cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

العروة الوثقی

Рекламні дописи
1 070
Підписники
-224 години
-87 днів
+3530 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

00:31
Відео недоступнеДивитись в Telegram
avc_1234.mp410.24 KB
🛑اشعری : حافظ ابونصر سجزی در مورد باقلانی علم غیب نداشته است📣 بعد از نشر مطالبی در خصوص اینکه چرا امام الدارقطنی الاثری پیشانی باقلانی را بوسیده است 👇 https://t.me/ahlol_hadiss/4367 یکی از اشاعره نوشته است : 👇👇👇 امام دار القطنی رحمه‌الله علم غیب نداشت و پیشانی باقلانی رحمه الله را بوسید و آن را امام مسلمانان معرفی کرد، بر عکس امام سجزی رحمه‌الله ‌که علم غیب داشت و دانست که امام باقلانی تقیه میکند. پایان کلام اشعری 🛑 🟢پاسخ : پاسخ اين است كه در اسلام اصل بر این است که به ظاهر حکم می شود و اصل بر حسن ظن نسبت به آن چیزی است که مسلمان اظهار می کند. ما در اینجا با دو عالم از ائمه اهل حدیث رو به رو هستیم 1-امام الدارقطنی الاثری که نسبت به باقلانی حسن ظن داشته. 2-حافظ ابو نصر سجزی الاثری که نسبت به باقلانی بد بین است و او را متهم به تقیه می کند. اصل در کسی که ولو به ظاهر وانمود کند که من اهل حدیث هستم این است که می گوییم که بله این فرد سلفی و اهل حدیث است ، زیرا اصل در مسلمان حسن ظن است و این احتمالا همان برداشت امام الدارقطنی بوده است. آیا حافظ ابونصر سجزی این اصل را نمی دانسته ؟ چرا قطعا می دانسته است و من هم می دانم که ما بر ظاهر حکم می کنیم. پس زمانی که حافظ ابونصر سجزی بر عقیده باقلانی جرح وارد می کند و یا او را متهم به تقیه می کند ، قطعا بر اساس قراین و دلایلی بوده است که برای حافظ ابو نصر واضح شده است که سبب شده است که حافظ ابونصر سجزی اصل را کنار بگذارد (اصل بر ظاهر است) و آشکار کند که باقلانی تقیه می کرده است ، و الا یک عالمی باید خیلی جاهل و بی وجدان باشد که بدون دلیل اصل را نادیده بگیرد. دوما : اشاعره می خواهند بگویند که امام الدارقطنی صد در صد از اصل عقیده باقلانی آگاه بوده است که بعد او را مورد ثناء قرار داده است ، می گوییم که وقتی قرائنی پیدا شد که نشان داد که مثلا باقلانی اهل تقیه بوده است مانند قول حافظ ابونصر سجزی ، در این صورت دیگر اشاعره نمی توانند از نظر عقلی به صیغه جزم ادعا کنند که امام الدارقطنی از اصل عقیده باقلانی آگاه بوده است.چون قضیه محتمل می شود و زمانی که قضیه محتمل شود ، دیگر استدلال هم ساقط می شود و الا می شود نوعی مغالطه امام الدارقطنی نشستن را برای خدا ثابت می کند و همچنین اثر مجاهد که اشاعره از آن فراری هستند را ثابت می داند 👇 https://t.me/ahlol_hadiss/1120 امام ذهبی می گوید : 📜وصح عن الدارقطني أنه قال: ما شيء أبغض إلي من علم الكلام. قلت: لم يدخل الرجل أبداً في علم الكلام، ولا الجدال ولا خاض في ذلك، بل كان سلفياً. سمع هذا القول منه أبو عبدالرحمن السلمي” 🔰ترجمه : آنچه که در مورد الدارقطنی صحیح است این است که گفت : در نزد من هیچ چیزی مبغوض تر از علم کلام نیست ، گفتم : این مرد (یعنی امام الدارقطنی) هرگز وارد علم کلام و مجادله نشد و بلکه سلفی بود و ابوعبدالرحمن السلمی این قول را از او شنیده است. ⚫️سوما : اما مهم ترین دلیل در تصدیق این کلام امام ذهبی سه کتاب امام الدارقطنی در مورد "صفات"، "نزول" و "رؤیت" به رشته تحریر در آورد و مُراد او از تصنیف این کتب؛ إثبات صفاتِ خبری بود. چنانکه روایاتی در إثبات "نزول حقیقی" ، "قدم"، "ید"، "یمین"، "أصابع"، "ضحك"، "صورة"، "عرش" و "کرسی" را در آنها مکتوب کرد تا بر اهل تعطیل (متکلمین) ردیه بزند.
