cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

مدرسهٔ مطالعات دیالوگ‌ | باشگاه‌اندیشه

تماس: @aalirezadehqani @labibreza

نمایش بیشتر
إيران192 227فارسی179 330دسته بندی مشخص نشده است
پست‌های تبلیغاتی
261
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+17 روز
+2730 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Photo unavailableShow in Telegram
. مدرسهٔ مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه با همکاری خانهٔ فرهنگ مهرآیین نیشابور برگزار می‌کند: ما و عطار | نشست نخست حیرت در عرفان و فلسفه دکتر محمدرضا بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران زیست وجودی دیالوگی در منطق‌الطیر محمدرضا لبیب دانشجوی فلسفه دبیر نشست: فرزانه قدمیاری پژوهشگر فلسفه میان فرهنگی چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان اندیشه حضور برای عموم آزاد و رایگان است پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه #مطالعات_دیالوگ #عطار #حیرت #زیست_دیالوگی #محمدرضا_بهشتی #فرزانه_قدمیاری #محمدرضا_لبیب #مهرآیین_نیشابور #باشگاه_اندیشه http://instagram.com/khane.mehraein @Mehraeinch @Dialogeschool @bashgahandishe
نمایش همه...
. پیامبر به مثابه تسهیلگرِ گفت‌وگو صورتِ گفت‌وگو با خداوند 📝حمزه کرمی #بازنشر کل کتاب تخیل خلاق در عرفان ابن عربی هانری کربن که درباره ابن عربی و اندیشه او نوشته است، برای بیان مفهوم رحمت الهی و همدمی با خدا است که به وسیله آن می‌توان وارد بحث ابن عربی شد. همانطور که مولانا فرمود: مصطفی آمد که سازد همدمی. خداوند با رحمت خودش، ما را از سکوت عدم خارج کرد و می‌گوید من شما را خارج کردم که با من گفت‌وگو کنید. گویی هستی نوعی مناجات پدیدارها و صحنه گفت‌وگوی آنها با خداوند است. بر خلاف متکلمان که معتقد به منولوگ وگفت‌وگوی یک طرفه خداوند با انسان‌ها وانسان‌های برگزیده (پیامبران) هستند، ابن عربی بر آن است که این رابطه دیالوگ وطرفینی است و هم خدا با انسان حرف می‌زند و هم از سوی دیگر انسان با خدا گفت‌وگو می‌کند. اینکه پیامبر (ص) رحمه للعالمین است به این معنا است که پیامبر هم آمده که این گفت‌وگو را برای ما آسان کند. ابن عربی بر آن است که اگر این گفت‌وگو نباشد عالم دچار فرسودگی می‌شود! چنانکه مولانا می گوید: « از دل برود هر آن که از دیده برفت» اگر ما همدم خدا نباشیم و با او گفت‌وگو نکنیم او از یاد ما می‌رود! کربن برای اینکه این را به ما بنمایاند از جامی، سخنی به میان میآورد که: «نماند جا که‌تر از ابر دیده ما نیست / ولی چه سود که آن مه در ابر پیدا نیست / چگونه بر در او جا کنم که چندان سر/ فتاده در سر کویش که پای را جا نیست». ابن عربی بر آن است که عارف باید بداند آنچه در عالم حُسن، ظاهر میشود، صورتی است از حق، که ظاهر شده است در آن. متن کامل در وبسایت روزنامهٔ اعتماد #ابن_عربی #دیالوگ_وجودی #مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه @dialogeschool @bashgahandishe
نمایش همه...
