cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

کانال حامیان و هواداران دکتر مسعود پزشکیان ، قروه

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
253
Obunachilar
-124 soatlar
-127 kunlar
+3830 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

00:52
Video unavailableShow in Telegram
✅شباهت تیر ترامپ به زاکانی
Hammasini ko'rsatish...
2.47 MB
Repost from کارون نیوز
08:58
Video unavailableShow in Telegram
«اخطار به رئیس جمهور منتخب ملت دکتر پزشکیان» #كارون_نيوز https://t.me/KaruonNews
Hammasini ko'rsatish...
9.45 MB
👍 1
Repost from دیپلماسی
🔵🔴 چرا ایران عقب ماند و کره جنوبی پیش رفت؟ ما با هم شروع کردیم؛ حدود شصت سال پیش! اما کره جنوبی اکنون جزو قدرت های اقتصادی جهان و دارای کیفیت زندگی بالاتری است. این در حالی است که ایران با وجود داشتن منابع غنی تر و شرایط مناسب تر عقب ماند! شاید بلافاصله چالش‌های خاص پیش روی ایران را برشمریم که از کنترل ما خارج بود. اما مشکلات پیش روی کره اگر از ما بیشتر نبود کمتر هم نبود.  کره جنوبی در عرض کمتر از بیست سال چهار بحران را تجربه کرد: استقلال از ژاپن، جنگ کره جنوبی و شمالی، انقلاب آوریل 1960 و کودتای نظامی. پس از جنگ دو کره و در ‌‌نهایت جدایی این دو از یکدیگر، نود درصد برق شبه جزیره و هشتاد درصد تولیدات معدنی و شیمیایی و فلزی در بخش شمالی قرار گرفت و کره جنوبی از این امکانات محروم شد و خروج تکنسین‌های ژاپنی نیز بر وخامت اوضاع افزود. حاصل این جنگ خانمان‌سوز چیزی جز کشته شدن پنج میلیون نفر کره نبود! اوضاع اقتصادی بسیار اسف‌بار بود. فقر کره جنوبی در زمینه منابع طبیعی باعث شد که تأمین غذای مردم نیز با دشواری‌ همراه باشد. درآمد سرانه اهالی این کشور در دهه ١٩٦٠ حدود هفتاد دلار بود یعنی کمتر از درآمد سرانه کشورهایی مانند هاییتی و اتیوپی. یعنی فقر مطلق!  اما چگونه کشوری اینچنین به درآمد سرانه ملی سی هزار دلار رسید؟ برای پیشرفت کره ریشه های متعددی برشمرده اند. در این نوشته کوتاه فقط می خواهم روی دو نکته تاکید کنم و برای ایران آینده درس بیاموزيم. تحلیل و تجویز راهبردی 1-  جلب اعتماد عمیق ملی و همگام سازی ملت هنر حاکمیت کره جنوبی آن بود که مردم را همراه خود کرد و مناسبات ملی را به گونه ای چید که مردم، حاکمیت را باور کردند و همراه او شدند و در زمان های حساس نه در برابر و نه در کنار که در پشت حاکمیت ایستادند. بگذارید چند مثال کوچک بزنم: دولت کره برای گرفتن وام های بین المللی به شدت در مخمصه افتاده بود. آمریکا آنان را پس زده بود. دولت کره هزاران کارگر معدن و پرستار به سوی آلمان غربی اعزام کرد. مزیت کارگران کره‌ای این بود که آنها از همه