cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

حَنیــــ ــن 🇵🇸

اللهم‌ اجعلنا‌ ممن‌ دابهم‌ الارتیاح‌ الیک‌ و‌ حنین‌ و‌ دهرهم‌ الزفرة‌ و‌ الانین •مناجات محبین• . @seyedalsajediin . @haniiiinbot

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
2 530
المشتركون
-524 ساعات
-137 أيام
-4730 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
ان‌شاءالله خدا دل‌های همهٔ ما رو هدایت کنه به سمت بهترین انتخاب برای عزت روزافزون ایران.
إظهار الكل...
Repost from نور
- بخونید! شاید برای مرددین مفید باشه.
إظهار الكل...
Repost from عجم علــوی
مغلطه «فلانی خوبه‌ها، ولی اگه بره دور دوم پیروز نمیشه، پس به بهمانی رأی بدید» مغلطه‌ای مضحک و گول‌زننده و ساده‌انگارانه است، برای رأی‌اولی‌های کم‌تجربه سردرگم؛ نه برای آن‌ها که چندین دوره رأی به صندوق انداخته‌اند و میدانند کجای سرنوشت ایستاده‌اند. این مغلطه یعنی اگر در دور دوم، جبهه انقلاب و توده مذهبیون و امت حزب‌اللّه تمام حمایت خود را سراپا، پای یک نامزد واحد بگذارد و همه آن‌ها که دور اول رأی‌شان را صرف دیگرنامزدها کرده‌اند، برای یک نامزد واحد، پای صندوق بیایند، باز در مقابل نامزد واحد جبهه مقابل، ناتوان‌اند! یعنی ما یقین داریم که جبهه انقلاب، میان اکثریت رای دهندگان_که کلیّت نظام را قبول دارند و پای صندوق آمده‌اند_ به اندازه پنجاه‌درصد هم مقبولیت نخواهد داشت. پنجاه درصد «مردم» هم حتی نه؛ پنجاه درصد «نیروهای پای‌کار انتخابات» هم پشت جبهه انقلاب نیستند! گویندگان این حرف، لوازم کلام خود را درک کرده‌اند؟ جبهه انقلاب، بین رأی‌دهندگان نظام هم پنجاه‌درصد اقبال ندارد؟ اگر ندارد که نتیجه را تحویل دیگر رقبا بدهید و به کرسی مجلس و دولت‌سایه برگردید! اگر نماینده اکثریت نیستید، چرا میخواهید بر اکثریت حکمرانی کنید؟ و اگر به نیروهای پشتیبان انقلاب و حزب‌اللّهی‌های همیشه پای‌کار و مردمی که ده روز تمام برایتان سنگ‌تمام گذاشتند ایمان دارید و مقبولیت انقلابی‌ها را پذیرفته‌اید، پس رأی‌دهنده‌ها را با لولوی «دور‌ دوم» نترسانید و بگذارید هرکس آزادانه و مختار، به نامزد اصلح خود رأی دهد. اگر اکثریت بودید پیروزید و اگر نبودید، مردانه تن به اراده اکثریت خواهید داد. «مهدی مولایی»
إظهار الكل...
03:16
Video unavailableShow in Telegram
قصد داشتم یک ویس برای دلایل رأی دادنم به دکتر جلیلی بفرستم، اما ‏کلیپ دکتر زرشناس اینقدر دقیق و کامل هست که هیچ نیازی به توضیح خاص و اضافه نداره. توصیه می‌کنم این سه دقیقه حتما ببینید. ‌
إظهار الكل...
21.25 MB
Photo unavailableShow in Telegram
چقدر حرف دارد برایِ گفتن.
إظهار الكل...
برای کسایی که هنوز مرددن!
إظهار الكل...
انتخابات 1403.mp313.37 MB
لطفا لطفا بخونید.
إظهار الكل...
