cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

کافه اشنو

مجله فرهنگی و ادبی "کافه اشنو" تبلیغات: @eshnoads

Больше
Рекламные посты
38 370
Подписчики
+2224 часа
+817 дней
-8030 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

Показать все...
از سمت راست مجید وفادار ، بانو الهه، داریوش رفیعی
Показать все...
Repost from کافه اشنو
کاست‌ها امانتدارهای خوبی هستند . آن‌ها ترانه‌های کهن مارا روی پیشانی خودشان نوشته‌اند تا ما از یاد نبریم زمزمه‌های قبل از این زمانه را. کاست‌ها، اتوبوس‌های قدیمی‌اند با عطر بهارنارنج و گشنیز با پنجره‌های رو به دریاچه و کوه . آنها ما را مجانی سوار می‌کنند و تا هر جایی که دلمان بکشد می‌برند. . 🌾⁦♥️⁩#پری_زنگنه
Показать все...
Показать все...
Показать все...
ای فصل غیر منتظر داستان من! معشوق ناگهانی دور از گمان من ای مطلع امید من ای چشم روشنت زیبا‌ترین ستاره‌ی هفت آسمان من آه ای همیشه گل که به سرخی در این خزان گل کرده‌ای به باغچه‌ی بازوان من در فترت ملال و سکوتی که داشتم عشق تو طُرفه حادثه‌ی ناگهان من ای در فصول مرثیه و سوگ باز هم شوقت نهاده قول و غزل بر زبان من حس کردنی‌ست قصه‌ی عشقم نه گفتنی ای قاصر از حکایت حسنت بیان من با من بمان و سایه ی مهر از سرم مگیر من زنده‌ام به مهر تو ای مهربان من! کی می‌رسد زمان عزیز یگانگی تا من از آن تو شوم و تو از آن من حسین منزوی @caffeeshno
Показать все...
« کمدی الهی » شاهکاری از « دانته » « دوزخ - برزخ - بهشت » ترجمه : « شجاع الدین شفا » چاپ سال : « ۱۳۴۷ » نوبت چاپ : سوم نسخه اصلی متن کامل نایاب - آکبند - نفیس - کامل - کیفیت عالی - «برای اطلاع از قیمت و سفارش به ما پیغام بدهید» @Dey_Admin
Показать все...
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن تو چو روی باز کردی دَرِ ماجرا ببستی دل دردمند ما را که اسیر توست یارا به وصالْ مرهمی نِه چو به انتظار خستی نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هَیجا تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی دل هوشمند باید که به دلبری سپاری که چو قبله‌ایت باشد بِه از آن که خود پرستی چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی گِله از فراق یاران و جفای روزگاران نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی #سعدی @caffeeshno
Показать все...