح یزدی از نظر حساسیت به مسائل زمان و فعال بودن در فضای اندیشه اسلامی شبیه استاد مطهری بود، اما اندیشه‌های او و پاسخ‌هایش به موضوعات و مسایل زمان ، شباهتی به استاد مطهری نداشت هر چند زمانه های متفاوتی داشتند. برای مثال آقای مصباح تمایل به همکاری و مدح قدرت داشت و اهل نقد قدرت نبود اما شهید مطهری در مواجهه با قدرت باابزار اندیشه انسان شجاع و اثرگذاری بود.   🔹ما در بررسی اندیشه و عملکرد متفکران به مسائل کلیدی جامعه نگاه می کنیم مانند ایران ، حقوق بشر، رای مردم، صلح، توسعه و عدالت و بررسی میکنیم متفکر به این مسایل چگونه پرداخته.و حتی به نیندیشیده های متفکر هم توجه داریم. برای مثال آقای مطهری درباره هر شش محور مذکور بحث داشته، اما آقای مصباح دغدغه ایران و وطن نداشت و حتی به مساله مهمی مانند توسعه و رفاه هم نپرداخته، چون اساسا این مسایل دغدغه او نبوده است.   🔹خلاصه دیدگاه آقای مصباح این بود که رای مردم درتشکیل و اداره حکومت ارزشی ندارد، در حالی که استاد مطهری در کتاب جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی می‌گوید درباره ساختار رای دموکراتیک جمهوری اسلامی کاملاً تسلیم هستیم و امام هم در پاریس همین نظر را دارد، اما آقای مصباح رای مردم را زینتی و مردم را تنها کمک کار حکومت می‌داند و معتقد است وقتی حکومت اسلامی شکل گرفت، مردم هر جا حکومت تشخیص داد، باید کمک کنند. او مردم را واگن می‌داند، نه لوکوموتیو! آقای مصباح در منظومه گفتمانی خود برای رای مردم اصالت قائل نیست.   🔹این بی اعتنایی به رای مردم به جهان بینی دینی و فقهی آقای مصباح باز می گردد. ایشان معتقد است هر جا دین  حکمی دارد انسان حق انتخاب و اندیشه ندارد و از آنجا که از منظر ایشان دین در همه حوزه ها حکم دارد پس جایی برای رای مردم و انتخابشان باقی نمی ماند در حالی که بسیاری از روحانیون و علما از جمله اقای مطهری به منطقه الفراغ قایل بودند یعنی جایی که دین حرف تکنیکال  ندارد و أمور را به عقل واگذار کرده است. 🔹خیلی از بزرگان معتقدند دین منبع تعیین ارزشهاست نه روشها اما آقای مصباح معتقد است ریز و درشت مسائل در دین هست و اصلاً منطقة الفراغی نمی‌گذارد که مردم نظر دهند. برای هر موضوع، چیزی از دین می‌آورد، اما مشی استاد مطهری این نبود.     🔹مطهری می‌گوید فرمانی که پیغمبر از موضع رهبر اجتماع بدهد، غیر از فرمانی است که در مقام ابلاغ کننده وحی خدا اعلام می‌کند، اما مصباح می‌گوید آیا اسلام به ما اجازه می‌دهد در جنبه فردیبنده خدا باشیم و در جنبه اجتماعی بنده مردم؟ 🔹ین باور نتایج مهلکی دارد از جمله بی اعتنایی به تجارب و دانش بشری بویژه در حکمرانی که نتایج آن را امروز در کشور می بینیم و ناکامیهای مختلف در تمشیت امور عمومی ناشی از همین اندیشه است مانند اقتصاد ضعیف و غیر مولد و انزوای بین المللی و ..   🔹 نقد اساسی مت به نظرات اقای مصباح نیست، اتفاقا ایشان به صراحت می گفت رای مردم جایی که در تضاد با رای حاکم باشد ارزشی ندارد، اما تعجب می کنم چرا شاگردان و طرفداران او که امروز همه مصادر قدرت را تصرف کرده اند تلاش می‌کنند خوانش‌های مُد روز و مردمی از از نظرات آقای مصباح ارائه دهند، درحالیکه ایشان صراحت دارد اصالتی برای رای مردم قائل نیست. زیرا اگر در اندیشه ایشان رای مردم اصالت داشت امروز شاهد اجرای تصمیمات و سیاست هایی نبودیم که با مقاومت و مخالفت اکثریت مردم مواجه است. 📡@andisheqalam
78911Loading...
10
مهمترین محورهای مناظره درباره تفاوت ها و شباهت های مرتضی مطهری و مصباح یزدی با عنوان از مطهری امام تا مطهری زمان در خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور دکتر امیر دبیری مهر استاد اندیشه سیاسی و رییس موسسه پژوهشی اندیشه و قلم و حجت الاسلام ابوطالبی عضو موسسه امام خمینی و شاگرد مرحوم مصباح یزدی
1 35415Loading...
11
داستانک پدرِ من کارگر بود پدرِ او معلم ما پولِ جهاز نداشتیم آنها پولِ عروسی به هم نرسیدیم سال ها سپری شد او پزشک شد و من معلم ورزش دخترش دانش آموزم شده و گاهی من بیمارش می شوم اما آنچه هم "درد"  و هم "درمان"مان شد پولِ کمِ حلالِ پدرانمان بود.
8457Loading...
12
۲ کار مهم که نشد و فرصتی که آب شد وقتی می گویم عقل سیاسی در سیستم نابود شده شعار نیست از یک واقعیت عینی سخن می گویم نمونه آن تصمیمات و رفتارهای بعد از عمليات موفق وعده صادق است‌ .انتظار این بود بعد از اجرای موفق این عمليات با برگ برنده نظامی دو اقدام با وحدت و همگرایی عمومی انجام شود ۱- جلب اعتماد عمومی و کاهش نارضایتی ها به هر طریق و با هر وسیله ای ۲- فعال شدن دیپلماسی برای امتیاز گرفتن از امریکا و اروپا در راستای منافع ملی که مهمترین آن کاهش تحریم ها و بهبود کسب و‌کار ملت است اما دریغ که با اجرای طرح نور اولی هوا رفت و با انفعال دیپلماتیک دومی. زمانه عجیبی را سپری می کنیم انقدر عقلانیت سیاسی نیست که گاهی تصور می شود همه بازی خورده مشتی نادان نوکیسه شدیم و گاهی انقدر تصمیمات مشکوک گرفته می شود که تصور می شود عقلانیت در خدمت اغراض شیطانی است نتیجه هر دو یکی است هر روز ضعیف تر می شویم و فرسنگها از ارمانها و‌ارزوهایمان دور.
