cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

زنـــــــانه

این کانال فروشی نیست یه دزد پیدا شده و داره با فتوشاپ یه سری کانالارو به اسم خودش میدزده و میفروشه اینجا به هیچ عنوان فروشی نیست گول نخورید❌

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
10 409
Obunachilar
-1524 soatlar
-1237 kunlar
-57930 kunlar
Post vaqtlarining boʻlagichi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Nashrni tahlil qilish
PostlarKo'rishlar
Ulashishlar
Ko'rish dinamikasi
01
#پارت_1 -اههههیی…خواهرتو جر بدهه…اوووم ک*یر کلفتتو تند تند توی ک*ص پر اب و داغ خواهرت عقب جلوش کن …اههههه تند تند روی ک*یر قطور و کلفتش بالا و پایین میشدم و خودمو به تن بی حسش میکوبیدم ترشحات ک*صم روی ک*یر درازش چکه میکرد و حسابی ک*یرش خیس شده بود حس نبض زدن ک*یر قطورش توی ک*ص پر از آب و تپلم منو بیشتر حشری میکرد سرعت خودمو بیشتر کردم و تند تند روی ک*یر قطورش بالا و پایین میشدم  خوشبختانه کیارش فلج بود و نمیتونس ارضا بشه -اهههه ….داداشییی ک*صممم داره پاره میشی با ک*یر. کلفتت اوممم…. با حس گرمی و کلفتی چیزی توی سوراخ پشتم..👇🍑💦 https://t.me/+2AAo0PsjLIsyY2Fk https://t.me/+2AAo0PsjLIsyY2Fk پارتاش ک*ص خشکتو خیس میکنه🔞💦
8160Loading...
02
کی گفته حتما باید گوش سوراخ باشه تا بتونی از اکسسوری استفاده کنی، خب ایرکاف بزن!💕 -منبع اکسسوری‌های ترند: Accessory
1 1510Loading...
03
یه ایرکاف خاص استایلتو از این رو به اون رو میکنه🫠 اینجا منبع ایرکافای خفن وارداتیه🍒
1 1840Loading...
04
-آه و ناله نکن بابات می فهمه دارم دختر ح.شریشو ارضا می کنم! یه پامو بالا می ده و تند توی ک.صم تلمبه می زنه -اخ ارومتر آی اروند درد داره پوزخندی می زنه و بدون اینکه به حرفم گوش بده مردونگیشو تا ته داخلم می کوبه -وقتی مثل هرزه ها دستمو بستی و رو ک.یرم سواری کردی باید فکر اینجاشو هم می کردی دستشو رو چو.چولم می ذاره و با آخرین ضربه منیشو توی سوراخم خالی می کنه...🥵👅🔞🔞🔞 https://t.me/+yIJ0WRRzIi1jNzU0 https://t.me/+yIJ0WRRzIi1jNzU0
1 2202Loading...
05
می‌شینم رو دهنش و ک.صمو رو لبش میکشم.خم میشم و گوششو بین دندونم میگیرم و زیر گوشش پچ‌ میزنم: _به ک.صم امشب حال بده وگرنه... به دوربین اشاره میکنم و ادامه میدم: _ این فیلم میرسه دست بابام تا درجا اخراجت کنه اروندخان ...🔞 بادیگارد خشن بابا که نتونست در برابر ک.ص تپل مپلم دووم بیاره اولین لیسو شهوتی به رون پام زد که چشام از لذت سفید شد و گردنمو خم کردم: _ اهههه اروند لعنتی.. زبونتم ارضام می‌کنه... تند تند زبونشو رو چوچولم کشید که بی هوا...♨️ https://t.me/+yIJ0WRRzIi1jNzU0 https://t.me/+yIJ0WRRzIi1jNzU0
1 1913Loading...
06
ارسلان نیپل سینم و اردلان گردنمو بین دندوناشون کشیدن... فشاری که به گردنم میاوردن باعث میشد دردم بگیره -آااااخخخخ ارباب درد دارهههه... بی توجه به حرفم آلتای برجستشونو به جلو و عقبم مالیدن و هولم دادن تا روی تخت بیفتم به تاج تخت تکیه دادم و پاهامو توی سینم جمع کردم -درد دارههههه هنوز میسوزههههه توروخدا بی توجه به حرفم پاهامو باز کردن و دمرم کردن و آلتای کلفتشونو توی واژن و پشتم....🔞 https://t.me/+rGwOlzpOGLwwNzlk https://t.me/+rGwOlzpOGLwwNzlk
7011Loading...
