cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

گنجه / سلمان معمار 🇵🇸

اینجا برا من مثل گنجه است. بهترین چیزهایی که میبینم رومیگذارم، ترکیب بایگانی و یادگاری. کم کم میگذارم. مخاطبش خودمم. استفاده مطالب اجازه نمیخواد. پیام ناشناس: https://t.me/HarfinoBot?start=salmaneshoon توییتر، اینستا و ... : Https://yek.link/salmaneshoon

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
1 569
المشتركون
-124 ساعات
+1187 أيام
+12530 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

به این نوشته نقد دارم اما نکات قابل تاملی درش هست. نویسنده از منظرگاه چپ خودش به موضوع نگاه کرده.
إظهار الكل...
Repost from بیگانه
چرا باید از نماینده‌ی آوانگارد حمایت کرد؟ شبحی در ایران سِیر میکند. شَبَحِ نیرویی آوانگارد! یک عنصر برخاسته از قدرتی خارج از بدنه‌ی نظام و همزمان، بیرون از دایره‌ی فرامین سرمایه‌داری بین الملل. همه وحشت‌زده‌اند. تمام قدرت‌های کهن، پدران احزاب، نمایندگان جریانات سیاسی، رسانه‌ی اپوزیسیون، مجریان صحنه انتخابات آمریکا، لابی‌های تحریمگر، مجامع گرداننده‌ی ارزشِ دلار ساکن اروپا، همه و همه در اتحادی مقدس گردآمده‌اند تا خود را از شرّ این شبح خلاص کنند! جلیلی نماینده‌ی حاکمیت‌ نیست. او نه نماینده حاکمیت درون ایران است و نه نماینده لیبرالیسم همسو با نظم سیاسی آمریکایی. مجموعه‌ی حاکمیت ایران و ادوار قدرت، تمامْ‌قد یا از قالیباف و یا از پزشکیان پشتیبانی کرد و جلیلی به طور کلی خارج از چتر حمایتی نظام ایستاده‌بود. اکنون هر چند نماینده‌ی یکی از گرایش‌های حاکمیتی حذف شده‌است اما پزشکیان باقی است. چه خوشتان بیاید و چه نه، امروز در انتخاباتِ دو گزینه‌ایِ پیش رو، این پزشکیان است که مجموعه‌ی نظام را نمایندگی می‌کند. او مرد سیاست است و نه مرد ایده و مسلک. با انسان مسلکی نمی‌توان کار سیاسی کرد بنابراین نظام قطعا پزشکیان را به جلیلی ترجیح می‌دهد. سیاست مدرن یعنی توازن قوا. توازن قوای حاکیمتی یعنی تقسیمِ سهمِ قدرت. تقسیم سهم قدرت یعنی سیاست‌ورزی و سیاست‌ورزی، یعنی مرگ مسلک و ایدئولوژی. شاید جوان‌ترها با خوش‌بینی و خیالِ خام خود نفهمند، اما مردان سیاست لحظه‌ای شک ندارند که با عنصری ایدئولوژیک و مسلکی مانند سعید جلیلی کار کردن غیر ممکن است چون او نافی سیاست و توازن قواست و نظم بازی را به هم می‌زند. لذا به زودی خواهید‌ دید که نه تنها شاخه‌های به اصطلاح اصلاح‌طلب نظام، بلکه ارتدوکس‌ترین و دگم‌ترین اصولگرایان و نمایندگان نهاد دین نیز به حمایت از پزشکیان برخواهندخاست و کمر همت به حذف جلیلی می‌بندند. وضعیت جبهه‌ی سرمایه‌داری بین‌الملل هم که روشن است. آنان هم دنبال سیاستمدارند. یعنی کسی که بتوانند با او ببندند. و اینجاست که سیاست، دشمنان دیرینه