cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

اندیشه وصدای ایرانیان :نقد و بررسی تفکر نوین ،ادبیات ، فلسفه ، سیاست و فرهنگ

این کانال به بررسی ونقد فلسفه ، ادبیات ، فرهنگ و سیاست در ایران و جهان میپردازد

Больше
Рекламные посты
894
Подписчики
Нет данных24 часа
+97 дней
+2030 дней
Время активного постинга

Загрузка данных...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Анализ публикаций
ПостыПросмотры
Поделились
Динамика просмотров
01
🔸شورش علیه سیاست 🔹منصوره محمدی خبرنگار گروه سیاست 🔹منبع:روزنامه هم میهن۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ @nehzatazadiiran 📌دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران در زمستان سال گذشته، از موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان رونمایی کرد. داده‌های این موج به شیوه پیمایشی و براساس مصاحبه حضوری با مشارکت ١۵ هزار و ٨٧٨ نفر و از افراد ١۵ سال به بالا در ٣١ استان کشور انجام شد و افراد شرکت‌کننده در این پیمایش به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته‌های این گزارش ملی در بخش‌های مختلفی از جمله نگرش‌های اقتصادی، مشارکت سیاسی، مسائل و مشکلات کشور، آزادی سیاسی، آزادی‌های اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ازجمله مواردی است که در این موج به آن پرداخته شده است. 📌از بهمن‌ماه سال گذشته تاکنون اطلاعات آماری این پیمایش در اختیار عموم قرار نگرفته است، هرچند که صابر جعفری‌کافی‌آباد، رئیس مرکز طرح‌های ملی هفته گذشته در نشست خبری اعلام کرد که مجلدی از نتایج این موج به‌زودی منتشر خواهد شد. اما مرکز تحقیقات اجتماعی و داده‌کاوی شناخت در گزارشی برخی یافته‌ها را با موج‌های قبلی این پیمایش مقایسه کرده است و برخی داده‌های آماری را که در اختیار معدودی از پژوهشگران قرار گرفته، ارزیابی کرده است. 📌در بخشی از این پیمایش تحولات نگرش‌های سیاسی کشور در دو بخش (پنج سال گذشته و پنج سال آینده) بررسی شده است. در بخش نخست این پیمایش، یک سوال مشترک؛ (از نظر شما وضعیت سیاسی نسبت به ۵ سال گذشته چه تغییری کرده است؟) از شرکت‌کنندگان مطرح و سپس براساس جنسیت، سن، درآمد، تحصیلات و محل سکونت نتایج مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. 📌نگرش عمومی نسبت به وضعیت سیاسی کشور حاکی از آن است که بیش از نیمی از مردم (۵۵/۵ درصد ) در سال ۱۴۰۲ معتقدند که وضعیت در ۵ سال آینده بدتر خواهد شد، حال آنکه این پیش‌بینی در سال ۱۳۹۴ بسیار کمتر بوده است(۲۲/۲ درصد). از سوی دیگر درحالی‌که ۲۸/۴ درصد معتقد به بهبود شرایط هستند، ۱۶ درصد نیز معتقدند که شرایط فرقی نخواهد کرد. 📌در این بخش پژوهش نیز ابهامات و سوالاتی مطرح است که دلایلی برای آنها اعلام نشده است. از جمله اینکه چه مسئله‌ای باعث شده است که پیش‌بینی‌ها نسبت به وضعیت سیاسی کشور در آینده اندکی بهبود پیدا کند و معیارهای بهبود وضعیت سیاسی در آینده چه خواهد بود؟ 📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید: https://telegra.ph/NAI-05-07 https://t.me/andishevasedayiranian
70Loading...
02
چرا رنج کشیدن لازمه‌ی خردمندی است؟ نویسنده: مایکل اس. بردی مترجم: نگین قنبری خیلی عادی است که فکر کنیم رنج کشیدن بد است و باید از آن کاست. اما رنج کشیدن می‌تواند به طرق مختلف خوب باشد. هم به شکل ذاتی [طبیعی] (به عنوان مزیت سیستم‌های تنانه‌ای که پوشش‌دهنده‌ی آسیب‌های وارده و رفع آنها هستند) و هم به شکل عرضی [فرعی] (به عنوان مولد فضیلت‌هایی  چون شجاعت، بردباری، شفقت و تواضع). من می خواهم بر این عقیده تأکید کنم که رنج کشیدن عملکرد مهم دیگری نیز دارد؛ لازمه‌ی خردمندی است. درگذشته کسانی به این ایده باور داشته‌اند. به عنوان مثال، این یک اصل تفکر بودایی است که در افسانه های گوتاما بودا بیان شده است. این افسانه‌ها شیوه‌هایی را توضیح می‌دهند که در آنها تجربه‌ی درد و رنج لازمه‌ی دست‌یابی به رشد اخلاقی و وارستگی است. این ایده در تفکر یونانی نیز برجسته است. از این رو آیسخولوس درسرود زئوس در آگاممنون می نویسد: «زئوس، کسی که مردم را به تفکر فرا خواند، هم او مقررکرده است که حکمت تنها از طریق رنج به دست آید.» و این ایده که رنج کشیدن، درک و خرد را به سطحی بالاتر می برد نیز در مرکز تفکر نیچه است. او به شیوه معمول خود می نویسد: هر آنچه که کسی از ژرفا، راز، نقاب، شهامت، زیرکی، بزرگی نصیب برده است. همانا برآمده از رنج، برآمده از انضباط رنجی عظیم نبوده است؟ برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید Sedanet https://t.me/andishevasedayiranian
110Loading...
03
نادانى را ديدم كه لباس فاخر و گرانبها پوشيده بود و بر اسبى عربى سوار شده و دستارى از پارچه نازک مصرى بر سر داشت. شخصى گفت: اى سعدى ! اين ابريشم رنگارنگ را بر تن اين جانور نادان چگونه يافتى؟ گفتم: يک آفرینش زيبا بهتر از هزار لباس ديبا است ... به آدمى نتوان گفت ماند اين حيوان مگر دراعه و دستار و نقش بيرونش بگرد در همه اسباب و ملک و هستى او كه هيچ چيز نبينى حلال جز خونش برگرفته از گلستان سعدی. باب سوم #حکایت @Roshanfkrane
120Loading...
04
‍ 🖊شورش مزدک در سیرالملوک خواجه نظام‌الملک 📚مردم در اندیشه سیاسی ایرانشهری 📥روح‌الله اسلامی 🖇مزدک یکی از مغان منتقد و خوش فکر عصر ساسانیان بود که توانست در درون سنت مزدایی به بحران های زمانه خویش به گونه ای پاسخ نظری و عملی دهد که طرفداران زیادی پیدا کند. او موبدی معتقد به اهورامزدا و دین مزدایی بود و در زمان قباد آنقدر عینی و عملیاتی مشکلات را شناسایی کرد و ارائه راه کار داد که پادشاه نیز از او طرفداری کرد و حتی تاج و تخت خود را در راه ایده های مزدک قمار کرد. 🖇«مزدک دعوی پیغمبری کرد و گفت: مرا فرستاده اندتا دین زرتشت را تازه کنم که خلق معنی زند و فستا فراموش کرده اند و فرمان های یزدان نه چنان می گزارند که زرتشت آورده است» پایه قدرت شاهنشاهی ساسانی  بر اساس اتکا به دو طبقه موبدان و اشراف بود. این دو طبقه امتیازات فراوانی به دست آورده بودند و به هیچ عنوان مالیات پرداخت نمی-کردند. موبدان مناصب قضایی، فرهنگی، آموزشی و حتی سیاسی در اختیار داشتند و شاه را مجبور می کردند به جنگ های مذهبی روی آورد. اشراف نیز با در دست داشتن مناصب سیاسی و اقتصادی همه پیشرفت و ترقی را برای نسل خود می خواستند. 🖇مزدک در شرایطی روایت انتقادی و انقلابی خویش را عرضه کرد که بحران به بالاترین حد خود رسیده بود. مردم توان ازدواج و تشکیل خانواده نداشتند، فقر و بیکاری زیاد شده بود و حکومت مالیات ها را افزایش داده بود. در چنین شرایطی خشکسالی و قحطی بزرگی به وقوع پیوست به نحوی که با وجود انبارهای غله حکومتی قباد نمی توانست آنها را بین مردم تقسیم کند. قدرت شاه توسط اشراف و به خصوص موبدان محدود شده بود و نمی توانست کاری کند که رضایت مردم را به دست آورد. مزدک با توجه به وجهه موبدی و کاریزماتیک خود توانست این امکان را به قباد بدهد که با مشروعیت مردمی از کاست های بالا فاصله بگیرد. 🖇دال مرکزی اندیشه سیاسی مزدک برابری و مساوات است به این معنا که مزدک علیه کاست های سفت و سخت جامعه ساسانی شورش کرد. او اعتقاد داشت مردم با هم برابرند و باید همه امکانات تشکیل خانواده و مالکیت برخوردار باشند. با این گزاره ها که از زبان موبدی زرتشتی خارج گردید مردم علیه اشراف و موبدان قیام کردند و خواستار تقسیم زمین، آب، گندم و همه ثروت های جامعه شدند. 🖇مزدک برای اولین بار در تاریخ امکان اعتراض برای شهروندان را فراهم کرد و جمله ای کلیدی با عنوان برابری همه انسان ها را مطرح نمود. او در این راستا موفق بود و توانست اصلاحات رادیکال بسیاری انجام دهد اما دشمنان او به خصوص موبدان و اشراف با همراهی خسرو انوشیروان توانستند مزدک را کافر، بی دین، هرج و مرج طلب معرفی کنند که در حال نابودی بنیادهای سیاسی و فرهنگی جامعه می باشد. 🖇مزدک امکان تحرک طبقاتی را فراهم کرد، به طبقات پایین اعتماد به نفس داد و معافیت مالیاتی طبقات بالا را برچید. این اصلاحات باعث شد در جهان باستان که هنوز مردم به چشم رعیت نگریسته می شدند تحمل نگردد و حتی در دوره اسلامی نیز مزدکیان به عنوان طرفداران اندیشه و کنش عدالت طلبانه نگریسته نشوند. آنقدر علیه مزدک متن تولید گردید که برای او برچسب های جنسیتی و ضدمذهبی زدند به این معنا که مزدک قصد داشت بی دینی و آزادی جنسی را رواج دهد. 🔹متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره اول سیاست‌نامه https://t.me/andishevasedayiranian
301Loading...
05
خرد چيست؟ درزندگی روزمره کسی را عاقل می دانيم که درمورد مسائل عملی زندگی داوری درستی داشته باشد وبتواند شرايط را تجزيه وتحليل کند ودرکوتاه ترين مدت سريع ترين وعملی ترين راه حل ممکن را بيابد. بهمين سياق، اصطلاح خردمند به کسی اطلاق می شود که ازحزم ودورانديشی برخوردار گردیده باشد وخرد بر دونوع است : الف ـ خرد عملی يا دورانديشی ب ـ خرد فکری يا فلسفی. ما کسی را برخوردار از خرد عملی می دانیم که درباره اوضاع بدرستی قضاوت کند و بهترين و کوتاه ترين راه و وسيله را برای دست يابی به اهداف خود می جـوید. وهم وجیبه های اشخاص خردمند است که : ازآنچه می نمائی بيش داشته باش کمتر از آنچه می دانی سخن بگوی کمتر از بدهی ات وام بده بيشتر سواره و کمتر پياده راه برو خردورزی چیست : به معنی و مرتب ساختن امور معلوم برای کشف امور مجهول است عبارت است از ارائه راه حل و پاسخ به مشکلی که از طریق معمول و توسط غریبه نمی توان بر آن فائق شویم فکروقتی به جست و جو و حرکت و تلاش می‌پردازد چیزی نمیخواهد جز آنکه حقیقت را دریافته و به آرامش برسد خرد ورزی به این معناست که با به کار بردن عقل و منطق و استدلال بهترین انتخاب را در تصمیم گیری های
291Loading...
06
خرد چيست؟ درزندگی روزمره کسی را عاقل می دانيم که درمورد مسائل عملی زندگی داوری درستی داشته باشد وبتواند شرايط را تجزيه وتحليل کند ودرکوتاه ترين مدت سريع ترين وعملی ترين راه حل ممکن را بيابد. بهمين سياق، اصطلاح خردمند به کسی اطلاق می شود که ازحزم ودورانديشی برخوردار گردیده باشد وخرد بر دونوع است : الف ـ خرد عملی يا دورانديشی ب ـ خرد فکری يا فلسفی. ما کسی را برخوردار از خرد عملی می دانیم که درباره اوضاع بدرستی قضاوت کند و بهترين و کوتاه ترين راه و وسيله را برای دست يابی به اهداف خود می جـوید. وهم وجیبه های اشخاص خردمند است که : ازآنچه می نمائی بيش داشته باش کمتر از آنچه می دانی سخن بگوی کمتر از بدهی ات وام بده بيشتر سواره و کمتر پياده راه برو خردورزی چیست : به معنی و مرتب ساختن امور معلوم برای کشف امور مجهول است عبارت است از ارائه راه حل و پاسخ به مشکلی که از طریق معمول و توسط غریبه نمی توان بر آن فائق شویم فکروقتی به جست و جو و حرکت و تلاش می‌پردازد چیزی نمیخواهد جز آنکه حقیقت را دریافته و به آرامش برسد خرد ورزی به این معناست که با به کار بردن عقل و منطق و استدلال بهترین انتخاب را در تصمیم گیری های زندگی برگزینیم واز همه معایب نفسانی چون خودخواهی، خودبینی،تظاهر،ریا،فریب،ومفاسد کلامی چون اهانت، توهین، تحقیر ، افتراء بهتان که ّبستر بذر نفاق ،نفرت وانزجار بردیگران میگردد جدی ازآن دوری وبپرهیزیم مراتب عقلانیت: قدرت اندیشیدن به فراگرفتن اندیشه و تجارب دیگران قدرت بررسی نقد و تحلیل آراء و اندیشه و نظرات دیگران به دیگران اجازه دهید و (حتی بخواهیم) که افکار و اندیشه و نظرات ما را نقد و تحلیل کنند ولی هرگزاجازه ادک حرمت بر خود ودیگران نباید بدهیم
261Loading...
