cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

اُقیــــانــــوســــــــ 🌊🌀

این رمان مخصوص بزرگسالان هستش و به همه سنین توصیه نمیشه 🔞🩸 پارت گذاری : شبی یک پارت بجز جمعه ها🫧 لینک بات مون : @ROSALINAMBOT به قلم : Rose🥀 تبلیغات : https://t.me/+OyMLs6eDJoFhYzBk

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
12 060
مشترکین
-2924 ساعت
-3357 روز
+2 52930 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

_زن دسته گُـلِتو به خاطر اون دختره‌ی بی حیا میخوای طلاق بدی نــه؟! زندگیت حیفه نامور...پشیمون میشی! صدای قاطع و مطمعنش همچون خنجری در قلبم فرو می‌رود: _مطمعن باش پشیمون نمیشم! این لقمه رو تو برای من گرفتی مامان...صد بار گفتم دوسِش ندارم ، نمیتونم همسفرش بشم! با هزار و یک خط و نشون کاری کردی از رَستا جدا بشم و آفاقو بگیرم...دیگه نمیکشم! مرا میگفت لقمه؟! منی که سه سال بود همسرش بودم و تمام تلاشم را برای خوب شدن زندگی‌امان کردم؟! زندگی با من آنقدر سخت بود؟! لابد بود دیگر...که شوهرم اینگونه رنج کشیده و منزجر از سالهایی که با هم زندگی کرده بودیم حرف میزد. لبخندم تلخ و غمگین روی لبم آمد. چقدر شنیدن حرفهایش درد داشت. بعد از سه سال زندگی مشترک ، اینهمه بی انصافی کمرم را شکست! _نامرد شدی نامور...این دختر اینهمه سال همه کار کردی جیکش در نیومد...نباید اینطوری جوابشو میدادی! https://t.me/+sJrk0zOnDjY3Y2Y0 https://t.me/+sJrk0zOnDjY3Y2Y0 https://t.me/+sJrk0zOnDjY3Y2Y0
نمایش همه...
👍 1
00:03
Video unavailable
بعد از مرگ نامزدم مجبور شدم با داییش ازدواج کنم. مرد مذهبی‌ای که ازم ۱۳ سال بزرگتره! کسی که همسرش بهش خیانت کرده بود و به هیچ زنی اعتماد نداره! حتی بهم نگاه هم نمی‌کرد ولی با دلبریام یه شب هورمون‌های مردونه‌اش رو به بازی گرفتم و… https://t.me/+x3lGLJbHeAZhMjc0 https://t.me/+x3lGLJbHeAZhMjc0 https://t.me/+x3lGLJbHeAZhMjc0
نمایش همه...
animation.gif.mp40.36 KB
خب خب رزی اومده با تخفیفای تابستونییییییی🥂🎇😍 شنیدم امتحانا تموم شدن پس وقت خوندن رمانه😎
رمان رز خونی ( فایل کامل )🥂
قیمت 35 تومن با تخفیف 30 تومن🫶
رمان شکارچی تاریک من VIP ❤️‍🔥
قیمت 39 تومن با تخفیف 33 تومن🫦
رمان بالرین سرخ من VIP 🎧
قیمت 36 تومن با تخفیف 32 تومن❤️‍🩹
رمان فرشته کوچولوی من VIP 🎇 جلد اول توش تموم شده و جلد دوم به زودی شروع می شه
قیمت 38 تومن با تخفیف 33 تومن
رمان اقیانوس VIP ?
? قیمت 38 تومن با تخفیف 32 تومن
رمان نلای من VIP
🪷 قیمت 37 تومن با تخفیف 34 تومن
پکیج کامل آموزش نویسندگی رزالین شامل ( آموزش نویسندگی.کسب درآمد.بنر زدن. تبلیغ. بالا بردن کانال و...