‌‌ در ساحت خيال ابن عربي

جهاني كه در گفت‌وگو با خداوند نباشد، دچار افسردگي مي‌شود

گفت‌وگوی میان‌شهروندی: شرط گذار از شهر مرده به شهر زنده محمدمهدی اردبیلی* شهر چیست؟ آیا شهر اساساً موجودی ثابت و تعین‌یافته است یا موجودی است پویا و در حال تغییر؟ برای پاسخ به این سوالات پیش از هر چیز باید روشن ساخت که ماهیت یا عنصر ذاتیِ سازندۀ «شهر» چیست. رویکرد کلاسیک، به دلیل اولویت مکان بر زمان در فیزیک و همچنین تصور مکانمند از خود هستی، ماهیت شهر را «مکان» می‌داند. همانگونه که اشاره شد، شهر ظرف یا مکانی است برای گردهم‌آیی موجودات بشری. برخی دیگر نیز شهر را بر اساس حضور انسان‌ها (میزان جمعیت، خانوار و غیره) تعریف می‌کنند که ماهیتاً با برداشت قبلی از شهر (مکان) همخوان است. اما اگر شهر را موجودی زنده تصور کنیم که تمام اجزای آن در نوعی رابطۀ ارگانیک هماهنگ با یکدیگر به سر می‌برند (یا باید ببرند)، آنگاه نگاه ما به عنصر ذاتی و ماهیت شهر متفاوت خواهد بود. ماهیت شهر نه از جنس مکان (یا عناصر مادی) و نه از جنس سوژه‌ها (یا عناصر ذهنی) است، در واقع شهر نه «ظرف» است و نه «جمعیت»، نه صرفاً ذهن است و نه عین، بلکه ماهیت شهر اساساً «ارتباطی» و از نوع مناسبات زندۀ میان شهروندان است (یا باید باشد). حال پرسش بعدی این است که این مناسبات چیستند و از چه نوعند و به چه معنا موجودند؟ اینجاست که ناگزیریم با تکیه بر رویکردهای جدید نسبت به ماهیت حقیقت، از مفهوم بین‌الاذهانیت یا بیناسوژگانیت (intersubjectivity) بهره ببریم که هگل آن را «حقیقت روحانی» می‌نامد. آنچه نهایتاً برای هگل حقیقت و وجود است، نه ذهن انتزاعی و نه طبیعتِ مرده، بلکه خود همین سوبژکتیو شدن ابژه یا ابژکتیو شدن سوژه است، و در نتیجه، نه این ابژه (مکان مادی محض) مستقل از سوژه است و نه این سوژه (ذهن انسانی) منفرد است، بلکه گذار میان آنهاست که حقیقت است. می‌توان این حقیقت گذارگونۀ بین کل و جزء، بین وحدت و کثرت، بین سوژه و ابژه را «نیرو» نامید. این گذارِ نیرومدار در حقیقت ساحتی بینابینی است برساخته از نیروهای زندۀ محیطی، یعنی تمام سوژه‌ها (شهروندان). حال اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ گوییم که این مفهومِ وام‌گرفته از فیزیک (نیرو) در عرصۀ مطالعات شهری چه نام دارد، و بهترین و آرمانی‌ترین شکل تجلی آن با توجه به معیار سیاست شهری فعالانه کدام است، می‌توان پاسخ داد که این نیرو در شهر همان مناسبات اجتماعی یا بیناشهروندی ای است که در بهترین حالت، می‌توان آن را در نوعی گفت‌وگوی جمعی محقق ساخت. گفت‌وگو مجرای فعلیت یافتنِ ذهنیت سوژه‌ها (شهروندان) و در نتیجه فعلیت یافتن ساحت بیناسوژگانی (بین‌الاذهانی) است. هابرماس آن را یک افق مشترک تفسیری می‌داند که در سایۀ آن، مسائل جاری به بحث و گفت‌وگوهای عمومی در خصوص خودفهمی سیاسی شهروندان می‌انجامد. این «افق مشترک تفسیری» شرط هر شکلی از سیاست جمعیِ فعالانه است. بنابراین گفت‌وگو (دیالوگ) دقیقاً در مقابل دستور فرمایشی از بالا (مونولوگ) عمل می‌کند و شهروندان را از سطح رویکرد فردگرایانۀ اتم‌های مجزا خارج کرده و شهر را به یک کل زندۀ پویا بدل می‌سازد. در این معنا «گفت‌وگو» دیگر نه امری معرفت‌شناسانه یا فرعی، بلکه دقیقاً هستی‌شناسانه (اُنتولوژیک) است