cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

تاریخ نوشت- عبدالله ناصری طاهری

Рекламные посты
1 367
Подписчики
-124 часа
-47 дней
-230 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

📚 #معرفی_کتاب #تازه‌های_نشر 🔺 امپراطوری عثمانی و ایران صفوی، ۱۶۳۹-۱۶۸۲: دیپلماسی و اراضی مرزی در خاورمیانه اوائل دنیای مدرن 🔺 The Ottoman Empire and Safavid Iran, 1639–1682: Diplomacy and Borderlands in the Early Modern Middle East 👈🏻‌ نویسنده:  Selim Güngörürler 👈🏻 ناشر:  Edinburgh University Press 👈🏻 سال انتشار : (2024) 👈🏻شابک:  9781399510103 این کتاب: بررسی می‌کند که چگونه طولانی‌ترین صلح خاورمیانه در اوائل دوران مدرن ایجاد و تحکیم شد؛ فهم ما از صلح‌بانی و حل منازعات بین حکومت‌های خاورمیانه‌ای را ارتقا می‌دهد؛ منابع پراکنده و ناشناخته، از جمله اسناد بایگانی‌های عثمانی، اسناد موجود از عصر صفوی، گاه‌شماری‌ها، تواریخ، گزارش‌های مبلغان، سفرنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قانون‌نامه‌ها و مجموعه مکاتبات را بازبینی می‌کند؛ بر ابعادی تاکنون مغفول مانده از دیپلماسی امپراطوری عثمانی در آسیا و نیز اروپا در اوائل دوران مدرن نور می‌افکند؛ روش‌شناسی جدیدی برای شناسایی و فهم فرایندهای دیپلماتیک خاورمیانه در اوائل دوران مدرن ارائه می‌دهد؛ روابط عثمانی-صفوی پس از سال ۱۶۳۹ به عنوان موضوعی حاشیه‌ای نادیده گرفته شده است و تصور این است که این دوران مستندات کافی برای انجام مطالعات به دست نداده است، حال آنکه این موضوع حتی یک مقدمه که اطلاعات اولیه آن را توضیح دهد ندارد، چه رسد به یک بررسی جامع. این کتاب برای اولین بار تبادلات، مکاتبات، مذاکرات و مواجهات مرزی را از میان اسناد بایگانی پراکنده و تاکنون بررسی نشده، مدخل‌های وقایع‌نگاشتی، و سفرنامه‌های عثمانیان، صفویان و اروپایی‌ها عرضه می‌کند. این کتاب این فرضیه را رد می‌کند که فضای میان‌حکومتی خاورمیانه فاقد رویداد خاصی بوده است، و بطور مستند نشان می‌دهد که چگونه جناح‌های درگیر شدیدا چانه می‌زدند، حسن نیت نشانه می‌دادند، تقاضا مطرح می‌کردند، تهدید می‌کردند، قدرت‌نمایی می‌کردند، امتیاز و سازش طلب می‌کردند، و طرف‌های ثالث را وارد روابطشان می‌کردند، و همگی درون رابطه‌ای که از لحاظ قدرت، سلسله‌مراتب، حق تقدم، جایگاه، و تشریفات، دچار نابرابری بود. 📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان‌های اروپایی @Islamicstudies
Показать все...
امپراطوری عثمانی و ایران صفوی، ۱۶۳۹-۱۶۸۲: دیپلماسی و اراضی مرزی در خاورمیانه اوائل دنیای مدرن - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی

این کتاب: بررسی می‌کند که چگونه طولانی‌ترین صلح خاورمیانه در اوائل دوران مدرن ایجاد و تحکیم شد؛ فهم ما از صلح‌بانی و حل منازعات بین حکومت‌های خاورمیانه‌ای را ارتقا می‌دهد؛ منابع پراکنده و ناشناخته، از جمله اسناد بایگانی‌های عثمانی، اسناد موجود از عصر صفوی، گاه‌شماری‌ها، تواریخ، گزارش‌های مبلغان، سفرنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قانون‌نامه‌ها و مجموعه مکاتبات را […]

🔹این‌طور نیست بابا؟ شما صدای سید موسی صدر را می‌شنوید. اکنون و پس از نیم قرن، کمی بیشتر یا کمتر، سخنان او کتاب شده است. بابا، که دیگران به او امام می گویند، مسائل دینی و اجتماعی را برای فرزندانش بازگو کرده است. در طراحی کتاب "این‌طور نیست بابا؟" عکس‌های خانوادگی موسی صدر را با فرزندان و دیگر نزدیکانش خواهید دید. همچنین، می توانید با اسکن بارکد تعبیه شده صوت برخی از فصول کتاب را از روی سایت موسسه بشنوید. 📖 کتاب را با تخفیف و بازگشت نقدی ۵٪ به کیف پول، از این‌جا بخرید: http://imamsadr.ir/21312 🆔 @imammoussasadr
Показать все...