را در تاکتیک متحد می‌کند. پزشکیان اکنون تنها نماینده مجموعه نظام است. همان طور که تنها سفیر و مجری احتمالی لیبرالیسم اقتصادی است در ایران. از آن طرف، اتفاق کم‌نظیری در صحنه‌ی سیاست ایران رقم خورده. برای نخستین بار نسل دهه هفتادی تمام جهان کهنه‌ی انقلابی از دولتمردان گرفته تا روحانیون، از اساتید اخلاق گرفته تا ادوار تشکل‌های دانشجویی را «به زور» مطیع خود کرد. بخشی از نسلِ کنشگر جوان حتی بر پروپاگاندای امپریالسیم نیز غلبه کرد. این وضعیت یادآور جنبش مه ۶۸ اروپا بود که ژان پل سارتر در وصف آن گفت: «تا امروز این ما اندیشمندان و راهبران اجتماعی بودیم که دانشجویان و جوانان را به دنبال خود می‌کشیدیم، امروز آنان ما را به دنبال خویش می‌کشانند!» الغرض، اگر کوچک ترین ضدیتی با امپریالیسم جهانی و نیز نظامِ حاکمِ مریض ایران دارید، نمی‌گویم از جلیلی حمایت کنید، میگویم در زمان باقی مانده برای رای آوری جلیلی بجنگید. من خوب می‌دانم که اطرافیان جلیلی کسانی هستند که پس از به قدرت رسیدن، امثال مرا کافر، منحرف، نجس و مضر و چه بسا مهدور الدم می‌دانند. من با میدان سیاست و اندیشه‌ و الهیات ایرانی هم آشنایم و می‌دانم کوچک‌ترین امیدی به برقراری مردم‌سالاری عقلانی در حاکمیت جمهوری اسلامی فعلا وجود ندارد. در عین حال می‌فهمم که در برابر چه پدیده‌ای ایستاده‌ام. می‌گویم برای به قدرت رساندن جلیلی بجنگید چون او یگانه نماینده‌ی آوانگارد سیاست ایران است. او تنها کسی است که به صف‌بندی قدرت در نظام وقعی نمی‌نهد. تنها کسی است که اساسا مدافع نظم موجود نمی‌تواند‌باشد. می‌گویم برای به قدرت رسیدن جلیلی بجنگید نه برای اصلاح وضع موجود، بلکه برای احیای امر سیاسی! احیای امر سیاسی مقدمه‌ی هر اصلاح سیاسی است. تا زمانی که سیاست‌ورزی در جامعه ایرانی مرده‌، وقوع هر نوع اصلاح ممتنع است. و دیگر، جلیلی تنها فردی است در مجموعه کنونی نظام که آگاهانه خلافِ جریانِ قدرت کاپیتالیسم بین الملل حرکت می‌کند. کاپیتالیسم بین الملل در چشم من یعنی شر مطلق و مادرِ آلامِ انسان مدرن. من ایدئولوژی دارم و جبهه‌ام مشخص است. در کنار هرکس که در برابر شرّ مطلق بایستد، میایستم حتی اگر به قیمت زندگی‌ام تمام شود. شما نیز بیندیشید و جبهه خود را بیابید. اگر می‌خواهید جلیلی را به قدرت برسانید پس از واقعیت صحنه آگاه باشید: شما تنهایید، اراده‌ی نظام بر ضد شماست، فضای بین الملل بر ضد شماست، نهاد دین و روحانیت هم در لایه راهبری‌اش ضد شماست. اگر می‌خواهید پیروز شوید از رسانه، صاحبان‌قدرت و اصحاب مشروعیت دینی فاصله بگیرید، خودتان میان مردم بیفتید. توده را بی‌واسطه آگاه کنید و با تمام ظرفیت میدانی خویش به نبرد با نظم جهان امروز و سیاست تحمیلی برخیزید. این جنگ ماست. بدون یاری نظام، بدون یاری غرب.
إظهار الكل...
