𖣐 کانال رسمی مجموعه حُسَامُ اَلْمَسْلُولِ عَلَىٰ اَلْمُنْحَرِفِيِنَ عَنْ سُنَّةِ اَلْرَّسُول𖣐
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Триває завантаження даних...
وقتی میگیم که اشاعره ، گونه تکامل یافته از معتزله بودند و در این بین کلابیه حلقه میانی بوده چون ابوالحسن اشعری ابتدا بعد از توبه خودش از معتزله ، متاثر از کلابیه شده بود. جهمیه (سوپ بنیادین) 👈 معتزله 👈 کلابیه 👈 اشاعره متقدم 👈اشاعره متاخر تصویر بالا : سعید فوده اشعری ، از امام خودش که رئیس فرقه کلابیه بوده (السادة الأشاعرة)، یعنی عبدالله بن سعید بن کلاب تمجید می کنه ┄┄┅━𖡹 ━┅┄┄┄┅━𖡹 ━┅┄┄┄┅ @ahlol_hadiss @ahlol_hadiss
🔰ادامه ترجمه متن قبلی : ( أبو بكر الصبغي از امام ابن خزیمه روایت می کند که گفت) که وصیت کردم که آن (نوشته) را با من (ابن خزیمه) دفن کنند تا در نزد خدا به آن متوسل شوم ، و آنچه که در آن (در برگه) آمده بود : قرآن کلام الله تعالی است و صفتی از صفات ذاتش است و هیچ چیزی از کلامش مخلوق و مفعول و محدث نیست و هر کسی گمان کند که چیزی از آن مخلوق یا محدث است یا گمان کند که کلام از صفت فعل است ، پس او جهمی گمراه مبتدع است و می گویم : همچنان الله متکلم است و کلام صفتی ذاتی برای او است و هر کسی گمان کند که همانا الله تکلم نکرده است مگر یکبار و تکلم نمی کند ، مگر به آنچه که تکلم نموده است ، سپس کلامش پایان یافت ، کافر به خدا بوده و اینکه الله به آسمان دنیا نازل می شود ، پس می گوید که آیا درخواست کننده ای است تا او را اجابت کنم و هر کسی گمان کند که (مراد از نزول) نزول عملش یا اوامرش است گمراه شده است و با بندگانشان بدون در نظر گرفتن کیفیت تکلم می کند و بر روی عرش است ، نه آنگونه که جهمیه گفته است. 🔴توجه : متن بالا را امام حاکم از ابوبکر الصبغی نقل کرده است. 💠اما آنچه که اشاعره نو ظهور به آن استناد می کنند این قسمت از متن…
🟪اولا : آنچه که بیهقی از رجوع امام ابن خزیمه بیان نموده است : سمعت أبا الحسن علي بن أحمد الزاهد البوشنجي يقول: دخلت على عبد الرحمن بن أبي حاتم الرازي بالري فأخبرته بما جرى بنيسابور بين أبي بكر بن خزيمة وبين أصحابه، فقال: ما لأبي بكر والكلام ؟ إنما الأولى بنا وبه أن لا نتكلم فيما لم نتعلمه. فخرجت من عنده حتى دخلت على أبي العباس القلانسي فقال: كان بعض القدرية من المتكلمين وقع إلى محمد بن إسحاق فوقع لكلامه عنده قبول. ثم خرجت إلى بغداد فلم أدع بها فقيها ولا متكلما إلا عرضت عليه تلك المسائل، فما منهم أحد إلا وهو يتابع أبا العباس القلانسي على مقالته، ويغتم لأبي بكر محمد بن إسحاق فيما أظهره. قلت (أي البيهقي): القصة فيه طويلة، وقد رجع محمد بن إسحاق إلى طريقة السلف وتلهف على ما قال، والله أعلم [الأسماء والصفات - البيهقي ٢/٢٣ ] 🔰 ترجمه : ابوالحسن بوشنجی می گوید : در ری ، بر عبد الرحمن بن ابی حاتم (از کبار ائمه اهل حدیث) داخل شدم و از آنچه در نیشابور میان ابن خزیمه و اصحابش روی داده بود برایش گفتم ، ایشان گفت : ابوبکر را چه به علم کلام ؟ سزاوارتر برای ما و ایشان این است که در آنچه نیاموخته ایم سخن نگوییم ، از…