Показати все...
العروة الوثقی

🛑چرا امام الدارقطنی پیشانی باقلانی را بوسیده است 📣 یکی از جمله فریبکاری های اشاعره این است به زور می خواهند علمای مختلف را بر عقیده فاسد خودش در بیاورند که بله مثلا فلان علام اشعری بوده است و اکثر لیست هایی که آنها ارائه می کنند ، فاقد اعتبار است و حقیقتا بسیاری از این علماء اشعری نبوده اند. مثلا البیقونی که منظومه البيقونيه در مصطلح الحدیث متعلق به او است ، به زور او را در بین اشاعره قرار داده اند و این در حالی است که البیقونی فردی مجهول الحال است که شرح حالی از او نیست.👇

https://t.me/ahlol_hadiss/4366

چرا اشاعره چنین می کنند ؟ تا اینگونه لیست هایشان را طولانی کنند. به عنوان مثال به مطلبی که امام ذهبی نقل کرده است اشاره می کنند که در آن تصریح شده است که امام الدارقطنی از ائمه اهل حدیث ، صورت باقلانی که متاثر از کلابیه بوده است را بوسیده و او را امام خطاب کرده است ، و گمان کرده اند که پس امام الدارقطنی موافق عقیده باقلانی بوده است امام ذهبی می گوید : قَالَ أَبُو الوَلِيْدِ البَاجِيُّ فِي كِتَاب (اختصَار فرق الفُقَهَاء) مِنْ تَأْلِيْفه، فِي ذكر القَاضِي ابْنِ البَاقِلاَّنِيّ: لَقَدْ أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ…

🔰ترجمه : این شامل پنهان کردن عقیده از برخی افراد و آشکار ساختن آن برای برخی دیگر است و این شبیه زندقه است.و با این فعلشان بسیاری از عوام و مبتدئین وارد مذهبشان شدند ، زیرا در ابتدا به نظر می رسید که موافق (اهل حدیث) هستند و آنچه که به آنها (به اشاعره) نسبت داده شده است دروغ است ، تا اینکه او را شکار می کردند و اگر در دام می افتاد ، کم کم او را از اهل سنت جدا می کردند و ابوبکر بن باقلانی یکی از کسانی بود که بیش از هر کسی دیگری از این روش (تقیه) استفاده می کرد و کتابهایش را با مدح اهل حدیث زیبا می ساخت و به خاطر ظاهر برای سخنان به احادیث استناد می کرد و بیشترین مدح و ثناء را بر احمد بن حنبل رحمة الله علیه می فرستاد و در نامه هایش می نوشت که با اینکه علم کلام را می داند و اینکه هیچ اختلافی بین احمد بن حنبل و اشعری نبوده است و این چیزی نیست جز سستی دین و بی حیایی (باقلانی) 📚منبع : رسالة السجزي إلى أهل زبيد في الرد على من أنكر الحرف والصوت ١/‏٣٠٥ — عبيد الله السجزي (ت ٤٤٤) ◼️شهادت حافظ ابو نصر سجزی مبنی بر اینکه ابوبکر باقلانی با تقیه اظهار می کرده است که ظاهر عقیده اش موافق عقیده اهل حدیث است از دو جهت اهمیت دارد. 1-اولا خود حافظ ابونصر سجزی تقریبا معاصر باقلانی بوده است [ابو نصر سجزي (ت ٤٤٤) - أبو بكر الباقلاني (- 403 هـ )] 2-حافظ ابو نصر سجزی بر عقیده اهل حدیث بوده است هرچند که تقیه و فریب از واقعیت های مذهب اشاعره بوده است ، چنانکه امام ابونصر سجزی (المتوفى: 444هـ) بعد از اشاره به ابن فورک اشعری و پیروانش بیان می کند که خطر اشاعره از خطر معتزله بیشتر است. 