07
دختر مظلومی که عروس یه خاندان عجیب غریب شده که باید جلوی مادرشوهر و شوهرش؛ با پدرشوهر و برادرشوهرش سک*س کنه و ....🫦🔞💦 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 #رمان_اروتیک_اربابی🚫❌
1360Loading...
08
#بهشت_باکره🍓🔞 #پارت1 _تو....تو اینجا چیکار میکنی عروس؟ چشمام خمار بود و خیره به خشتکش جلوتر رفتم و قبل اینکه به خودش بجنبه ک*یرشو تو دست گرفتم و رو پاهاش نشستم! -- من بدجوری خیس کردم....پسرت هنوز منو باکره نگه داشته....میشه تپلمو تو جر بدی؟ تپلم هنوز تشنه‌ی کلفتش بود و با پرویی رو زانوهام نشستم و یهویی ک*یرشو تو دست گرفتم و کلاهکشو کردم تو دهنم که شوکه از لبای داغ و خیسم ناله ای کرد و با شه.وت زبونمو رو سرش کشیدم ک با ورود شوهرم تو اتاق.... https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 میخواد به پدرشوهرش ک^ص بده ک شوهرش میرسه....🙈🍑🔞
1230Loading...
09
ارسلان نیپل سینم و اردلان گردنمو بین دندوناشون کشیدن... فشاری که به گردنم میاوردن باعث میشد دردم بگیره -آااااخخخخ ارباب درد دارهههه... بی توجه به حرفم آلتای برجستشونو به جلو و عقبم مالیدن و هولم دادن تا روی تخت بیفتم به تاج تخت تکیه دادم و پاهامو توی سینم جمع کردم -درد دارههههه هنوز میسوزههههه توروخدا بی توجه به حرفم پاهامو باز کردن و دمرم کردن و آلتای کلفتشونو توی واژن و پشتم....🔞 https://t.me/+rGwOlzpOGLwwNzlk https://t.me/+rGwOlzpOGLwwNzlk
1 1762Loading...
10
#part18🍑🔥 مامان با ملچ ملوچ برام سا💧ک میزد و رفیقام با ولع به جون #تپل مامانم افتاده بودن و #م.مه هاشو فشار میدادن و #میخوردن آخخ .. جوون . یهو آراد مردونه #گندشو فرو کرد تو #تپل خوش فرم و #گوشتی مامان که مامان با #ش.هوت آه و ناله کرد - اوووومممممم اووفففف چه ک×یراییییی #کلفتییی آخخخخخ ک×صممممم آه ه ه https://t.me/+0vVtXYCOEPI3YTkx https://t.me/+0vVtXYCOEPI3YTkx #‌کثیف‌و‌داغ👅💦 #تریسام🔞🍑
7110Loading...
11
دختر مظلومی که عروس یه خاندان عجیب غریب شده که باید جلوی مادرشوهر و شوهرش؛ با پدرشوهر و برادرشوهرش سک*س کنه و ....🫦🔞💦 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 #رمان_اروتیک_اربابی🚫❌
1 0842Loading...
12
#بهشت_باکره🍓🔞 #پارت1 _تو....تو اینجا چیکار میکنی عروس؟ چشمام خمار بود و خیره به خشتکش جلوتر رفتم و قبل اینکه به خودش بجنبه ک*یرشو تو دست گرفتم و رو پاهاش نشستم! -- من بدجوری خیس کردم....پسرت هنوز منو باکره نگه داشته....میشه تپلمو تو جر بدی؟ تپلم هنوز تشنه‌ی کلفتش بود و با پرویی رو زانوهام نشستم و یهویی ک*یرشو تو دست گرفتم و کلاهکشو کردم تو دهنم که شوکه از لبای داغ و خیسم ناله ای کرد و با شه.وت زبونمو رو سرش کشیدم ک با ورود شوهرم تو اتاق.... https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 میخواد به پدرشوهرش ک^ص بده ک شوهرش میرسه....🙈🍑🔞
1 0701Loading...