🔰 ترجمه : و چون حجت آن چیزی بود که اهل سنت و حدیث شناخته بودند - مانند بخاری و ابوزرعه و ابوحاتم و محمد بن یحیی ذهلی و سایر علما که امام محمد بن اسحاق بن خزیمه آنها را دریافته بود. آنچه برای او (برای امام ابن خزیمه) از امامانش ثابت شده بود ، این بود ، الله تعالی همچنان هر وقت بخواهد متکلم است و اینکه الله میتواند بعد از هر کلامی، کلامی دیگر بگوید.ایشان شاگردانی متأثر به تفکر ابن کلاب مانند ابو علی ثقفی و افرادی دیگر داشت لذا بعضی از معتزله ، راز عقیدهی آنان (شاگردان امام ابن خزیمه) را به او (به امام ابن خزیمه) فاش کردند مبنی بر اینکه (شاگردانت قائل به این هستند که) نمیتوان الله را به اینکه هر وقت بخواهد تکلم کند ، وصف کنیم و این مرتبط به مشیئت او نیست.در نتیجه میان ابن خزیمه و این افراد نفرت و بحث افتاد، سپس بعداً این افراد در مواردی که با ابن خزیمه توافق نظر داشتند، کلام خود را اظهار مینمودند، ابن خزیمه از حاکمان درخواست می کرد در مواردی که مخالفت میکردند تأدیب و تنبیه شوند.سپس علما در این برهه دو گروه شدند، گروهی اهل سنت و حدیث هستند که با او بودند و گروهی متأثر به روش ابن کلاب که اینها با او نیز بودند.در…
🔴توجه کنید : در کلام قبلی امام ابن خزیمه مخالف کسانی است که قائل به این هستند که خدا فقط کلام ازلی دارد و قابل تجدید نیست (لاَ يَتَكَلَّمُ بِشَيْءٍ مرَّتينِ) و این یعنی امام ابن خزیمه قائل به تجدد کلام بوده است و تجدید کلام دلالت بر محدث بودن و فعل اختیاری الله تعالی می کند. 🔵همچنین شیخ الاسلام ابن تیمیه از شیخ الاسلام خواجه عبدالله انصار اینگونه نقل می کند : وقالَ شَيْخُ الإسْلامِ (الهروي) فِي كِتابِ «مَناقِبِ الإمامِ أحْمَد بْنِ حَنْبَلٍ» فِي بابِ الإشارَةِ عَنْ طَرِيقَتِهِ فِي الأُصُولِ...... ثُمَّ جاءَتْ طائِفَةٌ فَقالَتْ: لا يَتَكَلَّمُ بَعْدَ ما تَكَلَّمَ؛ فَيَكُونُ كَلامُهُ حادِثًا.......قالَ: وهَذِهِ سخارة أُخْرى تُقْذِي فِي الدِّينِ غَيْرَ عَيْنٍ واحِدَةٍ. فانْتَبَهَ لَها أبُو بَكْرِ بْنِ إسْحاقَ اللنجرودي ابْنُ خُزَيْمَة وكانَتْ حِينَئِذٍ نَيْسابُورُ دارَ الآثارِ... فَطارَ لِتِلْكَ الفِتْنَةِ ذاكَ الإمامُ أبُو بَكْرٍ؛ فَلَمْ يَزَلْ يَصِيحُ بِتَشْوِيهِها ويُصَنِّفُ فِي رَدِّها؛ كَأنَّهُ مُنْذِرُ جَيْشٍ حَتّى دَوَّنَ فِي الدَّفاتِرِ وتَمَكَّنَ فِي السَّرائِرِ؛ ولَقَّنَ فِي الكَتاتِيبِ ونَقَشَ فِي المَحارِيبِ:…
