[فارسیات غیرمحض]
اینجا مطالبی پراکنده راجعبه زبان و واژهها مینویسم. محمدمهدی یزدانی، مدرس و مترجم زبان روسی، دانشجوی دکتری آموزش زبان روسی دانشگاه تهران.
Ko'proq ko'rsatish324
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
-1030 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Repost from تنیده ز دل بافته ز جان
Photo unavailableShow in Telegram
دل چیست درون سینه؟ سوزیّ و تفی
جان چیست؟ غم و درد و بلا را هدفی
القصّه پی شکست ما بسته صفی
مرگ از طرفیّ و زندگی از طرف
مؤمن یزدی
تقیّالدّین کاشی، محمّدبن علی حسینی. خلاصةالاشعار و زبدةالافکار (نسخهٔ خطّی)، دستنویس شمارهٔ ۴۰۷۸ کتابخانهٔ ملک، نستعلیق محمّدشرف شریفبن میرزانظام، کتابت ۱۰۱۳ هق، ص۴۳۱.
@Tanideh_az_del
همچنین مادربزرگم میگفت:
ما پُرکَسِ بیکسیم؛ یعنی: آدم اطرافمان زیاد است، اما به هر حال تنهاییم و بیکس.
#لهجهٔ_کرمانی
@filofarsi
Photo unavailableShow in Telegram
شادروان ابوالحسن نجفی در غلط ننویسم کاربرد واژهٔ بیتفاوت را غلط و حاصل گردهبرداری از انگلیسی میداند.
جالب است که در قدیمیترین فرهنگ لغت دوزبانهٔ روسی به فارسی، تألیف فردی به نام خاشاب، در سال ۱۹۰۶ میلادی (۱۲۸۴ خورشیدی)، برابر واژهٔ روسی безразлично واژهٔ بیتفاوت آوردهاست.
این فرهنگ نکات ارزنده و جالب و چشمگیری در گزینش معادل برای واژههای روسی دارد و در ترجمهٔ متنهای تاریخی بسیار کمککنندهاست.
محمدمهدی یزدانی
@filofarsi
Photo unavailableShow in Telegram
شادروان ابوالحسن نجفی در غلط ننویسم کاربرد واژهٔ بیتفاوت را غلط و حاصل گردهبرداری از انگلیسی میداند.
جالب است که در قدیمیترین فرهنگ لغت دوزبانهٔ فارسی به روسی، تألیف فردی به نام خاشاب، در سال ۱۹۰۶ میلادی (۱۲۸۴ خورشیدی)، برابر واژهٔ روسی безразлично واژهٔ بیتفاوت آوردهاست.
این فرهنگ نکات ارزنده و جالب و چشمگیری در گزینش معادل برای واژههای روسی دارد و در ترجمهٔ متنهای تاریخی بسیار کمککنندهاست.
محمدمهدی یزدانی
@filofarsi
داستان «خاورمیانه» از زبان شادروان دکتر کوروش صفوی [متن پیادهشده از صحبتهای ایشان در آذر ۹۹]
در زمان جنگ جهانی اول که انگلستان داشت با امپراتوری عثمانی و نواحی زیر سلطهٔ امپراطوری عثمانی میجنگید، و از آن طرف هم با ژاپن، انگلیسها آمدند این نواحیِ جنگی را به سه قسمت تقسیم کردند. آن قسمتی که نزدیکتر به اروپا بود: از ابتدای ترکیه، [یعنی] ترکیهٔ اروپایی و ترکیهٔ آسیایی، که زیر سلطهٔ امپراطوری عثمانی بود، این را گفتند خاورِ نزدیک. خاور نزدیک میآمد کنارهٔ این هلال حاصلخیر (سواحل مدیترانه) را هم شامل میشد، که فلسطین و لبنان و اردن و اینها است. از این که فاصله میگرفت میشد خاور میانه؛ بعد از خاور میانه میشد خاور دور. خب، هیچ اشکالی ندارد. انگلیسها برای ساماندهی و سازمانبندی ارتش خودشان میآیند این ۳ قسمت را تقسیم میکنند. اما ماجرا این است که این برای «ما» نهادیه میشود! یعنی الان اگر به من بگویند: «آقا، تو کجای دنیا زندگی میکنی؟»، نمیآیم بگویم اینجا، همینجایی که هستم؛ میگویم در خاورمیانه! خاورمیانه چیاست؟ کجا آخر خاورِ میانه است؟ یک جای دیگر، یک کشور دیگر آمده برای ما این را ایجاد کردهاست.