👍 17 5👎 1
👆 رشد عمودی در سازمان و زندگی کارمندی روزمرگی را در تمام شئون فکری فرد تزریق میکند. در این شرایط افراد در برابر تحول و تغییر مقاوم میشوند. این از عجایب دستگاه دولت-ملت است. چیزی که باعث تداومش میشود جلوی پیشرفتش را میگیرد! در چنین شرایطی است که رشد افقی مثل یک شوک میتواند سامانه لش را تکان بدهد. قالیباف، احمدی نژاد، رییسی نمونه های خوبی از این مثال هستند. اما الزاما این تکانش موفق نخواهد بود، چرا که نا آشنایی مدیر میتواند تبدیل به آزمون و خطا شود. عین کسی که پشت دستگاهی پیچیده دکمه ها را امتحان میکند، مثلا احمدی نژاد سازمان برنامه بودجه را حذف کرد! هرچه این سازمان تخصصی تر باشد مدیر افقی زمان بیشتری برای آزمون و خطا نیاز دارد، در نتیجه یا زمان را برای یادگیری از دست میدهد (مثل ضرغامی در میراث) یا توسط همان سازمان مدیریت می شود. (مثل روحانی) یا تغییرات شدید اعمال میکند یا درک ناقصی از سازمان را مطرح میکند.(مثل درک قالیباف از کار اجرایی به مثابه پیمانکاری) البته نمونه های موفقی از رشد افقی وجود دارد، شبیه مرحوم یزدانی خرم در والیبال که از فدراسیون کشتی آمد و نسل جدیدی ساخت. اما این روش ریسک بالایی دارد. ساختار دولت_ملت موفق باید بتواند رشد عمودی را سالم کند. درست است که نمونه های موفقی از رشد عمودی وجود دارد مثل علیرضا دبیر در کشتی، حسن طهرانی مقدم در موشک سازی، مجید شهریاری و فخری زاده، اما در بسیاری موارد "روزمرگی" ذهن کارگزار را می بلعد. رشد عمودی یک آفت دیگر هم دارد که به "قانون پیتر" مشهور است. خلاصه اش اینکه مدیر موفقی ارتقا میابد و خراب میکند. مثل محمد سرافراز در صداوسیما، یعنی سقف این مدیر همان پرس تی وی درخشان بود. سعید جلیلی اینجاست که ممتاز است. او از پایین ترین درب وارد شده، پله ها را بالا رفته و تمام پیچ و مهره های سازمان را یکبار باز و بست کرده، مشمول قانون پیتر نشده و در هیچ سطحی گیر نکرده اما از همه مهمتر درگیر روزمرگی نشده است. او به این هم بسنده نکرده، 11 سال اخیر را صرف بررسی ساختار دولت-ملت کرده و برای تغییرش "ایده" ضد روزمرگی پیدا کرده است. نگفتن جزییات برنامه هایش به این دلیل است که قدر ایده هایش را فهمیده. مثل دیگر رقبا نیست که برایشان برنامه می نویسند و ایده ها را خرج کنند. چنین نامزدی در تاریخ انتخابات های ما بی مانند است. سازمان هم به خوبی این را می فهمد و مقابل تحول مقاومت میکند. ترجیح بدنه، ریاست اصلاح طلبان (کارگزاران) است که برخلاف اسمشان دقیقا "حفظ وضع موجود" و گذران امور میکنند. انتهای ایده این افراد "نفت بفروشیم زندگی کنیم" است و به همین دلیل مذاکره رفع تحریم و عادیسازی (نرمالایز شدن) را پیگیری میکنند. ایران با چنین رویکردی در بهترین حالت مثل دوران خاتمی (بدون تحریم) درجا می زند یا مثل دوران روحانی (با تحریم) عقب میماند. در درجه بعد هم مدیرانی مدیریت شونده مثل قالیباف اولویت سیستم است، که اگر چه مقداری درد تحرک دارد اما زایمانی در کار نیست. این مدیران مثل دوران احمدی نژاد زیرساخت های عمدتا عمرانی را اجرا میکنند و برنامه های توسعه راستی را پیگیری میکنند که قطعا با فاصله از نمونه قبلی بهتر است. و حتی باعث پیشروی است. بحران جلیلی ها دقیقا اینجاست که نه تنها ضد روزمرگی هستند، بلکه خواهان جهش هم هستند! از طرفی چون زیر و بم سازمان را هم دیده اند به راحتی مدیریت نمی شوند. او با همه کار نمی کند، تعارف ندارد و جلوی فساد و نابهینگی می ایستد. قدرت ریاست جمهوری را فراتر از پیمانکاری و ساخت و ساز، مثل یک معمار فهمیده است. چنین گزینه ای باید هم مطرود ساختار ها باشد، اما شاید به لطف قدرت ملت در "دولت-ملت" بتوان تحولی ایجاد کرد. فشار از پایین! ممکن است جلیلی رییس جمهور نشود اما من بسیار امیدوارم که یک حزب واقعی تاسیس کند و خودش را تکثیر کند. پ.ن: مثالهای مدیریتی این متن نسبی هستند. همه دوران مدیریت یک نفر را نمی توان با یک جمله توصیف کرد. #یادداشت @salmaneshoon
إظهار الكل...