89613Loading...
13
Media files
80315Loading...
14
Media files
1 00116Loading...
15
Media files
90432Loading...
16
به اطلاع علاقمندان می رساند مناظره امروز در خانه اندیشمندان علوم انسانی در همین کانال بصورت صوتی منتشر خواهد شد. لایو تصویری نیز در اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم منتشر خواهد شد.
9464Loading...
17
ناگفته های اعتراض شرافت مندانه دانشجویان در آمریکا دانشجویان دانشگاههای آمریکا بویژه دانشگاه معتبر کلمبیا، سند پر افتخار اثرگذارترین حمایت از مردم مظلوم فلسطين و مخالفت با نسل کشی صهیونیست‌ها در غزه را به نام خود زدند . در ايران برخی افراد و رسانه ها و مقامات‌ که کارنامه رفوزه ای در دفاع از حقوق شرعی و قانونی معترضین قانون مدار و منتقدین دلسوز و نجیب دارند از این رخداد ذوق زده شده و باز فرصت پیدا کردند تا علیه حقوق‌بشر تحت پوشش حقوق‌بشر آمریکایی موضع بگیرند و جالب اینکه خاطر نازک شان از رفتار خشن پلیس آمریکا ازرده شده است. (چقدر لطیف و مهربان و حقوق بشری !!!!) امابعنوان فرزند دانشگاه که توسط همین حضرات ازخانه خویش رانده شده دردمندانه و مشفقانه این افراد و رسانه های تتبع آنها را به تأمل و اعتراف درباره علل و زمینه های اقدام تحسين برانگيز دانشجویان در آمریکا دعوت می کنم. برخی از علل این اقدام شرافتمندانه عبارتند از: ۱- کیفیت بالای نظام آموزشی دانشگاه‌هاي آمریکا که چنین دانشجویان آگاه و مسئول و متعهدی به حقوق بشر تربیت می کند. سیستمی که استاد آزادی و استقلال فکری دارد و بخاطر دانش بالا و استقلال فکری و مواضع حق طلبانه ممنوع التدریس نمی شود و برای نشستن بر کرسی استادی جز صلاحیت علمی و اخلاقی و شخصیتی ملاک دیگری نیاز ندارد. ۲-فضای باز دانشگاه برای مخالفت با سیاست‌های بنیادی واشینگتن در حمایت از اسرائیل به گونه ای که اقدام ابلهانه و خلاف مرسوم رییس دانشگاه کلمبيا در اجازه ورود پلیس به محوطه دانشگاه مورد نقد عمومی قرار گرفته و قطعا تاوان آن را خواهد پرداخت. رسانه ها و افکار عمومی هم حامی دانشجویان هستند و نیروی های شبه نظامی برای سرکوب دانشجویان به چادرهای انها حمله نمی کنند و دانشجویان در آمریکا متهم نمی شوند که پیاده نظام جمهوری اسلامی و تحت تاثیر اخبار صداوسیما هستند و دست به اغتشاش زدند. ۳- آزادی رسانه ها در انعکاس این اعتراض و و پوشش بی دردسر و بدون مزاحمت رفتار خشن پلیس در برخورد با دانشجويان و پوشش وسیع این رفتار خشن در رسانه ها و مفتوح شدن صدها پرونده شکایت و غرامت خواهی از پلیس در همین چند روز چنانچه تا کنون در پنج سال اخیر پلیس آمریکا در کشوری که داشتن اسلحه مجاز است ۵۰۰ میلیون دلار غرامت بابت رفتار بی قاعده و خلاف حقوق بشر پرداخت کرده این سه علت همان چیزی است که هر فرد ذوق زده شده ای از وقایع آمریکا خوب است بگوید آیا با آنها موافق است یا مخالف ؟ شاید در این صورت دانشجويان واستادان ایرانی هم امکان رفتارهای اعتراضی آزادیخواهانه در دفاع از منافع ملی و حقوق بشردر ایران و فلسطين و آمریکا وداشته باشند و مدال افتخار تعهد را به سینه خویش بیاویزند و با حسرت وهمدلی چشم به وقایع آمریکا ندوزند.
1 70820Loading...
18
Media files
84117Loading...
19
پیام مشترک  بودجه و مواضع برخی مقامات:  برخی مردم ترند برداشت اول: حتما بودجه مصوب نهادهای فرهنگی و مذهبی و تحلیل‌های پیرامون آن را دیده اید. هزاران میلیارد تومان از جیب مردم  به نهادهایی داده می شود که اکثر آنها با مردم کاری ندارند به مردم پاسخگو هم نیستند. البته سالهاست این تراژدی وجود دارد. از خاتمی تا رییسی فرق چندانی نکرده . برای نمونه ۵۰۰ میلیاردتومان به موسسه فردی اختصاص یافته که تمام عمر خود را صرف این کرد که ثابت کند درحکومت اسلامی مردم هیچ کاره اند و جز تبعیت از ولایت و حکومت و زمینه سازی تحقق حاکمیت نقشی ندارند. برداشت دوم: مردم و نخبگان که تحت فشارهای اقتصادی درحال جان دادن‌ هستند می گویند بگذارید با درد خودمان بمیریم چکار به روسری و زندگی فردی و خصوصی ما دارید ؟ کشور ملک مشاع است و تا زمانی که حق کسی تضییع نشده آزادی ما مشروع و مقبول و مسموع و محترم است و اساسا ما بعنوان مردم در جایی و سندی به حکومت اجازه نداده ایم که در این فقره آزادی ما را محدود ‌کند.اما سیستم با تمام قوای نظامی و انتظامی و هوایی و زمینی  و با هزینه گزاف مالی و آبرویی و حقوقی میگه خیر همانی که من می گویم یا روسری یا توسری ؟؟؟!!!! این دو برداشت یک حقیقت را نشان می دهد از منظر بخشی از حاکمیت مردم و جامعه در ايران دو بخش شده است بخشی که از اکثریت مطلق عددی برخوردار است اگاه تر از گذشته و مطالبه گر و قانون مدار است هر حرف و تصمیمی را نمی پذیرد. برای حکومت شانی جز نوکری و خدمت برای مردم قائل نیست توسعه خواه است و درصدد پاسخگو کردن دولت است و اساساقیم مآبی و‌پدرسالاری دولت را بر نمی تابد. این بخش از جامعه از منظر آقایان نشسته بر سریر قدرت از صراط مستقیم خارج شدند و بصیرت کافی ندارند و باید نادیده انگاشته شوند و در مواقع لازم هم با ربط خواسته های آنان با خواسته های دشمن منکوب شوند. بودجه کشور هم برای رفاه و رضایت این بخش نیست. بخش دوم همان اقلیت خودی هاست. که هویت خود را در هویت حکومت تعریف کردند نه کشور و ملت. گوش سپرده اند تا حکومت در همه امور منافع و مصالح آنها را تشخیص دهد. نظام هم این پایگاه طبقاتی خود را مردم معرفی می کند و تامین نيازهاي آنان را اولویت خویش می داند و از رویارویی اینها با آنها یعنی اکثریت اول ابایی ندارد. این طرز تلقی از مردم بسیار خطرناک و به مصداق بر سر شاخه نشستن و بن بریدن است. خطر اینجاست که این تفکر منحط در حال سرایت به دیگر بخش هاست و در صورت متوقف نشدن به شکاف بیشتر دولت _ملت و کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش مهاجرت و…منجر می شود
1 08615Loading...