13
#توت_فرنگی_پورنو🔞🍓 بازم که خیس کردی کوچولو!!! این سوراخ کوچولوت چرا هروقت منو میبینه شیر فلکش باز میشه...💦 - آههه.....آرتا داره نبض میزنه....با انگشتای داغت بمالش -چرا انگشت؟؟ این کوچولو دلش ک.یر کلفت منو میخواد..... باهامو باز کرد و یه ضرب خودشو تو سوراخ تنگم هل داد که جیغ بلندی کشیدم - اووووف ک.صت داره کل .کیرم رو میبلعه.... https://t.me/+ygDaU2jyXR0xYjZk https://t.me/+ygDaU2jyXR0xYjZk دختر حشری که یه عمری تو سایت های پورن جلوی دوربین لنگاشو میده هوا اما با دیدن مشتری ثابتش تو واقعیت......😱😱😱
7580Loading...
14
🔖رفقا بلوبانک(بانک سامان) امروز برا هر دوستی که دعوت کنید 250 هزار جایزه گذاشته ⚡️از کافه بازار یا مایکت نصبش کنید بعد ثبت نام کنید موقع ثبت نام هم کد دعوت(معرف) اینو بزنید MOFC6Y ✨بعد وارد که شدید برید بخش پروفایل و دعوت از دوستان کدتونو بردارید همون افراد توخونتونو ثبت نام کنید یا بفرستید برا دوستاتون کدخودتونو بزنید تو بخش معرف و ۲۵۰ هزارتومن جایزشو بگیرید. ‌ ✅ لینک دانلود از کافه بازار ‌ ⭕️فقط شمارتون به اسم خودتون باشه کارت بانکی هم میفرسته دم در خونتون(واقعااپ  موبایل بانکش از کل موبایل بانکا بهتره) 🔥زدن کد دعوت الزامیه MOFC6Y
4464Loading...
15
#Part_1 -اههه…انگشتتو بکنش تو سوراخ داغم…اهیییی ارههه همینو میخاااام …اوممم دوربین رو روی ک*ص داغ و پف کردم تنظیم کرد و انگشت فاک درازشو توی سوراخم فرو کرد ترشحات داغ ک*صم هر لحظه بیشتر میشد و سوراخ صورتی و تنگم حسابی خیس و لزج شده بود چاک ک*ص ابدار و پف کردمو از هم باز کرد دو تا از انگشتاشو توی ک*صم فرو کرد که از درد و لذت قوسی به کمرم دادم و اه بلندی کشیدم نگاهم مات به خشتکش بود که داشت از ش*ق بودن ک.یر قطورش جر میخورد -اهههه…بیا اون کلفتتو بکن تو ک*صمم…اههییی ببین ک*صم چه خیس شده برات برات…اهییی دوربین رو روی خشتکش تنظیم کرد و ک*یر کلفتشو از شورتش بیرون کشید با دیدن حجم کلفت و دراز ک*یرش هین بلندی کشیدم که با کاری که کرد…❌💦👇 https://t.me/+ygDaU2jyXR0xYjZk https://t.me/+ygDaU2jyXR0xYjZk پارت اولش نبود لفت بده🔞🍓
1 5061Loading...
16
-خوشگل عمو ممه هاتو نمیدی بخورم؟ با چشمای نازش بهم نگاه می کنه و با تعجب می گه: -مثل بچه ها که ممه ی مامانشونو میخورن؟ ولی من که مامان نیستم تو هم بچه نیستی دستمو روی سینه ی تازه جوونه زدش می کشم لعنتی نوکش صورتی بود -اره عموجون ولی این یه بازی مخفیانه و هیجان انگیزه اگه بذاری بخورمشون برات جایزه می خرم چشماش برق می زنن و من پیراهنش رو بالا می دم لیسی روی نوک کوچولوش می زنم -آییی عمو چه خوبه مکی به سینش میزنم که آهی می کشه و من از خود بیخود شده دستمو به شورتش می رسونم که همون لحظه صدای رفیق صمیمیم میاد -تارخ اینجایی؟ https://t.me/+K8lqoY-qwF5jMzI0 https://t.me/+K8lqoY-qwF5jMzI0 داره ممه های دختر کوچولوی رفیقش رو میخوره که رفیقش سر می رسه و مچشو می گیره🥵🥺💦
9682Loading...
