cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

الهه‌ی شَهـوَتـــ

من الهه‌ی شهوتم! میتونم کاری کنم وسط ناله هات التماسم کنی که ارضات کنم🔞 رمان به شدت اروتیک و صحنه دار مناسب بزرگسالان🔞❌

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
15 691
مشترکین
-13124 ساعت
-3997 روز
+4 71330 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

#part12 پاهامو باز کردم و روی شونه های صدف انداختم لیسی به شیار ک...صم زد که با لذت کمرم رو روی تخت کوبیدم _اهههههههه اهههیییی چقد خوب لیس میزنی جنده کوچلو توشو لیس بززننن اهههه اهیی صدف زبونش رو لوله کرده بود و توی ک..صم تلمبه میزد روی ابرا سیر میکردم‌ زبون صدف خیلی داغ بود موهاشو چنگ زدم و سرشو بیشتر به ک...صم فشردم و کل ک..صم رو توی دهنش هل دادم ک..صم خیس خیس شده بود صدف با قربون صدقه ک..صم رو لیس میزد _ااهههههه اهیییی داره میاااددد لیس بزن ک...صمو صدددف بعدش من براتتت میخورممم اومممم اههههه اهییییی🔞💦 https://t.me/+ObxwX38s9dQzZWU0 https://t.me/+ObxwX38s9dQzZWU0 #کثیف‌وداغ🔞💦#تریسام‌‌بامادرش
نمایش همه...
دوتا دختر ح.شری ک.صای همو میخورن💦🤤 #Part_13 ک.ص آبدارمو جلوی چشماش گرفتم -بخور برام از خدا خواسته لباشو به ک.صم چسبوند و مکی به چ.وچولم زد -اوممم بیشتر بخور ج.نده ، بازم بخور آروم آروم میخورد و این ح.شری ترم میکرد! قصدشم همین بود. دوست داشت ک.ص تنگشو با دیلدو جر بدم! موهاشو بیشتر کشیدم و صورتشو به ک.صم چسبوندم. شروع کردم به تکون دادن ک.صم روی زبونش... https://t.me/+ObxwX38s9dQzZWU0 https://t.me/+ObxwX38s9dQzZWU0 همو جر میدن💦🙈
نمایش همه...
دوتا دختر ح.شری ک.صای همو میخورن💦🤤 #Part_13 ک.ص آبدارمو جلوی چشماش گرفتم -بخور برام از خدا خواسته لباشو به ک.صم چسبوند و مکی به چ.وچولم زد -اوممم بیشتر بخور ج.نده ، بازم بخور آروم آروم میخورد و این ح.شری ترم میکرد! قصدشم همین بود. دوست داشت ک.ص تنگشو با دیلدو جر بدم! موهاشو بیشتر کشیدم و صورتشو به ک.صم چسبوندم. شروع کردم به تکون دادن ک.صم روی زبونش... https://t.me/+ObxwX38s9dQzZWU0 https://t.me/+ObxwX38s9dQzZWU0 همو جر میدن💦🙈
نمایش همه...
اینم هدیه من به شما❤️ فکر کنم تو این شرایط بهترین هدیه همینه🥲
نمایش همه...
#هواپیمای_سکس👅🔞 خلبان زبونش لای ک*ص صورتی و خیسم کشید و آه کشیدم که گفت: -اوف،جون تو چقدر داغی میخوام تپلت و امشب تو کابین هواپیما جر بدم ک..رش خیلی خوشمزه بود،با ولع براش میخوردم و ملچ ملوچ میکردم اونم #اه میکشید یهو دسته یه چیز کلفت رفت توی #رحمم و‌گفت: - باز کن لای پا تو! میخوام یکم با این‌گشاد شی با دیلدو لای شیار ک_صم کشید. از لاله ی گوشم گاز گرفت و #کلاهک مردونگیشو توم فرو کرد که آخ گفتم #سی_نه هام و چنگ زد و فشار داد... #صـــ🔞صک‌با‌خلبان‌هات🔥💦 کاپیتان سالارش بد جور کلفت شده بود از روي شلوار. منو از پشت بغل كرد و شروع كرد #بوسيدن گردنم و #حال ميكردم...