📜والمعتزلة مع سوء مذهبهم أقل ضرراً على عوام أهل السنة من هؤلاء، لأن المعتزلة قد أظهرت مذهبها ولم تستقف 🔰ترجمه : و معتزله علی رغم نادرست بودن مذهبشان ، ولی ضررشان برای عوام اهل سنت کمتر از اینها (اشاعره) بود ، زیرا معتزله مذهبشان را ظاهر می کردند و (مانند اشاعره) به دنبال دور زدن (و فریب دادن) نبودند. ◼️علامه ابن قدامه هچنین می گوید : 📜وَلَا نَعْرِف فِي أهل الْبدع طَائِفَة يكتمون مقالتهم وَلَا يتجاسرون على إظهارها الا الزَّنَادِقَة والأشعرية [2] 🔰ترجمه : ما در میان اهل بدعت، گروهی را سراغ نداریم که دلایل خود را کتمان کنند و جرأت آشکار کردن آن را نداشته باشند، جز زندیق ها و اشعری ها همچنین باقلانی کسی بوده است که با مسیحیان مناظره می کرده است و البته او اولین متکلمین نبوده است که با کفار مناظره کرده است و بلکه قبل از او معتزله پرچمدار مناظره با ملحدین و فلاسفه و ادیان دیگر بوده اند. حال تمام اینها را کنار هم بگذارید 1-ابوبکر باقلانی بعضی از صفات را اثبات می کرده است و از اشاعره فعلی به اهل حدیث نزدیکتر بوده است. 2-بنا بر شهادت حافظ ابونصر سجزی که تقریبا معاصر باقلانی بوده است ، باقلانی به ظاهر وانمود می کرده است که ظاهر عقیده اش موافق عقیده اهل حدیث است و از ائمه اهل حدیث و امام احمد را مدح می کرده است. 3-مشهور شده بود که باقلانی با نصاری مناظره کرده است. وقتی تمام اینها را کنار هم قرار دهید متوجه می شوید که چرا امام الدارقطنی پیشانی باقلانی را بوسیده است و به احتمال زیاد امام الدارقطنی از اصل حقیقت باقلانی آگاه نبوده است. اما در مورد خود امام الدارقطنی اولا امام الداقطنی نشستن را برای الله ثابت می کند دوما : امام ذهبی می گوید که امام الدارقطنی از علم کلام متنفر بود امام ذهبی می گوید : 📜وصح عن الدارقطني أنه قال: ما شيء أبغض إلي من علم الكلام. قلت: لم يدخل الرجل أبداً في علم الكلام، ولا الجدال ولا خاض في ذلك، بل كان سلفياً. سمع هذا القول منه أبو عبدالرحمن السلمي” 🔰ترجمه : آنچه که در مورد الدارقطنی صحیح است این است که گفت : در نزد من هیچ چیزی مبغوض تر از علم کلام نیست ، گفتم : این مرد (یعنی امام الدارقطنی) هرگز وارد علم کلام و مجادله نشد و بلکه سلفی بود و ابوعبدالرحمن السلمی این قول را از او شنیده است. سوما : اما مهم ترین دلیل در تصدیق این کلام امام ذهبی سه کتاب امام الدارقطنی در مورد "صفات"، "نزول" و "رؤیت" به رشته تحریر در آورد و مُراد او از تصنیف این کتب؛ إثبات صفاتِ خبری بود. چنانکه روایاتی در إثبات "نزول حقیقی" ، "قدم"، "ید"، "یمین"، "أصابع"، "ضحك"، "صورة"، "عرش" و "کرسی" را در آنها مکتوب کرد تا بر اهل تعطیل (متکلمین) ردیه بزند. Telegram
Показати все...