👆 رشد عمودی در سازمان و زندگی کارمندی روزمرگی را در تمام شئون فکری فرد تزریق میکند. در این شرایط افراد در برابر تحول و تغییر مقاوم میشوند. این از عجایب دستگاه دولت-ملت است. چیزی که باعث تداومش میشود جلوی پیشرفتش را میگیرد! در چنین شرایطی است که رشد افقی مثل یک شوک میتواند سامانه لش را تکان بدهد. قالیباف، احمدی نژاد، رییسی نمونه های خوبی از این مثال هستند. اما الزاما این تکانش موفق نخواهد بود، چرا که نا آشنایی مدیر میتواند تبدیل به آزمون و خطا شود. عین کسی که پشت دستگاهی پیچیده دکمه ها را امتحان میکند، مثلا احمدی نژاد سازمان برنامه بودجه را حذف کرد! هرچه این سازمان تخصصی تر باشد مدیر افقی زمان بیشتری برای آزمون و خطا نیاز دارد، در نتیجه یا زمان را برای یادگیری از دست میدهد (مثل ضرغامی در میراث) یا توسط همان سازمان مدیریت می شود. (مثل روحانی) یا تغییرات شدید اعمال میکند یا درک ناقصی از سازمان را مطرح میکند.(مثل درک قالیباف از کار اجرایی به مثابه پیمانکاری) البته نمونه های موفقی از رشد افقی وجود دارد، شبیه مرحوم یزدانی خرم در والیبال که از فدراسیون کشتی آمد و نسل جدیدی ساخت. اما این روش ریسک بالایی دارد. ساختار دولت_ملت موفق باید بتواند رشد عمودی را سالم کند. درست است که نمونه های موفقی از رشد عمودی وجود دارد مثل علیرضا دبیر در کشتی، حسن طهرانی مقدم در موشک سازی، مجید شهریاری و فخری زاده، اما در بسیاری موارد "روزمرگی" ذهن کارگزار را می بلعد. رشد عمودی یک آفت دیگر هم دارد که به "قانون پیتر" مشهور است. خلاصه اش اینکه مدیر موفقی ارتقا میابد و خراب میکند. مثل محمد سرافراز در صداوسیما، یعنی سقف این مدیر همان پرس تی وی درخشان بود. سعید جلیلی اینجاست که ممتاز است. او از پایین ترین درب وارد شده، پله ها را بالا رفته و تمام پیچ و مهره های سازمان را یکبار باز و بست کرده، مشمول قانون پیتر نشده و در هیچ سطحی گیر نکرده اما از همه مهمتر درگیر روزمرگی نشده است. جلیلی کار دولتداری را کامل تجربه کرده و اجرا یعنی همین. او به این هم بسنده نکرده، 11 سال اخیر را صرف بررسی ساختار دولت-ملت کرده و برای تغییرش "ایده" ضد روزمرگی پیدا کرده است. نگفتن جزییات برنامه هایش به این دلیل است که قدر ایده هایش را فهمیده. مثل دیگر رقبا نیست که برایشان برنامه می نویسند و ایده ها را خرج کنند. چنین نامزدی در تاریخ انتخابات های ما بی مانند است. . (او همین ایده ها، یعنی حاصل عمرش را رایگان به رییسی داد) سازمان هم به خوبی این را می فهمد و مقابل تحول مقاومت میکند. ترجیح بدنه، ریاست اصلاح طلبان (کارگزاران) است که برخلاف اسمشان دقیقا "حفظ وضع موجود" و گذران امور میکنند. انتهای ایده این افراد "نفت بفروشیم زندگی کنیم" است و به همین دلیل مذاکره رفع تحریم و عادیسازی (نرمالایز شدن) را پیگیری میکنند. ایران با چنین رویکردی در بهترین حالت مثل دوران خاتمی (بدون تحریم) درجا می زند یا مثل دوران روحانی (با تحریم) عقب میماند. در درجه بعد هم مدیرانی نسبتا مدیریت شونده مثل قالیباف اولویت سیستم است، که اگر چه مقداری درد تحرک دارد اما زایمانی در کار نیست. این مدیران مثل دوران احمدی نژاد زیرساخت های عمدتا عمرانی را اجرا میکنند و برنامه های توسعه راستی را پیگیری میکنند که قطعا با فاصله از نمونه قبلی بهتر و حتی باعث پیشروی است. بحران جلیلی ها دقیقا اینجاست که نه تنها ضد روزمرگی هستند، بلکه خواهان جهش هم هستند! از طرفی چون زیر و بم سازمان را هم دیده اند به راحتی مدیریت نمی شوند. او با همه کار نمی کند، تعارف ندارد و جلوی فساد و نابهینگی می ایستد. قدرت ریاست جمهوری را فراتر از پیمانکاری و ساخت و ساز، مثل یک معمار فهمیده است. چنین گزینه ای باید هم مطرود ساختار ها باشد، اما شاید به لطف قدرت ملت در "دولت-ملت" بتوان تحولی ایجاد کرد. فشار از پایین! ممکن است جلیلی رییس جمهور نشود اما من بسیار امیدوارم که یک حزب واقعی تاسیس کند و خودش را تکثیر کند. پ.ن: مثالهای مدیریتی این متن نسبی هستند. همه دوران مدیریت یک نفر را نمی توان با یک جمله توصیف کرد. #یادداشت @salmaneshoon
إظهار الكل...
