تشعشع.
نوشتن نوره، باهاش مسیرو روشن میکنم.
Ko'proq ko'rsatish407
Obunachilar
+124 soatlar
+37 kunlar
+2630 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
همیشه تو روابط اجتماعی دور میایستم. چرا؟ چون حوصله فیلم بازی کردن، دروغ شنیدن و حماقت دیدن ندارم. نمیدونم بقیه متوجه این مسائل نمیشن یا خودشون رو به نفهمی میزنن. هرچی که هست، این رفتارها به شدت برام غیر قابل پذیرشه و اذیتم میکنه. دور بودن امنتر و آرامش بخشتره.
❤ 9
«یک ریسمان فکندی، بردیم بر بلندی/ من در هوا معلق، وان ریسمان گسسته»
❤ 8
گفت چی تو وجود من برات جالب بود که به اینجا رسیدیم باهم؟ گفتم اینکه میشه باهات یه مکالمه رو تا قرنها ادامه داد. تو جزو محدود آدمهایی بودی و هستی که حرف زدن باهاشون رو اتلاف وقت و سوهان روح نمیدونم.
❤ 22
هیچ چیز برام ترسناکتر از فعالیتی نیست که قراره تو آینده انجامش بدم و هنوز ابعادش برام نامشخصه.
❤ 14
بجز جمله اخر به عنوان یک دختر با همش موافقم
بجز ارزش مادی ک من ارزش معنوی رو جایگزین میکنم
یه رابطه لانگ دیستنس یک ساله داشتم ک کات شد
اما بهترین کادویی ک گرفتم؟
یه دست نوشته بود :)
یه دست نوشته با یه گردبند
گردنبند هم عزیزه اما حس میکنم اونم بخاطر دستنوشاع همراهش برام عزیز شد
:) خط خودش کاغذی ک هم من لمس کردم هم اون
گرچه رفت و کات کردیم
هنووزم قد چشام مراقب اون تیکه کاغذ کوچیکم
👍 1