👍 71👏 10🔥 2🍌 2👌 1
جلیلی، یک پدیده خاص سعید جلیلی جذابیت ظاهری ندارد، بیان مردم پسند ندارد، زبان بازی نمی کند، 11 سال طول کشید تا عصبانی شود، توهین بلد نیست، عصبانیتش هم غیر عقلانی نمی شود، ساختمان و پل نساخته، کارهایش را به دلایل امنیتی نمی گوید، مصالح کشور را خرج خودش نمی کند، توصیه پذیر به نظر نمیرسد، مبهم است، نقطه سیاه ندارد، برنامه زیاد دارد، خسته کننده است، نخبگانی است، با سواد است، ... واقعا چرا نفر اول نظرسنجی هاست؟! این سوالی است که باید در آینده بیشتر شکافت. خصوصا که قالیباف، گزینه رقیب داخلیش، جذابیت ظاهری دارد، کارنامه ساخت و ساز دارد، شعارهای وسط پسند دارد و کلی امتیاز دیگر. چه برسد به پزشکیان، گزینه رقیب خارجیش. یعنی انتخاب جلیلی را نمی توان به حساب قحط الرجال گذاشت. دیگران را نمی دانم اما جلیلی برای من یک ویژگی بسیار خاص دارد. برخلاف عموم طرفدارانش که "برنامه داشتن " را خصوصیتش می دانند منی که از 92 دقیق دنبالش کردم چیز زیادی از برنامه هایش نفهمیدم. بلکه برعکس امسال به این نتیجه رسیدم که جلیلی جزییات برنامه هایش را "عامدانه" عمومی نمیکند. برنامه داشتن (حداقل برای من) ویژگی خاص جلیلی نیست، ویژگی خاص سعید جلیلی را باید در "کارنامه " اش پیدا کرد. نزدیک به 40 روز از حادثه تلخ و رازآلود شهادت رییسی میگذرد. چه کسی فکر میکرد در این روزهایی که رییسی باید میوه تلاشهایش برای مهار اقتصاد رو به زوال ایران را میچید، اسراییل باید تبعات عملیات وعده صادق را میداد، ایران باید ثبات را تجربه میکرد چنین طوفانی از حوادث همه چیز را زیر و رو کند. اما دست خدا در چنین رویدادهایی آشکار میشود و یکبار بار دیگر به ما اهمیت بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی گوشزد شد: ساختار دولت-ملت ایرانی که میتواند در چنین طوفانی کشتی را به آرامی به سمت انتقال قدرت ببرد. یک انتخابات کاملا رقابتی برگزار و بدون مشکلی "رای مردم" را هرچه باشد اجرا کند، حتی پزشکیان. به نظرم مهمترین ویژگی جلیلی دقیقا اینجاست: "او با یک آگهی روزنامه وارد دولت شده است." جلیلی مثل هر کارمندی استخدام شده، کارشناس، سرپرست، معاون، مدیر، مدیر کل، معاون وزیر و دبیر شعام شده. حتی یک بار هم این وسط تنزل مقام گرفته و دوباره از کارشناسی شروع کرده. چرا این ویژگی مهمی است؟ ساختار دولت - ملت یک ماشین عظیم پیچیده است (اینجا را بخوانید). در این ساختار دو گونه رشد امکان پذیر است، رشد عمودی، و رشد افقی. اولی همین مسیری است که جلیلی و هر کارمندی طی میکند، دومی مسیری است که قالیباف، پزشکیان، قاضی زاده، زاکانی و بسیاری از رجال طی می کنند. اینها از بیرون سازمان به آن تزریق میشوند. برخلاف تصور اتفاقا رشد افقی پدیده بدی نیست. چرا که سازمانها و به طور کلی ساختار دولت-ملت یک ویژگی ذاتی دارد. دولتمندی تمایل شدیدی به "حفظ وضع موجود" و "بقامحوری" دارد. همین تمایل است که امکان تداوم را در بحرانهایی مثل انقلاب، جنگ، تحریم و تغییر ریاست جمهوری فراهم میکند. اما این تمایل یک فرزند ناخواسته میزاید: "روزمرگی" 👇
إظهار الكل...