العروة الوثقی

🛑اشاعره فعلی با اشاعره متقدم مانند باقلانی تفاوت دارند📣 چنانکه قبلا کلام فخر رازی را آورده ایم که گفته است : 📜فإن قيل : بم تنكرون على شيخكم أبي الحسن والقاضي ، حيث أثبتا اليدين صفتين زائدتين على الذات ، وما عداهما الصفات ؟ واحتجا بأن قالا : صرحت الآية بإثبات اليدين 🔰ترجمه : اگر گفته شود : چرا امام خودتان یعنی ابی الحسن (اشعری) و قاضی (ابوبکر باقلانی) را انکار می کنید ، هنگامی که آنها ، "دو دست" را به عنوان دو صفت زائد بر ذات و صفاتی دیگر به جز آن دو را اثبات کرده بودند؟ و استدلالشان به اینکه گفته بودند (یعنی اشعری و باقلانی گفته بودند) : آیه به صراحت دو دست را ثابت می کند و شیخ الاسلام بیان می کند که ابوبکر باقلانی در کتابش التمهید و الابانه بعضی صفات را اثبات می کرده است : وهكذا ذكر القاضي أبو بكر الباقلاني في عامة كتبه مثل التمهيد والإبانة وكتابه الذي سماه كتاب الرد على من نسب إلى الأشعري خلاف قوله بعد فصول ذكرها قال وكذلك قولنا في جميع المروي عن رسول اله ﷺ في صفات الله تعالى إذا ثبتت بذلك الرواية من إثبات اليدين اللتين نطق بهما القرآن والوجه والعينين بيان تلبيس الجهمية في تأسيس بدعهم الكلامية ٣/‏٣٧٩…

6
🔰ترجمه : این شامل پنهان کردن عقیده از برخی افراد و آشکار ساختن آن برای برخی دیگر است و این شبیه زندقه است.و با این فعلشان بسیاری از عوام و مبتدئین وارد مذهبشان شدند ، زیرا در ابتدا به نظر می رسید که موافق (اهل حدیث) هستند و آنچه که به آنها (به اشاعره) نسبت داده شده است دروغ است ، تا اینکه او را شکار می کردند و اگر در دام می افتاد ، کم کم او را از اهل سنت جدا می کردند و ابوبکر بن باقلانی یکی از کسانی بود که بیش از هر کسی دیگری از این روش (تقیه) استفاده می کرد و کتابهایش را با مدح اهل حدیث زیبا می ساخت و به خاطر ظاهر برای سخنان به احادیث استناد می کرد و بیشترین مدح و ثناء را بر احمد بن حنبل رحمة الله علیه می فرستاد و در نامه هایش می نوشت که با اینکه علم کلام را می داند و اینکه هیچ اختلافی بین احمد بن حنبل و اشعری نبوده است و این چیزی نیست جز سستی دین و بی حیایی (باقلانی) 📚منبع : رسالة السجزي إلى أهل زبيد في الرد على من أنكر الحرف والصوت ١/‏٣٠٥ — عبيد الله السجزي (ت ٤٤٤)
Показати все...