که حقیقت جامعۀ بشری را تشکیل می‌دهد. به بیان دیگر، سطح وجودی شهر، نه سطح سوبژکتیویته (ذهنیت‌های فردی) و نه سطح ابژکتیویته (اشیاء و مکان‌ها) بلکه، ترکیب دیالکتیکی این دو است که می‌توان آن را بیناسوبژکتیو، یا با استفاده از اصطلاحات مورد استفاده در این یادداشت، «میان‌شهروندی» نامید. در این معنا شهروند می‌تواند در شهرش به معنای مصطلح کلمه، «احساسِ در خانه بودن» کند. این احساسِ در خانه بودن، یکی از عناصر تمایز بخش است میان «انسانی که صرفا در شهر زندگی می‌کند» و «شهروندی که شهر را خانۀ خویش می‌داند». درنتیجه، فضای گفت‌وگوی متقابل میان‌شهروندی، نهایتاً تنها زمانی می تواد محقق شود، که تمام شهروندان به نحوی، توسط کلیت شهر (که در حقیقت جامع دیالکتیکی تمام عناصر متکثر است)، بازشناخته و تصدیق شوند و درون گفتمام هژمونیک قدرت شهری «بازی داده شوند». شرط گفت وگوی میان فرهنگی همین «بازشناسی» است که متفکران مختلفی (از جمله هابرماس، هگل و ...) بر آن تاکید کرده‌اند. در نهایت، سیاست شهری، در معنای راستینش، تنها در پرتو عنصر درونزایی فرهنگی و بازتعریف سیاست در همین بستر به عنوان مناسبات برآمده از بطن جامعه در عین رفع کثرت گرایی فرهنگی صرف، در چهارچوب ایجاد امکان نوعی فضای گفت‌وگو میان‌فرهنگی-میان‌شهروندی مابین تمام عناصر فعالِ دست‌اندرکار در تحقق «شهر» ممکن می‌شود. و شرط تحقق این گفت‌وگو، از یک سو، آزادیِ بیان برای تمام اقشار و شهروندان، و از سوی دیگر، امکان مفاهمۀ متقابل بر اساس این گفت‌وگو از جانب نهادهای شهری و مدنی است. *منبع: مجلۀ راه ابریشم، شماره۴ #بازنشر #شهر #فضا #مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه @dialogeschool @bashgahandishe
نمایش همه...
گفت‌وگوی میان‌شهروندی: شرط گذار از شهر مرده به شهر زنده محمدمهدی اردبیلی* شهر چیست؟ آیا شهر اساساً موجودی ثابت و تعین‌یافته است یا موجودی است پویا و در حال تغییر؟ برای پاسخ به این سوالات پیش از هر چیز باید روشن ساخت که ماهیت یا عنصر ذاتیِ سازندۀ «شهر» چیست. رویکرد کلاسیک، به دلیل اولویت مکان بر زمان در فیزیک و همچنین تصور مکانمند از خود هستی، ماهیت شهر را «مکان» می‌داند. همانگونه که اشاره شد، شهر ظرف یا مکانی است برای گردهم‌آیی موجودات بشری. برخی دیگر نیز شهر را بر اساس حضور انسان‌ها (میزان جمعیت، خانوار و غیره) تعریف می‌کنند که ماهیتاً با برداشت قبلی از شهر (مکان) همخوان است. اما اگر شهر را موجودی زنده تصور کنیم که تمام اجزای آن در نوعی رابطۀ ارگانیک هماهنگ با یکدیگر به سر می‌برند (یا باید ببرند)، آنگاه نگاه ما به عنصر ذاتی و ماهیت شهر متفاوت خواهد بود. ماهیت شهر نه از جنس مکان (یا عناصر مادی) و نه از جنس سوژه‌ها (یا عناصر ذهنی) است، در واقع شهر نه «ظرف» است و نه «جمعیت»، نه صرفاً ذهن است و نه عین، بلکه ماهیت شهر اساساً «ارتباطی» و از نوع مناسبات زندۀ میان شهروندان است (یا باید باشد). حال پرسش بعدی این است که این مناسبات چیستند و از چه نوعند و به چه معنا موجودند؟ اینجاست که ناگزیریم با تکیه بر رویکردهای جدید نسبت به ماهیت حقیقت، از مفهوم بین‌الاذهانیت یا بیناسوژگانیت (intersubjectivity) بهره ببریم که هگل آن را «حقیقت روحانی» می‌نامد. آنچه نهایتاً برای هگل حقیقت و وجود است، نه ذهن انتزاعی و نه طبیعتِ مرده، بلکه خود همین سوبژکتیو شدن ابژه یا ابژکتیو شدن سوژه است، و در نتیجه، نه این ابژه (مکان مادی محض) مستقل از سوژه است و نه این سوژه (ذهن انسانی) منفرد است، بلکه گذار میان آنهاست که حقیقت است. می‌توان این حقیقت گذارگونۀ بین کل و جزء، بین وحدت و کثرت، بین سوژه و ابژه را «نیرو» نامید. این گذارِ نیرومدار در حقیقت ساحتی بینابینی است برساخته از نیروهای زندۀ محیطی، یعنی تمام سوژه‌ها (شهروندان). حال اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ گوییم که این مفهومِ وام‌گرفته از فیزیک (نیرو) در عرصۀ مطالعات شهری چه نام دارد، و بهترین و آرمانی‌ترین شکل تجلی آن با توجه به معیار سیاست شهری فعالانه کدام است، می‌توان پاسخ داد که این نیرو در شهر همان مناسبات اجتماعی یا بیناشهروندی ای است که در بهترین حالت، می‌توان آن را در نوعی گفت‌وگوی جمعی محقق ساخت. گفت‌وگو مجرای فعلیت یافتنِ ذهنیت سوژه‌ها (شهروندان) و در نتیجه فعلیت یافتن ساحت بیناسوژگانی (بین‌الاذهانی) است. هابرماس آن را یک افق مشترک تفسیری می‌داند که در سایۀ آن، مسائل جاری به بحث و گفت‌وگوهای عمومی در خصوص خودفهمی سیاسی شهروندان می‌انجامد. این «افق مشترک تفسیری» شرط هر شکلی از سیاست جمعیِ فعالانه است. بنابراین گفت‌وگو (دیالوگ) دقیقاً در مقابل دستور فرمایشی از بالا (مونولوگ) عمل می‌کند و شهروندان را از سطح رویکرد فردگرایانۀ اتم‌های مجزا خارج کرده و شهر را به یک کل زندۀ پویا بدل می‌سازد. در این معنا «گفت‌وگو» دیگر نه امری معرفت‌شناسانه یا فرعی، بلکه دقیقاً هستی‌شناسانه (اُنتولوژیک) است که حقیقت جامعۀ بشری را تشکیل می‌دهد. به بیان دیگر، سطح وجودی شهر، نه سطح سوبژکتیویته (ذهنیت‌های فردی) و نه سطح ابژکتیویته (اشیاء و مکان‌ها) بلکه، ترکیب دیالکتیکی این دو است که می‌توان آن را بیناسوبژکتیو، یا با استفاده از اصطلاحات مورد استفاده در این یادداشت، «میان‌شهروندی» نامید. در این معنا شهروند می‌تواند در شهرش به معنای مصطلح کلمه، «احساسِ در خانه بودن» کند. این احساسِ در خانه بودن، یکی از عناصر تمایز بخش است میان «انسانی که صرفا در شهر زندگی می‌کند» و «شهروندی که شهر را خانۀ خویش می‌داند». درنتیجه، فضای گفت‌وگوی متقابل میان‌شهروندی، نهایتاً تنها زمانی می تواد محقق شود، که تمام شهروندان به نحوی، توسط کلیت شهر (که در حقیقت جامع دیالکتیکی تمام عناصر متکثر است)، بازشناخته و تصدیق شوند و درون گفتمام هژمونیک قدرت شهری «بازی داده شوند». شرط گفت وگوی میان فرهنگی همین «بازشناسی» است که متفکران مختلفی (از جمله هابرماس، هگل و ...) بر آن تاکید کرده‌اند. در نهایت، سیاست شهری، در معنای راستینش، تنها در پرتو عنصر درونزایی فرهنگی و بازتعریف سیاست در همین بستر به عنوان مناسبات برآمده از بطن جامعه در عین رفع کثرت گرایی فرهنگی صرف، در چهارچوب ایجاد امکان نوعی فضای گفت‌وگو میان‌فرهنگی-میان‌شهروندی مابین تمام عناصر فعالِ دست‌اندرکار در تحقق «شهر» ممکن می‌شود. و شرط تحقق این گفت‌وگو، از یک سو، آزادیِ بیان برای تمام اقشار و شهروندان، و از سوی دیگر، امکان مفاهمۀ متقابل بر اساس این گفت‌وگو از جانب نهادهای شهری و مدنی است. *منبع: مجلۀ راه ابریشم، شماره 4
نمایش همه...