از پشت #سالار #كلفتشو رو تپلیم حس ميكردم. لذت مي بردم از #کلفتش. سي..نه هام رو مي مالوند. منو چسبوند بيخ ديوار و از پشت محكم اونجاشو رو تپلیم مي مالوند. صداي #نفس زدنهاش #حشريم كرده بود. پرتم کرد رو تخت و #سو_تینم رو تو #تنم جر داد. #سی_نه های #سفید و گردم بیرون افتاد. با #ولع شروع کرد به #مک_زدن و #گاز گرفتن #سی_نه هام. #پاهام رو بالا برد و #مردو_نگیش رو که حسابی #کل_فت شده بود با یک حرکت تو #بهشت #تنگم جا #کرد. #جیغی کشیدم که #مرد_ونگیش تو #ک_نم فرو رفت. #ک._ص و #ک_نم زیر #کی._ر #کلفتش داشت #جر_میخورد. با #درد جیغ کشیدم https://t.me/+pofDWlhXAYFkZjFk https://t.me/+pofDWlhXAYFkZjFk https://t.me/+pofDWlhXAYFkZjFk #بیا_تو_کانال_هم_رمان_فول_سسی_بخون_هم_وانشاتاشو_همه_بدون_سانسور
نمایش همه...
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃 🛑🔵 اگه زیر ۱۸ سالی نیااااا که مناسب سنت نیستتتتتت 😡🛑🔵 #خان‌زن‌داره‌ولی‌عاشق‌خدمتکار‌خونشون‌میشه‌و‌یواشکی‌توی‌خواب‌زنش‌میکنه‌وباردارش‌میکنه 😳😳😳🤤💦 #خانی‌که‌به‌بهانه‌ی‌معاینه‌کردن‌دختره‌،انگولکش‌میکنه‌وبراش‌میخوره🖕🏿👅🔥💦🔞 #طغیــانگــــر ⚘#پارت13 🔴 با #لرز و ترس روی #تخت دراز کشیدم . خان پاهامو تا آخرین حد از هم بازکرد و بالا گرفت.. _پاهاتو باز نگهدار خودتم انقدر #سفت نگیر ...انگشتام توی #تپلت فرو نمیره باز کن میگم ... باز تر 🔵_اخه دیگه از این #بازتر نمیتونم ... سرش رو بالا گرفت و چند لحظه خیره ام شد .آب دهنمو #قورت دادم و با صورتی قرمز شده نگاهمو دزدیدم که گفت: _شُل نگیری دردت میاد ... دوست داری درد بکشی همینطوری خودتو سفت بگیر ! 🔴با دیدن خان با اون هیکل ورزیده اش بین پاهام #گرمای فوق العاده زیادی از #شهوت توی تنم جریان گرفت. با #درد بدی که از حرکت انگشتاش #بین_پاهام پیچید صورتم درهم شد : 🔵_آخ ... #آیییی درد داره ... _یکم دیگه تحمل کن عزیزم الان تموم میشه ... 🔴توی شوک عزیزم گفتن خان و بازی و #تلمبه زدن انگشتاش توی #تپلم بودم که #گرمای چیزیو #بین_پاهام حس کردم .#هینی کشیدم و پاهامو جمع کردم که خان جلوی #بسته شدن پاهامو گرفت و زبون #نرم و #داغش بین لبه های #ک..صم فرو رفت و #میک #محکمی به #گوشت وسط #تپلم زده شد ... 🔵نفس بریده جیغی از #هیجان و #لذت کشیدم که همون موقع در اتاق #باز شد و دریا ، #زن_خان ، با چشمای #گرد شده به دهن خان که در حال خوردن من بود خیره شد جیغی کشید و یهو ... #توجه_مهم ❌💢‼️ #این_رمان_برای_افراد_متاهل_است ⛔️🔞 https://t.me/+2LJn01p42I8yNGU0 https://t.me/+2LJn01p42I8yNGU0 دختری پرورشگاهی که توی #خواب توسط مردی #خشن و #زن_دار حامله میشه 🤰درحالیکه اصلا نمیدونه دیگه دختر نیست و ... 😱🤯🔥
نمایش همه...
