خردسرای فردوسی یزد
جلوه گاه اندیشه و فرهنگ دیرپای ایرانی چو جوید کسی راه بایستگی هنر باید و شرم و شایستگی! @Cyrus_Hami : گرداننده تالار تلفن : 09013489990
Ko'proq ko'rsatish713
Obunachilar
+224 soatlar
+247 kunlar
+12630 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
29:17
Video unavailableShow in Telegram
گلهای رنگارنگ برنامه شماره ۴۰۱ - سه گاه
اجرا : ارکستر گلها
آواز : حسین قوامی
ترانهسرا : معینی کرمانشاهی
خواننده : شهیندخت شبیری
ویلن : پرویز یاحقی
تار : فرهاد ارژنگی
غزل آواز : سنایی غزنوی
چامههای متن برنامه : هاتف؛ بهادر یگانه، پوراندخت صارمی
گوینده : آذر پژوهش
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🥰 1
چهارم خوردادماه ۱۳۴۰ تهران شاهد جوانمرگی فرهاد ارژنگی هنرمندی ارزنده بود. آهنگساز، نوازنده تار و نقاش- چونان اختری از آسمان فرهنگ و هنر ایران گذر کرد و آثار پرارزش خویش را، هر چند اندک، برای آیندگان به یادگار نهاد.
فرهاد ارژنگی، زادهی ۱۵ بهمنماه ۱۳۱۷، فرزند نگارگر پرآوازهی ایرانی، رسام ارژنگی، از خاندان نامی است که از ۵۰۰ سال پیش به این سو همه نگارگر و پیکرتراش بودهاند.
از هفت سالگی نواختن تار را نزد علیاکبرخان شهنازی آغاز و در ۱۵ سال تمرین و نواختن تار به چنان پیشرفتی رسید که هنگامی که موسیخان معروفی از آکادمی موزیک ایران بازنشسته شد و برای جایگزینی ایشان مسابقهای ترتیب دادند، فرهاد ارژنگی برنده این آزمون دشوار شد و در ۲۰ سالگی به عنوان استادیار در هنرستان عالی موسیقی به آموزش هنرجویان پرداخت. فرهاد، چندی بعد به درخواست اداره هنرهای زیبا در تلویزیون که تازه آغاز به کار کرده بود، تار نواخت و به همراه گروه هنرمندان آن اداره به کشورهای همسایه (ترکیه، پاکستان و افغانستان) سفر کرد و در شهرهای استانبول، پیشاور، راولپندی، آنکارا، کابل و کراچی و لاهور، گاه با ارکستر و گاه به تنهایی، هنر نمایی داشت. او در این سفرها، نه یک بازدید کننده عادی، بلکه پژوهشگری کنجکاو بود، و موسیقی ایرانی را محدود به معیارهای زمانهی خود نمیدانست و به دنبال ریشههای قدیمیتر از عصر حاضر بود. در یکی از این سفرها، "رباب" را از افغانستان به ایران آورد و صدای این ساز قدیمی که در اشعار کلاسیک و شعرای متقدم، بارها از آن یاد شده، بار دیگر در ایران طنین انداز شد. او در عین حال در دانشکده علوم با فورمول های شیمی سرگرم بود، ساعتها در آزمایشگاه داروهای گوناگون را با هم میآمیخت و در لوله های آزمایش، خواص آن ها را با یگدگر مقایسه میکرد. فرهاد ارژنگی ، آورندهٔ قانون به موسیقی ایران است.
فرهاد در ۲۲ سال زندگی پربارش توانست افزون بر نگارش کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران (از مکتب آقا حسینعلی) و دوره ردیف عالی (ساخته علیاکبر خان شهنازی) و سازشناسی و موسیقی در خاورزمین، پیشدرآمد و رنگهای قدیمی آهنگهای بسیاری را بسازد. آنچه که از ایشان اکنون برجای مانده افزون بر ۲۳ آهنگ است.
به کوشش بانو هما ارژنگی، چکامهسرای نامی، کوچکترین فرزند خانواده، آهنگها و آثار فرهاد گردآوری، چاپ شد.