👌 61👍 7👎 4🔥 2 1👏 1
جلیلی، یک پدیده خاص سعید جلیلی جذابیت ظاهری ندارد، بیان مردم پسند ندارد، زبان بازی نمی کند، 11 سال طول کشید تا عصبانی شود، توهین بلد نیست، عصبانیتش هم غیر عقلانی نمی شود، ساختمان و پل نساخته، کارهایش را به دلایل امنیتی نمی گوید، مصالح کشور را خرج خودش نمی کند، توصیه پذیر به نظر نمیرسد، مبهم است، نقطه سیاه ندارد، برنامه زیاد دارد، خسته کننده است، نخبگانی است، با سواد است، ... واقعا چرا نفر اول نظرسنجی هاست؟! این سوالی است که باید در آینده بیشتر شکافت. خصوصا که قالیباف، گزینه رقیب داخلیش، جذابیت ظاهری دارد، کارنامه ساخت و ساز دارد، شعارهای وسط پسند دارد و کلی امتیاز دیگر. چه برسد به پزشکیان، گزینه رقیب خارجیش. یعنی انتخاب جلیلی را نمی توان به حساب قحط الرجال گذاشت. دیگران را نمی دانم اما جلیلی برای من یک ویژگی بسیار خاص دارد. برخلاف عموم طرفدارانش که "برنامه داشتن " را خصوصیتش می دانند منی که از 92 دقیق دنبالش کردم چیز زیادی از برنامه هایش نفهمیدم. بلکه برعکس امسال به این نتیجه رسیدم که جلیلی جزییات برنامه هایش را "عامدانه" عمومی نمیکند. برنامه داشتن (حداقل برای من) ویژگی خاص جلیلی نیست، ویژگی خاص سعید جلیلی را باید در "کارنامه " اش پیدا کرد. نزدیک به 40 روز از حادثه تلخ و رازآلود شهادت رییسی میگذرد. چه کسی فکر میکرد در این روزهایی که رییسی باید میوه تلاشهایش برای مهار اقتصاد رو به زوال ایران را میچید، اسراییل باید تبعات عملیات وعده صادق را میداد، ایران باید ثبات را تجربه میکرد چنین طوفانی از حوادث همه چیز را زیر و رو کند. اما دست خدا در چنین رویدادهایی آشکار میشود و یکبار بار دیگر به ما اهمیت بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی گوشزد شد: ساختار دولت-ملت ایرانی که میتواند در چنین طوفانی کشتی را به آرامی به سمت انتقال قدرت ببرد. یک انتخابات کاملا رقابتی برگزار و بدون مشکلی "رای مردم" را هرچه باشد اجرا کند، حتی پزشکیان. به نظرم مهمترین ویژگی جلیلی دقیقا اینجاست: "او با یک آگهی روزنامه وارد دولت شده است." جلیلی مثل هر کارمندی استخدام شده، کارشناس، سرپرست، معاون، مدیر، مدیر کل، معاون وزیر و دبیر شعام شده. حتی یک بار هم این وسط تنزل مقام گرفته و دوباره از کارشناسی شروع کرده. چرا این ویژگی مهمی است؟ ساختار دولت - ملت یک ماشین عظیم پیچیده است (اینجا را بخوانید). در این ساختار دو گونه رشد امکان پذیر است، رشد عمودی، و رشد افقی. اولی همین مسیری است که جلیلی و هر کارمندی طی میکند، دومی مسیری است که قالیباف، پزشکیان، قاضی زاده، زاکانی و بسیاری از رجال طی می کنند. اینها از بیرون سازمان به آن تزریق میشوند. برخلاف تصور اتفاقا رشد افقی پدیده بدی نیست. چرا که سازمانها و به طور کلی ساختار دولت-ملت یک ویژگی ذاتی دارد. دولتمندی تمایل شدیدی به "حفظ وضع موجود" و "بقامحوری" دارد. همین تمایل است که امکان تداوم را در بحرانهایی مثل انقلاب، جنگ، تحریم و تغییر ریاست جمهوری فراهم میکند. اما این تمایل یک فرزند ناخواسته میزاید: "روزمرگی" 👇
إظهار الكل...
