𝑴ə𝒌𝒕ə𝒃ç𝒊𝒍ə𝒓

❇️سیرالملوک خواجه نظام الملک و اشاره به اعتقاد خرمدینان و بابک ✅در سیرالملوک، اشاره ای به باور مقنعیان، قرامطه و خرمدینان می کند و این دو را معتقد بر یک باور معرفی می نماید. از این روی می توان گفت بابک نیز بر دین باطنیان و اسماعلیه مذهبان بوده است که با سیاه نمایی دستگاه رسمی تاریخ نویسی خلافت از او دینی موهوم ساخته اند. تاکتیک رسمی حاکمیتها در تاریخ بر این بوده است که دشمنان را به عقایدی باید متهم کنی که مردم زشت می دانند به مانند کفر و مجوسی گری و مزدکی گری. در امتدا همین مسال است که به حساس ترین چیز یعنی مسایل جنسی و بی اصل و نسبی انگشت می گذارند جرا که مردم این منطقه به طور سنتی به آن حساسیت بسیار دارند. امروزه ما نیز به واسطه تاریخ نویسی عباسی از بابک و باور او شناخت داریم و ناخواسته بسیاری از مردم در دام این سیاه نمایی تاریخی می افتند و دشمنان آذربایجان نیز این فرصت را از دست نمی دهند. ⬅️ ادامه در پست بعدی _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 🖊𝑮𝒂𝒅𝒅𝒂𝒓 🔰@mektebchiler

اروپایی ها در متن خبر مردم آذربایجان را کوچ نشین های قفقاز جنوبی نوشته اند. تا این حد بد دل و کینه جو هستند. وقتی سالن غذاخوری و منقل و ظروف کشف شود یعنی یکجا نشین و متمدن بودند. قفقاز جنوبی هم آذربایجان است. @tarixbil

آذربایجان دیلین ده یازیپ پوزماق ایستیین لر بویورسون بو گوروپا بوردا گونده آذربایجان دیلینین ایتیمی گدیر