یادگارها
کتاب دوره ردیف کلاسیک در ایران “از مکتب آقاحسینقلی”
دوره ردیف عالی “ساخته علیاکبر شهنازی”
سازشناسی و موسیقی در خاورزمین
و پیشدرآمد و رنگهای قدیمی.
وی آهنگهای بسیاری نیز ساخت و آنچه که از او برجای مانده فزون بر۲۳ آهنگ است.
👈 گلهای رنگارنگ شمارۀ ۴۰۱ نام و خاطرۀ او را زنده میکند.
https://amordadnews.com/81003/
درگذشت
فرهاد ارژنگی در ۲۲ سالگی و در چهارم خورداد ۱۳۴۰ به ناگهان پرکشید! چرایی مرگ او هرگز روشن نشد.
نظر دیگران
هوشنگ ظریف؛
از تارنوازان بنام و همکار فرهاد ارژنگی در دوران جوانی، با گلایه از دیر برگزارشدن چنین نشست یادبودی، از چگونگی آشناییاش با فرهاد و خاطراتش از آن زندهیاد گفت و افزود: «فرهاد ارژنگی بسیار پرتکنیک و بااحساس ساز میزد و اگر ایشان بود، بهترین نوازنده تار بود.»
علیرضا میرعلینقی،
پژوهشگر موسیقی، که پیشگفتاری بر کتاب «نقش فرهاد» نوشته است، با بیان ناخرسندی از اینکه چرا خانواده موسیقی، ۵۰ سال از ارژنگی یادی نکرده است، گفت: «به همان نسبت که در این سالها تجلیلها زیاد شده، اصل موسیقی به محاق بیاعتنایی رفته است.»
علی اکبر شهنازی
داریوش طلایی نقل میکند:«از نخستین روزهای کلاس استاد شهنازی یاد دارم استاد از جوانی نام میبرد که نابغهای در تار بوده و در عنفوان جوانی به طرزی مشکوک در گذشته بود .استاد شهنازی او را بهترین شاگرد خود میدانست و هربار از او با دریغ و افسوس یاد میکرد.»
میلاد کیایی سنتور نواز جوان و پر آوازه در ان روزها که بینندهی کنسرت او در تالار فرهنگ (جنب تالار وحدت کنونی) بوده میگوید: "ارژنگی در آن سالها، نوازندهای بود با تکنیک بسیار بالا و جاذبهای قوی، بسیار خوش چهره و محبوب، با غروری استوار، و با شخصیتی بارز که توجه همگان را به سویش جلب میکرد."
رحیم معینی کرمانشاهی، با حافظهای درخشان، از پس پنجاه سال، با تحسین و دریغ، میگوید: "او در کار خود از بهترینها بود. در کارش خداوندگاری بود. و اگر مانده بود، از بزرگترینها میشد."
یادروز
۲۴ مهر ۱۳۹۰ پس از ۵۰ سال از درگذشت یادروز وی در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد و از کتاب «نقش فرهاد» -آثار نتنویسیشده او- رونمایی شد.
پیوست:
رخشارهای قدیمی از اجرای یک قطعه در ابوعطا با آواز بانو خاطره پروانه.
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
attach 📎
🥰 1
Repost from انجمن شاهنامه فردوسی یزد
03:38
Video unavailableShow in Telegram
سمفوني خرمشهر
رهبر اركستر: مجيد انتظامي
به مناسبت سالروز آزادي خرمشهر
@Bahamstan
🆔@shahname_yazd
Photo unavailableShow in Telegram
چرا زبان فارسی را دوست دارم؟
فارسی زبان مادری من نیست. آن را در مدرسه آموختم. فارسی کلید خزاین حکمت و معرفت را در اختیار من گذاشت. اگر از آن گنجینهها بهرۀ وافر نبردهام، بیلیاقتی خود من بوده است. از آن بابت شرمسارم و به همین مقدار اندک که نصیبم شده مفتخر و شاکرم.