🔴 اشتباه کردیم که سکوت کردیمبیانیه‌ بیش از ۴۶۰ ایثارگر دفاع مقدس           بنام خداوند رنگین کمان ▫️ما امضا کنندگان این بیانیه؛ جمعی از رزمندگان، خانواده‌های شهدا، جانبازان، آزادگان و ایثارگران دفاع مقدس، که در زمان تهاجم دشمن خارجی، برای دفاع از مردم سرزمین‌مان، با تقدیم سلامتی، زندگی، جان، مال و عزیزان خویش، آرزوی داشتن کشوری آباد، آزاد و پیشرفته را داشتیم، امروز ناباورانه بسیاری از امیدها و آرزوهای دیرینه خود و دوستان‌ شهیدمان را نقش بر آب می‌بینیم. ▫️متأسفانه حکومتی که پاسخگوی  فقر و نابرابری، فساد، ناکارآمدی، بیکاری، تورم، بحران آب و مدیریت منابع، آلودگی هوا و خاک، فرار مغزها و سرمایه‌های انسانی و دهها بحران و ابربحران خود ساخته نیست، همه‌روزه نیروهای مسلح را به‌قصد ارعاب و وحشت راهی خیابانها می‌کند. در آخرین اقدام از این نمونه به‌جای محاکمه مفسدان و زمین‌خواران، شاهد صدور حکم اعدامی شرم‌آور برای یک هنرمند معترض و جوان هستیم. ▫️ای حاکمان! بیایید بجای توماج‌ها ما را اعدام کنید. ما گناهکاریم. این ما بودیم که انسان خطاکار  را در جایگاه خدایی نشاندیم و مقدمات فساد فی‌الارض را فراهم کردیم. گاز فلفل را در صورت ما خالی کنید که با استشمام گاز خردل انسی دیرینه داریم. ساچمه‌ها را بر تن ما نشانه روید که با ترکشها و تیرهای صدامیان جوانی کرده‌ایم. بیایید ما را در بند کشید که بر این همه مظالم و هتک حرمت جوانان و دخترانمان سکوت کردیم.  ▫️ای کاش بجای هدف گرفتن چشمان معصوم دخترانمان، چشمان ناپاک هتاکان به نوامیس و بیت‌المال را هدف می‌گرفتید. در خاتمه به شما هشدار میدهیم  تا دیر نشده  از تهدید و ارعاب جوانان و تشویش همه روزه اذهان عمومی دست بردارید و کشور را به پرتگاه فروپاشی نبرید. 📎پیوست امضاها ادامه دارد @kaleme
Показать все...
