cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

تهران پادکست | پادکست و کتاب صوتی |

کانال رسمی پلتفرم تهران پادکست ارتباط با ادمین یا تبلیغات : @tehpodcast با هم، پادکست خوب گوش کنیم. #رادیوراه: پادکست رادیو راه با مجتبی شکوری #کتاب‌باز: پادکست کتاب باز پادکست رواق پادکست احسانو پادکست رختکن بازنده ها پادکست رخ و... + کتاب صوتی :)

Больше
Рекламные посты
140 607
Подписчики
+26324 часа
+1 7007 дней
+6 90530 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

پادکست اکوتوپیا مدارس کارمندپرور چرا بچه‌ها از مدارس فراری هستند؟ همه بچه‌ها عاشق یادگیری هستند و این علاقه در ذات آن‌ها وجود دارد. پس چرا بسیاری از کودکان از مدرسه متنفر هستند؟ آیا نباید تغییری در مدارس ایجاد کرد؟ علت اصلی تنفر بچه‌ها از مدارس، سیستم آموزشی‌ سنتی است که از ابتدا هم در مدارس وجود داشته است. در این اپیزود در همین مورد صحبت می‌کنیم و متوجه خواهید شد که هرگز قرار نبود مدارس، مکانی برای یادگیری خلاقانه و شاد باشند.  @tehranpodcast | تهران پادکست
Показать все...
28
🎙 همایون شجریان 🎼 دیار عاشقی‌هایم  @tehranpodcast | تهران پادکست ━━━━━━◉────── ↻ㅤ   ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
Показать все...
47
📻 پادکست طنزپردازی 🎼 دهشاخ شهرام شبپره پشت فرمون با اپلیکیشن راحت تره👌🏻 #پادکست #پادکست_طنز  @tehranpodcast | تهران پادکست ━━━━━━◉────── ↻ㅤ   ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
Показать все...
31
🟢 فروش فیلترشکن V2RAY و OUTLINE 🟢سابقه مشخص و ۲ساله TOP 🟢 پشتیبانی ۲۴ ساعته در ۷ روز 🔵آیپی ثابت مناسب ترید،،اینستاگرام٫و.. 🔵گارانتی واقعی کانفیگ تا روز اخر 🔵 ضمانت بازگشت وجه 🔘قابل استفاده : ❇️تمامی موبایل ها و سیستم عامل ها آیفون📱اندروید📲ویندوز💻مک💻 .خریداز ربات👇 @top_vpn_ir_bot پشتیبانی👇 @topvpn_support
Показать все...
7
پدرم یک رنوی سفید داشت که هر هشت سال جنگ، توی سطل ماست، گِل درست می‌کرد و می‌مالاند به بدنه‌ و چراغ‌هایش تا میگ‌های عراقی آن را نبینند و بمباران‌مان نکنند. لای همه‌ی بدبختی‌ها و جنگ و کوپن، دلخوشی من این ‌بود که با دستمال و شلنگ بیفتم به جان رنو و تمیزش کنم. یک آرزوی کوچک و موثر که ماهی یکی دو بار محقق می‌شد. یادم نمی‌آید هیچ‌وقت آرزو کرده باشم که کاش جنگ تمام شود و پدرم به جای گِل، ریکا توی سطل ماست بریزد و ماشین را هر شب به جای گل‌مالی، کف‌مالی کند. لابد فکر می‌کردم جنگ مثل درخت‌های آکالیپتوس خیابان فروهر، همیشه بوده‌ و خواهد بود. گمان کنم دوران بچگی‌، دید کاربردی‌تری نسبت به زندگی داشتم. به جای داشتن یک آرزوی بزرگ  (و احتمالا نشدنی) پناه می‌بردم به چند آرزوی جمع و جور که فی‌الفور محقق می‌شدند. شستن رنو. خوردن فالوده. زدن زنگ خانه شریفی و متواری شدن. اما نمی‌دانم از چه موقع، گلادیاتور درونم با آرزوهای بزرگ بیدار شد و گند زد به احوالاتم. آرزوهایی که بیشترشان تحت کنترل من نیستند. این ملال‌آورترین نوع آرزو است. مثل این‌که چراغ جادو گیر آدم بیفتد و آن را بمالاند و غول بیاید بیرون و بهش بگویی «می‌شه بی‌زحمت همه‌ی درختای خرمالو رو تبدیل کنی به درخت شفتالو؟». خب چرا باید آدم دل به آرزویی بزرگ ببندد که احتمالا محقق نمی‌شود؟ من که فکر می‌کنم مردن با یک آرزوی بزرگ برآورده نشده، خیلی بدتر از مردن با هزار آرزوی کوچک محقق شده‌ است. البته حالا که سنم بالاتر رفته، خردم به سمت دوران بچگی گرایش پیدا کرده است. درواقع راه نجات  یا در «ندانستن» است یا در «درست دانستن». اما بدترین حالت دانستنِ غلط است. همین حالی که گلادیاتور الدنگ برایم رقم زد. همین باورهای غلط. ترسیم زندگی ایده‌آل و بدون خش. فتح ماه. رسیدن روزهای خوشی که غم در آن افسانه است. من دوران زیادی از زندگی‌ام را در این «غلط دانستن» گذراندم. مطمئن بودم که یک جایی در این جنگل زندگی، یک فیل عظیم‌الجثه هست که من باید شاخش را بشکانم. همه‌ی عمرم را صرف کردم برای پیدا کردن این فیل کله‌پوک. با عجله و هراس و سراسیمه. حالا کم‌کم دارم به این نتیجه می‌رسم که فیلی در کار نیست. یا اگر هست، لزوما لازم نیست اندوه پیدا نکردنش را بخورم. خلاصه الان افتاده‌ام به خلق دلخوشی‌های کوچک. موضعی و سریع که مثل قرص کدئین عمل کنند و چند ساعتی خلاصم کند. من هشت سال جنگ را زنده ماندم بدون این‌که واقف باشم که تمام شدن جنگ هم می‌تواند یک گزینه باشد. نیروی محرکه‌ام هم فقط همان دلخوشی‌های کوچک بود. حالا هم همین‌طور است. شاید جنگ نباشد اما هزار مشکل دیگر است. امنیت شغلی. سیاست‌مداران روانی. نفرت‌پراکنان. زمستان‌های سرد که تبعیدگاه‌های روسیه را روسفید کرده است. بیماری همه‌گیر. حالا چه کار کنم؟ زندگی همین است. نه کم و نه زیاد. دقیقا همین است. باید شلنگ و دستمال بگیرم و کثافت آن را موضعی پاک کنم. دیدن یک رنوی تمیز در آن سال‌های خونین-ولو برای یک ساعت-  بهترین لطفی‌ بود که به خودم کردم. اتاق خواب، یک پنجره دارد که روزی  ده دقیقه آفتاب کم رمق زمستان از آن رد می‌شود و می‌افتد روی موکت. ده دقیقه زیر نور دراز می‌کشم و تظاهر می‌کنم که همه‌ی آرزوهای بزرگ برآورده شده‌اند.  دو پیمانه چای احمد به مدت پانزده دقیقه دم می‌کنم و دو صفحه درخت و خنجر و خاطره می‌خوانم. کتاب‌های کتابخانه را به ترتیب قد می‌چینم. هزار تا دلخوشی کوچک دیگر هم هست که خجالت می‌کشم آن‌ها را این‌جا بنویسم. اما مدیون تک‌تک‌شان هستم و حکم صدای خنده‌ی کوتاه نوزادی را دارند در همهمه‌ی عزاداران. می‌چسبد. آرزوی بزرگ ندارم؟ دارم. به محقق شدن‌شان هم امید دارم اما به این تحقق دلبسته نیستم. دلبستگی به آرزوی بزرگ به درد نوح می‌خورد. نه به درد من. من به یک بوس مختصر در کوپه‌ی قطاری که دارد از تونل سیاهی رد می‌شود، قانعم. باقی ماجرا اگر شد که چه بهتر، اگر نشد که ما طلب بوس‌مان را زنده کردیم و خلاص. | فهیم عطار | #وبلاگ #داستانک 📻 @tehranpodcast 🌱
Показать все...
143
پادکست فیلتر چرا بورس در مرداد ۱۳۹۹ در ایران سقوط کرد؟ دلایل بحران اقتصادی سهمگین ۲۰۰۸_۲۰۰۷ اوراق مسکن در آمریکا چه بود؟ بحران های مالی در برهه های مختلف و در کشورهای مختلف دارای آثار متفاوتی چه در بعد ملی و چه در بعد بین المللی است، آن چه در این میان از اهمیت فراوانی برخوردار است این موضوع است که کشورها در زمان مواجهه با این بحران ها چه تمهیداتی را اتخاذ نموده اند و همچنین مبنای ایجاد و دلایل دخیل در آن چیست؟ اگرچه در ظاهر در بحران مالی ۲۰۰۸_۲۰۰۷ آمریکا و ۱۳۹۹ در ایران دارای تفاوت های بسیاری است اما آن چه در قسمت سوم فیلتر به آن پرداخته میشود در خصوص مسئولیت پذیری دولت در قبال سرمایه عمومی و درس آموخته ها از بحران های مالی می باشد. کانال کست باکس پادکست فیلتر: http://Castbox.fm/channel/6091018 صفحه اینستاگرام فیلتر: https://www.instagram.com/filter_podcast?igsh=MTN4NDdwc3dhNW55MA==
Показать все...
23
🎙 دکلمه 🎼 غزل اصفهانی  @tehranpodcast | تهران پادکست
Показать все...
25
می‌فرمایند که: زِدِس به سرش دل که یاری تو باشِد قِرارِس دلم بی‌قِراری تو باشِد نگاری منی گُل‌عذاری منی تو قِراری منی من بی‌قِراری توَم فُلون کِسِ عاشق شده‌س به نیگاد فُلونی میگِد من می‌میرم بَراد دلِد پیشی من گیرِس چجوری بری؟ نه اینکه نتونی، دلِد نیمیاد به جونی خودِد من دلم به تو بندِس به جونی خودم دل به عشقی تو زَنده‌س پاکار می‌مونم بله رو می‌سُّونم:))😄 توَم عاشقی من اینُ خُب می‌دونم... 🔸 عصر جمعه ای دلت نگیره ، هواتو دارم 🫰 📻 @tehranpodcast 🌱
Показать все...
55
پادکست کتاب جیبی زندگی خود را طراحی کنید در این کتاب، قدم به قدم پیش می­رویم تا نحوه‌ی برخورد صحیح با موضوعات زندگی و دغدغه‌های شغلی ­مان را یاد بگیریم؛ مسائلی که اکثر ما خواه‌ناخواه در زندگی خود با آن­ها سر و کار داریم. #کتاب_جیبی  @tehranpodcast | تهران پادکست ━━━━━━◉────── ↻ㅤ   ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
Показать все...
49
هر که بگویدت: «ز مَه، ابر چگونه وا شود؟» بازگشا، گره‌گره، بندِ قبا که همچنین! گر ز مسیح پرسدت: «مرده چگونه زنده کرد؟» بوسه بده به پیشِ او، بر لبِ ما که همچنین! | مولانا | #ذکرشب 📻 @tehranpodcast 🌱
Показать все...
169