گنجه / سلمان معمار 🇵🇸

هلی کوپتر رییسی کجای نقشه است؟ (ما و مساله دولت) انقلاب اسلامی 57 بزرگترین رویداد قرن گذشته بود اما مهمترین دستاورد این انقلاب چه بود؟ دین و ایمان؟ امنیت؟ قدرت نظامی؟ تغییر طبقاتی؟ رشد فرهنگی؟ هویت ایرانی؟ نه من فکر میکنم مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی نه در بهمن 57 بلکه در 12 فرودین 58 رخ داد. تولد دولت - ملت ایرانی. چیزی که بهش میگن state. استیت یک پدیده مدرن است. شاید با اغراق بگویم بزرگترین اختراع بشر. قوی تر از بمب اتم، موثرتر از کتاب، پیچیده تر از شهر. ما عموما درک ساده ای از دولت داریم در حالیکه پدیده دولت یک دستگاه عظیم تودرتوی پیچیده است که آدمها داخلش به جای چرخدنده میچرخند. بیشتر مردم فکر میکنند اگر به رییسی یا روحانی رای بدهیم کار تمام است، چرا که یک نفر آدم خوب را میگذاریم آن بالا. در صورتی که این ساختار چنان بزرگ است که کسی در سطح آ.خامنه ای هم نمی تواند به راحتی آن را تکان بدهد. بگذارید برایتان یک مثال بزنم؛ شما میخواهید مساله ی "الف" را حل کنید، اول باید وزارتخانه یا نهاد مربوطه بفهمد و راهکاری برایش پیدا کند (همین شاید5 سال بشود) بعد یک پیش نویس لایحه برای الف مینویسد، بعد باید وزیر این را به…

مناظره داغ امشب پر از جملات طلایی بود، اما جمله ناب برای من این بود: «باید زنبیل گذاشت» این عالیست که بالاخره یک نفر فهمید باید برای قدرت تلاش کرد، فکر کرد، نیرو تربیت کرد، ایده داشت، روز اولش را تخیل کرد، روز دویستم را فهمید، نقشه دوم داشت، خلاصه باید قدرت طلب بود و از قدرت نترسید. این یادداشت را سه سال قبل نوشتم و حسرت خوردم. حالا خوشبختانه یک نفر علنا پیدا شده و با افتخار میگوید باید زنبیل گذاشت و برای رسیدن به صندلی خدمت زور زد. چه جلیلی رییس جمهور بشود چه نشود، کسی است که میتواند اولین حزب واقعی ایران را ایجاد کند. اتفاقی مبارک و فراتر از یک دولت چهار ساله.
إظهار الكل...