ملیت‌ها با سوادتر بودند. این کارگران درآمدهای خود را به کره می‌فرستادند و دولت کره با وجود کم بودن مقدار آن، با وثیقه گذاشتن این درآمدها به اخذ وام از بانک‌های خارجی از جمله دویچه بانک آلمان موفق شد. طی بحران مالی 1997 ارزش پول کره سقوط کرد و قیمت طلا سیر صعودی سرسام‌‌آوری را آغاز کرد. در پاسخ به این اوضاع، مردم کره در کمپین ملی طلا با بخشیدن داوطلبانه طلا به دولت جهت فائق آمدن بر بحران جهان را شگفت‌زده کردند! با شیوع آنفلوآنزای خوکی از مکزیک در سال 2009، کارکنان شرکت‌های کره ای در مکزیک با پوشیدن ماسک به کار خود ادامه دادند که نتیجه آن افزایش نفوذ شرکت‌های کره ای در آن بازار بود. این در حالی بود که کارکنان سایر ملت‌ها ترجیح دادند که برای حفظ سلامتی خود مکزیک را ترک کنند. 2- مهارت تبدیل کردن بحران‌های مالی به سکوهای پیشرفت دومین متغیری که دوست دارم آن را برجسته کنم، مهارت تبدیل بحران به سکوی پرش است. چند مثال فشرده را با هم مرور کنیم: سال 1973 میلادی جنگی بین اعراب و اسرائیل شروع شد و قیمت نفت بیش از سه برابر شد! این ضربه مهلکی بود به اقتصاد کره که یک قطره نفت نداشت و تازه شروع به سرمایه‌گذاری در صنایع مربوطه آن کرده بود. اما دولت کره یک تصمیم استراتژیک گرفت: تمرکز روی فرصت رشد بالای ساخت و ساز در خاورمیانه (به خاطر بالا رفتن قیمت نفت) و اعزام کارگران خود به منطقه و احداث پروژه‌هایی به ارزش سالیانه 10 میلیارد دلار. حدود سال 1997 بحران مالی آسیا از تایلند آغاز شد و کشورهای آسیای شرقی را فرا گرفت. شش شرکت از ده شرکت بزرگ کره ای تا مرز سقوط رفتند. دولت کره تا مرز ورشکستگی پیش رفت و زیر بار بزرگ ترین وام (قرض) تاریخ رفت. کره این وضعیت را به یک فرصت اصلاحات عمیق تبدیل کرد: شرکت های ورشکسته بسته و یا ادغام شدند و شرکت های بزرگ دست به تجدید ساختار زدند. دولت کره این تحولات را با قاطعیت عملیاتی کرد. نتیجه اصلاحات فوق العاده بود: ذخایر ارزی کره از چهار میلیارد دلار، به صد میلیارد رسید و کره سه سال زودتر وامش را پس داد! (برگرفته از نوشته آقای دکتر زینت بخش) فقط این دو عامل باعث پیشرفت کره نیست! در تحلیل پیشرفت کره به عوامل مختلفی از جمله تعامل پذیری بین المللی (دوستی با جهان)، فرهنگ سخت کوشی و انضباط و نگرش استراتژیک (انتخاب بخش بسیار محدودی از صنایع به عنوان صنایع راهبردی و حمایت ويژه از آنان در هر مقطع زمانی) و اجماع ملی را بر شمرده اند. اگر چرخ را از نو اختراع نکنیم و عصاره موفقیت های جهانی را با تجربیات بومی ترکیب کنیم و واقعا به آن پایبند باشیم، آنگاه ایران نیز می تواند راه شادکامی و پیشرفت را سریع تر طی کند. ✍ دکتر مجتبی لشکربلوکی T.me/bestdiplomacy
Hammasini ko'rsatish...
