cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

فرهیختگان

آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد ارتباط با ادمین @farhikhtehgan_bot امام علی(ع): شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد... گروه تبادل نظر: @iranintellectualsgroup

Больше
Рекламные посты
11 844
Подписчики
+1324 часа
+397 дней
+23730 дней
Время активного постинга

Загрузка данных...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Анализ публикаций
ПостыПросмотры
Поделились
Динамика просмотров
01
نگاه مردان یا حجاب زنان، کدام مهم است؟ محمد موسوی‌عقیقی تا به حال از خود پرسیده‌اید که چرا «اجبار» و «توبیخ» در مسأله‌ای مانند حجاب تنها برای زنان است و «نگاه مردان» انگار اهمیتی ندارد؟ حتماً این را هم شنیده‌اید که عده‌ای باور دارند زن خود را بپوشاند تا مرد چشمان‌اش را حفظ کند! به گمان من مطابق شواهد متعددی، اتفاقاً در نگاه به زنان بی‌حجاب، مردان سزاوار توبیخ‌اند. به عبارتی اگر زنی حجاب نداشته باشد و مرد به زن نگاه زننده و خاصی کند، نگاه مرد سزاوار توبیخ و تذکر بوده یا حداقل در اولویت است. برای مدعای خودم چهار دلیل بیان می‌کنم: دلیل اول) آیات ۳۰و۳۱ سوره‌ی نور قرآن در آیه‌ی ۳۰ سوره‌ی نور، وظیفه‌ی مردان را رام کردن چشم از نگاه زننده عنوان کرده: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ». در این فراز «يَغُضُّوا» به معنای فرو بستن نیست، زیرا اولاً همراه با «مِنْ» تبعیضیه آمده و یعنی برخی نگاه‌های خود را «غض» کنید و ثانیاً در آیه‌ی ۱۹ سوره‌ی لقمان «وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ» به معنای سخن نگفتن نبوده، بلکه به معنای آرام سخن گفتن است. وظیفه‌ی زنان مطابق آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی نور به‌ هم وصل کردن دو طرف لباس‌هایی است که چاک ایجاد کرده تا زیبایی‌های بدن، مگر آن‌مقداری که در عرف‌های پیشین معمول بوده، مشخص نشود: «لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‌ جُيُوبِهِنَّ». قرآن به عنوان کتاب محمد(ص) و سند بالادستی اسلام، برخلاف باور رایج مسلمانان بار تکلیفی مردان را بر دوش زنان نینداخته و تکلیف هر دو را جدا عنوان کرده است؛ به زنان توصیه کرده خود را چنین بپوشانند و به مردان دستور داده نگاه زننده و بد نداشته باشند. دلیل دوم) روایت علی بن سُوَید علی بن سُوَید می‌گوید به امام موسی کاظم گفتم من دچارِ نگاه کردن به زنان زیبارویی شده‌ام که از دیدن آن‌ها به وَجد و شوق می‌آیم، امام به من گفت: ای علی، (نگاهِ تو) هیچ اشکالی ندارد، (البته) فقط تا زمانی که خداوند از نیتِ پاک و خوشایندِ تو با خبر باشد: «علي بن سويد قال: «قلت لأبي الحسن: إنّي مبتلي بالنظر إلي المرأة الجميلة فيعجبني النظر إليها، فقال: يا عليّ لا بأس إذا عرف اللّه من نيتك الصدق...». (الکافی، ج۵، ص۵۵۲) مطابق این روایت، پیشوای هفتم و الگوی شیعیان، زنانِ زیبا و خوش‌اندام را دستور به خانه‌نشینی یا پوشش بیش‌تر نداد، بلکه به مرد و یارِ خود دستور داد تا نگاه‌اش را پاک نگه داشته و از دیده‌ی بد و زننده خودداری کند. دلیل سوم) روایت فضل بن عباس در روایتی بیان شده پیام‌آوراسلام در حجةالوداع برو روی حیوانِ سواری نشسته بود و پشت سر او فضل بن عباس (پسر عموی پیام‌آوراسلام) قرار داشت. زنی از قبیله‌ی خثعم جلو آمد تا از پیشوای دین خود سؤالی بپرسد. فضل خود را کشید و به زیبایی‌های زن چشم دوخت و زن هم او را دید. پیام‌آوراسلام متوجه شد و با دست صورت پسرعموی خود را برگرداند و او را از این نگاه نوع کردن منع کرد: «عبد الله بن عباس قال كان الفضل رديف النبي فجاءت امرأة من خثعم فجعل الفضل ينظر إليها وتنظر إليه فجعل النبي يصرف وجه الفضل». (مسند أحمد بن حنبل، ج۱، ص۷۶، ح۱۵۷) مطابق این گزارش، پیام‌آور ما مسلمانان، تنها مرد نگاه کننده را توبیخ کرد و به زن حاضر هیچ تذکری نداد. آیا رفتار ما الان چنین است؟ دلیل چهارم) روایت عمر بن خطاب در گزارشی آمده روزی مردم در حال طواف بودند، خلیفه‌ی دوم دید صورت جوانی سرخ است. او را صدا زد و پرسید چه کسی تو را زده است؟ جوان گفت علی بن أبی‌طالب(ع) به صورت من سیلی زد. بعد از مدتی علی(ع) آمد و عُمَر علت این سیلی را جویا شد. امام پاسخ داد این جوان ایستاده بود و مداوماً به اندام زنان چشم می‌انداخت، او را در حال این رفتار دیدم و زدم. خلیفه‌ی دوم رو به جوان کرد و گفت: تو را چشمی از چشمان خداوند زد: «فَقَالَ عَليّ رَأَيْته مقاوما إمرأة فأصغيت إِلَيْهِمَا فساءني مَا سَمِعت فشججته فَقَالَ عمر أصابتك عين من عُيُون الله تَعَالَى». (نوادر الأصول الترمذی، ج۲، ص۲۰۶) حال آیا در جامعه‌ی ما که اولاً مناقشات زیادی پیرامون شرعی بودن حجاب امروزی وجود دارد، ثانیاً فقیهان متعددی پوشش برخی از اندام زنان مانند موی و گردن یا بخش‌هایی از بازو و ساق پا را واجب ندانسته‌اند ولی نگاه ناپسند را تمام فقیهان حرام شرعی می‌دانند، ثالثاً زنان به هر دلیلی نمی‌خواهند پوشش شرعی داشته باشند، رابعاً بنا به فراز «ذلِكَ أَدْنى‌ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ» در آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی احزاب در انتخاب پوشش و میزان آن مختارند، آیا باید صرفاً زنان توبیخ شوند و از بالاتر یا حداقل موازی (نگاه مردان) چشم پوشید؟ درحالی‌که این مستندات نشان می‌دهد اولویت، توبیخ مردانی است که به زنان نگاهِ ناپسند دارند. به نظر نگاه مردسالارانه به حجاب، باعث چنین تبعیضی است. #فرهیختگان راهی به رهایی
3228Loading...
02
شورش علیه سیاست منصوره محمدی خبرنگار گروه سیاست منبع:روزنامه هم میهن۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران در زمستان سال گذشته، از موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان رونمایی کرد. داده‌های این موج به شیوه پیمایشی و براساس مصاحبه حضوری با مشارکت ١۵ هزار و ٨٧٨ نفر و از افراد ١۵ سال به بالا در ٣١ استان کشور انجام شد و افراد شرکت‌کننده در این پیمایش به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته‌های این گزارش ملی در بخش‌های مختلفی از جمله نگرش‌های اقتصادی، مشارکت سیاسی، مسائل و مشکلات کشور، آزادی سیاسی، آزادی‌های اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ازجمله مواردی است که در این موج به آن پرداخته شده است. از بهمن‌ماه سال گذشته تاکنون اطلاعات آماری این پیمایش در اختیار عموم قرار نگرفته است، هرچند که صابر جعفری‌کافی‌آباد، رئیس مرکز طرح‌های ملی هفته گذشته در نشست خبری اعلام کرد که مجلدی از نتایج این موج به‌زودی منتشر خواهد شد. اما مرکز تحقیقات اجتماعی و داده‌کاوی شناخت در گزارشی برخی یافته‌ها را با موج‌های قبلی این پیمایش مقایسه کرده است و برخی داده‌های آماری را که در اختیار معدودی از پژوهشگران قرار گرفته، ارزیابی کرده است. در بخشی از این پیمایش تحولات نگرش‌های سیاسی کشور در دو بخش (پنج سال گذشته و پنج سال آینده) بررسی شده است. در بخش نخست این پیمایش، یک سوال مشترک؛ (از نظر شما وضعیت سیاسی نسبت به ۵ سال گذشته چه تغییری کرده است؟) از شرکت‌کنندگان مطرح و سپس براساس جنسیت، سن، درآمد، تحصیلات و محل سکونت نتایج مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. نگرش عمومی نسبت به وضعیت سیاسی کشور حاکی از آن است که بیش از نیمی از مردم (۵۵/۵ درصد ) در سال ۱۴۰۲ معتقدند که وضعیت در ۵ سال آینده بدتر خواهد شد، حال آنکه این پیش‌بینی در سال ۱۳۹۴ بسیار کمتر بوده است(۲۲/۲ درصد). از سوی دیگر درحالی‌که ۲۸/۴ درصد معتقد به بهبود شرایط هستند، ۱۶ درصد نیز معتقدند که شرایط فرقی نخواهد کرد. در این بخش پژوهش نیز ابهامات و سوالاتی مطرح است که دلایلی برای آنها اعلام نشده است. از جمله اینکه چه مسئله‌ای باعث شده است که پیش‌بینی‌ها نسبت به وضعیت سیاسی کشور در آینده اندکی بهبود پیدا کند و معیارهای بهبود وضعیت سیاسی در آینده چه خواهد بود؟ متن کامل یادداشت در instant view #فرهیختگان راهی به رهایی
3741Loading...
03
فردوسی و اهمیت شاهنامه- محمدعلی فروغی شاهنامه فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه می توان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمی زدم، می گفتم که شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است. تاریخ ملی ایرانیان نخستین منت بزرگی که فردوسی بر ما دارد احیا و ابقای تاریخ ملی ماست. هرچند جمع آوری این تاریخ را فردوسی نکرده و عمل او تنها این بوده است که کتابی را که پیش از او فراهم آمده بود بنظم آورده است ولیکن همین فقره کافیست که او را زنده کننده آثار گذشته ایرانیان بشمار آورد.  چنانکه خود او این نکته را متوجه بوده و فرموده است: "عجم زنده کردم بدین پارسی" و پس از شماره ی اسامی بزرگانی که نام آنها را ثبت جریده ی روزگار ساخته می گوید: چون عیسی من این مردگان را تمام سراسر همه زنده کردم بنام ایرانی بی شاهنامه: چرخ چنبر اگر فردوسی شاهنامه را نظم نکرده بود این روایات بحالت تاریخ بلعمی و نظایر آن در می آمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در اینکه اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیله ی ابقای تاریخ ایران همانا منحصر بکتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و ابوریحان میبود که همه بزبان عرب نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانی ها از فهم آن عاجزند. شاهنامه فردوسی از بدو امر نزد فارسی زبانان چنان دلچسب واقع شده که عموما فریفته آن گردیده اند. هرکس خواندن می توانست، شاهنامه را می خواند و کسی که خواندن نمی دانست در مجالس شاهنامه خوانی برای شنیدن و تمتع یافتن از آن حاضر می شد. کمتر ایرانی بود که آن داستان ها را نداند و اشعار شاهنامه را از بر نخواند و رجال احیا شده ی فردوسی را نشناسد. وظیفه هر ایرانی بعقیده ی من وظیفه هر ایرانی است که اولا خود با شاهنامه مانوس شود، ثانیا ابناء وطن را بموانست این کتاب ترغیب نماید و اسباب آن را فراهم آورد. مختصر، فردوسی قباله و سند نجابت ملت ایران را تنظیم فرموده، و همین کلمه مرا بی نیاز می کند از اینکه در توضیح مطلب و پافشاری در اثبات مقام فردوسی از این جهت بطول کلام بپردازم.  وقایع تاریخی و اعتقاد به حقیقت  بی موقع نمی دانم که جواب این اعتراض را بدهم که: غالب روایاتی که فردوسی در شاهنامه نقل کرده، یا تمام عاری از حقیقت است یا مشوب بافسانه می باشد و درین صورت چگونه میتواند سند تاریخ ما محسوب شود؟ غافل نباید شد از اینکه مقصود از تاریخ چیست و فواید آن کدام است. البته در هر رشته از تحقیقات و معلومات حقیقت باید وجهه و مقصود باشد و خلاف حقیقت مایه ی گمراهی است. اما در این مورد مخصوص، مطابق واقع بودن یا نبودن قضایا منظور نظر نیست. همه اقوام و ملل متمدن مبادی تاریخشان مجهول و آمیخته بافسانه است و هراندازه سابقه ی ورودشان بتمدن قدیمتر باشد این کیفیت در نزد آنها قویتر است، زیرا که در ازمنه ی باستانی تحریر و تدوین کتب و رسائل شایع و رایج نبود، و وقایع و سوانحی که بر مردم وارد می شد فقط در حافظه ی اشخاص نقش می گرفت و سینه به سینه از اسلاف باخلاف می رسید و ضعف حافظه یا قوت تخیل و غیرت و تعصب اشخاص، وقایع و قضایا را در ضمن انتقال روایات از متقدمین به متاخرین متبدل می ساخت و کم کم بصورت افسانه در می آورد. خاصه اینکه طبایع مردم عموما بر این است که در باره اشخاص یا اموری که در ذهن ایشان تاثیر عمیق می بخشد افسانه سرایی می کنند، و بسا که بحقیقت آن افسانه ها معتقد و نسبت بآنها متعصب می شوند.   مایه اتحاد: یادگار گذشته  حاصل اینکه تاریخ باستانی کلیه ی اقوام و ملل بالضروره افسانه مانند است. هر قومی برای اینکه میان افراد و دسته های مختلف او اتفاق و اتحاد وهمدری و تعاون موجود باشد، جهت جامعه و مابه الاشتراک لازم دارد؛ و بهترین جهت جامعه در میان اقوام و ملل، اشتراک در یادگارهای گذشته است، اگر چه آن یادگارها حقیقت و واقعیت نداشته باشد. چه شرط اصلی آنست که مردم بحقیقت آنها معتقد باشند، و ایرانیان همواره معتقد بوده اند که پادشاهان عظیم الشان، مانند جمشید و فریدون و کیقباد و کیخسرو داشته و مردان نامی مانند کاوه و قارن و گیو و گودرز و رستم و اسفندیار میان ایشان بوده که جان و مال و عرض و ناموس اجدادشان را در مقابل دشمنان مشترک مانند ضحاک و افراسیاب وغیره محافظت نموده اند. به عبارت اخری، هر جماعتی که کاوه و رستم و گیو و بیژن و ایرج و منوچهر و کیخسرو و کیقباد و امثال آنان را از خود می دانستند. ، ایرانی محسوب بودند و این جهت جامعه، رشته ی اتصال و مایه ی اتحاد ملیت ایشان بوده است. http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/445-ferdosi-ahamiat-shahnameh.html #فرهیختگان راهی به رهایی
36011Loading...