. ) قیمت 600 تومن با تخفیف 450 تومن😈🥃 🔥تخفیف فقط واسه دو نفر🔥 فرصت عالی واسه اینکه تبدیل به یه نویسنده با قلم عالی بشید خودم تموم مدت پشتیبانی تونو می کنم قراره نویسنده بگیرم و اولویت هم با نویسنده های خودمه🔥🌼 اگه بیشتر از یه رمانو بخواید تو تخفیف تهیه کنید: 3 رمان انتخابی تون می شن 89 تومن 4 رمان انتخابی تون می شن 99 تومن 5 رمان انتخابی تون می شن 109 تومن جهت خرید مبلغ مورد نظرو به کارت زیر واریز کنید و عکس فیشو برای ما بفرستید حتما حتما بگید واسه کدوم رمانه وگرنه بیشتر از 12 ساعت طول می کشه لینکو بگیرید 5894631110265196 فرشاد @Bloody_Rosee
نمایش همه...
👍 4❤‍🔥 1
00:10
Video unavailable
🥃🌀
نمایش همه...
1.66 MB
🍾 15🔥 2😍 2
#THE_OCEAN 🌊 #PART_128 🌀🌀🌀🌀🌀🌀 بودنم کلافش کرده بود نمی تونست مخفیش کنه خیلی زودتر از چیزی که باید با دونستن آشوب کنار اومدم انگار تموم این سالا ازش یه غول واسه خودم ساخته بودم غولی که هر روز بزرگ تر می شد _ غذا چی دوست داری!؟ : قرار شد ساکت بمونی _ اینم بگی بعدش ساکت می مونم جواب نداد خم شدم سمت سینی ها قیمه بادمجون و قرمه سبزی رنگ زیاد جالبی نداشتن همه مواد خوب و لازم رو داشتن ولی بد پخته بودن گرمای پالتوب آشوب پلکامو سنگین کرد نفهمیدم کی چشمام بسته شدن و خوابم برد _ الا...الا بیدار شو : هومممم _ پاشو برو اتاق بخواب خسته چشم باز کردم : چی؟؟ آشوب با مکث دست شو رو پیشونیم گذاشت _ سرما نخوردی ولی بازم رفتی اتاق قرص بخور تو که انقد خوابت میومد می موندی اتاق دیگه نور خورشید کلافم کرد خواستم دوباره بخوابم که همه چی یادم اومد با سرعت نشستم : طلوع!؟ _ خوابت برد کلافه نالیدم : چرا بیدارم نکردی!؟؟ _ صدات کردم بیدار نشدی گیج و خسته بلند شدم : خوابم سبکه عمرا صدام نکردی _ فردا می بینی دیگه هر روز رو کشتی تازه یادت افتاده؟؟؟ 🌀🌀🌀🌀🌀🌀
نمایش همه...
❤‍🔥 123👍 28😈 8🔥 6🍓 3
بعد از مرگ نامزدم مجبور شدم با داییش ازدواج کنم. مرد مذهبی‌ای که ازم ۱۳ سال بزرگتره! کسی که همسرش بهش خیانت کرده بود و به هیچ زنی اعتماد نداره! حتی بهم نگاه هم نمی‌کرد ولی با دلبریام یه شب هورمون‌های مردونه‌اش رو به بازی گرفتم و… https://t.me/+x3lGLJbHeAZhMjc0 https://t.me/+x3lGLJbHeAZhMjc0
نمایش همه...
👍 2
اون یه پسر سکسی و خفنه💦 پسری که هربار با دیدنش داغ میکنم و وقتی ازم خواست صوری زنش بشم تا به ارثش برسه، برام مثل رویا بود!🥹 زنش شدم و بعدش با زرنگی از خانواده‌ش خواستم بهونه بچه بیارن، اما وقتی شب اول زیرش جر خوردم....🥲💦🔞 #سکسی #داغ‌وممنوعه 🔥 https://t.me/+A6QTbLMqz4QyMDU8 https://t.me/+A6QTbLMqz4QyMDU8
نمایش همه...
پرورشگاه‌سک🔞س💦