20
Media files
2262Loading...
21
https://youtu.be/ZdjvjApQbIc?si=jn0122udxFlx-FpZ
1 03213Loading...
22
‏چقدر تهوع اور و‌منافقانه است جیغ و داد عده ای افراد نان به روز خور و‌ رسانه های فریب کار علیه رفتار خشن پلیس امریکاعلیه دانشجویان ازادی خواه ، در حالی که در برابر خشونت علیه زنان ودانشجویان ایرانی ساکت و‌ لال بوده و هستند ‏مخالفت اصیل با خشونت و‌سرکوب زمان و‌مکان نمی شناسد
2 30121Loading...
23
نشانه های بلوغ شخصیتی افرادی که در مسیر زندگی به بلوغ عاطفی و فکری و شخصیتی میرسند ، خودبخود ، در سکوتی خاص قرار میگیرند که لبریز محبت و مهربانی است. برای این افراد ، قضاوت شدن توسط دیگران ، اهمیتی ندارد ، زیرا که آنان ، نگران تصویر ذهنی دیگران در مورد خودشان نیستند. این افراد از میدان مسابقه ، خارج شده اند ، و خود را با دیگران  مقایسه نمیکنند ، حتی اگر دیگران ، آنها را بازنده بدانند ، برایشان ، اهمیتی ندارد. افراد بالغ ، به نقطه ای رسیده اند که فهمیده اند ، زندگی ، مثل یک بازی ، برای آمدن و نماندن است. آنها فهمیده اند که بهترین مواجهه با زندگی ، مهربانی است. افراد بالغ ، در مواجهه با دیگران ، به خوبی و زیبایی افراد ، اشاره میکنند و دیگران ، در مقابل افراد بالغ ، نسبت به خودشان ، احساس خوبی پیدا میکنند. افراد بالغ ، اگر انتقادی هم میکنند ، یک انتقاد عقلانی است و انتقادشان ، بر اساس تنش و تخریب نیست. افراد بالغ ، در صورت نیاز ، نظرشان را اعلام میکنند و سعی بر به کرسی نشاندن نظرشان ندارند. میگویند و عبور میکنند و اینکه طرف مقابل ، بپذیرد یا نپذیرد ، برایشان اهمیتی ندارد. افراد بالغ ، از چسبیدن به  سیستمهای فکری و فلسفی  ، فارغند ، آنها ، مطالعه میکنند و با دقت ، به نظر دیگران توجه میکنند ، اما بنده ی یک شخص یا یک مکتب نمیشوند. افراد بالغ ، از کسی ، بت نمیسازند. با عدم جدیتی خاص ، زندگی میکنند که از ژرفای وجودشان  آشکار میشود ، که همان وارستگی است. افراد بالغ ، هم در زندگی هستند هم جدا از زندگی ، و به افکار و اشیا و اشخاص ، نمیچسبند. افراد بالغ ، به رنجهایشان ، لبخند میزنند و میدانند که زندگی ، در گذر است. *مهربانی ، نشانه بلوغ است.*
1 14648Loading...
24
⭕️از مطهری امام تا مطهری زمان 🔦بررسی تفاوت نقش رای مردم در حکومت در اندیشه شهید مطهری  و مرحوم مصباح یزدی 🗣مناظره 🔹دکتر مهدی ابوطالبی عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی 🔸دکتر امیر دبیری مهر استاد دانشگاه و رییس موسسه پژوهشی اندیشه و قلم 📆سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ساعت ۱۵ 📍خانه اندیشمندان علوم انسانی، سالن خیام 📡@andisheqalam
99013Loading...
25
مساله دانستن نیست مساله مرزکشی است وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ و حق را به باطل درنياميزيد، و حقيقت را -با آنكه خود مى‌دانيد- كتمان نكنيد. بسیاری از دوستان خیرخواه و سلیم النفس از من می‌پرسند آیا نقد و تبیین و تحلیل می تواند جاهلین را اگاه ،مفسدین را صالح، منافقین را مخلص ،کافرین را مومن ،گمراهان را هدایت و‌ خائنین را خادم کند؟ پاسخ بنده این است: فارغ از اینکه کنش و فعالیت اصحاب قلم و‌ تفکر و‌ نقد و‌ اندیشه چه اثری بر ترمیم کژ اندیشی‌ها و‌کژ رفتاری‌ها دارد -که خود جای تامل دارد- ماموریت و دغدغه من و امثال ما از نوع دیگری است. با آشنایی‌ای که با اقشار و طیف‌های مختلف مردم، در قدرت و بر قدرت دارم برایم اشکار است که دست کم برای اکثریت متحجرین، مفسدین،مزدورین ،منافقین ، تمامت‌خواهان ، فریب کاران ، سرکوب‌گران و مردم‌ستیزان مساله‌ی اصلی «جهل و ندانستن » نیست. تا از طریق آگاه‌کردن، دست از خطا‌اندیشی و پلشتی بردارند.این‌گروه‌ها دقیقا می‌دانند بخاطر ترس، مادی‌‌گرایی، دنیازدگی، قدرت‌پرستی‌ و ضعف‌های عمیق شخصیتی و روانی در طرف تاریک تاریخ ایستاده‌اند ،شرافت را رها کرده‌اند، خدا را هر روز در خانه ذبح می‌کنند ، بتخانه ها را رونق می‌بخشند ، حقوق انسانها را پایمال می کنند و‌ در پوستین دیکتاتورها می‌دمند . من فقط برای این می‌اندیشم و می‌نویسم و سخن می‌گویم و‌گفتگو می‌کنم که بگویم ای طایفه‌ی خدا ناباور و بی‌وجدان و ایهاالناس : من از قبیله شما نیستم و می‌خواهم بدانید که ما میدانیم که شما «می‌دانید » اما نمی‌خواهید با‌شرافت و اصالت زندگی کنید. همین فریاد برای به لرزه دراوردن خانه‌ی عنکبوتی ظلم، فساد، تباهی و استبداد کافی است . بر همین مبنا اخلاقی و انسانی‌ترین کنش در روزگار ما اعتراض بلند و صریح و‌ شفاف به همه‌گونه فساد رفتاری و عقیدتی و فکری است که در قالب تصمیمات غیر عقلانی وضد مردمی و فرسنگها بیگانه از روح دین و معنویت تجلی می‌یابد. شوربختانه این تصمیمات کم نیستند و ما را محاصره کرده‌اند. فراموش نکنیم این قبیله‌ی تباهی، هم در قدرت و ساختار رسمی حضور پر رنگی دارند، ‌هم در خارج از قدرت و جامعه . از این رو، این مرزکشی کاری است بس هنرمندانه و شرافتمندانه. امیر دبیری مهر
1 82414Loading...