04
داستان زندگی اسدالله علم، وزیر دربار رازهای زندگی خصوصی شاه چگونه فاش شد؟ #فرهیختگان راهی به رهایی
47224Loading...
05
نصرالله پس از جنگ ۳۳ روزه گفته بود: اگر بپرسید الان ۱۱ ژوئيه ۲۰۰۶ است و یک درصد احتمال می‌دادیم که ربودن دو اسرائيلی به چنین جنگی منجر شود، آيا باز هم عمليات را انجام می‌داديم؟ میگویم قطعا نه؛هم به دلايل انسانی و اخلاقی، هم نظامی و سياسی. ✍ ناصر دانشفر بیش از هفت ماه از آغاز طوفان الاقصی می‌گذرد و آثار تورنادویی را که در روز نخست این رخداد پیش‌بینی کرده بودم، به وضوح در نقشهٔ فوق قابل رؤیت است. آگاهان بر این باورند که بازسازی غزه به بیش از دو دهه زمان نیاز دارد، بگذریم که آثار روحی و روانی آن تا ابد ممکن نیست. اینک از رهبران حماس و حضرت‌آقا می‌پرسم که آیا اگر احتمال می‌دادید که این عملیات با چنین عواقبی روبرو خواهد شد، باز هم به انجام آن اصرار داشتید؟ من چقدر خام و ساده‌ام که گمان دارم اینها به دلیل این تبعات ویرانگر از کردهٔ خود نادم و پشیمان هستند. مگر نه اینکه جناب خامنه‌ای در دیدار اخیر خود با اسماعیل هنیه فرموده‌اند که قطعاً شما پیروز نهایی هستید. در اندیشهٔ حضرات، جایی برای ندامت و اقرار به اشتباه وجود ندارد و فردا اگر صلحی برقرار شود بر طبل پیروزی خواهند کوبید. #فرهیختگان راهی به رهایی
4873Loading...
06
گفت‌وگوی تصویری سینماسینما با محمدعلی علومی، نویسنده، اسطوره‌شناس، پژوهشگر و طنزپرداز علومی شامگاه یکشنبه در سن ۶۳ سالگی در منزل شخصی‌اش درگذشت #فرهیختگان راهی به رهایی
4647Loading...
07
جزئیات کم‌اهمیت، نامزد نهایی جایزهٔ ملی کتاب، و نامزد جایزهٔ بوکر، در تابستان 1949 شروع می‌شود، یک سال پس از جنگی که فلسطینیان آن را نکبت می‌خوانند و اسرائیلی‌ها جنگ استقلال ـ فاجعه‌ای که منجر به آواره شدن و تبعید حدود 700000 نفر شد. سربازان اسرائیلی عده‌ای از بادیه‌نشینان را در صحرای نقب به قتل می‌رسانند و از میان قربانیان نوجوانی فلسطینی را اسیر می‌گیرند، به او تجاوز می‌کنند، او را می‌کشند، و در صحرا دفن می‌کنند. سال‌ها بعد، زن جوانی در رام‌الله مشتاق فهم حقایق مربوط به این واقعه می‌شود، واقعه‌ای که درست ۲۵ سال مانده به روز تولد او رخ داده است. عدنیه شبلی این دو روایت را هنرمندانه تصویر می‌کند و نشان می‌دهد که حال چگونه در تسخیر گذشته باقی می‌ماند. داستانی لطیف و تأملی عمیق و تکان‌دهنده دربارهٔ خاطره و تجربهٔ جاری فلسطینی از جنگ، خشونت، زندگی تحت اشغال، و اسارت در خانهٔ خود. «...مرزهای تحمیلی بین چیزها در این‌جا بسیار است. باید به آن‌ها توجه و از میان آن‌ها عبور کرد، کاری که در نهایت همه را از عواقب خطرناک حفظ می‌کند. به‌رغم تمام چیزهای دیگر، این کار به فرد احساس آرامش می‌دهد. برخی افراد هستند که با استادی از میان مرزها عبور می‌کنند، و هرگز از آن تخطی نمی‌کنند، اما این افراد معدودند و من یکی از آن‌ها نیستم. به محض این‌که مرزی را می‌بینم، یا به سمت آن می‌روم و از رویش می‌پرم، یا یواشکی پا را یک قدم از آن فراتر می‌گذارم. هیچ یک از این دو رفتار من آگاهانه نیست، یا ریشه در میلی از پیش اندیشیده برای مقاومت در برابر مرزها ندارد؛ بیشتر شبیه به حماقت محض است...» جزئیات کم‌اهمیت | عدنیه شبلی | ترجمهٔ امیرحسین مهدی‌زاده | نشر همان | ۱۱۸ صفحه | جلد نرم | پخش: گسترش / صدای معاصر / سرزمین / پیام امروز / دوستان / چشمه + امکان سفارش و ارسال پستی ارتباط با نشر همان: Telegram: @HamanPublications Instagram: @HamanPub Email: [email protected] Phone: (+98) 9912010456 #فرهیختگان راهی به رهایی
4512Loading...
08
لایحه بودجه تابلویی است از «غارت» و «تقسیم غنائم»... ج.ا یکی از پرهزینه‌ترین کشورها در حوزه سرکوب و حوزه پروپاگانداست؛ پول‌پاشی برای اعمال زور و سرکوب و نیز فریب و پروپاگاندا؛ شرکت سهامی زر و زور و تزویر. مسئله دیگر تقسیم غنائم برای خریدن افراد و موسسات است. جلوی هر فرد و موسسه‌ای سهمی می‌اندازند تا آنها را محتاج و تبدیل به عناصر خودشان بکنند. آن‌چه شیران را کند روبه مزاج؛ احتیاج است، احتیاج است، احتیاج! متاسفانه این وابستگی مالی فقط در صف حکومت نیست بلکه در میان برخی از صف مقابل هم هست؛ در بخشی از کسانی که با چشمان دریده در رسانه‌ها حاضر می‌شوند و از جنایت جنگی و نسل‌کشی اسرائیل دفاع می‌کنند! در حالی که وجدان‌های بیدار جوانان و دانشجویان در بسیاری از کشورها در حال اعتراض به این فجایع ضدانسانی هستند. تجارب مکرر نشان داده که دین پولکی و دین زورکی نه جواب می‌دهد و نه پایدار می‌ماند. فردی مطلع و مرتبط با سفارت‌خانه ج.ا در یکی از کشورهای اروپایی تعریف می‌کرد... گفتگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال رهبر ج.ا تعابیری مثل جنگ نرم، تهاجم فرهنگی و ... دارد. حضرات دید خواص-عوام به جامعه دارند و فکر می‌کنند می‌توانند دست به مهندسی افکار مردم بزنند. آنها شهروندان را انسان‌های صاحب فکر و دارای عاملیت نمی‌بینند. بنابر همین نگاه است که پول‌های عظیمی را خرج به گمان خود امور فرهنگی و پروپاگاندا می‌کنند. ج.ا سعی می‌کند بدنه ولایی را به خود وابسته کند و جامعه هم یا باید تسلیم شود و یا باید سرکوب شود. اما این شیوه دیگر جواب نمی‌دهد و شکست خورده است. لایحه حجاب و عفاف که هنوز به طور نهایی تصویب نشده است نمونه مهمی از یک شکست است. ۲۶ نهاد مسئول و متولی مسئله حجاب و عفاف بوده‌اند! این لایحه تمرکزش بر جریمه کردن بی‌حجابان است یعنی دیگر نه تبلیغات و پروپاگاندا کار می‌کند و نه سرکوب و بگیر و ببند. در دهه شصت فردی بودجه سنگینی برای پژوهش در باره «سیاست‌های اسلام در رابطه با آب‌های بین‌الملل» گرفته بود! در صدر اسلام اصلا مسلمانان، پیامبر و ائمه چه شناختی از آب‌های بین‌الملل داشته‌اند که حالا بخواهند اقوال و احادیث آنها را مبنای استخراج سیاست اسلام در این باره قرار دهند!؟ هر وقت رهبر ولایی تعابیر خاصی را مطرح می‌کند(مثل اقتصاد دانش‌بنیان) و یا در عید نوروز اسمی برای هر سالی تعیین می‌کند،عده‌ای مرد رند هم پیدا می‌شوند که به همین بهانه‌ها بودجه‌های کلان می‌گیرند! یکبار سفارت ج.ا شنیده بود که امام جماعت بزرگترین مسجد مسلمانان احتمالا با دریافت پول از مجاهدین قصد دیدار با خانم مریم رجوی را دارد. بلافاصله آنها پول زیادی به آن امام جماعت می‌دهند. ماشین خانم رجوی از میانه راه برمی‌گردد! در حالی که در داخل کشور مردمانی هزاران نفره و میلیون نفره از اسلام و تشیع خارج می‌شوند، حضرات می‌خواهند با پول‌پاشی در آفریقا عده‌ای را ده نفره و صد نفره شیعه کنند. حضرات با پول پاشی در یکی از قبایل در آفریقا عده‌ای را به گمان خود شیعه کرده بودند و روز تاسوعا شاهد عزاداری و بزرگداشت امام حسین توسط آنها بوده‌اند اما با کمال تعجب می‌بینند آنها روز عاشوراعلیه شیعه حرف می‌زنند! بعد متوجه می‌شوند که سفارت عربستان پول زیادی به آنها داده است. همان گونه که کلیت ج.ا نه مشروعیت دموکراتیک دارد و نه مشروعیت کارآمدی؛ سیاست خارجی و داخلی‌اش هم همین طور است؛ از جمله در پروپاگاندا برای سیاست‌های فرهنگی که به جز غارت منابع مردم فقیر حاصلی برای ج.ا ندارد. #فرهیختگان راهی به رهایی
87417Loading...
09
جنگ مدرن بی‌رحمانه و سنگدلانه است، به زنان باردار و نوزادان رحم نمی‌کند؛ کشتار و تخریب بی‌رویه است. به حقوق بی‌طرف‌ها احترام نمی‌گذارد. میلیون‌ها نفر کشته شده، به بردگی گرفته شده، یا از مکان‌هایی که اجدادشان قرن‌ها در آن می‌زیستند، رانده می‌شوند. هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند که در فصل بعدی این نبرد بی‌پایان چه رخ خواهد داد. این ربطی به بمب اتمی ندارد. ریشه‌ی شر، ساختن سلاح‌های جدید و وحشتناک‌تر نیست. ساخت سلاح جدید اساس پیروزی است. این احتمال وجود دارد که دانشمندان روش‌های دفاعی در برابر بمب اتمی را کشف کنند. ولی این امر چیزی را دگرگون نمی‌کند، بلکه فقط روند نابودی کامل تمدّن را برای مدتی به تأخیر می‌اندازد. کنش انسانی لودویگ فون میزس #فرهیختگان راهی به رهایی
5354Loading...
10
‍ آقای خاتمی در این موقعیت نمانید ✍ ناصر دانشفر بی‌شک عبور از جایگاه گدایی قدرت و قرار گرفتن در کنار مردم، گامی بلند از جانب جبههٔ اصلاحات است. اما برای آقای خاتمی و اردوگاه اصلاح‌طلبان عزیمت از آن نقطه و نشستن در موضع جدید، قدمی متناسب با پتانسیل موجود در این تشکل نیست. جایگاه جبههٔ اصلاحات اگر از وضعیت کنونی به محل نقادی صریح و بدون مماشات نظام ارتقاء پیدا نکند، نقش فردی را دارد که از کما درآمده و اکنون حیات نباتی دارد و طبیعتاً اگرچه اطرافیان از نفس کشیدن او خوشحالند، اما به اینکه از او کاری برآید امیدی ندارند. من بر این باور دارم که با قرار گرفتن خانم منصوری در رأس جبههٔ اصلاحات، اکثریت احزاب صلاح‌طلب عملاً ریل عوض کرده و رویکردهای آنان همسویی بیشتری با خواسته‌های مردم پیدا کرده است، اما بر این عقیده‌ام که ظرفیت این جبهه بسیار فراتر از اینها می‌باشد. اصلاح‌طلبان باید بدانند که اگر با قوت و قدرت کامل در برابر مشکلات جاری حاکم بر کشور اعلام موضع نمایند، آرام آرام حیثیت از دست رفته خود را بازسازی خواهند نمود. به گمانم سالها بازی در زمین حاکمیت و باختن همه چیز، باید اصلاح‌طلبان را به این واقعیت رسانده باشد که از ترس مرگ نباید خودکشی‌ نمود. عزت زیاد #فرهیختگان راهی به رهایی
4487Loading...
11
ظریف: آیا جهان بدون برجام جای بهتری شد؟ وزیرسابق امور خارجه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: ۶ سال پیش در چنین روزی، ترامپ از برجام خارج شد و ثابت کرد که آمریکا به تعهدات خود پایبند نیست. بایدن، بجز انتقاد از خروج از برجام و توصیف آن بعنوان “اشتباهی بزرگ” و وعده‌ بازگشت به توافق، تاکنون بی‌قانونی بی‌پروایانه ترامپ را دنبال کرده است. نتانیاهو و همدستان عجیب و غریبش اطمینان حاصل کردند که او چنین خواهد کرد. آیا امروز کسی هست که وضعیت او بدون اجرای برجام بهتر باشد؟! #فرهیختگان راهی به رهایی
4140Loading...