17
#پارت_1 -اهههه…اوییی..خیلی درد دارممم…ک*ر کلفتتو میخااام ددی …اهه با چشمایی خمار لبمو به دندون گرفتم و به لنز دوربین چشم دوختم با دیدن ک.ر کلفت ددی ک*صم هر لحظه بیشتر از قبل خیس میشد و دلم میخاست زیرش تا صب گا*ییده شم -اوووف دخترکوچولو چقد تنگی تو..فااااک انگشتم بزور توی این سوراخ جا میشه و عقب جلو میشه…اوووف حرکت انگشتشو توی ک*ص ابدار و پف کردم بیشتر کرد قوسی به کمرم دادم که سینه های بزرگم تکون خوردن دستمو روی ک.ر سیخش گذاشتم و با شهوت نالیدم -اههه ددی…اینو میخامم..باهاش ک*صمو جر بده…اهههه…میخامشش… شورتشو پایین کشید و توی یه حرکت… https://t.me/+hvwGzJvvwQgwODVk https://t.me/+hvwGzJvvwQgwODVk ددیش جلوی دوربین ک*ص باکره دخترشو با ک*یر کلفت و درازش جر میده😱💦
9032Loading...
18
#دخترک177 صداش از بیرون اتاق می اومد و انگار حضور یاسین زیادی خوش به حالش کرده بود. از اتاق بیرون رفتم. هر دوتاشون توی حیاط مشغول دویدن و خنده دیدم. هنوز منو ندیده بودن و من کنار در ایستاده بودم. چقدر با یاسین راحت بود... بعضی وقتها دلم میخواست بامنم همینقدر راحت باشه، اما خب از لذت اون ترسی که توی چشماش نسبت بهم هم داشت نمیشد گذشت. هیوا با دیدنم  سرجاش ایستاد و یاسین رد نگاهشو گرفت و به من رسید. لبخندی زدم و خیال عروسکمو راحت کردم. یاسین دست هیوارو گرفت به سمت من و خونه اومدن... _صبح بخیر یاسر خان.ساعت خواب.. داشت تیکه مینداخت پدرسوخته... اما یاسین چه میدونست یاسر تا صبح نمیتونه چشم از این چشم آبی بگیره و پلک روی هم بذاره. جوابی بهش ندادم و در عوض هیوارو بغل کردم و داخل شدم. صبحانه خوردیم و من برای رفتن به شرکت آماده شدم. _امروزم اینجایی دیگه یاسین؟ _اره قراره با هیوا بریم خرید اخمی کردم و گفتم: دیگه چی؟ لیوان چایشو روی میز گذاشت و نگاهی به هیوای ساکت انداخت و گفت:این دختر پوسید توی این خونه، ما میریم یه چرخی میزنیم یه کم خرید میکنیم و تا تو برگردی خونه ایم.نه نیار که واقعا دلگیر میشیم. نگاهم سمت هیوا رفت که چشماش داد میزد دوست داره این بیرون رفتن و...
4 53820Loading...
19
_آیی بدنم میسوزه بسه ددی...🔞💦💦 در حالی که با شدت ضربه میزد با صدای حشـ.ری لب زد : _دختر کوچولو مگه نگفتی منو بکن؟! پس طاقت بیار... شدت ضربه هاشو بیشتر که صدای جیغم بلند شد: _آیی پاره شدم ددی تروخدا اروم...💧💧 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0
8152Loading...
20
امروز پارت داریم😘
1 1550Loading...
21
مثل یه دختر خوب لنگاتو واسه داداشت باز کن تا سگ نشدم....❌🔥 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 - عوضی من خواهرتم اینکارا چیه میکنی؟ بزور پاهامو از هم باز کرد که بهشت لختم جلو چشمش قرار گرفت. از خجالت گریم گرفته بود و به هر جایی نگاه میکردم که با برخورد زبون داغش به تپل صورتیم جیغ بلندی کشیدم - جووونم شمیم کوچولو ..... داداش میخواد ناز کوچولوتو بخوره و شیره ی وجودشو تو سوراخ تنگت خالی کنه🔞🍒 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0
1 1562Loading...
22
_آیی بدنم میسوزه بسه...🔞💦💦 در حالی که با شدت ضربه میزد با صدای حشـ.ری لب زد : _ مگه نگفتی منو بکن؟! پس طاقت بیار... شدت ضربه هاشو بیشتر که صدای جیغم بلند شد: _آیی پاره شدم...💧💧 https://t.me/+OssZvo4UvrI1MjI0
5940Loading...
23
ددی با دیلد_وی کلفت توی دستش محکم داخلم تلمبه میزد.🫦 این بار هشتم بود که بدنم میلرزید و ار_ضا میشدم. آبم میخواست بیرون بپاچه ولی دیل_دو مانعش میشد.🍑🐙 ددی با فشار ضربه ی دیگه ای داخلم زد و دیل_دو رو بیرون کشید که همراه با جیغی آبم روی تخت پاچید🔞💦 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 با خوندن رمانش خیص میشی🌸👅🍼
4780Loading...
