کوچولوی شهوتی
هرروز دو پارت طولانی داریم🔥💦 بجز روزهای جمعه برای تبلیغات: @tblight_dys
نمایش بیشتر1 996
مشترکین
-124 ساعت
-397 روز
-7530 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
بیایید گپ حرف بزنیم
https://t.me/+dHs54WdrppdiNTNk
𝚃𝙷𝙴 𝙸𝙽𝙲𝚁𝙴𝙳𝙸𝙱𝙻𝙴𝚂
↻ DIGI ANTI ⇦ invites you to join this group on Telegram.
نات کوین رو از دست دادی؟
حالا دیدی ارزش پیدا کرد اشکال نداره این ایردراپ جدید اومده و کاملا معتبره و ارزش لیست شده شروع کن تا دیر نشده.!
مثل نات کوین کلیک میکنی و سکه جمع میکنی به همین سادگی .
استارت کنید و سکه جم کنید اینم مثل نات کوین یه پول خوب میتونید باهاش جمع کنید.
شروع بازی و جمع آوری سکه🏆
برای خرید vip رمانها به ایدی زیر پیام بدید:
@atenaorrg
لطفا فقط برای خرید پیام بدید🩷💫✅👑🌟✅
Repost from N/a
کی*ر س*یخش رو توی کو*نم فرو برد که جیغی کشیدم
- اهههه! دارم می گا*مت جن*دهی لجن!
چسب روی دهنم بود و صدامو نمی شنید
- چه تنگه! ک*صتم تنگه یا گشاده؟
محکم کمر می زد و موهامو از پشت می کشید
اسپ.نکی روی ک*ون ژلیهام زد
- اههه.... جنده خودمییییی اوممم...
یهو چسب رو برداشت و کی*رش رو مالید و گفت
جلوت پلمپ باشه زنم میشی هر شب کص*تو میکنم!
با چیزی بگم ک*یر کلفت و درازش رو توی کص*م کرد و با پاچیدم...🥹🥹🥰❌❌🔥🔥💦💦💦❗️❗️❌
https://t.me/+WOBeYf6_EBs4NGI0
https://t.me/+WOBeYf6_EBs4NGI0
ژانر : #عاشقانه | #بزرگسال | #صحنه_دار😍😛
خلاصه :
دختری که درگیر یه مثلث عشقی عذاب آور میشود از طرفی فردی خطر ناک و خلافکار که مستر خشنی هم هست خواهان روابطی bdsm میشود در ازای نجات جان خواهر دخترک از دست یک قاچاقچی و از طرفی پسرخاله دلخسته و عاشق پیشه که در ازای جا و مکان برای زندگی از او قلبش را میخواهد باید دید که در قلب دخترک تقابل خلافکار خطرناک و یک عاشق پیشه چگونه است و دل او برای کدام یک میتپد...
روا
برای تبلیغات: @tblight_dys هرروز سه پارت رمان داریم غیر از جمعه🔞⛔️
بعد از نات کوین این رباته خیلی معروف شده حتما شروع کنید بازی کنید باهاش😃🩵
🆔️ @tapswap
#part632
_میکم غذا بیارن
_نمیشه.... توام.... بمونی
_من هنوز نبخشیدمت الین فقط دلم نمیاد این جوری باشی.
حرفمو گفتم از اتاقش اومدم بیرون رفتم پایین همه دور میز،
نشسته بودن منم رفتم کنارشون نشستم.
_خاله برا الین غذا بفرس قرصاشو نخورده نمیشه با معده
خالی خورد
درباره ی، چه قرصی حرف میزدن خم شدم سمت آراد تا ازش
بپرسم....
❤🔥 10
#part631
از کنار اتاق الین رد میشدم که صدای گریه اش اومد وایستادم
دلم میخاست برم پیش بغلش کنم و بگم ذره ی از دوست
داشتنت کم نشده.
نتونستم تحمل کنم در رو باز کردم که با صدای در برگشت تا
نگاه اس بهش افتاد با هق هق اسممو صدا
_سی.. نا.. بغلم.... کن
رفتم سمتش از رو تخت بلند شد خودشو پرت کرد تو بغلم
دستامو دور تنش حلقه کردم و بیشتر به خودم فشار دادم
_اروم باش. قرصاتو خوردی؟
_نه
_چرا
_چون.... گرسنمه
❤🔥 7
#part630
بیرون خیره شدم.
چقدر بده دختری رو که دوس داری رو یکی دیگه لمس کرده
باشه تنشو دیده فتح کرده.
پک محکمی زدم دود سیگار رو به ریه هام فرستادم . چشمامو
بستم چشمای گریون الین اومد جلو چشمم
سیگار رو خاموش کردم رفتم اتاق الین.
خودمو پرت کردم روی تخت شروع کردم به گریه کردن داد
زدم
_لعنت بهت که اومدی زندگیمو به گند کشیدی لعنت بهت
داد زدم اونقدر بلند بود که شوری خون رو حس کردم مگه
اهمیتی داشت نه باختم من سینا رو از دست دادم....
❤🔥 7
برای خریدن رمان به آیدی زیر پیام بدید
❤️♥️
@atenaorrg
براتون بازم تخفیف گذاشتم🥹🤤💦
قیمت رمان قیمت اصلی:۶۰ بوده ولی تخفیف تا امشب 35 هست💦🤤❤️