درنگ‌ها

نوشته‌ها و مواضع محمدمهدی اردبیلی راه ارتباطی @exodos108

#بازنشر #شهر #فضا #حقیقت_روحانی #بین‌الاذهانیت #دیالوگ #مطالعات_دیالوگ #هگل #باشگاه_اندیشه @dialogeschool @bashgahandishe
نمایش همه...
. چرا کنشگران اجتماعی خودنمایی می‌کنند؟ 📝ناصر فکوهی انسان‌شناس واژهٔ «خود نمایی» در زبان فارسی، به سرعت ما را به سوی یک بار و پیش داوری ارزشی منفی می کشاند که با تعداد زیادی از واژگان ، مفاهیم و کنش های اجتماعی در جامعه کنونی مان و همچنین با پیشینه ای طولانی در تاریخ ادبی و حافظه گذشته مان خوانایی دارند. ابن گرایش لزوما ما را از دیدگاه های علمی که در این زمینه مطرح شده اند دور کرده و به اندیشه ای عامیانه در این حوزه که با کلماتی چون «تظاهر» ، «ریا» ، «دورویی» و غیره خود را بروز می دهد نزدیک می کند. اما نگاه علمی به مفهوم خود نمایی را می توان در واژگان و مفاهیم دیگری جست و پیش از هر چیز در نیاز به «خود» بودن یا شاید لازم باشد بگوئیم اصولا نیاز به «بودن». در جهان کنونی یعنی در جهانی که پس از انقلاب صنعتی به وجود آمده، و پیش از آنکه انقلاب اطلاعاتی رویکردها، تعاریف و مفاهیم ما را به کلی به هم بریزد، «وجود» هر چه بیشتر و بیشتر در معنای «اجتماعی» آن (گزلشافت) و نه در معنای «جماعتی» آن (گماینشافت) مطرح است. به عبارت دیگر، برخلاف جهان پیش صنعتی که در آن «تعلق » به یک طایفه، قبیله، مذهب، ارباب و… مشخص می کرد که هر کس «کیست» و این تعلق لزوما و به ویژه در گروه های کوچک این جهان (روستا و شهرهای کوچک) نیازی به بروز بیرونی و مادی نداشت و از طریق روابط «چهره به چهره» تعین می یافت، در جهان مدرن، بسیاری از افراد و شاید بتوان گفت اکثریت آنها، برای آنکه بگویند «کیستند» و حتی در بسیاری موارد برای آنکه «بدانند» کیستند، نیاز به آن دارند که «نشان دهند» کیستند. ایروین گافمن با نظریه صحنه پردازی خود، هانری لوفبور با نظریه زندگی روزمره، ژان بودریار با نظریه شبیه سازی، ژرژ بلاندیه با نظریه «نمایشی شدن» ، گی دوبور با نظریه «جامعه نمایش»، پیر بوردیو با نظریه «تمایز»، داوید لوبروتون و میشل مافزولی با نظریات خود درباره «بدن» و بسیاری دیگر از نظریه پردازان معاصر هر یک به نوعی تلاش کرده اند بر این مفهوم کلیدی تاکید کنند که انسان مدرن و هر جه بیشتر و به ناگزیر ، جهانشمول، چاره ای جز آن ندارد که هویت خود را از طریق بروز آن در قالب هایی «نمایانده» شده و «بازنمایانده شده» به اثبات برساند و گاه حتی این «اثبات» باید برای خود او و نزدیک ترین کسانش نیز انجام بگیرد. #کنشگران_اجتماعی #خود‌نمایی #ناصر_فکوهی #خود #مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی @dialogeschool @bashgahandishe
نمایش همه...