26
‍ آی آدم‌ها که بر ساحلْ نشستهْ شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان. یک نفر دارد که دست و پایِ دائم می‌زند رویِ این دریایِ تند و تیره و سنگین که می‌دانید. آن زمان که مست هستید از خیالِ دستْ یابیدن به دشمن، آن زمان که پیشِ خودْ بیهوده پندارید که گِرِفْتَسْتیدْ دستِ ناتوانی را تا تواناییِّ بهتر را پدید آرید، آن زمان که تنگْ می‌بندید بر کمرهاتان کمربند. در چه هنگامی بگویم من؟ یک نفر در آب دارد می‌کُند بیهوده جانْ، قربان! آی آدم‌ها که بر ساحلْ بساطِ دِلْگُشا دارید! نان به سفره، جامه‌تان بر‌تن؛ یک نفر در آب می‌خوانَد شما را. موجِ سنگین را به دستِ خسته می‌کوبد باز می‌دارد دهان با چشمِ از وحشتْ دریده سایه‌هاتان را زِ راهِ دورْ دیده آب را بلعیده در گودِ کبود و هر زمانْ بیتابیَشْ افزون می‌کُند زین آبها بیرون گاه سر، گه پا. آی آدم‌ها! او زِ راهِ دورْ این کهنهْ جهان را باز می‌پاید، می‌زند فریاد و امّیدِ کمک دارد. آی آدم‌ها که رویِ ساحلِ آرام در کارِ تماشایید! موج می‌کوبد به رویِ ساحلِ خاموش پخش می‌گردد چنان مستی به جایْ افتاده، بس مَدْهوش. می‌رود نعره زنان وین بانگْ باز از دور می‌آید: ₍₍آی آدم ها₎₎ … و صدایِ بادْ هر دمْ دِلْگَزاتَر، در صدایِ بادْ بانگِ او رساتر از میانِ آب‌های دور و نزدیک باز در گوش این نداها: ₍₍آی آدم ها₎₎ … نیما یوشیج @Tafakkor #توماج صالحی
1 27421Loading...
27
خدا کجاست؟ اسپینوزا فیلسوف هلندی و یهودی قرن ۱۷: همانطور که دکارت می گوید:خدا موجودی است کامل و نامتناهی پس حد و مرز ندارد چون اگر می داشت متناهی می شد.پس خدا همه چیز است.نمی توان گفت خدا یک وجود است و جهان، وجودی دیگر، زیرا در این‌صورت وجودی دیگر خدا را محدود می‌کرد. بنابر این خدا در هرچه موجود است وجود دارد وهمه‌هستی خداست و خدا کل همه چیز است و مطلقا و خود به خود و ذاتا باید باشد.یگانه قائم به ذات است و سبب بی مُسبِب. خدا در آسمان نیست در بیرون جهان نیست ،درون جهان هم نیست بلکه خود جهان است و همه هستی تجلی اوست جهان فیزیکی و طبیعت وجه مادی و جسمانی اوست و عوالم روحانی و هنری و معنوی وجه غیر مادی او. برای مطالعه بیشتر درباره نظرات اسپینوزا نگاه کنید به درس گفتارهای امیر دبیری مهر درباره اسپینوزا در ماه رمضان سال ۱۴۰۱ در اینجا و اینجا
1 12331Loading...
28
‏یکی از درس‌های قطعی تاریخ این است که تقابل ارباب قدرت با اصحاب هنر، رسانه، قلم،اندیشه، کتاب و دفتر محکوم به شکست و مایه‌ی رسوایی است. هنرمند معترض و دغدغه‌مند که جای خود دارد. حکیمان اگر خطایی و انحرافی هم مشاهده کنند ارشاد و هدایت می کنند نه ارعاب و اعدام ‏⁧ #توماج_صالحی ⁩
1 2877Loading...
