ماه من🌙

🍆♨️شکارچی ای که شکار یه دوارف میشه و مجبوره هر شب بهش سرویس بده♨️🍆 اریک ا#سپنکی به #باسن متیو زد و گازی از گوشش گرفت: -عاشق اینم که با اینکه هر شب #میگ‌امت ولی بازم #تنگی توله. #نیپل متیو رو #نیشگون گرفت و درحالی که محکم تر خودشو تو #سوراخش می کوبید لب زد: -تصمیم گرفتم به #پادشاه_تاریکی معرفیت کنم. #کون خوبی داری، #سرویس_دادنتم که خوبه. قیافه‌تم که جذابه، دهن #تنگی هم داری. کلا فول آپشنی برای #جن‌ده ارباب تاریکی شدن. https://t.me/+vqhdo5AzqVowZDJh https://t.me/+vqhdo5AzqVowZDJh

‼️شکارچی هاتی که گیر پادشاه تاریکی و معشوقه‌ش میفته و مجبور میشه هر روز بهشون سرویس بده تا ...‼️ متیو سعی کرد خودشو از #بغل کوین بیرون بکشه که با حس کردن انگشت اون تو #سوراخش یخ زد: -نه.خواهش میکنم دیگه نه. #اریک با #زانوش #کی‌ر متیو رو لمس کرد: -مطمئنی که نمی خوای یه بار دیگه تجربه‌ش کنی؟ #کی‌رت که یه چیز دیگه میگه. بعد این حرف کوین #سیلی ای به #آلت_ش‌ق کرده متیو زد و درحالی که دست دیگه‌ش رو به #آلت اریک می رسوند، گفت: -نگران نباش #انسان کوچولو. فقط یه راند دیگه قراره داشته باشی و بعدش ... #ت‌ریسام🍆 #سک‌س_خشن🔥 #تخیلی👽 https://t.me/+vqhdo5AzqVowZDJh https://t.me/+vqhdo5AzqVowZDJh

قلدر مدرسه می‌خواست باهاش رل بزنم ولی تایپ شخصیتیم نبود.. چون ردش کردم شروع کرد به آزار و شکنجه هرروزم و مدرسه رو برام زهرمار کرد تا اینکه اون اومد! پسری که هیچ‌کس بهش زور نمی‌گفت ولی اونم به کسی زور نمی‌گفت، پسری که نه توسری خور و نه قلدر.. یه روز منو از دست قلدر مدرسه نجات داد و از اون روز.. تبدیل شد به کراشم!💦🔥 https://t.me/+9ESO0ogVAplmOTU0 https://t.me/+9ESO0ogVAplmOTU0 #گی‌لاو #عاشقانه #اجتماعی #مدرسه‌ای 💦🏳‍🌈

داشتن پسره رو تو مدرسه اذیت می‌کردن که دوست پسرش میرسه و...🔥💦🏳‍🌈 محمد و علی دستامو گرفتن و بلندم کردن -مگه من چیکارت کردم که مستحق اینم حامد؟ حامد پوزخندی زد: کلا با کونیا حال نمی‌کنم! اشاره ای به نوکراش زد تا ببرنم سرویس.. به سرویس که رسیدیم به زور سرمو خم کردن.. میخواستن سرمو تو دستشویی فرو کنن!😭 -اینقدر دستو پا نزن! اول و آخرش جات همونجاست بچه جون! اینو گفت و سرمو فشار داد داخل دستشویی بره که همون موقع.. با شنیدن صدای امیر مات موندن.. -اینجا چه خبره؟ https://t.me/+9ESO0ogVAplmOTU0 https://t.me/+9ESO0ogVAplmOTU0 #گی‌لاو #عاشقانه #اجتماعی #مدرسه‌ای 💦🏳‍🌈

#گ‍ـــی‌ل‍ـــاو 😍🩸🎀 - باسنتو بالا ببر سوراخ کونت معلوم بشه میخوام بکنمت... دستم رو روی لپرای باسنم گذاشتم تفی به کونم زد - علی دوست داری ازم حامله بشی؟ چشم هام گرد شد نعره زد - اسپرمم رو میریزم توی تنِ شیرینت... پسر عموی طرد شده‌اش رو حامله می کنه تا بتونه بگرده به خونه...🥹🧸🤍 https://t.me/+g-AUlADkZ8w4OTI0 https://t.me/+g-AUlADkZ8w4OTI0

