cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

تاریخ و فرهنگ

نوشته هایی از جنس تاریخ، فرهنگ و علوم‌انسانی: این مجله تاریخی می‌کوشد آگاهی‌‌هایی پیرامون تاریخ، فرهنگ، ا‌قتصاد و دیگر نهادهای جامعه ایرانی‌اسلامی به مخاطبان خود ارائه‌دهد. ادمین کانال: دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران

Більше
Рекламні дописи
270
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
-530 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

🔅سه رویکرد در مواجهه با میراث امام حسین و محرم: حذف، مسخ، احیا میراث امام حسین و محرم از نگاه نوگرایان دینی ضدیت با ظلم و فساد و تزوير است. حسین و همراهانش را ظالمان و مفسدان خشکه‌مقدس مزدور دستگاه خلافت شهید کردند، چون از دید ایشان با خلیفه بیعت نکرده، خروج کرده و در نهایت هم علیه خلیفه فتنه کرده است. مجازات باغی و فتنه‌گر بر خلافت اسلامی هم مرگ است. پروسه شهادت امام حسین و همراهانش از دید ایشان کاملا توجیه فقهی و اسلامی داشته است. از همین‌روست که نوگرایان دینی می‌گویند حسین را استبداد دینی، خشکه‌مقدسان و تزویرگران به شهادت رسانیدند. از نگاه نوگرایان دینی، دستگاه خلافت بنی‌امیه و بنی‌عباس کوشیدند میراث امام حسین و محرم را "حذف" کنند و دستگاه صفویه کوشید آن را "مسخ" کند. آن را از محتوا تهی کند، به خدمت قدرت درآورد تا از آن برای تحمیق و استحمار خلق سوءاستفاده‌ کند. نوگرایان دینی پیش از انقلاب تشیع صفوی را پس زدند و دست به احیاگری نهضت حسینی زدند و آن را از خرافات و جعلیات رها ساختند. در نتیجه از میراث رهایی‌بخش امام حسین و محرم، ایثار و فداکاری‌های دوران مبارزات انقلاب پنجاه‌وهفت و دفاع هشت‌ساله برابر تجاوز عراق پدید آمد. اما باز هم این میراث توسط تشیع صفوی جدید به ابزاری برای استحمار خلق و سواستفاده سیاسی بدل شد. حال در سالیان اخیر دوباره میراث واقعی امام حسین و محرم در حال احیای دوباره است. بنی‌امیه و بنی‌عباس میراث نهضت حسینی را سانسور و حذف می‌کردند و می‌کوشیدند مسلمانان را ناآگاه نگه دارند، صفویه می‌کوشیدند این میراث را با پروپاگاندا مسخ کنند و به خدمت خویش درآورند و مسلمانان را استحمار کنند و بدآگاه نگه دارند، مصلحان دینی اما می‌کوشیدند نهضت حسینی را احیا کنند، خرافات و جعلیات را بزدایند و مسلمانان را از ناآگاهی و بدآگاهی رهانیده و به ماهیت واقعی نهضت حسینی آگاه سازند. در پرونده مناسک ثانویه نشان داده شد که نباید با اصل عزاداری و فرهنگ محرم میان عامه مخالفت نمود، بلکه باید کثرت‌گرایی در مناسک ثانویه را پذیرفت اما فربهی مناسکی را نفی کرد. می‌توان از مناسک ثانویه تا جایی که ابزار دست قدرت سیاسی نشده­‌اند، موجب عدم تعادل در ارکان دینداری نشده­‌اند، موجب تشدید رویکردهای هویتی و تمایزات فرقه‌ای‌ نشده­‌اند، موجب تشدید خرافه­‌پروری، زیر پا گذاشتن یا نادیده گرفتن آموزه­‌های سایر ارکان دین نظیر مناسک اولیه ( اهمیت بیشتر به عزاداری به جای نماز)، معرفت دینی ( نظیر اعمال مشرکانه حین زیارت) نشده­‌اند، دفاع کرد. اما اگر مبتلا به هر کدام از این وضعیت­‌ها شدند با گفت­ وگو، تعامل و کار فرهنگی به اصلاح و بهبود وضعیت همت گمارد که انتقادات شدید و از موضع بالا تنها به وخیم­تر شدن اوضاع خواهد انجامید. بنابراین مجالسی که در پی حذف و سانسور نهضت حسینی یا پروپاگاندا و مسخ نهضت حسینی هستند را نمی‌توان مجالس حسینی نامید. مجالسی که محتوایی انقیادبخش، تزویرگرایانه، استحمارگرانه، فرقه‌گرایانه و در خدمت وضع موجود باشند، مجالس حسینی نیستند. @noandishi_dini
Показати все...