پرسش از فرهنگ(27): چرا کنشگران اجتماعی «خود نمایی» می کنند؟

نمایش ِ بودنواژه «خود نمایی» در زبان فارسی، به سرعت ما را به سوی یک بار و پیش داوری ارزشی منفی می کشاند که با تعداد زیادی از واژگان ، مفاهیم و کنش های اجتماعی در جامعه کنونی مان و همچنین با پیشینه ای طولانی در تاریخ ادبی و حافظه گذشته مان خوانایی دار

Photo unavailableShow in Telegram
. مدرسه مطالعات دیالوگ و حلقه کاوش‌های وجودی برگزار می‌کنند: نشست صدوسوم حکمت نامتناهی: گفت‌وگوی منصور براهیمی و محمدرضا لبیب پیرامون بیتی از حافظ شیرازی سه‌شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، کافه دره‌باغ حضور برای عموم آزاد و رایگان است پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه #حکمت_نامتناهی #حافظ #لبیب #براهیمی #باشگاه_اندیشه @hekmatenamotanahi @bashgahandishe
نمایش همه...
👍 1😁 1
🔰باشگاه اندیشه در اردیبهشت ماهی که گذشت.. ✅ مطالعات دین | گفت‌وگو پیرامون کتاب انگارۀ بت‌پرستی و پیدایش اسلام | محسن گودرزی، علی آقایی، اعظم پویا و مریم پیروان | پرونده‌ی نشست ✅ مطالعات دین | گفت‌وگو پیرامون کتاب بازآرایی نهاد دین در برابر نهاد دولت | عبدالمجید مبلغی، سیدمحمدعلی حسینی‌زاده و حسن اجرائی | پرونده‌ی نشست ✅ مطالعات دین | گفت‌وگو پیرامون کتاب قرآن، هرمنوتیک و باطن در تشیع نخستین | مهدی فدایی مهربانی، احمد بستانی و سیدمحمدهادی گرامی | پرونده‌ی نشست ✅ کاوش‌های وجودی | نشست نود و هفتم حکمت نامتناهی تعقل در متن قدسی | محمدحسین قدوسی | پرونده‌ی نشست ✅ آزاد | جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی | محمد مالجو، احمد بخارایی، پرویز صداقت و بیتا مدنی | پرونده‌ی نشست ✅ مطالعات اجرا | نا-هم-سایه: بازخوانی اجرای نمایش همسایه‌ها اثر جرج ساندرز | داوود دانشور و منصور براهیمی | پرونده‌ی نشست ✅ کاوش‌های وجودی | نشست نود و هشتم حکمت نامتناهی: همگرایی حوزه‌های معرفت بشری | محمدحسین قدوسی | پرونده‌ی نشست ✅ انجمن زنان پژوهشگر تاریخ | یادبود شهلا لاهیجی | پرونده‌ی نشست ✅ کاوش‌های وجودی | نشست نود و نهم حکمت نامتناهی: تکامل همگرایی: همگرایی حوزه‌های معرفت بشری (۲) | محمدحسین قدوسی | پرونده‌ی نشست ✅ مطالعات هویت | سرآغاز فکری ناسیونالیسم در ترکیه | سیدجواد میری | پرونده‌ی نشست ✅ مطالعات نقداقتصادسیاسی | چپ ایرانی (۳) | محمدعلی احمدی | پرونده‌ی نشست ✅ حکمت نامتناهی | نشست صدم: حکایت حکمت | پرونده‌ی نشست ✅ مطالعات دیالوگ | مسأله دانشگاه در ایران | پرونده‌ی نشست ✅ مطالعات هویت | ایران؛ برساخت یا حقیقتی ازلی؟ | سیدجواد میری | پرونده‌ی نشست ✅ انجمن زنان پژوهشگر تاریخ | اطهره نژادی | پرونده‌ی نشست ✅ مطالعات نقداقتصادسیاسی | نئولیبرالیسم و تحولات نیروی کار آموزش عمومی | محمد دارکش | پرونده‌ی نشست ✅ کاوش‌های وجودی | نشست صدم حکمت نامتناهی: حکایت حکمت | عرفان قاسمی و راهیل قوامی | پرونده‌ی نشست #مطالعات_دین #مطالعات_دیالوگ #مطالعات_نقداقتصادسیاسی #مطالعات_هویت #مطالعات_هایدگر #مدرنیته_و_نقدمتافیزیک #مطالعات_اجرا #باشگاه_اندیشه 🌐 تلگرام | گنجینه صوتی | اینستاگرام | پخش زنده | یوتوب | سایت
نمایش همه...