@filofarsi
Repost from از ویرایش
چند نکته دربارۀ گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
۱. گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیشتر به وضع واژههای تخصصی علوم گوناگون میپردازد و کمتر برای واژههای عمومی واژهسازی میکند.
۲. تصویب نهایی هر واژه در فرهنگستان سه سال پس از تصویب مقدماتی آن واژه است. یعنی فرهنگستان در ابتدا واژهای را مصوب میکند و تا سه سال افراد گوناگون میتوانند آن را نقد کنند یا واژۀ دیگری را پیشنهاد دهند. اگر کسی به واژهای نقد دارد، میتواند در این سه سال نظر خود را مطرح کند.
۳. یکی از مهمترین نکتهها در واژهگزینی این است که عموم مردم ندانند واژهای که بهکار میبرند برساخته است و آن را بهمانند دیگر واژههای زبان بهکار برند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این مورد بسیار موفق بودهاست، اما ناآگاهی از همین نکتۀ بسیار مهم موجب انتقادهای برخی غیرمتخصصان به فرهنگستان شدهاست؛ زیرا این افراد بهنادرست میپندارند که از میان واژههای مصوب فرهنگستان فقط یارانه و احتمالاً چند واژۀ معدود دیگر به زبان عموم راه یافتهاند. در اینجا ۵٠ واژۀ عمومی و پربسامد مصوب فرهنگستان فهرست شدهاست. این واژهها، که از میان چندصد واژۀ رایج فرهنگستانی گزینش شده، بهجز دهها هزار واژۀ تخصصی مصوب فرهنگستان است که در علوم گوناگون رواج یافته و وارد زبان عموم نشده، و نباید هم میشدهاست. برخی از این واژهها پیش از فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم کاربرد داشتهاند، ولی فرهنگستان آنها را برگزیده و با این کار خود موجب تثبیت آنها شدهاست:
آرمانگرا
آزادراه
بازیافت
بالگرد
بدافزار
برنامه (در حوزۀ رایانه)
پایانه
پرتودرمانی
پژوهانه
پسماند
پهپاد
پیادهراه
پیامک
پیامگیر
تراکنش
جورچین
چندرسانهای
حسگر
خودپرداز
درشتنمایی
دمنوش
دورکاری
راهبرد
رزمایش
ریزتراشه
سازوکار
سامانه
سختافزار
شاخابه
شهرآورد
فرادما
فناوری
کاربر
کارکنان
کالابرگ
کشسانی
کنارگذر
کنشگر
گدازه
گردشگر
گسترش
گستره
گسل
گشتاور
گفتاردرمانی
گمانهزنی
نرمافزار
وارونگی
همایش
یارانه
▫️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
تخصیص معنایی وامواژهها
یکی از ویژگیهای وامواژهها این است که در مواقعی در زبان گیرندهٔ واژه دچار تخصیص معنایی (специализация/сужение значения/semantic narrowing) میشوند. تخصیص معنایی یعنی اینکه واژهای در گذر زمان (یا گذر از یک زبان به زبان دیگر) تنها به بخشی (یا گونهای) از معنای نخست خود دلالت کند؛ برای نمونه واژههای فارسیای که وارد روسی شدهاند:
ПАРЧА /pâr'čā/:
(از پارچه فارسی) گونهای پارچهٔ ابریشمی طلایی یا نقرهایرنگ.
ШАРОВАРЫ /ʂârâˈvari/:
(از شلوار فارسی) نوعی شلوار گشاد، مانند شلوار کردی یا شلوار سندبادی.
