مرا هزار امید تویی.
روزانهنویس. همسر. مادر. دانشجو. علاقهمند به عشق، آشپزی، خواب، هایک، خرید و درس! 🇮🇷🇳🇴 https://t.me/BChatBot?start=sc-113094-fz5GDzE https://t.me/HarfBeManBot?start=ODM1NjY1MzE
Ko'proq ko'rsatishMa'lumot yuklanmoqda...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Postlar | Ko'rishlar | Ulashishlar | Ko'rish dinamikasi |
01 بعد از نیم ساعت یوگای بارداری، از یک زن نیمه افلیج به یک زن صاف و صوف بدون کمردرد تبدیل میشم.
#یوگا ۲ | 99 | 1 | Loading... |
02 https://youtu.be/tkm0TNFzIeg?si=2AFpJc492rsPfKAv
اگه بیگ بنگ رو دیده باشین، مثل بقیه به ریچارد فاینمن ارادت پیدا میکنین. این تکنیک درس خوندنشه.📚 | 122 | 5 | Loading... |
03 البته اینجا مثل ایران نیست که هر دو هفته مثلا یه میوه جدید بیاد. اینجا چون همه چیز وارداتیه، یهو همهی مسوههای تابستونی باهم میان.
و خب ما تو زمستون هم توتفرنگی و بلوبری و الو زرد و قرمز و حتی زردالو هم داذیم اما خوشمزه نیستن.
میوههای تابستونمون هم مثل مال ایران نیستن، گاها پیش میاد که خوشمزه باشن مثل میوههای باغهای ایران. ولی خب ما منتظر صادرات اسپانیا میمونیم که هلوهاش از بهشت مستقیم رو زمین میاد و از بقیه کشورها خوشمزه ترن. | 120 | 0 | Loading... |
04 اوا اشتباه نوشتم😂😂😂😂😂😂 | 118 | 0 | Loading... |
05 حقیقتا میوههای پاییزی >>>>> | 125 | 1 | Loading... |
06 Look at this... 👀
https://pin.it/3FRhc2cm2 | 158 | 1 | Loading... |
07 شلختهی خوشحال کوچکم❤️❤️
- عروسکش رو اورده گلها رو بهش نشون بده. | 184 | 0 | Loading... |
08 دوستم میگه برنامهی تابستونتون چیه؟ میگم اگه وقت بشه یکم حیاط رو نزتب کنیم. دیگه بقیهش فقط ساحل و حاملگی و زایمان.😁😎 | 189 | 0 | Loading... |
09 امروز تا اینجاش که خیلی دختر خوبی بودم.😇🦋 | 192 | 0 | Loading... |
10 Me :) | 206 | 3 | Loading... |
11 واقعا ناراحتم برای بچهم.😔😔 قبل از خواب داشت از ته دل داد میزد و چسب زخم میخواست درصورتیکه که وسط پوشک عوض کردن بودیم و از دستشویی یهو بدو بدو رفت بیرون. یه وقت به خودش اومد و دید من و باباش از دست کارهای نابجاش واقعا عصبانی بودیم و دلش نخواست بیاد پیش هیچکدوممون. اینکه اون لحظه دلش نخواست بیاد تو بغل من یا باباش، واقعا قلبم رو شکونده که چه ناراحتی جدیای بوده براش.😭
بهش فکر میکنم اشکم درمیاد واقعا. | 227 | 0 | Loading... |
12 دخترک یه دوست صمیمی داره تو این بخش جدید که خیلی اخلاقهای خوبی نداره. خیلی از وقتها در حال داد زدن و گریهکردنه و مامانشدو بقیه دارن به سختی ارومش میکنن.
و حالا جدی جدی چند روزه که دختر هم همونجوری شده. تقریبا دیگه حرف عادی نمیزنه مگر وقتی که غرق بازی باشه. وگرنه کلا داره با اشک و داد و بیداد درخواستهای منطقی و غیرمنطقیش رو از ما میخواد و البته تقریبا اصلا به حرف ما گوش نمیده.
واقعا ناراحت و نگرانم و لازمه زودتر برم بخونم ببینم باید چه کنیم.😢 | 225 | 0 | Loading... |
13 وای مردم واقعا شروع کردن به تبلیغات برای قالیباف و لاریجانی!!!
به این دیگه میگن کندذهنی تاریخی نه حافظهی ضعیف تاریخی! | 221 | 0 | Loading... |
14 ولی خیلی خوش گذشت!
راستش صبح که طبق معمول تو تخت هوا رو چک کردم، هولم گرفت که من چجوری این بچه رو ببرم مهد تو این بارون. ولی الان که رفتم و برگشتم و تا ته ته لباسام خیس از آب شده، خیلی خوشحالم! واقعا چسبید.
