در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین که سرمایهداری ناقص و اَنگَلی (Parasite Capitalism) را تجربه کردهاند و بخش خصوصی آنها دست در جیب حکومت داشته، نتیجهای جز فساد، ناکارآمدی و اتلاف منابع در پی نداشته است. سخنرانی رییس جمهور آرژانتین و سخنان بعضی کشورهای کوچک آمریکای مرکزی و جنوبی در داوس حاکی از اهمیت پارادایم فکری-فلسفی رهبران، مالکیت خصوصی، محدود کردن دولت و اتصال به جهان برای شفافیت، قانون مداری و گردش قدرت بود.
*🔹چالشهای تبادلات جهانی*
یکی از افرادی که در جلسات اقتصادی داوس حضور بسیار پررنگی داشت، خانم Ngozi Okonjo-Iweala دبیر سازمان تجارت جهانی (WTO) بود. ایشان برای تشویق کشورهای جنوب در پیوستن به نهضت انرژیهای پاک اشاره داشت که کربنزدایی (Decarbonization) به معنای صنعت زدایی (De-industrialization) نیست، بلکه افزایش بهرهوری از انرژی در فرآیندهای تولید است. در انتقاد از سیاستهای غربی، دبیر سازمان تجارت جهانی معتقد بود که غرب کمتر حاضر است بر اساس قواعد (Rule-based International System) عمل کند، بلکه بیشتر مبتنی بر قدرت انباشته شدۀ خود مدیریت میکند (Power-based International System). او بر سرمایهداری رقابتی با اتکاء بر توزیع امکانات در سازمانی که ۷۵درصد تجارت جهانی را قاعدهمند میکند تاکید داشت.
مقامات و دانشگاهیهای هند، چینیها و اروپاییها بر چند جانبهگرایی با رهیافتی مساوات جویانه در مدیریت اقتصاد جهانی اصرار میورزیدند (Multilateralism). آمریکا به واسطۀ قدرت منحصر به فردی که در میان کشورهای بزرگ و میانی جهان دارد، نوعی از چند جانبهگرایی را ترویج میدهد که به طور طبیعی منافع بخش خصوصی و افزایش ثروت و برتری فناوری خود را حفظ کند.
اقتصادهایی که حجم ۳-۶ تریلیون دلاری دارند، قاعدتاً به دنبال چند جانبهگرایی هستند و آمریکا با حدود ۲۶ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی، جایگاه متفاوتی برای خود قائل است. رتبه بندی در جهان هم چنان بر اساس تولید ناخالص داخلی و سطح هزینههای R&D میباشد.
(ادامه مطلب👇)
[02/02, 09:32] Seyedjavadein: *💢گزارش داوس ۲۰۲۴* (۵ از ۵)
✍️دکتر محمود سریعالقلم
آمریکا از دورۀ قبلی ریاست جمهوری از سیاست جداسازی (Decoupling) استفاده میکرد؛ ولی هم اکنون بیشتر بر اساس سیاست ریسک زدایی (De-risking) عمل میکند و حداقل در حوزه فناوریهای پیچیده در تراشهها و نیمه هادیها، از خود محافظت میکند (Hedging). از مسایل غامض میان تبادل کالا/خدمات، فناوری و تولید این است که چگونه بازارها باز نگه داشته شوند؛ اما فناوری خاص کشورهای قدرتمند در زنجیرۀ تولید محصور بماند. جنگ تعرفهها میان آمریکا و چین این موضوع را چند بعدی کرده و حوزه سیاستگذاری را با چالشهای بیشتری روبرو کرده است. به عنوان مثال شرکتِ Nippon ژاپن که علاقهمند به خریداری شرکت فولاد آمریکا US Steel بود به واسطۀ بعضی فعالیتهای این شرکت در چین، تایید وزارت خزانهداری آمریکا را کسب نکرد، علیرغم اینکه ژاپن به عنوان یک متحد استراتژیک آمریکا قصد خرید این شرکت را داشت. آمریکاییها نگران بودند که چین از طریق این شرکت ژاپنی به فناوریهای جدید آمریکایی دسترسی پیدا کند. از منظر دیگری، اخیراً وزارت دادگستری آمریکا مانع از ادغام (Merging & Acquisition) دو شرکت هواپیمایی JetBlue و Spirit شد؛ زیرا در دادگاه توانست اثبات کند ادغام این دو شرکت که با رقم ۳.۸ میلیارد دلار توسط JetBlue قرار بود انجام شود به انحصار بازار و افزایش قیمتها میانجامید. این نوع موارد حاکی از یک تم (Theme) ثابت در عموم جلسات اقتصادی داوس بود که تا چه اندازه حکومت (State) بر جریانهای اقتصادی و اجرای قانون مسلط است. استانداردسازی حکومت در مدیریت اقتصادی، توصیۀ مشترک سیاستمداران، قانون گذاران و روسای سازمانهای بینالمللی بود. در اقتصاد جهانی آنقدر سهامداران و ذینفعان (Stakeholders) فراوان شدهاند که فهم و ادراک متقابل و ایجاد اطمینان و اعتماد میان دولت، حکومت، عامه مردم، بانکها، تولیدکنندگان و ارائهکنندگان خدمات در سیاستگذاری منطقی و اجرای قانون از اهمیت ویژهای برخوردار شده، به طوری که *تِم اجلاس داوس امسال، اعتمادسازی (Building Trust) بود*. این اعتماد در همکاری در شرایطی از برجستگی بیشتری حکایت میکند که بدهی در جهان 300درصد تولید ناخالص جهانی است و بدون همکاری و هماهنگی، بسیاری از چالشها قابلیت مدیریت نخواهند داشت. عموم اقتصاددانان و سازمانهای بینالمللی باور داشتند در سال ۲۰۲۴ جهان رشد بالاتری خواهد داشت؛ یک علت افزایش جمعیت در آفریقا و آسیا است. در عین حال تقاضا برای مسافرت و حمل کالا نیز حاکی از بهبود وضعیت رشد است. فقط دو شرکت هواپیمایی هندی ۷۵۰ هواپیما سفارش دادهاند (Air India & IndiGo). ایرباس ۵۶۲۶ و بویینگ ۸۶۰۰ سفارش هواپیما در دستور کار خود دارند.