07
Media files
281Loading...
08
🔻فمنیسم اسلامی فرزند ناخواسته‌ اسلام سیاسی است؛ گفت‌وگو با زیبا میرحسینی ✔️یاسر میردامادی: اغراق نیست اگر بگوییم که زیبا میرحسینی را می‌توان «مادر فمنیسم اسلامی» نامید. او در زمره‌ نخستین محققان صاحب‌نام و طراز بالایی بود که بیش از سه دهه پیش در فضای غربی از «فمنیسم اسلامی» سخن گفت و تا به امروز در آثار مختلف خود از آن دفاع کرده است. میرحسینی لیسانس جامعه‌شناسی از دانشگاه تهران گرفت و کمی پس از انقلاب، دکترای انسان‌شناسی فرهنگی از دانشگاه کمبریج دریافت کرد. او آثار زیادی در حوزه‌ی ایران‌شناسی، حقوق خانواده در اسلام و جایگاه زنان در جهان اسلام منتشر کرده است.  او گرچه چهره‌ای شناخته‌شده در دانشگاه‌های غربی و فضای روشنفکری جهان اسلام است در ایران چندان شناخته‌شده نیست. این مصاحبه یکی از معدود و نخستین گفت‌وگوهای او به فارسی است. بهانه‌ ما برای مصاحبه انتشار کتابی به انگلیسی از سلسله گفت‌وگوهای میرحسینی با شماری از پژوهشگران مسلمان در باب حقوق زنان است. سه نفر از شاگردان پژوهشگر او، به نام‌های فاطمه، هدی و نفیسه، نیز در این گفت‌وگو حاضر بودند. به عنوان تنها مذکّر حاضر در گفت‌وگو احساس کردم که برای مردها هم در فمنیسم اسلامی جایی هست، اگر مدافع حقوق زنان باشند البته. 📎 پيوند به متن کامل این گفت‌وگو در سایت دین‌آنلاین https://www.dinonline.com/43101/ https://t.me/andishevasedayiranian
451Loading...
09
گفتار فلسفی لوس ایریگاری (متولد۱۹۳۰) محمدامین مروتی لوس ایریگاری Luce Irigaray فیلسوف فمنیست، زبان‌شناس و روانکاو بلژیکی‌الاصلِ فرانسوی است. ایریگاری شاگرد و در عین حال منتقد لکان است.  او دکترای زبان‌شناسی را با دفاع از  رساله‌ی زبان دیوانگی(۱۹۶۸) و دکترای فلسفه( ۱۹۷۴) را با دفاع از رساله‌ی "بازتابش زنِ دیگر و این جنس که جنس نیست"، اخذ نمود که انتشار همین رساله باعث شد که مدتی از دانشگاه پاریس اخراج شود. آثار لوس ایریگاری قلمرو وسیعی از رشته‌های مختلف علوم انسانی همچون فلسفه، نقد ادبی، مطالعات فیلم، نقد هنر، و مطالعات دینی را شامل می شود. خود او برچسب‌هایی چون «فمینیست» را برنمی تابد و تلاش‌های خود را در حمایت از زنان، در مسیر جریان بزرگی‌تری می‌بیند که رهایی نوع بشر هدف نهایی آن است. هويت زنانه چگونه طرد مي شود؟ ایریگاری با تكيه بر روانكاوي لاكان به دو مرحله ي هويتي در فرآيند حيات فردي-اجتماعي انسان اشاره مي كند. ١- مرحله پیشازبانی: در اين مرحله كودك با مادرش، هويت يابي مي كند. ٢- مرحله زبانی: وضعيتي كه كودك از طريق آشنايي با فرد ديگري به نام "پدر"، از ساحت مادرانه يا پيشا زباني جدا مي شود و از طريق آموختن زبان، هويت جديدي را براي خود رقم مي زند و وارد دنیای جدیدی می شود. به عبارت بهتر كودك با نام پدر به مرحله ي زباني وارد مي شود. به نظر ايري گاري پذيرش اين هويت جديد با حذف هويت اوليه يا ساحت مادرانه (زنانه) صورت گرفته است. از اين رو زبان، ابزار قدرت هويت مردانه است. يا به قول لاكان زبان، قانون پدر است. مردان با اين هويت جديد به راحتي همسان سازي مي كنند، اما زنان قادر به اين كار نيستند، چرا كه هويت جديد بر پايه ي نفي هويت آنها استقرار يافته است. بدین ترتیب مردان به جايگاه برتري در مراتب اجتماعي و فلسفي می رسند كه ايريگاري به آن مرتبه "يك" مي گويد.جايگاه زنان در مراتب اجتماعي-به تعبير ايريگاري- مرتبه ي "صفر" است. پس ساختار هويتي هر جامعه، با تقابل ميان جنس يك/جنس صفر ايجاد شده است. ساختارگرایی: رویکرد ایریگاری به زبان، رویکردی ساختارگرایانه و پست مدرنیستی است که در آن، سوژه متاثر از ساختار است و زبان، ساختاری است که فردیت و سوژگیِ او را پس می زند. زبان صرفاعاملی برای مفاهمه نیست، بلکه خودش واقعیت را می‌سازد و به کار می‌گیرد. چنان که هیچ واژه‌ای را به تنهایی نمی‌توان معنا کرد، مگر با در نظر گرفتن آن با واژه‌های دیگر. پست‌مدرنیست‌ها معتقدند معنا، حقیقت شی‌ء را می‌سازد و خود آن نیز در کانتکست ها و موقعیت‌های گوناگون، متفاوت می‌گردد. به عنوان مثال در دستور زبان فرانسوی ضمیر «آن‌ها» زمانی که ترکیبی از افراد «مذکر» و «مونث» مورد اشاره باشند، به شکل مذکر استعمال می‌شود. از منظر ایریگاری، این شکل از سرکوب جنس مونث، عنصر شاکله ی نظم اجتماعی مرد محور کنونی است. مراحل اندیشه ایریگاری: ایریگاری سیر اندیشه خود را به سه مرحله، تقسیم می‌کند: مرحله نخست در کتاب های «سپکولوم زنی دیگر» و «جنسی که جنس نیست»، سنت فلسفی غرب را، به جهت مذکرمحوری، به نقد می‌کشد. ایریگاری معتقد است زبان هنجارین در فلسفه و علم و جامعه به شدت مردانه است و زبان مردانه با نادیده گرفتن زن، واقعیت انسان را مثله می‌کند. اندیشه غربی، مردمحور است. مرد، سوژه و زن ابژه و موجودی است ناشناخته و بی‌جنس (فاقد ذکریت) که به عنوان یک شیء یا ابزار جنسی در اختیار مرد قرار گرفته است و بنابراین اسیر نقش های دروغین مانند باکره، فاحشه، مادر می شود. تاکید موکد ایریگاری بر تفاوت‌های جنسی، او را متهم به ذات‌باوریessentialism کرد ولی ایریگاری قائل به ذات ثابت و از پیش‌تعیین شده‌ای برای جنسیت ها نیست. مرحله دوم، با کتاب «اخلاق تفاوت جنسی» شروع می شود و بر لزوم فهم سوژه‌ زنانه تأکید دارد. ایریگاری بر تنوع و کثرت تجربه ی زنانه کثرت و تفاوت آن با تجربه ی مردانه تاکید دارد. ایریگاری، منتقد برابری خنثی است  و این گونه برابری را مقلد مردانگی می داند. مرحله سوم، با کتاب «من به تو دوست می‌دارم» شروع می شود، به دنبال احترام نسبت به تفاوت‌های جنسی است. انسانیت متشکل از دو امر زنانه و امر مردانه است. بر اساس طرح انتقادي وي مي توان و باید به از ساختارهاي تك هويتي موجود فراتر رفت. دغدغه او نسبت به انتقال به جامعه ای مدنی در کتاب‌هایی همچون «من به تو دوست می‌دارم» و«دموکراسی از دو نفر آغاز می شود» به وضوح قابل مشاهده است. جامعه مد نظر ایریگاری برای هویت هر دو جنسیت مشروعیت قائل می‌شود و این خود زمینه را برای سازگاری حقیقی میان تفاوت‌های جنسی و شکوفایی انسان فراهم می‌آورد. ایریگاری پروژه اصلی خود را روشنگری معنوی، نیل به دوره جدیدی از تاریخ، و حتی نجات نوع بشر و همچنین جهان طبیعت معرفی می‌کند. https://t.me/andishevasedayiranian
2751Loading...
10
کانت می گوید ما نمی دانیم انسان مختار است یا خیر، چرا که به هیچ وجه قابل اثبات نیست، نه مختار بودن اثبات پذیر است و نه مجبور بودن.در صورتی از انسان می توان انتظار فعل اخلاقی داشت که بنا را بر مختار بودن انسان گذاشت. فعل اخلاقی و جبر در کنار هم فاقد معنا هستند. انسان را بایدتابعِ جبریِ شرایطِ پیرامونِ خود بدانیم، اما در عین هم حال باید اختیار قائل باشیم، رفتار اخلاقی صرفا در سایه ی اختیار معنا پیدا می کند.
473Loading...
11
شبانه‌روز، ده دقیقه با خدا خلوت کن، از خطاهای خود استغفار کن؛ فضایِ دلت روشن می‌شود. اگر این کار را ادامه دهی، بعد چند وقت، این ده دقیقه، کل روزت را خواهد گرفت! (حاج اسماعیل دولابی رحمت‌الله‌علیه)
270Loading...
12
@sahandiranmehr
260Loading...
13
❣بایزید بسطامی را پرسیدند: اگر در روز رستاخیز خداوند بگوید چه آورده‌ای؛ چه خواهی گفت؟ بایزید فرمود: وقتی فقیری بر کریمی وارد می‌شود، به او نمی‌گویند چه آورده‌ای! بلکه می‌گویند چه می‌خواهی؟ زندگی یک پاداش است، نه یک مکافات. فرصتی‌ست کوتاه تا ببالی، بیابی، بدانی، بیندیشی، بفهمی و زیبا بنگری و در نهایت در خاطره‌ها بمانی.🍃🍃
613Loading...
14
آیه‌ی هفتم سوره‌ی آل‌عمران و تناقض‌واره‌ی‌ اِحکام و تشابه اگر صدر آیه‌ی هفتم سوره‌ی آل‌عمران را شامل همه‌ی آیات قرآن بدانیم (فرض ۱)، خود این آیه هم باید یا محکم باشد یا متشابه. با نظر به دامنه‌ی تعدد و تشتت و اضطراب آرای مفسران درباره‌ی معنا و مفهوم و مدلول و مصداق این آیه، این آیه را ظاهرا نمی‌توان از محکمات (یا حکم آن را ملحق به احکام محکمات) دانست (فرض‌۲). بنابراین، این آیه را ظاهرا باید از متشابهات (یا مشمول احکام آیات متشابه یا ملحق به آن‌ها) دانست. لازمه‌ی این نتیجه، دست‌کم، این است که تقسیم‌بندی آیات به دو دسته‌ی محکم و متشابه بر اساس این آیه یا از بن ممتنع است، یا (اگر ممکن هم باشد) معنا و مفهوم و مدلول و مصداق این تقسیم‌بندی برای ما فهم‌پذیر نیست. مرحوم علامه طباطبایی این آیه را مشمول خودش می‌داند و برای گریز از نتیجه‌ی پیش‌گفته و لوازم آن، بی هیچ دلیل ایجابی، این آیه را از محکمات دانسته‌اند و استدلال کرده‌اند اگر خود این آیه را هم متشابه بدانیم، پس باید همه‌ی آیات را متشابه بدانیم و با برهان خلف مضمر، نتیجه گرفته‌اند پس این آیه محکم است. ولی از سوی دیگر، با نگاهی به دامنه‌ی تعدد و تشتت و اضطراب آرای مفسران درباره‌ی معنا و مفهوم و مدلول و مصداق این آیه، اگر این آیه را محکم بشماریم، آن‌گاه، به قیاس اولویت، باید همه‌ی آیات را محکم به شمار آوریم. این لازمه‌ی قابل‌قبولی نیست، و بنابراین، لازم است، با برهان خلف، این آیه را از محکمات نشماریم. درجه‌ی اعتبار صوری هر دو قیاس بالا یکی است، ولی قوت مادی یک‌سانی ندارند. برخلاف محکم دانستن این آیه، متشابه شمردن آن مؤیَد به مؤیِدات تفسیری پرشماری است، یعنی پشتوانه‌ی محکمی در شواهد پرشمار تفسیری دارد، شواهدی همگی از جنس تفسیر این آیه و، در کنار هم، بیان‌گر اختلافی بودن و مبهم ماندن معنا و مدلول و مفهوم و مصداق این آیه در درازنای تاریخ تفسیر تا امروز. در آینه‌ی تاریخ تفسیر، ظاهرا، خود این آیه یکی از درشت‌ترین مصداق‌های مفهوم قرآنی متشابه به نظر می‌رسد. (دست‌کم یک راه برون‌متنی و برون‌دینی برای منحل کردن این تناقض‌واره‌ی تفسیری می‌توان یافت/ساخت ولی گشودن چنان راهی مستلزم مواجهه با برخی «محظورات» درون‌دینی و درون‌متنی است). محمدمهدی مجاهدی ۱۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ @mmojahedi
300Loading...