12
قانون سردار علیرضا فیض مشکینی؛ حدود بیست سال پیش، دادیار بودم. مدتی، پرونده های ازدواج غیر مجاز مردان خارجی با زنان ایرانی، به نحو غیر عادی زیاد شده بود. توضیح این که ازدواج مرد خارجی با زن ایرانی بدون اجازه ی مخصوص دولت، جرم و موجب زندان است. اکثر این پرونده ها هم، به دلیل گذشت زمان طولانی، مشمول مرور زمان شده و با قرار موقوفی تعقیب مختومه می شد. کنجکاو شدم. از افسری که پرونده ها را می آورد، پرسیدم. گفت : “سردار تصمیم گرفته با این جرم برخورد کند” این مسئله را با دادستان در میان گذاشتم و مطلبی هم در این باره نوشتم. طرحی را هم ارائه دادم، به این صورت که در هر دادستانی، دفتری با عنوان دفتر حفاظت از حقوق عمومی تشکیل شود و یک قاضی با هوش مدیریت آن را به عهده بگیرد و به وضعیت جامعه از جهت رواج جرم نظارت کند و تلاش کند از جرم پیشگیری شود. مثلا وقتی کسی با تشکیل یک شرکت کاغذی شروع به کلاهبرداری می کند، در همان روزها یا ماه های اول و با وقوع اولین جرم، با مجرم برخورد شود تا پرونده هایی با چندین هزار شاکی تشکیل نشود. ریشه ی بحث این بود که در عرف عقلا، در همه ی جهان، مخصوصا جوامع پیشرفته، نیروی مسلح، تابع نیروی سیاسی یا قضایی است. نیروی مسلح باید همواره مراقب آمادگی، نظم سازمانی، به روز بودن سلاح و آموزش نظامی و گوش به فرمان فرمانده سیاسی خود باشد، تا هر زمانی که مقام سیاسی و قانونی صلاحیت دار، فرمان عملیات به او داد، بتواند به وظیفه ی خود عمل کند. نیروی نظامی یا انتظامی هیچ گاه نباید در امر سیاست یا اقتصاد دخالت کند. چرا که یک فرد نظامی به نحوی تربیت می شود که در زمان نیاز به اعمال قدرت نظامی، بتواند از پس مأموریت خود برآید. حرف من این بود که به صلاح دستگاه قضایی نیست که تابع تصمیم سردار باشد. بلکه سردار باید تابع تصمیم قاضی باشد. به قول یک سیاستمدار معروف: "کسی که چکش به دست دارد، همه چیز را به شکل میخ می بیند" دیده شدن نظامیان یا نیروی انتظامی با آرایش مخصوص در کوچه و خیابان هر محل، شهر یا کشوری، نشانه ی بی ثباتی و نا امنی است. یعنی نیروی سیاسی، اداری و قضایی حاکمیت نتوانسته اوضاع را تحت کنترل داشته باشد و به نیروی مسلح متوسل شده است. مقام ارشد انتظامی با افتخار می گوید اگر کسی وجود بی حجابی در خودرو خود را انکار کند، ما به مردم اطمینان داریم و انکار او را می پذیریم. این نشانه ی کمال بی اطلاعی از قانون است. اصلا نیرو اجازه ندارد صاحب خودرو را احضار کند و مسئله را با او در میان بگذارد تا او انکار کند یا تصدیق کند. احضار، تفهیم اتهام و اخذ دفاع، اقرار یا انکار در شأن قاضی است نه نیروی انتظامی، در هر درجه و رتبه ای که باشد.  امروز سردار تصمیم گرفته با جرم برخورد کند. آرایش جنگی گرفته، شهر به شهر می گردد و نطق می کند، گویا نطق انتخاباتی است. اصلا تفسیر قانون با سردار نیست. تفسیر کلی قانون با مجلس شورای اسلامی و تفسیر مصداقی قانون با قاضی است. قرار دادن حجاب در کنار عفاف عبارت نادرستی است و در خوشبینانه ترین حالت، نشانه ی نا آگاهی است. چندین میلیارد زن در جهان، حجاب ندارند، آیا همه ی آنها بی عفتند؟ این یک توهین آشکار به جمع کثیری از زنان و دختران کشور است. حداکثر می توانیم بگوییم آنها طبق تبصره ی ماده ی ۶۳۸ قانون تعزیرات جرم کرده و باید به جزای نقدی محکوم شوند. اما نمی توانیم آنها را به بی عفتی متهم کنیم.  چه بپسندیم و چه نپسندیم گروه کثیری از زنان و دختران به امر واجب و قانونی حجاب عقیده ندارند. یا عقیده دارند و عمل نمی کنند. من می توانم به عنوان یک طلبه متأسف باشم که به این واجب عمل نمی شود. اما هیچ مبنای شرعی به من اجازه نمی دهد دیگری را مجبور به این کار کنم. وقتی اصل دین قابل اجبار نیست، چگونه یک حکم فرعی آن قابل اجبار است. حد اکثر این است که در قانون، در مجموع سه میلیون و سیصد هزار تومان برای آن جریمه تعیین شده است. سردار می تواند به جای سفرهای استانی به نیروهای خود دستور دهد که زنان بی حجاب را شناسایی و برای محاکمه و تعیین جریمه به دادگاه معرفی نمایند. اما هیچ قانونی به مرجع انتظامی اجازه نداده است، برای مردم پیامک بفرستد. اگر فرد مجرم سوار خودرو است باید توسط دادگاه جریمه شود، این هیچ ربطی به خودرو ندارد. بستن محل کسب به دلیل رفت و آمد افراد بی حجاب، هیچ توجیه قانونی و حقوقی ندارد. جرم یک نفر چه ربطی به صاحب مغازه دارد؟ بستن محل کسب یا توقیف خودرو، سرکشی از قانون است. اگر با این سرکشی ها برخورد نشود، قانون اعتبار خود را از دست خواهد داد و اعتبار قانون که سست شود، کشور به سمت استبداد هر چه بیشتر و حتی حکومت نظامیان سوق داده خواهد شد. #فرهیختگان راهی به رهایی
45511Loading...
13
منطق مشابه منع آزادی در خطوط قرمز علی سلطانی بسیاری از واژگانش برای ما آشناست‌. inciting the public and disturbing the peace. تحریک فضای عمومی و اخلال در نظم و آرامش اجتماع. مقصودم واژه‌های بیانیه تأسف‌بار دانشگاه آزاد برلین در مقابله با اعتراضات دانشجویان هوادار فلسطین و معترضِ نسل‌کشی ارتش اسرائیل در محوطه‌ی دانشگاه است. این بیانیه برای منِ دانشجوی دانشگاه‌های آلمان نمادین و یادآور خاطرات! است، وگرنه همان‌طور که می‌دانید اصل قصه به صورت پُررنگ‌تر در دانشگاه‌های آمریکا برپاست. منطق این اتفاقات و امنیتی‌‌شدن اعتراضات مخالفان اسرائیل در کشورهای غربی چیست؟ از دید من جز این نیست: (۱) اسرائیل خط قرمز بسیاری از قدرت‌های غربی است و لابی‌های اسرائیلی در بسیاری از این کشورها در تعیین قاعده‌ی رفتار سیاسی دولت‌های متبوع بسیار نقش‌آفرین‌اند. (۲) این دولت‌های «لیبرال دموکراسی» و «سوسیال دموکراسی»‌ ورود به این حوزه‌ی ممنوعه را استثنای ماهیتِ ادعاییِ لیبرال و دموکرات خود می‌دانند و آن را گره‌خورده به امنیت خود می‌شمارند. (۳) در توجیه و وصله‌پینه‌ی این تناقض بزرگ با ماهیت آزادی‌گرایانه و مردم‌سالارانه‌ی ادعایی، برچسبی می‌تراشند به نام «یهودستیزی» و یا بعضاً «اسلام افراطی». یا «خطر حماس» و بزرگیِ تهدید قوت‌گرفتن جریان مقاومت. با این هراس‌‌ها و به نام امنیت، دخالت پلیسی و بازداشت معترضان و هدم آزادی آکادمیک و حق آزادی بیان به منزله‌ی پرچم دوران روشنگری توجیه می‌شود. هم‌زمان هم شبیه به این بیانیه، لفاظی می‌شود که درهای گفت‌وگو و تریبون آزاد! دانشگاهی باز است، چرا اعتراض و تحصن؟! از یک تا سه را مرور کنیم. می‌شود مصداق‌ها را در نظامی دیگر عوض کرد و به نتیجه‌ی سوم رسید. می‌توان کیفیت این سیاست‌ را هم عوض کرد، یعنی خشن‌تر یا نرم‌ترش کرد، ولی باز به نتیجه‌ی سوم رسید. مهم شباهت جوهره‌ی سیاست است. به بیان دیگر، اخلاق سیاست‌ورزی در تحدید آزادی درباره‌ی موضوعات «امنیتی» و «خط قرمز» یکی‌ست. حال پرسش این می‌شود: چرا اگر همین جوهره را نظام تک‌حزبی و الیگارشی حاکم بر چین مرتکب شود، متفاوت است؟ چرا اگر نظام شبه‌تزاری و نادموکرات روسیه در همین منطق مخالفان روسیِ جنگ با اوکراین را سرکوب کند، در رسانه‌های اروپایی اخ می‌شود؟ چرا اگر فقط نظام سیاسی ایران مجال تنفس به جامعه‌ی مدنی و رخصت اعتراض در خیابان به معترضان را ندهد و آن‌ها را فتنه‌گر و اغتشاش‌گر بنامد، در بیان سردمداران سیاسیِ ارشد غربی استبداد و سرکوب رخ داده است؟ در اتفاقات این چندماه چندین‌بار در این‌باره نوشته‌ام. از نظر من اسرائیل آزمون دنیای آزاد و غربِ (آمریکا، آلمان، انگلیس، فرانسه) پساروشنگری است. آزمونی که روی زمین در این چند دهه و خاصه چند ماه، در آن مردود شده است. مصداق‌ها از منع ورزشکاران و هنرمندان و دانشجویان و سیاست‌ورزان و ... این‌قدر است که نیازی به آوردن شاهد مشخص نیست. نتیجه‌ی این مردودی هم دقیقا همان چیزی است که اروپا از آن می‌هراسد: رشد جریان‌های تندرو و بنیادگرا و ضدّ غرب و تضعیف روزافزون جریان‌های مداراجو و مدافع گفت‌وگو‌. این کشورها با پاشنه‌ی آشیل خود، یعنی اسرائیل، در لگدمال‌کردن ارزش‌های روشنگری، آشکارا این گفتمان را تقویت می‌کند که: حقوق بشر و دفاع از آزادی تا آن‌جایی است که شامل معترضان به قدرت‌های سیاسیِ مخالف ما باشد. به محض چرخیدن قطب‌نما به دولت‌های سوگلی و سیاست‌های مخرب خودمان، قطار برچسب و سپسش منع و دستگیری و لگدمالیِ حقوق بشر سر می‌رسد. در پایان این را هم اضافه کنم، که در بخش بهره‌برداری هم مشابهت‌ها فراوان شده. مثلا جمهوری اسلامی واقعیت دستگیری دانشجویان مخالف و منع آزادی بیان در مخالفت با اسرائیل را سر دست می‌گیرد، طوری وانمود می‌کند که سرنوشت این دانشجویان شبیه یا بدتر از «دروغ» دانشجویان ستاره‌دار و محروم از تحصیل و استادان اخراجیِ ایرانی است، وقتی خودش درخور «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی» است. با این عملکرد تأسف‌بار و شرمگینانه‌ی برخی از دولت‌های غربی در دفاع آشکار یا پنهان از جنون آدم‌کشی اسرائیل، غم‌خواری برای معترضان ایرانی در جنبش‌های اجتماعی این چند سال هم، برای باریک‌بینان و آزاداندیشان، ترجمه‌اش قطعاً دفاع از حقوق بشر و آزادی سیاسی نخواهد بود. پ.نوشت: واژه‌ی جهان غرب را با احتیاط بسیار استفاده می‌کنم. اصولا در واقعیت به چنین پدیده‌ی یکدستی قائل نیستم. در همین غرب چه‌بسیار سیاسیون و شخصیت‌ها و حتی دولت‌هایی هستند که با اسرائیل همراهی نکرده‌اند. یادداشت‌های سابق در این باره: پیامد ۲۵‌هزار کشته تحلیلی بر نامه‌ی انتقادیِ آصف بیات به هابرماس بمب‌‌هایی که فقط بر سر خانه‌های سیمانی فرود نمی‌آید صدای انسان صدای خداست در فردای غزه و بیرون از پیله‌ی غرب‌ستیزی و غر‌ب‌گرایی پس‌لرز‌های غزه برای من #فرهیختگان راهی به رهایی
4573Loading...
14
مدرنیزاسیونِ "سنت"!! علی صاحب‌الحواشی در سخنان اخیراً منتشرشده دکتر سروش که من نیز بر آن مطلبی نوشتم، دکتر سروش ضمن درنگی‌ لحظه‌ای در سخن، تعبیر "مدرنیزه کردن سنت" را بکار بردند. آن درنگ، نشان از تامل در کاربست این واژه داشت که به نوبه خود حکایت از جدی بودن ایشان در آن تعبیر می‌نمود. سخن من در این یادداشت کاویدن تعبیر "مدرنیزه کردن سنت" است تا ببینیم چنین کاری آیا ممکن است؟ و اگر ممکن باشد آیا این مفیدِ استمرار "سنت" است یا نه؟ در پایان، به خودِ "دلبستگی به سنت" هم خواهم پرداخت. آنچه "سنت" (tradition) خوانده می‌شود، یک "رویه ثابتِ کُنشی و نظری" متعلق به یک "فرهنگ" است. "سنت"، فرعِ فرهنگ است و اولویت و تقدم از آنِ این دومی است. بنابراین تقابل، بین فرهنگ و مدرنیته است و نه بین سنت‌ و مدرنیته چنان‌که غالبا گفته می‌شود. می‌توان از "سنت‌ِعیّاری" در تاریخ ایران گفت، یا از"سنت همجنسگرایی مردانه در یونان باستان" سخن بگوییم، یا از "سنت عزاداری عاشورا" در فرهنگ امامیه یا از "سنتِ خواستگاری" در فرهنگ ایران یادکنیم. ادامه در instat view #فرهیختگان راهی به رهایی
4667Loading...