گنجه / سلمان معمار 🇵🇸

چگونه توهم قدرت طلبی قد ما را کوتاه میکند؟ وقتی زاکانی در انتخابی ناشایست شهردار شد فجازی پر شد از قدرت طلبی او چون نمایندگی را رها کرده بود. اما کسی رییسی را متهم نکرد که ق.ق را رها کرد. یا دو نماینده ای که وزیر شدند. یا روحانی که مرکز تحقیقات را، یا احمدی نژاد که شهرداری را و ... من دستگاه نیت خوانی ندارم اما ما گرفتار "توهم قدرت طلبی" هستیم. دوست نداریم یک نفر برای رسیدن به صندلی تلاش کند. اما صندلی وسط است و بالاخره یکی که "احساس تکلیف" کند را به زور مینشانیم. چپ و راست یک جمعی راه میفتند التماس رییسی، روحانی، احمدی نژاد، جلیلی، موسوی، خاتمی،... که "آقا تو رو خدا بیا مملکت رو نجات بده". این سیاست ورزی مطلوب ماست. شکلش هم قدرت طلبی نیست. تکلیف مدارانه! انقلابی ها نمی گویند اما اگر با دقت ببینید شاخص ترین قدرت طلب ۱۴۰۰ جلیلی است. او کسی است که برای انتخابات "آماده شده بود و حتی تلاش کرده بود". زشت نیست؟! ‏من با دقت برنامه های جلیلی را دنبال کردم. ایده های خیلی خوبی بودند اما هنوز ابهام داشتند. ولی مشخص بود ۴ سال فکر کرده، سفر رفته و گروه ساخته. ۴ سال قدرت طلبی کرده! انتقاد از سفرهای استانی و عدم مخالفت…

👌 59👍 7😁 4 3🍌 2
Photo unavailableShow in Telegram
نظرسنجی متا هم منتشر شده که که نتایج نزدیک با ایسپا داره اما یک اختلاف فاحش با ایسپا داره: ده درصد از مرددین کم و به قالیباف اضافه شده. یعنی قاعدتا یکی از این دو مرکز اشتباه (یا دروغ) میگه. شاید هم هر دو. این انتخابات احتمالا حیثیت بعضی مراکز را ببرد.
إظهار الكل...
👍 19👎 1 1😁 1🥴 1🤝 1
دلیل (های) رشد پزشکیان چیست؟Anonymous voting
  • اصلا رشدی در کار نیست
  • دو قطبی و تخریب پزشکیان - جلیلی
  • دو قطبی و تخریب پزشکیان - قالیباف
  • ضعف، اشتباه و عملکرد ضعیف رقبا
  • قدرت، دقت و عملکرد خوب پزشکیان
  • حمایت و پشتیبانی ظریف و اصلاحات
  • جذب غیر طبیعی محرومین و فرودستان
  • جذب غیر طبیعی طبقه متوسط و برخورداران
  • روند طبیعی است
  • سایر
0 votes
👎 1
دلیل (های) ریزش رای قالیباف (احتمالا به سمت پزشکیان) چیست؟Anonymous voting
  • اصلا ریزشی در کار نیست
  • دوقطبی و تخریب متقابل قالیباف - جلیلی
  • دو قطبی و تخریب متقابل قالیباف - پزشکیان
  • ضعف، اشتباه یا عملکرد بد تبلیغاتی خودش
  • قدرت، دقت یا عملکرد خوب پزشکیان
  • روند طبیعی بوده است
  • سایر
0 votes
👍 2👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
نظرسنجی جدید ایسپا 🔥 پدیده این آمار مسعود پزشکیان است. - رشد پزشکیان همزمان با سقوط قالیباف و تصمیم گیری مرددین است. 🔥یعنی رای های قالیباف به پزشکیان منتقل شده و بخشی از مرددین هم به سمت او رفته اند. - کاهش دو درصدی جلیلی احتمالا به خاطر رشد عددی مرددین است. یعنی جلیلی رشد نداشته نه اینکه ریزش داشته باشد. - تصویرسازی نمودار غلط انداز است.(۲۴ پایین تر از ۲۳ است) در مجموع فاصله زیادی بین دونفر بالا نیست. - 🔥 ۳۰ درصد هنوز انتخاب نکرده اند. حجم بسیار زیادی که همه چیز را تغییر خواهد داد. پیش بینی: - قالیباف به سمت انصراف خواهد رفت. - دور دوم به احتمال زیاد قطعی است - مناظرات تعیین کننده تر خواهد شد - مساله پزشکیان رای ندادن مخاطبان است و مساله جلیلی جذب جدید. دو کار دشوار. - فعلا این انتخابات هسته هاست نه وسط بازها. کسی پیروز است که هسته قویتری را فعال کند. - 🔥با فرض دور دوم، انصراف زودهنگام قالیباف میتواند منجر به فعال شدن ارای خاموش به نفع پزشکیان شود. #داده_کاوی @salmaneshoon
إظهار الكل...
👍 16👎 5
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.