دیپلماسی

MA International relations Visiting Lecturer of Political Science Instagram.com/diplomacy_cha بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی

Repost from فرهیختگان
پایان رسمی یکدست‌سازی سرمقاله هم‌میهن ۱۹ تیر ۱۴۰۳ خالص‌سازی خیلی پیش از این به خط پایان خود رسیده بود، این انتخابات فقط این شکست را با عدد و رقم نشان داد؛ ۵۰ درصد عدم مشارکت، ۲۸ درصد به سود پزشکیان و ۲۲ درصد به سود خالص‌سازان، البته این ۲۲ درصد نیز واقعی نیست. آرای آنان با اتکای به قدرت دولتی و به کار گرفتن کمیته امداد، بودجه‌های عمومی و تبلیغات رسمی و قدرت مدیران محلی و منطقه‌ای بود، لذا کمتر از ۱۰ درصد آرای واقعی آنان، نشانی بود از شکست فاحش یکدست‌سازان. این شکست خیلی پیش از این رخ داده بود و به‌نظر می‌رسد که ساختار سیاسی ایران به‌خوبی خطر ادامه این وضع را درک کرده بود و راه را برای حضور مردم جهت بیرون کردن این جماعت از قدرت هموار کرد. این انقلاب فارغ از هر ارزش و رویکردی که داشت در اصل مبتنی بر حمایت مردم بود. یکدست‌سازان گمان باطل داشتند که بدون مردم و حمایت آنان قادر به اداره امور هستند. این انتخابات آغازی است بر پایان رسمی پروژه یکدست‌سازی؛ پروژه‌ای که نه‌تنها اقتصاد و اداره کشور را زمین‌گیر کرد، بلکه امنیت ملی را به خطر انداخته بود. این ایده مورد توافق همه نیروهای رسمی و حکومتی و مردم است که ایران را ایرانیان می‌سازند، حذف یک نفر و یک گروه از آنان ضایعه است چه رسد به اینکه یک مجموعه بزرگ ۹۰ درصدی از مردم را بخواهند حذف کنند. حذف‌شدگان عصبانی هستند، برخلاف انتظار، اکنون که باخته‌اند، نه‌تنها نتیجه را باخته‌اند، بلکه در حال باختن سایر وجوه خود نیز هستند. آنان نمی‌دانند که تاکنون هم به علت رانت و تبعیض در مصادر امور قرار گرفته‌اند. اگر فضا برای عموم باز باشد، اصولاً در هیچ انتخاباتی قادر به رقابت نیستند. در این انتخابات، قدرت ماشین دولتی، تبلیغات رسمی رسانه‌ای داخلی، تبلیغات فرامرزی تلویزیون‌های ماهواره‌ای را به همراه تمامی جبهه اصولگرایان تندرو از دولت بهار و... پشت خود بسیج کردند و انواع وعده‌های عجیب و غریب دادند، ولی در نهایت به مردم باختند، بدجور هم باختند. البته ظرفیت باخت ندارند و همچنان رجز می‌خوانند، غافل از اینکه دوره این رجزخوانی‌ها گذشته است. اراده رسمی بر بازگشت همه نیروها به عرصه سیاست و خدمت تعلق گرفته است. انتشار خبر دیدار سیدمحمد خاتمی با رئیس‌جمهور منتخب، آقای پزشکیان در صداوسیما علامت مناسبی برای این سیاست است. امیدواریم که این آغازی باشد بر تغییر سیاست رسانه‌ای کشور. بدون اصلاح سیاست رسانه‌ای، ایران در مسیر تعادل و ثبات قرار نخواهد گرفت. این سیاست صداوسیماست که بازی را به ماهواره‌های فارسی‌زبان باخته و میدان رسانه‌ای کشور را خالی کرده است. اگر فضای مجازی نبود امروز هیچ اثری از مواضع مفید و سازنده در رسانه‌های داخلی وجود نمی‌داشت. همان فضایی که آن را فیلتر کرده‌اند. امیدواریم که آقای پزشکیان در اولین گام‌های خود، فضای رسانه‌ای کشور را با هماهنگی‌های لازم بهبود بخشد. باید صداوسیما درهای خود را باز کند و نه آنکه یکسویه علیه دولت نیامده بتازد و آنجا را ابزار قشر یکدست‌ساز نماید. این همان قشری است که در انتخابات ضربه سنگینی را به نظام زد ولی مردم آن را جبران کردند. پایان سیاست کلان یکدست‌سازی از اصلاح سیاست صداوسیما آغاز می‌شود. https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-18203 #فرهیختگان راهی به رهایی
Hammasini ko'rsatish...