15
ژاک دریدا در باب عشق #فرهیختگان راهی به رهایی
50214Loading...
16
مناظره احمد ذوعلم و شهاب الدین حائری شیرازی #فرهیختگان راهی به رهایی
56911Loading...
17
جدال پادشاهی و جمهوری در دوران رضاخان سردارسپه از صابر صادقی 👇 https://youtu.be/bUEjvKshw2g?si=-3Yszbh2HJgTWyh_ #فرهیختگان راهی به رهایی
65212Loading...
18
درویش، کارشناس محیط زیست: تهران ملک شخصی شهردار نيست محمد درويش، کارشناس محیط زیست: كلانشهر تهران ملک شخصي شهردار نيست كه با وجود تمام مخالفت‌ها در زمينه آسيب زدن به فضاي سبز شهري و پارك‌ها و بوستان‌ها باز هم بر تصميم خود اصرار مي‌ورزد و بعد از اينكه حصارهاي پارك قيطريه جمع شد به بهانه ساخت يك ساختمان فرهنگي اين حصارها را به پارك لاله منتقل كرده است. نكته قابل تامل اينجاست كه بر اساس آمارهايي كه مركز پژوهش‌هاي شهرداري تهران انجام داده اين شهر را ابر شهر افسرده‌ها ناميده است. بر اساس آمار همين مركز بيش از ۹۹ درصد مردم تهران مبتلا به افسردگي هستند. در چنين شرايطي به جاي اينكه شهردار، شوراي شهر و ديگر مسوولان شهري به فكر راهكاري براي از بين بردن اين ميزان از نااميدي در بين مردم باشند همين چند پارك و بوستاني را هم كه مردم براي لحظه‌اي شادي به آن پناه مي‌برند مي‌خواهند به بهانه‌هاي مختلف خراب كنند./تعادل #فرهیختگان راهی به رهایی
5973Loading...
19
کارل پوپر درباره‌ی‌ جامعه‌ باز و دشمنان آن می گوید: آن‌چه من از جامعه‌ی باز مدِّ نظر دارم، جامعه‌ای است که می‌توان گفت در آن فرد می‌تواند آزادانه تنفس کند، بیندیشد. جامعه‌ای که در آن هر فردی ارزشمند است و آن جامعه هیچ محدودیت اضافه‌ای بر مردم تحمیل نمی‌کند. بله، جوامعی هستند که کم‌وبیش باز هستند. و جوامعی هستند که به هیچ وجه باز نیستند. جوامع دموکراتیک غربی ما، حتی طی دوره‌ی جنگ عمدتاً باز بودند. اما از زمان جنگ متأسفانه، سیاست روز به روز پیچیده‌تر شده، و قواعد حزبی آنقدر صلب شده‌اند که رهبران احزاب تقریباً قدرتی دیکتاتوری دارند. این کاستیِ همه‌ی قوانین اساسی ماست که مجلس‌های ما عملاً اینقدر قدرتمند هستند و این قدرت مطلقه‌ی عملی پارلمانی این تأثیر را دارد که به حزب حاکم عملاً قدرت مطلقه دهد. #فرهیختگان راهی به رهایی
6829Loading...
20
مستند‌ی پخش شده در "برنامه‌ی تماشا" در سه بخش، درباره‌ی "علیرضا تغابنی" معمار ایرانی و برنده‌ی جایزه‌ی دورفمن و در بخش دومِ مستند به دیدار از نمایشگاهِ "مجسمه‌های سِزار در پاریس" و در بخش سوم به "فیلمِ امیر" ساخته‌ی "نیما_اقلیما" پرداخته شده است. #فرهیختگان راهی به رهایی
61512Loading...
21
یا باید در برابر ادعاها و دخالت‌های امام جمعه ایستادگی کنم، یا دست از سیاست و زمامداری بکشم. متاسفانه این خاص علمای پایتخت نیست، در سرتاسر ایران، ملایان کم یا بیش در پی قدرت هستند و می‌خواهند در امور سیاسی و دنیوی دخل و تصرف نمایند-۴۲۴ #امیرکبیر
5744Loading...
22
ایران: دو جامعه در یک کشور؟ گفتگوی محمدرضا جوادی یگانه و عباس کاظمی عباس کاظمی: جمهوری اسلامی اگر ۲۰ سال دیگر به همین شکل ادامه بدهد، میزان دینداران کمتر از ۱۰ درصد خواهد شد. حتی به جایی خواهیم رسید که علمای دینی نیز به صف معترضان می‌پیوندند، به این دلیل که بین بقای دین و حفظ وضع موجود، دین را انتخاب خواهند کرد. محمدرضا جوادی یگانه: تلقی دینداران سنتی این است که فردای براندازی جایی برای دینداری در ایران نخواهد بود. چنین افرادی شاید برای دفاع از جمهوری اسلامی، اسلحه برندارند، اما با آن مخالفت علنی هم نمی‌کنند و چنین وضعیتی را به نبود آن ترجیح می‌دهند. فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد #فرهیختگان راهی به رهایی
61610Loading...
23
پاسخ ساده است چون ازدواج کم شده. ‏سال ۱۴۰۲ نسبت سال ۱۴۰۱ حدود ۶ هزار طلاق و حدود ۴۰ هزار ازدواج کمتر شده. پس نسبت طلاق به ازدواج کمتر نشده که بیشتر هم شده. از ۰/۳۶ به ۰/۴۲ رسیده است. مقامات سیاسی متوجه نقایص این دستاوردسازی‌ها باشند. عباس عبدی #فرهیختگان راهی به رهایی
6153Loading...
24
فیلم متاثر‌کننده از دختر بچه کوچک در حال فرار از رفح در غزه که خواهر کوچکترش را حمل می کند. #فرهیختگان راهی به رهایی
6687Loading...
25
انتخابات آزاد و پیشبینی وضعیت آینده حکومت بخشی از آخرین نطق مهندس بازرگان در مجلس اول ، مرداد ۱۳۶۲
5994Loading...
26
حکم پنج‌سال حبس محمد رسول‌اف پس از تایید در دادگاه تجدید نظر به اجرای احکام رفت بیشتر بخوانید: https://tinyurl.com/zvwnevre #فرهیختگان راهی به رهایی
5970Loading...
27
خاطرهٔ جالب علی دهباشی از کتابخانه‌ای که روبروی یک مدرسهٔ دخترانه بود علی دهباشی در گفتگو با رادیو مضمون: وارد هر مدرسه‌ای می‌شدم، به کتابخانهٔ آنجا هم سر می‌زدم. رئیس مدرسه فردی ساواکی بود به اسم آقای اورعی که بالأخره یک روزی فهمید که ما در مدرسه چکار می‌کنیم. توی گوش ما زد. هنوز درد آن سیلی که خوردم را فراموش نکرده ام. ما را اخراج کردند. هرجا برای ثبت نام می‌رفتم، رشتهٔ ادبی نداشت. به دبیرستان فردوسی رفتم و به من گفتند ما رشتهٔ ریاضی داریم. من هم گفتم باشد اشکالی ندارد؛ من که نمی‌خواهم درس بخوانم، در همان ریاضی اسمم را بنویسید و بعد وارد چهارم ریاضی شدم. اینجا معلم ادبی‌مان، شمس آل احمد بود و آقای شهرستانی. اینجا هم کتابخانه درست کردیم. کتابخانه‌ای بود که رفت و آمد پسرها در آن زیاد بود. چون کتابخانه در اتاقی بود که مشرف به دبیرستان دخترانه بود. وقتی پسرها برای دید زدن می‌آمدند، من برای کتابخانه از آنها پول می‌گرفتم. به آنها می‌گفتم مثلا پنج زار بدهید و بعد برای دخترها سوت می‌زدند. کتابخانهٔ خیلی خوبی شده بود! #فرهیختگان راهی به رهایی
68719Loading...
28
گزش دوبارهٔ نخبگان از یک سوراخ منطق ندارد ✍ ناصر دانشفر در افواه و فضای مجازی بسیار دیده‌ایم و شنیده‌ایم  که مرحوم خمینی اقرار به خدعه نموده و به قول عوام بر سر فرهیختگان جامعه، شیره مالیده است. هر چند بر این امر شایع سند و مدرک معتبری وجود ندارد، اما بیائید فرض کنیم که بنیانگذار انقلاب با نیرنگ، جماعت نخبهٔ کشور را در انقلاب ۵۷ فریب داده است. پرسش من این است که اگر چنین موضوعی صحت هم داشته باشد، آیا از گناه روشنفکران دنباله‌رو و حامی روح‌الله خمینی می‌کاهد؟ آیا نباید آنها با چشمان باز و بهره‌گیری از تجربیات چند قرن جامعهٔ بشری، مانع از تسلط استبداد دینی بر کشور می‌شدند؟ آیا انتظار تحلیل درست دعوت رهبر انقلاب از لیدرهای فکری گروه‌های مبارز در آن برهه که از تنوع فکری قابل توجهی هم برخوردار بوده‌اند، توقع زیاد و مغایر با عقل و منطق است؟ باید اذعان نمود که نخبگان آن دوران در دو زمینه مرتکب خطای فاحش و نابخشودنی گردیدند. اول اینکه به سخنان دلنشین مرحوم خمینی در نوفل لوشاتو اعتماد کردند و گمان بردند که آنچه وی بر زبان جاری می‌کند، در عمل نیز به آن پایبند است و از آن تخطی نمی‌کند و دوم اینکه حمایت بی‌دریغ مردم از وی را پارامتر مهمی برای عبور از حاکمیت شاهنشاهی ارزیابی نمودند که از آن چشم‌پوشی نباید کرد. به گمان من این هر دو، نقطه ضعف بزرگی برای حکما، علما و دانشمندان آن دوران بوده که شوربختانه هم‌اکنون نیز برخی از کنشگران محقق و مبارز کشورمان دوباره بنای ارتکاب آن را دارند. امروز نیز برخی هنوز دربند افراد و گفتار خواستنی آنها هستند و حمایت کف خیابان از آنها را فراسنج مهمی برای دست یاری دراز کردن به سوی آنان می‌دانند. نمی‌دانم که کی قرار است از تاج‌زاده و شاه‌زاده عبور کنیم و تابع احساسات کف خیابان نشویم؟ آیا وظیفهٔ یک نخبه با این همه تجربهٔ تاریخی پشت‌سر، هنوز ایستادن در پشت افراد است و یا اینکه پس از سال‌ها مبارزه باید آموخته باشد که نیاز اساسی و بنیادی جامعهٔ ما در شرایط فعلی ایستادن در پشت گفتمان است؟ آیا مسئولیت فرهیختگان پیروی از نگاه اکثریت جامعه است، یا باید این را تکلیف خود بدانند که چشم و چراغ مردم عامی باشند؟ گیریم که تاج‌زاده و شاه‌زاده هر دو حرف‌های قشنگی برای جذب مردمان داشته و از پشتیبانی بخش بزرگی از جامعه مستظهر باشند که به دلیل عدم وجود یک نظرسنجی علمی در آن شک و شبهه است، آیا به صرف وجود چنین وضعیت حاکم بر جامعه، یک نخبه باید مردم را به گرد آمدن پیرامون این افراد فراخواند و یا اینکه به مردم متذکر شود که اگر این دو به فلان گفتمان اظهار تعلق خاطر نمودند، ورود آنها را به جمعیت وفادار به این مانیفست و مرام‌نامه گرامی می‌داریم. وظیفهٔ نخبه، گاه ایستادن در برابر خواست عامه است. در دههٔ پنجاه بر عالمان و دانشمندان فرض بود که به مردم انذار دهند که تن دادن به حکومت ولایی چه بر سر جامعه خواهد آورد و تئوری ولایت فقیه قطعاً به استبداد می‌انجامد. کاری که برخی چون امیرانتظام انجام داده و به خاطر آن سالیان سال حصر در دیوارهای زندان را به جان خریدند. مسئولیت نخبه این نیست که به دنبال خواست عمومی امروز مردمان برود و طالب سرنگونی حکومت آخوندی به هر قیمت و بدون طرح و برنامه برای آینده باشد و تنها به این بسنده کند که هر چه جایگزین این حکومت شود، قطعاً برای ما شرایطی بهتر از این حالت رقم خواهد زد، گمانی که در سال ۵۷ هم بین مردمان رایج بود. آری به گمان حقیر وظیفهٔ نخبگان این نیست که مردم را به افراد صاحب نام دعوت کنند که اگر همهٔ شخصیت‌های صاحب‌نام گرد هم آیند، اما به یکی از مقوله‌های دموکراسی، حقوق‌بشر، سکولاریسم و یکپارچگی سرزمینی باور نداشته باشند، ما را شاید از چاله درآورند، اما دوباره به چاه خواهند انداخت. از این عبارات اشتباه برداشت نشود که جماعت نخبه، تافتهٔ جدابافته از جامعه‌اند و مردم موظف به اطاعت از آنان می‌باشند. اتفاقاً حرف اول و آخر را مردم می‌زنند و اهل علم جامعه پس از مشخص شدن رأی خلایق باید به نظر آنها در عمل و نه در حوزهٔ نظر، تمکین کنند که حق با اکثریت است. اما این بدان معنا نیست که آنها باید نظاره‌گر اتفاقات باشند. خیر آنان باید تکلیف خود، یعنی روشنگری و آگاهی بخشی به جامعه را انجام دهند، اما در نهایت این مردم هستند که تصمیم می‌گیرند که مطابق آن عمل کنند و یا به راهی که خود صلاح می‌دانند بروند. بیائید باور کنیم که اتحاد بر سر نخواستن درمان درد مردم ما نیست، اتفاق بر سر اصول و نه افراد چارهٔ کار است. عزت زیاد #فرهیختگان راهی به رهایی
6607Loading...