محمدعلی موحد
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
@shekoftandaraftab
👏 3👍 1
Repost from خردسرای فردوسی یزد
05:45
Video unavailableShow in Telegram
یاد باد آن که سرِ کویِ توام منزل بود
دیده را روشنی از خاکِ درت حاصل بود
راست چون سوسن و گل از اثرِ صحبتِ پاک
بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود
دل چو از پیرِ خِرَد نَقلِ مَعانی میکرد
عشق میگفت به شرح آنچه بر او مشکل بود
آه از آن جور و تَطاول که در این دامگَه است
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد؟ که سعیِ من و دل باطل بود
دوش بر یادِ حریفان به خرابات شدم
خُمِ مِی دیدم، خون در دل و پا در گل بود
بس بِگَشتَم که بپرسم سببِ دردِ فِراق
مفتیِ عقل در این مسأله لایَعْقِل بود
راستی خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی
خوش درخشید ولی دولتِ مُستَعجِل بود
دیدی آن قهقههٔ کبکِ خِرامان حافظ
که ز سرپنجهٔ شاهینِ قضا غافل بود
#حافظ
آواز : شوشتری
زندهیاد #محمدرضا_شجریان
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
05:45
Video unavailableShow in Telegram
یاد باد آن که سرِ کویِ توام منزل بود
دیده را روشنی از خاکِ درت حاصل بود
راست چون سوسن و گل از اثرِ صحبتِ پاک
بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود
دل چو از پیرِ خِرَد نَقلِ مَعانی میکرد
عشق میگفت به شرح آنچه بر او مشکل بود
آه از آن جور و تَطاول که در این دامگَه است
آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد؟ که سعیِ من و دل باطل بود
دوش بر یادِ حریفان به خرابات شدم
خُمِ مِی دیدم، خون در دل و پا در گل بود
بس بِگَشتَم که بپرسم سببِ دردِ فِراق
مفتیِ عقل در این مسأله لایَعْقِل بود
راستی خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی
خوش درخشید ولی دولتِ مُستَعجِل بود
دیدی آن قهقههٔ کبکِ خِرامان حافظ
که ز سرپنجهٔ شاهینِ قضا غافل بود
#حافظ
آواز : شوشتری
زندهیاد #محمدرضا_شجریان
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Photo unavailableShow in Telegram
رطلِ گرانم ده ای مریدِ خرابات
شادی شیخی که خانقاه ندارد
▪️ما به آزادی نیاز داریم تا بتوانیم از سوء استفادهٔ حکومت از قدرت جلوگیری کنیم و به حکومت نیاز داریم تا از سوء استفاده از آزادی جلوگیری به عمل آوریم.
در هوای حق و عدالت،
دکتر محمدعلی موحد، ص ۳۴۷
[به نقل از پوپر]
🌱دیدار نوروزی با باغبان مثنوی و پیرِ پایندهٔ ادب و عرفان؛ استاد دکتر محمدعلی موحد
#محمد_علی_موحد
#شفیعی_کدکنی
❤ 1👏 1
24:46
Video unavailableShow in Telegram
#گزارش_شاهنامه
کند و کاو در ریشههای راستین تاریخی استوره
نشست چهارم - ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
موضوع :
پایان روزگار #جمشید - مارهای دوش ضحاک
ارائه : سیروس حامی
نشست همگانی خردسرای فردوسی یزد
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Repost from انجمن شاهنامه فردوسی یزد
04:29
Video unavailableShow in Telegram
اردلان ظاهری شهنی و سرکار خانم قلاوند همسرشان و دختر خانمشان هنرمندان مسجد سلیمانی در اجرای برنامه در شمال لطفا تا آخر با حوصله نگاه کنید
🥰 1👏 1
00:59
Video unavailableShow in Telegram
پلید شمردن #کودک_همسری در شاهنامه
سخنان استاد #علیرضا_قیامتی
در نشست بنیاد فردوسی توس
خرداد ۱۴۰۳
برگرفته از 👇
https://www.youtube.com/@Shahnameh77
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
👍 3❤ 2🥰 1