21:40
Відео недоступнеДивитись в Telegram
مناظره قرن/ زندگی فون هایک، ستاره اقتصاد آزاد قرن بیستم 📍نیم قرن پس از سیطره تفکر «کینز» بر نظام سیاستگذاری بلوک غرب، ناگهان از اواسط دهه ۱۹۷۰، نام دیگری در اتاق‌های سیاستگذاری شنیده می‌شد که برای محافل فکری آشنا بود اما برای سیاستمداران و عموم مردم ناآشنا: فردریش فون هایک. ◻️می‌گویند در همان روزها بود که مارگارت تاچر که چند سال بعد همراه با رونالد ریگان نظام سیاستگذاری اقتصادی را در بریتانیا و آمریکا دگرگون کردند در نشست حزبی با محافظه‌کاران انگلیس، کتاب «منشور آزادی» هایک را از کیف خود درآورد و روی میز کوبید و گفت: این آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. ◻️اما هایک چه کسی بود و چه کرد؟ در همین رابطه: ▪️رادیو اندیشه/ ۱۰۰ سال جدال بازار و نابازار #رادیو_اندیشه @Feghtesad
Показати все...
زندگی_فون_هایک،_ستاره_اقتصاد_آزاد_قرن_بیستم_1.mp429.39 MB
سخنرانی احمد پاکتچی در نشست: "حسین بن علی در آینه‌ی کلام" تاریخ: سه شنبه ۲ مهر ۱۳۹۸ مکان: مرکز همایش های سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران @OstadPakatchi
Показати все...
حسین_بن_علی_در_آینه_ی_کلام_استاد.mp39.63 MB
Repost from دورنما
01:47
Відео недоступнеДивитись в Telegram
☀️اهمیت آثار تجدیدنظرطلبان دربارۀ پیدایش اسلام گفتاری از محمدعلی امیرمعزّی نسخۀ کامل ویدئو (۷ دقیقه) در: ✔️آپارات دورنما ✔️یوتوب دورنما 🔹این ویدئو برشی کوتاه از گفت‌وگوی بلند داریوش محمدپور با محمدعلی امیرمعزّی است که در ژوئیه ۲۰۲۳ به‌همت تلویزیون اسماعیلی فارسی تهیه و منتشر شده است. امیرمعزّی می‌گوید آثار تجدیدنظرطلبان در دهۀ هفتاد میلادی انقلابی برانگیختند که نتایج آن‌ به‌لحاظ روش‌شناختی هم‌چنان از دو جهت کاملاً معتبرند: نخست اینکه گزارش‌های متون اسلامی دربارۀ پیدایش اسلام و قرآن قابل‌اطمینان نیستند و تناقض‌‌های آن‌ها را باید با نگاهی انتقادی بررسی کرد. دوم اینکه در مطالعۀ اسلام آغازین باید به منابع غیراسلامیِ معاصر با اسلام، شامل متون یهودی و مسیحی و زردشتی، هم مراجعه کرد. امیرمعزّی معتقد است، به‌رغم اشکالات روش‌شناختی و رویکرد ایدئولوژیک در برخی از این پژوهش‌ها، در مجموع باید گفت این آثار نگاه ما را به عربستان و محیط پیدایش اسلام دگرگون کرده و تلقی ما را از برخی مفاهیم کلیدی هم‌چون جاهلیت و بت‌پرستی تغییر داده است. #محمدعلی_امیرمعزی #دورنما_ببینیم @doornamaa
Показати все...