29
در خاطرات حسن تقی‌زاده مطلبی دیدم دربارهٔ دلبستگی شدید رضاشاه پهلوی به یک گربه و بی‌قراری شگفت‌آور آن پادشاه قدرقدرت به‌خاطر گم شدنِ گربه‌اش و گریهٔ های هایش پس از پیدا شدن او. آدمی‌زاده طرفه‌ معجونی است! به شهادت تقی‌زاده، رضاشاه مردی بود که رجال برجسته‌ای مثل تیمورتاش و علی‌اکبرخان داور، از غضبش مثل بید می‌لرزیدند. آن وقت این مرد مستبدّ جبّار، با آن‌همه جان‌نثاران کاسه‌لیسی که دوره‌اش کرده بودند، آنقدر احساس تنهایی می‌کرد و آن قدر دل‌شکسته و شکستنی بود که محبت و وفاداری حقیقی را در گربه‌ای می‌جست و می‌یافت. وقتی دید گربه‌ای به او وفادار و حق‌شناس است، فروشکست و به هق‌هق افتاد. نوشتهٔ تقی‌زاده را بخوانید: «رضاشاه هر روز می‌خوابید و استراحت می‌کرد. نزدیکی‌های ظهر بلند می‌شد راه می‌رفت، به قاعده عادت قدیم. کم‌حرف بود. یک گربه داشت خیلی به آن علاقه پیدا کرده بود. یک روز گربه گم شد. خیلی ناراحت شد که گربه چه شد؟ کجا رفت؟ آن راهی را که به طرف صحرا می‌رفت، یک روز یک ساعت دو ساعت پیش گرفت و رفت. سه چهار روز از گم شدن گربه گذشته بود. همین‌طور که می‌رفت به یک جایی رسید که گربه از پشت بوته یا درختی درآمد. وقتی گربه را دید به‌کلی منقلب شد. گربه را گرفت و بنا کرد به‌شدت تمام های‌های گریه کردن که: این گربه مرا دید و بعد از چند روز مرا شناخت!». می‌بینید شاه مالک‌رقاب با های‌های چه گفت؟.. این گربه مرا دید و شناخت. دیکتاتورها تنهایند. بسیار تنها. رضاشاه هم تنها بود. روز‌به‌روز هم تنهاتر شد. در روزهای رفتنش بیشتر تنها بود. باید روایت نصرالله‌خان انتظام را از روزهای فروافتادنش خواند و روایت فردوست را از آن روزهای سخت رقت‌بار. در چند روز مثل شمع گداخته بود و ویران شده بود. فریدون جم داماد رضاشاه بود و معتمد او. در آن روزها خانوادهٔ شاه رفتنی‌شده را از راه‌وبی‌راه به اصفهان رسانیده بود. وقتی شنید که شاه به اصفهان می‌آید به پیشبازش رفت. بیمار بود و تب‌دار. آن‌قدر که نتوانست براند و کنار  راه دراز کشید. ناگهان دید خودرویی «قراضه و لکنته و بی‌اسکورت» ایستاد و درش باز شد و «اعلی‌حضرت تک‌وتنها با یک کیف دستی و عصا از اتوموبیل پیاده شد»... «کاملا تک‌وتنها؛ فقط با یک کیف دستی و عصا». ارتشبد جم با دیدن تنهایی شاه و «اینکه اعلی‌حضرتی با آن دم‌ودستگاه و با آن شخصیت، در چنین وضعی» قرار گرفته است، زارزار گریه کرد. آن‌قدر گریست که شاه تجربت‌آموختهٔ درششدر افتاده تسلیتش داد که این کارها چیست پسر؟! پاشو  پاشو! چرا گریه می‌کنی؟... میلاد عظیمی #فرهیختگان راهی به رهایی
67216Loading...
30
‍ دلم می‌ خواهد بروم و میان آدم خوارها زندگی کنم. دولت دارد ما را می‌ بلعد. روی همه چیز دست گذاشته: فلسفه، حقوق، هنر، هوا. مردم دیگر زیر چکمه ی ژاندارم‌ ها و ردای کشیش‌ ها به‌تنگ آمده‌اند. تربیت احساسات گوستاو فلوبر #فرهیختگان راهی به رهایی
79718Loading...
31
ما ایرانیان بهای بسیار سنگینی داده ایم تا استیلای قرون وسطایی نهاد دین را بعد از قرن ها، منزوی و مطرود کرده ایم. زمزمه های تمامیت خواهی دینی ای که از روزگار صفوی آغاز شد، در دوره مشروطه یک گام جدی جلو آمد و سرانجام از دهه ۴۰ به بعد به اوج اقتدار خود رسید. زمان لازم بود تا متفکران آزاد دینی قانع شوند از دین نه قانون کشورداری بر می اید، نه علم، نه اقتصاد، نه جامعه شناسی نه فلسفه و.... دوران ما دوران پایان توهم دین حداکثری است. روزگار شکست تابوهای بزرگ همچون اسارت زن در قید حجاب اجباری. عکس: دکتر صدیقه وسمقی استاد دانشگاه سابق و نو اندیش دینی پس از برداشتن حجاب اجباری/رخدادی که یک قرن تحولات تاریخی باعث آن شد. از کشف حجاب طاهره قره العین تا صدیقه وسمقی راه درازی پیموده شد! فرهاد نوروزی #فرهیختگان راهی به رهایی
1 56848Loading...
32
طنز سلاح اعتراض است/در هیچ انقلابی شاعران نقش نداشتند؛ از آنها واهمه نداشته باشید ناصر فیض در گفت‌وگو با اکبر نبوی: نزدیک انقلاب اگر شما یادتان باشد عامه مردم به شوخ‌طبعی می‌گفتند “شاه فراری شده سوار گاری شده” قافیه را درست می‌کردند تا این اعتراض را نشان بدهند. طنز یکی از بهترین ابزارها برای اعتراض است. در تعریف طنز “تیغ جراحی” گفتند، “تازیانه‌ای بر گرده ستمگر” گفتند. خب طنز واقعا سلاح است. البته در هیچ دوره‌ای از تاریخ هیچ شاعری باعث هیچ انقلابی نشده است. به همین دلیل می‌گویم از شاعران واهمه نداشته باشید. ده شاعر دور هم جمع بشوند هیچ حرکتی نمی‌توانند ایجاد کنند، در فکر مردم ممکن است یک تعادلی ایجاد کنند. #فرهیختگان راهی به رهایی
8026Loading...
33
دیشب که مناظره وحید اشتری و علی همدانی را تماشا می‌کردم، بسیار برآشفتم از اینکه آقای همدانی یک‌تنه تمام حیثیت و اعتبار حرفه‌ای رسانه‌ای را لگدکوب کرد که ۲۱ سال از عمر حرفه‌ای‌ام را در آن سپری کردم. هر بیننده این مناظره به این نتیجه می‌رسید که اگر این آقای همدانی به گفته خودش پس از شانزده هفده سال کار «حرفه‌ای» در بی‌بی‌سی به اینجا رسیده، چنین رسانه‌ای چه اعتباری می‌تواند داشته باشد؟ مناظره ظاهراً قرار بود در سنجش و ارزیابی دو روایت از مرگ مشکوک نیکا شاکرمی باشد: روایت وحید اشتری و روایتی که اخیراً در قالب مستندی از بی‌بی‌سی پخش شد. وحید اشتری در همان آغاز با یک سؤال، تمام اعتبار علی همدانی را برای حضور در این مناظره فروریخت، وقتی پرسید: شما آیا در زمینه مرگ نیکا شاکرمی تحقیق کرده‌اید و آیا در گزارشهای متعددی که بی‌بی‌سی درباره مرگ نیکا شاکرمی نقشی داشته‌اید؟ پاسخ منفی بود. علی همدانی با دست کاملاً تهی وارد مناظره شده بود. بدیهی است که بقیه مناظره به دست و پا زدن او و فرورفتن بیشتر در باتلاقی گذشت که خودش را با دست خودش در آن انداخته بود. هر چه بیشتر دست و پا زد بیشتر فرورفت که البته هیچ اهمیت ندارد. آنچه جای تأسف دارد این است که حیثیت و اعتبار همکاران سابقش را نیز با خودش به قعر باتلاق فرو برد. آیا نباید از علی همدانی پرسید تو چه خبرنگاری هست که به قول خودت شانزده هفده سال در بی‌بی‌سی کار کرده‌ای اما نیاموخته‌ای که باید در چارچوب موضوع سخن گفت، باید داده‌های طرف مقابل را با استدلال محکم و منطقی به چالش کشید و داده‌های جایگزین طرح کرد؟ تو چطور این همه سال نیاموختی که چطور باید در برابر دوربین رفتار کرد و چگونه حرف زد؟ تو به اعتبار اینکه خبرنگار بی‌بی‌سی بوده‌ای آنجا نشسته‌ای وگرنه هرکس را از خیابان صدا می‌زدند و می‌گفتند بیا در برابر وحید اشتری بنشین، آن شعارها و حرفهای بی‌ربط به موضوع را بهتر از تو و با رفتار مناسبتری بیان می‌کرد. آیا در شخصی که دیشب روبروی وحید اشتری نشسته بود، کوچکترین اثری از دانش و تجربه روزنامه‌نگاری دیده می‌شد؟ خیر، هیچ، صفر. وقتی مدام به سابقه درازمدت خود در بی‌بی‌سی اشاره می‌کنی، لابد بیننده با خود می‌گوید حتماً بقیه آنهایی هم که در بی‌بی‌سی کار کرده یا می‌کنند چنین نوابغی‌اند. نتیجه این شد که وحید اشتری بازی را ده هیچ برد. من نمی‌دانم آیا نتایجی که وحید اشتری به آنها رسیده درست است یا آنهایی که در مستند اخیر بی‌بی‌سی مطرح شد. اما علی همدانی کاری کرد که هر کس مناظره را ببیند حق را به وحید اشتری بدهد. او هیچ‌یک از داده‌هایی را که وحید اشتری طرح کرد نتوانست زیر سؤال ببرد. هیچ اطلاعات تازه‌ای به بیننده نداد. هیچ جا نتوانست یقه وحید اشتری را بگیرد و تناقضی از او بیرون بکشد. در یک کلام، خود را زیر لگد وحید اشتری انداخت که البته هیچ اهمیتی ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که حیثیت و اعتبار همکاران سابقش را نیز همراه خود زیر لگد انداخت. مهرداد فرهمند #فرهیختگان راهی به رهایی
1 02426Loading...
34
پرونده دکتر کاووس سید امامی حقایق تکان‌دهنده حذف کاووس سیدامامی، قربانی اختلاف دو نهاد امنیتی نظام !!! پرونده متهمان محیط زیستی !!! در یوتیوب ببینید https://youtu.be/rO5NfhaPIvc?si=PNHJBdiT0rB9WJI_ #فرهیختگان راهی به رهایی
1 13069Loading...