ШАХМАТЫ /'ʂâxmati/
(از شاهمات فارسی بهمعنای «حالتی هنگامی که مهرۀ شاه مات شود.») شطرنج
БАХЧА /bâx'ča/:
(از باغچه فارسی) باغچهٔ صیفیجات، جالیز
АМБАР /âm'bâr/:
(از انبار فارسی) انبارِ کاه و غله
САРАЙ /sâ'râj/
(از سرا فارسی) آلونک، انباری
ХАТА /'xâtâ/
(از کده فارسی) خانهٔ روستایی، کلبه
محمدمهدی یزدانی
@filofarsi
دربارۀ تغییر هنجارهای زبانی
<...> Разумеется, нормы могут изменяться, о чем было сказано выше. Но это изменение должно быть коммуникативно оправданным; без необходимости, только из любви ко всему новому или из слепого подражания моде нарушать нормы не следует. В связи со сказанным можно напомнить статью академика В.И. Абаева «Лингвистический модернизм и дегуманизация науки о языке», где ученый писал: «Когда общество вступает в полосу духовного кризиса, оно начинает судорожно хвататься за все новое. Но так как это делается в условиях идейной опустошенности и оскудения, то поиски нового идут преимущественно по линии формы, формальных средств, формальных ухищрений, формальных вывертов. Содержание же, если оно вообще существует, остается крайне убогим и примитивным».*
[...] مسلم است که هنجارهای زبانی تغییرپذیرند؛ اما این تغییر باید از لحاظ ارتباطی قابل توجیه باشد. بدون وجود ضرورت، و فقط بهدلیل عشق و علاقه به هر چیز نو و از روی تقلید کورکورانه از مُد، نباید هنجارهای زبانی را زیر پا گذاشت. واسیلی آبایِف، عضو فرهنگستان علوم روسیه، در مقالۀ «مدرنیسم زبانشناختی و انسانیتزدایی از علم زبان»* (۱۹۶۳) مینویسد: «وقتی جامعهای وارد بحران روحی-معنوی میشود، مانند فردی که دچار تشنج شده باشد شروع میکند به چنگ زدن به هر چیز جدید. اما از آنجایی که این اتفاق در شرایط پوچی ایدئولوژیک و فقر رخ میدهد، جستوجوی چیزهای نو، در درجهٔ اول، در امتداد «فرم و صورت»، ابزارهای فرمی، ترفندها و حیلههای فرمی پیش میرود. در این میان، محتوا —اگر اصلاً وجود داشته باشد— بهغایت پوچ و بَدوی خواهد بود».
اُلگا الکسِیِونا کریلووا؛ استاد زبانشناسی دانشگاه دوستی ملل مسکو.
مترجم: محمدمهدی یزدانی
★ В. И. Абаева (1963), «Лингвистический модернизм и дегуманизация науки о языке», вопросы языкознания, № 3, ст. 24.
این مقاله سوگیریهای ایدئولوژیک و چپ دارد، اما خواندنی و جالبِتوجه است، مخصوصاً نقدهایی که به زبانشناسی روسی و استالینیسم در علوم انسانی شوروی میشود.
کاملِ مقاله را، اگر روسی میدانید، اینجا بخوانید.
@filofarsi
دربارۀ تغییر هنجارهای زبانی
Разумеется, нормы могут изменяться, о чем было сказано выше. Но это изменение должно быть коммуникативно оправданным; без необходимости, только из любви ко всему новому или из слепого подражания моде нарушать нормы не следует. В связи со сказанным можно напомнить статью академика В.И. Абаева «Лингвистический модернизм и дегуманизация науки о языке», где ученый писал: «Когда общество вступает в полосу духовного кризиса, оно начинает судорожно хвататься за все новое. Но так как это делается в условиях идейной опустошенности и оскудения, то поиски нового идут преимущественно по линии формы, формальных средств, формальных ухищрений, формальных вывертов. Содержание же, если оно вообще существует, остается крайне убогим и примитивным».*
[...] مسلم است که هنجارهای زبانی تغییرپذیرند؛ اما این تغییر باید از لحاظ ارتباطی قابل توجیه باشد. بدون وجود ضرورت، و فقط بهدلیل عشق و علاقه به هر چیز نو و از روی تقلید کورکورانه از مُد، نباید هنجارهای زبانی را زیر پا گذاشت. واسیلی آبایِف، عضو فرهنگستان علوم روسیه، در مقالۀ «مدرنیسم زبانشناختی و انسانیتزدایی از علم زبان»* (۱۹۶۳) مینویسد: «وقتی جامعهای وارد بحران روحی-معنوی میشود، مانند فردی که دچار تشنج شده باشد شروع میکند به چنگ زدن به هر چیز جدید. اما از آنجایی که این اتفاق در شرایط پوچی ایدئولوژیک و فقر رخ میدهد، جستوجوی چیزهای نو، در درجهٔ اول، در امتداد «فرم و صورت»، ابزارهای فرمی، ترفندها و حیلههای فرمی پیش میرود. در این میان، محتوا —اگر اصلاً وجود داشته باشد— بهغایت پوچ و بَدوی خواهد بود».
اُلگا الکسِیِونا کریلووا؛ استاد زبانشناسی دانشگاه دوستی ملل مسکو.
مترجم: محمدمهدی یزدانی
★ В. И. Абаева (1963), «Лингвистический модернизм и дегуманизация науки о языке», вопросы языкознания, № 3, ст. 24.
@filofarsi
مملکتی که قانون ندارد، آنجا عدل –یعنی درجات تنبیه– معلوم نیست؛ هر جا که درجات تنبیه معلوم نیست، هر چه از روی عدل نمایند، عین ظلم است.
عبدالرحیم طالِبوف، کتاب احمد، ص ۱۵۸.
@filofarsi
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.