15
«بر خلاف کینگ کونگ که ساخته شده بود تا با بشر تعامل کند و حتی عاشقش شود، سهیم‌شدن در فضا با گودزیلا غیرممکن است. گودزیلا همانند تخته‌نگاریِ محرابِ ماتیاس گرونوالد است که بشر را در پرسپکتیو به تصویر می‌کشد اما هیولاها را مسطح و زننده...» به بهانه‌ی تماشای نسخه‌ی جدید ژاپنی گودزیلا: «گودزیلا منهای یک» ساخته‌ی تاکاشی یامازاکی پیشنهاد می‌کنم متن جی هوبرمن با عنوان «گودزیلا: شعرگفتن پس از بمب اتمی» رو بخونید. ★★½☆☆ Godzilla Minus One (2023) dir. Takashi Yamazaki
401Loading...
16
تمدن باستانی اورارتو میراثی برای مادها و هخامنشیان ╔═.🍃.══════╗    🆔 @Discourseees ╚══════.🍃.═
340Loading...
17
تمدن باستانی اورارتو میراثی برای مادها و هخامنشیان ╔═.🍃.══════╗    🆔 @Discourseees ╚══════.🍃.═
311Loading...
18
👤Naomi Klein Canadian author and activist Date of Birth: 08-May-1970  Place of Birth: Montreal, Quebec, Canada Profession: screenwriter, writer, economist, documentary filmmaker, journalist, sociologist Nationality: Canada 👤نائومی کلاین نویسنده و فعال کانادایی تاریخ تولد: 08-مه-1970 محل تولد: مونترال، کبک، کانادا حرفه: فیلمنامه نویس، نویسنده، اقتصاددان، مستندساز، روزنامه نگار، جامعه شناس ملیت: کانادا
421Loading...
19
درباره نائومی کلاین نائومی کلاین (زاده ۸ مه ۱۹۷۰) نویسنده، فعال اجتماعی و فیلم‌ساز کانادایی است که به دلیل تحلیل‌های سیاسی و انتقاد از جهانی‌سازی شرکت‌ها و سرمایه‌داری شهرت دارد. در یک انتصاب سه ساله از سپتامبر 2018، او کرسی گلوریا استاینم در رسانه، فرهنگ و مطالعات فمینیستی در دانشگاه راتگرز است. کلاین برای اولین بار با کتاب خود بدون لوگو (1999) در سطح بین المللی شناخته شد. The Take (2004)، فیلمی مستند درباره کارخانه‌های اشغال شده آرژانتین، نویسندگی او و کارگردانی همسرش آوی لوئیس. و به طور قابل توجهی برای دکترین شوک (2007)، تحلیلی انتقادی از تاریخ اقتصاد نئولیبرال که در یک فیلم همراه شش دقیقه ای توسط آلفونسو و یوناس کوارون، و همچنین یک مستند بلند توسط مایکل وینترباتم اقتباس شد. این تغییر می کند کلاین. همه چیز: سرمایه داری در مقابل The Climate (2014) یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های غیرداستانی فهرست نیویورک تایمز و برنده جایزه هیلاری وستون نویسندگان تراست برای آثار غیرداستانی در سال خود بود. در سال 2016، کلاین به دلیل فعالیتش در زمینه عدالت آب و هوا، جایزه صلح سیدنی را دریافت کرد. کلاین اغلب در فهرست‌های جهانی و ملی متفکران تأثیرگذار برتر ظاهر می‌شود، از جمله رتبه‌بندی رهبران فکری سال ۲۰۱۴ که توسط مؤسسه گوتلیب دوت‌ویلر، نظرسنجی اندیشمندان جهان مجله پراسپکت در سال ۲۰۱۴، و فهرست قدرت مکلین در سال ۲۰۱۴ گردآوری شده است. او یکی از اعضای هیئت مدیره گروه فعالان اقلیم org350 است
340Loading...
20
امروز، 85 نفر از ثروتمندترین افراد روی زمین دارای ثروت بیشتری از نیمه پایینی بشریت هستند، یعنی حدود 3.5 میلیارد نفر. همانطور که نویسنده نائومی کلاین می نویسد: "ما شاهد انتقال ثروت در اندازه های غیرقابل درک هستیم. این انتقال ثروت از دستان عمومی است، از دستان دولت که از مردم عادی به شکل مالیات جمع آوری می شود، به دست ثروتمندترین شرکت ها. و افراد در جهان."
423Loading...
21
Media files
340Loading...
22
مالک باشگاه خیبر خرم آباد می گوید نام ورزشگاه تختی خرم آباد را به لر آره نا تغییر می دهد چون این تیم متعلق به لرهاست. با احترام به همه اقوام، سناریوی "جنگ فوتبالی اقوام" که پیشتر یوگسلاوی و اسپانیا را شقه شقه کرده به آرامی در ایران اجرا می شود. از تبریز تا خرم آباد.. .اساسا پروژه دیگری نیز در ایران در حال اجراست و آن تغییر واحد هویتی از شهر به قبیله است هزاران سال پس از رسیدن به تمدن و شهریگری، در حال واپسگرایی به "قبیله" هستیم. این ها بی دلیل نیست. یک اراده مرموز در سطوح میانی کشور شکل گرفته که رسما منویات قوه عاقله نظام را هم پایمال می کند. @zahrdaroo
470Loading...
23
متن زیر نامه فروید به ویلهلم فلیس در تاریخ ۲۱ سپتامبر ۱۸۹۷ است که در شرایطی نوشته شده که پس از ۵ سال پافشاری فروید روی "نظریه اغوا "کم‌کم نسبت به این نظریه تردیدهایی در او بوجود آمده بود، این دوران از زندگی فروید در اوایل دهه چهل سالگی که با از دست دادن پدرش در سال قبل از ارسال این نامه(سال ۱۸۹۶) شروع شده به نظر بسیاری از افرادی که در مورد زندگی فروید تحقیق داشته اند، دوران خودکاوی و درخود فرورفتگی فروید می باشد که با اتمام نگارش کتاب تفسیر رویا در سال ۱۸۹۹ خاتمه یافته و گویی فروید دیگری و نظریه روانکاوی از نو متولد شده است، فروید به نسبت اندیشمندان زمانه‌ی خود نویسنده‌ای دیرنویس ولی بسیار پُرنویس محسوب می شود. ویلهلم عزیز می خواهم راز بزرگی را که مدتی است بر من آشکار گشته با شما در میان بگذارم. من دیگر به نظریه‌ی رواننژندی (منظور فروید seduction theory است) خود اعتقادی ندارم. این امر احتمالا ً بدون توضیحی از جانب من قابل درک نیست؛ به هر روی هرآنچه با شما در این باب مطرح کرده بودم را معتبر یافتید. بنابراین از منظری تاریخی منشاء دلایل این ناباوری‌ام به نظریه‌ی پیشین را توضیح میدهم. ناکامیابی‌های مداوِم کوشش من پیرامون رساندن یک تحلیل به نتیجه‌ای واقعی، دور شدن افرادی که به نظر می‌رسید مدت بیشتری تحت نظر من باشند، فقدان آن موفقیت کاملی که در نظر داشتم و امکان تبیین موفقیتهای جزئی کسب شده از طرق دیگر در بخش نخست سببهای این کنار نهادن هستند. سپس بایست از این واقعیت شگفت‌زده شد که در هر موردی پدران، به استثناء پدر من باید به علت منحرف بودن نکوهش شوند در صورتی که رواننژندی را به سبب ترومای جنسی واقعی بدانیم، فراوانی غیرمنتظره‌ی هیستری که در آن همواره عاملی ثابت اغوا توسط بزرگسال در نظر گرفته میشود، با گستردگی بروز اعمال انحراف‌آمیز نسبت به کودکان چندان همخوان نبوده و محتمل به نظر نمی‌آید ضمن این که این انحراف بایستی بسیار بیش از تعداد موارد بروز هیستری باشد، زیرا بروز این بیماری به انباشت رخدادها و تضعیف سیستم دفاعی وابسته است. نکته دیگر این که در ضمیر ناآگاه هیچ نشانه‌ای پیرامون واقعیت بیرونی وجود ندارد، یعنی هرگز نمی‌توان میان حقیقت و فانتزی که تحت تأثیر عواطف هم قرار دارد تمایزی قائل شد بنابراین همواره این احتمال وجود دارد که فانتزیها بر شمایل والدینی اثر بگذارند. نکته چهارم این که در عمیقترینِ روانپریشی‌ها نیز حافظه‌ی ضمیر ناآگاه فرو نمی‌پاشد، به طوری که تجارب رازآلود کودکی حتی در آشفته‌ترین هذیانها نیز افشاء نمی‌شوند. اگر اینگونه بنگریم درخواهیم یافت ضمیر ناآگاه هرگز بر مقاومت آگاهی غلبه نکرده و در این صورت ما نیز این انتظار خود را که درمان به شکل مخالف این نکته، یعنی از طریق رام شدن کامل ناآگاه توسط آگاهی رخ دهد را از دست میدهیم. من آنقدر تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته‌ام که آماده بودم دو چیز را کاملا ًرها کنم؛ یکی رفع کامل رواننژندی و دیگری دانش قطعی از سبب‌شناسی دوران کودکی. اکنون نمیدانم به چه دست یافته‌ام؛ چرا که هنوز به درک نظری از پسرانش و تأثیر متقابل نیروها در آن دست نیافته‌ام. به نظر میرسد بار دیگر این موضوع قابل بحث است که تنها تجارب پسین به فانتزیها نیرویی میدهد که به تجارب کودکی بازمی‌گردند؛ و اینگونه عاملی وراثتی که خود را موظف می‌دانستم به نفع متمرکز نمودن روشنایی بر رواننژندی کنارش بگذارم، دامنه‌ای از نفوذ را بدست می‌آورد. اگر من افسرده، گیج یا خسته بودم شک و تردیدهایی از این دست بی‌شک می‌بایست به عنوان نشانه‌ای از ضعف تعبیر می‌شد. از آنجایی که وضعیت من کاملا ً خلاف آن است، پس بایست این نتایج را حاصل افکاری صادقانه و معتبر بدانم و به این افتخار کنم که پس از این سطح از عمیق شدن در موضوع باز هم تحمل نقدهای این چنینی را دارم. آیا ممکن است این تردید تنها نمایانگر مرحله‌ای از پیشروی به سوی دانشی بیشتر باشد؟ همینطور قابل توجه است که هیچ احساس شرمندگی برایم وجود ندارد، چیزی که بالأخره در این مناسبت امکان بروز دارد. یقینا ً در "دان"( شهری باستانی در شمال اسرائیل) جار نخواهم زد و در "اشکلون"، در سرزمین فلسطینیان پیرامونش حرف نخواهم زد. اما در نظر شما و خودم بیشتر حس پیروزی دارم تا شکست- و این درست نیست. زیگموند فروید ۲۱ سپتامبر ۱۸۹۷
541Loading...
24
دیروز سالگرد تولد زیگموند فروید فیلسوف ناخودآگاهِ ناخودآگاه بود، کسی که ایده ها و نظریات او را چه بپذیریم چه مخالف آنها باشیم، بدون شک یکی از تأثیرگذارترین اندیشمندان تاریخ بوده است.
480Loading...
25
تولدت مبارک آقای فروید🎉 نامه ی فروید به توماس مان، به مناسبت شصتمین سالگرد تولد مان: من می توانم برای شما آرزوی زندگی طولانی و شادی داشته باشم، همانطور که در چنین مناسبت هایی مرسوم است.   اما من از انجام این کار خودداری خواهم کرد.  اعطای آرزوها پیش پا افتاده است و به نظر من بازگشت به دورانی است که بشر به قدرت مطلق اندیشه باور داشت.  به‌علاوه، شخصی‌ترین تجربه‌ام باعث می‌شود که وقتی سرنوشت رحمت‌آمیز به مدت زمان زندگی ما پایان می‌دهد، آن را چیز خوبی بدانم.
480Loading...
26
Media files
360Loading...