العروة الوثقی

🛑چرا امام الدارقطنی پیشانی باقلانی را بوسیده است 📣 یکی از جمله فریبکاری های اشاعره این است به زور می خواهند علمای مختلف را بر عقیده فاسد خودش در بیاورند که بله مثلا فلان علام اشعری بوده است و اکثر لیست هایی که آنها ارائه می کنند ، فاقد اعتبار است و حقیقتا بسیاری از این علماء اشعری نبوده اند. مثلا البیقونی که منظومه البيقونيه در مصطلح الحدیث متعلق به او است ، به زور او را در بین اشاعره قرار داده اند و این در حالی است که البیقونی فردی مجهول الحال است که شرح حالی از او نیست.👇 https://t.me/ahlol_hadiss/4366 چرا اشاعره چنین می کنند ؟ تا اینگونه لیست هایشان را طولانی کنند. به عنوان مثال به مطلبی که امام ذهبی نقل کرده است اشاره می کنند که در آن تصریح شده است که امام الدارقطنی از ائمه اهل حدیث ، صورت باقلانی که متاثر از کلابیه بوده است را بوسیده و او را امام خطاب کرده است ، و گمان کرده اند که پس امام الدارقطنی موافق عقیده باقلانی بوده است امام ذهبی می گوید : قَالَ أَبُو الوَلِيْدِ البَاجِيُّ فِي كِتَاب (اختصَار فرق الفُقَهَاء) مِنْ تَأْلِيْفه، فِي ذكر القَاضِي ابْنِ البَاقِلاَّنِيّ: لَقَدْ أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ أَبُو ذَر وَكَانَ يَمِيلُ إِلَى مَذْهَبِهِ، فَسَأَلْتُهُ: مِنْ أَيْنَ لَكَ هَذَا؟قَالَ: إِنِّيْ كُنْتُ مَاشيًا بِبَغْدَادَ مَعَ الحَافِظ الدَّارَقُطْنِيّ، فَلَقِيْنَا أَبَا بَكْرٍ بنَ الطَّيِّب فَالتزمه الشَّيْخُ أَبُو الحَسَنِ، وَقبَّلَ وَجهَهَ وَعَيْنَيْهِ، فَلَمَّا فَارقنَاهُ، قُلْتُ لَهُ: مَنْ هَذَا الَّذِي صَنَعْتَ بِهِ مَا لَمْ أَعْتَقِدْ أَنَّكَ تَصْنَعُهُ وَأَنْتَ إِمَامُ وَقْتِكَ؟فَقَالَ: هَذَا إِمَامُ المُسْلِمِيْنَ، وَالذَّابُّ عَنِ الدِّيْنِ، هَذَا القَاضِي أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بنُ الطَّيِّب. 🔰ترجمه : ابو الوليد باجي در كتاب " اختصَار فرق الفُقَهَاء" كه از تالیف هایش است ، در خصوص ذکر قاضی ابن باقلانی می گوید : شیخ ابوذر هروی و در حالی که به مذهب او (مذهب باقلانی) متمایل بود ، پس از او پرسید : این را دیگر از کجا آورده ای (که به مذهب باقلانی متمایل شده ای ) ، گفت : من در بغداد با حافظ الدارقطنی قدم می زدم ، که ابوبکر بن الطیب را ملاقات کردیم ، و شیخ ابوالحسن (امام الدارقطنی) او را در آغوش گرفت و صورت و چشمانش را بوسید ، پس زمانی که از او (از ابوبکر بن الطیب) جدا شدیم ، به او (به امام الدارقطنی) گفتم که این فرد چه کسی است که با او چنین برخورد کردی ، فکر نمی کردم که با این فرد چنین برخوردی بکنی و در حالی که تو امام زمانت هستی ؟ پس گفت : این امام مسلمین است ، و از دین دفاع می کند ، این قاضی ابوبکر محمد بن الطیب است منبع : سير أعلام النبلاء - ط الرسالة ١٧/‏٥٥٨ — شمس الدين الذهبي (ت ٧٤٨) 🟢پاسخ : 🔵اولا : ابوبکر باقلانی از متقدمین اشعری و متاثر از کلابیه بوده است و متقدمین اشعری به عقیده اهل حدیث و سلف نزدیکتر بوده اند تا اشاعره فعلی و باقلانی بعضی صفات را ثابت می کرده است ، چنانکه آورده است : وقال : وزعموا جميعاً أنه لا وجه لله تعالى : مع قوله عز وجل: {وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ} [الرحمن : 27] وأنه لا يد له مع قوله عز وجل: {بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ} [المائدة : 64] وقوله تعالى : {مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ} [ص : 75] .[التمهيد للباقلاني] ▪️همچنین قبلا بنده اقوال علمایی چون فخر رازی و شیخ الاسلام و امام ذهبی را در خصوص اینکه اشاعره متقدم به مذهب اهل حدیث نزدیکتر بوده اند را آورده ام 👇 https://t.me/ahlol_hadiss/1273 🔵دوما : حافظ ابو نصر سجزی که تقریبا از معاصرین باقلانی بوده است ، گواهی می دهد که باقلانی اهل تقیه بوده است و به ظاهری وانمود می کرده است که عقیده اش موافق اهل حدیث ، چنانکه حافظ ابونصر سجزی میگوید : وفي ضمن هذا إخفاء المذهب عن قوم وإظهاره لآخرين، وهذا شبيه بالزندقة. وبهذا الفعل منهم دخل كثير من العوام والمبتدئين في مذهبهم لأنهم يظهرون له الموافقة في الأول ويكذبون بما ينسب إليهم حتى يصطادوه، فإذا وقع جروه قَليلًا قليلًا حتى ينسلخ من السنة. وكان أبو بكر بن الباقلاني من أكثرهم استعمالًا لهذه الطريقة وقد وشح كتبه بمدح أصحاب الحديث واستدل على الأقاويل بالأحاديث في الظاهر، وأكثر الثناء على أحمد بن حنبل رحمة الله عليه، وأشار في رسائل له إلى أنه كان يعرف الكلام، وأنه لا خلاف بين أحمد والأشعري١ وهذا من رقة الدين، وقلة الحياء.
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
Фото недоступнеДивитись в Telegram
چرا امام الدارقطنی پیشانی باقلانی اشعری را بوسیده است و آیا این یعنی امام الدارقطنی اشعری بوده است ؟ پاسخ به اذن الله به زودی
Показати все...
یکی از بزرگترین کذب های اشاعره چیست از بزرگترین دروغ ها بزرگترین کذب ها بزگترین سیاه نمایی ها بزرگترین فریبکاری ها اشاعره و دیوبند های این است که در خصوص تمام علماء و خصوص علمایی که به کتب آنها و اقوال آنها نیاز دارند به جز انگشت شمار سعی دارند که به دروغ و کذب و فریب به شما بگویند که همگی آنها از دم در مسئله صفات بر عقیده ما بوده اند. این یکی از بزرگترین و فریبکار ترین کارهایی است که اشاعره می کنند. در حالی که ما چنین نیستیم و به صراحت می گوییم که مثلا فلان عالم در باب صفات از عقیده صحیح منحرف شده است تمام شد و رفت و نیازی به فریبکاری نداریم
Показати все...
یکی از بزرگترین کذب های اشاعره چیست از بزرگترین دروغ ها
Показати все...
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 امام صابونی می گوید : ولا إزالة للفظ الخبر عما تعرفه العرب اهل تفویض با خالی کردن لفظ صفت از هر معنایی ،لفظ صفت را از آنچه که عرب می شناسد زایل می کنند. امام صابونی می گوید : ويمرون الخبر الصحيح الوارد بذكره على ظاهره اشاعره اهل تاویل 👈 وَنَحْوِهِ لَيْسَتْ عَلَى ظَاهِرِهَا بَلْ مُتَأَوَّلَةٌ
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.