35
مفقود شدنِ دخترِ ایران و افزایشِ همدلی ملّی احسان هوشمند بسیاری از ایرانیان از طریق رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی از مفقودشدن دختر چهارساله‌ای به نام «یسنا دیدار» در روز نهم اردیبهشت‌ ماه [۱۴۰۳ خورشیدی] در زمین‌های کشاورزی روستای یلی‌بدراق از توابع بخش پیشکمرِ شهرستان کلاله در استان گلستان آگاه شدند. پس از انتشار خبر مفقودشدن یسنا‌، گروه درخورتوجهی از هم‌وطنان در شبکه‌های اجتماعی به ابراز نگرانی در‌این‌باره پرداختند و به‌سرعت گروهی از شهروندان در استان‌های مجاور خود را به کلاله و منطقه‌ای که یسنا مفقود شده بود، رساندند. گروهی با خودرو و گروهی با آوردن سگ زنده‌یاب و گروهی دیگر نیز با ابزارهای دیگر از‌ جمله کایت راهی کلاله شدند. جست‌وجوی گستردۀ زمینی و هوایی در سه روزِ پی‌در‌پی به صورت خستگی‌ناپذیری ادامه داشت و خوشبختانه پس از چهار روز یکی از نیروهای امدادی داوطلبِ همکاری با هلال‌احمر از طریق گشت هوایی، یسنا را در میان مزرعه کلزا یافت و در ادامه نیروهای امدادی یسنا را به خانواده‌اش تحویل دادند. اینکه خبر مفقود‌شدن یسنا به صورت خیلی سریعی به یک خبرِ ملی، مبدل می‌شود و واکنش‌های بسیار گسترده‌ای در سطحِ ملی می‌یابد، حاوی نکات مهمی است: ۱) مفقودشدن دختری اهل استان گلستان از میان هم‌وطنانِ تُرکمن و با والدینی سنی‌مذهب به صدر اخبار اجتماعی کشور مبدل می‌شود؛ یعنی گروه درخورتوجهی از ایرانیان فارغ از مذهب و زبان و قبیله و تبار، به صورت ملی و یکپارچه به همدلی با خانواده یسنا می‌پردازند. گویی یسنا دختر همه ایرانیان است و دخترِ ایران‌زمین مفقود شده است، این رویداد حاوی نشانه روشن و صریحی از تعمیق هرچه بیشتر همدلی و انسجام ملی در ایرانِ امروز است. اگر امدادگری اهل نیشابور و با مذهب و زبانی متفاوت به صورت داوطلبانه عازم منطقه‌ای شده که یسنا مفقود شده و با پرواز در آسمان در جست‌وجوی یسنای مفقود‌شده موفق به یافتن او می‌شود، تجلّی ایرانِ تاریخی بیش‌از‌پیش هویدا می‌شود. این در حالی است که گروهی از دشمنان ایران با عنوانِ ترکیست‌ها سعی داشتند با قومی‌سازی موضوع یسنا از آن استفاده ابزاری کنند؛ اما واکنش جمعی ایرانیان و همدلی آنان با خانواده یسنا موجب شد تا روح همدلی ملی، اجازۀ بروز هر نوع قومی‌سازی موضوع را خنثی کند. در روزهای اخیر و پس از یافته‌شدن یسنا نیز مشخص شده که یسنا ربوده شده و اگر واکنشِ ملی و حضور هزاران نفر در منطقه برای یافتن یسنا نبود، شاید آدم‌ربایان نیز یسنا را رها نمی‌کردند. به سخن دیگر حضور جمعی و گستردۀ مردم در منطقه برای یافتن یسنا به احتمال زیاد موجب شده تا آدم‌ربایان دچار وحشت شوند و آنان پیش‌بینی چنین واکنشی را نداشتند. یسنا آزاد شد؛ چون حضور مردمی، موجبِ وحشت آدم‌ربایان از نتیجه اقدام‌شان شد. ۲) یسنا نامی فوق‌العاده محبوب در نزد ایرانیان است. این نام برگرفته از اجزای پنج‌گانه اوستا است و نامی تاریخی و تمدنی در ایرانِ ما است. هم‌وطنی تُرکمن یعنی خانواده محترمِ «دیدار» نام یسنا را بر فرزند خود نهاده است، از این انتخاب نام چه چیزی فهمیده می‌شود؟ آیا جز تعمیقِ ارزش‌های مشترک ایرانی، حتی با فرض انتخاب نام، تنها به دلیل زیبایی نام و علاقه عمومی و سرایت این حسِّ مشترک جمعی، می‌توان برداشت دیگری از چنین انتخاب نامی برای فرزندِ ایران‌زمین‌ در روستای یلی بدراق کلاله کرد؟ انتخابِ نامِ یسنا نیز برای دخترِ ایران‌زمین ‌نشانه‌ای از همبستگی ملی دارد. ۳) همدلی مردم در جریان مخاطرات و درد‌ها و رنج‌های عمومی یا خاص در نزد ایرانیان در سال‌های اخیر جهش درخورتوجهی یافته است. کمک گستردۀ مردمی به زلزله‌زدگانِ سنی‌مذهب سرپل ذهاب در سال ۱۳۹۷ [خورشیدی]، کمک گستردۀ مردمی به زلزله‌زدگان آذربایجان در اهر و هریس و ورزقان در سال ۱۳۹۱ [خورشیدی] از جای‌جای ایران، کمک مردمی به زلزله‌زدگان خوی در استان آذربایجان غربی در سال ۱۴۰۱ [خورشیدی]، کمکِ وصف‌ناپذیرِ ملتِ ایران به سیل‌زدگانِ عرب‌زبانِ استان خوزستان از جای‌جای ایران‌زمین در سال ۱۳۹۸ [خورشیدی] و مواردی از این دست نشانگر روندی است که در دهه‌های اخیر ابعاد جدیدتری یافته است. البته هر‌چه به مشارکت عمومی و مردمی افزوده شده، شواهد حاکی است که ایرانیان بیشتر مایل بوده‌اند تا کمک و یاری خود را از طریق نهادهای غیردولتی روانۀ مناطقِ آسیب‌دیده کنند که این نکته نیز نیازمندِ تأملی جدی است. ایرانِ عزیزِ ما در دهه‌های اخیر شاهد گسترشِ همدلی ملی در مواقع حساس بوده است. دنبالۀ یادداشت و منبع در «مشاهدۀ فوری» #فرهیختگان راهی به رهایی
1 0628Loading...
36
پاسخ یاشار سلطانی روزنامه نگار به دو پرسش همیشه مطرح شده درباره خودش که چرا دستگیر نمی‌شود و چرا برای او اتفاقی نمی‌افتد یاشار سلطانی روزنامه‌نگار، در پاسخ به دو پرشش پر تکراری که از سوی مخاطبان مطرح می‌شود در حساب کاربری شبکه اجتماعی ایکس خود نوشت: پاسخ به دو پرسش پرتکرار مخاطبین عزیز: می‌دانید طبق عادت معمول، خیلی اهل بیان دردسرها، مشکلات کاری و سرعت‌گیرهایی که طی این سال‌ها داشته‌ام، هرگز نبوده و نیستم، اما همیشه با دو سوال عمده (کنجکاوی یا شیطنت) مواجه می‌شوم: ۱.چرا یاشار سلطانی را نمی‌گیرند؟ ۲. چرا برای یاشار هیچ اتفاقی نمیوفته؟ اول اینکه من طی ۱۳ سال اخیر علاوه بر بازداشت و زندان در سال ۹۵،در طی این سال‌ها تنها یک ماه پرونده قضایی نداشتم و همیشه در دادگاه‌ها، دادسرها و مراجع متعدد امنیتی مشغول به توضیح و دفاع بوده‌ام، اما چون همیشه مستند و همراه با تحقیقات کامل و صرف وقت بسیار بوده، در نهایت با همه سختی‌ها از اتهامات مبرا شده‌ام. و دوم اینکه تاکنون سه بار از حوادث ساختگی و تهدید جدی جان سالم به در بردم، که در مورد اخیر شاهد خالی کردن روغن پمپ ترمز ماشینم بودم که دو هفته پس از انتشار خبر کذب کشته شدنم در جاده دماوند، اتفاق افتاد. خداوند جایی می‌گوید: "تعز من تشاء و تذل من تشاء" ، یعنی عزت و ذلت تو دست من است، میترسی کسی زمینت بزند؟ تا خدا نخواهد برگی از درخت نمی‌افتد! و حرف پایانی اینکه قطعا هیچ‌کدام از این اتفاقات باعث نخواهد شد از مسیری که انتخاب کرده‌ام مایوس شوم. چون معتقدم ‎روشنگری توسط فعالین اجتماعی و روزنامه‌نگاران و ‎مطالبه‌گری توسط مردم، چراغ راه آینده و جامعه‌ست. #فرهیختگان راهی به رهایی
1 00015Loading...
37
#اطلاعیه نماز جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ خطیب: آیت الله کاظم صدیقی مکان: دانشگاه تهران کانال ستاد نماز جمعه تهران [در ایتا] "اینجا" فردا دوباره می‌رود تا "اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله" را از بالای منبر به گوینده و شنونده توصیه کند و خودش و همه را به تقوی و خویشتن‌بانی و نلغزیدن و خود را پاییدن دعوت کند من اما می‌گویم چه نیاز به لقلقله تقوا و حتی عمل به آن! زیرا مطابق حدیث ضد قرآنی اما مقبولِ جماعت‌تان با وجود ولایت‌پذیری حتی می‌توان بی‌خیالِ تقوا شد!!! (متن و نقد آن حدیث را در یادداشت قدیمی‌ام "اینجا" بخوانید) او گفت آن مؤسسه تجاری و خصوصی را با جعل امضا به نامِ من زدند دفترخانه اسناد رسمی پاسخ داد ما هیچ تخلفی نکردیم چه شخص خودِ وی آمد و امضا کرد؛ اثر انگشتش هم موجود است پیشاپیش به اندک نمازگزارانِ این هفته "تقبّل الله" می‌گوییم از این‌که وی نصف و نیمه عذرخواهی کرد و آن را غفلت دانست باید استقبال کرد و توبه‌اش را می‌توان پذیرفت بشرطها و شروطها: بر دستانِ افشاگر بوسه زند و نه دشنام و برچسبِ دشمن نثارش کند (عسی أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم) امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۲/۱۹ #فرهیختگان راهی به رهایی
1 16432Loading...
38
اگر کلیسای کاتولیک بخواهد به عنوان یک نهاد آینده‌ای در قرن بیست و یکم داشته باشد محتاج پاپی در رأس کلیسا است که نه بر فراز جهان بلکه در کلیسا مستقر باشد، همان گونه که پاپ گرگوری بیان داشت《خدمتکار خدمتکاران خدا باشد》. کلیسای کاتولیک دیگر نیازی به تفوق در قانون و نیکنامی ندارد؛ بلکه به عنوان راهنمای معنوی نیازمند برتری در یک [برنامه‌ی] شبانی راهگشایانه است که بر روی وظایفی متمرکز می شود که به درد حال حاضر ما بخورد. کلیسای کاتولیک به جای اینکه یک کلیسای اروپا محور پدرسالارانه باشد، باید، همان گونه که هانس کونگ بارها تأکید کرده، جهانروا بوده و بردباری پیشه نماید و ضامن خودمختاری ملی، منطقه‌ای و محلی کلیساها باشد. علی‌رغم هرگونه مقاومتی که از جانب سلسله مراتب کلیسایی صورت می گیرد، بی‌شمارند مسیحیانی که در جماعات و گروه‌های سراسر جهان به وحدت گرایی مسیحی اصیل که حول محور انجیل شکل گرفته جامه‌ی عمل می‌پوشانند؛ نتیجه آنکه چالش‌های آینده کلیسا را مجاب خواهد ساخت تا نوع‌دوستی را جایگزین انضباط سازد. سانتیاگو زابالا متن: آینده دین و خدا در مسیحیت، ریچارد رورتی و جیانی واتیمو، ترجمه‌ی کاوه حسین‌زاده‌راد و نادر نصیری، نشر علم #فرهیختگان راهی به رهایی
7664Loading...
39
از آیت الله سیستانی تقاضا می شود با توجه به ترکیب جمعیتی سنی و شیعه در عراق، رسماً مخالفت خود با درخواست مشکوک عده‌ای مبنی بر تعطیلی رسمی عید غدیر خم در عراق (که در مقابل، عده‌ای هم خواستار تعطیلی به مناسبت روز سقیفه شده‌اند) را اعلام و فتنه نزاع مذهبی در این کشور که خطر سرریز شدن به ایران و منطقه هم دارد را در نطفه بخشکانند. عمادالدین باقی #فرهیختگان راهی به رهایی
94712Loading...
40
‌ 💎 معرفی کتاب «قرآن با ارجاعات متقابل» اثر مُنعِم سِرّی Sirry, Mun'im, (2022), The Qur’an with Cross-References, De Gruyter. ⬇️ دریافت ۵۰ صفحه نخست کتاب ✍️ به کوشش: مینا میرلوحی و پاپیروس فهم بهتر متون مقدس و درک مفاهیم آن‌ همواره دغدغه اساسی پژوهشگران و به‌ویژه دین‌پژوهان بوده است. تلاش‌ برای رسیدن به این هدف سبب شکل‌گیری روش‌های تفسیری متنوع و نگارش انبوهی از کتب تفسیری گردیده‌است. یکی از این روش‌ها، تفسیر متن مقدس با ارجاع به فقرات مشابه و مرتبط در همان متن مقدس است. استفاده از الگوی «ارجاع متقابل Cross-References» در مطالعات دانشگاهی بایبل سابقه‌ای دیرینه دارد. مفسران قرآن نیز از ابتدا به اهمیت محوری تفسیر قرآن‌به‌قرآن پی برده بودند، اما با این وجود، جای خالی چنین تفسیری در ادبیات دانشگاهی مطالعات قرآن دیده می‌شد. از اولین تلاش‌های دانشگاهی معاصر برای تفسیر قرآن‌به‌قرآن با استفاده از ارجاع متقابل به آیات مشابه، می‌توان از اثر رودی پارِت «Der Koran: Kommentar und Konkordanz - قرآن همراه با تفسیر و کشف‌اللغات» نام برد. کتاب پارت پیشگام و گسترده‌ترین تفسیر قرآن‌به‌قرآن در ادبیات قرآن‌پژوهی دانشگاهی است که علاوه بر ارجاع به آیات مشابه ذیل هر آیه، تفسیر آن و تعابیر جایگزین را هم در بر دارد. به‌علاوه، همان‌طور که از واژۀ konkordanz (هماهنگی/تطبیق) برمی‌آید، کتاب پارت تمام عبارات و کاربردهای نظیر و مشابه را از قسمت‌های مختلف قرآن گرد آورده است. در سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ جمعی از اسلام‌پژوهان دانشگاه نوتردیم در رویدادی با عنوان «سمینار قرآن» گرد هم آمدند. هدف این جمع ارتقای درک علمی از متون قرآنی و تشویق شرکت‌کنندگان برای پرداختن مستقیم به قرآن بود و گابریل رینولدز هدایت آن را بر عهده داشت. این‌گونه تولد کتاب «قرآن با ارجاعات متقابل (QwCR)» رقم خورد. مُنعم سِرّی نویسنده کتاب «ارجاعات متقابل» و استادیار دانشگاه نوتردیم، در این کتاب که آماده‌سازی آن تقریباً ده سال به طول انجامیده، اکثر آیات را از حیث تشابه موضوع، تشابه واژگان و تشابه معنا در کنار هم قرار داده است. روش کتاب «ارجاعات متقابل» مبتنی بر ارتباط واژه‌ها، عبارات، مضامین، مفاهیم، وقایع و شخصیت‌ها است. به این‌ صورت که یک واژه ممکن است چندین بار در قرآن آمده باشد؛ اما فقط مواردی ارجاع داده شده که بین دو یا چند آیه یا عبارت، ارتباط معنایی وجود داشته باشد. «قرآن با ارجاعات متقابل» در واقع ترکیبی از دو سبک تفسیر موضوعی و واژگانی است: رویکرد موضوعی توجه زیادی به وحدت مضمون در هر سوره دارد. هدف این رویکرد، شناسایی محور موضوعی هر سوره و ایجاد وحدت و انسجام، روابط و گروه‌بندی سوره‌ها بر اساس این محور و مضامین مرتبط است. در رویکرد واژگانی تاکید بر اصطلاحات یا واژگان قرآن است و به‌طور همزمان ارتباط معنایی بین کلمات، عبارات، مضامین، مفاهیم، روایت‌ها و شخصیت‌ها را بررسی می‌کند. منعم سری در یک مقدمۀ سی‌و‌چهار صفحه‌ای دربارۀ روش، هدف، سابقه و نمونه‌های مشابه تحقیق سخن می‌گوید. پس از دو صفحه راهنمای استفاده از کتاب، وارد متنی می‌شویم که به ادعای نویسنده‌اش رویکردی نه کشف اللغاتی و آماری بلکه تفسیری و معنایی دارد. سرّی در این اثر برخی از سبک‌ها و روش‌های مرسوم در تفاسیر بایبل را به کار بسته است. در چاپ‌های قرآن تاکنون این سبک از ارجاع به آیات مشابه وجود نداشته و این کتاب در نوع خود نخستین است. 🔗 مروری بر «قرآن با ارجاعات متقابل» به قلم ولید صالح ⬇️ دریافت ۵۰ صفحه نخست کتاب انعکاس #فرهیختگان راهی به رهایی
88513Loading...