29
مساله دانستن نیست مساله مرزکشی است بسیاری از دوستان خیرخواه و سلیم النفس از من می‌پرسند آیا نقد و تبیین و تحلیل می تواند جاهلین را اگاه ،مفسدین را صالح، منافقین را مخلص ،کافرین را مومن ،گمراهان را هدایت و‌ خائنین را خادم کند؟ پاسخ بنده این است: فارغ از اینکه کنش و فعالیت اصحاب قلم و‌ تفکر و‌ نقد و‌ اندیشه چه اثری بر ترمیم کژ اندیشی‌ها و‌کژ رفتاری‌ها دارد -که خود جای تامل دارد- ماموریت و دغدغه من و امثال ما از نوع دیگری است. با آشنایی‌ای که با اقشار و طیف‌های مختلف مردم، در قدرت و بر قدرت دارم برایم اشکار است که دست کم برای اکثریت متحجرین، مفسدین،مزدورین ،منافقین ، تمامت‌خواهان ، فریب کاران ، سرکوب‌گران و مردم‌ستیزان مساله‌ی اصلی «جهل و ندانستن » نیست. تا از طریق آگاه‌کردن، دست از خطا‌اندیشی و پلشتی بردارند.این‌گروه‌ها دقیقا می‌دانند بخاطر ترس، مادی‌‌گرایی، دنیازدگی، قدرت‌پرستی‌ و ضعف‌های عمیق شخصیتی و روانی در طرف تاریک تاریخ ایستاده‌اند ،شرافت را رها کرده‌اند، خدا را هر روز در خانه ذبح می‌کنند ، بتخانه ها را رونق می‌بخشند ، حقوق انسانها را پایمال می کنند و‌ در پوستین دیکتاتورها می‌دمند . من فقط برای این می‌اندیشم و می‌نویسم و سخن می‌گویم و‌گفتگو می‌کنم که بگویم ای طایفه‌ی خدا ناباور و بی‌وجدان و ایهاالناس : من از قبیله شما نیستم و می‌خواهم بدانید که ما میدانیم که شما «می‌دانید » اما نمی‌خواهید با‌شرافت و اصالت زندگی کنید. همین فریاد برای به لرزه دراوردن خانه‌ی عنکبوتی ظلم، فساد، تباهی و استبداد کافی است . بر همین مبنا اخلاقی و انسانی‌ترین کنش در روزگار ما اعتراض بلند و صریح و‌ شفاف به همه‌گونه فساد رفتاری و عقیدتی و فکری است که در قالب تصمیمات غیر عقلانی وضد مردمی و فرسنگها بیگانه از روح دین و معنویت تجلی می‌یابد. شوربختانه این تصمیمات کم نیستند و ما را محاصره کرده‌اند. فراموش نکنیم این قبیله‌ی تباهی، هم در قدرت و ساختار رسمی حضور پر رنگی دارند، ‌هم در خارج از قدرت و جامعه . از این رو، این مرزکشی کاری است بس هنرمندانه و شرافتمندانه. امیر دبیری مهر
463Loading...
30
Media files
10Loading...
31
Media files
1 05613Loading...
32
یک تجربه ، یک مشاهده و لختی تامل دیروز در یک شرکت خصوصی جلسه داشتم . محیطی کاملا آزاد و اخلاقی بر آنجا حاکم بود. هم خانمهای کاملا محجبه حضور داشتند و هم خانمها با حجاب اختیاری و هر دو گروه مورد احترام. ‏ نماز خانه شیک و مرتب و کارکنان اهل نماز و اتاق سیگارو باشگاه و استخر و خلاصه همه چیز شایسته ایران و ایرانی ‏به مدیر شرکت گفتم شما درایجاد این همزیستی محترمانه دخالتی دارید گفت خیر ،پشت رفتار مردم ما سالها فرهنگ و تمدن خوابیده ..ما فقط تسهیل گر هستیم . ضمن تمجید از رویکرد انسانی و فرهنگی و مترقی ایشان به مزاح و کنایه گفتم هر وقت خواستی ریشه دین و اخلاق را در شرکت بزنی و محیط نفاق و دشمنی بین کارکنان ایجاد کنی و شرکت را مشغول حاشیه کنی و به مرور ورشکسته کنی و هزاران نفر را بیکار و خانواده ها را متلاشی شود یک بخشنامه بزن که رعایت حجاب اسلامی در این شرکت الزامی است و در صورت عدم رعایت خانمهای متخلف به کارگزینی معرفی می شوند. کلی خندیدو گفت حق با شماست.
1 44417Loading...
33
در حکومت های لاییک خدا غایب نیست بلکه در امور دخالت نمی کند و ناظر مخلوقات خویش است که با عطیه عقل به تمشیت امور مشغول هستند اما در حکومت های مثلا دینی خدا شاهد هر آن چیزی است که او نهی کرده اما به نام او جاری و ساری می شود نمونه بارز آن حاکمیت کلیسا در قرون وسطی و طالبان امروز و….
2 22226Loading...
34
پرسش و درخواست یکی از شهروندان دردمند و پاسخ بنده و پاسخ مجدد و قابل تامل ایشان
1 2325Loading...
35
Media files
2 811105Loading...
36
مصداق یک رفتار بی قاعده در طرح حجاب : بازداشت هنرمند بخاطر تکان دادن سر یکی از هنرمندان کشور به نام ح .ن امروز ظهر بخاطر تکان دادن سر چند ساعت بازداشت بود. نامبرده امروز ظهر وقتی جلو محل کارش در منطقه ونک از تاکسی پیاده می شود شاهد نگه داشتن خودروها و‌چک کردن تک تک خودروها برای توقیف خودروهای توسط عوامل انتظامی کلانتری گاندی بوده و به نشانه ناراحتی از این رفتار، سرِخود را تکان می دهد . مامور انتظامی به او‌می گوید چیه؟ ناراحتی؟ ایشان می گوید بله ناراحتم اشکالی داره انسان بخاطر وضع جامعه ناراحت باشه؟ مامور دیگری با لباس شخصی دیگه به او به استهزا می گوید جان؟؟؟ هنرمند پاسخ می دهد "جانت بی بلا" این واکنش باعث ادامه گفتگو شده و سایر مامورین لباس شخصی و لباس نظامی وی را کشان کشان از درب محل کار به داخل کلانتری کشانده و لباس وی را پاره کردند ‌وبه درخواست همسایگان و عابرین برای گذشت از مساله توجهی نکردند. وقتی هنرمند اعتراض می کندچرا؟ می گویند به اتهام توهین به مامور دولت و اخلال در اجرای طرح پلیس میری دادسرای (امنیت) می فهمی چه خبره؟ از ساعت ۱۴:۳۰ تا ساعت ۱۷ تماس همکاران هنرمند از جمله بنده با مقامات انتظامی و مراجعه به کلانتری بی فایده بود تا اینکه یکی از همسایگان با رییس کلانتری تماس گرفته و هنرمند را با اخذ تعهد کتبی ازاد کردند البته با پیراهن پاره و اعصاب به هم ریخته ایشان و ناراحتی عمیق همکارانشان. خدا قوت به همه نیروهای انتظامی که برخی از آنها با اخذ حقوق از مالیات شهروندان اینچنین اسباب آرامش خاطر و امنیت اخلاقی و روانی جامعه را فراهم می کنند !!!!؟؟؟و با رفتار بی قاعده موجب تضعیف جایگاه این سازمان نزد افکار عمومی می شوند .
3 37453Loading...
37
رنه دکارت: من خود را موجودی بسیارناکامل ، بی دوام، فناپذیر و متناهی می دانم و با این حال در ذهنم مفهوم موجودی نامتناهی ،جاودانی ، فناناپذیر و از هر جهت کامل را دارم، حال آنکه هیچ چیز نمی تواند صرفابا امکانات خودش چیزی بزرگ‌تر از خود بیافریند بنابراین این موجود کامل باید وجود داشته باشد تا اگاهی از وجود خود را در من جای داده باشد پی نوشت : یکی از متقن و مستحکم ترین براهین عقلی مبنی بر اثبات وجود امر متعالی یا خدا در هستی که از ۵۰۰ سال اخیر در رد آن استدلالی بیان نشده
1 27734Loading...