24
مای بیبیت میبندم که دیگه صدا ندی توله سگ هر..زه و امروزم حق نداری از این اتاقت بری بیرون ، حق دستشویی رفتن هم نداری ! 🧻🎀🧸 پماد هم میریزم رو بهشتت که نسوزه .. 🧴🍓 رمان مامی بیبی تش معروف نخوندی هنوز؟ 🔞💦 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 پارتش واقعیه بیا ببین خودت ❌
1 0470Loading...
25
.#ددیش #پوشکش می‌کنه 🍓🔥 + این امروز برات میبندم چون مریضی حق بیرون رفتن برای جیش نداری فعلا ! دراز کشیدم که پاهام باز کرد و شلوارم آروم پایین کشید . با ترس بهش نگاه کردم که یکم پماد بچه رو دستاش ریخت و بعد #دستای #پمادیش آروم به #پایینم زد نفسم حبس شد که انگشتش محکم تر بهم فشار داد و بعد رو به داخل حرکت داد و انگشتاش چرخوند! + داخل هم پماد بزنم دختر کوچولو ؟ _ آه #ددی https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 ( براش مای #بیبی میبنده 😱)
1 0310Loading...
26
- اونجات خیلی بزرگه؟ نگاه با اخمی بهم انداخت. - کجامو میگی بچه؟ دستمو روی خشتکش گذاشتم و فشار دادم که از جا پرید. - دودولت کلفته؟ شرتت خیلی بزرگ بود دیدم. - بچه این چیزارو از کجا بلدی؟ - ناپدریم بهم گفت. با این حرفم از جا پرید. - تو دست خورده ای؟ دختر دست خورده بهم انداختن. اتیششون میزنم. https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk 💦وقتی ۱۳ سالم ناپدریم بهم تجاوز کرد. بعدش منو دادن به پسرخاله ی ۳۰ سالم ولی وقتی فهمید باکره نیستم...
7980Loading...
27
- ناپدریت سینه هاتو چطوری دست زد؟ دستمو روی سینه های کوچولوم گذاشتم. - فشارشون داد خیلی بد. دردم گرفت. سینه ی کوچولومو گرفت و نوکشو به بازی گرفت. - جدا؟ خوشت نیومد؟ - نه. گریه کردم. نیشخندی زد و روم خوابید. بدن غولیش رو روم انداخت و گفت: - خب پس زیر منم گریه کن. نوک‌سینمو گاز گرفت و... https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk 💦دختر ۱۳ ساله از دست ناپدری متجاوزش زن پسرخاله ی ۳۰ سالش شد...
7821Loading...
28
آخرین باره لینکشو میزارم حتما کسایی ک وارد نشدین حتما استارت کنید https://t.me/haMster_kombat_bot/start?startapp=kentId296714277
2370Loading...
29
- اونجات خیلی بزرگه؟ نگاه با اخمی بهم انداخت. - کجامو میگی بچه؟ دستمو روی خشتکش گذاشتم و فشار دادم که از جا پرید. - دودولت کلفته؟ شرتت خیلی بزرگ بود دیدم. - بچه این چیزارو از کجا بلدی؟ - ناپدریم بهم گفت. با این حرفم از جا پرید. - تو دست خورده ای؟ دختر دست خورده بهم انداختن. اتیششون میزنم. https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk 💦وقتی ۱۳ سالم ناپدریم بهم تجاوز کرد. بعدش منو دادن به پسرخاله ی ۳۰ سالم ولی وقتی فهمید باکره نیستم...
1 6453Loading...
30
- ناپدریت سینه هاتو چطوری دست زد؟ دستمو روی سینه های کوچولوم گذاشتم. - فشارشون داد خیلی بد. دردم گرفت. سینه ی کوچولومو گرفت و نوکشو به بازی گرفت. - جدا؟ خوشت نیومد؟ - نه. گریه کردم. نیشخندی زد و روم خوابید. بدن غولیش رو روم انداخت و گفت: - خب پس زیر منم گریه کن. نوک‌سینمو گاز گرفت و... https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk 💦دختر ۱۳ ساله از دست ناپدری متجاوزش زن پسرخاله ی ۳۰ سالش شد...
1 6043Loading...
