زنـــــــانه

+نکن من لزبین نیستم چنگی به پایین تنه ام زد زد و زبونشو روی هلوی خیسم کشید که تنم لرزید. +نکن ...اخ الان رو زبونت ارضا میشم . نیشخندی زد و گفت :_ میخوام ببینم چجوری زیر شوهرم اه و ناله میکنی دستشو تا مچ کرد داخل که جیغ وحشتناکی کشیدم که لامپا روشن شد و شوهرم.... #رابطه_اجباری_دوتا_هوو🔞❌👇 https://t.me/+S-Urt3eqpjRiMmZk https://t.me/+S-Urt3eqpjRiMmZk

#پارت_1 -اهههه…اوییی..خیلی درد دارممم…ک*ر کلفتتو میخااام…اهه با چشمایی خمار لبمو به دندون گرفتم و به لنز دوربین چشم دوختم با دیدن ک.ر کلفت ویل ک*صم هر لحظه بیشتر از قبل خیس میشد و دلم میخاست زیرش تا صب گا*ییده شم -اوووف دختر چقد تنگی تو..فااااک انگشتم بزور توی این سوراخ جا میشه و عقب جلو میشه…اوووف حرکت انگشتشو توی ک*ص ابدار و پف کردم بیشتر کرد قوسی به کمرم دادم که سینه های بزرگم تکون خوردن دستمو روی ک.ر سیخش گذاشتم و با شهوت نالیدم -اههه…اینو میخامم..باهاش ک*صمو جر بده…اهههه…میخامشش… شورتشو پایین کشید و توی یه حرکت… https://t.me/+dwzIOvZIixlkMjFk https://t.me/+dwzIOvZIixlkMjFk پسر آمریکایی جلوی دوربین ک*ص باکره دختر ایرونی رو با ک*یر کلفت و درازش جر میده😱💦

#ک*ص صورتیمو به دندون کشید و #حش*ری وار شروع به مالیدن کلیتوریسم کرد.. نفس نفس میزدم و نمیتونستم تحمل کنم . ناله میکردم و #حش*ری تر از همیشه التماس میکردم : _تمومش کن #ددی تمومش کنننننن.👸🏻🍑🧔🏻🔞 https://t.me/+8dvrnHMFoBwxNDRk https://t.me/+8dvrnHMFoBwxNDRk داشتم ارضا میشدم که با افتاد یه اتفاق ترس همه ی وجودمو برداشت ...

شیشه شیر رو می‌کنه داخل ک..ص دختره😱🍼👇 بهشتِ‌صـ👅ـورتے #part_3 لای تپلم رو باز کرد و شیشه_شیر رو بی ملایمت داخلم کرد از درد به بدنش چنگ زدم که ددی آرین شیشه شیر با #خیسی آب به*شتم رو توی #دهنم گذاشت ویبراتور روی تپلم جیغ زدم 🌸🫦 ویبراتور رو گذاشتم رو چو..چو..لش شروع کرد خودش رو به تکون دادن... _زیاد خودت رو تکون نده انرژی تو‌نگه دار برا بعد بهتره خودت رو خسته نکنی حالا مثل دختر خوب به ک..ص صورتیت حال بده.👅🍌💦 درجه ویبراتور بیشتر کردم پاهاش شروع کردن به لرزیدن... بار چهارم بود ار‌.ضا میشد دیگه داشت از حال می‌رفت چشماش داشتند بسته میشدند نای تکون خوردن نداشت.♨️💯🔞 درجه ویبراتور رو پایین آوردم و همینطوری رو چو..چو.. لش گذاشتم و پستونکش رو تو دهنش گذاشتم 🍼🧸🍭 https://t.me/+8dvrnHMFoBwxNDRk https://t.me/+8dvrnHMFoBwxNDRk ددی‌لیتل گرل🍭💗💦

#بهشت_باکره🍓🔞 #پارت1 _تو....تو اینجا چیکار میکنی عروس؟ چشمام خمار بود و خیره به خشتکش جلوتر رفتم و قبل اینکه به خودش بجنبه ک*یرشو تو دست گرفتم و رو پاهاش نشستم! -- من بدجوری خیس کردم....پسرت هنوز منو باکره نگه داشته....میشه تپلمو تو جر بدی؟ تپلم هنوز تشنه‌ی کلفتش بود و با پرویی رو زانوهام نشستم و یهویی ک*یرشو تو دست گرفتم و کلاهکشو کردم تو دهنم که شوکه از لبای داغ و خیسم ناله ای کرد و با شه.وت زبونمو رو سرش کشیدم ک با ورود شوهرم تو اتاق.... میخواد به پدرشوهرش ک^ص بده ک شوهرش میرسه....🙈🍑🔞 https://t.me/+rJw3ARsDl6UxYWJk https://t.me/+rJw3ARsDl6UxYWJk

#part36 🔥  #تریسام ❌🔞 انگشتامو روی #بهشت خیسم کشیدم، ویبراتور رو روی سوراخم تنظیم کردم ، صدای اه و نالم کل اتاقو پر کرده بود با تصور یه تریسام‌خشن🔥 انگشتمو توی سوراخ پر آبم فرو کردم -اهههه دلم یه کلفت میخاد اوووف بره تو سوراخم جرممم. بدهه اههه در اتاق باز شد و شیخ عربی به سمتم اومد -چیه جنده #لاپات خیس شده؟الان ارومش میکنم #ویبراتور رو از دستم گرفت و گوشه ای انداخت سرشو لای پام فرو برد و کل ترشحات تپلمو. لیس زد … https://t.me/+2krN-BZVsKZkNjEx https://t.me/+2krN-BZVsKZkNjEx صحنه دار ترین رمان تلگرام💧👆👅