توماج‌ها را اعدام نکنید، به وضعیت کشور رسیدگی کنید

بیانیه‌ صریح و هشدار دهنده بیش از ۴۰۰ ایثارگر و همراهان، خطاب به حاکمان کشور "لطفاً ما را اعدام کنید" بنام خداوند رنگین کمان ما امضا کنندگان این بیانیه؛ جمعی از رزمندگان، خانواده‌های شهدا، جانبازان، آزادگان  و ایثارگران دفاع مقدس، که در زمان تهاجم دشمن خارجی، برای دفاع از مردم سرزمینمان ، با تقدیم سلامتی، زندگی، جان، مال و عزیزان خویش، آرزوی داشتن کشوری آباد، آزاد و پیشرفته را داشتیم، امروز ناباورانه بسیاری از امیدها و آرزوهای دیرینه خود و دوستان‌ شهیدمان را نقش بر آب می‌بینیم. متأسفانه…

https://www.middleeasteye.net/opinion/war-gaza-european-philosophy-ethically-bankrupt-exposed حمید دباشی, استاد دانشگاه کلمبیا, در مقاله‌ای که بتازگی در Middle East Eye منتشر کرده، با عنوان: *از نازیسم هایدگری گرفته تا صهیونیسم هابرماسی، همواره رنج «دیگری» اهمیت ناچیزی داشته*، مینویسد: تصور کنید ایران، سوریه، لبنان یا ترکیه با حمایت کامل تسلیحاتی و دیپلماتیک از طرف چین و روسیه، قصد و امکانات لازم برای بمباران ‌تل‌آویو ‌را بمدت ‌سه ‌ماه ‌به‌صورت ‌شبانه‌روزی و کشتار ‌ده‌ها ‌هزار ‌اسراییلی، معلولیت افراد ‌بیشمار، ‌بی‌خانمان ‌شدن ‌میلیون‌ها ‌انسان، و تبدیل شهر به تلی از آوار ‌غیر قابل‌سکونت، مانند ‌غزه‌ی ‌امروز را داشتند. تنها برای چند ثانیه تصور کنید که ایران و متحدانش ‌به عمد بخش‌های پر جمعیت‌تر تل‌آویو، بیمارستان‌ها، کنیسه‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، کتابخانه‌ها، یا ‌در واقع ‌هر مکان پر تراکم شهری را هدف قرار می‌دادند تا از حداکثر تلفات غیرنظامی اطمینان حاصل کنند و به دنیا اعلام میکردند که صرفاً بدنبال نتانیاهو و کابینه‌ی جنگی او هستند.... سپس از خود بپرسید که ایالات‌متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا، اتحادیه‌ اروپا و ‌بالاخص ‌آلمان، در عرض بیست و چهار ‌ساعت پس از وقوع این ‌سناریوی ‌خیالی، چه میکردند؟ اکنون به واقعیت بازگردید و این حقیقت را ‌موردتوجه ‌قرار دهید که از ‌۷ اکتبر (و چندین دهه قبل‌تر از این تاریخ) تاکنون متحدان غربی تل‌آویو ‌نه‌تنها ‌شاهد رفتارهای اسراییل با مردم فلسطین بوده‌اند، بلکه تجهیزات نظامی، بمب، مهمات و پوشش‌های دیپلماتیک نیز برای آن‌ها فراهم کرده‌اند، ‌و در عین حال ‌رسانه‌های آمریکایی توجیهات ایدئولوژیکی برای کشتار و نسل‌کشی فلسطینیان را ارائه کرده‌اند. سناریوی ‌تخیلی ‌ذکر ‌شده، حتی برای ‌یک‌روز هم توسط نظم موجود جهانی ‌قابل‌تحمل ‌نخواهد بود. برای اوباشان جنگی ‌ایالات‌متحده، اروپا، استرالیا و کانادا که تماماً حامیان اسراییل هستند، ما مردمان ‌بی‌پناه ‌جهان، درست مانند فلسطینیان، به‌‌ حساب ‌نمی‌آییم ‌و به‌رسمیت شناخته ‌نمی‌شویم. این تنها ‌یک ‌واقعیت سیاسی نیست، بلکه مرتبط به فرضیات اخلاقی و جهان فلسفی آن‌چیزی است که نام «غرب» بر خود نهاده است. هیچ‌یک ‌از مایی که در بیرون