31
_ دودولت رو ببری میتونی بازم جیش کنی؟ دست به چوچ.ولم کشید و انگشت های خیسش رو بالا اورد. _ تو با دودول بریده شده چجوری میخوای ارضا بشی توله؟ _ آخخخخ آیییی ...خب ...خب انگشت هات رو بکن توش به جاش. پوزخندی کنار گوشم زد و سینه اناریم رو فشار داد. _ با انگشت هام که نمیتونم حامله‌ت کنم؛ اجاقم کور بشه تو پاسخگویی؟ تند سرم رو تکون دادم. _ اره ...میرم به دکتر میگم دودول شوهر منو کوچیکش کن زیاد دردم نگیره، اجاقش هم کور نشه! https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8 https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8
7811Loading...
32
_ دودولت بزرگه، چجوری تو شلوارت جا میشه؟ اخم کرد و با جدیت جواب داد: _ همونطور که لای پای تو جا میشه! "هین" بلندی کشیدم. _ آخه توی اونجامم جا نمیشه، همش ازش خون میاد! دندون هاش رو روی هم سایید و با انگشت روی نازم رو مالید _ د آخه نیم وجبی، نمیذاری واست بخورم خیس بشه انقدر درد نکشی ... https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8 https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8
1 3944Loading...
33
_ تو نمیتونی مردونه بیست سانتی منو تحمل کنی، اون وقت میخوای بچه رو از اون سوراخ کوچولوت بکشی بیرون؟ ترسیده و وحشت زده خودم رو عقب کشیدم. _ یعنی چی؟ شیطنت آمیز خندید و با چشم خمار نگاهم کرد. _ یعنی از همون سوراخی که واسه من ناز میکنی، از همون باس بچه به دنیا بیاری. ترسیده خواستم فرار کنم که دست دور کمرم انداخت _ کجا کوچولو مگه یه نی نی تو شکمت نمیخواستی؟ همزمان با حرفش از پشت خودشو بین پام تنظیم کرد و ... https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8 https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8
1 4402Loading...
34
اینو آخرین باره میزارم دیگه ناشناس درخواست ندین❌❌❌ https://t.me/hamster_kombat_boT/start?startapp=kentId352755495
2010Loading...
35
#عمووخواهرزاده‌اش....🔞😳👇🏽 https://t.me/+oj-vGvWdS8M2NzQ8 https://t.me/+oj-vGvWdS8M2NzQ8 _عمو ونداد آههه آه اووم محکمترر آههه با چشمای خمار و #داغ نفس نفس زدم و به دوست پدر جذابم نگاه کردم که #زانو زده بود و برام #میخورد🔞💦 +الان مامانت میاد #هورونی کوچولوی #عمو از شدت شهوت به گریه افتادم. _ل..لطفا عمو ارض.ام کن. آههه💦💦 دوباره با زبونش شروع کرد به #خیس کردن #پایین‌تنم درحالی که خودش حسابی #راست کرده بود و #خشن چنگ میزد به رون #تپل پام... با لذت آه و #ناله هامو آزاد کردم و #لنگام براش بازتر شد... من همیشه برای عمو وندادم پاهام باز بود داغ و #خیس آماده برای استقبال از هیکل #گنده‌اش بودم...🤤🔞 اینقدر باهام ور رفت و #خورد برام که با جیغی #آبم پاچید توی دهنش اما با باز شدن در خونه......🔞💦💦💦 https://t.me/+oj-vGvWdS8M2NzQ8 مامانه مچ دختر ۲۰ساله اشو موقع س.کس با عموی #جذاب ۴۰ساله‌اش میگیره که...🙊🔞
5470Loading...
36
بابا لنگ دراز سک.سی🔞🫦 #Part67 -آخ بابایی تلمبه بزن آهههه ک.صم خیلی خیسم اومممم توی دفتر کارگاه با شوگر ددیم سک.س میکردیم و ک.صم ک.یر کلفتش رو قورت داده بود.. هرکی از کنار دفتر رد میشد از شیشه ها مارو تو اون وضعیت میدید و از ترس پا به فرار میذاشت. سینه هامو تو دستش گرفت و غرید: -هزار بار بکنمت باز تنگی ؛ جن.ده کوجولوی بابا . ناله کن . ناله کن تا ک صتو پاره نکردم محکم خودش رو بهم کوبید که از درد جیغی زدم و....💦🔞 https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0 https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0
7400Loading...
37
-بشین رو زانوم آیه ؛ باسن تپلتو تکون بده ، یالا! با عشوه و شهوت جلو رفتم و باسنم گندمو سمت شوگر ددیم گرفتم چنگی به کپلای باسنم زد و یکباره دوتا از انگشتاشو توی سوراخم فرو کرد دم گوشم غرید: -داری بازی رو یاد میگیری دختر کوچولو! https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0 https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0 با شوگر ددی ناشناسش سک.س میکنه🔞🙈
8942Loading...