video_2023-07-20_09-45-49.mp42.94 MB
🍃چرا تاریخ می‌خوانیم؟ ‼️ 👌" هدف مطالعه تاریخ بیش از هر چیز آگاه کردن ما از امکاناتی است که معمولا در نظر نمی‌گیریم. تاریخ دانان گذشته را مطالعه نمی‌کنند که تکرارش نکنند،مطالعه می‌کنند که از آن خلاص شوند. هر یک از ما تحت سلطه هنجارها و ارزش های خاصی متولد شده ایم و این هنجارها را بدیهی و طبیعی و تغییر ناپذیر می پنداریم. هدف مطالعه تاریخ کاستن از فشارهای دست‌های گذشته است تا بتوانیم که به مشاهده امکانات و احتمالاتی بپردازیم که در تصور اجدادمان نمی‌گنجید. بهترین دلیل برای فراگرفتن تاریخ،نه پیش بینی آینده بلکه رهایی از بند گذشته و مجسم کردن سرنوشتی متفاوت است" 🔅منبع: کتاب انسان خداگونه، یووال نوح هراری.ترجمه زهرا عالی.فرهنگ نشر نو. ۱۳۹۷، ۸۰- ۸۳
Показати все...
Repost from اکوایران
02:03
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🎞 خودرو، سوگلی رانت‌بازها ▫️چالش خودرو تا جایی پیش رفته که بابت آن وزیر استیضاح می شود. سیاست گذار در دولت سیزدهم هر چه کرده نتوانسته تا تولید و عرضه را رام کند. ▫️آشفتگی بازار خودرو و ایجاد فاصله قیمتی میان کارخانه و بازار سبب شده تا از مصرف کننده عادی تا ارگان ها و سازمان های مختلف در ماراتن خرید خودرو به قیمت کارخانه شرکت کنند. این اتفاق تا جایی پیش رفته که مساله خودرو این روزها علاوه بر ابعاد اقتصادی ابعاد سیاسی و قضایی هم پیدا کرده است. ▫️اما چرا خودرو تبدیل به کالایی رانتی شده؟ پاسخ این سوال را باید در سیاست گذاری های انجام شده بخصوص در بخش قیمت گذاری جست و جو کرد. 📺 @ecoiran_webtv
Показати все...
خودرو سوگلی رانت باز ها lq.m4v9.85 MB
مطهری و اندیشه‌‏ای که به محاق رفت ✍احمد زیدآبادی، نویسنده و مشاور هم‌میهن ♦️مطهری به‌عنوان چهره‌ای که حوزه را رها کرد و وارد دانشگاه شد، از ابتدای دهۀ چهل، گام در راهی گذاشت که اگر با بدبیاری روبه‌رو نمی‌شد، می‌توانست صورتی از «الهیات رهایی‌بخشِ دنیای مسیحی آمریکای لاتین» را در بین بخش بزرگی از روحانیت شیعه در ایران تئوریزه و ترویج کند. ♦️مقایسۀ آثار مرحوم مطهری در دو دورۀ پیش از ضربۀ 54 و پس از آن، به روشنی از تغییر جهت و لحن او در برابر روشنفکران مسلمانی مانند اقبال لاهوری و دکتر شریعتی و گرایش ملایمش به راست‌کیشی ایدئولوژیک پرده برمی‌دارد. با این همه، مطهری ضرورت نوگرایی در اندیشۀ دینی را کاملاً کنار نگذاشت و به‌خصوص در چند مصاحبه‌ای که بعد از پیروزی انقلاب تحت عنوان «پیرامون جمهوری اسلامی» به انجام رساند، به نظریه‌پردازی دربارۀ آزادی و عدالت و دموکراسی بر مبنای معیارهای عام بشری و لزوم تبعیت نظام نوپا از آنها پرداخت. ♦️در حقیقت، برخی از مدعیان میراث مطهری که می‌توان آنها را «میراث‌خواران غاصب» نامید، همۀ انگاره‌های سطحی و ایدئولوژیکی را که آن مرحوم عمر خود را وقف ابطال یا اصلاح آنها کرده بود، تحت نامِ خود مطهری احیاء و ترویج کردند و بدین وسیله انتقام سختی از او گرفتند. یادداشت هم‌میهن: https://b2n.ir/g14805 https://t.me/IslamwaIran
Показати все...