38
چرا جنگ نشد؟ امیر دبیری مهر خیلی شواهد نشان می دهد موقتا خطر جنگ از سر ایران و‌اسراییل عبور کرد. فواید آن نیازی به گفتن ندارند اما شناخت دلایل آن مهم است که مبتنی بر مکتب واقع گرایی قابل فهم است. هر دو کشور از منظر آرمان گرایی و ایدئولوژی های خویش دنبال نابودی کامل یکدیگر هستند اما تنش اخیر نشان داد بر خلاف شعارها که بازتاب آرمان گرایی و آرزوهای محال طرفین است واقع گرایی بر تصمیمات نهایی هسته سخت قدرت سایه انداخته است. اگر شعارهای جریان ماجراجو و جنگ طلب در ایران واقعی بود تنش اخیر بویژه جنایات صهیونیستها در غزه بهترین فرصت برای با خاک یکسان کردن حیفا و تل اویو ! بود و پایان دادن به عمر این عده سرطانی ! اما در عمل طوری عمل شد که ضمن مانور قدرت موشکی ‌هوایی ایران ، حتی یک اسراییلی هم‌کشته نشد . صهیونیستها هم اگر آرمان گرا بودند فرصت خوبی داشتند تا در پاسخ به حدود ۳۰۰ موشک ایران دست کم ۳۰ موشک به ایران بویژه سایت های هسته‌ای ایران می زدند تا به قول خودشان سر افعی را بشکنند!و زمینه بالقوه نابودی خویش را از بین ببرند. اما هیچ کدام به درستی و عاقلانه چنین نکردند. زیرا واقعیت این است که قدرت عمل به آن آرمان‌های شعاری را ندارند در ضمن فواید و منافع جنگ هم بر هزینه ها و ضررهای آن نمی چربد. ایران تا خرخره گرفتار مشکلات اقتصادی و شکنندگی اعتماد عمومی است و اسراییل هم هنوز از زیر سایه و فشارهای جنایات جنگی و نسل کشی در غزه خارج نشده و دولت نتانیاهو دولت مستعجل است . بنابراین دست کم تا اطلاع ثانوی اوضاع آرام است . فعلا در نظریه های روابط بین الملل یک هیچ به نفع واقع گرایی یا رئالیسم.
2 64138Loading...
00:36
Video unavailableShow in Telegram
👍 32 2😢 2👏 1
وقاحت و‌بلاحت محض: این جماعت که جرات می کنند بخاطر چند دینار چنین ارزشهای انسانی و‌حقوق مردم کشورشان را مورد تمسخر قراردهند در صورتی که تیغ در دست بگیرند مانند نتانیاهو و پل پوت و صدام و قذافی و‌…با ارامش قتل عام و‌نسل کشی خواهند کرد.شرم بر چنین موجوداتی و انانکه تریبون و‌ فرصت برای تمسخر ارزشها در اختیارشان قرار می دهند. سخن بی شرمانه دیگر مجری تلویزیون موسوم به اوسکل نظام که بخشی از مردم ایران را حرام لقمه و‌نطفه حرام معرفی کرده بود نیز مصداق همین وقاحت و بلاهت و گستاخی است
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
امار رسمی تورم در ایران منتشر شده از سوی بانک مرکزی نشان می دهد در سال ۱۴۰۲ نرخ تورم ایران بالای ۵۲ درصد بوده که بالاترین نرخ تورم تاریخ ایران بوده .سیاست خالص سازی و دولت و مجلس برکشیده و بی اعتنایی به رای مردم و طرد نخبگان و شایستگان اینگونه خود را در اعداد نشان می دهد . جالبتر اینکه در ۳۰ سال اخیر پایین ترین نرخ تورم مربوط به سالهای ۱۳۷۹تا ۱۳۸۴ یعنی دولت سید محمد خاتمی، و سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ است که برجام امضا شده و تحریم ها کاهش یافت. فکر کنم حالا متوجه شده باشید مخالفان نشاط سیاسی و مشارکت مردم و مخالفین اصلاح سیاست خارجی و بهبود رابطه با جهان عملا و در واقع مستقیما دنبال افزایش فقر وفلاکت مردم بویژه طبقات ضعیف تر هستند تا امکان استفاده و چپاول بیشتر منابع محدود کشور را به نفع خود و وفاداران به خود را داشته باشند. مستکبرین و فرعون و قارون های زمانه ما این جماعت ریا کار و پرمدعا و سوپر انقلابی هستند. ای کاش همه بفهمند و‌کمتر فریب بخورند
Show all...