27
ایران می‌خواهد تماس‌های خود را با آژانس انرژی اتمی حفظ کند بهشتی‌پور: گروسی به دنبال پاسخ دو سوال در ایران است/ برخی در داخل فضا علیه ایران را تشدید می‌کنند سفر رئیس کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به خبرآنلاین گفت: آقای کمالوندی سخنگوی آژانس انرژی اتمی قبل از سفر گروسی توضیحاتی در مورد اینکه دستور کار آقای گروسی در تهران چیست نداد. اطلاعاتی که از سفر او به ایران منتشر می‌شود مقداری قطره چکانی است. بهانه اصلی سفر گروسی شرکت در اولین کنفرانس بین‌المللی هسته‌ای است که در اصفهان برگزار می‌شود. به نظر می‌رسد گروسی در تهران به دنبال حل دو سوال باقیمانده‌ای باشد که آژانس‌بین‌المللی انرژی هسته‌ای از ایران دارد. او احتمالا فرصت را مغتنم می‌شمارد تا پاسخی برای سوالات آژانس داشته باشد. اجلاس شورای حکام در خرداد ماه برگزار می‌شود و اگر گروسی با پاسخ سوالاتش برنگردد،‌ دوباره سوالات مطرح می‌شود. به نظر می‌رسد ایران باید با آژانس به یک راهکار مشترک برسد تا بهانه دست کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان که دنبال سوژه‌سازی هستند و انواع فضاسازی علیه ایران دارند داده نشود و عملکردشان خنثی شود. این کارشناس مسائل هسته‌ای در مورد به تعویق افتادن سفر گروسی و سپس ادعاهای او در مورد رسیدن ایران به مقدار موردنیاز اورانیوم غنی‌شده برای دستیابی به بمب هسته‌ای گفت:‌ واقعیتش این است که ایران می‌گوید ما زیرنظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعالیت می‌کنیم و بازرسان آژانس به‌راحتی به ایران می‌آیند و برمی‌گردند. حتی در زمانیکه اسراییل ایران را تهدید می‌کرد گروسی گفت علی‌رغم تهدیدها کارشناسان آژانس‌بین‌المللی انرژی هسته‌ای به ایران می‌آیند و کارشان را انجام می‌دهند. به هر حال ایران تحت نظر آژانس است. برخی در داخل هم نکاتی را مطرح می‌کنند که فضا علیه ایران را تشدید می‌کند. درحالی که سیاست ایران همچنان سیاستی است که با هرگونه تولید و نگهداری و تکثیر سلاح هسته‌ای در هر جا و از جمله ایران مخالفت می‌کند. دکترین هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است و دنبال رفتن به سمت تولید بمب نیست. اما بحث اینکه ذخایز اورانیوم ایران به حدی رسیده که می‌تواند اگر بخواهد بمب درست کند، مساله جدایی است. صرف داشتن ذخیره اورانیوم برای ساخت بمب کفایت نمی‌کند. شما باید بتواند فناوری داشته باشید که بمب را امن نگهدارید تا در درجه اول به خودت آسیب نرسد. از طرف دیگر باید بتوانید در یک زمان و مکان مشخصی که ارائه کنید، آن بمب را استفاده و آزمایش کنید که آن هم یک فناوری خاص خودش را دارد. او در مورد ایران هدف ایران از دعوت گروسی به کشور چه بود، توضیح داد: ایران در سیاست‌های کلان خود دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست و بحث این است که ذخایز اورانیوم ایران همیشه در حدی هست که اگر اراده کند می‌تواند بمب بگذارد. تمام ذخایر اورانیوم ایران، در گزارش‌های دوره ای آژانس اعلام شده و به شورای حکام اعلام شده و خبرگزاری‌هایی مانند رویترز و... هم آن را با جزئیات درج می‌کنند. در نهایت ایران چیز مخفی ندارد. میزان ذخایر اورانیوم،‌ سانتریفیوژها و .... در گزارش‌های شورای حکام وجود دارد. بنابراین فضاهای رسانه‌ای گاهی برای دامن‌زدن به ایران هراسی شکل می‌گیرد. ایران از آقای گروسی دعوت کرده تا در کنفرانسی که در اصفهان برگزار می شود شرکت کند. منتها این مساله نشان می‌دهد ایران همچنان آژانس را در دستور کار دارد و ترجیح می‌دهد همچنان تماس‌هایش با آژانس انرژی اتمی حفظ شود. همکاری ایران با آژانس در واقع کمک می‌کند تا ایران بهتر بتواند بهانه را از دست طرف مقابل غربی بگیرد. هر چقدر ایران همکاری بیشتری با آژانس داشته باشد، بیشتر می‌تواند طرف مقابل را خلع سلاح کرده و تبلیغاتش را خنثی کند.
410Loading...
28
‏عکس از سیما
272Loading...
29
◇ ‍ خبر کوتاه با تیتر متوسط بود: فرخ‌رو پارسا اعدام شد تاریخ روزنامه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ شمسی در کنار خبر برگزاری نخستین جلسه شورای انقلاب فرهنگی و چه همزمانی تلخی؛ اعدام نخستین زن وزیر و البته زنی که وزارت آموزش و پرورش را برعهده گرفته بود بعد از یک سال و سه ماه پنج روز کمتر از پایان نظام شاهنشاهی در ایران اعدام شد؛ جرم غارت بیت‌المال و ایجاد فساد و فحشا در آموزش و پرورش همکاری با ساواک منحله اخراج فرهنگیان مبارز و شرکت در تصویب قوانین ضد مردمی و وابسته کردن آموزش و پرورش به فرهنگ استعماری امپریالستی… جرم‌هایی که می‌توانست باعث اعدام او که  بعد از انقلاب به ایران بازگشت نشود. اما جرم او فقط این بود که نخستین زنی بود که وزارت را برعهده گرفته بود. فرخ‌رو پارسا در تبعید بدنیا آمد، مادرش فخرآفاق پارسا مدیر مجله جهان زنان بود که در آن به دولت قوام نقد کرده بود و دولت او را به همراه همسرش فرخ‌دین تبعید کرده بود. فرخ‌رو متولد اولین روز سال ۱۳۰۱ شمسی در تبعید قم بود. بعد از به دنیا آمدن او به تهران آمدند. اما بار دیگر این بار به مشهد تبعید شد و فرخ رو در مشهد تحصیلاتش را ادامه داد. او جزو اولین دانش‌آموزان دانشسرای عالی دختران تهران بود و زمانی که در ۱۹ سالگی در مدرسه تدریس می‌کرد با سروان احمد شیرین سخن ازدواج کرد. خانم پارسا در حین تدریس و البته مادر شدن درسش را ادامه داد و مدرک دکترای پزشکی خود را دریافت کرد و در کنار سایر اعضای سازمان زنان در حوزه تلاش برای حق رای مبارزه کرد و از نخستین زنانی بود که وارد مجلس شد. در تغییراتی که حدود سالهای ۱۳۴۳ در کابینه رخ داد ابتدا معاون وزیر و در پنجم شهریور ۱۳۴۷ وزیر آموزش و پرورش شد. یکی از آشناهای خانوادگی عمویم که سالها از معاونان خانم پارسا بود از انضباط و دیسیپلینش می‌گفت. در زمان او تحولات زیادی در حوزه تدریس به وجود آمد و مدارس زیادی تاسیس شد و برخی از انقلابی‌های بعدی از مشاورانش در تهیه کتاب‌های دینی بودند. در سال ۵۳ او بازنشست و از وزارت آموزش و پرورش رفت تا مطب خودش را باز کند. او در این مطب روزهایی رایگان بیماران را درمان می‌کرد. در روزهای انقلاب پارسا در لندن است وقتی به او توصیه می‌شود که به ایران برنگردد می‌گوید: «من کاری نکرده‌ام که بترسم و حتماً بر می‌گردم.» با بازگشت به ایران مشکلات شروع می‌شود و مدتی در خانهٔ دختر و یکی از بستگانش مخفی می‌شود و تلاش خانواده برای خروج او از کشور با مخالفتش مواجه می‌شود و می‌گوید که «اصلاً نمی‌خواهم بروم.» سر انجام در روز شنبه بیست و هفتم بهمن‌ماه زمانی که فرخ‌رو پارسا و همسرش به منزل پسرش حمید رفته بودند، به همراه همسرش دستگیر و به زندان اوین منتقل شده و در بامداد ۱۷ اردیبهشت ۵۹ اعدام شد. پیکرش را در حالی که زنان خانواده غسل دادند در قطعه ۴۱ بهشت زهرا جایی که حالا همه گورهایش از بین رفته به خاک سپرده شد. #فرخ‌رو_پارسا #آموزش_پرورش #نخستین_وزیر_زن از کانال فرزانه ابراهیم‌زاده 💢
441Loading...
30
به مناسبت یکصدمین سالگرد خیزش ملی دوم حمل ( فروردین ) ۱۳۰۲ شکست جمهوری رضاخانی بخش اول در رد کلان روایت حاکم درباره شکست جمهوری رضاخان  کلان روایت حاکم درباره شکست جمهوری رضاخانی این است که رضاخان سردارسپه تلاش کرد ایران را جمهوری نماید اما روحانیون مخالفت کردند و با توجه به مخالفت روحانیت ، رضاخان به سراغ تغییر سلطنت رفت ،  این کلان روایت بنا به دلایل گوناگون اشتباه و ناشی از یک نوع زمان پریشی تاریخی است ، روحانیت اگرچه از جمهوری رضاخانی حمایت نکرد اما هیچ مخالفت جدی نیز با حرکت رضاخان برای تاسیس جمهوری در ایران،  سازماندهی نکرد ، اصولا در آن شرایط ، روحانیت فاقد قدرت سیاسی و توان بسیج گری بود و خود نیز داعیه و انگیزه ای برای ورود به معادلات و مجادلات  سیاسی را نداشت ، از همین رو است که در کل پروسه ای که منجر به تاسیس سلطنت پهلوی می گردد ، روحانیت رویکرد بی طرفی توام با رضایت را دارد ،  اقداماتی مانند ارسال شمایل حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام  برای رضاخان سردارسپه از طرف میرزای نائینی و دیدار مراجع و علما با رضاخان بعد از سرکوب خزعل و عدم حمایت آنان از درخواست  ملکه جهان مادر احمد شاه برای غیر شرعی دانستن خلع احمد شاه و انقراض قاجاریه ، همگی نشان دهنده همراهی مراجع و روحانیت با سلطنت رضاشاه است و پس از سلطنت رضاشاه نیز اکثر علما مشهور با ارسال تلگراف ، پادشاهی وی را تبریک گفتند و بدین ترتیب حمایت خود را از وی نشان دادند ، بنابراین مخالفت روحانیت با رضاخان، یک واقعه بعدی است که به اشتباه به زمان پیش از تغییر سلطنت تعمیم داده می شود ، افزون بر عدم مخالفت با قدرت گیری رضاخان ، هیچ نشانه ای از مخالفت فعالانه روحانیت با تاسیس جمهوری به وسیله  رضاخان نیز وجود ندارد ، اعلامیه ۱۲ فروردین مراجع و علما قم در تشکر از لغو جمهوریت به وسیله رضاخان، اولا پس از خاتمه ماجرای جمهوری بود و ثانیا حمایت از رضاخان بود که بعد از شکست جمهوری ، در آستانه برکناری از ریاست وزرایی بود ولی علما و مراجع با تاگید بر این که باید قدر این نعمت( زمامداری رضاخان ) را دانست در واقع با عزل وی از ریاست وزرایی مخالفت کردند،  حال اگر بپذیریم  کل کلان روایت حاکم درباره شکست جمهوری رضاخانی اشتباه است ، پس چه عواملی منجر به شکست این جمهوری شدند ؟! درباره مهمترین عوامل شکست جمهوری رضاخانی می توان به موارد ذیل اشاره کرد : ۱. مقاومت فراگیر مردم تهران مردم تهران به عنوان میراث داران اصلی سنت مشروطه ، به شدت با تحرکات ایجاد دیکتاتوری در پوشش جمهوری مقابله کردند از ۲۸ اسفند مردم تهران به صورت خود جوش و در دسته جات چند هزار نفری ، چند روز پشت سرهم علیه  جمهوری خواهی رضاخانی اعتراض کردند ، شدت اعتراضات مردم تهران تا حدی بود که در عمل جنگ مغلوبه شد و رضاخان قافیه را باخت و از روز ۲۸ اسفند که جنبش ملی ضد دیکتاتوری رضاخان آغاز شد در عرض ۵ روز ، رضاخان کاملا شکست خورد تا جایی که در روز سوم فروردین ، مردم تهران خواستار عزل و محاکمه رضاخان گردیدند . شعارهای مردم در روز دوم فروردین،  از جمله زنده باد احمد شاه و مرده باد جمهوری بود ‌. ۲. مقاومت ملی مردم شهرستان ها و سایر مناطق اگرچه مانند تهران وارد اعتراض فراگیر نشدند ولی بنا به گزارش های مختلف که خود امرای لشکر برای رضاخان ارسال کردند ، در سرتاسر ایران هیچ استقبال و حمایتی از جمهوری خواهی رضاخان نگردید . ۳.مخالفت روشنفکران و ملیون آزادیخواهان و مشروطه خواهان مانند بهار و عشقی و اسکندری و ...... فعالانه با جمهوری خواهی رضاخانی مخالفت کردند و برای مردم تئوریزه کردند که جمهوری رضاخانی در واقع تبدیل نظام سلطنت به جمهوری نیست بلکه سقوط مشروطیت و ایجاد دیکتاتوری در پوشش جمهوری است . ۴. اقلیت پارلمانی نمایندگان اقلیت مجلس شورای ملی به رهبری سید حسن مدرس قهرمان اصلی ناکام گذاشتن جمهوری رضاخانی بودند اما مدرس نه به صفت یک روحانی بلکه در جایگاه نماینده مجلس مشروطه و در راستای دفاع از مشروطیت در برابر دیکتاتوری موفق به این مهم گردید . ۵. بازار نقش بازار تهران در بسیج مخالفان بسیار مهم بود و بازار در آن دوره نقش پیشرو داشت ، چنانچه در صدر مشروطیت هم بازار در پیروزی مشروطیت و نیز در مقابله با افکار ارتجاعی و حتی تصویب اصول عرفی و برابری خواهانه در قوانین اساسی مشروطیت نقش مهم و مفیدی ایفا کرده بود ، پس این جا نیز بازار نه به عنوان یک نهاد سنتی و محافظه کار بلکه در مقام مدافع ارزش های مشروطیت به میدان آمد و از حفظ سلطنت مشروطه دفاع کرد. ۶. عدم وفاق درونی در اردوگاه رضاخان سردارسپه نتوانست در میان اردوگاه خودی وفاق ایجاد کند هنوز حس شاه دوستی در میان بدنه قشون وجود داشت از همین رو است که اخباری مبنی بر مخالفت افرادی مانند یزدان پناه از درون اردوگاه رضاخان نیز منتشر شد. https://t.me/bahmanighajar
400Loading...