مدتها بود اونقدر زیر بارون نمونده بودم که توی کفشام چلپ چلپ صدا بده از بس پر از آبه.😂 | 224 | 0 | Loading... |
15 مسیر رفت و برگشت مهد امروز حسابی پر آب بود!💧 | 240 | 2 | Loading... |
16 دلبر چراغ رو خاموش کرد، لپ تاپ رو رو میز مرتب کرد و گفت خب من برم. بعد خودشم رفت مرتب رو مبل خوابید. میگم میخوای بخوابی؟ میگه نه لازمه دربارهی یه چیزی فکر کنم.
:))
- مردم چه باکلاس میرن فکر میکنن. :) - بعد از ۶/۵ سال هنوز یه سری چیزهای بانمک از خودش نشون میده که من مثل همون اولها، دلم قیلیویلی میره و خندهم میگیره و ناخواسته میرم بوسش میکنم. | 221 | 4 | Loading... |
17 ساعت ۲۲:۲۲ شب پست بالاخره خریدهای داروخونهایم رو اورد و توش این دو تا اشانتیون هم بود. خوشحالم کرد.😂 | 215 | 3 | Loading... |
18 سلام من چهار سالی میشه که مادرمو از دست دادم و دیشب با کوله باری از غم ها و مشکلات در حالی که داشتم از شدت فشار روحی به خودکشی فکر میکردم خوابم برد و در ناباورانه ترین حالت ممکن توی خواب مامانمو دیدم لباسی که براش کادو خریده بودیم رو پوشیده بود، من به کلی این لباسو فراموش کرده بودم و حتی نمیدونم کجاست😭 ، انگار چشماشو سرمه کشیده بودد موهاش دیگه مثل زمان بیماریش نبودد مثل قبلنا بلند و حالت دار بود
اومد کتابی که جلوم بود رو بست و یه کاغذ گذاشت بینش و گفت برات بهترینا رو نوشتم به مامان اعتماد کن
و مثل قبلنا که دوتا دستاش و میذاشت روی مچم دستاشو پیچید دور مچم و بعدش رفت
وای نفیسه نمیدونی موقعی که از خواب بلند شدم هنوز گرمای دستاشو حس میکردممم نمیدونی من چقدررر خوشحالم من هرگز خواب نمیبینم اگر هم ببینم چیزهای بی اهمیت که موقعی که بیدار میشدم حتی یادم نیست چی بودن ،
ولی اینبار خیلی فرق میکرد و بعد چهار سال آروم شدممم مطمئنم حواسش بهم هست و مطمئنم جاش خوبه و الان حالم عالییهه از صبح لبخند از لبم کنار نرفته🥲 | 215 | 1 | Loading... |
19 در جریان لینک همستر به اشتراک گذاشتن جماعت تو تلگرام…! | 228 | 5 | Loading... |
20 بلند شدم که غذا گرم کنم و سالاد درست کنم و هممنجور که از کمردرد کج و داغون داشتم راه میرفتم، یاد حوری افتادم که اینقدر به یوگا کردنش پایبنده و انگار حالش باهاش خوبه. منم دلم سوخت برای بدن نازنینم که اینقدر این چند وقته اذیته.
بجای غذا، گشتم یه یوگای سه ماههسوم بارداری پیدا کردم و نیم ساعت ورزشم باهاش همین الان تموم شد.
الان بدنم اروم و تقریبا بیدرده و من در حد چند قطره اشک شوق دارم بابتش. | 223 | 0 | Loading... |
21 این روزهام رو دارم بیحرف میگذرونم. خوبم. ارومم. پرچالشیم با دخترک. خیلی اذیتم سر حاملگیم، اما خوبم. درس میخونم، خونه مرتب میکنم، غذا درست میکنم، فکر میکنم، کتاب میخونم و با این کارهای معمولی خوب، روزها رو میگذرونم. این وسط مسطها، میرم بیرون، ساحل و پارک میریم، با دوستامون یکم معاشرت میکنیم و از افتاب نایابمون لذت میبریم.
نگران زایمانم نیستم به هیچوجه، اما نگران دخترکم هستم. دلبر هم که مثل خودمه، نیمهی منه، پارهی جونه. برادر و برادرشوهر موندن خونه برای پایاننامههاشون، و مامانها و باباهامون رفتن شمال باهم، برادرشوهر وسطی و خانومش هم دوتایی برای تابستون رفتن یه شهر جدید و همه اوضاعشون رو به رواله.
خوبه دیگه. الهی شکر. | 218 | 1 | Loading... |
22 دخترک داره سختترین روزهای بچهداری رو ما نشون میده. پوستموم کنده شد امروز.
جوریکه وسط شام، غذا رو تعطیل کردیم رفتیم سهتایی رو مبل نشستیم که دلیل این همه داد و گریه تو دو ساعت گذشته چیه؟!
واقعا نشستیم من و دلبر دربارهی دلیلهای ممکنش حرف زدیم باهاش و یکم ارومتر شد.