38
-بابایی تو دوران پریودی هم میشه سکس کرد؟ اخمی کرد و گفت: -این چه سوالیه؟! لب برچیدم و گفتم: -اخه دلم تورو میخواد ولی پریودم.. +دلت چیمو میخواد؟! با مظلومیت نالید: -میشه برام بخوری؟ با لحن پر از خواستنم هولم داد روی تخت و پاهامو از هم باز کرد و لیسی به... https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0 https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0
8781Loading...
39
- پوزیشن داگی برای سک.س خیلی خوبه خدایی!🤤🔞 شیدا با دستش کوبید تو سرم و با خنده گفت: - منم مثل تو باسن جنیفر لوپز رو داشتم همینو میگفتم. با دستش کوبید رو باسنم که صداش توی آبدار خونه پخش شد... - دختر مرض داری مگه زشته یهو یکی.... - سمائی تو کار نداری داری با محسنی غیبت میکنی؟! شیدا ترسیده چند بار عذر خواهی کرد و رفت منم خواستم برم که یهو دستش رو گذاشت رو سینم: - دلت مگه پوزیشن داگی نمیخواست؟! - من...ن... گازی از لبام گرفت و دستش رو از شلوارم رد کرد که با فشاری که با انگشتش بهم وارد کرد آهی کشیدم و.... https://t.me/+Ht7OLfttVRgzMWRk https://t.me/+Ht7OLfttVRgzMWRk سک.سی_داغ♨️ لیتلشو تو آبدار خونه داگی میکنه💦💦💦
4862Loading...
#پارت_1 -اههههیی…خواهرتو جر بدهه…اوووم ک*یر کلفتتو تند تند توی ک*ص پر اب و داغ خواهرت عقب جلوش کن …اههههه تند تند روی ک*یر قطور و کلفتش بالا و پایین میشدم و خودمو به تن بی حسش میکوبیدم ترشحات ک*صم روی ک*یر درازش چکه میکرد و حسابی ک*یرش خیس شده بود حس نبض زدن ک*یر قطورش توی ک*ص پر از آب و تپلم منو بیشتر حشری میکرد سرعت خودمو بیشتر کردم و تند تند روی ک*یر قطورش بالا و پایین میشدم  خوشبختانه کیارش فلج بود و نمیتونس ارضا بشه -اهههه ….داداشییی ک*صممم داره پاره میشی با ک*یر. کلفتت اوممم…. با حس گرمی و کلفتی چیزی توی سوراخ پشتم..👇🍑💦 https://t.me/+2AAo0PsjLIsyY2Fk https://t.me/+2AAo0PsjLIsyY2Fk پارتاش ک*ص خشکتو خیس میکنه🔞💦
Hammasini ko'rsatish...
👍 3🤬 1
  • Photo unavailable
  • Photo unavailable
کی گفته حتما باید گوش سوراخ باشه تا بتونی از اکسسوری استفاده کنی، خب ایرکاف بزن!💕 -منبع اکسسوری‌های ترند: Accessory
Hammasini ko'rsatish...
2.21 MB
👎 1
-آه و ناله نکن بابات می فهمه دارم دختر ح.شریشو ارضا می کنم! یه پامو بالا می ده و تند توی ک.صم تلمبه می زنه -اخ ارومتر آی اروند درد داره پوزخندی می زنه و بدون اینکه به حرفم گوش بده مردونگیشو تا ته داخلم می کوبه -وقتی مثل هرزه ها دستمو بستی و رو ک.یرم سواری کردی باید فکر اینجاشو هم می کردی دستشو رو چو.چولم می ذاره و با آخرین ضربه منیشو توی سوراخم خالی می کنه...🥵👅🔞🔞🔞 https://t.me/+yIJ0WRRzIi1jNzU0 https://t.me/+yIJ0WRRzIi1jNzU0
Hammasini ko'rsatish...