31
شکست جمهوری رضاخانی بخش دوم ۷. مقاومت محمدحسن میرزا ولیعهد بی تردید محمد حسن میرزا ولیعهد نقشی اساسی در شکست رضاخان داشت ، اما چون تاریخ بی رحم است و بازندگان را فراموش می کند و محمد حسن میرزا نیز سرانجام شکست خورد ، مقاومت وی در برابر جمهوری رضاخانی و شکست سنگینی که او به رضاخان در این قضیه وارد کرد نیز بعدها فراموش شد .‌ در یک نتیجه گیری باید گفت ملت ایران به طور عام و مردم تهران به طور خاص ، در برهه شکست جمهوری رضاخانی هنوز احساسات سلطنت طلبی و شاه دوستی داشتند و از سویی دیگر طرفدار ارزش های مشروطیت بودند ، احمد شاه را هم به عنوان شاه خود و هم نماد مشروطیت دوست داشتند به ویژه این که پس از خلع محمد علی شاه در واقع خود مردم احمد شاه را به سلطنت برگزیدند و او را به عنوان شاه مشروطه تربیت کرده و پرورش دادند و سلطنت وی در حقیقت نماد سلطنت مشروطه و حاکمیت ملی بود ، بنابراین بر فرض که از او گلایه هایی هم داشتند نمی خواستند سلطنت او که در واقع حاکمیت نظام مشروطه و خون بهای شهدای مشروطیت بود از میان برود و دیکتاتور مشکوکی که در فضای عمومی آن روزگار همه او را عامل انگلیس می دانستند بر سر کار بیاید و بساط آزادی و مشروطیت را برچیده و در پوشش جمهوریت ، حکومت دیکتاتوری ایجاد کند،  بنابراین قیام تاریخی دوم حمل ( دوم فروردین ) در واقع یک خیزش ملی برای دفاع از مشروطیت در برابر دیکتاتوری بود ، نکته جالب این جاست که پهلویست هایی که خود را مشروطه خواه و پادشاهی خواه می دانند نه تنها هیچ یادی از این خیزش ملی نمی کنند بلکه در صدد تحریف آن بوده و مسببان نابودی نظام شاهنشاهی و مشروطه پادشاهی یعنی پهلوی را که طرف شکست خورده جمهوری خواهی سال ۱۳۰۲ و ۱۳۰۳ بود را تقدیس می کنند . در پایان برای این که جو عمومی نسبت به جمهوری رضاخانی را بیشتر درک کنیم ، شعری از ملک الشعرای بهار درباره جمهوری سردار سپه را که تصویر گر کامل اوضاع است را آورده و یادداشت را با این شعر به پایان می برم : جمهوری سردار سپه مایهٔ ننگ است این صحبت اصلاح وطن نیست که جنگ است از کار قشون حال خوش از ما چه توقع کاین فرقه بر این گله شبان نیست پلنگ است بی‌علمی و آوازهٔ جمهوری ایران این حرف در این مملکت امروز جفنگ است اموال تو برده است به یغما و تو خوابی آن کس که ‌پی حفظ ‌تو دستش به ‌تفنگ است آزادی و مشروطیت افتاده به زحمت این گوهر پر شعشعه در کام نهنگ است در پردهٔ جمهوری کوبد در شاهی ما بی‌خبر و دشمن طماع زرنگ است تا تعزیه‌گردان بود آن هوچی بی‌دین این قافله تا حشر در این بادیه لنگ است افسانهٔ جمهوری ما ملت کودک عیناً مثل ملعبهٔ شهر فرنگ است در کیسهٔ ناهید بود لعل و زر و سیم زین رو کلماتش همگی ‌رنگ‌به‌رنگ است https://t.me/bahmanighajar
410Loading...
32
کدام حسن صباح؟ کدام اسماعیلیه؟ کدام ایران؟ به بهانه پایان پخش سریال «حشاشین». امیر هاشمی مقدم: انصاف‌نیوز (چکیده بسیار کوتاه‌شده): در ماه رمضان، کلیپ‌های یک گردشگر مصری پر بازدید شده بود که در خیابان‌های تهران با فیلم‌برداری از برخی مردم که روزه‌خواری می‌کردند، از مسلمانی ایرانیان تعجب می‌کرد. در همین ماه رمضان سریال «حشاشین» هم توسط پیتر میمی، کارگردان مصری ساخته شد. ذهنم ناخودآگاه میان این دو رویداد ارتباط برقرار می‌کند. ۱- هنوز بسیاری از مسلمانان، ایرانیان را مسلمان واقعی نمی‌دانند. بخشی از این داستان به دوگانه شیعه-سنی و بخشی به دوگانه عرب-عجم باز می‌گردد. در این میان تاریخ و سرگذشت ایران و مقاومت‌های فرهنگی (همچون نهضت شعوبیه)، سیاسی (همچون سلسله‌های صفاری، سامانی، آل بویه و...) و شورش‌های استادسیس، سنباد، بابک خرم‌دین و... نیز به چنین باورهایی دامن می‌زند. به تعبیر جواد طباطبایی، ایران اگرچه از نخستین سرزمین‌های اسلامی شد و مردمانش اسلام آوردند، اما هرگز پاره‌ای از امت اسلامی نشد و به‌صورت تافته‌ای جدا بافته باقی ماند. در سریال حشاشین، حسن صباح و اسماعیلیان پیرو او صرفا گروهی آدم‌کش هستند که تنها به جهان اسلام ضربه می‌زنند. ۲- سریال حشاشین بیشتر بر پایه داستان‌ها و روایت‌های غیرمستند درباره حسن صباح است. البته در کتاب «بررسی انسان‌شناختی سینمای تاریخی ایران» (۱۳۹۲. انتشارات دریچه‌نو) نشان داده‌ام که سینما یک واسطه یا مدیوم است و موظف نیست تاریخ را جزء به جزء بازنمایی کند؛ بلکه نیاز به دراماتیک کردن تاریخ دارد تا مخاطب را جذب کند؛ اما اصل رویداد نباید قربانی شود. در سریال حشاشین شما با حسن صباحی که نیرنگ‌باز است و در راه قدرت‌طلبی حتی خانواده‌اش را هم قربانی می‌کند روبرو می‌شوید. منابع این سریال یا نوشته‌های مورخان سنی‌مذهب دشمن اسماعیلیه است یا قصه‌پردازی‌هایی همچون «سه یار دبستانی» و «خداوند الموت». در حالی‌که بسیاری از اسناد تاریخی نشان می‌دهد حسن صباح شخصیتی پارسا، ساده‌زیست و عادل بود و همین عدالت باعث شد مردم نقاط مختلف ایران گرد او جمع شوند. تا آنجا که به قول استاد باستانی پاریزی، زنان روستاهای اطراف قلعه تا چهارصد سال پس از مرگش، با درود فرستادن بر او ریسندگی‌شان را آغاز می‌کردند. ۳- این سریال بخشی از تاریخ ایران را روایت می‌کند. تقریبا همه صحنه‌ها در دژ الموت، اصفهان یا ری اتفاق می‌افتد. شخصیت‌های اصلی فیلم هم همگی ایرانی‌اند. اما تمدن و فرهنگ ایرانی دارد توسط غیرایرانی‌ها روایت و مصادره می‌شود و شخصیت‌ها، زبان مکالمه، پوشاک، معماری، موسیقی و... عربی است. علی‌رغم توانایی بالای ایران در حوزه سینمای تاریخی، این توانمندی صرفا بر سینمای دینی متمرکز شده و از ساخت فیلم و سریال درباره تاریخ ایران غفلتی نابخشودنی داریم. اگر درباره پیامبران بنی‌اسرائیل فیلم و سریال می‌سازیم (که باید بسازیم و خیلی هم خوب و لازم است)، فراموش نکنیم به جز ما شش میلیارد دیگر از جمعیت کره زمین هم باورمند به این پیامبران هستند و می‌توانند درباره‌شان فیلم و سریال بسازند. اما درباره تاریخ ایران وظیفه اصلی بر دوش خودمان نیست؟ ۴- آنچه در سریال حشاشین و به‌طور کلی قصه‌پردازی‌ها درباره حسن صباح نادیده گرفته می‌شود، ایران‌دوستی وی است. فرهاد دفتری (به‌عنوان یکی از دقیق‌ترین پژوهشگران حوزه اسماعیلیه) «احساسات ملی ایرانی» را بخشی از انگیزه حسن صباح می‌داند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. جالب است بدانیم اسماعیلیان نزاری (پیروان حسن صباح) نخستین مذهب اسلامی بودند که کتب و دستورالعمل‌های دینی‌شان را به زبانی غیر از عربی (فارسی) نوشتند. ۵- دژ الموت یکی از شناخته‌شده‌ترین بناهای تاریخی ایران در جهان است. در حالی‌که جز ویرانه‌ای از آن برجای نمانده. ای‌کاش دژ الموت بر پایه منابع تاریخی مورد بازسازی قرار می‌گرفت و تا حد امکان به شکل اولیه‌اش در می‌آمد. در نظر داشته باشیم که پس از پخش هر سریال تاریخی یا انتشار هر رمان تاریخی، بازدید گردشگران از مکان‌های نمایش‌داده‌شده در آن سریال یا رمان تاریخی رشد چشمگیری داشته است. ۶- اسماعیلیان به‌عنوان یکی از مذاهب ایرانی همچنان نسبت‌شان با ایران مشخص نیست. علی‌رغم تفاوت‌های آشکاری که با مذهب شیعه دوازده امامی دارند، اما به باورم همچنان باید آنها را پذیرا باشیم. گویا سال‌ها پیش درخواست داده‌اند به‌عنوان شاخه‌ای از تشیع، شعبه و دفتری در قم تاسیس کنند، اما پاسخی دریافت نکردند. آنان هنوز خودشان را شیعه می‌دانند، هنوز به ائمه اطهار ارادت دارند، هنوز دژ الموت یکی از زیارت‌گاه‌ها (یا دست‌کم مکان‌های مورد احترام)شان است، هنوز جمعیت ۱۵ میلیون‌شان چه در افغانستان، چه در تاجیکستان، چه در هند و چه در افریقا علاقه به ایران دارند و... . یادداشت‌های قدیمی‌ام در معرفی اسماعیلیان در اینجا و اینجا. @moghaddames
331Loading...
33
کتاب جالبی بود، با روایتی داستانی سعی کرده زمختی و سختی اقتصاد رو با زبانی خودمانی برای مخاطب بیان کنه، برای کسانی که علاقه مند به فعالیت در بازارهای مالی هستند، منبع خیلی خوبیه و نویسنده - آقای دکتر الحسینی- راههای خلق ثروت در این بازارها رو برای تازه واردها به خوبی توضیح دادن. اگر علاقه مند به اقتصاد و بازارهای مالی بودید، خوندنش رو بهتون توصیه می کنم. ✨ @azarijahromi
330Loading...
34
حوادث به طور ضروری از علل ناشی نمی‌شوند بلکه برعکس، هر چیزی به وسیله غایت خاصش برانگیخته می‌شود.من به عنوان فعل بی‌علت و خود به خودی خودآگاهی خودش و نیز جز من یا عالم حسی یا پایداری را که باید توسط عقل عملی هدایت شود وضع می‌کند.او کل طبیعت را آن‌گونه می‌دانست که بر ما معلوم می‌شود و تنها از «ماده حسی موهومی» تشکیل شده است که واقعیت اخلاقی پیش‌رونده و غایت یا تکلیف کل جهان را آشکار می‌کند.نهادها، مانند قوانین می‌توانند در انجام تکلیف اخلاقی دخیل باشند به این دلیل که آنها شخصیت‌های متعارض را کنترل و هماهنگ می‌کنند چون در غیر این صورت قادر به تشخیص غایت اخلاقی‌شان نبودند.او کل عالم پدیداری را فقط ماده تکلیف می‌دانست که صورت حسی را به عنوان جزمنی که در صدد «تحقق خویشتن» است می‌سازد. او عالم را دارای نظم اخلاقی می‌دانست و بنابراین فرد را می‌گفت باید بر طبق تکلیف و وجدان خویش عمل کند نظم عالم همان ذات اشیا و اصل اعلای آنها یعنی «آزادی» است عالی‌ترین واقعیتی که حتی برتر از حقیقت است. در واقع اراده آزاد خود را می‌آفریند یعنی خود را شکوفا می‌کند که او حقیقی‌ترین واقعیات است و خود زمان،  مانند همه پدیدارها صرفاً عامل و وسیله خودشکوفایی از طریق اراده آزاد هستند. اراده، ذاتِ نظام اخلاقی است. از نکات مهم فیخته این بود که او به تقدم عقل عملی باور داشت و عقل نظری «تابع اراده» می‌دانست. بنابراین از نظر او عقل، متعلقات و موضوعات اخلاقی‌اش را به کار می‌گیرد و در چنین اقدامی در یک سنتز با اراده متحد می‌شود. او می‌گفت: تفکر عقلی و اراده در انسان با یکدیگر تعامل دارند، به انسان کمک می‌کنند تا از طریق خود بیانگری و جدال منِ او با جزمن یا همان عالم پدیداری حسی که قصد دارد او را از غایت اخلاقی دور کند به خود شکوفایی برسد. او خود شکوفایی را از طریق اراده، امری تدریجی و منزل به منزل می‌دانست و در فرایندی الهی که از طریق آن خداوند نظم اخلاقی جهان را برقرار یا تنظیم می‌کند و تکلیف جهانی را باز می‌نمایاند می‌دانست.در آخر باید گفت که فیخته خدا را منِ کلی،  فرایند اخلاقی کلی آزاد و فعالیت جهان آفرین می‌دانست. همچنین او با کانت موافق بود که پیشرفت اخلاقی انسان در کل سرمدیت تداوم می‌یابد
390Loading...