با هر پارتش‌ خیس‌ میشی🔞💦 📅 24 اردیبهشت 1403⏰ ۱۶:۰۹:۰۹ متن پیام: سلام ببخشید یه رمانه بود درباره یه مستر خشن بود که هرشب از بین زنای حرمسراش میاره به تختشو خشن جر میداد و یه دختریکه لزبینه رو میبینه و عاشقش میشه اما دختره دوستش نداره و هرشب به زور بهش تجاوز میکنه رو نمیدونین اسمش چیه لینکشو ندارین لطفا؟ https://t.me/+RBIuFkgcDYk3NmMx https://t.me/+RBIuFkgcDYk3NmMx 👤جواب: بله عزیزم این رمان برده شیطانه فقط مواظب باش موقعی که میخونیش کسی دور و برت نباشه چون صحنه هاش انقدر بازه که مجبور به خودار.ضایی میشی🔞💦👇🏼 https://t.me/+RBIuFkgcDYk3NmMx https://t.me/+RBIuFkgcDYk3NmMx آه بلندی کشیدم : بمالش بانو تند تر بمالش لطفا نوچ نوچی کرد و تیکه یخی از داخل ظرف برداشت لبخند خبیثی زد و یخ رو روی ممنوعه‌م گذاشت که جیغ بلندی از سر شهو.ت کشیدم سیلی به سینم زد و گفت : میخوام ببینم این بهشتِ داغت چطوری این یخ رو آب میکنه! https://t.me/+RBIuFkgcDYk3NmMx https://t.me/+RBIuFkgcDYk3NmMx https://t.me/+RBIuFkgcDYk3NmMx https://t.me/+RBIuFkgcDYk3NmMx #لزبین #ارباب‌بردگی دختر لزبینی که به دست میسترسش زن شده اسیر مستر خشن و هات میشه و هر شب زیرش جر میخوره🔞💦
نمایش همه...
#پارت۱🔞🔥 انگشتم رو روی شیار .ص‌ خیسش کشیدم که آهی کشید و ملافه رو توی مشتش فشار داد، روی تخت چرخوندمش و اسپنک محکی روی با.سن سفیدش کوبیدم، جیغی کشید و نالید: - دردم میاد غیاث، آروم... روی تنش خوابیدم و نفس داغمو کنار گوشش پخش کردم - گفته بودم که وقتی عصبیم ح.شریم نکن #خاله‌کوچولو تازه اولشه، هنوز کاری نکردم که دردت بیاد... دست انداختم زیر کمرش و با.سنشو بالا کشیدم، سوراخ #کو.ن‌ شو با آب لزج و داغ بهشتش خیس کردم، بریده بریده نالید: - میخوای چیکار کنی غیا... قبل از اینکه حرفش تموم بشه، دستمو گذاشتم روی دهنش و تموم حجم #مردونگیم رو یجا وارد سوراخ تنگ ک.ون‌ش کردم، صدای جیغش توی دستم خفه شد، محکم خودمو بهش کوبیدم که جیغ دیگه‌ای کشید، - هیییییس، آروم باش توله، نمیخوای که کل در و همسایه ها رو بفهمونی غیاث داره خاله‌کوچیکشو میگ.اد....❌🍓 اشکاش روی دستم چکید، دستمو از روی دهنش برداشتم و کنار گوشش پچ زدم: - شل کن یاس! خودشو بیشتر منقبض کرد و هق زد: - غیاث دارم میمیرم، درش بیار، درش بیار، دارم جر میخورم، - اگه درش بیارم که بدتر #جر میخوری کوچولو... - اییییی غیاث تکون نخور، همینجور بذار بمونه، ایییییی میسوزهههههه توی گلو خندیدم - من که از خدامه همیشه همینجور توت بمونه، اینقدر بمونه تا جا باز کنه، اما... دستمو به #چو.چو.ل‌ش رسوندم و مشغول مالیدنش شدم - الان تو هم لذت میبری... حرکات دستمو تندتر کردم که صدای آه و ناله‌اش بالا رفت و خودش شروع کرد به جلو عقب کردن باسنش، گازی از گردنش گرفتم و نوک سینشو نشگونی گرفتم - توله ح.شری ببین چجوری خودش سواری میکنه....😈🤤 https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk https://t.me/+7RB_q_CR1qswOGRk ک*ص تنگ #خاله‌ناتنیش رو خشن جر میده💦💦💦💦🔞🔞🔞🔞🍑🔥
نمایش همه...
"هَم‌خـ💦ـوٰابـــِ رُسـوٰایـ🔞ـی"

با زبون داغ و نرمش اینقدر برات بلیسه، که آبت بپاچه تو دهنش...👅💦 #رمان‌بزرگسالان🤫🔞 این رمان یکبار به خاطر ص.حنه‌های باز فیل.تر شد...⛔️❌️