👍 26👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
😢 9👍 4
چگونه می توان در عرصه سیاست اخلاقی زیست؟ عصاره فلسفه سیاسی مدرن در چند گزاره ساده ۱- حکومت ها اصالتی ندارند و محصول قرارداد اجتماعی شهروندان در بستر زمان هستند مشروعیت های دیگر همه ساختگی و برای توجیه سلطه و چپاول است. ۲- شهروندان نهاد دولت را تاسیس کرده‌اند تا از سه سرمایه انها پاسداری کند اول جان دوم مال و دارایی وسوم ازادی ها «جان لاک در این‌مورد از هابز جلو‌تر است و‌معتقد است شهروندان با تاسیس دولت، مسلوب الاختیار نیستندو همچنان واجد حقوق فردی ذاتی و مالکیت خودهستند.» ۳- حکومت تا زمانی مشروع و‌معتبر و لازم الاتباع است که پاسدار جان و دارایی و ازادی شهروندان باشد و اگر به سه آفت و‌آسیب زیر مبتلا شود دیگر مشروع نیست و براندازی و‌جایگزین کردن آن با دولت دیگر اخلاقی ترین کار ممکن است انقلابها زمانی شکل می گیرند که احساس مبادرت به این کاراخلاقی شیوع پیدا می کند. آفت اول خودکامگی است یعنی دولت به هر بهانه ای به جان و دارایی و ازادی شهروندان تجاوز کند و‌ مردم احساس امنیت خاطر و زندگی خود را از دست بدهند. جالب است بدانید هابز معتقد بود اگر مردم بخشی از ازادی طبیعی خود را به دولت می بخشند بخاطر کسب امنیت است بنابراین وقتی امنیت شهروندان سلب شود قرار اجتماعی خود به خودملغی است. از این منظر دولتها نه تنها حق دخالت در سبک زندگی مردم و‌مصادره و‌توقیف اموال انها را به هیچ وجه ندارند حتی حق اعدام انها را هم ندارند زیرا اعدام تعدی به خط قرمز یعنی جان شهروندان است. جالب است بدانید در این فلسفه سیاسی ، بزه کاران معلول بزه بزرگتر یعنی محیط و نظام تربیتی نادرست هستند نه علت آن . بنابراین بزه کاران و خلاف کاران ناگزیر و از سر ترحم -نه انتقام -باید محدود و مجازات شوند.(حساب جانیان و اشرار جداست که کمیت بسیار محدودی دارند و منطقا استثنا محسوب می شوند نه قاعده) آفت دوم بی کفایتی و ناکارامدی است یعنی دولت گاهی به جان و دارایی و ازادی شهروندان تجاوز نمی کند اما توان و قدرت حفاظت از انها را ندارد مانند ناتوانی در کنترل تورم یا ناتوانی در برابر اشرار و دشمنان . با این منطق حتی قوانینی که جان و‌دارایی و ازادی شهروندان را تهدید کند منبطل است یعنی از اول باطل بوده و‌نیازی به ابطال و الغا و انقضا ندارد. بنابر این ادعای «قانون بد از بی قانونی بهتر است » وجاهتی ندارد. آفت سوم نقد ناپذیری و اصلاح ناپذیری است حکومتی که خودکامگی و بی کفایتی خود را نپذیرد و‌ نقدها را گوش نکند عملا سند نامشروع بودن خود را امضا کرده است زیرا پذیرفته که خودکامه و بی کفایت است اما اراده و توان خروج از این تباهی را ندارد و احتمالا برای حفظ قدرت به هر عمل غیر قانونی و غیر اخلاقی و بی قاعده ای متوسل می شود و شیپور جنگ علیه مردم را نواخته است .در این صورت داشتن قدرت برای دولت نوعی تصرف عدوانی در حقوق و مالکیت شهروندان است و کشور در واقع در تصرف و اشغال نهادی غاصب و نامشروع است. با همین چارچوب نظری ساده فارغ از تبلیغات سیاسی فریبکارانه دولت ها و‌ اپوزیسیون انها در جای جای جهان از غرب تا شرق و به دور از ایسم های دروغین و ایدئولوژیهای ساختگی ، می توان مناسبات ملت- دولت در جهان کنونی را تحلیل کرد و دولتهای مشروع و نامشروع را از هم متمایز نمود و سپس تفاوت اعتراض یا براندازی اخلاقی را با براندازی آنارشیک و غیر اخلاقی فهمید و با روشنی واطمینان خاطر ، در زندگی اخلاقی در عرصه سیاست داشت امیر دبیری مهر
Show all...
اندیشکده خرد

امیر دبیری مهر پژوهشگر و مدرس علوم انسانی مدیر موسسه «اندیشه و قلم » برای توسعه ایران کتابها: اسلام و دموکراسی در ایران ملک سلطانی و‌نگین سلیمانی فرزانگی و‌جهانداری خردمندی و پارسایی و… www.dabirimehr.ir

👍 14👎 1
‏ ‏در مناظره اخیر با شاگرد اقای مصباح یزدی گفتم چرا باید موسسه مرحوم مصباح تقریبا روزی دو میلیارد تومان از بیت المال بودجه بگیرد اما موسسه اندیشه و قلم که مروج عقلانیت است سالی دو ریال هم کمک اخذ نمی کند. یک واقعیت بود که طرف مناظره را اشفته کرد و مدعی شد این رقم ها واقعی نیست ‏عرض کردم آری واقعی نیست و اگر هزینه های غیرمستقیم که دیگر نهادها برای ترویج اندیشه های مرحوم مصباح خرج می کنند را محاسبه کنیم بسیار بیشتر است! بماند که امروز دولت هک در ریل افکار ایشان حرکت می کند این هزینه را هم باید محاسبه کنید
Show all...
👍 19
👍 7 3👏 1
❇️آقای مصباح به حق انتقاد مردم از رهبر هم معتقد بود 🗣دکتر مهدی ابوطالبی: 🔹معتقدم آقای مصباح علاوه بر مطهری زمان، مطهری امام هم بود. ایدئولوگ اصلی انقلاب اسلامی رهبر آن، امام خمینی است و من تفاوتی بین گفتمان امام و گفتمان آیت‌الله مصباح نمی‌بینم. گفتمان اصلی انقلاب تغییر نکرده، هرچند معتقدم برخی دولت‌ها مثل دولت اصلاحات آن را پیگیری نکردند. 🔹به آقای مصباح جفا شد و اندیشه او عمدتاً به صورت سیاسی و غیرعلمی طرح و نقد شد. آیت‌الله مصباح آزاداندیش بود و با روی باز با اندیشه‌ها برخورد می‌کرد و حاضر به گفتگو هم بود، اول انقلاب با کمونیست‌ها و بعد با آقای حجتی کرمانی مناظره کرد. در موسسه ایشان خیلی از مخالفانش حضور داشتند. 🔹معتقدم دیدگاه‌های آیت‌الله مصباح و شهید مطهری تفاوت چشمگیری با هم ندارند. 🔹برخی منتقدان که اندیشه آقای مصباح را خوانده‌اند، می‌گویند ایشان رای مردم را در تشکیل حکومت قبول دارد و در ادامه قبول ندارد که البته من معتقدم ایشان در همه جا برای رای مردم ارزش قائل است و برای مردم حق نظارت بر حاکمان و سوال کردن از آنها را قائل است. 🔹شهید مطهری میگفت غیر از خدا کسی حق وضع قانون ندارد. آقای مصباح هم معتقد بود فقط در مواردی که اسلام قوانین ثابت و دائمی وضع نکرده، حکومت و مردم اجازه دارند در چهارچوب مبانی ارزشی قانونگذاری کنند. 🔹مطهری و مصباح هر دو معتقد بودند قانون باید طبق ضوابط اسلامی باشد و البته رای مردم و قانون خدا در طول یکدیگرند. آقای مصباح ‌می‌گوید حاکم دینی نمی‌تواند با زور و استبداد حاکمیت خود را تحمیل کند. اندیشه مطهری و مصباح در کلیت متفاوت نیست، فقط در جزئیات نحوه انتخاب ولی فقیه ممکن است تفاوت داشته باشد. 🔹آقای مصباح به حق انتقاد از رهبر هم معتقد بود، اما آن را نیازمند شرایطی می دانست. 📡@andisheqalam
Show all...