از این دایره فرضیات اخلاقی اروپایی قرار داریم، در ‌درون جهان ‌فلسفی آنها وجود نداریم. اعراب، ایرانیان، مسلمانان، مردم آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، ما هیچکدام، موجودیت واقعی برای فیلسوفان اروپایی نداریم، جز زمانی که بصورت ‌یک تهدید متافیزیکی دیده میشویم که باید مغلوب و خاموش شود. از امانوئل کانت و گئورگ ویلهلم فردریش هگل شروع می‌کنیم و با امانوئل ‌لویناس ‌و اسلاوی ‌ژیژک ‌ادامه می‌دهیم، ما موجودات عجیب‌ الخلقه، اشیا بی جان و ‌سوژه‌های قابل بررسی هستیم که وظیفه‌ رمزگشایی از ما بر عهده مستشرقان گذاشته شده، و بدین ترتیب، کشتار ‌ده‌ها ‌هزار نفر از ما توسط اسراییل یا آمریکا و متحدان ‌اروپا‌یی‌اش، ‌لحظه‌ای ‌درنگ و ‌تأمل ‌در ذهن فیلسوفان اروپایی ایجاد ‌نمی‌کند. شما مخاطبان اروپایی تبار اگر شک دارید، تنها نگاهی به فیلسوف برجسته‌ی اروپایی یورگن ‌هابرماس ‌و چند تن از همکارانش بیندازید، که در اقدامی حیرت‌انگیز و با توحشی ‌سنگدلانه، از کشتار فلسطینیان توسط اسراییل حمایت کردند. پرسش اکنون دیگر این نیست که ما در مورد ‌هابرماس که در حال حاضر ‌۹۴ ‌ساله است، به‌عنوان ‌یک ‌انسان ممکن است چه فکری بکنیم. پرسش اینست که ما درباره‌ی او ‌به‌عنوان ‌یک ‌دانشمند علوم اجتماعی، بعنوان یک فیلسوف و متفکر انتقادی، چه فکری می‌توانیم داشته باشیم. آیا آنچه او تصور میکند دیگر برای دنیا اهمیتی دارد، اگر که تاکنون داشته است؟ دنیا درباره‌ یکی دیگر از فیلسوفان مشهور آلمانی، مارتین ‌هایدگر، پرسش‌های مشابهی را بخاطر وابستگی‌های مذموم او به نازیسم مطرح کرده است. به نظر من، اکنون باید چنین سؤالاتی را در باره صهیونیسم‌گرایی خشن ‌هابرماس ‌و ‌عواقب قابل توجه آن که میتواند بر چگونگی درک مجموعه آثار فلسفی او اثر بگذارد، بپرسیم. اگر ‌هابرماس ‌ذره‌ای فضا در فرضیات اخلاقی خود برای مردمانی مانند مردم فلسطین قائل نیست، آیا هیچ دلیلی وجود دارد تا ما ارزش کل پروژه‌ آثار فلسفی او را مرتبط به بقیه بشریت و فراتر از محدوده مخاطبان اروپایی ‌هم‌ تبار ‌خودش، بدانیم؟ آصف بیات، ‌جامعه‌شناس ‌برجسته ایرانی، در ‌نامه‌ای ‌سرگشاده به ‌هابرماس ‌گفت که سخنان او در مورد وضعیت غزه «با عقایدش در تناقض است». با تمام احترامی که برای آصف بیات قائلم اما نظر من ‌خلاف ‌او است. من معتقدم که ‌بی‌اعتنایی ‌هابرماس ‌به مرگ ‌و ‌زندگی ‌فلسطینیان ‌کاملاً با حمایت او از صهیونیسم مطابقت دارد.
Показать все...
Thanks to Gaza, European philosophy has been exposed as ethically bankrupt

From Heidegger's Nazism to Habermas's Zionism, the suffering of the 'Other' is of little consequence 

صدها عضو خانواده‌های جان‌باختگان و مجروحان جنگ با عراق، به حکم اعدام توماج صالحی اعتراض کرده و از حکومت خواسته‌اند از ارعاب زنان و جوانان دست بردارد. مرتضی کاظمیان، ایران اینترنشنال، از اهمیت این بیانیه و ترکیب امضا‌کنندگان آن می‌گوید @iranintltv
Показать все...
