The Unspoken
شهرگردِ پیاده نورد به مقصدهایی از پیش تعیین نشده +در تلاش برای داشتن زندگی متمرکز در جهانی پر سروصدا هشتگها #BodyImage #MirroringSelf
Більше202
Підписники
+224 години
+37 днів
+1030 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Repost from All I do is try.
اگه خیلی خوب و مهربونین، ایران پره از آدمهایی که پول غذا، و بدتر پول دارو، ندارن. ولی انگار انسانهای ادایی فقط با غذا دادن به سگهای ولگرد و زیاد کردنشون میتونن به خودشون افتخار کنن.
Repost from All I do is try.
یک چیزی که هیچجوره درک نمیکنم «غذارسانی» به حیوانات ولگرده. مثلا فیلم میذارن با کلی «حس خوب» و افتخار که رفتهن به سگهای بیرون شهر غذا دادهن. غیرقابلدرکتر از اون، امداد سگ و گربهست. همیشه یک کاسهی گدایی دستشونه که پول جمع کنن برای امداد گربههای خیابون.
واقعا زیادهروی نیست؟ حیوونهای ولگرد تو ایران اکثرا عقیم نیستن و هر دفعه که تولید مثل میکنن چند تا بچه میزان. اگر قرار نبود که اون بچهها تعداد زیادیشون با بلایای طبیعی بمیرن، اصلا این همه میزاییدن؟! بعد ما بیایم کمک کنیم که اکثرا زنده بمونن و تعادل زندگی خودمون و اون حیوونهای بدبخت و بقیهی حیوونها رو به هم بزنیم؟ مگه بیعقلیم؟ 😑
Repost from All I do is try.
میرم توییتر، هزارتا پست شمارهکارت برای امداد و فلان میبینم! اینکه کمک کنیم هزینهی درمان یک حیوون خونگی که بلد نیست بیرون زندگی کنه رو بدیم رو درک میکنم. ولی اینکه بچهگربه رو از مادرش جدا کنیم و دستی کنیم و بعد براش دنبال سرپرست بگردیم رو نه. یا مثلا اینکه یک سگ ولگرد یا گربهی خیابونی مریض رو بخوایم به زور زنده نگه داریم.
چیزی در تو درد ایجاد نمیکند، مگر اینکه که در تو وجود داشته باشد.
کارل گوستاو یونگ
Repost from التفات
Фото недоступнеДивитись в Telegram
Les Demoiselles d'Avignon, Pablo Picasso, 1907
Repost from Chanella
دیشب داشتم میگفتم بولدترین حسی که توی زندگیم دارم، اینه که زندگیم هنوز شروع نشده. انگار پشت یه دیواری باشم و زندگی اون پشت باشه، صداهاشو بشنوم، حتی یه روزنههای نوری از لابلای آجرهای دیوار ببینم ولی نتونم ازش رد بشم.
حالا نمیدونم نمود زندگی دقیقا چی میتونه باشه برام، چه مسیری رو باید برم که بهش برسم فقط میدونم این نیست. اوایل انیمیشن راپونزل بود که میخوند من صبح بیدار میشم هزارتا کار میکنم اینو انجام میدم اونو انجام میدم، ولی
When Will My Life Begin?
Repost from MohsenMaghfoori.
آدم هر چی اقدام نمیکنه، بیشتر اقدام نمیکنه!
یه جوری شد این جملههه ولی منظورم اینه که همون طور که «اقدام کردن» و «انجام دادن» باعث افزایش اعتماد بنفس میشه، اقدام نکردن هم باعث کاهش اعتماد به نفست میشه.
وقتی به خاطر ترس، انجام یه کار برات سخته و انجامش نمیدی، دفعه بعدی حتی سختتر هم میشه. مدام سخت و سختتر میشه چون هر بار به نسبت دفعه قبل اعتماد به نفست کمتر شده.
بهت قول میدم فقط همون چند ثانیه سختی و uncomfortable بودن اولش رو تحمل کنی، بعدش میبینی واقعا ترس نداشت.
فقط شروعش سخته. اونم سخت نیست حتی. ذهنت چون از تغییر خوشش نمیاد بهت میگه سخته. برو سراغش و چند ثانیه اول رو تحمل کن بعد همون ذهن ترسو بهت میگه «عه! همین بود؟ چرا اینقدر میترسیدیم پس؟»
اینقدر فکر نکن. برو سراغش فقط.
انجامش بده.
Repost from Mah.sasa channel
رنج های عظیم موجب می شوند رنج های کوچک تر دیگر احساس نشوند و برعکس، در نبود رنج های عظیم، حتی کوچک ترین دردسر ها و مزاحمت ها مایه ی عذابند.
#آرتور_شوپنهاور