پایان رسمی یکدست‌سازی

خالص‌سازی خیلی پیش از این به خط پایان خود رسیده بود، این انتخابات فقط این شکست را با عدد و رقم نشان داد؛ 50 درصد عدم مشارکت، 28 درصد به سود پزشکیان و 22

👍 1
Repost from دیپلماسی
🔵🔴 گشت‌های ارشاد و پالتوهایی برای جابه‌جایی نوارهای ویدئو نیویورک‌ تایمز نوشته بود که در سال‌های اخیر، برخورد‌های اجتماعی کمتر شده و ماموران دیگر ماشین‌هایی را که در آن زن و مرد کنار هم نشسته‌اند، «برای بررسی مدارک ازدواج‌‌شان» متوقف نمی‌کنند و «یورش به منازل شخصی» کمتر از قبل شده است اما گشت‌ها همچنان پابرجاست. اگر صدای موزیک غربی به گوش‌شان بخورد، «در می‌زنند و بر اساس میزان تخلف... مسئله با مقداری رشوه یا دستگیری حل می‌شود.» کاهش محدودیت‌های اجتماعی، یکی از اصلی‌ترین دلایل رأی جوانان به خاتمی در سال ۱۳۷۶ بود؛ جوانانی که سال‌های انقلاب را به یاد نداشتند و کودکی‌شان در اوج این محدودیت‌ها و برخوردهای بعضا خشن کمیته و سپاه سپری شده بود. آن‌ها انتظار تغییر داشتند و خاتمی وعده‌ی تغییر داده بود. نوشتن از این موضوعات در داخل، ممکن بود دردسرهایی برای نگارنده ایجاد کند و در نبود روایت‌های داخلی، رسانه‌های غربی از این محدودیت‌ها می‌گفتند که گاهی با اغراق همراه می‌شد. نیویورک تایمز، چند روز پس از پیروزی خاتمی، در مقاله‌ای اصلی‌ترین محدودیت‌ها را برشمرد. در این نوشته، به ممنوعیت روابط دختر و پسر، تماشای ویدئو، تماشای ماهواره، گوش دادن به موزیک‌های غربی، مصرف الکل و ورق‌بازی اشاره شده بود. در مقاله، از قول مادری میان‌سال آمده بود: «بچه‌های من می‌دانند وقتی معلم از آن‌ها می‌پرسد که ما در خانه [شراب] می‌نوشیم، آن‌ها باید بگویند نه. اگر از آن‌ها بپرسند ما ورق‌بازی می‌کنیم یا می‌رقصیم، آن‌ها باید بگویند نه... ولی واقعیت این است که ما [شراب] می‌نوشیم، ورق‌بازی می‌کنیم و می‌رقصیم و بچه‌ها هم این را می‌دانند. پس آن‌ها دروغگو بار می‌آیند، دروغگوهایی که می‌دانند والدینشان هم دروغ می‌گویند و برای زنده ماندن در این کشور باید دروغ گفت. این چیز خیلی بدی است و من می‌خواهم که تغییر کند.» مسئله‌ی دیگر، تماشای فیلم بود؛ «بعضی شرکت‌ها به طور پنهانی و با پیک موتوری، ویدئو اجاره می‌دهند.» و در ادامه آمده بود که بعضی پیک‌ها، دو پالتو روی هم می‌پوشند که هر کدام تعداد زیادی جیب برای حمل کاست‌های ویدئویی دارد. در نوشته آمده بود که بعضی فیلم‌ها، قبل از فروش در آمریکا به تهران می‌رسند؛ «تقاضا به حدی است که بعضی ایرانی‌ها، در سفر و هنگام رفتن به سینما، با خود دوربین می‌برند و مستقیما از پرده‌ی سینما فیلم‌برداری می‌کنند.» آن‌ها این فیلم‌ها را به طور مخفیانه به کشور وارد می‌کردند. نیویورک