هدافکا

به یک چشم به هم زدن حاجی جلو خانه‌اش بود. ملتفت شد دید که مراد جلو خیبرآبادی را گرفته، در حالی که خیبرآبادی با چشمی که سالک گوشه‌اش را پایین کشیده بود فریاد می‌زد و می‌گفت: -چه خاکی به سرم بریزم! این مرتیکه‌ی دزد شیاد همه‌ی اموالم را بالا کشید، اسنادم از بین رفت، یک دستگاه رادیو و دو اتومبیل باری که هنوز پولش را نداده از کی پس بگیرم؟ پدرم درآمد، ورشکست شدم! من همین الان باید وصیت‌نامه‌ی این مرتیکه‌ی بی‌شرف را ببینم. شاید چیزی نوشته باشه، چه خاکی به سرم بریزم؟ این ناحاجی منو به خاک سیاه نشاند! مراد جواب داد : - کدام آقا؟ ترکید ما را راحت کرد. از صبح تا شام کارش دزدی و کلاه‌برداری بود. ما از وقتی که تنبان پایمان کردیم همچین آفتی ندیده بودیم. به درک واصل شد، آتیش از گورش بباره! برو پیش مَلِکِ دوزخ از حاجی شکایت کن!

صادق هدایت

📚حاجی آقا

شوخی با تاریخ 0️⃣3️⃣ جعفر شهری، پژوهشگر و مورخ ایرانی

با خودم عهد کردم روزی که کیسه‌ام به ته کشید یا محتاج به کسِ دیگه بشم، به زندگی خودم خاتمه بدم

صادق هدایت

📚تاریکخانه

شباهت‌های من و آقام😭

شده ناامید بشی؟

دیشب منزل حسن رضوی بودیم و جای شما خالی در مهتابی خانه‌اش جهالتی رفت. روحانی مدتی است که جلای وطن کرده و به سویس رفته است و لیکن از مسافرت خودم که چه عرض کنم. چیزی که غریب است در حدود بیست روز قبل اتفاقاً در کوچه به خسرو هدایت برخوردم. گفت که اخیراً در لبنان بوده و زین‌العابدین رهنما سخنرانی مشبعی در مدح من برای او کرده است و در نتیجه تصمیم گرفته بود اقدام جدی درباره‌ی حقیر بکند. قول صریح داد و وقت تعیین کرد‌. اگرچه من چشمم هیچ آب نمی‌خورد و به اضافه دنبالش را هم نگرفتم. بعد هم از اتفاقات روزگار سر موعد خود ایشان که گویا مستحق‌تر بودند به سمت سویس به عنوان نماینده‌ی کارگران پرواز کردند. البته برای من هیچ تعجبی نداشت اما چیزی که غریب بود درست در همین موقع در کاغذهایتان با اطمینان کاملی اشاره به مسافرت حقیر کرده بودید، در صورتی که این مطلب فقط میان ما دو نفر بود و هیچ کس دیگر نمی‌دانست. من نمی‌توانستم بفهمم چه کسی این خبر را به بلاد خاج‌پرستان رسانیده است. البته حدسی بوده است واهی، اما دیگر موضوع مالیده، مخصوصاً بعد از شیرینکاری ادیب اریب آقای مینوی. چون درست وقت بزنگاه، بعد از هفت هشت ماه، ایشان مطلب بسیار تازه‌ای پیدا کردند و حمله به "گروه محکومین" و مقدمه‌اش نمودند. تعریف و یا تکذیب ایشان هیچ اهمیتی ندارد، چیزی که مهم است نظمیه‌چی‌های اداره‌ی شهربانی را راهنمایی می‌کند تا بدانند چه کسانی هنوز در نزد ارباب سفیدبخت و یا سیاه‌بختند. از این لحاظ موضوع بسیار دقیق است و به نظر می‌آید نطق اخیر ایشان بیشتر جنبه‌ی سیاسی داشته است. حرزجوادی که ایشان به بازوی ما بسته بودند درست به موقع پس گرفتند. دیگر حسابی نداریم. ✍

صادق هدایت

✉️نامه به حسن نورایی ۲۰ خرداد ۱۳۲۸

دیروز خانه‌ی دکتر رضوی از ترس رادیو میهنی مقداری به مزغان هندی گوش دادم و لذت بردم مثل یک پیام آزادی بود. در جهنم مارهایی است که آدم پناه به اژدها می‌برد.

صادق هدایت