📚 #معرفی_کتاب #تازه‌های_نشر 🔺 پل ساختن: ایگناتس گلدزیهر و مکاتبه‌کنندگانش 🔺 Building Bridges: Ignaz Goldziher and His Correspondents 👈🏻‌ ویراستاران:  Hans-Jürgen Becker , Kinga Dévényi , Sebastian Günther , and Sabine Schmidtke 👈🏻 ناشر:  BRILL 👈🏻 سال انتشار : (2024) 👈🏻شابک: 9789004690592 فعالیت‌های علمی ایگناتس گلدزیهر (۱۸۵۰-۱۹۲۱) که یکی از بنیانگذاران مطالعات اسلامی در اروپا بوده است پس از مرگش همچنان در معرض توجه و تمرکز بوده است. این کتاب ابعادی از مسیر فکری گلدزیهر را به همراه تاریخ مطالعات اسلامی و یهودی به صورتی که در نامه‌های مبادله شده بین گلدزیهر و همتایانش در کشورهای مختلف منعکس شده است بررسی می‌کند. سیزده فصل این کتاب به ابعادی تاکنون بررسی نشده از این مکاتبات می‌پردازد که موضوعاتی ضروری برای فهم ما از دوران شکل‌دهنده این رشته‌ها را بازنمایی می‌کند. 📌مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان‌های اروپایی @Islamicstudies
Показать все...
پل ساختن: ایگناتس گلدزیهر و مکاتبه‌کنندگانش - مرکز و کتابخانه مطالعات اسلامی به زبان های اروپایی

فعالیت‌های علمی ایگناتس گلدزیهر (۱۸۵۰-۱۹۲۱) که یکی از بنیانگذاران مطالعات اسلامی در اروپا بوده است پس از مرگش همچنان در معرض توجه و تمرکز بوده است. این کتاب ابعادی از مسیر فکری گلدزیهر را به همراه تاریخ مطالعات اسلامی و یهودی به صورتی که در نامه‌های مبادله شده بین گلدزیهر و همتایانش در کشورهای مختلف […]

راه کوچه"(زن، زندگی، آزادی) آهنگ ادیب قربانی اجرا: جمعی از دانشجویان موسیقی بیا بیا که کوچه می‌زند تو را صدا صدا به نام کوچکت که نام آزادی‌ست بگو بگو به هر که بغض کهنه‌اش نشسته در گلو بگو در این میانه تنها نیست آزادی زن زندگی، زن زندگی آزادی ما دگر از حصار ترس رد شدیم عاقبت راه کوچه را بلد شدیم موی تو بوسه زد به روی بادها زنده شد شهر مرگ و مرده‌بادها به رغم چکمه‌پوش‌ها، هجوم خودفروش‌ها به یاد خون خواهرت، شکنجه‌ی برادرت به نام نامی وطن بمان و در کنار من بخوان بخوان که این سرود ناگهان دهان دهان رسیده تا به هر کرانه با شادی آزادی زن زندگی، زن زندگی آزادی @muzicbaz کانال موزیک باز
Показать все...
#دانلود_کتاب 📘 حافظان تشیع: مشروعیت مقدس و شبکه‌های خاندانی فراملی ✏️ الویر کوربز 🔸 انتشارات ادینبرو- سال ۲۰۱۵ 🆔 @naqshine
Показать все...