واصعا خل کننده شده شرایط.😢😶🌫️ | 239 | 1 | Loading... |
23 وای من خیلی به این خندیدم😂😂😂 | 236 | 1 | Loading... |
24 https://youtube.com/shorts/zYI9m4JR4-c?si=9X1BbFJHFros4W0e | 208 | 4 | Loading... |
25 ولی هربار بیکار میشینم،
دلم میخواد گریه کنم از خستگی.
الانم میخوتم یک ساعت بخوابم تا اذان مغرب رو بدن. نماز بخونم و باز بخوابم برای سه ساعت و باز بیدار شم برای اذان صبح.
پروردگار واقعا سر طلوع و غروب افتاب تو اسکاندیناوی با ما شوخیهای بیمزهای کرده. | 260 | 1 | Loading... |
26 امروز پیر و خسته و بداخلاق و داغون بودم. با این حال، یه جاهایی از خونه رو عمقی تمیز کردم، با دوستام دخترا رو بردیم موزه و کتابخونه و هزار تا کار خرده ریز کردم. خوش هم گذشت بهمون. | 256 | 0 | Loading... |
27 🌊 | 311 | 3 | Loading... |
28 ولی خب بابت هر سهتاشون، خوشحالم! انتخابی درست در زمانی درست کردم و از زندگیم پرتشون کردم بیرون. | 318 | 1 | Loading... |
29 من حداقل هیولای نفرت انگیز سه نفر هستم :))) | 323 | 0 | Loading... |
30 هَمهیِ ما دستِ کَم دَر رَوایتِ یک نَفَر ، هَیولایی نِفرَت اَنگیزیم.
*morteza shojaedini*
@OfficialPersianTwitter | 272 | 6 | Loading... |
31 معمولا ادم دندهی گوسفند و گاو نمیخره، اما اگه یه وقت اشتباهی خریدین، با این دستور درستش کنین. مثل غذاهای تو فیلمهای چند قرن پیش پادشاهان میشه:
😂
https://youtu.be/ehxmIAUTFtY?si=FnrSKwOlJkIxaoAX | 352 | 9 | Loading... |
32 اها دوستان اینم در نظر بگیرین که نروژیها باید بتونن بخوننش😂
و برای مثال اسم Reihaneh رو چند نفر بهم گفتن که خیلی اسم horrible ای حساب میشه برای تلفظ 🥸🥸🥸🥸 | 272 | 1 | Loading... |
33 ولی خب حقیقتا من اصلا به خودم نمیبینم بتونم ادم دیگهای رو قدر آلاء دوست داشته باشم. اصلا در ذهنم نمیگنجه.
و دوستام همگی میگن طبیعیه! همه ما سر بچه دوم اینجوری بودیم.😶🌫️ | 285 | 0 | Loading... |
34 بچهها سایت اسم قشنگ برای اسم اگه به ذهنتون رسید برای من مینویسین؟
با تچکر. | 301 | 2 | Loading... |
35 اسم یکی از دوستای جدید آلا تو کلاسشون، یُسرا است. اصلا من دلم رفته برای قشنگیش.
بجان خودم بچهم دختر بود، انتخابش میکردم. | 310 | 1 | Loading... |
36 https://www.instagram.com/reel/C6G_OofoLte/?utm_source=ig_web_copy_link | 303 | 1 | Loading... |
37 سلاااام بچه ها صبحتون بخیر
همینطور که میدونید من دانشجو ترم ۶ روانشناسیام و این ترم درگیر پایان نامه کارشناسی و نیازمند کمک شما
پر کردن این پرسشنامه شاید از شما ۱۵ دقیقه زمان ببره ولی کمک خیلی خیلی بزرگیه برای من🥲🫠
https://survey.porsline.ir/s/zyBKfIgH
پیشاپیش از اینکه لطف میکنید و وقت با ارزشتون رو برای من میذارید خیلی ممنونم🌸🩷 | 295 | 2 | Loading... |
38 دیشب قبل از خواب تنبلیم اومد که روتین پوستیم رو انجام بدم. الیته اخیرا خیلی بینظم انجامش دادم چون واقعا سنگین و حامله و کمردردوام و به خودم حق میدم یه سری ازین کارها رو نکنم.
بعد یه نگاه به صورتم انداختم و دلم برای خودم سوخت. تونر و مرطوب کننده شب و دور چشمم رو گذاشتم دم دست.
ساعت ۱۱ خوابیدم و برای نماز صبح که ساعت ۱:۴۵ است، بیدار شدم و همونجور در تاریکی مطلق دستشویی بعد از وضو، روتین پوستیم رو هم انجام دادم. بله. گاها از در دروازه داخل نمیرم ولی از سوراخ سوزن رد میشم. | 261 | 0 | Loading... |
Richard Feynman was a physicist who received a Nobel prize for his work in quantum electrodynamics. He was notorious for asking others to explain concepts in simple language to test their understanding. #learn Support our work and change education:
https://patreon.com/sproutsNever miss a new video: http://eepurl.com/dNU4BQ Read more about learning:
https://sproutsschools.com/Discover recipes, home ideas, style inspiration and other ideas to try.