تایمز از زن جوانی می‌گفت که ۱۰ سی‌دی را دور کمرش بسته بود تا به ایران بیاورد و خواهرش تعدادی مجله‌ی فشن را در پایین ساکش مخفی کرده بود. روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، در ایران تابوی بزرگی به حساب می‌آمد؛ «حتی اگر هیچ ارتباط فیزیکی در کار نباشد.» اما این روابط به شکل پنهانی وجود داشت که در صورت کشف، با «پرداخت جریمه، زندان، یا در موارد شدید که رابطه‌ی جنسی اثبات شود، با شلاق زدن» همراه می‌شد. همچنین اشاره شده بود که حجاب در ایران الزامی است و زنان باید «بدن‌شان را با لباس‌های گشاد و غیرشیک بپوشانند ... اما در سال‌های اخیر تارهای مو شروع به نمایان شدن کردند. بعضی زنان همراه خود رژ لب و لوازم آرایش دارند تا در جایی که خبری از پلیس و نیروهای مذهبی نیست، از آن‌ها استفاده کنند.» (نیویورک تایمز؛ ۲۷ می ۱۹۹۷، مقاله‌ی "Beating the System, With Bribes and the Big Lie") حالا ۲۷ سال از آن روزها می‌گذرد. جامعه تغییرات زیادی داشته است اما روش‌های حکومت در برخورد با آن‌چه نمی‌پسندد تا چه حد تغییر کرده است؟ از سوی دیگر به نظر می‌رسد این روزها مردم جامعه برای توسعه‌ی آزادی‌های فردی و اجتماعی دست به کار شده‌اند و دولت‌ها نیز نمی‌توانند در شتاب مثبت یا منفی این روندها نقشی اساسی به عهده بگیرند. این بار با التماس و خواهش و ترفندهای متنوع آرای مردم در مرحله‌ی دوم انتخابات به ۵۰ درصد نزدیک شد اما اگر دولت و نظام نتوانند تغییرات اجتماعی را درک کنند و برای سوالات جدید همچنان پاسخ‌های قدیمی‌شان را تکرار کنند، آینده‌ی روشنی پیش روی دولت نخواهد بود. اگر رأی کسانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند، رأی اعتراضی باشد، برای حکومت امیدوارکننده‌تر است تا این‌که دلیل رأی ندادن، بی‌تفاوتی، ناامیدی، سرشلوغی و داشتن اولویت‌های دیگر باشد. می‌توان امیدوار بود که معترضان برخی کلیات را قبول داشته باشند اما در جزئیات، اعتراض و انتقاد داشته باشند؛ اما وای به روزی که مردم حکومت را حتی شایسته‌ی اعتراض و انتقاد هم ندانند. ✍جعفر شیرعلی‌نیا T.me/bestdiplomacy
Hammasini ko'rsatish...
دیپلماسی

MA International relations Visiting Lecturer of Political Science Instagram.com/diplomacy_cha بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی

👍 1 1
Repost from مملکت
حمله نماینده قم به شورای نگهبان: نتیجه به دست اومده رو بیش و پیش از همه، نتیجه اشتباه عجیب این دوستان در چینش سیاسی نامزدها میدونم. 🗞 @Mamlekat
Hammasini ko'rsatish...
Repost from سهام نیوز
Photo unavailableShow in Telegram
✅منصوری از نهاد ریاست جمهوری رفت؟! @Sahamnewsorg
Hammasini ko'rsatish...