👍 2👎 1 1
می‌شینم رو دهنش و ک.صمو رو لبش میکشم.خم میشم و گوششو بین دندونم میگیرم و زیر گوشش پچ‌ میزنم: _به ک.صم امشب حال بده وگرنه... به دوربین اشاره میکنم و ادامه میدم: _ این فیلم میرسه دست بابام تا درجا اخراجت کنه اروندخان ...🔞 بادیگارد خشن بابا که نتونست در برابر ک.ص تپل مپلم دووم بیاره اولین لیسو شهوتی به رون پام زد که چشام از لذت سفید شد و گردنمو خم کردم: _ اهههه اروند لعنتی.. زبونتم ارضام می‌کنه... تند تند زبونشو رو چوچولم کشید که بی هوا...♨️ https://t.me/+yIJ0WRRzIi1jNzU0 https://t.me/+yIJ0WRRzIi1jNzU0
Hammasini ko'rsatish...
👎 1
ارسلان نیپل سینم و اردلان گردنمو بین دندوناشون کشیدن... فشاری که به گردنم میاوردن باعث میشد دردم بگیره -آااااخخخخ ارباب درد دارهههه... بی توجه به حرفم آلتای برجستشونو به جلو و عقبم مالیدن و هولم دادن تا روی تخت بیفتم به تاج تخت تکیه دادم و پاهامو توی سینم جمع کردم -درد دارههههه هنوز میسوزههههه توروخدا بی توجه به حرفم پاهامو باز کردن و دمرم کردن و آلتای کلفتشونو توی واژن و پشتم....🔞 https://t.me/+rGwOlzpOGLwwNzlk https://t.me/+rGwOlzpOGLwwNzlk
Hammasini ko'rsatish...
🤬 1
دختر مظلومی که عروس یه خاندان عجیب غریب شده که باید جلوی مادرشوهر و شوهرش؛ با پدرشوهر و برادرشوهرش سک*س کنه و ....🫦🔞💦 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 #رمان_اروتیک_اربابی🚫❌
Hammasini ko'rsatish...
#بهشت_باکره🍓🔞 #پارت1 _تو....تو اینجا چیکار میکنی عروس؟ چشمام خمار بود و خیره به خشتکش جلوتر رفتم و قبل اینکه به خودش بجنبه ک*یرشو تو دست گرفتم و رو پاهاش نشستم! -- من بدجوری خیس کردم....پسرت هنوز منو باکره نگه داشته....میشه تپلمو تو جر بدی؟ تپلم هنوز تشنه‌ی کلفتش بود و با پرویی رو زانوهام نشستم و یهویی ک*یرشو تو دست گرفتم و کلاهکشو کردم تو دهنم که شوکه از لبای داغ و خیسم ناله ای کرد و با شه.وت زبونمو رو سرش کشیدم ک با ورود شوهرم تو اتاق.... https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 https://t.me/+6HJiTRGbh3o0NDg0 میخواد به پدرشوهرش ک^ص بده ک شوهرش میرسه....🙈🍑🔞
Hammasini ko'rsatish...
ارسلان نیپل سینم و اردلان گردنمو بین دندوناشون کشیدن... فشاری که به گردنم میاوردن باعث میشد دردم بگیره -آااااخخخخ ارباب درد دارهههه... بی توجه به حرفم آلتای برجستشونو به جلو و عقبم مالیدن و هولم دادن تا روی تخت بیفتم به تاج تخت تکیه دادم و پاهامو توی سینم جمع کردم -درد دارههههه هنوز میسوزههههه توروخدا بی توجه به حرفم پاهامو باز کردن و دمرم کردن و آلتای کلفتشونو توی واژن و پشتم....🔞 https://t.me/+rGwOlzpOGLwwNzlk https://t.me/+rGwOlzpOGLwwNzlk
Hammasini ko'rsatish...
👍 1👎 1
#part18🍑🔥 مامان با ملچ ملوچ برام سا💧ک میزد و رفیقام با ولع به جون #تپل مامانم افتاده بودن و #م.مه هاشو فشار میدادن و #میخوردن آخخ .. جوون . یهو آراد مردونه #گندشو فرو کرد تو #تپل خوش فرم و #گوشتی مامان که مامان با #ش.هوت آه و ناله کرد - اوووومممممم اووفففف چه ک×یراییییی #کلفتییی آخخخخخ ک×صممممم آه ه ه https://t.me/+0vVtXYCOEPI3YTkx https://t.me/+0vVtXYCOEPI3YTkx #‌کثیف‌و‌داغ👅💦 #تریسام🔞🍑
Hammasini ko'rsatish...
Kirish qilib, tafsilotli ma'lumotlarga ega bo'ling

Biz sizga ushbu hazinani tasdiqlashdan so'ng ochamiz. Va'da qilamiz, tezroq!