1 889
Subscribers
-124 hours
-127 days
-4930 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
💦بیش از 72 تن!
بچه بودم آرزو می کردم کاش در رکاب امام حسین بودم. یار هفتاد و سوم. یک مسلسل اتومات هم داشتم. خاکریز می زدم. درازکش. هدف سپاه رو به رو. رگبار می بستم. نارنجک پرتاب می کردم. ابن زیاد باید از روی نعش من می گذشت تیرش به گلوی علی اصغر می نشست.
الان فکر می کنم امام حسین که رویش را برگرداند می زدم به چاک و شبانه می رفتم مدینه به سپاه ترویج اسلام و آبادانی می پیوستم و سواره نظام می شدم. هنگ شتری. می کشتم می رفتم بهشت، کشته می شدم می رفتم بهشت، غارت و غنیمت و برده و کنیز هم توفیر بود.
جنگ پسر عموهاست. غِریبه نیاد داخل شون!
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
👏 14❤ 1
💦چشم آبچکو، دست رعشه گرفته، پیزی گشاد!
✍️جراید:
چرچیل تا ۸۰ سالگی نخستوزیر ماند. راه نمی توانست برود. چه کسی می توانست به استعفا بکشاند؟ نمایندگان مجالس اعیان و عوام هدیه تولد ۸۰ سالگی اش پرتره او را به گراهام ساترلند سفارش دادند. نقاش چرچیل را چند نوبت دید و آئینهای خلق کرد که نقش او بنمود راست. تابلو به دستور همسر چرچیل به آتش کشیده شد، اما آتشی به جان چرچیل انداخت که تا استعفا نکرد رهایش نساخت. یک نقاشی یک کشور را از شر افکار پیر رهانید.
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
👌 12👍 2
💦نشانه خدا!
✍️حسین سرداریان:
پارک و تاتر و سینما و استخر ندیده، تفریح و ورزش و حال و صفا نکرده، بانک و رستوران و بیمه و شهرداری و دارایی نرفته، مالیات و عوارض و قبض و جریمه نپرداخته، کار بلد نیست، دسترنج نگرفته، کنکور نداده، دوچرخه سوار نشده، گواهینامه نگرفته، سربازی نرفته، جامعه ی هدفش 1400 سال پیش هم غیر متمدن بود و محل رجوع است.
🥕مسئلتن!
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
👏 11👍 4🤔 1👌 1
💦یک خاک انداز پشم!
✍️ علی مرادی مراغه ای:
هوشنگ ابتهاج شاعر ستایشگر خون عمر طولانی کرد، ولی تغییر نکرد. با ریشی به هیبت موسی در فیلم ده فرمان همچنان از خشونت و چریک بازی گفت و گفت و رفت.
سیاوش کسرایی از طریق شجریان به او پیغام داد «روس ها پدرسوخته ها هیچ در بساطشان نیست و به ما دروغ گفتند.» جواب داد این کسرایی زود قضاوت می کند و نتیجه می گیرد. پس از کودتای 28 مرداد خسرو روزبه قاتل محمد مسعود را در خانه اش پنهان کرد.
«بهارا گلِ تازه را یاد ده
ز سروِ کهن، خسروِ روزبه
شبی با رفیقی درآمد به راز
درِ خانه کردم به رویش فراز»
شاعری برجسته، قاتل روزنامه نگاری برجسته را پناه می دهد.
قبل از انقلاب بر طبل خشونت می کوبید، بعد از انقلاب هم مثنوی «خون بلبل» را سرود. مقابل کانون نویسندگان ایستاد. مخالف اجرای شبهای شعر بود و در حمله به حزب توده دستگیر و زندانی شد.
دلِ شکسته ی ما همچو آینه پاک است
بهای دُر نشود گم اگر چه در خاک است
شهریار واسطه آزادی می گردد. به رئیس جمهور نوشت: «وقتی سایه در زندان است، فرشته ها بر عرش خدا می گریند.»
معمولا اهل هنر چون اهل شورند تا شعور، مورد سواستفاده قرار می گیرند.
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
👍 13👏 2👌 1
💦خسرو رقص!
یکی از ویدیوهای طنز که در شبکه های اجتماعی به اشتراک می رود عروسی های دهه 60 است. جوانان رقص بلد نیستند خودشان را به در و دیوار می کوبند. ورجه ورجه می کنند. ملّاق می زنند. از ستون راست بالا می روند و لای فرش می پیچند. قر توی کمرشان فراوان است نمدونند چطور بریزند.
تا این که محمد خردادیان ظهور کرد. این طور:
- شونه بالا. دست رو شکم. دو تا راست. دو تا چپ. یک دو سه. عوض. انگار کف پات سوزن رفته. مردها مسکولن تر. زن ها عشوه بیان. چنج کن . یه دونه یه دونه. سینگل وان. دل بده راه برو. یک دو. عقب جلو. سه چار. زن ها دست زیر موها. مردا اخم. خیال کن تو شانزه لیزه قدم می زنی. از اینا. از اینا. چی رقصی موکونوم مو.
دیگر کسی نمی گوید رقص بلد نیستم. عروسی ها جان گرفت و مجالس روح آمد. تو بزن تا من برقصم. بابا می زنه مامان می رقصه. دو تا چپ. دو تا راست. دست زیر موها. باسن بالا. انگار داره کمون می کشه.