Repost from دیپلماسی
🔴🔵 «مذاکره، کارِ بزدل‌ها نیست!» ✍️  فرزین زندی/ روزنامه دنیای اقتصاد ✅ تنها سه‌سال زمان نیاز بود برای اینکه دولت در ایران، مجددا به دست میانه‌‌‌رو‌ها سپرده شود. این عبارت را می‌‌‌توان به شکل‌‌‌های گوناگونی تفسیر کرد. برجسته‌‌‌ترین بخش این روند تحولی، اما شاید متعلق به محمدجواد ظریف است؛ دیپلماتی آرام اما آتشین؛ کسی که همیشه در دورترین فاصله از کشمکش‌‌‌های سیاست داخلی می‌‌‌ایستاد، این بار اما معرکه‌‌‌گیر میدان بود. شخصیتی که رئیس‌جمهور منتخب، احتمالا بیش از هرکسی وامدار اوست. اما چه شد کسی که در دوران وزارت خود، چند بار به صورت آشکار و نهان، در پی استعفا بود و در اظهارنظری جنجالی و در گفت‌‌‌وگویی که حال و هوای ظریف، سرشار از کلافگی و نارضایتی می‌‌‌نمود، نقش خود در سیاست خارجی ایران را «صفر درصد» اعلام کرد، به بازیگر اصلی این رقابت بدل شد؟ چه شد که پس از سه‌سال ورق برگشت؟ ✅ از آنجا که اصطکاک سیاسی در ایران و در نزد همگان، مشهود و قابل فهم است و به‌خوبی هویداست که مرزبندی‌‌‌های فکری بین گروه‌‌‌های غالب و افرادی مانند ظریف و یارانش که به شکلی کنایه‌‌‌آمیز «حلقه نیویورکی‌‌‌ها» مورد خطاب قرار می‌‌‌گرفتند، پرسش پیشین، مهم‌تر و برجسته‌‌‌تر به چشم می‌‌‌آید. چه شد که ظریف و یارانش که همواره خود را از رقابت‌‌‌های سیاسی در داخل دور نگاه می‌‌‌داشتند و خود را سربازان ایران در امور دیپلماتیک و سیاست بین‌الملل می‌‌‌خواندند، اینچنین پا به میدان گذاشتند؟  در نگاه اول، شاید پاسخ به این پرسش‌‌‌ها چندان دشوار به نظر نرسد؛ اما یافتن جواب دقیق آنها آنقدرها هم ساده نیست. سایه سنگین دونالد ترامپ، احتمالا قوای عاقله بسیاری از کشورها را به تفکر بیشتر واداشته و خواب و خیالات خوش گذشته را از سرشان بیرون کرده است. دسترسی به برخی داده‌‌‌های تعیین‌‌‌کننده و برآوردهای اطلاعاتی، احتمالا بسیاری، از جمله نیروهای ذی‌نفع در داخل را نیز به این نتیجه رسانده است که این بزنگاه مرد «عمل» می‌خواهد نه لزوما مرد «میدان». ✅ از سوی دیگر، موج راست‌‌‌گرایی افراطی که درحال درنوردیدن جهان است، زنگ خطری دیگر را برای ساکنان کل جهان، به‌ویژه خاورمیانه‌‌‌ای‌‌‌های دردآشنا به صدا درآورده است؛ وضعیتی که شوخی‌‌‌بردار نیست و اگر به‌فرض بتوان برخی سازمان‌ها و وزارتخانه‌‌‌های داخلی را با گماردن برخی دوستان و نزدیکان، چندصباحی اداره کرد، اما در سیاست بین‌الملل، وضع به کلی متفاوت است. فهم زبان دنیا، پیچیدگی تحولات ژئوپلیتیکی و حساس‌‌‌شدن صف‌‌‌بندی‌‌‌های جهانی متاثر از جنگ اوکراین و مساله تایوان، همگی به سردرگمی‌‌‌های سیاستمداران و تصمیم‌گیران دامن زده است. کتاب «وندی شرمن» مذاکره‌‌‌کننده ارشد دولت وقت آمریکا، با جزئیات قابل‌‌‌توجهی که در آن ذکر شده، تصویر روشن‌‌‌تری از میزان جدیت و دشواری این مسیر پیچیده، آن هم تنها در یک پروژه سیاسی (پرونده اتمی ایران) به دست می‌دهد؛ کتابی با عنوان جالب‌‌‌توجه و آگاهی‌‌‌بخش «مذاکره، کار بزدل‌‌‌ها نیست!»  ✅در این میان، برخی دیگر از تحولات پیش‌بینی‌‌‌نشده نیز می‌‌‌تواند وضعیت کشور را دچار تلاطم کند و بر همین مبنا، حضور چهره‌‌‌ها و افرادی که حداقل در سطح تخصصی، قابلیت‌‌‌های خود را اثبات کرده و در شرایط دشوار، توان عبور دادن کشور از پیچ‌‌‌های تند و خطرناک را دارند، شاید نور امیدی باشد برای گذر سلامت از این وضعیت. از همین‌رو، با حاکم‌‌‌شدن نگاه روامدارانه در دولت نوپای مسعود پزشکیان، تلاش برای اقناع جهت تدوین یک راهبرد ملی برای حکمرانی مطلوب، سازنده و منطبق با خواست و نیاز امروز جامعه ایران، می‌‌‌تواند نویدبخش روزهایی روشن برای آینده کشور باشد. 🔴 لینک: https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4084044 @bestdiplomacy
Hammasini ko'rsatish...