هم‌خونه گی لاو انتقامی بیناجنس 👅🫃 دختر کوچولویی رو شبیه خودش تو خونه پدریش می بینه و میفهمه پسرعموش ازش بچه داره🎀🧸🫦 کرم رو بیشتر روی تنم ریخت و حس لزج شدن بین پاهام حالم رو بد کرد - دردش یه لحظه‌است لیتل خیانتکارم! میبینی به فکرتم کرم رون کننده استفاده کردم... حتی لحن حرف زدنش هم چیزی از خماری و نئشگی تنم کم نکرد - بدنم درد می کنه... انتقام چیو میگیری پسرعمو؟ برخورد دیک گنده و سی* خش به باسنم دهنم رو بست - انتقام مخفی شدنت و توله پس انداختن! من پسر میخوام... دستش رو روی سینه‌ام کشید که واضح تونستم رگ های برآمده رو ببینم - لیتل فراری من وارثِ باران رو میزایی! کلاه دیکش به بدنم‌برخورد کرد و گرمای بدنم بالا رفت - روی تخت انقدر روی تنت می کوبم و اسپرم هام رو خالی می کنم که نطفه پسرم شکل بگیره! وارثِ بهای باران... https://t.me/+g-AUlADkZ8w4OTI0 https://t.me/+g-AUlADkZ8w4OTI0

ددى وحشى كه پسر كوچولوش حامله ميشه و كنترل ادرارشو از دست ميده بخاطر همين بزور پوشك پاش ميكنه و….🥺✨ دستاشو به #تخت بستم و بوسه اى روى چشماى گريونش كاشتم و بعد مك عميقى از #لب هاى سرخش گرفتم _گريه نكن پسركم بايد #پوشك پات كنى دوباره نقى زد كه بهش اهميتى ندادم شلوار و شورتشو از توى پاهاش در اوردم گاز ريزى از #رون هاى تپل و سفيدش گرفتم👅💦 اول كرم زدم به لاى پاش تا زخم نشه و بعد پوشك بستم براش شلوارشو پاش كردم شكمشو نوازش كردم و بعد اروم #نپيل هاشو ماليدم كه اومى زير لب گفت دستاشو باز كردم و گرفتمش توى بغلم #شيشه_شيرى كه توش شير كاكائو بود گذاشتم بين لب هاش كه سريع شروع به مكيدنش كرد وقتى كامل شيشه تموم كرد #پستونك ابى رنگشو گذاشتم توى دهنش كه يهو…..🫦🍓 به ليتل بويش شيشه شير و پستونك ميده🧸🍼 https://t.me/+VLkyQgurVpkzNzI0 https://t.me/+VLkyQgurVpkzNzI0

تو اتاق پرو کارایی میکنن که😱🫡❌ #رمان_دارای_محدودیت_سنی_میباشد🔞📛 تو اتاق پرو برسام با گرفتن دستم و چسبوندنم ب دیوار فاصله میونمونو پر کرد اونم دستشو نوازش وار ب همه نقاط بدنم میکشید🔞 😶 💦دستشو رو #سی_نه_هام اورد ، چند بار از رو لباس #فشار داد تقلا کردم ولم کنه اما اون به کار خودش ادامه داد.😨 🔞وسط سوتینم و محکم کشید سوتین از وسط پاره شد و سی..ن هام ک بیرون افتاد چشاش برق زد خم شد و زبونشو از…..💦 #کلکلی🤏 #عاشقانه❤️‍🔥 #صحنه‌دار🔞 https://t.me/+Fw9SvRgDey44NWU0 https://t.me/+Fw9SvRgDey44NWU0

#ددی_لیتل_بوی🔞 #انتقامی اربابش #حشرش زده بالا میخواد پسره رو پاره کنه .. این سوراخ تنگتو خودم میگام #گشادت میکنم تا دیگه #جرات فرار کردن نداشته باشی! _اخخ..ایی..توروخدا نایب. غلط کردم ولم کن.. _ولت کنم ؟من تازه پیدا کردم پسرعجم ♨️ https://t.me/+lepSe6EzKi5jOTdk https://t.me/+lepSe6EzKi5jOTdk

#گی #تجاوزی 🔞پسری که #اسیر یک‌ گروه تروریستی میشه و رییس گروه بهش #تجاوز میکنه🔞 دشنه ی #تیز رو به سوراخم #مالید که نفسم بند اومد با ترس صداش زدم _نا..نایب میخوای چیکار کنی؟؟! از این عوضی هیچی #بعید نبود نکنه .. نایب پوزخندی زد و با لحن #ترسناکی گفت: چیزی نیست نگران نباش با این #چاقو میخوام سوراختو #پاره کنم تا دیگه واسه هر حرومزاده ای #باز و بسته نشه !! خواستم فریاد بزنم و از دستش فرار کنم که تیزی و درد بدی رو توی پایین تنه ام #حس کردم و…🚫💦 https://t.me/+lepSe6EzKi5jOTdk https://t.me/+lepSe6EzKi5jOTdk https://t.me/+lepSe6EzKi5jOTdk