👍 1
. پروندهٔ نشستِ مسألهٔ دانشگاه در ایران مخاطرات توسعهٔ علمی و چشم‌اندازهای پیشِ‌رو با حضورِ مقصود فراستخواه (عضو هیأت علمی مؤسسۀ پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی) هادی خانیکی (عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی) لیلا فلاحتی (عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی) محمدرضا لبیب (دبیر مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه) 📆شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ به میزبانی مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه ◀️پوستر ◀️درباره‌ی نشست ◀️گزارش تصویری ◀️فایل صوتی ◀️متن گزارش مسألهٔ دانشگاه در ایران ◀️ویدیوی لایو #مطالعات_دیالوگ #مسأله_دانشگاه #مقصود_فراستخواه #هادی_خانیکی #لیلا_فلاحتی #باشگاه_اندیشه @dialogeschool @bashgahandishe
نمایش همه...
👍 1
. درباره‌ی نشست همگرایی دانش‌های بشری در پرتو نظریهٔ غیر-بازنمود باور دانش را در اینستنت‌ویو بخوانید. وحدت دانش و کنش: به سوی نظریه‌ی غیر-بازنمودباورِ دانش 📝منصور براهیمی درباره‌ی کتاب The unity of knowledge and action: toward a nonrepresentational theory of knowledge وحدت دانش و کنش: به سوی نظریه‌ی غیر-بازنمودباورِ دانش نوشته‌ی Warren G. Frisina وارن جی. فریسینا State University of New York Press. 2002 وارن جی. فریسینا استاد مطالعات ادیان در دانشگاه هوفسترا (Hofstra) با کتاب وحدت دانش و کنش: به سوی نظریه‌ی غیربازنمودباور دانش تلاش کرد ظهور پارادایم جدیدی را در فلسفه‌ی دانش (فلسفه‌ی علم) نوید دهد. این کتاب با تکیه بر بینش‌های نو-کنفوسیوسیِ وانگ یانگ-مین، فیلسوفان پراگماتیک آمریکایی، فلسفه‌ی فرایندباور و آرای برخی از دانشمندان علوم شناختی، استدلال می‌کند که دانش، در بهترین وضع، همچون شکلی از کنش فهم می‌شود. بسیاری از گیج‌کننده‌ترین مسائل فلسفی در دوران مدرن را می‌توان در گرایش ما به این فرض جستجو کرد که گویی دانش امری است جدای از کنش. با کنار گذاشتن تمایز آشکار میان دانش و کنش ، این امکان فراهم می‌شود که نظریه‌ای منسجم درباره‌ی دانش شکل بگیرد که با تجربه‌ی ما از دیگری، از جهان و از خود ما سازگارتر است. از نظر فریسینا این نظریه‌ای است غیر-بازنمودباور از دانش. در پرتو این نظریه مباحث مربوط به «همگرایی دانش‌های بشری» جلوه‌ای متفاوت پیدا خواهد کرد. @hekmatenamotanahi @bashgahandishe
نمایش همه...
وحدت دانش و کنش: به سوی نظریه‌ی غیر-بازنمودباورِ دانش

درباره‌ی کتاب The unity of knowledge and action: toward a nonrepresentational theory of knowledge وحدت دانش و کنش: به سوی نظریه‌ی غیر-بازنمودباورِ دانش نوشته‌ی Warren G. Frisina وارن جی. فریسینا State University of New York Press. 2002   وارن جی. فریسینا استاد مطالعات ادیان در دانشگاه هوفسترا (Hofstra) با کتاب وحدت دانش و کنش: به سوی نظریه‌ی غیربازنمودباور دانش تلاش کرد ظهور پارادایم جدیدی را در فلسفه‌ی دانش (فلسفه‌ی علم) نوید دهد. این کتاب با تکیه بر بینش‌های نو-کنفوسیوسیِ وانگ یانگ-مین، فیلسوفان پراگماتیک…

👍 1
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.