جلیلی، یک پدیده خاص سعید جلیلی جذابیت ظاهری ندارد، بیان مردم پسند ندارد، زبان بازی نمی کند، 11 سال طول کشید تا عصبانی شود، توهین بلد نیست، عصبانیتش هم غیر عقلانی نمی شود، ساختمان و پل نساخته، کارهایش را به دلایل امنیتی نمی گوید، مصالح کشور را خرج خودش نمی کند، توصیه پذیر به نظر نمیرسد، مبهم است، نقطه سیاه ندارد، برنامه زیاد دارد، خسته کننده است، نخبگانی است، با سواد است، ... واقعا چرا نفر اول نظرسنجی هاست؟! این سوالی است که باید در آینده بیشتر شکافت. خصوصا که قالیباف، گزینه رقیب داخلیش، جذابیت ظاهری دارد، کارنامه ساخت و ساز دارد، شعارهای وسط پسند دارد و کلی امتیاز دیگر. چه برسد به پزشکیان، گزینه رقیب خارجیش. یعنی انتخاب جلیلی را نمی توان به حساب قحط الرجال گذاشت. دیگران را نمی دانم اما جلیلی برای من یک ویژگی بسیار خاص دارد. برخلاف عموم طرفدارانش که "برنامه داشتن " را خصوصیتش می دانند منی که از 92 دقیق دنبالش کردم چیز زیادی از برنامه هایش نفهمیدم. بلکه برعکس امسال به این نتیجه رسیدم که جلیلی جزییات برنامه هایش را "عامدانه" عمومی نمیکند. برنامه داشتن (حداقل برای من) ویژگی خاص جلیلی نیست، ویژگی خاص سعید جلیلی را باید در "کارنامه " اش پیدا کرد. نزدیک به 40 روز از حادثه تلخ و رازآلود شهادت رییسی میگذرد. چه کسی فکر میکرد در این روزهایی که رییسی باید میوه تلاشهایش برای مهار اقتصاد رو به زوال ایران را میچید، اسراییل باید تبعات عملیات وعده صادق را میداد، ایران باید ثبات را تجربه میکرد چنین طوفانی از حوادث همه چیز را زیر و رو کند. اما دست خدا در چنین رویدادهایی آشکار میشود و یکبار بار دیگر به ما اهمیت بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی گوشزد شد: ساختار دولت-ملت ایرانی که میتواند در چنین طوفانی کشتی را به آرامی به سمت انتقال قدرت ببرد. یک انتخابات کاملا رقابتی برگزار و بدون مشکلی "رای مردم" را هرچه باشد اجرا کند، حتی پزشکیان. به نظرم مهمترین ویژگی جلیلی دقیقا اینجاست: "او با یک آگهی روزنامه وارد دولت شده است." جلیلی مثل هر کارمندی استخدام شده، کارشناس، سرپرست، معاون، مدیر، مدیر کل، معاون وزیر و دبیر شعام شده. حتی یک بار هم این وسط تنزل مقام گرفته و دوباره از کارشناسی شروع کرده. چرا این ویژگی مهمی است؟ ساختار دولت - ملت یک ماشین عظیم پیچیده است (اینجا را بخوانید). در این ساختار دو گونه رشد امکان پذیر است، رشد عمودی، و رشد افقی. اولی همین مسیری است که جلیلی و هر کارمندی طی میکند، دومی مسیری است که قالیباف، پزشکیان، قاضی زاده، زاکانی و بسیاری از رجال طی می کنند. اینها از بیرون سازمان به آن تزریق میشوند. برخلاف تصور اتفاقا رشد افقی پدیده بدی نیست. چرا که سازمانها و به طور کلی ساختار دولت-ملت یک ویژگی ذاتی دارد. دولتمندی تمایل شدیدی به "حفظ وضع موجود" و "بقامحوری" دارد. همین تمایل است که امکان تداوم را در بحرانهایی مثل انقلاب، جنگ، تحریم و تغییر ریاست جمهوری فراهم میکند. اما این تمایل یک فرزند ناخواسته میزاید: "روزمرگی" 👇
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.