35
https://t.me/andishevasedayiranian فیخته، ایدئالیستِ دوآتشه May 3, 2024 by موسی واحد | تَعَمُّق در راستای ایدئالیسم آلمانی این نکته ناگفته پیدا است که فیخته، دوآتشه‌ترین ایدئالیست است. زمینه‌های ایدئالیسم فیخته به نوعی بود که فلسفه فیخته وابستگی بسیار آشکاری را به فلسفه کانت و چه بسا اسپینوزا نشان داد. دو ایده بسیار مهم را از کانت و اسپینوزا برگرفت، و این دو ایده را در یک نظام یگانه‌انگارانه فلسفی ادغام کرد، نتیجه این نظام در واقع نظامی بود که بر اراده اخلاقی به عنوان یک «اصل فعال» عالم تمرکز داشت. یکی از نکات مهم این است که دیدگاه فیخته به فلسفه هگل و شوپنهاور کمک بسیار زیادی کرد. به صورت کلی او بر هگل و هگلی‌ها، بر شوپنهاور و شاگردانش و بر مکتب اگزیستانسیالیست‌های معاصر تاثیر به‌سزایی گذاشت. فیخته واقعیت آگاهی را کلید فهم «واقعیت» در نظر گرفت همانطور که در عبارت «من می‌اندیشم» آشکار شده است ذهن آگاه (یا همان خودآگاهی) هم اشیا (یا همان واقعیت) را می‌آفریند و هم معرفتی که از طریق آن اشیا شناخته می‌شود. این دیدگاه با اندیشه بارکلی که می‌گفت: وجود داشتن ادراک شدن است همسان بود در واقع یک شیء نمی‌تواند موجود شود مگر آنکه یک موجود ادراک کننده آن را درک کند. او می‌گفت: جهان یک نظام عقلانی و یکپارچه است که رو به سوی غایتی دارد و بنابراین جهان یک ماشین محض نیست که توسط علل معین کنترل شود. در باب عقل می‌گفت: عقل یک موجود واقعی یا نیرویی است که «افعال هدفمندی» را انجام می‌دهد و دربردارنده خودآگاهی و شناخت جهان به منزله یک کل یکپارچه هست. تفسیر عقل از جهان را او می‌گفت: عقل جهان را به کمک روش دیالکتیکی که یک نوع از سیستم منطقی برای درک جهان است به مثابه یک واقعیت عقلانی تفسیر می‌کند. فیخته خودآگاهی را «عمل و کردارِ بنیادی» می‌دانست یعنی اصل اولیه منطقی که نه قابل اثبات است و نه به وسیله علل معین از پیش تعیین شده است. هنگامی که عقل کارکرد خود را انجام می‌دهد با مشکلات مربوط به انتخاب یا تناقض‌های موجود میان کردارهایی که به طور واقعی روی می‌دهند و کردارهایی که عقل منطقاً انتظار دارد روی می‌دهد مواجه می‌شود؛ عقل تلاش می‌کند که این مشکلات یا تناقضات را حل کند و به این صورت مشکلات جدیدی را خلق می‌کند. از همین طریق عقل در این دیالکتیک از سه اصل عقلی که همان (تز، آنتی‌تز، و سنتز) هستند استفاده می‌کند تا طبیعت و غایات جهان را تفسیر کند. اگر به صورت خلاصه بخواهم بگویم: تز نتیجه نخستین از ارائه یک راه حل مناسب ناتوان است و به همین نحو آنتی‌تز های نامناسب را به وجود می‌آورد، سنتز در واقع تز و آنتی‌تز را در یک منطق دیالکتیکی عقل با یکدیگر ترکیب می‌کند. فیخته درباره‌ی چگونگیِ احکام ترکیبی پیشینی می‌گوید: «روش دیالکتیکی از طریق ترکیب و وحدت دو اصل متضاد» باعث به وجود آمدنِ احکام ترکیبی پیشینی می‌شود. یعنی همان من و جزمن احکام ترکیبی پیشینی را ممکن می‌کند. تز همان من است آنتی‌تز همان جزمن و سنتز وحدت من و جز من است. او فرایند دیالکتیکی را مانند فرایند اخلاقی بی‌پایان می‌دانست به این دلیل که هر سنتزی به نوبه خود به تز جدیدی تبدیل می‌شود که در یک سنتز جدید به آنتی‌تز مطابق با خود می‌پیوندد تا فرایند پایان ناپذیری را تکرار کند، این فرایند دیالکتیکی تا زمان رسیدن به من مطلق و کلی ادامه پیدا می‌کند. «روش دیالکتیکی» اساس و مبنای فلسفه هگلی شد و معمولاً به آن دیالکتیک هگلی می‌گویند و امروزه هم این دیالکتیک به حوزه فلسفه تاریخ کشانده شده و سعی کرده‌اند تاریخچه دستاوردهای عقلی و فرهنگی انسان را تفسیر کنند. مبنای ایده‌آلیسم ذهنی فیخته با نظام فلسفی کانت بود که او سعی داشت نظام فلسفی کانت را از طریق ترکیب عقل محض با عقل عملی کامل کند. بر پایه وحدت استعلایی آگاهی کانت مفهوم من یا خودآگاهی را بنیان گذاشت و آن را مبنای اصل خود یعنی «من می‌اندیشم» قرارداد. برای فیخته «من» یک عامل پیشینی تبدیل شد که مقولات گوناگون کانتی را با قانون اخلاقی یا امر مطلق ترکیب می‌کرد و از طریق آن این دو عنصر در یک نظام واحد ترکیب می‌شدند. «واقعیت نهایی» در نزد فیخته همان منِ اخلاقی، اراده محض، عقل فعال و خیر بود. فیخته اظهار داشت ما نه برای هستی خود بلکه برای آنچه باید باشد یعنی عمل به تکلیف مان می‌کوشیم. هستی به خودی خود دارای ارزش نیست زیرا به عنوان جوهر یا ماده فقط نمود یا پدیدار است ارزش آن عبارت است از تجلی اراده محض آن که همان شیء فی‌نفسه یعنی واقعیت نهایی و مطلق است. نتیجه آن که اعتبار یک فلسفه منوّت به این فرض است که هستی نیستی است و تکلیف مطلقاً همه چیز است.نقطه نظرات او به این نوع بود که هر کس عالم پدیداری را جدایی از ذات معقولش ملاحظه کند آن را نامعقول و غیر واقعی می‌یابد.طبیعت باید بر پایه الهیات تبیین شود.
390Loading...
36
خیانت به فلسفه by hammihanonline.ir - فرزاد نعمتی, خبرنگار گروه فرهنگ در بخش نخست این کتاب «گزیده‌ای از متون سیاسی هایدگر» آمده است. بخش دوم با عنوان «زمینه و شواهد تاریخی» مشتمل است بر نوشته‌ها و مصاحبه‌هایی از کارل لوویت، کارل یاسپرس و هربرت ماکوزه. بخش سوم، اما «تفاسیر» نام دارد و در آن مقاله‌هایی مهم از لوویت، یورگن هابرماس، امانوئل فای و خود ولین به همراه مصاحبه رابرت مگیوری با پیر بوردیو منتشر شده است. در ادامه ضمن بررسی کلی انواع تفاسیر موجود درباره نسبت هایدگر و نازیسم شرحی نیز بر مباحث این کتاب تقدیم خوانندگان خواهد شد. بسیاری مارتین هایدگر را بزرگترین فیلسوف قرن بیستم می‌دانند و معتقدند، چرخشی که او در فلسفه ایجاد کرد و نقد بنیادینی که بر تاریخ متافیزیک‌زده فلسفه وارد کرد، تاریخ جدید فلسفه را رقم زده است
10Loading...
37
https://ctreaderbot.vercel.app/a/B1Fmw8GslBDtx9A.html
471Loading...
38
🔹 همسر پادشاه اردن: هر روز خودم را به جای مادران اسرائیلی و جوانان اسرائیلی قرار می دهم تا رنج آنها را از این جنگ احساس کنم #چند_ثانیه @chandsanieh
491Loading...
39
Ⓜ️ زندگی احمد شاملو | از نازیسم هیتلری تا کمونیسم استالینی | سیمای روشنفکر ؟ #تاریخ_معاصر #ادبیات #شاملو 🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
510Loading...
40
🔵🔴استیگلیتز و معنای آزادی؛ پس‌گرفتن آزادی از راست این عنوان یادداشتی است از جان کسیدی در نیویورکر دربارۀ کتاب جدید جوزف استیگیلیتز؛ «راه آزادی». ترجمۀ یادداشت در شمارۀ ۱۴۰۳.۲.۱۶ روزنامۀ شرق منتشر شده است.  در ادامه بخش‌هایی از یادداشت را می‌خوانید: استیگلیتز در کتاب «راه آزادی: اقتصاد و جامعۀ خوب» به‌دنبال بازپس‌گیری مفهوم آزادی برای نیروهای مترقی است. او می‌نویسد: «خوانش محافظه‌کارانۀ کنونی از معنای آزادی، سطحی، نادرست، و ایدئولوژیک است. راست مدعی است که مدافع آزادی است، اما نشان خواهم داد که روشی که آن‌ها این کلمه را تعریف و آن را دنبال می‌کنند به نتیجۀ معکوس منجر شده و آزادی‌های بیشتر شهروندان را به‌شدت کاهش داده است». عنوان کتاب استیگلیتز بازی‌کردن  با «راه بردگی»، مرثیۀ معروف فریدریش هایک علیه سوسیالیسم است که در سال ۱۹۴۴ منتشر شد. استیگلیتز در بیان استدلال خود خواننده را به سفر تاریخ اقتصادی می‌برد، که همۀ افراد از جان استوارت میل تا هایک و میلتون فریدمن -نویسندۀ کتاب «سرمایه‌داری و آزادی» در سال ۱۹۶۲؛ کتابی که مدت‌ها کتاب مقدس بازار آزادی‌ها بوده است- تا ریگان و ترامپ را دربرمی‌گیرد. استیگلیتز در سال ۲۰۰۲، کتاب «جهانی‌سازی و نارضایتی‌های آن» را منتشر کرد و به‌شدت از صندوق بین‌المللی پول، انتقاد کرد. موفقیت کتاب -و جایزه نوبل- او را به یک شخصیت عمومی تبدیل کرد و در طول سال‌ها، او این نقدها را دربارۀ بحران مالی جهانی، نابرابری، هزینه‌های جنگ در عراق و موضوعات دیگر دنبال کرد. استیگلیتز به‌عنوان یکی از اعضای برجستۀ جناح مترقی حزب دموکرات، حمایت خود را از مقررات مالی سخت‌تر، کاهش بدهی‌های بین‌المللی، قرارداد جدید سبز (نیودیل سبز)، و مالیات‌های سنگین بر درآمدهای بسیار بالا و انباشت بالای ثروت ابراز کرده است. استیگلیتز در «راه آزادی»، شدیدترین انتقادات را به اقتصاددانان بازار آزاد، سیاستمداران محافظه‌کار، و گروه‌های لابی‌گر مطرح می‌کند، که طی چند نسل گذشته، به استدلال‌هایی دربارۀ گسترش آزادی برای ترویج سیاست‌هایی دامن زده‌اند که منافع گروه‌های ثروت و قدرت را به خرج جامعه تأمین کند. این سیاست‌ها شامل کاهش مالیات افراد ثروتمند و شرکت‌های بزرگ، قطع برنامه‌های اجتماعی، عدم تأمین سرمایه‌گذاری در پروژه‌های عمومی، و رهایی شرکت‌های صنعتی و مالی از نظارت است. استیگلیتز از میان مصائبی که از این دستور کار محافظه‌کارانه ناشی شده است به نابرابری فزاینده، تخریب محیط‌زیست، تثبیت انحصارات شرکت‌ها، بحران مالی ۲۰۰۸، و ظهور پوپولیست‌های راست‌گرای خطرناکی مانند دونالد ترامپ اشاره می‌کند. او می‌گوید که این پیامدهای شوم توسط قانون طبیعت تعیین نشده است. بلکه این‌ها «یک انتخاب بوده است؛ نتیجۀ چند دهه قوانین و مقررات نئولیبرالیستی حاکم بر اقتصاد ما». استیگلیتز در نیمۀ دوم «راه آزادی» توضیح می‌دهد که در «جامعۀ خوب» دولت طیف کاملی از مالیات، هزینه‌ها، و سیاست‌های نظارتی را برای کاهش نابرابری، مهار قدرت شرکت‌ها، و توسعۀ انواع سرمایه‌ها به‌کار می‌گیرد: سرمایۀ انسانی (آموزش و پرورش)، سرمایۀ اجتماعی (هنجارها و نهادهایی که اعتماد و همکاری را تقویت می‌کنند)، و سرمایۀ طبیعی (منابع زیست‌محیطی، مانند آب و هوای پایدار و هوای پاک). تعاونی‌های غیرانتفاعی و کارگری نقش بزرگ‌تری نسبت به الان خواهند داشت. از نظر سیاسی، استیگلیتز از یک مرکزگرا طی سال‌ها به‌تدریج به سمت چپ گرایش پیدا کرده و دربارۀ اینکه چگونه سیاست‌ها و قوانین ساخته و اجرا می‌شوند و چه کسانی از آن‌ها سود می‌برند، بیش از پیش حساس شده است. او می‌نویسد: «ما نمی‌توانیم توزیع فعلی درآمد و ثروت را از توزیع فعلی و تاریخی قدرت جدا کنیم». با توجه به این شرایط، و ظهور پوپولیست‌های اقتدارگرا مانند ترامپ، اوربان، و بولسونارو، می‌توان از چشم‌انداز ایجاد «جامعۀ خوبی» که استیگلیتز توصیف می‌کند تقدیر کرد. استیگلیتز در کتاب خود چندین دلیل برای بدبین‌بودن فهرست می‌کند، از جمله این حقیقت که «ایدئولوژی نئولیبرال در اعماق جامعه جریان دارد». از جنبۀ مثبت، او به رد گستردۀ رویکرد نئولیبرالی به موضوعاتی مانند نابرابری و تغییرات آب و هوایی، به‌ویژه در میان جوانان، اشاره می‌کند. در خلال گفتگوی ما، او گفت: «نئولیبرالیسم در حالت تدافعی است. بااین‌حال، او به قدرت پایدار شعارهای ساده در مورد آزادی هم اشاره کرد و گفت نمی‌خواهد بیش‌ازحد خوش‌بین به نظر برسد، اما «در کل، خوشبین هستم ...اما این یک نبرد جدي است». 🔦متن کامل یادداشت در روزنامۀ شرق bestdiplomacy:منبع https://t.me/andishevasedayiranian
4033Loading...