🔸چرا نمی‌شود با حامیان ظلم بحث منطقی کرد؟ هانا آرنت: —وقتی حکومت هیتلر مشغول نسل‌کشی فجیع ۶ میلیون یهودی در سراسر اروپا بود، نه تنها یک نفر آلمانی به این موضوع معترض نبود بلکه از این اقدامات حمایت هم می‌کردند! نکته جالب اینکه در آن برهه زمانی، بحث منطقی با مردم آلمان اصلآ جواب نمی‌داد و اکثر آن‌ها این جنایت‌ها را برای سعادت مردم آلمان و حتی مردم جهان توجیه می‌کردند. —"هانا آرنت" در کتاب "توتالیتاریسم" می‌گوید: انتظار بحث منطقی با حامیان حاکم ظالم هرگز جواب نمی‌دهد. به‌خاطر اینکه به واسطه "ایدئولوژی" دو چیز در آن‌ها مُرده: ۱) خودانگیختگی ۲) خصایص انسانی —وقتی خودانگیختگی از بین‌ می‌رود، آن بخش از مغز که مسئول "تفکر انتقادی" است، انگار خاموش می‌شود. وقتی قابلیت تفکر نقادانه از بین می‌رود، فرد نمی‌تواند بر اساس ارزش‌های اخلاقی و انسانی درون‌زای خودش اتفاقات را بسنجد. در واقع ترازوی ذهنی این آدم‌ها، فقط با ایدئولوژی حکومت، خوب و بد را می‌سنجد. —در جنگ‌جهانی دوم دستگاه تبلیغاتی آلمان به مردم تلقین کرده بود که یهودیان عامل بدبختی آلمان و جهان هستند. ذهن مردم آلمان هیچ‌وقت نمی‌پرسید که نسل‌کشی یهودیان، انسانی است یا نه. چون ترازوی ذهنی‌شان این طور می‌سنجید که آن‌ها موجودات پلیدی هستند که باید نابود شوند. —وقتی خصایص انسانی از بین‌ می‌رود، آدم برای انجام هر کاری که هم‌جهت با ایدئولوژی حکومت باشد، آماده‌ست؛ بدون اینکه فکر کند آن کار چقدر اخلاقی‌ و انسانی ست. یهودی‌ها زنده‌زنده داخل کوره‌ها سوزانده می‌شدند ولی هیچکس اعتراضی نداشت. ولی غیر از آلمانی‌های آن دوره، احتمالا همگان در طول تاریخ  قضاوتشان این است که این اتفاق چقدر نفرت‌انگیز و غم‌انگیز است. —ایدئولوژی، انسانیت را از آدم‌ها سلب کرده بود. ذهن آلمانی‌ها این شکلی شده بود: موقع قضاوت در باره هر اتفاقی، تفکر و احساس‌‌شان تعطیل می‌شد و قضاوت ایدئولوژی حاکمیت، جانشین می‌شد. گرایش ایدئولوژی حاکمیت، تعیین می‌کرد که کدام اقدام خوب و زیباست و کدام اقدام نفرت‌انگیز و زشت. ایدئولوژی، "انسانیت" و "اخلاق" آلمانی‌ها را به خدمت "ماکیاولیسم" در آورده بود. برای آلمانی‌های دوره نازی هر وسیله‌ای که باعث رسیدن به "هدف" مورد نظر حکومت بود، موجه، بدیهی، مجاز و مشروع بود. کتاب توتالیتاریسم
Показать все...
Repost from تقی رحمانی
"زن و زندگی و آزادی" شعاری که بسیار فراگیر شد اما آیا عملی هم شد؟ به نظر می‌رسد اگر هر کدام از این سه‌ را به صورت جداگانه بررسی کنیم، جواب منفی است. اما چرا منفی؟ منفی است به این خاطر که زن، زندگی هم میخواهد، آزادی هم می‌خواهد ولی آزادی به منزلت یا حقوق شهروندی مدنی تنها بستگی ندارد، بلکه به نان شب و حق تامین خواست‌های زندگی هم بستگی دارد. این جنبش بیشتر جنبش زنان و مردانی شد که از نعمت حداقلی یا مناسب زندگی بهره‌مند بودند. اگر چه افرادی از اقشار دیگر  را همراه خود کردند به خصوص دختران جوان را، اما این همراه کردن راهبردی نبود. زیرا این دختران اقشار فقیر یا کم نواتر نتوانستند خانواده های خود را که درگیر فقر هستند را همراه خود کنند در حالیکه اقشار برخوردارتر این کار را کردند و خانواده‌ها همراه شدند. مثلا همراهی منطقه اکباتان تهران را مقایسه کنید با دیگر محلات فقیر تهران. در حالیکه هم مردم از وضع اقتصادی ناراضی هستند اما جنبش نتوانست این مردم را همراه حرکت خیابانی خود