خردادیان مبدع رقص ایرانی در ایران اسلامی است. یک شهریار. یاد داد ایرانی با معین برقصیم:
- آره خودم فداتم. فدای اون چشاتم. به قربون نگاه تم. همیشه خاک پاتم!
✍️محمد خردادیان:
- مرسی جمال جان.
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
👍 21😁 5👏 2😡 1
💦گربه اشرافی!
✍️علی مرادی مراغه ای:
ببری خان گربه مورد لطف ناصرالدین شاه صاحب دم و دستگاه و لقب بود. درباريها عريضۀ خود را به دُم گربه می بسته و هيچوقت محروم نمي شدهاند.
تاج السلطنه می نویسد: «زینت داده میشد با چیزهای نفیس و پرورش داده میشد با غذاهای لذیذ. مستخدم و مواجببگیر و مواظبتکننده داشت. امیناقدس ددۀ گربه بود. خانمها که شوهر خود را همیشه مشغول او میبینند گربۀ بدبخت را دزدیده در چاه عمیقی سرنگون میسازند.»
اعتمادالسلطنه 17 شعبان می نویسد:
«ببری خان مفقود شده خاطر همایون پریشان است»
18 شعبان می نویسد:
«دربخانه رفتم باز خاطر همایون ملول بود»
19شعبان می نویسد:
«باز خاطر همایون افسرده است.»
20 شعبان می نویسد:
«باز با کسالت ناهار میل فرمودند.»
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
😁 5😢 5👍 3
💦حتی کنار مهدی!
درود بر سه سید حسینی: خمینی، خامنه ای، رئیسی.
روحانیت برای ملت ما نعمت است نه نقمت. موهبتی الهی برای زدودن موانع ورود به دموکراسی و دنیای آزاد. دو تا گیر سه پیچ داشتیم که حل کردند. گیر کق ندهیم.
اول خرافات. حسرت حکومت عدل علی را از دل مان زدودند و پناهیان لو داد پیغمبر گوشتش تلخ بوده.
دوم چاه های نفت و منابع سرشار ملی. دلایل استعمار، استبداد و تن پروری. هورررت کشیدند.
بعد از آخوند خودمانیم و لباس تن مان و یک ایران قلوه کن شده و دولتی که کاسه گدایی اش جلوی مردم دراز است. آماده ورود به دروازه های تمدن بزرگ.
- ولکام!
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
👍 22👌 3💯 1
💦تاپ استیودنت!
دبیرستان ابومسلم آقای سلوکی دبیر خط سرش را کرد توی کلاس: فلونی بیاد دفتر.
سه تا برگه امتحان خط گذاشت جلوم. کدام مال توست؟ دستش را گذاشت روی اسم ها. مدیر و ناظم و دبیرها هم نشسته اند. قلم و جوهر و ترکیب و کرسی و دور و اصول شان یکی بود. شانسی گفتم این. مال موحدی بود. مدیر گفت می خواستم اسمت را بدهم برای اردو رامسر. خط نستعلیق، سیکل اول، اول شده بودم. نداد.
زبان هم تک ماده زدم. داشتم می رساندم آقای عتیقی برگه ام را پاره کرد. برایش شعری سرودم و افتاد سر زبان لژ نشین ها:
- تیغ تیغ ناست/ چیز تو چیز عتیقی فاسد.
ببُرد آن زبانم!
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
❤ 8😡 2🤔 1
💦تیغ در دست زنگی مست!
🎤رضا براهنی:
چند کتاب من به راحتی منتشر میشود. از جمهوری اسلامی ناراحتی به دل ندارم. مدتی بازداشت بودم که بازجو با احترام رفتار کرد و من هم راحت حرف زدم. دوره پهلوی انواع شکنجه را تجربه کردم و انواع توهین به من شد. من هم انتقامی گرفتم که در سقوط شاه تاثیر داشت. فقط کتاب چاه به چاه نبود مقالاتی علیه حکومت ابله در نیویورکتایمز و واشنگتن پست منتشر کردم که شاه دچار استیصال شد. میگفتند کاری کردهای شاه از تو وحشت دارد. نوشته بودم بر سر ملت ما چه آورده و نوام چامسکی با خواندن مقالات من دنباله کار را گرفت. پدر حکومت منفور را به نوبه خودم در آوردم.
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
👍 5😁 4🤔 3😡 2👌 1
💦احسن القصص!
✍️بی نام:
قصهی یوسف و زلیخا عشق زن متاهل به پسر مجرد، زن مسن به پسر جوان و ملکه به غلام است. شوهرش او را نمیکشد و داستان به جای سنگسار به وصال ختم می شود. عقدش را در آسمان ها می بندند.
💦پایین اومدیم دوغ بود!
زلیخا زنان مصر را دعوت میکند، چاقو و ترنج دستشان می دهد و یوسف وارد می شود.
- سرتو بالا کن خوشگله.
بچگی هر وقت به اینجای قصه می رسید توی دلم می گفتم:
- لواشک آلو. برگه هلو. بچه گیر آورده اند.
بچه هم بچه های قدیم. خودم را می گذاشتم جای زنان مصری. یوزارسیف را که می دیدم خشکم می زد و نهایت چاقو و ترنج از دستم می افتاد. می گفتم فتبارک الله. می زدم به تخته. چشم می انداختم کف پاش. ولی آنان زارت زارت دست شان را مثل خیارچنبر پوست می گیرند. اعتقادم سست شد.
قصه ما راست بود!
https://t.me/jamalsanatnegar
کوکب خانم
نهایت در ایجاز
👍 16😁 10❤ 1