🔸شورش علیه سیاست 🔹منصوره محمدی خبرنگار گروه سیاست 🔹منبع:روزنامه هم میهن۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ @nehzatazadiiran 📌دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران در زمستان سال گذشته، از موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان رونمایی کرد. داده‌های این موج به شیوه پیمایشی و براساس مصاحبه حضوری با مشارکت ١۵ هزار و ٨٧٨ نفر و از افراد ١۵ سال به بالا در ٣١ استان کشور انجام شد و افراد شرکت‌کننده در این پیمایش به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته‌های این گزارش ملی در بخش‌های مختلفی از جمله نگرش‌های اقتصادی، مشارکت سیاسی، مسائل و مشکلات کشور، آزادی سیاسی، آزادی‌های اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ازجمله مواردی است که در این موج به آن پرداخته شده است. 📌از بهمن‌ماه سال گذشته تاکنون اطلاعات آماری این پیمایش در اختیار عموم قرار نگرفته است، هرچند که صابر جعفری‌کافی‌آباد، رئیس مرکز طرح‌های ملی هفته گذشته در نشست خبری اعلام کرد که مجلدی از نتایج این موج به‌زودی منتشر خواهد شد. اما مرکز تحقیقات اجتماعی و داده‌کاوی شناخت در گزارشی برخی یافته‌ها را با موج‌های قبلی این پیمایش مقایسه کرده است و برخی داده‌های آماری را که در اختیار معدودی از پژوهشگران قرار گرفته، ارزیابی کرده است. 📌در بخشی از این پیمایش تحولات نگرش‌های سیاسی کشور در دو بخش (پنج سال گذشته و پنج سال آینده) بررسی شده است. در بخش نخست این پیمایش، یک سوال مشترک؛ (از نظر شما وضعیت سیاسی نسبت به ۵ سال گذشته چه تغییری کرده است؟) از شرکت‌کنندگان مطرح و سپس براساس جنسیت، سن، درآمد، تحصیلات و محل سکونت نتایج مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. 📌نگرش عمومی نسبت به وضعیت سیاسی کشور حاکی از آن است که بیش از نیمی از مردم (۵۵/۵ درصد ) در سال ۱۴۰۲ معتقدند که وضعیت در ۵ سال آینده بدتر خواهد شد، حال آنکه این پیش‌بینی در سال ۱۳۹۴ بسیار کمتر بوده است(۲۲/۲ درصد). از سوی دیگر درحالی‌که ۲۸/۴ درصد معتقد به بهبود شرایط هستند، ۱۶ درصد نیز معتقدند که شرایط فرقی نخواهد کرد. 📌در این بخش پژوهش نیز ابهامات و سوالاتی مطرح است که دلایلی برای آنها اعلام نشده است. از جمله اینکه چه مسئله‌ای باعث شده است که پیش‌بینی‌ها نسبت به وضعیت سیاسی کشور در آینده اندکی بهبود پیدا کند و معیارهای بهبود وضعیت سیاسی در آینده چه خواهد بود؟ 📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید: https://telegra.ph/NAI-05-07 https://t.me/andishevasedayiranian
Показать все...
شورش علیه سیاست

منبع:روزنامه هم میهن۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

چرا رنج کشیدن لازمه‌ی خردمندی است؟ نویسنده: مایکل اس. بردی مترجم: نگین قنبری خیلی عادی است که فکر کنیم رنج کشیدن بد است و باید از آن کاست. اما رنج کشیدن می‌تواند به طرق مختلف خوب باشد. هم به شکل ذاتی [طبیعی] (به عنوان مزیت سیستم‌های تنانه‌ای که پوشش‌دهنده‌ی آسیب‌های وارده و رفع آنها هستند) و هم به شکل عرضی [فرعی] (به عنوان مولد فضیلت‌هایی  چون شجاعت، بردباری، شفقت و تواضع). من می خواهم بر این عقیده تأکید کنم که رنج کشیدن عملکرد مهم دیگری نیز دارد؛ لازمه‌ی خردمندی است. درگذشته کسانی به این ایده باور داشته‌اند. به عنوان مثال، این یک اصل تفکر بودایی است که در افسانه های گوتاما بودا بیان شده است. این افسانه‌ها شیوه‌هایی را توضیح می‌دهند که در آنها تجربه‌ی درد و رنج لازمه‌ی دست‌یابی به رشد اخلاقی و وارستگی است. این ایده در تفکر یونانی نیز برجسته است. از این رو آیسخولوس درسرود زئوس در آگاممنون می نویسد: «زئوس، کسی که مردم را به تفکر فرا خواند، هم او مقررکرده است که حکمت تنها از طریق رنج به دست آید.» و این ایده که رنج کشیدن، درک و خرد را به سطحی بالاتر می برد نیز در مرکز تفکر نیچه است. او به شیوه معمول خود می نویسد: هر آنچه که کسی از ژرفا، راز، نقاب، شهامت، زیرکی، بزرگی نصیب برده است. همانا برآمده از رنج، برآمده از انضباط رنجی عظیم نبوده است؟ برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید Sedanet https://t.me/andishevasedayiranian
Показать все...
اندیشه وصدای ایرانیان :نقد و بررسی تفکر نوین ،ادبیات ، فلسفه ، سیاست و فرهنگ

این کانال به بررسی ونقد فلسفه ، ادبیات ، فرهنگ و سیاست در ایران و جهان میپردازد

Repost from روشنفکران
نادانى را ديدم كه لباس فاخر و گرانبها پوشيده بود و بر اسبى عربى سوار شده و دستارى از پارچه نازک مصرى بر سر داشت. شخصى گفت: اى سعدى ! اين ابريشم رنگارنگ را بر تن اين جانور نادان چگونه يافتى؟ گفتم: يک آفرینش زيبا بهتر از هزار لباس ديبا است ... به آدمى نتوان گفت ماند اين حيوان مگر دراعه و دستار و نقش بيرونش بگرد در همه اسباب و ملک و هستى او كه هيچ چيز نبينى حلال جز خونش برگرفته از گلستان سعدی. باب سوم #حکایت @Roshanfkrane
Показать все...
🖊شورش مزدک در سیرالملوک خواجه نظام‌الملک 📚مردم در اندیشه سیاسی ایرانشهری 📥روح‌الله اسلامی 🖇مزدک یکی از مغان منتقد و خوش فکر عصر ساسانیان بود که توانست در درون سنت مزدایی به بحران های زمانه خویش به گونه ای پاسخ نظری و عملی دهد که طرفداران زیادی پیدا کند. او موبدی معتقد به اهورامزدا و دین مزدایی بود و در زمان قباد آنقدر عینی و عملیاتی مشکلات را شناسایی کرد و ارائه راه کار داد که پادشاه نیز از او طرفداری کرد و حتی تاج و تخت خود را در راه ایده های مزدک قمار کرد. 🖇«مزدک دعوی پیغمبری کرد و گفت: مرا فرستاده اندتا دین زرتشت را تازه کنم که خلق معنی زند و فستا فراموش کرده اند و فرمان های یزدان نه چنان می گزارند که زرتشت آورده است» پایه قدرت شاهنشاهی ساسانی  بر اساس اتکا به دو طبقه موبدان و اشراف بود. این دو طبقه امتیازات فراوانی به دست آورده بودند و به هیچ عنوان مالیات پرداخت نمی-کردند. موبدان مناصب قضایی، فرهنگی، آموزشی و حتی سیاسی در اختیار داشتند و شاه را مجبور می کردند به جنگ های مذهبی روی آورد. اشراف نیز با در دست داشتن مناصب سیاسی و اقتصادی همه پیشرفت و ترقی را برای نسل خود می خواستند. 🖇مزدک در شرایطی روایت انتقادی و انقلابی خویش را عرضه کرد که بحران به بالاترین حد خود رسیده بود. مردم توان ازدواج و تشکیل خانواده نداشتند، فقر و بیکاری زیاد شده بود و حکومت مالیات ها را افزایش داده بود. در چنین شرایطی خشکسالی و قحطی بزرگی به وقوع پیوست به نحوی که با وجود انبارهای غله حکومتی قباد نمی توانست آنها را بین مردم تقسیم کند. قدرت شاه توسط اشراف و به خصوص موبدان محدود شده بود و نمی توانست کاری کند که رضایت مردم را به دست آورد. مزدک با توجه به وجهه موبدی و کاریزماتیک خود توانست این امکان را به قباد بدهد که با مشروعیت مردمی از کاست های بالا فاصله بگیرد. 🖇دال مرکزی اندیشه سیاسی مزدک برابری و مساوات است به این معنا که مزدک علیه کاست های سفت و سخت جامعه ساسانی شورش کرد. او اعتقاد داشت مردم با هم برابرند و باید همه امکانات تشکیل خانواده و مالکیت برخوردار باشند. با این گزاره ها که از زبان موبدی زرتشتی خارج گردید مردم علیه اشراف و موبدان قیام کردند و خواستار تقسیم زمین، آب، گندم و همه ثروت های جامعه شدند. 🖇مزدک برای اولین بار در تاریخ امکان اعتراض برای شهروندان را فراهم کرد و جمله ای کلیدی با عنوان برابری همه انسان ها را مطرح نمود. او در این راستا موفق بود و توانست اصلاحات رادیکال بسیاری انجام دهد اما دشمنان او به خصوص موبدان و اشراف با همراهی خسرو انوشیروان توانستند مزدک را کافر، بی دین، هرج و مرج طلب معرفی کنند که در حال نابودی بنیادهای سیاسی و فرهنگی جامعه می باشد. 🖇مزدک امکان تحرک طبقاتی را فراهم کرد، به طبقات پایین اعتماد به نفس داد و معافیت مالیاتی طبقات بالا را برچید. این اصلاحات باعث شد در جهان باستان که هنوز مردم به چشم رعیت نگریسته می شدند تحمل نگردد و حتی در دوره اسلامی نیز مزدکیان به عنوان طرفداران اندیشه و کنش عدالت طلبانه نگریسته نشوند. آنقدر علیه مزدک متن تولید گردید که برای او برچسب های جنسیتی و ضدمذهبی زدند به این معنا که مزدک قصد داشت بی دینی و آزادی جنسی را رواج دهد. 🔹متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره اول سیاست‌نامه https://t.me/andishevasedayiranian
Показать все...

👍 1
Фото недоступноПоказать в Telegram
خرد چيست؟ درزندگی روزمره کسی را عاقل می دانيم که درمورد مسائل عملی زندگی داوری درستی داشته باشد وبتواند شرايط را تجزيه وتحليل کند ودرکوتاه ترين مدت سريع ترين وعملی ترين راه حل ممکن را بيابد. بهمين سياق، اصطلاح خردمند به کسی اطلاق می شود که ازحزم ودورانديشی برخوردار گردیده باشد وخرد بر دونوع است : الف ـ خرد عملی يا دورانديشی ب ـ خرد فکری يا فلسفی. ما کسی را برخوردار از خرد عملی می دانیم که درباره اوضاع بدرستی قضاوت کند و بهترين و کوتاه ترين راه و وسيله را برای دست يابی به اهداف خود می جـوید. وهم وجیبه های اشخاص خردمند است که : ازآنچه می نمائی بيش داشته باش کمتر از آنچه می دانی سخن بگوی کمتر از بدهی ات وام بده بيشتر سواره و کمتر پياده راه برو خردورزی چیست : به معنی و مرتب ساختن امور معلوم برای کشف امور مجهول است عبارت است از ارائه راه حل و پاسخ به مشکلی که از طریق معمول و توسط غریبه نمی توان بر آن فائق شویم فکروقتی به جست و جو و حرکت و تلاش می‌پردازد چیزی نمیخواهد جز آنکه حقیقت را دریافته و به آرامش برسد خرد ورزی به این معناست که با به کار بردن عقل و منطق و استدلال بهترین انتخاب را در تصمیم گیری های
Показать все...