سپس علامه ابن بطه می گوید : بِأَنْ يَقُولَ: أَلَيْسَ اللَّهُ الْأَوَّلَ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ، وَكَانَ وَلَا شَيْءَ، وإِنَّمَا الْمَعْنَى فِي: كَانَ اللَّهُ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ قَبْلَ السَّمَاوَاتِ وَقَبْلَ الْأَرَضِينَ وَقَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ مَخْلُوقٍ، فَأَمَّا أَنْ نَقُولَ: قَبْلَ عِلْمِهِ، وَقَبْلَ قُدْرَتِهِ، وَقَبْلَ حِكْمَتِهِ، وَقَبْلَ عَظَمَتِهِ، وَقَبْلَ كِبْرِيَائِهِ، وَقَبْلَ جَلَالِهِ، وَقَبْلَ نُورِهِ، فَهَذَا كَلَامُ الزَّنَادِقَةِ وَقَوْلُهُ {مَا يَأْتِيهُمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ} [الأنبياء: 2]، فَإِنَّمَا هُوَ مَا يُحْدِثُهُ اللَّهُ عِنْدَ نَبِيِّهِ، وَعِنْدَ أَصْحَابِهِ، وَالْمُؤْمِنِينَ مِنْ عِبَادِهِ، وَمَا يُحْدِثُهُ عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ، وَمَا لَمْ يَسْمَعُوهُ،....... فَأَعْلَمَنَا أَنَّ الْقُرْآنَ يُحْدِثُ نُزُولُهُ لَنَا عِلْمًا وَذِكْرَا وَخَوْفًا، فَعِلْمُ نُزُولِهِ مُحْدَثٌ عِنْدَنَا وَغَيْرُ مُحْدَثٍ عِنْدَ رَبِّنَا عَزَّ وَجَلَّ. 🔰ترجمه : و از استدلالی که میگویند: آیا الله اول نیست و قبل از هر چیزی نیست و بود و چیزی نبود (و رد کلام جهمیه از حیث آلوده بودن نیتشان در…
🔴قرآن کلام الله محدث و غیر مخلوق است_1📣 🔴امام سفيان ثوري از علمای بزرگ سلف و امیر المومنین در حدیث می گوید : اكْتُبْ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْقُرْآنُ كَلَامُ اللَّهِ غَيْرُ مَخْلُوقٍ مِنْهُ بَدَأَ وَإِلَيْهِ يَعُودُ , مَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَهُوَ كَافِرٌ 🔰ترجمه : بنویس : بسم الله الرحمن الرحیم : قران کلام الله غیر مخلوق است ، از او شروع شده {مِنْهُ بَدَأَ} و به سویش برمیگردد و کسی که غیر از این بگوید کافر است. 📝نکات این اثر : ◼️1-اثبات اینکه قرآنی که در بین ما است شروع و بدایتی داشته است ، چنانکه «منه بدأ» با همزه آمده است که به معنای شروع است و امری که شروع و بدایت دارد محدث است. ◼️2-دوما جمله «وإليه يعود محتمل دو معنای صحیح است ▪️الف : در حکم به الله باز میگردد به معنای اینکه صفتی از صفات الله بوده و این جمله تاکیدی برای جمله اول است. ▪️ب : به صورت حسی و حقیقی به الله باز میگردد ◼️3- {الْقُرْآنُ كَلَامُ اللَّهِ غَيْرُ مَخْلُوقٍ مِنْهُ بَدَأَ وَإِلَيْهِ يَعُودُ } ثابت می کند که مراد از قرآن که کلام حقیقی الله است و مخلوق نیست ، همین قرآنی است که در بین ما است و جز این قرآنی…
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.