مطهری و اندیشه‌‏ای که به محاق رفت

مرحوم استاد شیخ مرتضی مطهری در زمینه‌های بسیاری کتاب نوشته و اظهارنظر کرده و در عین حال با طیفِ گسترده‌ای از گرایش‌های ‌فکری و اعتقادی جامعۀ زمان خود، در تعامل

یعنی او نشان داد نظام های کمونیستی نمی توانند اقتصاد خود را اداره کنند. پیش بینی او به همان دلائل درست در آمد. و برخی را پیوسته خشمگین نگه داشته. ۲- پروفسور یک جای دیگر هم از حیطه اخلاق به بیرون لغزیدند. از حملات شخصی به آقای دکتر غنی نژاد که بگذریم ایشان خیل وسیعی از روزنامه نگاران را ‘منحط’ اعلام کردند. این برخورد با صد ها نفر پیر و جوان اهل قلم، خواه با مواضع آنان موافق باشیم یا نباشیم بسیار عجیب و دور از انصاف و اخلاق بود. روزنامه نگاران ما بهترین مجموعه نویسندگان کشور در طی یکصد سال اخیر هستند. معمولاً بسیار محتاط در نوشتن، مستدل، تلاشگر در استفاده از استدلال منطقی و روزآمدی و ایفا کردن نقش سازنده و این مَنِش درخور تمجید است. دلیل ایشان برای منحط اعلام کردن فله ای چه بود؟ عقل شخص خودشان. ۳- رسم است که اگر یک اقتصاد دان بحثی مطرح کند، ابتدا مبانی نظری را معرفی می کند سپس بر مبنای آن مبانی نظری استنتاج می کند. قرار بود مناظره در مورد نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران باشد. شروع کننده بحث، یعنی پروفسور درخشان، با حمله به دکتر غنی نژاد که چرا به مایزز لبخند می زنید!! و دل اطاق های فکر آمریکا را خوش می کنید شروع کردند و این که مثال از لیبرال های مهم مطرح کردند مثل نیچه ( که مبنای فلسفی حزب هیتلر، ناسیونال سوسیالیسم کار گران آلمان، یا حزب نازی آلمان از اندیشه های او آمد و با هیچ نوع خم کردن و پیچاندن در جایگاه لیبرال قرار نمی گیرد) و راسل ( که قبلاً بحث شد) و هایک و مایزز..همه این مطالب آمد و بعد متنی از بیانیه های امام راحل مطرح کردند که به نظر رسید به ایشان پیامک شد، که البته تفاوتی نمی کند و نتیجه این که ما باید با آمریکا در حال جنگ باشیم از این که کاری انجام شود که بگویند مارکسیست هستید نگران نشویم و در فکر مستضعفین باشیم. شاید درآینده از این استفاده نا مناسب از گفته امام راحل مطلبی حسب تجربه شخصی نوشتم. اما با همه این ها وقتی از ایشان پرسیده شد که چرا پیگیری نمی کنید جواب پروفسور خطاب به دکتر غنی نژاد این بود که شما نمی گذارید! کسانی که ده ها سال بر صندلی قدرت بوده اند یا به آنان مشورت داده اند تقصیری در وضع کشور و افزایش خط فقر از حدود ۱۵ درصد خانوار ها به بیش از ۴۰ درصد خانوار ندارند، این می شود استفاده از عقاید چپ و ضد آمریکا در بهبود شرایط زندگی ضعفا! این تصمیم گیرندگان و تصمیم ساز ها کاره ای نبوده اند فقط بر صندلی نشسته اند اما کسانی که هیچکاره بوده اند با نام رمز لیبرال و نئولیبرال چون منتقد شیوه های به کار رفته هستند می شوند مقصر. زهی انصاف. ۴- با همه این بحث های آشفته در پایان کار پیشنهاد عملی پروفسور منحل کردن بانک ها و بانک مرکزی و ایجاد یک بانک و بر چیدن بازار سکه بود. این پیشنهاد چه ربطی با آن صغری کبری چیدن داشت؟ هیچ. اما این را داشته باشید مدت ها است از کانال های مختلف زمزمه می شود که بانک ها یکی شود برای هدایت اعتبار و البته اگر شد معلوم است اعتبار به کجا هدایت می شود و چه بر سر ته مانده اقتصاد کشور می آید. محمد طبیبیان
Показати все...