👍 1
خرد چيست؟ درزندگی روزمره کسی را عاقل می دانيم که درمورد مسائل عملی زندگی داوری درستی داشته باشد وبتواند شرايط را تجزيه وتحليل کند ودرکوتاه ترين مدت سريع ترين وعملی ترين راه حل ممکن را بيابد. بهمين سياق، اصطلاح خردمند به کسی اطلاق می شود که ازحزم ودورانديشی برخوردار گردیده باشد وخرد بر دونوع است : الف ـ خرد عملی يا دورانديشی ب ـ خرد فکری يا فلسفی. ما کسی را برخوردار از خرد عملی می دانیم که درباره اوضاع بدرستی قضاوت کند و بهترين و کوتاه ترين راه و وسيله را برای دست يابی به اهداف خود می جـوید. وهم وجیبه های اشخاص خردمند است که : ازآنچه می نمائی بيش داشته باش کمتر از آنچه می دانی سخن بگوی کمتر از بدهی ات وام بده بيشتر سواره و کمتر پياده راه برو خردورزی چیست : به معنی و مرتب ساختن امور معلوم برای کشف امور مجهول است عبارت است از ارائه راه حل و پاسخ به مشکلی که از طریق معمول و توسط غریبه نمی توان بر آن فائق شویم فکروقتی به جست و جو و حرکت و تلاش می‌پردازد چیزی نمیخواهد جز آنکه حقیقت را دریافته و به آرامش برسد خرد ورزی به این معناست که با به کار بردن عقل و منطق و استدلال بهترین انتخاب را در تصمیم گیری های زندگی برگزینیم واز همه معایب نفسانی چون خودخواهی، خودبینی،تظاهر،ریا،فریب،ومفاسد کلامی چون اهانت، توهین، تحقیر ، افتراء بهتان که ّبستر بذر نفاق ،نفرت وانزجار بردیگران میگردد جدی ازآن دوری وبپرهیزیم مراتب عقلانیت: قدرت اندیشیدن به فراگرفتن اندیشه و تجارب دیگران قدرت بررسی نقد و تحلیل آراء و اندیشه و نظرات دیگران به دیگران اجازه دهید و (حتی بخواهیم) که افکار و اندیشه و نظرات ما را نقد و تحلیل کنند ولی هرگزاجازه ادک حرمت بر خود ودیگران نباید بدهیم
Показать все...
👍 1
🔻فمنیسم اسلامی فرزند ناخواسته‌ اسلام سیاسی است؛ گفت‌وگو با زیبا میرحسینی ✔️یاسر میردامادی: اغراق نیست اگر بگوییم که زیبا میرحسینی را می‌توان «مادر فمنیسم اسلامی» نامید. او در زمره‌ نخستین محققان صاحب‌نام و طراز بالایی بود که بیش از سه دهه پیش در فضای غربی از «فمنیسم اسلامی» سخن گفت و تا به امروز در آثار مختلف خود از آن دفاع کرده است. میرحسینی لیسانس جامعه‌شناسی از دانشگاه تهران گرفت و کمی پس از انقلاب، دکترای انسان‌شناسی فرهنگی از دانشگاه کمبریج دریافت کرد. او آثار زیادی در حوزه‌ی ایران‌شناسی، حقوق خانواده در اسلام و جایگاه زنان در جهان اسلام منتشر کرده است.  او گرچه چهره‌ای شناخته‌شده در دانشگاه‌های غربی و فضای روشنفکری جهان اسلام است در ایران چندان شناخته‌شده نیست. این مصاحبه یکی از معدود و نخستین گفت‌وگوهای او به فارسی است. بهانه‌ ما برای مصاحبه انتشار کتابی به انگلیسی از سلسله گفت‌وگوهای میرحسینی با شماری از پژوهشگران مسلمان در باب حقوق زنان است. سه نفر از شاگردان پژوهشگر او، به نام‌های فاطمه، هدی و نفیسه، نیز در این گفت‌وگو حاضر بودند. به عنوان تنها مذکّر حاضر در گفت‌وگو احساس کردم که برای مردها هم در فمنیسم اسلامی جایی هست، اگر مدافع حقوق زنان باشند البته. 📎 پيوند به متن کامل این گفت‌وگو در سایت دین‌آنلاین https://www.dinonline.com/43101/ https://t.me/andishevasedayiranian
Показать все...
فمنیسم اسلامی فرزند ناخواسته‌ اسلام سیاسی است؛ گفت‌وگو با زیبا میرحسینی

یاسر میردامادی: اغراق نیست اگر بگوییم که زیبا میرحسینی را می‌توان «مادر فمنیسم اسلامی» نامید. او در زمره‌ نخستین محققان صاحب‌نام و طراز بالایی بود که بیش از سه دهه پیش در فضای غربی از «فمنیسم اسلامی» سخن گفت و تا به امروز در آثار مختلف خود از آن دفاع کرده است. میرحسینی لیسانس جامعه‌شناسی از دانشگاه تهران گرفت و کمی پس از انقلاب، دکترای انسان‌شناسی فرهنگی از دانشگاه کمبریج دریافت کرد. او آثار زیادی در حوزه‌ی ایران‌شناسی، حقوق خانواده در اسلام و جایگاه زنان در جهان اسلام منتشر کرده است.  او گرچه چهره‌ای شناخته‌شده در دانشگاه‌های غربی و فضای روشنفکری جهان اسلام است در ایران چندان شناخته‌شده نیست. این مصاحبه یکی از معدود و نخستین گفت‌وگوهای او به فارسی است. بهانه‌ ما برای مصاحبه انتشار کتابی به انگلیسی از سلسله گفت‌وگوهای میرحسینی با شماری از پژوهشگران مسلمان در باب حقوق زنان است. سه نفر از شاگردان پژوهشگر او، به نام‌های فاطمه، هدی و نفیسه، نیز در این گفت‌وگو حاضر بودند. به عنوان تنها مذکّر حاضر در گفت‌وگو احساس کردم که برای مردها هم در فمنیسم اسلامی جایی هست، اگر مدافع حقوق زنان باشند البته.

گفتار فلسفی
لوس ایریگاری (متولد۱۹۳۰)
محمدامین مروتی لوس ایریگاری Luce Irigaray فیلسوف فمنیست، زبان‌شناس و روانکاو بلژیکی‌الاصلِ فرانسوی است. ایریگاری شاگرد و در عین حال منتقد لکان است.  او دکترای زبان‌شناسی را با دفاع از  رساله‌ی زبان دیوانگی(۱۹۶۸) و دکترای فلسفه( ۱۹۷۴) را با دفاع از رساله‌ی "بازتابش زنِ دیگر و این جنس که جنس نیست"، اخذ نمود که انتشار همین رساله باعث شد که مدتی از دانشگاه پاریس اخراج شود. آثار لوس ایریگاری قلمرو وسیعی از رشته‌های مختلف علوم انسانی همچون فلسفه، نقد ادبی، مطالعات فیلم، نقد هنر، و مطالعات دینی را شامل می شود. خود او برچسب‌هایی چون «فمینیست» را برنمی تابد و تلاش‌های خود را در حمایت از زنان، در مسیر جریان بزرگی‌تری می‌بیند که رهایی نوع بشر هدف نهایی آن است.
هويت زنانه چگونه طرد مي شود؟
ایریگاری با تكيه بر روانكاوي لاكان به دو مرحله ي هويتي در فرآيند حيات فردي-اجتماعي انسان اشاره مي كند. ١- مرحله پیشازبانی: در اين مرحله كودك با مادرش، هويت يابي مي كند. ٢- مرحله زبانی: وضعيتي كه كودك از طريق آشنايي با فرد ديگري به نام "پدر"، از ساحت مادرانه يا پيشا زباني جدا مي شود و از طريق آموختن زبان، هويت جديدي را براي خود رقم مي زند و وارد دنیای جدیدی می شود. به عبارت بهتر كودك با نام پدر به مرحله ي زباني وارد مي شود. به نظر ايري گاري پذيرش اين هويت جديد با حذف هويت اوليه يا ساحت مادرانه (زنانه) صورت گرفته است. از اين رو زبان، ابزار قدرت هويت مردانه است. يا به قول لاكان زبان، قانون پدر است. مردان با اين هويت جديد به راحتي همسان سازي مي كنند، اما زنان قادر به اين كار نيستند، چرا كه هويت جديد بر پايه ي نفي هويت آنها استقرار يافته است. بدین ترتیب مردان به جايگاه برتري در مراتب اجتماعي و فلسفي می رسند كه ايريگاري به آن مرتبه "يك" مي گويد.جايگاه زنان در مراتب اجتماعي-به تعبير ايريگاري- مرتبه ي "صفر" است. پس ساختار هويتي هر جامعه، با تقابل ميان جنس يك/جنس صفر ايجاد شده است.
ساختارگرایی:
رویکرد ایریگاری به زبان، رویکردی ساختارگرایانه و پست مدرنیستی است که در آن، سوژه متاثر از ساختار است و زبان، ساختاری است که فردیت و سوژگیِ او را پس می زند. زبان صرفاعاملی برای مفاهمه نیست، بلکه خودش واقعیت را می‌سازد و به کار می‌گیرد. چنان که هیچ واژه‌ای را به تنهایی نمی‌توان معنا کرد، مگر با در نظر گرفتن آن با واژه‌های دیگر. پست‌مدرنیست‌ها معتقدند معنا، حقیقت شی‌ء را می‌سازد و خود آن نیز در کانتکست ها و موقعیت‌های گوناگون، متفاوت می‌گردد. به عنوان مثال در دستور زبان فرانسوی ضمیر «آن‌ها» زمانی که ترکیبی از افراد «مذکر» و «مونث» مورد اشاره باشند، به شکل مذکر استعمال می‌شود. از منظر ایریگاری، این شکل از سرکوب جنس مونث، عنصر شاکله ی نظم اجتماعی مرد محور کنونی است.
مراحل اندیشه ایریگاری:
ایریگاری سیر اندیشه خود را به سه مرحله، تقسیم می‌کند: مرحله نخست در کتاب های «سپکولوم زنی دیگر» و «جنسی که جنس نیست»، سنت فلسفی غرب را، به جهت مذکرمحوری، به نقد می‌کشد. ایریگاری معتقد است زبان هنجارین در فلسفه و علم و جامعه به شدت مردانه است و زبان مردانه با نادیده گرفتن زن، واقعیت انسان را مثله می‌کند. اندیشه غربی، مردمحور است. مرد، سوژه و زن ابژه و موجودی است ناشناخته و بی‌جنس (فاقد ذکریت) که به عنوان یک شیء یا ابزار جنسی در اختیار مرد قرار گرفته است و بنابراین اسیر نقش های دروغین مانند باکره، فاحشه، مادر می شود. تاکید موکد ایریگاری بر تفاوت‌های جنسی، او را متهم به ذات‌باوریessentialism کرد ولی ایریگاری قائل به ذات ثابت و از پیش‌تعیین شده‌ای برای جنسیت ها نیست. مرحله دوم، با کتاب «اخلاق تفاوت جنسی» شروع می شود و بر لزوم فهم سوژه‌ زنانه تأکید دارد. ایریگاری بر تنوع و کثرت تجربه ی زنانه کثرت و تفاوت آن با تجربه ی مردانه تاکید دارد. ایریگاری، منتقد برابری خنثی است  و این گونه برابری را مقلد مردانگی می داند. مرحله سوم، با کتاب «من به تو دوست می‌دارم» شروع می شود، به دنبال احترام نسبت به تفاوت‌های جنسی است. انسانیت متشکل از دو امر زنانه و امر مردانه است. بر اساس طرح انتقادي وي مي توان و باید به از ساختارهاي تك هويتي موجود فراتر رفت. دغدغه او نسبت به انتقال به جامعه ای مدنی در کتاب‌هایی همچون «من به تو دوست می‌دارم» و«دموکراسی از دو نفر آغاز می شود» به وضوح قابل مشاهده است. جامعه مد نظر ایریگاری برای هویت هر دو جنسیت مشروعیت قائل می‌شود و این خود زمینه را برای سازگاری حقیقی میان تفاوت‌های جنسی و شکوفایی انسان فراهم می‌آورد. ایریگاری پروژه اصلی خود را روشنگری معنوی، نیل به دوره جدیدی از تاریخ، و حتی نجات نوع بشر و همچنین جهان طبیعت معرفی می‌کند. https://t.me/andishevasedayiranian
Показать все...
اندیشه وصدای ایرانیان :نقد و بررسی تفکر نوین ،ادبیات ، فلسفه ، سیاست و فرهنگ

این کانال به بررسی ونقد فلسفه ، ادبیات ، فرهنگ و سیاست در ایران و جهان میپردازد

Фото недоступноПоказать в Telegram
کانت می گوید ما نمی دانیم انسان مختار است یا خیر، چرا که به هیچ وجه قابل اثبات نیست، نه مختار بودن اثبات پذیر است و نه مجبور بودن.در صورتی از انسان می توان انتظار فعل اخلاقی داشت که بنا را بر مختار بودن انسان گذاشت. فعل اخلاقی و جبر در کنار هم فاقد معنا هستند. انسان را بایدتابعِ جبریِ شرایطِ پیرامونِ خود بدانیم، اما در عین هم حال باید اختیار قائل باشیم، رفتار اخلاقی صرفا در سایه ی اختیار معنا پیدا می کند.
Показать все...
👍 1