از پشت سرش دستاتو برسونی به شورتش و از رو براش بمالی🤤💦🔞

👍 3🍓 1
_میخوای توام عین مامانت یه بکن بکن قشنگ حس کنی!؟ با ناز قری به خودم دادم و به شاهرخ نزدیک شدم. _کیه که دلش نخواد زیر یه چیز بزرگ گا**ییده بشه ولی حیف که ادمش نیست. شاهرخ دستی زیر چونه‌ام گذاشت. _منو یادت رفته مهرا!؟ یادت رفته هرشب زیرم جر میخوردی و التماس میکردی که ولت کنم!! الان میگی من اون ادم نیستم!! خندیدم. _هوم... من عاشق سک*سم ولی تو زیادی وحشی بودی برای همین ازت جدا شدم. داداشت که مامانمو حامله کرده حتما باید خیلی اروم باشه. دارم تصورش میکنم که سک*س باهاش چه لذتی داره. شاهرخ با حرص دستش رو گذاشت رو رونمو فشار داد _اعصاب منو بهم نریز مهرا... ک*یر میخوای خودم دارم دیگه دردت چیه!؟ _دردم رمانتیک بازیه که تو بلد نیستی دستت رو بکش‌.. از جاش بلند شد منم وادار کرد که بلند شم. _پس سک*س اروم میخوای... منو چسبوند به دیوار سرش رو توی گردنم فرو کرد و بعد ریز بوسید مورمورم شد ‌. مک های اروم زد تا به بند لباسم رسید بند لباسم رو اروم پایین داد تا سینه‌های گرد خوشگلم نمایان شد ‌ قری بهشون دادم. نیشخندی زد و لیسی به بهشون زد چشم ‌هام بسته شد و دستی توی سرش فرو کردم _بخور پسر کوچولوم بخور.... همین کافی بود که از اون اروم بودن در بیاد و وحشی بشه با یه حرکت همینطور که داشت سینه‌ام رو لیس میزد بلندم کرد و رفت سمت تخت منو انداخت روی تخت روی پایین تنه‌ام نشست... زیپ شلوارش رو پایین داد سالار سیخ شده‌اش نمایان شد.. زیادی متورم بود. پاهام رو بالا داد تا خواستم بگم نه چربش کن واردم کرد که جیغی کشیدم _جوووون صدای مادر و دختر توی عمارت ما همش می‌پیچه. محکم ضربه زد و من از درد فقط ملافه رو چنگ میزدم. عین وحشی.ها ضربه میزد. _که رمانتیک میخواستی اره... درد داشتم دستم رو بردم نزدیک بهشتم و بالاش رو مالیدم. حدود ده دقیقه بی‌وقفه ضربه زد تا ابش اومد توم خالی کرد _توم خالی نکن احمق حامله میشم نیشخندی زد _منم همین رو میخوام. میخوام پابستت کنم که دیگه نتونی فرار کنی. برم گردوند. _دیگه نه شاهرخ ولم کن... _نچ باید تاوان ول کردن منو امشب بدی مهرا دیگه ول کردی در کار نیست ‌ باسنم رو بالا داد خودش رو دم سوراخم تنظیم کرد. _لااقل چربش ک... با وارد کرد یهویش جیغی زدم و از کو*ن هم قشنگ جز خوردم مامان و دختره تو یه عمارت با دوتا داداش قشنگ حال میکنند 🔞😈 https://t.me/+GgkcRp0FlpBmYTg8 https://t.me/+GgkcRp0FlpBmYTg8 https://t.me/+GgkcRp0FlpBmYTg8
نمایش همه...
👍 5
- لای سینه هات بوی فلفل میده. دستمو روی سینه هام گذاشتم. - من؟ نمیدونم اقا. اخماشو توی هم کشید. - میخوای دهن منو بسوزونی پدر سگ؟ ترسیده نگاهش کردم که رونمو چنگ زد و دم گوشم غرید. - یه سوزوندنی نشونت بدم. دستش لای پام رفت و... ❌💦رابطه هات فرمانده جنگ و دختر فلفل فروش👅 https://t.me/+VM8AicWRKKY3OTA0 https://t.me/+VM8AicWRKKY3OTA0
نمایش همه...
✨خــون‌زَده...🌙

✨خــون‌زَده...🌙

00:03
Video unavailable
حاج میرحسین عمادی یه مرد معتقد و غیرتیه… کسی که عاشقش بوده بهش خیانت کرده و از تمام زنا متنفره. ولی دلش برای بیوه‌ی برادرزاده‌اش می‌لرزه و این تازه شروع ماجراس… رازک که از حاجی ۱۳ سال کوچیکتره به خاطر زنده موندن مجبور به ازدواج با حاجی میشه ولی بعد اتفاقی می‌افته که آرزو می‌کرد کاش مرده بود… 🔥🤤 https://t.me/+x3lGLJbHeAZhMjc0 https://t.me/+x3lGLJbHeAZhMjc0
نمایش همه...
video.mp42.10 KB