کند. به عبارتی زندگی در این شعار مورد غفلت قرار گرفت چرا که به نان شب توجه کافی نکرد. این عدم توجه عمدی نبود ولی ساختاری بود. جامعه مدنی اروپا از این شعار سه‌گانه  به آزادی مدنی زن توجه کرد و آن را بُولد کرد. اکثر ایرانیان خارج از کشور هم چنین کردند. رسانه‌های فارسی زبان هم به نان شب توجه نداشتند، آنان مخاطب گرا بودند. تاثیر این عدم توجه باعث عدم پرداختن به زنان سرپرست خانوار شد. سلبریتی‌ها، هنرمندان و ورزشکاران مشکل مالی نداشتند. آنان به سرکوب و عدم توجه حکومت به آزادی مدنی خود اعتراض داشتند. فضای مجازی هم بر مشکل افزود، چرا که این فضا در خدمات اقشار برخوردارتر است. حکومت هم سرکوبگر این فضا است. از همه مهم‌تر این که اکثر روشنفکران مطرح ایرانی، مطابق موج جهانی، باور به لیبرالیسم دارند. آنان‌ رابطه‌ی نان و آزادی را باور ندارند. جریان روشنفکری ما جوزدگی دارد. دیروز نان را بر آزادی ترجیح می‌داد و امروز اصلا نان را نمی بیند. مجموعه این نقاط ضعف نشان می‌دهد که زن و آزادی بدون بستر مادی آن یعنی "زندگی" تعریف شد. زندگی در انواع مختلف آن به نان شب و هم آزادی احتیاج دارد. از دوره اصلاحات جریانات مطرح‌تر سیاسی و هم مدنی هم سلبریتی‌ها با زیست لیبرال در عمل با نظام در مورد سیاست‌های اقتصادی کلان هم سو بودند و آن اصالت بازار به شکل کامل بود. البته کنترل نظام بازار را به دست سپاه داد. شکل زندگی، بستر مادی واقعی آزادی و حقوق "زن" است. زندگی شامل حق کار، حق مدنی، حق خانواده و حقوق دیگر است که باید آن را شناخت. این جنبش زمانی فانتزی‌تر شد که با رسانه های فارسی زبان تبدیل به جنبشی حداکثری برای سرنگونی جمهوری اسلامی شد منتها در فضای مجازی نه در بستر واقعی آن. البته رفتن نظام امری ضروری است منتها نظام در فضای مجازی نمی‌رود نظام در مبارزه، آن هم از منظر زندگی و پیوند منزلت و نان شب می‌رود. منزلت را امری فانتزی برای اقشار مشخصی نمی‌تواند کرد. منزلت بدون توجه به نان شب فانتزی می‌شود. به لحاظ راهبردی و عملی در درون زندگی، به معنی منزلت و نان شب باید شعار "زن" و "آزادی" را تبیین کرد تا به نتیجه بهتری رسید. برای مثال در میان اقشاری این تبیین انجام شده است. در درون این خانواده‌ها و شرایط اقتصادی مناسب‌تر "زن" و "آزادی" را به رسمیت شناخته است اما برای اقشاری کم نواتر این مهم انجام نشده است.  در صورتی که جوانان و دختران این خانواده میل به آزادی و حقوق زن دارند. این عدم پیوند، غفلت بزرگ این جنبش بود و هنوز هم است. نیاز است که از منظر "زندگی" به "زن" و "آزادی" توجه شود تا این جنبش شکل گسترده‌تری بگیرد چرا که زن و آزادی لازمه دموکراسی هستند.  برای این پیوند، هم انگیزه و هم توجه جمعی و هم تئوری نیاز است. اما می توان با این جملات ادبیاتی فراگیر برای جنبش ایجاد کرد. بایستی این سخن جا بیفتد که آزادی زنان برابر است با حق پوشش و حق کار و حق برابری. باید برای اقشار جا بیفتد که زن و آزادیخواهی‌اش نمی‌تواند از خواست حق نان شب‌ش جدا باشد. باید توضیح داده شود حجاب اجباری یعنی سلطه بر جامعه. باید گفته شود کسی حجاب را نمی خواهد ممنوع کنند بلکه با اجبار آن مخالف است. حجاب امری اختیاری است. باید گفته شود که اگر حجاب بهانه محدودیت شغلی زن در جامعه است این بهانه باید از میان برود و ... زن و زندگی و آزادی نیازمند به دید مدنی قوی است. @RahmaniTaghi
Показать все...