مذاکره، کار بزدل‌‏‌ها نیست!

تنها سه‌سال زمان نیاز بود برای اینکه دولت در ایران، مجددا به دست میانه‌‌‌رو‌ها سپرده شود. این عبارت را می‌‌‌توان به شکل‌‌‌های گوناگونی تفسیر کرد. برجسته‌‌‌ترین بخش این روند تحولی، اما شاید متعلق به محمدجواد ظریف است؛ دیپلماتی آرام اما آتشین؛ کسی که همیشه در دورترین فاصله از کشمکش‌‌‌های سیاست داخلی می‌‌‌ایستاد، این بار اما معرکه‌‌‌گیر میدان بود. شخصیتی که رئیس‌جمهور منتخب، احتمالا بیش از هرکسی وامدار اوست. اما چه شد کسی که در دوران وزارت خود، چند بار به صورت آشکار و نهان، در پی استعفا بود و در اظهارنظری جنجالی و در گفت‌‌‌وگویی که حال و هوای ظریف، سرشار از کلافگی و نارضایتی می‌‌‌نمود، نقش خود در سیاست خارجی ایران را «صفر درصد» اعلام کرد، به بازیگر اصلی این رقابت بدل شد؟ چه شد که پس از سه‌سال ورق برگشت؟

الحذر! هیچ "مجاهد"ی را نباید به صرفُ مجاهد بودنش در پستی گماشت که اهلیت و شأنیت و تخصص آن را ندارد، حال این مجاهد چه مجاهد واقعی صحنۀ کارزار باشد و چه مجاهد دروغینِ "روز شنبه"! در غیاب استغنای معنوی و اخلاقی، قدرت‌طلبی و جاه‌پرستی به تنها عنصر معنابخشِ زندگی برای بسیاری افراد تبدیل شده است. این افراد خود و محیط اطراف‌شان را به کلی آلوده می‌کنند. دکتر پزشکیان باید چهارچشمی مراقب این نوع افراد باشد و بدون هرگونه حجب و ملاحظه‌ای آنها را از کابینه‌اش دور سازد. شناسایی این افراد هم خیلی سخت نیست. فقط کمی روشن‌بینی و شمّ روانکاوی می‌خواهد، زیرا همانطور که جناب مولانا فرموده است: بوی کبر و بوی حرص و بوی آز در سخن گفتن بیاید چون پیاز گر خوری سوگند من کی خورده‌ام از پیاز و سیر تقوی کرده‌ام آن دم سوگند غمازی کند بر دماغ همنشینان بر زند #احمد_زیدآبادی @ahmadzeidabad
Hammasini ko'rsatish...
Repost from جمهور (۱۴)
01:49
Video unavailableShow in Telegram
✅ آقای جلیلی، شما با کدام معیار قرار است خطا را تشخیص بدهید؟ مردم با چه زبانی بگویند شاخص های شما را قبول ندارند؟! 🔹دولتی که منتخب اقلیت مردم ایران هم نبوده، صلاحیت سنجش هم ندارد، چه برسد به دخالت و برخورد! پیام رای مردم را دریابید ... (اظهارات دکتر جلیلی پس از نشست با دکتر پزشکیان را در جمع حامیان بشنوید!!!) @jomhor14
Hammasini ko'rsatish...
3.73 MB
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.