برداشت هایی پیرامون چالش فکری دکتر غنی نژاد و پروفسور درخشان دکتر محمد طبیبیان|اقتصاددان مباحثه اخیر انعکاس قابل ملاحظه ای در شبکه های اجتماعی و نشریات داشت. سخنان دکتور درخشان ( که من نمی دانم این پروفسور بودن به چه معنی است!) چند ویژگی بارز داشت که سرنخ آن را در تبلیغات برخی نهاد های حکومتی و روش و منش ذی نفعان آنان می شود دید. برای مثال: ۱- ارائه مطالب مغلوط، یعنی مطالبی که ذراتی از حقیقت و حجم بزرگی از مطالب گمراه کنند و نا مربوط و مغشوش و جهت دار در بر دارد. جهت گیری این شیوه اطلاع رسانی هم تبلیغ پوشیده به نفع گروه های خاص، تخریب شخصیت برخی، ایجاد ذهنیت یا در صورت مقاومت ذهنی مردم ایجاد آشفته ذهنی و نهایتاً ایجاد زمینه بهره برداری سیاسی یا اقتصادی است. این نوع بسته بندی و ارائه اطلاعات را تحت عنوان misinformation می شناسند. این عبارت از سال ۲۰۱۶ مطرح شد، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و توجه دستگاه های اطلاعاتی به تلاش های گسترده و چند جانبه از طرف روسیه از طریق شبکه های اجتماعی برای تحریک اختلاف قومی، تحریک گروه های نژاد پرست، ایجاد انشقاق در بین گروه های سیاسی مختلف…با هدف کمک به انتخابات ترامپ و ایجاد تزلزل در نهاد های سیاسی آمریکا. مورد دیگر در آلمان تلاش پنهانی وسیع در شکل دهی ذهنیت و ایجاد سازمان و بر گزاری تظاهرات عمومی بر علیه نیروگاه های هسته ای و تعطیل کردن آنان برای وابسته نگه داشتن آلمان به گاز روسیه. در انگلستان تبلیغات وسیع از سایت های ناشناس برای ترغیب افکار عمومی به خروج از اتحادیه اروپا...کار برد این شیوه در موارد مختلف، به منظور نیل به اهداف سیاسی قابل بررسی است. به عنوان نمونه از اطلاعات مغشوش در اظهارات پروفسور، بحث ایشان در مورد برتراند راسل فیلسوف انگلیسی بود. راسل در سال ۱۹۷۰ یعنی بیش از پنجاه سال پیش، مرحوم شده و فیلسوف مشهوری بود اما مهمترین کار ماندگار او کتاب Principia Mathematica است که زمینه و مبانی منطق ریاضی را متحول کرد و اثر ماندگاری از او است. کار های او در زمینه جبر مجموعه ها از جمله پارادوکس مشهور به پارادوکس راسل در تحول پژوهش در ریاضیات مجموعه ها بسیار مواثر بود. اما معرفی پروفسور از راسل به عنوان یک لیبرال ( که البته خود وی خلاف این را ادعا می کرده) لا مذهب و فاسد که هم خود و پدر و مادرش فاسد بوده اند و هم استادش جان استوارت میل کافر و پدر بزرگش هم نخست وزیر و حتماً فاسد...