نگاه مردان یا حجاب زنان، کدام مهم است؟ محمد موسوی‌عقیقی تا به حال از خود پرسیده‌اید که چرا «اجبار» و «توبیخ» در مسأله‌ای مانند حجاب تنها برای زنان است و «نگاه مردان» انگار اهمیتی ندارد؟ حتماً این را هم شنیده‌اید که عده‌ای باور دارند زن خود را بپوشاند تا مرد چشمان‌اش را حفظ کند! به گمان من مطابق شواهد متعددی، اتفاقاً در نگاه به زنان بی‌حجاب، مردان سزاوار توبیخ‌اند. به عبارتی اگر زنی حجاب نداشته باشد و مرد به زن نگاه زننده و خاصی کند، نگاه مرد سزاوار توبیخ و تذکر بوده یا حداقل در اولویت است. برای مدعای خودم چهار دلیل بیان می‌کنم: دلیل اول) آیات ۳۰و۳۱ سوره‌ی نور قرآن در آیه‌ی ۳۰ سوره‌ی نور، وظیفه‌ی مردان را رام کردن چشم از نگاه زننده عنوان کرده: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ». در این فراز «يَغُضُّوا» به معنای فرو بستن نیست، زیرا اولاً همراه با «مِنْ» تبعیضیه آمده و یعنی برخی نگاه‌های خود را «غض» کنید و ثانیاً در آیه‌ی ۱۹ سوره‌ی لقمان «وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ» به معنای سخن نگفتن نبوده، بلکه به معنای آرام سخن گفتن است. وظیفه‌ی زنان مطابق آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی نور به‌ هم وصل کردن دو طرف لباس‌هایی است که چاک ایجاد کرده تا زیبایی‌های بدن، مگر آن‌مقداری که در عرف‌های پیشین معمول بوده، مشخص نشود: «لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‌ جُيُوبِهِنَّ». قرآن به عنوان کتاب محمد(ص) و سند بالادستی اسلام، برخلاف باور رایج مسلمانان بار تکلیفی مردان را بر دوش زنان نینداخته و تکلیف هر دو را جدا عنوان کرده است؛ به زنان توصیه کرده خود را چنین بپوشانند و به مردان دستور داده نگاه زننده و بد نداشته باشند. دلیل دوم) روایت علی بن سُوَید علی بن سُوَید می‌گوید به امام موسی کاظم گفتم من دچارِ نگاه کردن به زنان زیبارویی شده‌ام که از دیدن آن‌ها به وَجد و شوق می‌آیم، امام به من گفت: ای علی، (نگاهِ تو) هیچ اشکالی ندارد، (البته) فقط تا زمانی که خداوند از نیتِ پاک و خوشایندِ تو با خبر باشد: «علي بن سويد قال: «قلت لأبي الحسن: إنّي مبتلي بالنظر إلي المرأة الجميلة فيعجبني النظر إليها، فقال: يا عليّ لا بأس إذا عرف اللّه من نيتك الصدق...». (الکافی، ج۵، ص۵۵۲) مطابق این روایت، پیشوای هفتم و الگوی شیعیان، زنانِ زیبا و خوش‌اندام را دستور به خانه‌نشینی یا پوشش بیش‌تر نداد، بلکه به مرد و یارِ خود دستور داد تا نگاه‌اش را پاک نگه داشته و از دیده‌ی بد و زننده خودداری کند. دلیل سوم) روایت فضل بن عباس در روایتی بیان شده پیام‌آوراسلام در حجةالوداع برو روی حیوانِ سواری نشسته بود و پشت سر او فضل بن عباس (پسر عموی پیام‌آوراسلام) قرار داشت. زنی از قبیله‌ی خثعم جلو آمد تا از پیشوای دین خود سؤالی بپرسد. فضل خود را کشید و به زیبایی‌های زن چشم دوخت و زن هم او را دید. پیام‌آوراسلام متوجه شد و با دست صورت پسرعموی خود را برگرداند و او را از این نگاه نوع کردن منع کرد: «عبد الله بن عباس قال كان الفضل رديف النبي فجاءت امرأة من خثعم فجعل الفضل ينظر إليها وتنظر إليه فجعل النبي يصرف وجه الفضل». (مسند أحمد بن حنبل، ج۱، ص۷۶، ح۱۵۷) مطابق این گزارش، پیام‌آور ما مسلمانان، تنها مرد نگاه کننده را توبیخ کرد و به زن حاضر هیچ تذکری نداد. آیا رفتار ما الان چنین است؟ دلیل چهارم) روایت عمر بن خطاب در گزارشی آمده روزی مردم در حال طواف بودند، خلیفه‌ی دوم دید صورت جوانی سرخ است. او را صدا زد و پرسید چه کسی تو را زده است؟ جوان گفت علی بن أبی‌طالب(ع) به صورت من سیلی زد. بعد از مدتی علی(ع) آمد و عُمَر علت این سیلی را جویا شد. امام پاسخ داد این جوان ایستاده بود و مداوماً به اندام زنان چشم می‌انداخت، او را در حال این رفتار دیدم و زدم. خلیفه‌ی دوم رو به جوان کرد و گفت: تو را چشمی از چشمان خداوند زد: «فَقَالَ عَليّ رَأَيْته مقاوما إمرأة فأصغيت إِلَيْهِمَا فساءني مَا سَمِعت فشججته فَقَالَ عمر أصابتك عين من عُيُون الله تَعَالَى». (نوادر الأصول الترمذی، ج۲، ص۲۰۶) حال آیا در جامعه‌ی ما که اولاً مناقشات زیادی پیرامون شرعی بودن حجاب امروزی وجود دارد، ثانیاً فقیهان متعددی پوشش برخی از اندام زنان مانند موی و گردن یا بخش‌هایی از بازو و ساق پا را واجب ندانسته‌اند ولی نگاه ناپسند را تمام فقیهان حرام شرعی می‌دانند، ثالثاً زنان به هر دلیلی نمی‌خواهند پوشش شرعی داشته باشند، رابعاً بنا به فراز «ذلِكَ أَدْنى‌ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ» در آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی احزاب در انتخاب پوشش و میزان آن مختارند، آیا باید صرفاً زنان توبیخ شوند و از بالاتر یا حداقل موازی (نگاه مردان) چشم پوشید؟ درحالی‌که این مستندات نشان می‌دهد اولویت، توبیخ مردانی است که به زنان نگاهِ ناپسند دارند. به نظر نگاه مردسالارانه به حجاب، باعث چنین تبعیضی است. #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
👍 3
شورش علیه سیاست منصوره محمدی خبرنگار گروه سیاست منبع:روزنامه هم میهن۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ایران در زمستان سال گذشته، از موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان رونمایی کرد. داده‌های این موج به شیوه پیمایشی و براساس مصاحبه حضوری با مشارکت ١۵ هزار و ٨٧٨ نفر و از افراد ١۵ سال به بالا در ٣١ استان کشور انجام شد و افراد شرکت‌کننده در این پیمایش به‌صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته‌های این گزارش ملی در بخش‌های مختلفی از جمله نگرش‌های اقتصادی، مشارکت سیاسی، مسائل و مشکلات کشور، آزادی سیاسی، آزادی‌های اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ازجمله مواردی است که در این موج به آن پرداخته شده است. از بهمن‌ماه سال گذشته تاکنون اطلاعات آماری این پیمایش در اختیار عموم قرار نگرفته است، هرچند که صابر جعفری‌کافی‌آباد، رئیس مرکز طرح‌های ملی هفته گذشته در نشست خبری اعلام کرد که مجلدی از نتایج این موج به‌زودی منتشر خواهد شد. اما مرکز تحقیقات اجتماعی و داده‌کاوی شناخت در گزارشی برخی یافته‌ها را با موج‌های قبلی این پیمایش مقایسه کرده است و برخی داده‌های آماری را که در اختیار معدودی از پژوهشگران قرار گرفته، ارزیابی کرده است. در بخشی از این پیمایش تحولات نگرش‌های سیاسی کشور در دو بخش (پنج سال گذشته و پنج سال آینده) بررسی شده است. در بخش نخست این پیمایش، یک سوال مشترک؛ (از نظر شما وضعیت سیاسی نسبت به ۵ سال گذشته چه تغییری کرده است؟) از شرکت‌کنندگان مطرح و سپس براساس جنسیت، سن، درآمد، تحصیلات و محل سکونت نتایج مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. نگرش عمومی نسبت به وضعیت سیاسی کشور حاکی از آن است که بیش از نیمی از مردم (۵۵/۵ درصد ) در سال ۱۴۰۲ معتقدند که وضعیت در ۵ سال آینده بدتر خواهد شد، حال آنکه این پیش‌بینی در سال ۱۳۹۴ بسیار کمتر بوده است(۲۲/۲ درصد). از سوی دیگر درحالی‌که ۲۸/۴ درصد معتقد به بهبود شرایط هستند، ۱۶ درصد نیز معتقدند که شرایط فرقی نخواهد کرد. در این بخش پژوهش نیز ابهامات و سوالاتی مطرح است که دلایلی برای آنها اعلام نشده است. از جمله اینکه چه مسئله‌ای باعث شده است که پیش‌بینی‌ها نسبت به وضعیت سیاسی کشور در آینده اندکی بهبود پیدا کند و معیارهای بهبود وضعیت سیاسی در آینده چه خواهد بود؟ متن کامل یادداشت در instant view #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
شورش علیه سیاست

منبع:روزنامه هم میهن۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

فردوسی و اهمیت شاهنامه- محمدعلی فروغی شاهنامه فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه می توان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمی زدم، می گفتم که شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است. تاریخ ملی ایرانیان نخستین منت بزرگی که فردوسی بر ما دارد احیا و ابقای تاریخ ملی ماست. هرچند جمع آوری این تاریخ را فردوسی نکرده و عمل او تنها این بوده است که کتابی را که پیش از او فراهم آمده بود بنظم آورده است ولیکن همین فقره کافیست که او را زنده کننده آثار گذشته ایرانیان بشمار آورد.  چنانکه خود او این نکته را متوجه بوده و فرموده است: "عجم زنده کردم بدین پارسی" و پس از شماره ی اسامی بزرگانی که نام آنها را ثبت جریده ی روزگار ساخته می گوید: چون عیسی من این مردگان را تمام سراسر همه زنده کردم بنام ایرانی بی شاهنامه: چرخ چنبر اگر فردوسی شاهنامه را نظم نکرده بود این روایات بحالت تاریخ بلعمی و نظایر آن در می آمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در اینکه اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیله ی ابقای تاریخ ایران همانا منحصر بکتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و ابوریحان میبود که همه بزبان عرب نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانی ها از فهم آن عاجزند. شاهنامه فردوسی از بدو امر نزد فارسی زبانان چنان دلچسب واقع شده که عموما فریفته آن گردیده اند. هرکس خواندن می توانست، شاهنامه را می خواند و کسی که خواندن نمی دانست در مجالس شاهنامه خوانی برای شنیدن و تمتع یافتن از آن حاضر می شد. کمتر ایرانی بود که آن داستان ها را نداند و اشعار شاهنامه را از بر نخواند و رجال احیا شده ی فردوسی را نشناسد. وظیفه هر ایرانی بعقیده ی من وظیفه هر ایرانی است که اولا خود با شاهنامه مانوس شود، ثانیا ابناء وطن را بموانست این کتاب ترغیب نماید و اسباب آن را فراهم آورد. مختصر، فردوسی قباله و سند نجابت ملت ایران را تنظیم فرموده، و همین کلمه مرا بی نیاز می کند از اینکه در توضیح مطلب و پافشاری در اثبات مقام فردوسی از این جهت بطول کلام بپردازم.  وقایع تاریخی و اعتقاد به حقیقت  بی موقع نمی دانم که جواب این اعتراض را بدهم که: غالب روایاتی که فردوسی در شاهنامه نقل کرده، یا تمام عاری از حقیقت است یا مشوب بافسانه می باشد و درین صورت چگونه میتواند سند تاریخ ما محسوب شود؟ غافل نباید شد از اینکه مقصود از تاریخ چیست و فواید آن کدام است. البته در هر رشته از تحقیقات و معلومات حقیقت باید وجهه و مقصود باشد و خلاف حقیقت مایه ی گمراهی است. اما در این مورد مخصوص، مطابق واقع بودن یا نبودن قضایا منظور نظر نیست. همه اقوام و ملل متمدن مبادی تاریخشان مجهول و آمیخته بافسانه است و هراندازه سابقه ی ورودشان بتمدن قدیمتر باشد این کیفیت در نزد آنها قویتر است، زیرا که در ازمنه ی باستانی تحریر و تدوین کتب و رسائل شایع و رایج نبود، و وقایع و سوانحی که بر مردم وارد می شد فقط در حافظه ی اشخاص نقش می گرفت و سینه به سینه از اسلاف باخلاف می رسید و ضعف حافظه یا قوت تخیل و غیرت و تعصب اشخاص، وقایع و قضایا را در ضمن انتقال روایات از متقدمین به متاخرین متبدل می ساخت و کم کم بصورت افسانه در می آورد. خاصه اینکه طبایع مردم عموما بر این است که در باره اشخاص یا اموری که در ذهن ایشان تاثیر عمیق می بخشد افسانه سرایی می کنند، و بسا که بحقیقت آن افسانه ها معتقد و نسبت بآنها متعصب می شوند.   مایه اتحاد: یادگار گذشته  حاصل اینکه تاریخ باستانی کلیه ی اقوام و ملل بالضروره افسانه مانند است. هر قومی برای اینکه میان افراد و دسته های مختلف او اتفاق و اتحاد وهمدری و تعاون موجود باشد، جهت جامعه و مابه الاشتراک لازم دارد؛ و بهترین جهت جامعه در میان اقوام و ملل، اشتراک در یادگارهای گذشته است، اگر چه آن یادگارها حقیقت و واقعیت نداشته باشد. چه شرط اصلی آنست که مردم بحقیقت آنها معتقد باشند، و ایرانیان همواره معتقد بوده اند که پادشاهان عظیم الشان، مانند جمشید و فریدون و کیقباد و کیخسرو داشته و مردان نامی مانند کاوه و قارن و گیو و گودرز و رستم و اسفندیار میان ایشان بوده که جان و مال و عرض و ناموس اجدادشان را در مقابل دشمنان مشترک مانند ضحاک و افراسیاب وغیره محافظت نموده اند. به عبارت اخری، هر جماعتی که کاوه و رستم و گیو و بیژن و ایرج و منوچهر و کیخسرو و کیقباد و امثال آنان را از خود می دانستند. ، ایرانی محسوب بودند و این جهت جامعه، رشته ی اتصال و مایه ی اتحاد ملیت ایشان بوده است. http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/445-ferdosi-ahamiat-shahnameh.html #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