👎 6👍 5
⭕️سطح اندیشه ورزی جمهوری اسلامی از مطهری و بهشتی و طالقانی، به مصباح و صدیقی و علم‌الهدی تنزل یافته   🎙دکتر امیر دبیری مهر: 🔹مرحوم آقای مصباح را متفکر و فیلسوف اثرگذاری می دانم که هاله ای از تجلیل اغراق گونه و انکار غیرمنصفانه مانع شناخت واقعیت اندیشه او شده است. 🔹اندیشه آقای مصباح به دو دلیل به درستی شناخته نشد: یکی حامیانی که با قدیس سازی اجازه نقدش را ندادند و دوم مخالفان که نوعاً با رویکرد سیاسی بویژه در اواخر دهه هفتاد به نقد مواضع سیاسی او پرداختند.    🔹الان انقلاب و جمهوری اسلامی از اندیشمندانی چون مطهری، بهشتی، طالقانی و شریعتی رسیده‌ به آقایان مصباح، صدیقی، علم الهدی و پناهیان و این باعث شده از مسائل اساسی مانند توسعه و عدالت به مسائل فرعی و انحرافی نظیر درگیری بر سر حجاب برسیم و این عین ارتجاع است.   🔹منکر شباهتهای مطهری و مصباح نیستم ولی تفاوتهای آنها بسیار بیشتر است. مرحوم مصباح یزدی از نظر حساسیت به مسائل زمان و فعال بودن در فضای اندیشه اسلامی شبیه استاد مطهری بود، اما اندیشه‌های او و پاسخ‌هایش به موضوعات و مسایل زمان ، شباهتی به استاد مطهری نداشت هر چند زمانه های متفاوتی داشتند. برای مثال آقای مصباح تمایل به همکاری و مدح قدرت داشت و اهل نقد قدرت نبود اما شهید مطهری در مواجهه با قدرت باابزار اندیشه انسان شجاع و اثرگذاری بود.   🔹ما در بررسی اندیشه و عملکرد متفکران به مسائل کلیدی جامعه نگاه می کنیم مانند ایران ، حقوق بشر، رای مردم، صلح، توسعه و عدالت و بررسی میکنیم متفکر به این مسایل چگونه پرداخته.و حتی به نیندیشیده های متفکر هم توجه داریم. برای مثال آقای مطهری درباره هر شش محور مذکور بحث داشته، اما آقای مصباح دغدغه ایران و وطن نداشت و حتی به مساله مهمی مانند توسعه و رفاه هم نپرداخته، چون اساسا این مسایل دغدغه او نبوده است.   🔹خلاصه دیدگاه آقای مصباح این بود که رای مردم درتشکیل و اداره حکومت ارزشی ندارد، در حالی که استاد مطهری در کتاب جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی می‌گوید درباره ساختار رای دموکراتیک جمهوری اسلامی کاملاً تسلیم هستیم و امام هم در پاریس همین نظر را دارد، اما آقای مصباح رای مردم را زینتی و مردم را تنها کمک کار حکومت می‌داند و معتقد است وقتی حکومت اسلامی شکل گرفت، مردم هر جا حکومت تشخیص داد، باید کمک کنند. او مردم را واگن می‌داند، نه لوکوموتیو! آقای مصباح در منظومه گفتمانی خود برای رای مردم اصالت قائل نیست.   🔹این بی اعتنایی به رای مردم به جهان بینی دینی و فقهی آقای مصباح باز می گردد. ایشان معتقد است هر جا دین  حکمی دارد انسان حق انتخاب و اندیشه ندارد و از آنجا که از منظر ایشان دین در همه حوزه ها حکم دارد پس جایی برای رای مردم و انتخابشان باقی نمی ماند در حالی که بسیاری از روحانیون و علما از جمله اقای مطهری به منطقه الفراغ قایل بودند یعنی جایی که دین حرف تکنیکال  ندارد و أمور را به عقل واگذار کرده است. 🔹خیلی از بزرگان معتقدند دین منبع تعیین ارزشهاست نه روشها اما آقای مصباح معتقد است ریز و درشت مسائل در دین هست و اصلاً منطقة الفراغی نمی‌گذارد که مردم نظر دهند. برای هر موضوع، چیزی از دین می‌آورد، اما مشی استاد مطهری این نبود.     🔹مطهری می‌گوید فرمانی که پیغمبر از موضع رهبر اجتماع بدهد، غیر از فرمانی است که در مقام ابلاغ کننده وحی خدا اعلام می‌کند، اما مصباح می‌گوید آیا اسلام به ما اجازه می‌دهد در جنبه فردیبنده خدا باشیم و در جنبه اجتماعی بنده مردم؟ 🔹ین باور نتایج مهلکی دارد از جمله بی اعتنایی به تجارب و دانش بشری بویژه در حکمرانی که نتایج آن را امروز در کشور می بینیم و ناکامیهای مختلف در تمشیت امور عمومی ناشی از همین اندیشه است مانند اقتصاد ضعیف و غیر مولد و انزوای بین المللی و ..   🔹 نقد اساسی مت به نظرات اقای مصباح نیست، اتفاقا ایشان به صراحت می گفت رای مردم جایی که در تضاد با رای حاکم باشد ارزشی ندارد، اما تعجب می کنم چرا شاگردان و طرفداران او که امروز همه مصادر قدرت را تصرف کرده اند تلاش می‌کنند خوانش‌های مُد روز و مردمی از از نظرات آقای مصباح ارائه دهند، درحالیکه ایشان صراحت دارد اصالتی برای رای مردم قائل نیست. زیرا اگر در اندیشه ایشان رای مردم اصالت داشت امروز شاهد اجرای تصمیمات و سیاست هایی نبودیم که با مقاومت و مخالفت اکثریت مردم مواجه است. 📡@andisheqalam
Show all...
👍 15🙏 2👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
مهمترین محورهای مناظره درباره تفاوت ها و شباهت های مرتضی مطهری و مصباح یزدی با عنوان از مطهری امام تا مطهری زمان در خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور دکتر امیر دبیری مهر استاد اندیشه سیاسی و رییس موسسه پژوهشی اندیشه و قلم و حجت الاسلام ابوطالبی عضو موسسه امام خمینی و شاگرد مرحوم مصباح یزدی
Show all...
👍 4👎 1