توجه می کنیم در واقع راسل در ۱۲ سالگی مادرش را از دست می دهد دو سال بعد هم پدرش را، و به دلیل کهولت پدر بزرگ، تحت سرپرستی مادربزرگش زندگی می کند و به درجه علمی و دانشگاهی دست می یابد. اول این که  زندگی پدر و مادر فرد چه ربطی به فرزند دارد؟ آن هم در شرایطی که از کودکی آنان راندیده؟ دیگر این که زندگی شخصی او هم به ما چه مربوط است؟ ارزش یک چنین فردی در کار فکری و علمی و تالیفاتی است که از او باقیمانده. آقای پروفسور یک قدم هم از اخلاق بیرون گذاشتند. یک فرد با اخلاق، حال فرض کنیم دیندار، در برنامه تلویزیونی که ممکن است هزاران خانواده و نو جوان ببینند این نوع مطالب را در مورد مادر یک نفر در حدود صد سال قبل مطرح نمی کند، خواه درست یا نا درست باشد. برخورد مشابهی در مورد فون هایک داشتند. او هم فرد شیطان صفتی بوده و با سرمایه دار ها جلسه می گذاشته و غیره. پروفسور هم در کتابی کار های او را نقد کرده اند، گرچه در مباحثه معلوم شد که اطلاع چندانی از کار های فون هایک ندارند. فون هایک هم در سال ۱۹۹۲ یعنی سی سال پیش مرحوم شده در سن ۹۲ سالگی. در زمان خودش بسیار اندیشمند مشهور و شناخته شده ای بود. علاوه بر کار هایی که آقای دکتر غنی نژاد از او ترجمه کرده اند کتاب بسیار خواندنی او تحت عنوان ‘راه بردگی’ هم به فارسی ترجمه شده و خواننده می تواند به عمق بینش و اندیشه او پی ببرد. چرا افرادی مثل فون مایزز و فون هایک، از اقتصاد دانان اتریشی باید چنین مورد حمله طیف خاصی در سیستم سیاسی باشند؟ فصل دهم در کتاب راه بردگی تحت عنوان ‘چرا بدترین ها بالا نشین می شوند’، را بخوانید.  هایک استدلال می کند که در سیستم های توتالیتر چاره ای نیست جز این که بدترین ها و کم مایه ها به بالاترین جایگاه برسند. از این دست استدلال های محکم در تالیفات او، برای او در سراسر جهان دشمنان اساسی فراهم آورده. گناه فون مایزز چیست و چرا باید مورد حمله قرار گیرد؟ طبق اظهار پروفسور با صاحبان صنایع و کسب و کار جلسات گفتگو می گذاشته، طرفداران او یک موسسه پژوهشی به نام او ایجاد کرده اند... فون مایزز هم در سال ۱۹۷۳ مرحوم شده. یک کار ماندگار او این که در همان اوان تشکیل حکومت کمونیستی یعنی دهه ۱۹۲۰ با ریاضیات و محاسبه نشان داد که یک سیستم اقتصادی بزرگ مثل یک کشور را نمی توان بر اساس برنامه ریزی مرکزی و دور از مکانیزم داد و ستد داوطلبانه و مالکیت خصوصی اداره کرد.
Показати все...