📌بابک و طرخان #قسمت_اول ✅ بابک از جمله شخصیتهای پرتنش تاریخ آذربایجان است. از این لحاظ که آذربایجان چنین شخصیتی دارد جای شکی نیست. یعنی در متون تاریخی نام بابک با آذربایجان گره خورده است ولی دو مساله مهم در مورد وی پرتنش است یکی هویت قومی بابک و دیگری هویت دینی او. در خصوص سرگذشت وی منابع رسمی عرب او را حرامزاده ای که مادرش زنی با یک چشم کور بوده که به فسق و فجور پرداخته و مردی نبطی او را حامله نموده است و جاودان نیز که از روستای بلال آباد می گذشت و در خانه مادر وی می ماند و چون از کاردانی بابک خوشش می آید وی را با خود می برد و به خدمت می گیرد. بعد از مرگ جاویدان به دلیل اینکه همسر جاویدان از وی خوشش آمده است اظهار می کند که روح جاویدان در بابک حلول یافته است و او می باید جانشین وی شود. بابک با زن جاویدان ازدواج می کند. و قیام بابک بعد از آن در201 هجری راه می افتد که بیست سال طول می کشد و اعراب از سرکوب وی باز می مانند و در نهایت از سرداران تورک معتصم افشین او را دستگیر کرده و در بغداد به طور فجیعی وی را به قتل رساندند. ✅ از منابع دقیقا نه هویت قومی بابک معلوم است و نه هویت دینی وی عادتی که از قدیم در اسناد تاریخی مسلمانان رایج است و تبار قومی شخص را در بسیاری از موارد بیان نمی کنند. از این روی در مورد او حرف حدیث بسیار است. کسانی که نگاه ایران گرایانه دارند به اعتبار آنکه بابک را قهرمانی ایرانی می دانند به دروغهای تاریخ نگاری خلافت پی برده اند و کسانی مثل زرین کوب و نفیسی این روایتها را غرض آلود می دانند که مطلب صحیحی است و تنها منحصر به بابک هم نیست و این نحوه تاریخ نگاری دیگر دشمنانی که با آنان در افتد چندان با عطوفت رفتار نمی کند هر چند در مورد بابک این نوشتارها بیشتر از حد مغرضانه است. شاید به دو دلیل، یکی همان که گفته شد چون وی از طبقه پایین جامعه بوده است و دیگری اینکه وی بیشتر از دیگر یاغیان حکومت خلافت آنان را به زحمت انداخته است و در بین مردم محبوبیت بیشتری داشته است که رمز ادامه مقاومت وی در برابر خلافت هم همین می تواند باشد. ✅ ولی تاریخ نگاری فارسی گرایانه مدرن کوشیده است همزمان انگشت به نقاطی از تاریخ بابک بگذارد که بتواند او را فارس [به طور مزورانه ایرانی] قلمداد کند. از جمله تحریف نام بابک به پاپک [و یا جسورانه تر لابد پاپکان! که در الفبای قدیمی عربی (و بالتبع فارسی) "پ" وجود نداشته است]. و از سعدی و دیگران نمونه می آورند که بابک یعنی پدر محبوب یا کوچک چیزی شبیه زنک و مردک که برای تحقیر است تا تحبیب!! پسر گفتش ای بابک نامجور/ یکی مشکلت می پرسم بگوی(سعدی). نام و وجه تسمیه ای که مناسب یک حاکم منطقه ای نیست. چرا که بنا بر گفته الفهرست و تنبیه الاشراف مسعودی محدوده قلمرو بابک ارتفاعاتی بود که از شرق به دریای کاسپین و ناحیه شروان و شماخی، از غرب تا ناحیه جلفا و نخجوان و مرند، از شمال تا ساحل رود ارس و دشت مغان و از جنوب تا نزدیک اردبیل و مرند کشیده شده است. یعنی جغرافیای تاریخی آذربایجان تا قسمتهای قابل توجهی در دست وی بوده است. ✅ مناسبترین وجه تسمیه برای بابک وجه تسمیه ترکی است. یکی به این دلیل که اولا بابک در ترکی می تواند بای بئیک (بَک) باشد. بای درترکی به معنای ثروتمند و متمول است و بَک (بَی) یا بئیگ یعنی (امیر و خان) که در ترکیب می شود خان ثروتمند یا توانگر. این در حقیقت گمانه زنی در مورد نام بابک است ولی چند مساله این گمانه زنی در خصوص وجه تسمیه ترکی نام بابک را جدی می کند. یکی وجود بزرگترین فرمانده بابک به نام طرخان(ترخان در ترکیه تارکان) که اغلب در تعبیر فارسیستی از بابک با سکوت از کنار آن رد می شوند در حالیکه بنا به تصریح طبری «این طرخان بنزد بابک منزلتی بزرگ داشت و یکی از سرداران وی بود» و بنا به گفته ابن اثیر در الکامل بزرگترین سردار وی بود. و همه تورکولوژیستها می دانند که طرخان بی چند و چون نام ترکی و عنوانی حکومتی برای ترکان است(مراجعه کنید به دیوان لغات الترک). ✅ مساله بعدی وجود شخصی از امیران تورکِ ترکستان (آسیای میانه) همزمان با بابک در دستگاه خلافت عباسی است که نام او بایکباک است که رواج این نام در بین ترکان آسیای میانه را تایید می کند و شکلی از تلفظ بابک در آسیای میانه است که طبیعتا از قدیم تفاوت گویشی با ترکان آن سوی خزر (یعنی قفقاز و آذربایجان) دارند. ادامه مطلب در پست بعدی... _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 🖊𝑮𝒂𝒅𝒅𝒂𝒓 🔰@mektebchiler

✅بابک و دشمنان تورکچوی وی مشکل کسانی که به اسم تورکچولوک(و در اصل تورکیه چی لیک) بابک را می کوبند و تحلیل منطقی از هویت و واقعیت بابک مطرح نمی کنند به دو چیز برمی گردد یکی اینکه انکار کنند قبل از سلجوقیان تورکی در منطقه بوده است تا تورکان آذربایجان را با تورکان آناطولی که با ورود سلجوقیان وارد آناطولی شده اند تمایزی قایل نشوند و به انکار تفاوتهای کاملا آشکار تورکهای آذربایجانی بپردازند و از کلمه واحده ما فقط تورک داریم دفاع کنند و اتحادی به شیوه غیردموکراتیک و مبتنی بر نفی پلورالیسم بسازند و فاشیسمی را توجیه کنند که متفاوت از ملی گرایی مبتنی بر دموکراسی است و علاوه بر توجه بر ریشه ها و اشتراکات به افتراقات در درون یک قوم و ملت توجه می کند. دوم اینکه شخصیت بابک رنگ و بوی جغرافیای آذربایجان را دارد و صرفا قوم اندیشانه نیست و متمایز از طایفه نگری ای است که در شخصیتهای بعدی خاندانی حاکمیتهای تورک شاهد آن هستیم. و بدین گونه انکار آذربایجان راحت تر و قابل درک تر می شود. این آقایان آن روی سکه فارسیسم هستند و هنوز تفاوت مفهوم ملت و قوم را متوجه نمی شوند. @Ttariximiz