#پارت۲ - هیییششششش صدات در نیاد الان همه میفمن زیرمی. -اووففف چقد کلفته.. -تازهه قرارهه ج**رت بده. ضرباتش رو شروع کرد و محکم داخل بهشتم تل**مبه میزد. صدا ناله هام رو نمیتونستم کنترل کنم و دستم رو داخل پتو چنگ میزدم. -اهههه یوااششش -دلمم میخواد اینطوریی بکنمت. موهام رو دوباره بیشتر کشید و دستش رو روی کمرم گذاشت و با شدت کمرش رو تکون میداد. همون حین در باز شد و با ورود نفر دوم.... https://t.me/+2krN-BZVsKZkNjEx https://t.me/+2krN-BZVsKZkNjEx #س_س_خشن_گروپ😱❌

#دخترک179 در ورودی خونه که باز شد اول هیوا قدم توی خونه گذاشت و من درست روبروی در ورودی نشسته بودم. پاکت دستشو روی زمین گذاشت با دیدن من و به دیوار چسبید. خوب میدونست چیکار کرده وبرای همین ترسیده بود. پشت سرش یاسین وارد شد ک اونم با دیدنم خریدهایی توی دستش و روی زمین گذاشتو دستاش و بالا آورد... _من از همین جا اعلام میکنم هر چی بگی حق داری و بی توجهی از ما بوده هردومون واقعا معذرت میخوایم؟ یعنی به نظرش با این چاپلوسی از این خطای نه چندان کوچیکشون میگذشتم؟ ازجا بلند شدم و انگشتمو به سمت یاسین گرفتم... _دیگه هرگز حق نداری از دراین خونه بیرون ببریش... به سمت هیوا اشاره کردم و گفتم:بیا توی اتاقمون هیوا.. دیگه پشت سرم و نگاه نکردم ولی خیلی زود درست پشت سرم وارد اتاق شد و در و بست. سرش پایین بود و با انگشتای دستش بازی میکرد _به من نگاه کن هیوا سرش بالا اومد و با اون چشمای مظلومش بهم خیره شد... _مگه من به تو نگفتم وقتی برمیگردم باید خونه باشی؟

#مـدرســه_69🔞🔥 #پارت_1 _پوزیشن موردعلاقم 69 نظر تو چیه؟ تا حالا تو دهن هر دختری کردم راضی بوده میتونی از بقیه دانش آموزا بپرسی. با غیض سرمو تو کتابم کردم تا خودش بی خیال بشه. چقدر رک میگه همه دخترای مدرسه زیرخوابشن و حالا میخواد منو تست کنه. صدای خنده اشو شنیدم و کفششو روی صندلیم گذاشت و به سمتم خم شد و با تمسخر گفت: _میگن دو هموطن تو کشور غریب باید هوای همو داشته باشن بیا بریم دستشویی وقتی دارم لای پاتو میمکم تو وقتی از شدت شهوت میخوای غش کنی من هواتو دارم. دوستاش پشت سرش با این حرفش قهقهه زدن.اوپس پس حالا من سوژه قلدر و محبوب مدرسه شده بودم؟ نگاه همه روی ما جلب شده بود و اون با مرموزی خودکارشو زیر دامنم فرستاد که با حرص دستشو پس زدم. _پسر عجب رون سفید و توپری داری! الحق که دختر ایرونی گوشتی هستی مثل این دخترای خشک و شکستنی نیستی. ضربه ای به پاش زدم و از جا بلند شدم و سرمو بالا گرفتم تا این پسر محبوب مدرسه و خوب ببینم که داشت با غرور و تحسین از سر تا پامو رصد میکرد. _ولی دخترا میگفتن زودانزالی داری که منم نمیتونم با پسری که زودی آبش میاد بخوابم. نگاهمو با تمسخر به سینه ورزشکاریش که بخاطر کروات شل و دکمه های باز پیراهنش پیدا بود، انداختم و با چندش گفتم: _ترجیح میدم پسر شاگرد اول مدرسه باهام لاس بزنه تا پسری که سه بار مشروط شده و هنوز تو مقطع دبیرستان گیر گرده. https://t.me/+8AUrC-DgKMs4Mjhk https://t.me/+8AUrC-DgKMs4Mjhk

#پارت۱۱۸ 🔞👇 -- جوون قربون صدات برم. #انگشتش رو روی خیسی #بهشتم گذاشت و گفت: -- شتتتت چقدر خیس کردی #کوچولو. خمار نگاهش کردم که #انگشتش رو فرو کرد داخل #ک*ص خیسم، چنگی به لباسش زدم و خودم رو بهش #چسبوندم که با تعجب نگاهم کرد. انگار فکر میکرد حتی الان که #تحریک شدم هم عقب بکشم، و جیغ و #داد راه بندازم، و نخوام که بهم دست بزنه. با #انگشتش #عقب جلو میکرد، و دائم باهر آهه و #ناله ام #نوازشم میکرد. اینقدر #سروصدامون زیاد شده بود که متوجه اومدن #داییم نشدیم که با شنیدن صداش....🍑🫦💦 https://t.me/+r7Ogi07Kv0c3YjQx https://t.me/+r7Ogi07Kv0c3YjQx سک*س با رفیق داییش ک داییش میاد و دوتایی....🙈