(در حاشیه مناظره اخیر دکتر موسی غنی نژاد در تلویزیون)☢❇️در ستایش یک "اصول گرای" واقعی یادم هست در انتخابات 84 از دوستی شنیدم امروز در تلویزیون کسی خواهد آمد که دست راست هاشمی رفسنجانی و مغز اقتصادی اوست! به او گفتم از چه کسی صحبت می کند، پاسخ داد دکتر موسی غنی نژاد! برایم جالب شد، آن شب مردی متین را دیدم که صحبت هایش را یادم نیست، ولی اثر اولیه خوبی گذاشت. این اسم به خاطرم ماند و بعدها جسته گریخته نوشته هایش را دنبال می کردم، نقد او بر مصدق و هواداری اش از اقتصاد بازار آزاد را می خواندم و جسارتش همیشه برایم جذاب بود. اولین دیدار سال ها بعد با ایشان در نمایشگاه کتاب هم برایم امیدبخش بود و لطفی داشت که نوشته هایم را دیده و پسندیده است، متانت و دانش وی برایم تازگی داشت، در دانشگاه معمولا کمتر می شود آدمی دغدغه مند و مطلع و همچنان اهل مطالعه را دید. بعدها فهمیدم که اساسا پست دولتی نداشته و آگاهانه از این قبیل سمت های دهن پرکن فاصله می گرفته است، چه رسد که دست راست کسی باشد. بر خیلی ها اثر گذاشته و سالها بر اصولش ایستاده است، ولی داخل "سیاست" نشده است. اوایل فکر می کردم مثل خیلی ها مشمول کبر سن شده است و دیگر همان حرف های قبلی را تکرار می کند، کتاب هایش را بیشتر خواندم و فهمیدم که چقدر این تصور از واقعیت فاصله داشته است، کتاب های تازه اش معرفت شناسی علم اقتصاد و روش شناسی علم اقتصاد نشان داد، حالا حالاها باید از استاد آموخت. بماند که در هر دیدار با او جلسه درسی بود برای امثال من. سال گذشته در مورد توقف خصوصی سازی مطلبی نوشته بود، چیزی که سال ها پیش از این هم گفته بود، مخالف او بودم و صریحا در جلسه ای عمومی ابراز کردم، با عتابی ملایم من را نواخت، ولی چه باک، بیش از اینها وامدار او بودم. بعدها که یکی دو باری ایشان را دیدم، همچنان مهری استادانه داشت و لطفش کم نشده بود. از کتاب در دست نگارشش گفت که نشان می داد جنگجوی کاربلد هنوز اسلحه را زمین نگذاشته است. موسی غنی نژاد کسی است که جرات کرده با تمام هزینه های اجتماعی به دگم ها و خرافات حمله کند، شهامت زیادی می خواهد پدر پوپولیسم نفتی را نقد کنی و با فرقه مصدقیه در بیفتی. در این موارد حرف حساب هم داشته باشی باید فحش خورت خوب باشد، مرد فرزانه چنین کرده است و از حواریون بت های زنگ زده ای مثل مصدق و شریعتی نترسیده است، مصاحبه اخیرش با اکو ایران در مورد مصدق و غائله 28 مرداد و واکنش ها را می دیدم، فهمیدم که چقدر دست جای درستی گذاشته است. سال هاست بر سر اصولش است و بدون وارد شدن در سیاسی بازی های معمول حرفش را زده است، حتی با او مخالف هم باشیم، همچنان قابل احترام است و اثر گذار بر اندیشه ایران. در مواجهه با لشکر تاریکی کار او ساده نبوده و نیست. اهل مرید بازی و مدح کسی نیستم، ولی موسی غنی نژاد یک "اصول گرای" واقعی است. استاد ممنون که هستی، عمرت دراز. کانال راهبرد/امیرحسین خالقی @RahbordChannel https://t.me/IslamwaIran
Показати все...
واقعه 28 مرداد کودتا بود؟!

گفت‌و‌گو با دکتر موسی ‌غنی‌نژاد 28 مرداد 1332 از مهم‌ترین وقایع تاریخ ایران و نقطه عطفی در تحولات تاریخ معاصر. واقعه‌ای که منجر به سقوط دولت مصدق و محاکمه او شد و انتشار اسنادی در دهه‌های بعد نشان از دخالت برخی دولت‌های خارجی داشت. اما با وقوع انقلاب اسلامی در گفتمان سیاسی ترجیح داده شد از نقش مصدق کاسته و سقوط او را ناشی از پشت کردن به روحانیت و نمایندگان سیاسی آن تعبیر کنند. ملی‌گرایان و چپ‌گراها هم روایت‌های متفاوتی از ظهور و سقوط دولت مصدق ارائه می‌‌دادند. واقعه‌ای که اغلب توسط مورخین چپ‌گرا روایت شده و به این ترتیب در میان این روایت‌ها، قضاوت تاریخی درباره‌اش دشوار و حساسیت‌برانگیز است. اما دیدگاه‌های متفاوت چه روایتی از این واقعه دارند؟ آیا این واقعه را می‌توان کودتا نامید؟ گفت‌‌وگو کامل بزودی در سایت اکوایران

Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.