👍 2
32:51
Видео недоступноПоказать в Telegram
داستان زندگی اسدالله علم، وزیر دربار رازهای زندگی خصوصی شاه چگونه فاش شد؟ #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
Фото недоступноПоказать в Telegram
نصرالله پس از جنگ ۳۳ روزه گفته بود: اگر بپرسید الان ۱۱ ژوئيه ۲۰۰۶ است و یک درصد احتمال می‌دادیم که ربودن دو اسرائيلی به چنین جنگی منجر شود، آيا باز هم عمليات را انجام می‌داديم؟ میگویم قطعا نه؛هم به دلايل انسانی و اخلاقی، هم نظامی و سياسی. ✍ ناصر دانشفر بیش از هفت ماه از آغاز طوفان الاقصی می‌گذرد و آثار تورنادویی را که در روز نخست این رخداد پیش‌بینی کرده بودم، به وضوح در نقشهٔ فوق قابل رؤیت است. آگاهان بر این باورند که بازسازی غزه به بیش از دو دهه زمان نیاز دارد، بگذریم که آثار روحی و روانی آن تا ابد ممکن نیست. اینک از رهبران حماس و حضرت‌آقا می‌پرسم که آیا اگر احتمال می‌دادید که این عملیات با چنین عواقبی روبرو خواهد شد، باز هم به انجام آن اصرار داشتید؟ من چقدر خام و ساده‌ام که گمان دارم اینها به دلیل این تبعات ویرانگر از کردهٔ خود نادم و پشیمان هستند. مگر نه اینکه جناب خامنه‌ای در دیدار اخیر خود با اسماعیل هنیه فرموده‌اند که قطعاً شما پیروز نهایی هستید. در اندیشهٔ حضرات، جایی برای ندامت و اقرار به اشتباه وجود ندارد و فردا اگر صلحی برقرار شود بر طبل پیروزی خواهند کوبید. #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
👍 4👎 3
20:03
Видео недоступноПоказать в Telegram
گفت‌وگوی تصویری سینماسینما با محمدعلی علومی، نویسنده، اسطوره‌شناس، پژوهشگر و طنزپرداز علومی شامگاه یکشنبه در سن ۶۳ سالگی در منزل شخصی‌اش درگذشت #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
👍 1😢 1
جزئیات کم‌اهمیت، نامزد نهایی جایزهٔ ملی کتاب، و نامزد جایزهٔ بوکر، در تابستان 1949 شروع می‌شود، یک سال پس از جنگی که فلسطینیان آن را نکبت می‌خوانند و اسرائیلی‌ها جنگ استقلال ـ فاجعه‌ای که منجر به آواره شدن و تبعید حدود 700000 نفر شد. سربازان اسرائیلی عده‌ای از بادیه‌نشینان را در صحرای نقب به قتل می‌رسانند و از میان قربانیان نوجوانی فلسطینی را اسیر می‌گیرند، به او تجاوز می‌کنند، او را می‌کشند، و در صحرا دفن می‌کنند. سال‌ها بعد، زن جوانی در رام‌الله مشتاق فهم حقایق مربوط به این واقعه می‌شود، واقعه‌ای که درست ۲۵ سال مانده به روز تولد او رخ داده است. عدنیه شبلی این دو روایت را هنرمندانه تصویر می‌کند و نشان می‌دهد که حال چگونه در تسخیر گذشته باقی می‌ماند. داستانی لطیف و تأملی عمیق و تکان‌دهنده دربارهٔ خاطره و تجربهٔ جاری فلسطینی از جنگ، خشونت، زندگی تحت اشغال، و اسارت در خانهٔ خود. «...مرزهای تحمیلی بین چیزها در این‌جا بسیار است. باید به آن‌ها توجه و از میان آن‌ها عبور کرد، کاری که در نهایت همه را از عواقب خطرناک حفظ می‌کند. به‌رغم تمام چیزهای دیگر، این کار به فرد احساس آرامش می‌دهد. برخی افراد هستند که با استادی از میان مرزها عبور می‌کنند، و هرگز از آن تخطی نمی‌کنند، اما این افراد معدودند و من یکی از آن‌ها نیستم. به محض این‌که مرزی را می‌بینم، یا به سمت آن می‌روم و از رویش می‌پرم، یا یواشکی پا را یک قدم از آن فراتر می‌گذارم. هیچ یک از این دو رفتار من آگاهانه نیست، یا ریشه در میلی از پیش اندیشیده برای مقاومت در برابر مرزها ندارد؛ بیشتر شبیه به حماقت محض است...» جزئیات کم‌اهمیت | عدنیه شبلی | ترجمهٔ امیرحسین مهدی‌زاده | نشر همان | ۱۱۸ صفحه | جلد نرم | پخش: گسترش / صدای معاصر / سرزمین / پیام امروز / دوستان / چشمه + امکان سفارش و ارسال پستی ارتباط با نشر همان: Telegram: @HamanPublications Instagram: @HamanPub Email: [email protected] Phone: (+98) 9912010456 #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
آرشیو

جزئیات کم‌اهمیت | عدنیه شبلی | ترجمهٔ امیرحسین مهدی‌زاده | نشر همان | ۱۱۸ صفحه | جلد نرم | ۱۴۰۳

👍 1
لایحه بودجه تابلویی است از «غارت» و «تقسیم غنائم»... ج.ا یکی از پرهزینه‌ترین کشورها در حوزه سرکوب و حوزه پروپاگانداست؛ پول‌پاشی برای اعمال زور و سرکوب و نیز فریب و پروپاگاندا؛ شرکت سهامی زر و زور و تزویر. مسئله دیگر تقسیم غنائم برای خریدن افراد و موسسات است. جلوی هر فرد و موسسه‌ای سهمی می‌اندازند تا آنها را محتاج و تبدیل به عناصر خودشان بکنند. آن‌چه شیران را کند روبه مزاج؛ احتیاج است، احتیاج است، احتیاج! متاسفانه این وابستگی مالی فقط در صف حکومت نیست بلکه در میان برخی از صف مقابل هم هست؛ در بخشی از کسانی که با چشمان دریده در رسانه‌ها حاضر می‌شوند و از جنایت جنگی و نسل‌کشی اسرائیل دفاع می‌کنند! در حالی که وجدان‌های بیدار جوانان و دانشجویان در بسیاری از کشورها در حال اعتراض به این فجایع ضدانسانی هستند. تجارب مکرر نشان داده که دین پولکی و دین زورکی نه جواب می‌دهد و نه پایدار می‌ماند. فردی مطلع و مرتبط با سفارت‌خانه ج.ا در یکی از کشورهای اروپایی تعریف می‌کرد... گفتگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال رهبر ج.ا تعابیری مثل جنگ نرم، تهاجم فرهنگی و ... دارد. حضرات دید خواص-عوام به جامعه دارند و فکر می‌کنند می‌توانند دست به مهندسی افکار مردم بزنند. آنها شهروندان را انسان‌های صاحب فکر و دارای عاملیت نمی‌بینند. بنابر همین نگاه است که پول‌های عظیمی را خرج به گمان خود امور فرهنگی و پروپاگاندا می‌کنند. ج.ا سعی می‌کند بدنه ولایی را به خود وابسته کند و جامعه هم یا باید تسلیم شود و یا باید سرکوب شود. اما این شیوه دیگر جواب نمی‌دهد و شکست خورده است. لایحه حجاب و عفاف که هنوز به طور نهایی تصویب نشده است نمونه مهمی از یک شکست است. ۲۶ نهاد مسئول و متولی مسئله حجاب و عفاف بوده‌اند! این لایحه تمرکزش بر جریمه کردن بی‌حجابان است یعنی دیگر نه تبلیغات و پروپاگاندا کار می‌کند و نه سرکوب و بگیر و ببند. در دهه شصت فردی بودجه سنگینی برای پژوهش در باره «سیاست‌های اسلام در رابطه با آب‌های بین‌الملل» گرفته بود! در صدر اسلام اصلا مسلمانان، پیامبر و ائمه چه شناختی از آب‌های بین‌الملل داشته‌اند که حالا بخواهند اقوال و احادیث آنها را مبنای استخراج سیاست اسلام در این باره قرار دهند!؟ هر وقت رهبر ولایی تعابیر خاصی را مطرح می‌کند(مثل اقتصاد دانش‌بنیان) و یا در عید نوروز اسمی برای هر سالی تعیین می‌کند،عده‌ای مرد رند هم پیدا می‌شوند که به همین بهانه‌ها بودجه‌های کلان می‌گیرند! یکبار سفارت ج.ا شنیده بود که امام جماعت بزرگترین مسجد مسلمانان احتمالا با دریافت پول از مجاهدین قصد دیدار با خانم مریم رجوی را دارد. بلافاصله آنها پول زیادی به آن امام جماعت می‌دهند. ماشین خانم رجوی از میانه راه برمی‌گردد! در حالی که در داخل کشور مردمانی هزاران نفره و میلیون نفره از اسلام و تشیع خارج می‌شوند، حضرات می‌خواهند با پول‌پاشی در آفریقا عده‌ای را ده نفره و صد نفره شیعه کنند. حضرات با پول پاشی در یکی از قبایل در آفریقا عده‌ای را به گمان خود شیعه کرده بودند و روز تاسوعا شاهد عزاداری و بزرگداشت امام حسین توسط آنها بوده‌اند اما با کمال تعجب می‌بینند آنها روز عاشوراعلیه شیعه حرف می‌زنند! بعد متوجه می‌شوند که سفارت عربستان پول زیادی به آنها داده است. همان گونه که کلیت ج.ا نه مشروعیت دموکراتیک دارد و نه مشروعیت کارآمدی؛ سیاست خارجی و داخلی‌اش هم همین طور است؛ از جمله در پروپاگاندا برای سیاست‌های فرهنگی که به جز غارت منابع مردم فقیر حاصلی برای ج.ا ندارد. #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
فرهیختگان

آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد ارتباط با ادمین @farhikhtehgan_bot امام علی(ع): شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد... گروه تبادل نظر: @iranintellectualsgroup

👍 5
Фото недоступноПоказать в Telegram
جنگ مدرن بی‌رحمانه و سنگدلانه است، به زنان باردار و نوزادان رحم نمی‌کند؛ کشتار و تخریب بی‌رویه است. به حقوق بی‌طرف‌ها احترام نمی‌گذارد. میلیون‌ها نفر کشته شده، به بردگی گرفته شده، یا از مکان‌هایی که اجدادشان قرن‌ها در آن می‌زیستند، رانده می‌شوند. هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند که در فصل بعدی این نبرد بی‌پایان چه رخ خواهد داد. این ربطی به بمب اتمی ندارد. ریشه‌ی شر، ساختن سلاح‌های جدید و وحشتناک‌تر نیست. ساخت سلاح جدید اساس پیروزی است. این احتمال وجود دارد که دانشمندان روش‌های دفاعی در برابر بمب اتمی را کشف کنند. ولی این امر چیزی را دگرگون نمی‌کند، بلکه فقط روند نابودی کامل تمدّن را برای مدتی به تأخیر می‌اندازد. کنش انسانی لودویگ فون میزس #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
👍 1
آقای خاتمی در این موقعیت نمانید ✍ ناصر دانشفر بی‌شک عبور از جایگاه گدایی قدرت و قرار گرفتن در کنار مردم، گامی بلند از جانب جبههٔ اصلاحات است. اما برای آقای خاتمی و اردوگاه اصلاح‌طلبان عزیمت از آن نقطه و نشستن در موضع جدید، قدمی متناسب با پتانسیل موجود در این تشکل نیست. جایگاه جبههٔ اصلاحات اگر از وضعیت کنونی به محل نقادی صریح و بدون مماشات نظام ارتقاء پیدا نکند، نقش فردی را دارد که از کما درآمده و اکنون حیات نباتی دارد و طبیعتاً اگرچه اطرافیان از نفس کشیدن او خوشحالند، اما به اینکه از او کاری برآید امیدی ندارند. من بر این باور دارم که با قرار گرفتن خانم منصوری در رأس جبههٔ اصلاحات، اکثریت احزاب صلاح‌طلب عملاً ریل عوض کرده و رویکردهای آنان همسویی بیشتری با خواسته‌های مردم پیدا کرده است، اما بر این عقیده‌ام که ظرفیت این جبهه بسیار فراتر از اینها می‌باشد. اصلاح‌طلبان باید بدانند که اگر با قوت و قدرت کامل در برابر مشکلات جاری حاکم بر کشور اعلام موضع نمایند، آرام آرام حیثیت از دست رفته خود را بازسازی خواهند نمود. به گمانم سالها بازی در زمین حاکمیت و باختن همه چیز، باید اصلاح‌طلبان را به این واقعیت رسانده باشد که از ترس مرگ نباید خودکشی‌ نمود. عزت زیاد #فرهیختگان راهی به رهایی
Показать все...
attach 📎

👍 4👎 1🤬 1