12 199Obunachilar
-3924 soatlar
-3817 kunlar
-1 07530 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Обуначиларнинг ўсиш даражаси
Ma'lumot yuklanmoqda...
Repost from خـانـومجــذاب
🫣😍طلسم خواب بند بسیار قوی که معشوق شما از فکر شما نمی تواند بخوابد و اگر بخوابد فقط خواب شما را میبیند😴
✡ طلسم الفوز قویترین جامع الطلسم
🔶بخت گشایی فوری 👰♀🤵♂
🔶برگشت معشوق از راه دور 👩❤️👨
🔸باطل السحر و طلسم قوی 🔮
🔸طلسم صبی 🪄
🔶موفقيت در درس 👨🎓
🔶فروش ملک و زمین 🏠8rr🔮
https://t.me/+jndX9wbuSKZmMDQ0
🆔 @ostad_seyed_hashemi
⚛ @ostadseyed
24600
برای بردن به سه تا چیز تکیه میکنم؛ خودم، خودم و خودم.
19510
Repost from خـانـومجــذاب
جفتگیری حیوانات 🔞
آداب و رسوم وحشیانه قبایل وحشی☠
رقص های لختی قبایل وحشی
شکار و زنده خواری حیوانات 👇❗️❌
https://t.me/joinchat/SuKoOkRrIxLKW7s3
https://t.me/joinchat/SuKoOkRrIxLKW7s3
معرفی خطرناک ترین حیوانات ❗️🔞👆
19700
اموزش پوزیشن هایی که پارتنرت رو دیوانه میکنه 💦😈
https://t.me/+yNOdCgi74v8zYTNh
20000
#part2
دستمو آروم و با ریتم روی آلتش بالا پایین میکردم و یک نگاهم به بین پاش بود و یه نگاهم به چشم هاش که یه وقت بیدارنشه
در کمال تعجب متوجه خیسی آلتش شدم
خیس شده و ازش آب میچکید
دهنم باز موند
درست بود داداشم بود اما دست خودم نبود هروقت میدیدمش خیس میشدم..
کامیار چرا آلتش خیس شده بود؟
توی دست هام هم آلتش سفت تر و سیخ ترشد
دهنم باز موند و نگاهم به چشم های بسته کامیار خورد...اون که خواب بود....
پ...پس پس چرا شق کرده بود؟
همون موقع...🔞💦
https://t.me/+gWSmpwYtf0gxNGE0
20800
#part1
فاحشه ی کاباره🔞💯
_تپل*ت از روی شورت هم داره بهم چشمک می زنه شورتتو بکن ببینم چی قایم کردی زیرش!
پاهامو باز می کنم و دستمو روی ک**صم می ذارم و شروع به مالوندنش از روی شورت توری سفیدم می کنم
_اوف.... نگفته بودی خواهرت انقدر ح*شریه کامران، آب از سوراخش مثل آبشار می زنه بیرون
شورتمو کنار می زنم و با شه*وت و ح*شریتی که بالا زده انگشت فاکمو توی سوراخ ک**صم فرو می کنم
_آهههه اوممممم
_جووون هلوی صورتیت بی قرار ک*یر کلفت منه کوچولو
شلوار و شورتش رو همزمان پایین می کشه که ک*یر دراز و شق شدهش از زیر لباسش بیرون می زنه و به شکمش می چسبه
خنده ی شهوت آمیزی می کنه و ک*یرشو با دست می ماله
_جوری ک*صت کردنیه که حتی داداشت هم زده بالا بیبی
نگاه خمارم به کامران میفته که گوشه ی در خیره به ک*صم داشت ک*یرشو می مالید و آه های زیر لبی می کشید
سامی که رفیق صمیمی داداشم بود نیشخندی می زنه و روم خم می شه
_اوف لعنتی ۸۵ خالص... کامی این خواهر دافتو تا الان کجا قایمش کرده بودی
سینمو تو مشتش می گیره و وحشیانه شروع به خوردن نوک سینم می کنه
_آه آرهههه بخورش
کمرشو می گیرم و به خودم فشار می دم
برجستگیشو که لای پام حس می کنم ک*یرشو تو دستم می گیرم و نوکشو لای ک*صم بالا و پایین می کنم
گازی از سینم می گیره که جیغ می کشم و چنگی به موهاش می زنم
_آیییی آخخ
کامران با شنیدن جیغم به سمتمون میاد و با پوزخندی پایین پام می شینه و پاهامو روی شونه هاش می ذاره
_شرمنده از این ک**ص صورتیت نمی تونم بگذرم خواهر جونم
زبون داغ و لزجش رو که به خیسی بین پام می کشه کمرمو محکم به تخت می کوبم
_آههههه داداشی زبونتو بکن تو سوراخم آهههه
https://t.me/+MZkgs977-ClmMzE0
👍 1
24420